آشنایی با الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در مقالات گذشته راجع به تعداد زیادی از ابزارهای تکنیکال صحبت کردهایم و گفتیم که آشنایی با هرکدام از این ابزارها به نوعی معاملهگران را در راستای دستیابی به سود بیشتر و خرید سهام با قیمت پایین و از همه مهمتر فروش آن در قیمت بالا، یاری خواهد داد. اما یکی از مهمترین ابزارهای حد ضرر در الگوی گارتلی تکنیکی الگوها هستند که به سبب خاصیت تکرارشوندگی، سیگنالهای بسیار خوبی از آیندهی یک روند در اختیار تحلیلگران قرار میدهند. پیش از این الگوهای ادامهدهنده و بازگشتی و انواع آنها را مورد بررسی قرار داده و نحوهی سیگنالگیری با استفاده از آنها را توضیح دادیم. اما در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال رفتهایم و شما را با این الگوها و انواع آن بیشتر آشنا خواهیم کرد.
پیش از خواندن ادامه مقاله پیشنهاد میکنیم تا مقاله و فیلم آموزشی زیر را با دقت مشاهده نمایید. 👇
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال چه هستند؟
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال همانند دیگر الگوهای تکنیکی به سرمایهگذاران کمک میکنند تا روند حرکت آینده قیمت سهام مورد نظر را پیشبینی کنند و به سودهای بسیار مناسبی دست یابند. اما اصلاً الگوهای هارمونیک چه هستند؟ الگوهای هارمونیک یک سری ساختارهای مشخصی میباشند که رابطه فیبوناچی منظمی با هم دارند؛ در واقع، این الگوها چند موج پشت سر هم هستند که از رابطهی فیبوناچی مشخص و از پیش تعیین شدهای پیروی میکنند. تشخیص یک الگوی هارمونیک در نمودار سهام میتواند در پیدا کردن نقاط بازگشت روند و یا تغییرات سیکلی، به تحلیلگران کمک نماید؛ یعنی زمانیکه این الگو تشکیل حد ضرر در الگوی گارتلی شود، بعد از آن احتمال تغییر روند وجود خواهد داشت و میتوان وارد فاز خرید یا فروش شد. آنالیز هارمونیک بر اساس نقش فیبوناچی در طبیعت تشکیل شده است و از آنجایی که انسانها چارتها را میسازند، لذا این الگوها در چارت قابل شناسایی هستند.
انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک دارای انواع مختلفی هستند که ساختار هر یک از آنها منحصر به فرد بوده و با دیگری متفاوت میباشد. شناسایی این الگوها در نگاه اول شاید کمی پیچیده و دشوار به نظر برسد. اما همینکه تحلیلگران ساختار الگوها را درک کنند، میتوانند آنها را بر روی نمودار تشخیص دهند. الگوهای هارمونیک اصلی از پنج نقطه (X A B C D) تشکیل میشوند که در واقع الگوی ABCD اولین و سادهترین الگوی هارمونیک میباشد که تشخیص آن حد ضرر در الگوی گارتلی نیز ساده است و بیشتر در بازار تکرار میشود. از آنجاییکه این الگو بهعنوان مبحث پایهای الگوهای هارمونیک میباشد، ابتدا به بررسی آن خواهیم پرداخت.
۱. الگوی AB=CD
الگوی AB=CD
همانطور که گفتیم این الگو از سادهترین و متداولترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد و در آن یک حرکت ABCD داریم که از نسبتهای فیبوناچی استفاده میکند. الگوی AB=CD، در دو نوع خرسی (Bearish) و گاوی (Bullish) وجود دارد. چنانچه در این الگو ابتدا حرکت AB در جهت نزولی تشکیل شود، بعد از آن یک حرکت صعودی و رو به بالا خواهیم داشت که به آن حرکت گاوی (Bullish) میگویند. اما اگر حرکت AB در جهت صعودی باشد، بعد از آن یک حرکت نزولی و رو به پایین خواهیم داشت که به آن حرکت خرسی (Bearish) میگویند.
حال بیایید با هم بررسی کنیم و ببینیم که الگوی ABCD به چه شکل میباشد؟ در این الگوی ساده از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال ابتدا یک حرکت AB رو به بالا یا پایین داریم و بعد از آن یک حرکت BC در خلاف جهت حرکت AB وجود دارد و تا یک نسبت فیبوناچی اصلاح میکند. این نسبت فیبوناچی میتواند از ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ و تمام نسبتهای فیبوناچی که مابین این دو هستند، باشد. سپس باید منتظر یک پروجکشن متناسب با BC بود و این پروجکشن میتواند از ۱٫۱۳ تا ۳٫۱۴ باشد.
