الگوهای قیمتی هارمونیک
همان گونه که خودتان می دانید تحلیل تکنیکال در بازار بورس اهمیت بسیار زیادی دارد و بسیاری از افراد سهامدار برای تشخیص روند یک سهم از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. سهامداران از این تحلیل برای موفقیت در بازار بورس استفاده می کنند. یکی از مهم تریم ابزارهای تحلیل تکنیکال، الگوهای هارمونیک است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، شما می توانید از الگوها و ابزارهای گوناگونی برای بررسی و ارزیابی رفتار سهام استفاده کنید. همواره به یاد داشته باشد که استفاده از چندین ابزار تحلیل می تواند اطمینان و صحت معامله شما را بالا برده و باعث سود بیشتر شما در بازار بورس شود.
ابزارهایی که می تواند به خوبی به شما در تحلیل رفتار سهام و بازار کمک کند، الگوهای هارمونیک هستد. همان گونه که خودتان می دانید در موارد بسیاری، رفتار یک سهم یا رفتار بازار از یک الگو پیروی می کند که می توان آن را در نمودارها مشاهده کرد. الگوهای هارمونیک جزء الگوهایی هستند که در تغییرات قیمت سهام مختلف دیده می شوند. شما با استفاده از این الگو می توانید به خوبی رفتار یک سهم در آینده را پیش بینی نموده و تصمیمات خوبی برای معاملات خود بگیرید.
الگوی هارمونیک
اصلی ترین تئوری درباره الگوهای هارمونیک با حرکات زمان و قیمت مرتبط هستند که مربوط به دنباله فیبوناچی و تقارن آنها می باشد. معاملات هارمونیک دارای دقت زیادی بوده و برای همین نام هارمونیک بر آن گذاشته شده است.
در الگوهای هارمونیک، شما با ساختارهایی هندسی (اشکالی هندسی) سروکار دارید که از دنباله فیبوناچی استفاده می کنند. این الگوها از اعداد مشخصی پیروی می کنند و تشخیص و فهم این الگو می تواند به سهامداران کمک کند تا روندهای قیمتی را به خوبی پیش بینی نموده و نقاط بازگشت را هم مشخص کنند. با استفاده از این الگو، سهامداران می توانند نقاط ورود به یک معامله، نقاط توقف و اهداف قیمتی خود را به خوبی معین کنند.
ریشه الگوی هارمونیک
اگر ریاضایتان قوی باشد، حتما نام دنباله فیبوناچی را شنیده اید. این دنباله در ریاضیات، کاربرد زیادی دارد و اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی ابداع شد. اعداد فیبوناچی، یک سری عدد هستند که پشت سر هم می آیند. هر عدد جمع دو عدد قبلی خودش است. بنابراین اعداد فیبوناچی به شکل زیر خواهند بود:
1 – 1 – 2 – 3 – 5 – 8 – 13 – 21 – 34 – 55 – 89 –
جالب است که بدانید کتاب های زیادی درباره این دنباله نوشته شده است و از مشاهده شدن این الگو در اتفاقات طبیعت و جریانات اقتصادی گفته شده است. این بسیار جالب و شگفت انگیز است که شما ببینید که تغییرات قیمت یک سهم از یک الگوی مشخص ریاضی پیروی می کند. دو سری از اعداد با نسبت فیبوناچی موجود هستند که بسیار پرکاربرد هستند.
- 382, 0.618, 0.786, 1.0, 1, 1, 2.0, 2.62, 3.62, 4.62
- 236, 0.886, 1.13, 2.236, 3.14, 4.236
اعداد فیبوناچی کاربردهای زیادی دارند و از آن برای آنالیزهای اقتصادی زیادی استفاده می شود.
شروع الگوی هارمونیک
اولین بار شحصی با نام گارتلی در سال 1932، الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال را ایجاد کرد. این فرد در آن زمان کتابی نوشت و در آن از یک الگوی پنج نقطه ای صحبت کرد و آن را الگوی گارتلی نامید. بعدها این الگو توسط فردی دیگر بهبود پیدا کرد.
افراد دیگری هم بوده اند که در زمینه الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال کار کرده اند که یکی از بهترین آنها اسکات کارنی بوده است. این فرد در کتاب خود با نام “معامله هارمونیک” چندین الگوی دیگر با نام الگوی “خفاش” ، “کوسه” ، “O-5 ” و “خرچنگ” را ابداع و معرفی کرد و باعث شد این الگوها به میزان زیادی در بازار اهمیت پیدا کنند.
چهار الگوی مشهور هارمونیک در تحلیل تکنیکال
تا اینجا دانستید که الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال با آنالیز قیمت و پیدا کردن اعداد مرتبط با فیبوناچی در یک بازه زمانی بررسی می شوند. در صورتی که چنین الگویی در نمودار تغییرات یک سهم در بورس دیده شود می تواند کمک زیادی کند تا یک سهامدار بتواند نقاط ورود مناسب، نقاط بازگشت و نقاط توقف در معاملات را تشخیص دهد.
در زیر ما می خواهیم چهار الگوی مشهور از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال را به شما معرفی کنیم.
1.الگوی گارتلی:
همانطور که گفته شد این الگو اولین بار توسط گارتلی درک معرفی شد. ما دو نوع الگوی خرسی گارتلی و الگوی گاوی گارتلی را می توانیم داشته باشیم.
در الگوی خرسی گارتلی روند کلی نزولی و در الگوی گاوی گارتلی، روند کلی صعودی است. این الگو دارای 4 نقطه است. شما می توانید تصویر آنها را در زیر مشاهده کنید:
در الگوی خرسی همان گونه که مشاهده می کنید شما از نقطه X تا A روندی نزولی را مشاهده می کنید و سپس از نقطه A تا B روند صعودی وجود دارد. پس از آن دوباره یک روند نزولی و سپس یک روند صعودی. اگر مشاهده کنید می بینید که به طور کلی در این الگوی هارمونیک، ما از نقطه X به نقطه D نزول کرده ایم.
در الگوی گاوی قضیه کاملا برعکس است. همان نسبت اعداد وجود دارد اما نزولی و صعودی بودن روندها وارونه است و در نهایت شما از نقطه X به D صعود می کنید.
