ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم حد سود برای پوزیشن فروش کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
حد ضرر (Stop-Loss) در فارکس چیست؟
از اردر حد ضرر (stop loss) زمانی در بروکر فارکس استفاده می شود که بخواهید یک معامله پس از رسیدن به یک قیمت خاص بسته شود. به عبارت دیگر، از اردر حد ضرر به منظور کاهش ضرر معامله گر در یک پوزیشن معاملاتی باز استفاده می شود. این ابزار زمانی مفید است که برای نظارت بازار در مقابل کامپیوتر تان حضور نداشته باشید. این مقاله به ضرورت حد ضرر، نحوه ی تنظیم و همچنین چگونگی محاسبه ی آن می پردازد.
چرا استفاده از حد ضرر (stop- loss) در تجارت فارکس بسیار مهم است؟
اولین سؤال منطقی برای پاسخ دادن این است که – حد ضرر در فارکس نشان دهنده ی چیست؟ به طور خلاصه، حد ضرر اردری است که با بروکر به منظور کاهش ضرر سرمایه گذار در یک پوزیشن اجرا می شود. اردر حد ضرر را می توان در پوزیشن های خرید (Long) و فروش (Short) قرار داد.
اردر حد ضرر احساسات تأثیر گذار بر تصمیمات تجاری را حذف می کند . این به ویژه زمانی مفید است که فرد نمی تواند بر پوزیشن نظارت کند. حد ضرر در فارکس به دلایل بسیاری اهمیت دارد، اما دلیل ساده ای وجود دارد که در اینجا شایان ذکر است – هیچ کس نمی تواند آینده بازار فارکس را به طور دقیق پیش بینی کند. مهم نیست که تنظیمات تجاری تا چه اندازه قدرتمند است یا تا چه حد اطلاعات به یک ترند خاص اشاره دارد.
قیمت های آینده در بازار ناشناخته بوده و هر معامله ورودی یک ریسک است. معامله گران فارکس ممکن است در نیمی از موارد با بیشتر جفت ارزها موفق شوند، اما به دلیل مدیریت پول بسیار ضعیف هم چنان متحمل ضرر مالی شوند. مدیریت پول نادرست منجر به پیامدهای ناخوشایند می شود. برای جلوگیری از آن، فرد باید نحوه ی محاسبه و قرار دادن حد ضرر در تجارت فارکس را بداند.
نحوه ی تعیین اردر حد ضرر (stop- loss):
معامله گران فارکس می توانند با انتظار تخصیص حد ضرر – و نه حرکت دادن و تغییر حد تا زمانی که معامله به قیمت توقف برسد – در یک قیمت ثابت حد ضرر را تعیین کنند. به علاوه، راحتی این مکانیسم توقف به دلیل سادگی آن است.
اردر حد ضرر توسط معامله گران به منظور کاهش ریسک یا حفظ بخشی از سود موجود در یک پوزیشن تجاری اجرا می شود. هر گاه معامله ای انجام می شود، اردر حد ضرر به عنوان حد سود برای پوزیشن فروش یک گزینه در پلتفرم متاتریدر ارائه شده و می توان آن را در هر زمان تغییر داد.
معامله گران معمولاً اردر حد ضرر را در هنگام شروع معاملات اجرا می کنند. در ابتدا از اردر حد ضرر به منظور تعیین محدودیت برای ضرر احتمالی در یک معامله استفاده می شود؛ به عنوان مثال، یک معامله گر فارکس ممکن است اردر خرید EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ را به همراه اردر حد ضرر در ۱.۱۴۸۵ اجرا کند. این ریسک ضرر معامله گر را در معامله به ۱۵ پیپ محدود می کند.
اردر حد ضرر ابزار مدیریت پول بسیار مهمی برای معامله گران است.
زمانی که یک معامله سود دهی متوسطی دارد معامله گر معمولاً اردر حد ضرر را تغییر داده و آن را به پوزیشنی حرکت می دهد که در آن بخشی از سود معامله حفظ شود. در ادامه مثال قبل، فرض کنید که پس از خریدن EUR/USD در ۱.۱۵۰۰ ، قیمت به مقدار ۱.۱۶۰۰ بالا برود . در این زمان، معامله گر ممکن است اردر حد ضرر خود را به ۱.۱۵۴۰ بالا ببرد تا به طور تقریبی نیمی از سود موجود را در صورت روند نزولی بازار حفظ کند .
