انواع بازار سرمایه


رئیس اداره نظارت بر ناشران گروه مالی و خدماتی سازمان بورس خبر داد / الزام بانک‌ها به افشای اطلاعات انواع سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه

از این پس تمام بانک‌های پذیرفته‌شده در بازار سرمایه ملزم هستند علاوه بر افشای اطلاعات مربوط به تسهیلات پرداختی به مشتریان و سپرده‌های دریافتی از سپرده‌گذاران، اطلاعات مربوط به سرمایه‌گذاری در اوراق بدهی، سرمایه‌گذاری در سهام و هزینه‌های مالی را نیز به‌صورت ماهانه افشا کنند.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه، رئیس اداره نظارت بر ناشران گروه مالی و خدماتی سازمان بورس با اعلام این مطلب توضیح داد: «از ابتدای هفته جاری با تغییرات گسترده در محتوای گزارش‌های فعالیت ماهانه بانک‌ها گام مهمی در راستای ارتقای شفافیت اطلاعاتی آنها برداشته شد.»

سعید واشقانی فراهانی افزود: «با توجه به تأکید رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در راستای ارتقای هرچه بیشتر شفافیت و کیفیت اطلاعات افشاشده ناشران، اولین گام در این راستا در گروه بانک‌ها و مؤسسات اعتباری برداشته شد. با تغییر در محتوای اطلاعات گزارش‌ فعالیت ماهانه بانک‌ها، شفافیت اطلاعاتی در این صنعت بهبود خواهد یافت و تمام فعالیت بانک‌های بازار سرمایه به‌صورت ماهانه در سامانه کدال افشا می‌شود.»

او تأکید کرد: «با تفکیک اطلاعات مربوط به درآمدها و هزینه‌های مرتبط با عملیات از اطلاعات مربوط به تسهیلات و سپرده‌ها، سعی شده تا قابلیت استفاده از اطلاعات گزارش فعالیت ماهانه بانک‌ها افزایش یابد.»

به گفته واشقانی برنامه‌های مهمی در خصوص افزایش شفافیت اطلاعاتی تمام شرکت‌های تحت نظارت این اداره در سازمان بورس و اوراق بهادار و در تعامل با سایر نهادهای سیاست‌گذاری نظیر بانک مرکزی و بیمه مرکزی و… در دست اقدام است که به مرور زمان و با عملیاتی‌شدن برنامه‌های یادشده به اطلاع فعالان بازار سرمایه خواهد رسید.

انواع بازار سرمایه

مفهوم ریسک بر خلاف باور عموم مردم به معنای خطر کردن نیست. ریسک از نظر من به معنای قرار گرفتن در موقعیت‌های مناسب کسب درآمد به صورت آگاهانه و با دانش مناسب است. حتی اگر این موضوع منجر به ضرر هم شود، قطعا با تغییر نوع نگاه می‌توان از آن به عنوان کسب تجربه و یا دانش بیشتر یاد کرد. توجه کنید که افراد موفق کسانی هستند که بیشتر تجربه کرده‌اند؛ نه کسانی که هیچ تجربه و اشتباهی نداشته‌اند!

انواع ریسک:

ریسک‌هایی که افراد در سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف مثلا بورس با آن مواجه هستند، انواع مختلفی دارد. انواع ریسک را در یک طبقه‌بندی کلی به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:

الف. ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب – Systematic Risk ) : ریسک‌هایی که کنترل آن در اختیار سرمایه‌گذار نیست را ریسک سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب می‌نامند. نرخ تورم، بهره بانکی، سیاست‌های اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و …، مواردی هستند که می‌توانند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در سودآوری شرکت و در نتیجه قیمت سهام آن‌ تاثیرگذار باشند. توجه کنید که کنترل این ریسک‌ها در اختیار سرمایه‌گذار نبوده و به نوعی مربوط سیستم است .

ب . ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب Unsystematic Risk – ) : به آن دسته از ریسک‌هایی که بتوان با استفاده از برخی روش‌ها از آن‌ها اجتناب کرد، ریسک‌های غیر سیستماتیک یا قابل اجتناب می‌گویند. مثلا در بازار سرمایه (بورس)، این ریسک‌ها معمولا به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و ناشی از خصوصیات خاص شرکت‌ها هستند. برای مثال، اگر شرکتی که سهامش را خریده‌اید مدیریت ضعیفی داشته باشد یا توان رقابت با سایر شرکت‌ها را نداشته باشد، ریسک‌های حاصله، ریسک غیر سیستماتیک است. این ریسک‌ها اغلب منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت‌ها مربوط است .