همان گونه که می بینید شما می توانید به خوبی با استفاده از این الگوی هارمونیک بفهمید که چه زمانی الگوهای قیمتی هارمونیک باید وارد شوید، حد ضرر خود را در کجا قرار دهید . برای مثال اگر در الگوی خرسی گارتلی، شما در نقطه B به معامله ورود کنید می دانید که باید حد ضرر یا استاپ لاس خود را در نقطه C قرار دهید و یا می فهمید که نقطه A در الگوی خرسی و نقطه X در الگوی گاوی نقاط ورود بسیار خوبی هستند. شما می توانید با تشخیص این الگوی هارمونیک و داشتن مهارت در معامله گری سود بسیار خوبی را نصیب خود کنید.
الگوی خفاش:
همان گونه که احتمالا می توانید حدس بزنید، این الگو شکلی شبیه خفاش دارد. این الگو هم مانند الگوی گارتلی دارای دو نوع نزولی و صعودی است که می توان با نرم افزارهای تحلیل تکنیکال به خوبی آنها را تشخیص داد. در زیر دو نوع این الگو نشان داده شده است:
همان گونه که خودتان هم مشاهده می کنید روند آنها و نقاط مناسب برای ورود و خروج به راحتی قابل تشخیص هستند. این الگو، دقیق ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بوده و ضریب اطمنیان بالاتری از بقیه الگوههای هارمونیک دارد.
در الگوی خفاشی صعودی، بهترین نقاط برای ورود نقاط X و B هستند و فرصت های خروج نیز نقاط A و C هستند. حد ضررها نیز می توانند بر حسب نوع معامله گری شما تعیین شوند.
در الگوی خفاشی نزولی نقاط A و C نقاطی بسیار مناسب برای ورود و نقاط B و D نقاط مناسبی برای خروج هستند.
الگوی خرچنگ:
این الگو نیز مانند الگوهای قبل دارای 5 نقطه است و در این الگو نقاط مهم و نقاط بازگشتی به سرعت رخ می دهند و به همین علت می توان نقاط ورود و خروج را با دقت الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار خوبی تعیین کرد. این الگو هم دارای دو حالت صعودی و نزولی است و از نامش پیداست که شکلی شبیه خرچنگ دارد.
این الگو شبیه الگوی پروانه است اما در محاسبات آن اختلاف وجود دارد. شاید بگویید در الگوی صعودی ما از نقطه X به نقطه D نزول کرده ایم پس چرا این الگو صعودی است؟ در جواب باید بدانید که علت این موضوع این است که در الگوی صعودی(گاوی) پس از نقطه D شما یک موج قوی صعودی را خواهید داشت اما در الگوی نزولی خرچنگ شما پس از نقطه D یک موج قوی نزولی را مشاهده خواهید کرد.
در الگوی نزولی بهترین موقعیت ها برای ورود نقاط A و D هستند و نقاط فروش و خروج هم نقاط B و کمی پایین تر از D هستند.
در الگوی صعودی شما می توانید در نقطه X ، B و D ورود کنید. مخصوصا نقطه D موقعیت خرید بسیار خوبی است و حد ضرر آن هم کمی پایین تر از نقطه D تعیین می شود. دلیل آن هم این است که پس از D یک موج قوی صعودی آغاز خواهد شد.
الگوی پروانه:
همانطور که بالاتر گفته شد این الگو و الگوی خرچنگ دارای شباهت هستند اما اعداد آنها تفاوت دارند. البته این الگو به الگوی گارتلی هم شباهت دارد و این هم یکی دیگر از نکات جالب الگوهای هارمونیک است. در زیر شما تصویر دو الگوی نزولی و صعودی پروانه ای را مشاهده می کنید.
در الگوی صعودی نقطه D می تواند نقطه ورود خوبی باشد چون مانند الگوی خرچنگ پس از آن یک موج صعودی آغاز خواهد شد.
در الگوی نزولی اما نقطه D نقطه فروش است چون قرار است پس از این یک موج نزولی آغاز شود. یادتان باشد که همواره با تحلیل دقیق جلو بروید تا بیشترین سود را برده و کمترین ضرر را متحمل شوید.
نکته: الگوهای هارمونیک بسیار دیگری هم وجود دارند که شما می توانید آنها را مطالعه کنید.
سخن آخر
الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال می توانند کمک بسیار خوبی برای انجام معاملات پرسود باشند. شما با استفاده از این الگوهای متنوع می توانید دست به موقع بفروشید و به موقع بخرید.
سهمیران می تواند در آموزش این الگوها و چگونگی استفاده درست از آنها به شما کمک بسیاری کند. سهمیران بهترین آموزش های بورس را در اختیار شما قرار می دهد.
نحوه تشخیص الگو های هارمونیک
الگوهای هارمونیک ساختار قیمتی خاصی هستند که به وسیله محاسبات فیبوناچی تعیین میشوند. در واقع این الگوها ساختارهای قیمتی هستند که شامل اصلاحها و برآوردهای متمایز و متوالی فیبوناچی هستند. با محاسبه جوانب مختلف فیبوناچی در قالب ساختارهای قیمتی، الگوهای هارمونیک را میتوان محتملترین نواحی بازگشتی در حرکات قیمت توصیف کرد.
نحوه تشخیص الگو های هارمونیک
الگوی هارمونیک (Harmonic Pattern) چیست؟
نحوه تشخیص الگو های هارمونیک (Harmonic Pattern): الگوی هارمونیک چیست؟
ساختار قیمتی خاص
تکنیکهای معاملاتی هارمونیک (Harmonic Pattern) شباهت زیادی به الگوهای قیمتی تکنیکال استاندارد مثل الگوی سرو شانه دارند. در واقع تمرکز اصلی بر شکل خاص حرکات قیمتی، یکی از عوامل کلیدی در تعیین و تائید الگوهای قیمتی است. با این حال شاید بتوان گفت که الگوهای هارمونیک خاصترین الگوهای قیمتی تکنیکال هستند که هر کدام محاسبات فیبوناچی مخصوص به خود را دارند. این محاسبات مزیت باور نکردنی را جهت تعیین و دستهبندی سطوح قیمتی تکنیکال متمایز را به معامله گر می دهند. بسته به محاسبات نسبتهای فیبوناچی در هر ساختار قیمتی فرصتهای معاملاتی محتمل را میتوان تعیین کرد، که هر کدام استراتژیهای الگو محور خاصی را برای هر وضعیت به نمایش میگذارند. در واقع ساختارهای قیمتی مشابه، یکسان نیستند و هر الگو بایستی به دقت تعریف و تعیین شود. از هر تعریف خاص الگو اطلاعات زیادی را بر اساس حرکات قیمتی احتمالی آتی میتوان به دست آورد.