گاهی معامله گران از اردر Trailing Stop استفاده می کنند تا به طور خودکار اردر حد ضرر خود را با توجه به افزایش قیمت بازار به سطح بالاتری افزایش دهند. می توانید به راحتی اردر حد سود برای پوزیشن فروش Trailing Stop را در متاتریدر تنظیم کنید. کافی است که مقدار پیپ یا دلاری که می خواهید حد ضرر در پشت بازار صعودی حرکت کند را تعیین کنید.
همچنین با استفاده از مثال EUR/USD، اگر معامله گر یک اردر Trailing Stop تعداد ۵۰ پیپ تعیین کند، زمانی که بازار به ۱.۱۶۰۰ برسد، حد ضرر به صورت خودکار به ۱.۱۵۵۰ تغییر خواهد کرد. اگر بازار پس از آن به ۱.۱۶۲۰ برسد، حد ضرر به ۱.۱۵۷۰ افزایش خواهد یافت.
اردر Trailing Stop همگام با حرکت معاملات به نفع معامله گر حرکت می کند تا ریسک اشتباه در یک معامله را کاهش دهد. درباره Trailing Stop در فارکس بیشتر بدانید.
محاسبه قراردادن حد ضرر (stop- loss)
اجرای حد ضرر را می توانید به ۲ روش محاسبه کنید: برحسب پیپ های تحت ریسک و دلارهای تحت ریسک
دلارهای تحت ریسک اطلاعات مهم تری به دست می دهند زیرا با این روش مبلغی حد سود برای پوزیشن فروش از موجودی حساب که در معامله تحت ریسک است را به شما نشان می دهد. برای محاسبه مقدار دلارهای تحت ریسک باید مقدار پیپ های تحت ریسک و همچنین اندازه پوزیشن خود را بدانید.
برای مثال EUR/USD شما ۵ پیپ ریسک می کنید و اگر یک پوزیشن ۵ میکرولات داشته باشید محاسبه دلار تحت ریسک به این ترتیب خواهد بود:
پیپ های تحت ریسک x ارزش پیپ x اندازه پوزیشن (اندازه لات)
در معرض ریسک ۶x$1×5 = $30
پیپ های تحت ریسک هم مهم هستند اما بهتر است از آن به عنوان اطلاعات کمکی استفاده شود. به عنوان مثال، اگر توقف شما در X و معامله ورودی تان در y قرار داشته باشد محاسبه تفاوت به شرح زیر خواهد بود:
Y منهای X = پیپ های تحت ریسک
اگر جفت ارز EUR/USD را در ۱.۵۶۹ با حد ضرر ۱.۵۷۵ بفروشید در این صورت در هر لات ۶ پیپ تحت ریسک خواهید داشت.
این در صورتی به شما کمک می کند که بخواهید به کسی نشان بدهید اردرهای شما در کجا قرار دارند و فاصله حد ضرر تا قیمت ورودی تان چقدر است.
ریسک حساب تان را کنترل کنید
دلارهای تحت ریسک باید تنها بخشی از کل موجودی حساب تجاری تان باشد. به طور معمول، مبلغ تحت ریسک باید کمتر از ۲ درصد و به طور مطلوب کمتر از ۱ درصد از موجودی حساب تان باشد.
به عنوان مثال، اگر یک معامله گر فارکس یک اردر حد ضرر ۶ پیپ قرار دهد و ۵ میکرولات معامله کند این امر معامله را ۳۰ دلار در معرض ریسک قرار می هد. حالا اگر بخواهد ۱ درصد ریسک کند، برای ریسک ۳۰ دلار در یک معامله به چه میزان موجودی احتیاج دارد؟ به این ترتیب به ۳۰۰۰$ = ۱۰۰×۳۰ موجودی نیاز دارد. برای ریسک ۳۰ دلار، معامله گر حداقل به ۳۰۰۰ دلار موجودی نیاز دارد تا ریسک حساب را به حداقل برساند.
از این طریق می توانید به سرعت محاسبه کنید که برای هر معامله چقدر ریسک خواهید کرد. اگر موجودی حساب تان ۵۰۰۰ دلار باشد به این ترتیب ($۵۰۰۰/۱۰۰= $۵۰) در هر معامله می توانید ۵۰ دلار ریسک کنید. اگر موجودی حساب تان ۳۰۰۰۰ دلار باشد می توانید تا سقف ۳۰۰ دلار در هر معامله ریسک کنید، اما ممکن است بخواهید کمتر از آن ریسک کنید.