۲. الگوی گارتلی (Gartly)
الگوی گارتلی (Gartly)
الگوی گارتلی از معروفترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که بسیار قدرتمند و پرکاربرد است و شناخت آن معاملات سودآوری را برای تریدرها به همراه خواهد داشت. همانطور که در بخش قبلی مشاهده کردید، در الگوی ABCD، سه حرکت وجود داشت. اما در الگوی گارتلی و دیگر الگوهای هارمونیک ۴ حرکت وجود دارد. قسمت اول این الگوها از یک حرکت صعودی یا نزولی به نام XA تشکیل شده است و باید تا سقف ۰٫۶۱۸ فیبوناچی اصلاح نماید. قسمت دوم هم که یک الگوی ABCD میباشد. بعد از آنکه در الگوی گارتلی موج XA و بهدنبال آن الگوی ABCD طبق شرایطی که در بخش قبل توضیح داده شد، شکل گرفت، کل موج XA باید تا سطح ۰٫۷۸۶ اصلاح نماید. همانطور که در شکل میبینید، این الگو به دو صورت صعودی و نزولی موجود میباشد. در حالت کلی شروطی که الگوهای گارتلی باید داشته باشند، به شرح زیر میباشد:
- اصلاح موج B تا ۶۱٫۸ فیبوناچی
- پروجکشن BC، بیشتر از ۱٫۶۱۸ نباشد.
- الگوی ABCD حتماً تشکیل شود.
- اصلاح موج XA تا ۷۸٫۶ فیبوناچی، اتفاق بیافتد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی باشد.
۳. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ هم یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که مثل الگوی خفاش میباشد. با این تفاوت که موج XA در الگوی خفاش تا ۸۸٫۶ فیبوناچی اصلاح میکرد. در حالیکه اصلاح موج XA در الگوی خرچنگ تا ۱٫۶۱۸ میباشد. در واقع در الگوی خفاش کف شکسته نمیشد اما در الگوهای خرچنگ، کف شکسته میشود. همانطور که در شکل مشاهده میکنید، الگوهای خرچنگ نیز در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشند. قوانینی که الگوهای خرچنگ باید داشته باشند، به شرح زیر میباشد:
- اصلاح موج B کمتر از ۶۱٫۸ فیبوناچی باشد.
- پروجکشن BC معمولاً در آن شدید است و از ۲٫۶۱۸ بیشتر میباشد.
- اصلاح موج XA تا ۱٫۶۱۸ فیبوناچی اتفاق میافتد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی میباشد.
- الگوی ABCD در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم معمولاً از نوع گسترش یافته میباشد.
۴. الگوی پروانه (Butterfly) از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی پروانه (Butterfly) از انواع الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی پروانه (Butterfly) هم جزء مهمترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میباشد که مثل الگوی خرچنگ میباشد و در آن موج CD از کف موج XA پایینتر میرود و به اصطلاح کف شکسته میشود. الگوی پروانه الگویی است که در آن اصلاح اولیه در ۰٫۷۸۶ میباشد. این الگو هم همانند الگوهای قبلی در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشد. در ادامه قوانین مربوط به الگوی پروانه (Butterfly) را آوردهایم:
- اصلاح موج B دقیقاً برابر با ۷۸٫۶ میباشد.
- پروجکشن BC حداقل ۱٫۶۱۸ است.
- در این الگو، اصلاح موج XA برابر با ۱٫۲۷۲ میباشد.
- اصلاح موج C بین ۳۸٫۲ تا ۸۸٫۶ فیبوناچی میباشد.
- الگوی ABCD در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم معمولاً از نوع گسترش یافته یا جایگزین میباشد.
۵. الگوی کوسه (Shark)
از دیگر الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال که اتفاقاً بسیار پرکاربرد هم میباشد، میتوان به الگوی کوسه (Shark) اشاره کرد. این الگو نیز همانند دیگر الگوهای هارمونیک در دو نوع صعودی و نزولی موجود میباشد که الگوی کوسهی صعودی به شکل M و الگوی کوسهی نزولی به شکل W در نمودار قیمت پدید میآیند.