انتساب الگوهای فیبوناچی
هر چند اکثر ساختارهای قیمتی به نظر شبیه هستند، اما یکسان نیستند. تفاوت الگوها در اساس و اصول تأثیرگذاری تکنیکهای تشخیص الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) است. انتسابهای قیمتی فیبوناچی در الگوهای هارمونیک سیگنالهای قوی را نشان میدهند.
در موقعیتهای معاملاتی واقعی ویژگیهای ساختارهای قیمتی مشابه که انتسابهای فیبوناچی متفاوتی دارند، میتواند ریسک کلی معامله را کاهش دهند. علاوه بر این توانایی تشخیص ساختار قیمتی برای تشخیص بهترین فرصتهای معاملاتی و مدیریت هر موقعیت معاملاتی بسیار ضروری است. تشخیص این تفاوتها کلید اصلی در معاملات موفق هارمونیک (Harmonic Pattern) است. برای این کار بایستی از درک درستی از ساختار قیمتی مشابه برخوردار بود.
این ویژگیهای خاص انتسابهای فیبوناچی رویکرد قانونمندی را به وجود میآورند، که نیازمند شرایط دقیقی برای صدور سیگنال معاملاتی است. با این وجود شاید موقعیتهایی پیش روی معاملهگر قرار گیرد که شاید از لحاظ زمانی برای ورود به معامله دیر شده باشد، بخصوص اگر الگوها از محدوده تکمیل برآوردهای قیمتی عمل نکنند. سیگنالهای معاملاتی تنها زمانی برای معامله مناسب هستند که تمام شرایط و ویژگیهای لازم برای الگو مهیا شده باشند. چنین قوانین سفتوسخت تشخیص الگو خطرات احتمالی و استراتژیهای معیوب را از بین می برد.
لازم به ذکر است که قوانین سفتوسخت هر سیستم معاملاتی، مبنای اصلی عملکرد مستمر سودآور در معاملهگری است. حال فرقی ندارد که این شرط خوب باشد یا بد. قاعده خاص دیگری که در الگوهای هارمونیک اهمیت دارد، اعتقاد بر این مسئله است که سیگنالهای معاملاتی از بازار استخراج میشوند. از آنجایی که در سبک معاملهگری هارمونیک (Harmonic Pattern) از الگوهای قیمتی قابل اندازهگیری استفاده میشود که در گذشته تکرار شدهاند، بایستی توجه کرد که در واقع الگو عامل تشخیص دهنده جهت معرفی فرصتهای معاملاتی است. پس از محاسبه بخشهای نسبی هر کدام از ساختارهای قیمتی، تکنیکهای معاملهگری هارمونیک محدوده دقیق حمایت یا مقاومت را بر اساس انتسابهای فیبوناچی تعریف میکنند. حرکات قیمتی بایستی همه این شرایط را داشته باشند تا برای معامله مناسب باشند. به همین دلیل بایستی گفت که این بازار است که سیگنالهای لازم برای معامله را نشان میدهد.
تکمیل الگوها به عنوان سیگنال معاملاتی بر این پایه بنا شده که هر بخشی از ساختار بخصوص قیمتی میتواند اطلاعات حیاتی را در رابطه با آینده حرکات قیمتی نشان دهد. انتسابهای دقیق فیبوناچی که تعیین کننده الگوهای خاص قیمتی است، به محاسبات نسبی حرکات قیمتی در هر ساختار قیمتی بستگی دارد. این محاسبات نسبی، اصول هارمونیک (Harmonic Pattern) نامیده میشوند.
اصول هارمونیک (Harmonic)
امواج قیمتی یا حرکات متمایز قیمتی با یکدیگر رابطه دارند. علاوه بر این تکنیکهای معاملاتی هارمونیک (Harmonic Pattern) از اعداد فیبوناچی و الگوهای قیمتی برای محاسبه این روابط استفاده میکند و ابزاری را برای معاملهگر فراهم میکند تا محدودههای بازگشتی را تعیین کند. از دید کلی اصول هارمونیک یک اصطلاح تکنیکال است که فروض اولیه معاملهگری هارمونیک را توضیح میدهد. امواج مجاور حرکات قیمتی برای تعیین و محاسبه فرصتهای محتمل معاملاتی به کار میرود. تمرکز سبک هارمونیک بر امواج مجاور قیمتی است که از انتسابهای فیبوناچی به دست آمدهاند. بهطور غریزی این روش معاملاتی را به وجود میآورد که از دید تکنیکال بر پایه حرکات قیمتی گذشته و آینده بنا شدهاند. در الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) بجای اینکه معاملهگر خود را درگیر مسائل بنیادی کند، تنها بر حرکات خالص قیمتی تمرکز میکند.
در تصمیمگیریهای معاملاتی اعتماد کامل بر حرکات قیمتی برای از بین بردن تعصبات ضروری است و این مسئله باعث میشود تا معاملهگر از همه سیگنالهای تکنیکال موجود استفاده کند. محاسبات نسبی امواج مجاور قیمتی سیگنالهای مربوط به نقاط بازگشتی بازار را نشان میدهد. تکنیکهای معاملاتی هارمونیک شرایط بازار را تعیین میکند و همچنین فرصتهای معاملاتی را در سطوح قیمتی که خریداران و فروشندگان با یکدیگر در نبرد هستند مشخص میکند، سطوحی که بر اساس الگوهای قیمتی خاصی در شرف تغییر هستند.