سبد سهام (Portfolio)

حتما شما هم ضرب‌المثل “ همه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید ” را شنیده‌اید. در مباحث مرتبط با سرمایه‌‌گذاری نیز تئوری بسیار معروفی به نام “تئوری” سبد وجود دارد که کارکردی شبیه به همین ضرب‌المثل دارد . براساس این تئوری، با متنوع کردن سبد سرمایه‌گذاری و انتخاب دارایی‌های متنوع، چه با سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف و چه با تنوع بخشیدن به سبد سهام، می‌توان ریسک‌های قابل اجتناب را به حداقل رساند. یادآوری این نکته ضروری است که با متنوع کردن سبد سرمایه‌گذاری، تنها می‌توان ریسک‌های غیر سیستماتیک را کاهش داد اما ریسک‌های سیستماتیک از کنترل و اختیار سرمایه‌گذار خارج است. ولی نگران نباشید! با کاهش ریسک‌های غیر سیستماتیک، عملا بخش عمده‌ای از ریسک‌هایی که سرمایه‌گذار با آن مواجه است، کاهش می‌یابد .

همان‌طور که گقته شد یکی از روش‌های کاهش ریسک غیر سیستماتیک تشکیل سبد سهام یا پورتفولیو (Portfolio) است.اما مسلم است که پذیرش ریسک کمتر، بازدهی کمتری نیز به همراه خواهد داشت. پس این شما هستید که تصمیم می‌گیرید چقدر بازدهی می‌خواهید !

در ادامه با انواع ریسک‌ های موجود در بازار سرمایه و به طور کلی بازارهای سرمایه‌گذاری بیشتر آشنا خواهیم شد .

ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)

فرض کنید که می‌خواهید بین سپرده‌گذاری در بانک با نرخ سود ثابت ۱۸ درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار ۴۰ درصد یکی را انتخاب کنید. اگر تمایل به پذیرش ریسک داشته باشید به دلیل اختلاف ۲۲ درصدی که خودتان پیش‌بینی کرده‌اید، سهام را انتخاب می کنید. حالا اگر بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود سپرده‌گذاری را از ۱۸ درصد به ۲۴ درصد افزایش دهد، چه اتفاقی می‌افتد؟ احتمالا این سوال را از خودتان بپرسید که “آیا ۱۶ درصد سود بیشتر ارزش ریسک را دارد؟ ”

نوسانات نرخ سود سپرده یا اوراق مشارکت می‌تواند بر تمامی بازارهای مالی و حتی فیزیکی اثرگذار باشد. پس ریسک نرخ سود یا در واقع تغییرات نرخ سود را به یاد داشته باشید .

ریسک تورم (Inflation Risk)

اگر تورم سالیاته کشور حدود ۲۰ درصد باشد و شما در سرمایه‌گذاری خود بتوانید ۶۰ درصد بازدهی کسب کنید، بازدهی شما مطلوب است زیرا که ۴۰ درصد بیشتر از تورم به دست آورده‌اید و در واقع قدرت خرید شما به اندازه ۴۰ درصد بیشتر شده است. حال اگر تورم به ۴۰ درصد افزایش پیدا کند و بازدهی شما همان عدد ۶۰ درصد باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟! آیا باز هم این سرمایه‌گذاری جذاب خواهد بود؟! به این نوع ریسک که ناشی از افزایش تورم کشور است ریسک تورم می‌گویند .

ریسک مالی (Financial Risk)

اگر در بازار سرمایه سهام شرکتی را خریدید که مبلغ زیادی وام از بانک دریافت کرده، طبیعتا شرکت مذکور باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص پرداخت کند، بنابراین با تعهدات زیادی در آینده روبروست. این هزینه‌ها قطعا بر سود دهی شرکت نیز اثرگذار است. هر چقدر که این تعهدات و به طور کلی تعهدات مالی یک شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی نیز بیشتر خواهد بود .