کلام آخر درباره حد ضرر
همیشه از حد ضرر استفاده کرده و برای تعیین موقعیت مناسب برای اردر حد ضرر استراتژی تان را بررسی کنید. بسته به استراتژی، ممکن است پیپ تحت ریسک تان در هر معامله متفاوت باشد. دلیل آن این است که حد ضرر باید به صورت استراتژیک برای هر معامله تعیین شود.
حد ضرر تنها در صورتی باید اعمال شود که پیش بینی شما در رابطه با جهت بازار نادرست باشد. باید پیپ های تحت ریسک خود را در هر معامله بدانید زیرا به این ترتیب می توانید دلارهای تحت ریسک را محاسبه کنید. این امر در هدایت معاملات آتی شما بسیار مهم است. دلارهای تحت ریسک شما به طور مطلوب باید کمتر از ۲ درصد موجودی تجاری تان باشد تا حتی ضررهای پی در پی هم حساب تان را به طور کلی خالی نکند.
راهنمای کامل معاملات جفتی (Pair Trading)
معاملات جفتی (Pair Trading) یک استراتژی معاملاتی کلاسیک است که به دنبال سرمایه گذاری بر روی اختلافات قیمت بین دو دارایی است که با هم همبستگی تاریخی دارند. اسن استراتژی معاملاتی در حوزه ارزهای دیجیتال نیز از همان اصولی استفاده میکند که در بازارهای سنتی سهام و اوراق بهادار استفاده میشود.
معاملات جفتی متکی بر دو دارایی با همبستگی تاریخی است که برای لحظهای با هم نامرتبط میشوند. این استراتژی معامله به صورت قرار دادن پوزیشنهای همزمان برای یک دارایی که ارزش آن از ارزش بالقوه آن پایینتر است و دارایی دیگر که بیش از حد ارزشگذاری شده میباشد. در صورتی که این استراتژی درست پیاده شود، معامله گران میتوانند به طور همزمان از حرکات مثبت و منفی قیمتها سود ببرند.
معاملات جفتی در حوزه رمزارزها نیز دقیقاً به همین صورت عمل میکنند با این تفاوت که به جای سهام یا اوراق بهادار از ارزهای دیجیتال استفاده میشود. با این حال، اصطلاح جفت ارزهای دیجیتال همچنین میتواند به چارچوبی اشاره داشته باشد که صرافیهای ارز دیجیتال از آن برای ایجاد ارزش توافق شده برای معاملات استفاده میکنند.
در این مقاله، ما قصد داریم به معاملات جفتبی ارزهای دیجیتال بپردازیم. ما بررسی خواهیم کرد که چگونه معاملات دوتایی میتواند به معامله گران کمک کند تا از حرکات منفی و مثبت قیمت سود ببرند. همچنین، در مورد کاربردهای مختلف معاملاتی جفتی ارزهای دیجیتال و تفاوت آنها با معاملات جفتی سنتی بحث خواهیم کرد. با ارزتودی همراه باشید.
معاملات بازار خنثی یا رنج (Market-Neutral Trading)
قبل از اینکه درباره معاملات جفتی ارزهای دیجیتال صحبت کنیم، بیایید نگاهی به مفهوم اساسی معاملات بازارِ رنج بیندازیم. یک معاملهگر بازار خنثی کسی است که نسبت به عملکرد قیمت یک دارایی نه خوش بین ( گاوی) و نه بدبین (خرسی) است. در عوض، بیطرف بودن در بازار، معاملهگر را قادر میسازد تا از حرکتهای منفی و مثبت قیمت سود ببرد. همچنین، یک معاملهگر بازار رنج قصد دارد از انواع خاصی از ریسکهای بازار اجتناب کند. این امر معمولاً با سرمایه گذاری همزمان در دو دارایی با تطبیق پوزیشنهای خرید و فروش به دست میآید.
اگر قیمت یک دارایی کاهش و قیمت دیگری افزایش یابد، یک معاملهگر میتواند از هر دوی آنها سود ببرد. این مسئله به طور موثر معامله گران را قادر میسازد بدون توجه به شرایط بازار سود کسب کنند. استراتژیهای معاملاتی خنثی قصد دارند از زیانهای قابل توجه جلوگیری کنند. بر این اساس، یک پوزیشن میتواند دیگری را متعادل کند و اثرات انتخاب اشتباه را به حداقل برساند.