قواعد دقیق که همه الگوهای هارمونیک (Harmonic Pattern) را تائید میکنند، در واقع سیستمی را در اختیار معاملهگر قرار میدهند که پایه و اساس تمامی تصمیمات معاملاتی در الگوهای تکنیکال است. معاملاتی که بر اساس الگوهای هارمونیک انجام میشوند دامنههای قیمتی دقیقی دارند و همه عوامل مثل نقطه ورود به معامله، حد ضرر و حد سود نسبت به ساختار قیمتی را تعیین میکنند. این مسئله باعث میشود تا الگوهای قیمتی محدوده معاملاتی تعریف شدهای را ایجاد کنند و حس اطمینان خاطری به معاملهگر میدهند. چونکه پیش از ورود به معاملات همه حرکات محتمل توسط این الگوهای قیمتی تعیین شدهاند.
الگوی هارمونیک
الگوی هارمونیک چیست؟ چقدر با الگوهای فارکس و کاربرد آنها آشنا هستید؟ اگر به نمودار
قیمت نگاه کرده باشید اشکالی که به شکل حرف M و W هستند را به وفور دیده اید. این نمودارها در تحلیل تکنیکال کاربرد دارند و از ابزارهای این نوع تحلیل به شمار می روند.
ما در این مقاله که کاری است از گروه تحلیل بروکر نیکس قصد داریم شما را با این دسته از الگوها بهتر و بیشتر آشنا سازیم.
مباحثی که در آن خصوص با شما سخن خواهیم گفت عبارتند از:
– الگوهای هارمونیک در فارکس
– الگوی هارمونیک پیشرفته
– الگو هارمونیک پروانه
– الگوی هارمونیک تحلیل تکنیکال
لذا تا پایان ما را همراهی کنید تا با هم این مفاهیم که درمعاملات بازار فارکس کاربرد زیادی دارند آشنا شوید. چنانچه همگی می دانیم، ابزارهای زیادی در بازارهای مالی وجود دارند که لزوم استفاده بهینه از آنها مطالعه و آموزش مستمر می باشد تا بتوان آنها را به درستی برای انجام معاملات موفق و پر سود به کار برد.
فهرست مطالب
الگوی هارمونیک چیست؟
انواع الگوهای هارمونیک
چگونه از الگوی هارمونیک در فارکس استفاده می کنید؟
میزان موفقیت الگوهای هارمونیک چقدر است؟
الگوهای هارمونیک چگونه کار می کنند؟
الگوی هارمونیک چیست؟
در ابتدای مطلب خوب است ببینیم که الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک در فارکس مدلی از الگوهای نموداری می باشند که قسمتی از استراتژی معاملاتی را شامل می شوند و به عنوان یک ابزار، به تریدرها کمک می نماید تا با کمک آنها حرکات بازار آتی را پیش بینی کرده و همینطور روند قیمت گذاری را تشخیص دهند.
الگوی هارمونیک تحلیل تکنیکال، بر این عقیده استوار است که روندها یک اتفاق هارمونیک می باشند، به این مفهوم که آنها قادر هستند که به امواج کوچکتر یا بزرگتر تقسیم گردند که ممکن است سمت وسوی قیمت را پیش بینی نمایند. معاملات هارمونیک عموما بر مبنای اعداد فیبوناچی متکی می باشند، که ابزاری است جهت اندازه گیری.
خوب اجازه دهید با هم انواع الگوهای هارمونیک در فارکس را بررسی نماییم. با ما همراه باشید.
انواع الگوهای هارمونیک به شرح زیر می باشند:
- الگوی bullish AB=CD (صعودی)
شکل گیری این الگو با کاهش یافتن قیمت (AB) و در پی آن، یک معکوس و افزایش (BC) آغاز می گردد. بعد از آن حرکت BC به صورت یک حرکت نزولی جدید (CD) معکوس می گردد و به پایینترین نقطه که در B ساخته شده می رود. پیش بینی می شود که بعد از کامل شدن قیمت حرکت CD، یک برگشت و همچنین بالا رفتن قیمت وجود داشته باشد.
الگوی صعودی (bullish) غالبا در ابتدای یک روند مشاهده میشود، و نشان از آن دارد که موجهای اصلاحی رو به پایان می باشد و حرکتی صعودی به دنبال نقطه D ایجاد می گردد. تمامی الگوها ممکن است در چارچوب یک روند یا دامنه ای وسیعتر باشند و تریدرها باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشند.
در خصوص الگوی نزولی (Bearish)، به معاملات کوتاه نزدیک توجه نمایید، با حد ضرری که خیلی زیاد نیست.
الگوی bat یا خفاش از نظر ظاهری شبیه به الگوی گارتلی می باشد ، اما از نظر اندازه با آن متفاوت است.
- الگوی Butterfly یا الگو هارمونیک پروانه:
این مدل از الگوی هارمونیک با Gartley دارای تفاوت هایی می باشد،چرا که الگو هارمونیک پروانه
دارای نقطه D می باشد که از نقطه X فراتر می باشد.
یکی از دقیقترین الگوها می باشد که در نزدیکی آنچه که اعداد فیبوناچی نمایش می دهند معکوس می گردد. این الگو شبیه به مدل الگوی پروانه البته با تفاوت در اندازه میباشد.
چگونه از الگوی هارمونیک در فارکس استفاده می کنید؟
خوب بعد از آنکه انواع الگوی هارمونیک تحلیل تکنیکال آشنایی پیدا کردیم، ببینیم که چگونه از آنها در بازار فارکس استفاده می شود؟
همانطوری که احتمالا حدس زده اید ، سود بردن از الگوهای قیمت هارمونیک، مفهومش این است که بتوانید الگوهای مناسب را شناسایی کرده الگوهای قیمتی هارمونیک و قادر باشید در زمان کامل شدنشان، خرید یا فروش انجام دهید.
می پرسید چگونه؟ به شما خواهیم گفت.
سه مرحله مهم و پایه ای در تشخیص این الگوها وجود دارد :
در مرحله نخست باید یک الگوی بالقوه را پیدا کنید. در مرحله بعدی الگوی قیمت را اندازه گیری کنید (استفاده از ابزار فیبوناچی) و در مرحله آخر به محض پایان یافتن الگو، خرید یا فروش خود را انجام دهید.
با پیروی کردن از این مراحلی که عنوان شد، قادر خواهید بود تنظیماتی را با احتمال بالا بیابید که به شما در پیدا کردن سیگنالهای مناسب، یاری می کند.