الگوی کوسه صعودی
الگوی کوسه صعودی
در الگوی کوسهی صعودی ابتدا یک حرکت XA داریم که تا کمتر از ۶۱٫۸ اصلاح میکند و بعد از آن الگو سطح XA را میشکند و یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B رخ میدهد. این اصلاح در نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۷۸۶ موج XA قرار دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC صعود خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس شاهد افت قیمت به وسیله خط CD بوده که نقطه D در سطح اصلاحی ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰.۸۸۶ موج XA قرار دارد.
نکته: در این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال نقطه D را میتوان ابتدای روند پرقدرت صعودی بهحساب آورد و در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد. در صورت عبور نقطهی D از تراز ۰.۸۸۶ میتوان انتظار داشت چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA، صعود خود را شروع کند. در نتیجه نقطهی D جدید به روی تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA قرار خواهد گرفت.
الگوی کوسه نزولی
الگوی کوسه نزولی
این نوع از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال هم برعکس الگوی قبلی است و در آن ابتدا یک حرکت XA به سمت پایین خواهیم داشت. حرکت بعدی یک اصلاح در خلاف جهت روند از نقطه A تا نقطه B است که حد ضرر در الگوی گارتلی این اصلاح در نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۷۸۶ موج XA جای دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC کاهش یافته که نقطهی C در سطوح اصلاحی ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس یک صعود به وسیلهی خط CD اتفاق میافتد که نقطهی D در سطح اصلاحی ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰.۸۸۶ موج XA قرار دارد.
نکته: در این الگو نقطهی D ابتدای روند پرقدرت نزولی است. در صورت عبور چارت قیمت از تراز ۰.۸۸۶ انتظار داریم چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱.۱۳ موج XA، شروع به نزول کند که میتوان این تراز را، نقطه D جدید در نظر گرفت. از آنجاییکه امکان کسب سود از افت قیمت، در بازارهای دوطرفه وجود دارد، لذا با مشاهدهی الگوی کوسهی نزولی در بازارهای دوطرفه پیشنهاد میشود تا با ارسال سفارش فروش در نقطهی D وارد معامله شده و در قیمتهای پایینتر با ارسال خرید از معامله خارج شوید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم و گفتیم که شناخت این الگوها به تحلیلگران کمک میکند تا پیشبینی خوبی از روند آیندهی قیمت داشته باشند. اغلب تریدرهایی که از الگوهای هارمونیک در تحلیلهای خود استفاده میکنند، در نقطهی ورود به تعیین حد ضرر میپردازند. اما همانطور که بارها هم تاکید کردهایم، الگوهای هارمونیک نیز همانند دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال صددرصد نیستند و نمیتوان به تنهایی و با اتکا به این الگوها دست به معامله زد. بلکه باید از دیگر ابزارهای تکنیکی و بنیادی نیز به عنوان تایید کننده و مکمل در کنار آنها استفاده کرد. چراغ ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای مفید در زمینهی آموزش بورس به شما برای ورود و سرمایهگذاری در این بازار جذاب و پرتلاطم کمک نماید.
الگوی گارتلی نوعی الگوی هارمونیک است که در نمودار با استفاده از نسبت های فیبوناچی ثابت در معاملات شناسایی می شود.
الگوی هارمونیک گارتلی پرکاربردترین الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال فارکس است. این یک الگوی طبیعی است که حرکت های برگشتی و تکانشی را نشان می دهد. به دلیل استفاده از ابزار فیبوناچی، اکثر تحلیلگران فنی به این الگو علاقه مند هستند تا از آن برای معاملات استفاده کنند.
فیبوناچی یک ابزار است. همه چیز در طبیعت از الگوی خاصی پیروی می کند. به همین دلیل منطقی است که از الگوی گارتلی برای پیش بینی بازار استفاده کنیم.
انواع الگوی گارتلی
گارتلی بیشتر بر اساس جهت بازار به دو نوع طبقه بندی می شود.
چگونه الگوی هارمونیک گارتلی را شناسایی کنیم؟
الگوی هارمونیک گارتلی از چهار موج تشکیل شده است که در آنها یک موج ، تکانشی است و سه موج دیگر ساختار اصلاحی این الگو را می سازند. به یاد داشته باشید، شما باید سعی کنید به جای محاسبه امواج، پنج نقطه XABCD را پیدا کنید. من از کلمه “موج” برای روشن شدن مطالب برای شما استفاده کردم.