صندوقهای تامین نقدینگی اغلب از استراتژیهای معاملاتی خنثی برای ایجاد بازدهی ثابت در همه شرایط بازار استفاده میکنند. این استراتژیها اغلب همبستگی کمی با بازار دارند. آنها به همگرایی خاص در قیمت دو دارایی متکی هستند و از آن به عنوان راهی برای پوشش ریسک کلی در معاملاتشان استفاده میکنند.
معاملات جفتی چیست؟
معاملات جفتی که در اواسط دهه ۱۹۸۰ توسط کارمندان شرکت مورگان استنلی معرفی شد، یک استراتژی معاملاتی در بازار خنثی (رنج) است که با ایجاد پوزیشنهای خرید و فروش در دو سهام یا اوراق بهادار که با هم همبستگی زیادی دارند اعمال میشود. معاملات جفتی داراییها با استفاده از تحلیلهای آماری و تکنیکال انجام میشود. معامله گران میتوانند ضرر هر پوزیشن را با پوزیشن دیگر جبران کنند تا یک استراتژی پوشش ریسک ایجاد کنند که میتواند از یک روند مثبت و منفی سود ایجاد کند.
علاوه بر این، معاملات جفتی بر این مفهوم تاریخی متکی است که همبستگی بین دو سهام یا اوراق بهادار پایدار است. وقتی یک معاملهگر اختلاف بین این همبستگیها را شناسایی میکند، میتواند ارزش دلاری یک پوزیشن خرید را با ارزش یک پوزیشن فروش مطابقت دهد. پوزیشن خرید معمولاً روی سهام یا اوراق بهاداری قرار میگیرد که عملکرد ضعیفی دارد. برعکس، پوزیشن فروش بر روی سهام یا اوراق بهادار با عملکرد فراتر از انتظار قرار میگیرد. بنابراین، یک معاملهگر میتواند زمانی سود به دست آورد که قیمتهای دو دارایی همگرا شوند و یک همبستگی تاریخی را از سر بگیرند.
به عنوان مثال، بیایید دو سهام مشابه مانند پپسی و کوکاکولا را در نظر بگیریم. از لحاظ تاریخی، کالاهای این دو شرکت به شدت با هم مرتبط هستند. شرایط بازار اغلب بر دو محصول یا شرکت به روشی مشابه تأثیر میگذارد. بنابراین، اگر همبستگی قوی بین سهام پپسی و کوکاکولا وجود داشته باشد، میتوانیم از این دو دارایی برای معاملات جفتی استفاده کنیم.
بیایید اینطور در نظر بگیریم که سهام پپسی از سهام کوکاکولا بهتر عمل کرده است. اگر قیمت سهام پپسی افزایش یابد و قیمت سهام کوکاکولا کاهش یابد، میتوانیم پوزیشن خرید برای کوکاکولا و پوزیشن فروش برای پپسی ایجاد کنیم. وقتی قیمت سهام پپسی پایین میآید و قیمت سهام کوکاکولا بالا میرود، یک استراتژی معامله جفتی موفق اتفاق میافتد که از انجام هر کدام از آن معاملات به تنهایی بهتر است.
معاملات جفتی چگونه کار میکنند؟
معاملات جفتی یک استراتژی معاملاتی غیر جهت دار هستند. به جای شناسایی تک تک سهامهایی که عملکرد ضعیف یا بیش از حد انتظار دارند، معاملات دوتایی سعی میکند از دو سهام با ویژگیهای مشابه استفاده کند که خارج از محدوده تاریخی خود معامله میشوند. معاملهگر جفتی، سهامی را میخرد که عملکرد ضعیفی دارد و سهامی که دارای عملکرد بیش از حد است را میفروشد.
این استراتژی به شدت بر آمار و تحلیل تکنیکال تکیه دارد و به دنبال یافتن اختلافات جزئی بین همبستگیهای قابل اعتماد و کسب سود از آنها قبل از بازگشت به سمت همگرایی قیمت این جفت سهام است. این با شرط بندی روی اینکه که دو دارایی از نظر قیمت از هم جدا و یا همگرا میشوند به دست میآید.