میزان موفقیت الگوهای هارمونیک چقدر است؟
شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که میزان موفقیت الگوی هارمونیک چقدر است؟ باید گفت که میزان موفقیت این الگوها بیشتر از 80 درصد برای تمامی انواع الگوها و بالای 90 درصد برای تعدادی از الگوی هارمونیک می باشد.
تقریبا روزانه بیشتر از 400 الگو شناسایی می گردد، الگوهای موفقی که با نتایج قابل پیش بینی شما را در جایگاه برتری در قیاس با سایر تریدرها قرار می دهد. خوب، این به چه مفهومی است؟ آیا معنایش این است که همواره 80 تا 90 درصد شما را در انجام معاملات موفق خواهد ساخت؟ خیر لزوما معنایش این نیست.
برای موفقیت در معاملات عوامل دیگری نیز دخیل می باشند. اما نرخ داشتن برد معاملاتی بین 60 تا 75 درصد است که البته شانس خوبی برای سودآور بودن است.
موفقیت در معاملات بسته به عواملی چون نقطه ورود و خروج به معامله ، ریسک به ریوارد و چگونگی واکنش شما به عملکرد قیمت در زمان انجام معامله و… دارد. اما یک نکته را با اطمینان می توانیم به شما بگوییم و آن این که الگوهای هارمونیک، الگوی هارمونیک پیشرفته و نکاتی که در رابطه با آن در این مقاله توضیح داده شده است قطعا در انجام معاملات موفق کمک کننده خواهد بود.
الگوهای هارمونیک چگونه کار می کنند؟
الگوی هارمونیک چنانچه قبلا هم گفته شد قسمتی از استراتژی معاملاتی یک تریدر را تشکیل می دهد و به او کمک می کند تا با انجام پیش بینی درست حرکات بازار، قادر باشد روند الگوهای قیمتی هارمونیک قیمت گذاری را به درستی تشخیص دهد.
اما این الگوها چگونه کار می کنند؟ این الگوها که به صورت اشکال هندسی می باشند، در واقع الگوهای قیمتی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت شناسایی تغییراتی که احتمالا در قیمت بوجود می آید و یا همچنین برعکس شدن روند، مورد استفاده قرار می گیرند.
تریدرها با شناسایی این الگوها، از آنها جهت تصمیم گیری در معاملات خود استفاده می کنند. الگوهای بسیار متفاوتی وجود دارد که هر یک برای مشخص نمودن روند های مختلف استفاده می شوند.
با این وجود، این را باید مد نظر قرار داد که پیش از آنی که یک الگو را بخواهید استفاده کنید باید به مهارت خود در انجام تحلیل تکنیکال اطمینان داشته باشید تا قادر به اتخاذ تصمیمات معاملاتی بهتر باشید.
سخن پایانی
الگوی هارمونیک را می توان برای تمام بازارهای مالی بکار برد از جمله فارکس، ارز دیجیتال، سهام، فلزات گرانبها و….
اندازه گیری ابتدایی، تنها آغاز راه می باشد چرا که، حرکاتی که با اندازهگیریهای الگوی مناسب هم جهت نمی باشند، باعث باطل شدن الگو می شوند و همینطور باعث گمراه کردن معامله گران می شوند.
الگوی هارمونیک پیشرفته، دارای تفاوتهایی نسبت به نوع ساده آن می باشد و از شاخص ترین آنها می توان به نقطه C اشاره کرد.
در الگوی ساده، نقطه C پایین تر از نقطه a می باشد ولی در الگوی هارمونیک پیشرفته نقطه C بالاتر و فراتر از نقطه a قرار دارد.
با امید به آنکه مطالب ارائه شده مورد توجه شما قرار گرفته باشد، در صورت نیاز به مشاوره رایگان در زمینه ارزهای دیجیتال و بازار فارکس از طریق چت آنلاین و سایر راههای ارتباطی با بروکر نیکس تماس بگیرید، مشاورین زبده بروکر نیکس در اولین فرصت به شما پاسخ خواهند داد.
مقدمهای بر الگوهای هارمونیک و بررسی مزایا و معایب آنها
الگویهای هارمونیک یکی از پیچیدهترین ابزارهای معاملاتی است. برای ترسیم این الگو روی نمودار، باید دانش زیادی را با هم ترکیب کنید. ما قصد داریم کار شما را آسانتر کنیم، بنابراین مرتبطترین اطلاعات در مورد الگوهای هارمونیک در فارکس را در یک راهنما جمعآوری کرده ایم. به خواندن این مطلب ادامه دهید تا به مطمئنترین سیگنالها دست پیدا کنید.
الگویهای هارمونیک چیست؟
فهرست عناوین مقاله
الگوهای هارمونیک یکسری الگوهای نموداری مانند Head and Shoulders یا Double Top هستند که بر اساس نسبتهای فیبوناچی شکل میگیرند و ساختار هندسی دارند. برای نمایش یک روند معکوس در کاهش قیمتها، از این الگوها استفاده میکنند. به دلیل اینکه آنها بر روی سطوح فیبوناچی خاصی شکل میگیرند، دقت بالایی را ارائه میدهند.
چندین الگوی هارمونیک وجود دارد که هر کدام شکل و شمایل خاصی دارند. با این حال، برخی از چیزهای رایج وجود دارد که میتوانیم آنها را برجسته کنیم. معمولا الگوهای معاملاتی هارمونیک دارای پنج نقطه عطف و چهار پا (leg) هستند.
انواع الگوهای هارمونیک
الگوی هارمونیک انواع و اقسام متنوعی دارد که همه آنها ممکن است نزولی و صعودی باشند. برخی از این الگوها در نگاه اول بسیار شبیه به هم هستند. به همین دلیل است که دانستن تفاوتهای آنها برای معاملهگران امری حیاتی است.
همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم، الگوها بر اساس سطوح فیبوناچی هستند. این اعداد از نسبتهای ۰.۶۱۸ و ۱.۶۱۸به دست میآیند. این سطوح شامل ۰.۷۸۶، ۰.۸۸۶، ۱.۱۳ و ۱.۲۷ میشود. همچنین ممکن است شما با اعداد دیگری مانند ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۰.۷۰۷، ۱.۴۱، ۲.۰، ۲.۲۴، ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ برخورد کنید. این اعداد دقیق برای تعریف نقاط تغییرات قیمت استفاده میشوند. بیایید با چند نمونه از این الگوها آشنا شویم.