ریسک نقدشوندگی (Liquidity Risk)

یکی از ویژگی‌های مهم یک دارایی خوب، این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. مثلا از ویژگی‌های بازار مسکن نقدشوندگی کمتر آن نسبت به بازارهایی مثل سهام یا سکه است. بعد از سرمایه‌گذاری اگر بخواهید به هر دلیلی دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما خریدار مناسبی برای دارایی شما وجود نداشته باشد، سرمایه‌گذاری شما با ریسک نقدشوندگی همراه است .

ریسک نرخ ارز (Currency Risk)

یکی از مسائلی که به صورت مستقیم بر وضعیت و سودآوری سرمایه‌گذاری شما تأثیر می‌گذارد، نرخ ارز است. برای مثال با افزایش قیمت ارز قیمت سکه در بازار داخلی نیز افزایش می‌یابد. همچنین در بورس اوراق بهادار نیز سودآوری شرکت‌هایی که درآمدهای صادراتی و ارزی دارند افزایش یافته و لذا قیمت سهام آن‌ها نیز بسیار بیشتر می‌شود. اما نکته این جا است که همه‌ی شرکت‌ها صادراتی نیستند! همیشه هم تغییرات ارز اثر مثبتی بر سرمایه‌‌گذاری ما نخواهد داشت! بنابراین، نوسانات نرخ ارز به عنوان یکی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری، همواره مورد توجه سرمایه‌گذاران است .

ریسک سیاسی (Political Risk)

عدم ثبات در اوضاع سیاسی که به مسائل اقتصادی یک کشور آسیب بزند، به طور مستقیم بر عملکرد بنگاه‌های اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر می‌گذارد. هر اندازه بی‌ثباتی سیاسی و اقتصادی افزایش یابد، عملکرد بنگاه‌های اقتصادی بیشتر با مشکل روبرو می‌شود. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور نیز می‌گویند. البته توجه کنید که تحلیل شرایط و این که رویدادهای سیاسی چه تاثیری بر شرایط اقتصادی و بازارهای مالی می‌توانند داشته باشند، بر عهده‌ی سرمایه‌گذار یعنی شما است !

ریسک تجاری (Business Risk)

تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کرده‌اید و پس از مدتی دولت تعرفه واردات خودروهای خارجی را کاهش دهد. در این صورت رقابت برای خودروسازان داخلی سخت‌تر شده و احتمالا کاهش فروش محصولات آن‌ها باعث کاهش سودآوری این‌ شرکت‌ها نیز خواهد شد. به این نوع ریسک که در واقع متوجه صنعت خاصی است و برای هر صنعت می‌تواند متفاوت باشد، ریسک تجاری می گویند.

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به انواع بازار سرمایه دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات انواع بازار سرمایه اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

نگاهی به انواع ارزش سهام در بازار سرمایه

فاینوترند

چهارنوع ارزش برای قیمت یک سهم در بازار سرمایه ایران، تعریف شده که در این مقاله به توضیح آنها خواهیم پرداخت.

1

ارزش اسمی ( Par Value ):

در هنگام تأسیس و انتشار سهام، شرکت برای هر برگه سهم عادی ، قیمتی را تعیین و در اساسنامه خود درج کرده و عرضه اولیه سهام خود را برمبنای این قیمت انجام می‌دهد.

در اوراق قرضه یا ابزار‌های مالی با درآمد ثابت برای تعیین ارزش سررسید و ارزش دلاری بهره‌های پرداختی، دانستن ارزش اسمی بااهمیت می‌باشد.

ارزش‌اسمی اوراق‌قرضه یا مشارکت، از نظر حقوق‌سهامداران با قیمت‌بازار، ارتباط کمی دارد و ممکن است از ارزش روز آن اوراق، مقدارکمتر یا بیشتری داشته باشد. در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس ایران، ارزش‌اسمی معادل 100تومان (یک هزار ریال) می‌باشد.

تفاوت ارزش اسمی سهام با ارزش اسمی اوراق مشارکت یا قرضه:

ارزش اسمی سهام: برای نشان دادن ارزش اسمی سهام استفاده می‌شود، در لاتین ( Face Value )گویند.

ارزش اسمی اوراق مشارکت یا قرضه: برای نشان دادن ارزش اسمی اوراق مشارکت و قرضه استفاده می‌شود، در لاتین ( Par Value ) گویند.