هر کسی میتواند در معاملات جفتی شرکت کند، با این حال با توجه به میزان تحلیلهای فنی و آماری درگیر، معمولاً این معامله گران حرفهای هستند که این استراتژی را انتخاب میکنند. معاملهگران جفتی برای پیاده کردن این استراتژی به یک روش قوی و درک عمیقی از تجزیه و تحلیل دادهها نیاز دارند.
مزایای معاملات جفتی چیست؟
یک استراتژی معامله جفتی موثر معامله گر را قادر میسازد تا سود خود را به حداکثر برساند و ریسکهای بالقوه را کاهش دهد. معاملهگران میتوانند از حرکتهای مثبت و منفی قیمت سود ببرند. معاملات جفتی زمانی که احتمال آماری بازگشت داراییهای اساسی به تعادل بالا باشد، از دو پوزیشن به طور همزمان سود ایجاد میکنند.
به طور کلی، داراییهایی که ۸۰ درصد مواقع یا بیشتر با هم مرتبط هستند، برای پوزیشنهای معاملاتی جفتی در نظر گرفته میشوند. همراه کردن افزایش قیمت یک دارایی با کاهش قیمت دارایی دیگر میتواند ریسک را هنگام معامله کاهش دهد.
با این حال، معامله جفتی معمولاً برای کسب سود به سرمایه زیادی نیاز دارد. همچنین، فرصتهای محدودی برای معاملات جفتی وجود دارد. برای شروع، شناسایی همبستگیهای کافی بین داراییها میتواند چالش برانگیز باشد. به علاوه، زمانی که بیش از حد بر دادههای تاریخی تکیه میکنیم، نتایج مورد انتظار اغلب با نتایج واقعی متفاوت است. معاملات جفتی مستلزم درک عمیق تحلیل تکنیکال است.
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال (Pair Trading)
معاملات جفتی به معنای سنتی کاملاً در معاملات ارزهای دیجیتال قابل استفاده است. علاوه بر این، بازارهای رمزارز میتوانند فرصتهای بیشتری را برای یافتن داراییهای مرتبط با هم ارائه کند و استفاده از آنها برای ایجاد یک معامله بینظیر در بازار را تسهیل کنند. با این حال، بازارهای ارزهای رمزنگاری شده به طور قابل توجهی بی ثباتتر از بازارهای سنتی هستند. به این ترتیب، گاهی اوقات بهدست آوردن همبستگیهای قابل اعتماد در فضای ارزهای دیجیتال سختتر است. دقت کنید که وقتی در مورد جفت ارزها یا جفتهای معاملاتی صحبت میکنیم، معمولاً به مفهوم دیگری اشاره میکنیم.
اصطلاح معاملات جفت ارز معمولاً به روشی اطلاق میشود که سفارش خرید و فروش با هم در یک صرافی ارزهای دیجیتال مطابقت داده میشوند. صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز از جفتهای معاملاتی استفاده میکنند. اگر یک صرافی یک جفت معاملاتی را فهرست کند، به این معنی است که میتوانید آن دو دارایی را با یکدیگر مبادله کنید و ارزش نسبی دو دارایی را صرف نظر از ارزش فیات آنها مشاهده کنید.
کارکرد معاملات جفتی ارزهای دیجیتال چگونه است؟
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال یک استراتژی معاملاتی در بازار رنج است که معاملهگران را قادر میسازد از پوزیشنهای خرید و فروش سود ببرند که این سود از اختلاف همبستگی بین دو دارایی بدست میآید. این مورد تقریباً مشابه معاملات جفتی سهام است. با این حال، معاملات دوتایی به معاملهگران کمک میکنند تا ارزش داراییهای دیجیتال را بدون تکیه بر ارزهای فیات به عنوان نقطه مرجع درک کنند.
استیبل کوینهای فیات در جفتهای معاملاتی ارزهای دیجیتال رایج هستند. به طور کلی جفت حد سود برای پوزیشن فروش ارزها به ما کمک میکنند تا بفهمیم چه مقدار اتریوم (ETH) در یک بیتکوین (BTC) وجود دارد، یا چند توکن شبکه لینک (LINK) برابر با یک ETH است. آلت کوینها اغلب با BTC و ETH یا یک استیبل کوین مانند تتر (USDT) جفت میشوند. این داراییها به عنوان ارز پایه برای نشان دادن ارزش توافق شده بین داراییها عمل میکنند.