الگوی ABCD
اساس تمام الگوهای معاملاتی هارمونیک، الگوی ABCD است. به خطوط AB و CD ، پا میگویند. آنها اندازه مشابهی دارند و BC یک تصحیح است.
انواع مختلفی از الگوهای ABCD وجود دارد. در نسخه کلاسیک، نقطه C در ۶۱.۸٪ – ۷۸.۶٪ از خط AB قرار دارد و نقطه D در ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از امتداد فیبوناچی خط BC قرار دارد. اگر سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ را اعمال کنید، باید پیش بینی ۱۶۱.۸٪ از BC وجود داشته باشد. سطح اصلاحی ۷۸.۶% در نقطه C معمولا منجر به پیش بینی ۱۲۷.۲% میشود.
شما همچنین میتوانید یک الگوی AB=CD را پیدا کنید. همانطور که میبینید، در این مورد ساق پاها به یک اندازه است.
سومین مدل از این نوع الگوهای هارمونیک، گسترش ABCD است. در این مورد، پایه CD یک گسترش ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از خط AB است. خط CD میتواند بسیار طولانیتر از خط AB (حداقل دو برابر) باشد.
با معامله این الگو، میتوانید قوانین زیر را برای سفارش Take-Profit اعمال کنید. برداشت سود را میتوان در سطح اصلاحی ۳۸.۲% یا ۶۱.۸٪ از AD قرار داد. Take-Profit همچنین میتواند در نقطه A نیز باشد.
الگوی گارتلی
در ابتدا، الگوی اصلی گارتلی شامل سطوح فیبوناچی نبود. این سطوح توسط اسکات کارنی و لری پسونتو اضافه شده است. برای یافتن این الگو در نمودار قیمت، باید به دنبال حرکت قیمتی باشید که شبیه حرف M است. این یک الگوی صعودی خواهد بود. وقتی متوجه میشوید که قیمتی به شکل W در حال حرکت است، این یک الگوی فروش است. گارتلی شامل الگوی ABCD است، اما از پنج حرف تشکیل میشود. حرف پنجم X است. خط XA باید طولانیترین ضلع این الگو باشد.
- شرط بحرانی این است که نقطه B باید در سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ از خط XA قرار گرفته باشد.
- نقطه C باید سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% خط AB باشد.
- نقطه D باید ۱۲۷.۲٪-۱۶۱.۸٪ از گسترش خط AB یا در ۷۸.۶٪ سطح اصلاحی خط XA قرار بگیرد.
هنگام تعریف سطوح برداشت سود، به ۶۱.۸٪ از خط CD نگاه کنید. یکی دیگر از سطوح Take-Profit را میتوان در رابطه با طول خط XA از نقطه D یافت.
الگوی کرب
خرچنگ یکی از الگوهای هارمونیک است که بر اساس الگوی گارتلی شکل میگیرد. در اینجا چندین ویژگی الگو وجود دارد که آن را از سایر طرحهای هارمونیک متمایز میکند. به عبارت دیگر، خطوط XA و CD طولانی هستند و نقطه D دورتر است و فراتر از نقطه X قرار دارد.
پارامترهای تشکیل دهنده کرب:
- نقطه B در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪-۶۱.۸% خط XA قرار دارد.
- نقطه C باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪ – ۸۸.۶٪ خط AB باشد.
- نقطه D را در امتداد ۲۲۴٪ -۳۱۶٪ از خط AB یا در ۱۶۱.۸٪ گسترش خط XA پیدا کرد.
- موقعیت نقطه D قدرت سیگنال را تعیین میکند. اگر نزدیک به ۱۶۱.۸% گسترش X باشد، سیگنال الگو قویتر است.
- برداشت سود در آن نیاز به تنظیمات قبلی است. برای این منظور میتوان سطح برداشت سود را در ۶۱.۸٪ یا ۱۲۷.۲٪ از پای CD قرار داد.
الگوی بت
الگوی بت یکی دیگر از انواع الگوهای هارمونیک گارتلی است. تفاوت اصلی آن با سایر الگوهای گارتلی در نسبتهای فیبوناچی است که مکان نقاط اصلی را مشخص میکند. پارامترهای اصلی این الگو به صورت زیر است:
- نقطه B باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲٪-۵۰٪ خط XA قرار گیرد.
- نقطه C باید در سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% از خط AB باشد.
- نقطه D در امتداد ۱۶۱.۸%-۲۶۱.۸% خط AB یا سطح اصلاحی ۸۸.۶٪ خط XA قرار دارد.
سفارشات Take-Profit را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% یا ۱۲۷.۲% خط CD قرار داد. همچنین، Take-Profit میتواند در طرح ریزی خط XA از نقطه D قرار گیرد.
الگوی باترفلای
برایس گیلمور و لری پسونتو الگوی باترفلای را کشف کردند. این الگو در نزدیکی اوج و فرودهای قابل توجهی تشکیل میشود. به ویژگیهای مهم الگو دقت کنید:
- خط CD باید فراتر از خط XA باشد.
- نقطه B باید در سطح اصلاحی ۷۸.۶% خط XA باشد.
- نقطه C در سطح اصلاحی ۳۸.۲%-۸۸.۶% خط AB قرار بگیرد.
- نقطه D در امتداد ۱۶۱.۸٪ -۲۶۱.۸٪ از خط AB یا در گسترش ۱۲۷.۲٪ – ۱۶۱.۸٪ پای XA قرار گرفته باشد.
تفاوت اساسی الگوی گارتلی در این است که D در خط اصلاحی خط XA نیست، بلکه در گسترش آن قرار میگیرد.
سطوح برداشت سود الگوی باترفلای را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% یا ۱۲۷.۲% خط CD قرار داد. همچنین میتوان روی نقاط A و B به عنوان سطوح هدف، حساب باز کرد.
الگوی شارک
اسکات کارنی این نوع الگوی هارمونیک را پیدا کرد که معمولا با حروف مختلف 0، X، A، B و C مشخص میشود. در تمام الگوهای هارمونیکی که در بالا معرفی کردیم، قله دوم در فرم صعودی پایینتر از قله اولی است، در حالی که دره دوم در الگوی نزولی بالاتر است. الگوی کامل شارک را در زیر ببینید. در الگوی صعودی، دومین قله آن بالاتر از قله اول است.