هر نقطه در الگوی گارتلی باید در سطح فیبوناچی باشد. اگر یک نقطه از قانون فیبوناچی پیروی نمی کند، باید از آن تنظیم اجتناب کنید. دو معامله برنده بهتر از 10 معامله بازنده است.
قوانینی برای تشخیص الگوی گارتلی نزولی
الگوی گارتلی نزولی از پنج پوینت XABCD تشکیل شده است. این نشان دهنده شروع یک روند نزولی جدید است. به یاد داشته باشید که باید سعی کنید الگوی نزولی را در بالای روند صعودی یا در شرایط خرید بیش از حد پیدا کنید. برای شناسایی الگوی گارتلی نزولی، قوانین زیر را بر اساس فیبوناچی دنبال کنید
- X نقطه اولیه است و با نقطه A مطابقت دارد. در صورت الگوی نزولی X باید در بالای الگو باشد.
- AB باید تا سطح فیبوناچی 61.8 درصد موج XA بازگردد.
- BC باید به 88.6% یا 38.2% سطح فیبوناچی موج AB بازگردد. گزینه ای وجود دارد که می تواند به سطح 88.6٪ یا به سطح 38.2٪ بازگردد. اما هر دو گزینه درست خواهد بود.
- آخرین موج الگوی گارتلی، موج CD، باید تا سطح فیبوناچی 78.6 درصد موج XA بازگردد.
این چهار مرحله را برای پیدا کردن این الگو در نمودار، باید دنبال کنید. اگر هر یک از مراحل بالا ناموفق بود، لطفاً از آن تنظیم اجتناب کنید.
قوانینی برای تشخیص الگوی گارتلی صعودی
گارتلی صعودی مانند یک الگوی نزولی از پنج نقطه تشکیل شده است، اما تفاوت در محل هر نقطه است. به یاد داشته باشید که باید سعی کنید الگوهای گارتلی صعودی را در پایین یا در شرایط فروش بیش از حد برای به دست آورید. معیارهای زیر را برای شناسایی الگوی گارتلی صعودی دنبال کنید
- X نقطه اولیه است و پایین ترین نقطه این الگو است
- AB باید تا 61.8 درصد از موج XA در جهت نزولی بازگردد
- BC باید به 88.6% یا 38.2% سطح فیبوناچی موج AB بازگردد.
- CD به سطح فیبوناچی 78.6 درصد موج XA در الگوی گارتلی صعودی بازمی گردد.
الگوی گارتلی به چه معناست؟
به معنای تکمیل یک موج و شروع موج بعدی است. اگر بتوانید مانند یک معامله گر حرفه ای به این الگو نگاه کنید، دو موج اصلی را خواهید دید.
XA یک موج تکانشی و AD یک موج اصلاحی است. موج اول نشان دهنده تکانشی و سه موج بعدی نشان دهنده اصلاح در بازار است. برای درک بهتر به تصویر زیر نگاه کنید.
این ساختار این الگو نشان می دهد که معامله با این الگو منطقی است. پس از درک اصول اولیه، می توانید این الگو را به درستی در نمودار شناسایی کنید.
طرح معاملاتی برای الگوی گارتلی
پس از شناسایی الگوی نمودار هارمونیک، گام بعدی این است که به دنبال یک طرح معاملاتی باشید. بدون برنامه معاملاتی مناسب، در نهایت با ضرر مواجه خواهید شد. زیرا اگر نمی دانید کجا یا چه زمانی یک معامله را باز کنید یا از آن خارج شوید، آن را به صورت تصادفی انجام خواهید داد. و این راهی برای انجام تحلیل تکنیکال نیست.
به عنوان مثال، شما باید به دنبال یک الگوی گارتلی صعودی در انتهای یک روند باشید. اگر بازار در شرایط خرید بیش از حد است، باید از الگوهای نمودار صعودی اجتناب کنید. و اگر بازار در شرایط فروش بیش از حد است، از معاملات الگوهای نمودار نزولی خودداری کنید. زیرا در شرایطی که بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد به فروش می رسد، شانس برگشت بیشتر است.
بازه زمانی ترید کردن با الگو
بهترین بازه های زمانی برای معامله الگوهای هارمونیک 15 دقیقه تا 4 ساعت برای معامله گران روزانه است.
نتیجه
گارتلی پرمعامله ترین الگوی هارمونیک است.زمانی که این الگوی نمودار را در یک جفت ارز یا ارز دیجیتال شناسایی کردید، نباید فرصت معامله را از دست بدهید.ربات معاملاتی سیگنال بات با درنظر گرفتن تمامی تحلیل های تکنیکال بهترین سیگنال رایگان را ارائه میدهد.