ارز پایه اولین ارز در معادله است؛ به عنوان مثال، فرض کنید محمد ۱ بیت کوین دارد و میخواهد آن را با اتریوم تعویض کند. در آن زمان، یک بیت کوین BTC برابر با ۱۳.۵۱ ETH است. بنابراین، محمد باید یک جفت معاملاتی BTC/ETH را در صرافی ارز دیجیتال مورد علاقه خود پیدا کند. در اینجا، BTC ارز پایه است زیرا اولین ارز در معادله است.
قبل از وارد شدن به معامله در یک صرافی ارز دیجیتال، لازم است که به جفتهای معاملاتی موجود توجه کنیم. شما همیشه نمیتوانید داراییها را در یک معامله مبادله کنید، مخصوصاً زمانی که ارزهای دیجیتال کمتر شناخته شده را معامله میکنید. این بدان معنی است که اگر جفت ارز برای تسهیل مبادله مستقیم وجود نداشته باشد، ممکن است مجبور شوید چندین معامله انجام دهید.
استخرهای نقدینگی
صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) نیز از جفت ارزهای دیجیتال استفاده میکنند. یک DEX با استفاده از مدل بازارسازان خودکار (AMM) به ارائه دهندگان نقدینگی (LPs) برای ارائه یک جفت ارز برای تسهیل مبادلات توکن غیرمتمرکز متکی است. LPها ارزش برابری از دو دارایی رمزنگاری را به یک استخر نقدینگی در یک DEX ارائه میکنند. در عوض، هر بار که یک معاملهگر از جفت دارایی خود به عنوان بخشی از یک مبادله بدون نیاز به مجوز استفاده میکند، پاداش کارمزد تراکنش را دریافت میکنند. این میتواند یک راه عالی برای کسب درآمد غیرفعال از دنیای کریپتوکارنسی باشد.
با این حال، ارائه نقدینگی به یک پروتکل مالی غیرمتمرکز (DeFi) با خطر زیان دائمی نیز همراه است. زیان دائمی زمانی رخ میدهد که قیمت داراییهایی که در یک مجموعه نقدینگی سپردهگذاری میکنید در مقایسه با زمانی که برای اولین بار آنها را سپردهگذاری کردهاید تغییر کند. همچنین، تأمین نقدینگی با خطرات فنی همراه است زیرا استخرهای نقدینگی دیفای به قراردادهای هوشمند متکی هستند. هکها و سوء استفادههای قرارداد هوشمند اغلب در دیفای اتفاق میافتد. به علاوه خطای کاربر به دلیل ماهیت فنی تعامل با پروتکلهای عمومی بلاک چین امری حد سود برای پوزیشن فروش عادی است.
جفت ارزهای معاملاتی برتر
با توجه به گزارشات وب سایت CoinMarketCap، تتر (USDT) محبوب ترین نیمهای از هر جفت ارز دیجیتال است که ۷۱.۶۰ درصد از کل حجم معاملات جفت ارزها را به خود اختصاص میدهد. بیت کوین (BTC) در رتبه دوم قرار دارد و در ۴۲.۹۵ درصد از جفتهای معاملاتی کریپتوکارنسی وجود دارد. علاوه بر این، اتریوم (ETH) سومین دارایی رایج است و در ۱۹.۴۱ درصد از جفت ارزها وجود دارد. بایننس یو اس دی (BUSD) با ۴.۷۵% در رتبه چهارم و USDC با ۴.۲۳% در رتبه پنجم قرار دارد. میتوانید با استفاده از وبسایت دادههای قیمت ارزهای دیجیتال مانند CoinMarketCap یا CoinGecko، جفتهای معاملاتی موجود را پیدا کنید.
میتوانید یک دارایی دیجیتال خاص را جستجو کنید یا در فهرست پایین بروید تا آنها را به ترتیب ارزش بازار پیدا کنید. هنگامی که یک دارایی دیجیتال را انتخاب میکنید، روی تب “Markets” کلیک کنید. پس از این کار، به پایینتر اسکرول کنید. باید لیستی از جفتهای معاملاتی ارزهای دیجیتال را پیدا کنید. این جفتها معمولاً بر اساس بالاترین حجم معاملات فهرست میشوند.
با این حال، برخی از لیستها دارای اسپانسرهایی هستند که صرافیهای دیگر را در بالای این لیست قرار میدهند. همچنین، داراییهای دیجیتال برای ارائه هر جفت ارز، امتیاز دریافت میکنند. اگر صرافی دارای نقدینگی کم یا فعالیت مشکوک باشد، باید در این وب سایتها در کنار لیست توکنهای مربوطه قابل مشاهده باشد.