برای اطمینان از ایجاد چنین الگویی، باید از نظریه الیوت و امواج فیبوناچی بهره ببرید. همچنین میتواند یک نسبت ۱۱۳٪ در آن وجود داشته باشد. ویژگیهای الگوی شارک عبارت است از:
- نقطه A میتواند در هر جایی قرار گیرد.
- نقطه B باید در امتداد ۱۱۳%-۱۶۱.۸% خط XA باشد.
- نقطه C در ۱۱۳% پسوند 0X و ۱۶۱.۸%-۲۲۴% از گسترش خط AB قرار دارد.
هنگام معامله با الگوی شارک، بهتر است برداشت سود خود را در بازه ۵۰٪ -۶۱.۸٪ از پای BC مستقر کنید. علاوه بر این، میتوانید توقف ضرر خود را در نقطه C قرار دهید.
الگوی سه درایو
این الگو شبیه دیگر الگوهای هارمونیک نیست. با مجموعهای از قلههای بالاتر یا پایینتر نشان داده میشود. الگوی سه درایو پنج پایه دارد.
به تنظیمات اولیه زیر نگاه کنید:
- نقطه A باید در سطح اصلاحی ۶۱.۸٪ درایو ۱ قرار گیرد.
- نقطه B را میتوان در سطح اصلاحی ۶۱.۸% درایو ۲ یافت.
- درایو ۲ در امتداد ۱۲۷.۲%-۱۶۱.۸% نقطه A قرار دارد.
- درایو ۳ در امتداد ۱۲۷.۲%-۱۶۱.۸% نقطه B قرار دارد.
- تصحیحهای A و B و درایوهای ۲ و ۳ باید با هم مساوی باشند.
- سطح برداشت سود در امتداد ۱۲۷.۲٪ -۱۶۱.۸٪ از نقطه B یافت میشود.
محدودیت الگوهای هارمونیک
الگویهای هارمونیک نیز مانند هر استراتژی دیگری، جام مقدس نیستند. آنها محدودیتهای خاص خود را دارند. برخی از معایب این الگوها در ادامه آمده است.
- آنها ذهنی هستند؛ موفقیت الگوی هارمونیک تا حد زیادی بستگی به شناسایی مناسب حرکت اولیه XA دارد. این پایه و اساس هر نوع الگوی هارمونیکی است. در هر زمان، حرکات تکانشی زیادی روی یک نمودار وجود دارد و ترسیم درست آن کار سادهای نیست. بهعلاوه، برای معاملهگران آسان نیست که سعی کنند بازار را وادار کنند تا با الگوی آنها مطابقت داشته باشند.
- در مدت تشکیل آنها، روندهای بزرگ به راحتی از دست میروند؛ معاملهگران برای مشاهده شکلگیری هر الگوی هارمونیک در نمودار باید صبور باشند. در برخی از الگوها، برخی از پاها حرکتهای عظیم قیمت را تشکیل میدهند و معاملهگران میتوانند در انتظار شکلگیری یک الگوی کامل بمانند و یکسری روندهای بزرگ را از دست بدهند.
- ممکن است در محدوده بازارها ناکارآمد باشند: با توجه به ماهیت شکلگیری الگوی هارمونیک، آنها میتوانند به راحتی در بازارهای مختلف ظاهر شوند. اما نرخ موفقیت آنها در چنین بازارهایی بسیار پایین است و شکلگیری آنها میتواند منجر به تولید سیگنالهای معاملاتی با کیفیت پایین و با احتمال کم شود.
- ممکن است نقاط توقف در آنها فعال شود؛ الگوی هارمونیک مناطقی را برای قرار دادن نقاط توقف تعریف کرده اند. اما توقفها واقعا محدود هستند و به راحتی میتوانند در بازارهای بیثبات فعال شوند.
استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات
الگوی هارمونیک علیرغم محدودیتهای خود، در پیشبینی جهت قیمت در هر بازه زمانی بسیار مؤثر هستند. برای بهبود بیشتر دقت آنها، خواندن درست نمودار و در نظر گرفتن قیمت غالب، روند، نوسانات و حتی احساسات بازار مهم است. کارایی الگوها را میتوان با استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز بهبود بخشید.
iranfxopen آموزش حرفه ای فارکس
استفاده از الگوهای قیمتی هارمونیک و نحوه بکارگیری
الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. تشخیص این الگوها مقداری از تشخیص الگوهای قیمتی کلاسیک مشکل تر می باشد دلیل این امر، وجود نسبت های فیبوناچی در کنار اشکال تشکیل شده می باشد. توصیه می شود برای تشخیص و استفاده از این الگوها سعی کنید از قبل در پیدا کردن نسبت های فیبوناچی با الگوها تلاش کنید تا پس از تشکیل موج آخر آماده ورود به بازار شوید و فرصت را از دست ندهید. در مورد این الگوها نیز حتما در قیمت از پیش تعیین شده وارد شوید و در صورتی که الگو را درست تشخیص دادید زمان و قیمت ورود مناسب را از دست ندهید.
معمولا حد ضرر تمامی این الگوها 15 درصد از اندازه موج آخر حرکتی می باشد که از نقطه ورود به معامله به موج آخر اضافه می شود. حد سود هر الگو نیز بر حسب تعریف الگو متغیر می باشد. در زیر توضیحات تصاویر و مثالهای هر الگو را می توانید مشاهده کنید.
اصول استفاده از الگوی AB=CD، نحوه رسم و کاربرد
الگوی AB=CD عمومی ترین الگو از مجموع الگوهای فیبوناچی می باشد که به نسبت دیگر الگوها تشخیص آن آسان تر می باشد. همانطور که در شکل مشاهده می کنید برای تشکیل این الگو دو نسبت فیبوناچی باید همخوانی داشته باشد. در زیر مثال بازگشت نزولی الگوی AB=CD نمایش داده شده است. الگوی بازگشت صعودی AB=CD با همین درصدها اما در حالت معکوس شکل می باشد.
- نقطه C تا 61.8 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D(قیمت ورودی) تا 127.2 یا 161.8 Extension فاصله BC حرکت دارد.
- پس از ورود در نقطه D هدف سود این معامله 61.8 درصد بازگشت فاصله CD می باشد.