مبلغ اسمی:

این مبلغ بر روی برگه‌های سهام درج می‌شود، ارزش‌واقعی سهام نبوده و تفاوتش با ارزش واقعی، عرضه و تقاضای سهام و عملکرد خوب یا بد شرکت است.

نمونه‌ای از برگه سهام در زیر نشان داده شده است:

ارزش دفتری( Book Value ):

در علوم مالی به تقسیم حقوق صاحبان سهم در ترازنامه بر تعداد سهام گفته می‌شود. نشان‌دهنده کل ارزش سهامی است که پس از پرداخت بدهی‌ها و تسویه دارایی‌های مشهود برای سهامداران آن شرکت، ارزشمند است و برای تعیین ارزشمندی شرکت و سهام آن قابل استفاده می‌باشد.

ارزش دفتری، برای تصمیم‌گیری سهامداران در خرید، فروش یا نگهداری سهام، آنالیز بازار و مقایسه چند شرکت با هم، درک سرمایه در گردش، محاسبه نسبت‌های مالی برای تحلیل بنیادی بااهمیت است ، این مقدار در طول زمان ثابت است و امکان رشد از محل سود انباشته را دارد.

مزیت اصلی ارزش دفتری:

· مبنایی برای ارزیابی شرکت بدون مداخله شخص یا اشخاص

معایب ارزش دفتری:

· عدم نمایش صحیح، ارزش دارایی‌های نامشهود مانند حقوق مالکیت معنوی

در هنگام ارزیابی شرکت، علاوه‌بر مطالعه دقیق صورت‌های مالی، پارامترهای مهمی همچون ماهیت دارایی‌ها و بدهی‌ها، میزان سودآوری شرکت، نسبت بدهی به دارایی آن و غیره باید بطور دقیق و کامل مورد بررسی قرار گیرند.

ارزش بازار( Market Capitalization ):

در علوم مالی به ضرب ارزش روز و جاری یک سهام در تعداد سهم‌های یک شرکت سهامی عام، گفته می‌شود.

ارزش بازار، تعیین‌کننده اندازه شرکت (بزرگی یا کوچکی آن)، که یکی از پارامتر‌های مهم سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری است، می‌باشد و معادل ارزش‌کل سهام منتشر شده آن شرکت است.

مقدار ارزش بازار شرکت‌های پذیرفته شده در بورس و فرابورس در سایت Tsetmc قابل مشاهده است.

این پارامتر در دو حالت زیر، رشد خواهد کرد:

· افزایش قیمت سهام باعث رشد ارزش‌بازار آن شرکت می‌شود و بالعکس

· در صورت ثابت بودن قیمت سهم، افزایش سهام منتشر شده باعث افزایش ارزش بازار می‌شود.

در بورس اوراق بهادار تهران، اثرگذاری بیشتر شرکت‌های بزرگ دارای ارزش بازار بالا، در شاخص‌کل بازار، سبب افزایش توجه سهامداران در شرایط خوب بازار برای سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها شده است.

ارزش ذاتی( Intrinsic Value ):

6

در علوم‌مالی به ارزش‌واقعی سهام یک شرکت یا یک دارایی، گفته می‌شود. تحلیلگران فاندامنتالی با بررسی تمام ابعاد فعالیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری، ازجمله بررسی صورت‌های مالی، دارایی‌های شرکت (مشهود و نامشهود)، پتانسیل رشد شرکت و… ارزش ذاتی یک سهم را تخمین زده و براساس آن برای خرید، فروش و نگهداری آن سهم تصمیم‌گیری می‌کنند . از نظر تحلیلگران، اگر ارزش ذاتی سهمی بالاتر از ارزش بازارش باشد گزینه مناسبی برای سرمایه‌گذاری و خرید است که به سهام در حال معامله آن انواع بازار سرمایه Under Value گویند و سهامی که دارای ارزش ذاتی کمتری از ارزش بازار خود باشد، برای سرمایه‌گذاری مناسب نیست و اقدام به فروش سهم می‌کنند و به سهام در حال معامله آن Over Value گویند.

آشنایی با انواع شاخص‌های بازار سرمایه

در معاملات بورس اوراق بهادار قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر اساس آن انواع شاخص‌ها تعریف می‌شود.

به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.