مطالب مرتبط
آخرین اخبار ارزهای دیجیتال به همراه سیگنال های رایگان روزانه را در کانال تلگرام SignFollow دنبال کنید
الگوهای هارمونیک چیست
الگو های هارمونیک الگو هایی تکراری هستند که در نمودار های قیمت پدیدار می شوند و ما با شناسایی و تشخیص آنها می توانیم آینده ی قیمت سهام را پیش بینی کنیم برای استفاده و سود و استفاده از الگوهای هارمونیک با مجله ارز دیجیتال همرها شوید .
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸). نسبتها شامل این موارد هستند: ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، با این حال این ۴ الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
۱ – الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی ۰.۶۱۸ موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی ۰.۷۶۸ از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه ورود قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
۲ – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ از خط XA است. موج BC اصلاح ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است و D در امتداد ۱.۲۷ از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
۳ – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۵ درصد از موج XA است.
موج BC نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB محسوب میشود و CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ در امتداد AB است.
نقطه D نسبت ۰.۸۸۶ درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
۴ – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ از موج XA است.
موج BC به اندازه ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب میشود و CD نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ از موج است. نقطه D امتداد ۱.۶۱۸ موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
الگوهای هارمونیک چیست
الگو های هارمونیک الگو هایی تکراری هستند که در نمودار های قیمت پدیدار می شوند و ما با شناسایی و تشخیص آنها می توانیم آینده ی قیمت سهام را پیش بینی کنیم برای استفاده و سود و استفاده از الگوهای هارمونیک با مجله ارز دیجیتال همرها شوید .
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸). نسبتها شامل این موارد هستند: ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت حد ضرر در الگوی گارتلی داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، با این حال این ۴ الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
۱ – الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی ۰.۶۱۸ موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی ۰.۷۶۸ از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه ورود قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش حد ضرر در الگوی گارتلی را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
۲ – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ از خط XA است. موج BC اصلاح ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است و D در امتداد ۱.۲۷ از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ از AB است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
۳ – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۵ درصد از موج XA است.
موج BC نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB محسوب میشود و CD نسبت ۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ در امتداد AB است.
نقطه D نسبت ۰.۸۸۶ درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
۴ – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت ۰.۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ از موج XA است.
موج BC به اندازه ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB محسوب میشود و CD نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ از موج است. نقطه D امتداد ۱.۶۱۸ موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود حد ضرر در الگوی گارتلی تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
الگوی گارتلی نوعی الگوی هارمونیک است که در نمودار با استفاده از نسبت های فیبوناچی ثابت در معاملات شناسایی می شود.
الگوی هارمونیک گارتلی پرکاربردترین الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال فارکس است. این یک الگوی طبیعی است که حرکت های برگشتی و تکانشی را نشان می دهد. به دلیل استفاده از ابزار فیبوناچی، اکثر تحلیلگران فنی به این الگو علاقه مند هستند تا از آن برای معاملات استفاده کنند.
فیبوناچی یک ابزار است. همه چیز در طبیعت از الگوی خاصی پیروی می کند. به همین دلیل منطقی است که از الگوی گارتلی برای پیش بینی بازار استفاده کنیم.
انواع الگوی گارتلی
گارتلی بیشتر بر اساس جهت بازار به دو نوع طبقه بندی می شود.
چگونه الگوی هارمونیک گارتلی را شناسایی کنیم؟
الگوی هارمونیک گارتلی از چهار موج تشکیل شده است که در آنها یک موج ، تکانشی است و سه موج دیگر ساختار اصلاحی این الگو را می سازند. به یاد داشته باشید، شما باید سعی کنید به جای محاسبه امواج، پنج نقطه XABCD را پیدا کنید. من از کلمه “موج” برای روشن شدن مطالب برای شما استفاده کردم.
هر نقطه در الگوی گارتلی باید در سطح فیبوناچی باشد. اگر یک نقطه از قانون فیبوناچی پیروی نمی کند، باید از آن تنظیم اجتناب کنید. دو معامله برنده بهتر از 10 معامله بازنده است.