اصول استفاده از الگوی Gartley، نحوه رسم و کاربرد
الگوی گارتلی تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E بین 61.8 تا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 درصد فاصله DE می رسد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله BE می رسد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص Gartley :
1.در این الگو، میزان بازگشت موج Xa برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 61.8% فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست. به عنوان مثال اگر نرخ در نقطه B کمتر از فیبو 61.8 و در زیر فیبو 50 % بسته شود و قادر به رسیدن به فیبو 61.8 نباشد این الگو گارتلی نیست و مارا متوجه الگوی BAT یا خفاش می سازد که نکات آن را توضیح خواهیم داد.
2.میزان بازگشت موج Ab برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. گارتلی درموج 2 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1-توسعه موج Bc باید کمتر از میزان 161.8% قیبو ناچی باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در یک Ab=cd است.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج Xa، الزاماً 78.6% فیبوناچی است
PRZ یعنی منطقه بازگشت نرخ
به عنوان مثال چون این پترن درموج 2 الیوت تشکیل می شود ، در منطقه PRZ ما متوجه می شویم که موج 2 کامل شده و با شروع موج 3 سروکار داریم و خودرابرای موج 3 آماده می کنیم ، که بلندترین موج است و سود خوبی به دنبال دارد.
اصول استفاده از الگوی Butterfly، نحوه رسم و کاربرد
الگوی باترفلای تشکیل شده از سه نسبت فیبوناچی موجهای مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C تا 38.2 یا 78.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 78.6 درصد فاصله BC بازگشت دارد.
- نقطه E تا 127.2 یا 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص Butterfly:
1.در این الگو، میزان بازگشت موج Xa برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 78.6% فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست.
2.میزان بازگشت موج Ab برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. پروانه درموج 5 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1-توسعه موج Bc باید حداقل میزان 161.8% فیبو ناچی باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در یک1.27ab=cd یا Ab=cd است.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج Xa، الزاماً 127.2% فیبوناچی است
PRZ یعنی منطقه بازگشت نرخ
به عنوان مثال چون این پترن درموج 5 الیوت تشکیل می شود ، در منطقه PRZ ما متوجه می شویم که موج 5 کامل شده و با شروع ترند جدید سروکار داریم که تا 95 % مواقع ترند جدید تا فیب 50 % ترند قدیم برمی گردد یعنی نصف ترند قدیم را RETRACE می کن
اصول استفاده از الگوی Bat، نحوه رسم و کاربرد
الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 50 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 88.6 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله AB می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص B at :
1.در این الگو، میزان بازگشت موج XA برای تشکیل نقطه B، فقط میزان 38.2% و 50 % فیبو میباشد و بقیه نسبت های فیبوناچی قابل قبول نیست.
2.میزان بازگشت موج AB برای پیدا کردن نقطه C، بین نسبتهای 38.2 و 88.6% فیبو پیشنهاد شده است.
3. خفاش درموج 2 الیوت شکل می گیرد.
حال برای پیدا کردن محدوده پتانسیل بازگشتی (prz) به نکات زیر دقت کنید:
1- میزان اکستنشن موج BC حتما باید حداقل 161.8 درصد و حداکثر 261.8 درصد باشد.
2-حالت رایج اندازه گیری نقطه D در AB =CD , 127.2*AB = CD است و گاهی حالت 161.8*CD = AB نیز صورت می گیرد.
3-میزان بازگشت قیمت برای محدوده پتانسیل برگشتی از موج XA، الزاماً 88.6% فیبوناچی است
توضیح کلی
قوی تری نسبت پترن:
نسبت 88.6 درصد را بعنوان مهمترین و قویترین نقطه پترن علامت
میگذاریم و نزدیکترین نسبت AB با CD را به این نقطه که معمولا 1.27AB=CD میباشد را علامت گذاری می کنیم.
ضعیف ترین نسبت پترن:
هر نسبت اکستنشنی از BC که بین 161.8 و 261.8 بود و نزدیک 88.6 درصد XA قرار داشت را علامت می گذاریم .
اصول استفاده از الگوی Crab، نحوه رسم و کاربرد
الگوی کِرَب مانند الگوی بَت تشکیل شده ازسه نسبت فیبوناچی موج های مختلف می باشد که پس از ورود برای آن میتوان دو هدف قیمتی در نظر گرفت.
- نقطه C بین 38.2 تا 61.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- نقطه D بین 38.2 تا 88.6 درصد فاصله CB بازگشت دارد.
- نقطه E تا حدود 161.8 درصد فاصله AB بازگشت دارد.
- هدف اول از نقطه ورودی، 61.8 تا 78.6 درصد فاصله DE می باشد.
- هدف دوم از نقطه ورودی، 127.2 درصد فاصله بازگشت BE می باشد.
نکات تخصصی نحوه نمایش و تشخیص crab :
دو نوع پترن خرچنگ داریم که در نوع اول نقطه B ریترس 38.2 یا 50 یا 61.8 درصد XA است
در نقطه D در خرچنگ از نسبت اصلی فیبوناچی یعنی 161.8 درصد اکستشن XA استفاده شده همچنین با توجه به اینکه ساختار این پترن مانند پترن پروانه نشان دهنده بیش فروش (OverSold) و یا بیش خرید در قیمت ( خود قیمت و نه اوسیلاتور) است .ایندو عامل باعث شده که بازگشت قیمت از ناحیه مقاومتی ان سریعتر و با قدرت بیشتری از پترنهای دیگر صورت پذیرد و این عامل باعث کم بودن استاپ لاس آن نیز شده است.
در این پترن برخلاف پترن های دیگر نسبت AB=CD و آلترناتیوهای آن از نظر اهمیت در درجه آخر قرار دارد و حتی میتوانیم این نسبت را نادیده بگیریم! . ولی معمولا نسبت 161.8 AB=CD بیشتر از نسبتهای دیگر دیده میشود.
نسبت اکستنشن BC که دومین نسبت مهم پترن در ناحیه بازگشتی است میتواند هر نسبتی بین 2.24 تا 3.61.8 باشد!. ( هر نسبتی که نزدیک 161.8 XA باشد را علامت میگذاریم). (2.24 - 2.618 - 3.14 - 3.618 )
دیدگاه شما