کف بازار بورس کجاست؟

در معاملات بورس اوراق بهادار دارایی اصلی مورد مبادله قرار می گیرد بنابراین قیمت سهام به عنوان متغیر اصلی تعریف شده و بر اساس انواع شاخص های بورس تعریف می شود. با توجه به این توضیحات به تبیین انواع شاخص های بورس اوراق بهادار تهران مورد استفاده قرار گرفته می‌پردازیم.

در بورس تهران، ۸ شاخص مهم وجود دارد که از جایگاه تحلیلی بالایی نزد سرمایه‌گذاران برخوردار هستند. شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت و شاخص مالی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت برتر و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ از جمله مهم‌ترین شاخص‌های مهم در بازار بورس تهران هستند.

در ادامه به تشریح این شاخص‌ها می‌پردازیم.

شاخص کل قیمت چیست؟

شاخص کل قیمت نشان‌دهنده سطح عمومی قیمت تمام سهام موجود در بازار بورس است.از آنجایی که شاخص یک عدد است و واحد اندازه‌گیری خاصی برای آن تعریف نشده است به منظور اینکه قابلیت تفسیر و تحلیل پیدا کند به این صورت عمل می‌شود. یک سال مشخص را به عنوان سال پایه تعریف می‌کنند و تمامی ارقام شرکت‌ها در آن سال را به عنوان ارقام مبنا در سال پایه تعریف می‌کنند. پس از آن تغییرات قیمتی سهام در سال‌های بعد را نسبت به آن سال می‌سنجند و از این طریق رشد یا نزول شاخص اتفاق می‌افتد.

نکاتی مهم در رابطه با شاخص کل قیمت:

در این شاخص زمانی که شرکت‌ها از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران افزایش سرمایه می‌دهد و یا تعداد شرکت‌ها کم و یا زیاد می‌شوند تعدیل می‌ شود که به دلیل پیچیدگی محاسبات از تشریح شیوه آن خودداری می کنند.

زمانی که یک سهم به دلایل مختلفی مانند شفاف‌سازی؛ برگزاری مجمع عمومی عادی و یا به طور فوق‌العاده بسته می‌شود قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی به عنوان مبنای قیمتی آن سهم در شاخص منظور می شود.

از آنجایی که شاخص کل از تعداد سهام شرکت‌های مختلف اثر می‌پذیرد و بنابراین شرکت‌های بزرگ‌تر موجب تغییرات بزرگ‌تر شاخص بورس می‌ شوند نباید به طور صرف تغییرات این شاخص را مبنا قرار داد و برای تحلیل و ارزیابی وضعیت کلی بازار باید از سایر شاخص‌ها نیز کمک گرفت. یکی از اتفاقات رایج در بازار این هست که کلیت بازار نزولی است اما چون سه تا ۵ سهم بزرگ بازار صعود سنگین داشته‌اند شاخص کل رشد قابل‌توجهی را ثبت می‌کند.

سازمان بورس و اوراق بهادار سهام پذیرش شده در بازار بورس را بر اساس میزان نقدشوندگی، درصد شناوری سهام، وضعیت سودآوری، تعداد سهام و … در دو بازار اول و دوم تقسیم‌بندی می‌کند. شاخص قیمت کل برای سهام پذیرفته‌شده در هر کدام از این بازارها به تفکیک محاسبه می شود وبه آن شاخص بازار اول و بازار دوم یاد می گویند.

شاخص کل هم‌وزن:

شیوه محاسبه شاخص کل هم‌وزن مشابه شاخص قیمت کل است با این تفاوت که از تعداد سهام شرکت در محاسبه شاخص استفاده می‌شود. در واقع در این شاخص فارغ از اینکه شرکت‌ها چه اندازه‌ای دارند اثر یکسانی را خواهند داشت در حالی که در شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمت‌ها اثر بااهمیتی در محاسبات دارد.

سهم الف: ۱۰۰۰ ریال

سهم ب: ۳۰۰۰ ریال

سهم پ: ۲۰۰۰ ریال

شاخص هم‌وزن در سال ۱۳۶۹:

((۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۰۰

سهم الف: ۲۰۰۰ ریال

سهم ب: ۲۷۵۰ ریال

سهم پ: ۲۵۰۰ ریال

شاخص هم‌وزن در سال ۱۳۷۰ برابر خواهد بود:

((۲۰۰۰ + ۲۷۵۰ + ۲۵۰۰) / (۱۰۰۰ + ۳۰۰۰ + ۲۰۰۰)) * ۱۰۰ = ۱۲۱

همان‌طور که مشاهده می‌کنید که شاخص هم‌وزن رشد قابل‌توجه‌تری را نسبت به شاخص کل قیمت در حالت عادی نشان می‌دهد.