قوانینی برای تشخیص الگوی گارتلی نزولی
الگوی گارتلی نزولی از پنج پوینت XABCD تشکیل شده است. این نشان دهنده شروع یک روند نزولی جدید است. به یاد داشته باشید که باید سعی کنید الگوی نزولی را در بالای روند صعودی یا در شرایط خرید بیش از حد پیدا کنید. برای شناسایی الگوی گارتلی نزولی، قوانین زیر را بر اساس فیبوناچی دنبال کنید
- X نقطه اولیه است و با نقطه A مطابقت دارد. در صورت الگوی نزولی X باید در بالای الگو باشد.
- AB باید تا سطح فیبوناچی 61.8 درصد موج XA بازگردد.
- BC باید به 88.6% یا 38.2% سطح فیبوناچی موج AB بازگردد. گزینه ای وجود دارد که می تواند به سطح 88.6٪ یا به سطح 38.2٪ بازگردد. اما هر دو گزینه درست خواهد بود.
- آخرین موج الگوی گارتلی، موج CD، باید تا سطح فیبوناچی 78.6 درصد موج XA بازگردد.
این چهار مرحله را برای پیدا کردن این الگو در نمودار، باید دنبال کنید. اگر هر یک از مراحل بالا ناموفق بود، لطفاً از آن تنظیم اجتناب کنید.
قوانینی برای تشخیص الگوی گارتلی صعودی
گارتلی صعودی مانند یک الگوی نزولی از پنج نقطه تشکیل شده است، اما تفاوت در محل هر نقطه است. به یاد داشته باشید که باید سعی کنید الگوهای گارتلی صعودی را در پایین یا در شرایط فروش بیش از حد برای به دست آورید. معیارهای زیر را برای شناسایی الگوی گارتلی صعودی دنبال کنید
- X نقطه اولیه است و پایین ترین نقطه این الگو است
- AB باید تا 61.8 درصد از موج XA در جهت نزولی بازگردد
- BC باید به 88.6% یا 38.2% سطح فیبوناچی موج AB بازگردد.
- CD به سطح فیبوناچی 78.6 درصد موج XA در الگوی گارتلی صعودی بازمی گردد.
الگوی گارتلی به چه معناست؟
به معنای تکمیل یک موج و شروع موج بعدی است. اگر بتوانید مانند یک معامله گر حرفه ای به این الگو نگاه کنید، دو موج اصلی را خواهید دید.
XA یک موج تکانشی و AD یک موج اصلاحی است. موج اول نشان دهنده تکانشی و حد ضرر در الگوی گارتلی سه موج بعدی نشان دهنده اصلاح در بازار است. برای درک بهتر به تصویر زیر نگاه کنید.
این ساختار این الگو نشان می دهد که معامله با این الگو منطقی است. پس از درک اصول اولیه، می توانید این الگو را به درستی در نمودار شناسایی کنید.
طرح معاملاتی برای الگوی گارتلی
پس از شناسایی الگوی نمودار هارمونیک، گام بعدی این است که به دنبال یک طرح معاملاتی باشید. بدون برنامه معاملاتی مناسب، در نهایت با ضرر مواجه خواهید شد. زیرا اگر نمی دانید کجا یا چه زمانی یک معامله را باز کنید یا از آن خارج شوید، آن را به صورت تصادفی انجام خواهید داد. و این راهی برای انجام تحلیل تکنیکال نیست.
به عنوان مثال، شما باید به دنبال یک الگوی گارتلی صعودی در انتهای یک روند باشید. اگر بازار در شرایط خرید بیش از حد است، باید از الگوهای نمودار صعودی اجتناب کنید. و اگر بازار در شرایط فروش بیش از حد است، از معاملات الگوهای نمودار نزولی خودداری کنید. زیرا در شرایطی که بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد به فروش می رسد، شانس برگشت بیشتر است.
بازه زمانی ترید کردن با الگو
بهترین بازه های زمانی برای معامله الگوهای هارمونیک 15 دقیقه تا 4 ساعت برای معامله گران روزانه است.
نتیجه
گارتلی پرمعامله ترین الگوی هارمونیک است.زمانی که این الگوی نمودار را در یک جفت ارز یا ارز دیجیتال شناسایی کردید، نباید فرصت معامله را از دست بدهید.ربات معاملاتی سیگنال بات با درنظر گرفتن تمامی تحلیل های تکنیکال بهترین سیگنال رایگان را ارائه میدهد.
مطالب مرتبط
آخرین اخبار ارزهای دیجیتال به همراه سیگنال های رایگان روزانه را در کانال تلگرام SignFollow دنبال کنید
دیدگاه شما