تفاسیر مهم هم‌زمان از شاخص کل قیمت و شاخص کل هم‌وزن:

در بازار بورس تفاسیر هم‌زمان شاخص قیمت کل و شاخص هم‌وزن بسیار رایج است.

زمانی که شاخص کل صعودی است اما شاخص هم‌وزن نزولی است به این معنی است که اغلب سهام بازار نزول داشته‌اند در حالی که شاخص کل به دلیل رشد چند سهم مهم شاخص ساز مثبت شده است.

زمانی که شاخص کل نزولی است و شاخص هم‌وزن صعودی است به این معنی است که سهام شاخص ساز و بزرگ بازار به دلایل مختلف نزولی بوده و در نتیجه شاخص کل کاهش پیدا کرده است اما عموم سهام بازار افزایش قیمت را تجربه کرده‌اند. اگر این حالت طی دو الی ۴ روز کاری اتفاق بیفتد به این معنی خواهد بود که سرمایه‌گذاران برای کسب سود بایستی به سمت سهام کوچک و متوسط متمایل شوند.

اگر هر دو شاخص باهم نزول کنند: در این حالت عموم بازار با کاهش قیمت روبه‌رو شده است و اگر این موضوع برای چندین روز متوالی اتفاق بیفتد بستگی به شرایط حاکم بر بازار ممکن است که بازار به سمت رکود پیش می‌رود.

اگر هر دو شاخص صعود کنند: در این حالت عموم سهام بازار بورس صعودی می‌شوند و رخداد این حالت در طی چند روز می‌تواند حکم به صعودی بودن بازار طی روزها یا ماه‌های آتی را بدهد.

شاخص قیمت و بازده نقدی چیست؟

شاخص قیمت و بازده نقدی بیانگر بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران است. سود حاصل از سرمایه‌گذاری در بازار بورس از دو محل است:

سود نقدی مصوب مجامع

سود ناشی از افزایش قیمت سهام. شاخص اخیر هر دو مورد را در خود دارد و هر دو را نمایش می‌دهد. این شاخص به شاخص TEDPIX معروف است و فرمول محاسبه آن مشابه شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج کسر علاوه بر قیمت در سال ۱۳۶۹ سود نقدی پرداختی در آن سال نیز منظور می‌شود.

انواع شاخص های بورس

شاخص بازده نقدی چیست؟

این شاخص تنها بازدهی ناشی از سود مصوب مجامع را که به سود نقدی معروف است محاسبه می کند و از این دریچه بازدهی ناشی از تمام سودهای پرداختی توسط شرکت‌های بورسی را محاسبه می کند. نکته مهم آنکه وقتی این شاخص نزول کند به این معنی است که در مجامع سود کمتری پرداخت می شود و در این حالات نباید خیلی به انتظار کسب سود نقدی سنگین باشیم و انتظارات و یا سبک معامله‌گری خود را اصلاح کنیم.

شاخص صنعت و شاخص مالی:

پیش از اینکه بخواهیم در رابطه با این دو شاخص مطالبی را خدمت شما بیان کنیم لازم است تا به این نکته اشاره‌کنیم که شرکت‌ها را بر اساس ماهیت فعالیتشان می‌توان تقسیم‌بندی کرد. شرکت‌های تولیدی و خدماتی دو دسته اصلی شرکت‌های بورسی را شامل می‌شوند. بیش از ۶۰ درصد شرکت‌های فعال در بورس را شرکت‌های تولیدی تشکیل می‌دهند.

همچنین مشاوره مالی و شرکت‌های تأمین سرمایه جزء خدمات مالی محسوب می‌شوند. شرکت‌های حاضر در دسته اول را در زمره شاخص صنعت و شرکت‌های حاضر در حوزه دوم را در شاخص مالی تقسیم‌بندی می‌کنند. برای مثال شرکت پتروشیمی زاگرس و پتروشیمی فن‌آوران که به تولید متانول اشتغال دارند در شاخص صنعت و شرکت تأمین سرمایه نوین و تأمین سرمایه لوتوس پارسیان در شاخص مالی تقسیم‌بندی می شود.

شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکت‌های فعال در آن شاخص هستند، در واقع مشابه شاخص کل قیمت محاسبه می‌کنند و تفاوت آن‌ها با شاخص مزبور در تعداد شرکت‌های حاضر در آن صنعت است.

شاخص سهام آزاد شناور(TEFIX) :

برخی از شرکت‌های حقوقی مالکیت اصلی و عمده شرکت‌های سهامی را بر عهده دارند. زمانی که یک شرکت یا شخص حقوقی یا حقیقی درصد بالایی از سهام یک شرکت را در اختیار داشته باشد به عنوان سهامدار اصلی آن شرکت شناخته می‌شود و سهام تحت مالکیت آن‌ها معمولاً جزو سهامی به حساب نمی‌آید که به صورت فعال در بازار معامله شود.

شناوری سهام به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که نزد سرمایه‌گذاران خرد (غالبا حقیقی) قرار دارد و قابلیت فروش مجدد در آینده نزدیک را دارد و خرید سهام با هدف نگهداری و یا افزایش کنترل و نفوذ در شرکت خریداری نمی شود.

درصد شناوری یک سهم در سایت بورس اوراق بهادار نمایش داده می‌شود. شاخص سهام آزاد شناور، تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت را محاسبه می‌کند که توسط سرمایه‌گذاران خرد مورد معامله قرار می‌گیرد، شیوه محاسبه مشابه شاخص کل قیمت است و تفاوت با آن شاخص در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت لحاظ می‌شود.

انواع شاخص های بورس

برای مثال در شاخص کل قیمت صد درصد سهام فولاد مبارکه یعنی ۱۳۰ میلیارد سهم به عنوان ضریب قیمت فولاد مبارکه لحاظ می شود در حالی که در شاخص سهام آزاد شناور تنها ۲۵ درصد سهام این شرکت یعنی ۳۲٫۵ میلیارد سهم آن به عنوان ضریب قیمت لحاظ می‌شود. یکی از نکات تفسیری حائز اهمیت این هست که هرچه درصد شناوری سهام پذیرفته شده در بازار بورس بیشتر باشد نتیجه این شاخص به تغییرات شاخص کل قیمت نزدیک‌تر خواهد بود و هر چه درصد شناوری پایین‌تر باشد به نظر می‌رسد که نتیجه حاصل از شاخص سهام شناور آزاد واقعی‌تر باشد.

شاخص ۵۰ شرکت برتر:

سازمان بورس اوراق بهادار هر سه ماه یک‌بار فهرست ۵۰ شرکت برتر بورس را که بالاترین درجه نقد شوندگی را دارند ارائه می کند. شاخص ۵۰ شرکت برتر میانگین وزنی این ۵۰ شرکت را مشخص می کند، بنابراین شیوه محاسبه این شاخص مشابه شاخص کل قیمت است با این تفاوت که تعداد شرکت‌های لحاظ شده در این شاخص تنها ۵۰ شرکت است در حالی که در شاخص کل بیش از ۱۰۰ شرکت در آن لحاظ می شوند.

شاخص ۳۰ شرکت بزرگ‌تر:

بزرگی شرکت‌ها در سایت سازمان بورس بر اساس ارزش روز یک شرکت محاسبه می‌شود. برای محاسبه ارزش روز سهام یک شرکت از رابطه زیر کمک گرفته می‌شود:

قیمت پایانی سهام × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز یک شرکت

۳۰ شرکت بزرگ‌تر شامل شرکت‌هایی می‌شود که در صدر ۳۰ شرکت بزرگ بورس قرار بگیرند و شاخص سی شرکت بزرگ‌تر میانگین وزنی این ۳۰ شرکت را برآورد می‌نماید و شیوه محاسبه آن مشابه شاخص کل قیمت است. معمولاً در دوران رکود بازار و زمانی که شاخص مسیر مشخصی ندارد با انجام معاملات بلوکی در سهامی که جزو ۳۰ شرکت بزرگ‌تر هستند رقم شاخص را تغییر بااهمیتی می‌دهند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.