نتیجه گیری
معاملات جفتی ارزهای دیجیتال منعکس کننده پدیده معاملات کلاسیک بازار خنثی هستند. وقتی دو دارایی رمزنگاری شده با همبستگی قوی تاریخی از هم جدا میشوند، یک معاملهگر جفتی میتواند روی هر دوی این داراییها شرط بندی کند. هنگامی که قیمت دارایی با عملکرد ضعیف افزایش مییابد و قیمت دارایی با عملکرد بیش از حد کاهش مییابد، معامله گران جفتی میتوانند سود خود را افزایش و خطرات احتمالی را کاهش دهند.
از سوی دیگر، جفتهای معاملاتی کریپتویی دو دارایی هستند که میتوانند در ازای ارز دیجیتال دیگری در صرافی خرید و فروش شوند. هنگام ارائه نقدینگی به یک صرافی غیرمتمرکز (DEX)، ارائه دهندگان نقدینگی ارزش دلاری برابر دو دارایی را تعیین میکنند. بر این اساس، هر کسی که با یک استخر نقدینگی تعامل دارد، میتواند یکی از دو دارایی رمزنگاری را که جفت معاملاتی رمز ارزی را تشکیل میدهند، مبادله کند.
چرا و چه زمانی باید حد ضرر را در معاملات ارزهای دیجیتال جابه جا کنیم
وقتی شما در بازار ارزهای دیجیتال اقدام به سرمایه گذاری می کنید، زمان هایی فرا می رسد که بازار دچار نوانات در قیمت شده و قیمت ها ثابت نخواهد بود. در چنین مواقعی باید بتوانید تصمیم گیری درستی نمایید تا بدانید آیا باید به سرمایه گذاری ادامه داده، یا آن را به طور موقت متوقف نمایید. این امر یکی از دغدغه های سرمایه گذاران ارزهای دیجیتالی است. زیرا هدف همه کسانیکه در این بازار به انجام معاملاتشان می پردازندف کسب سود بیشتر با حداقل میزان ضرر است.
یکی از مشکلاتی که تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال دارند، بحث معامله گری می باشد. این مشکل به زمانی باز می گردد که بازار بر خلاف نظری که تحلیل های معامله گر به آنها رسیده، پیش خواهد رفت. در این مواقع معاملاتی که انجام می شود با ضررهای زیادی مواجه خواهد شد. گاهی این ضرر و زیان ها بسیار بزرگ است. با توجه به این امر در بازار ارزهای دیجیتال یک شاخص وجود دارد که به آن حد ضرر و یا Stop Loss گفته می شود.
حد ضرر چیست؟ در واقع حد ضرر (Stop Loss) دستوری است، برای اینکه یک پوزیشن در یک قیمت و یا درصد خاص، بسته شود. وقتی که این اتفاق بیفتد ضرر را کنترل و آن را محدود کرده ایم. بنابراین می توان گفت کاربرد حد ضرر این است که در مواقعی که ضرر در حال اتفاق افتادن است، آن را محدود کنیم. بنابراین این امر در مواقع و زمان هایی کاربرد دارد که ایده ما برای معاملات درست از کار در نمی آید. حد ضرر که به اختصار به آن SL نیز گفته می شود می تواند یک کمربند ایمنی برای تریدرها باشد.
از آنجا که هر کاربر ارزهای دیجیتال در حوزه خرید و فروش برای خود یک سبک و اساس معاملاتی دارد، قبل از اینکه اقدام به خرید یا فروش نماید، یک چارچوب ذهنی برای خود قرار داده است. که در معاملاتش مثلا فلان قیمت مناسب است و به سود منتهی می شود. حد ضرربرای شما یک انکانی است که به اشتباه خود پی ببرید و با حداقل ضرر و زیان از سرمایه خود محافظت کنید.
در مدیریت ریسک، بهره گیری از حد ضرر به عنوان یک پایه مهم محسوب شده که باید با دقت از آن بهره گیری کرد. زیرا اگر مدیریت و استفاده از حد ضرر ضعیف باشد می تواند هزینه های زیادی را به دنبال داشته باشد. البته در مواردی هم بوده است که حد توقف در فیتیله شمع یعنی همان نمودار کندل استیک بوده است. و در این شرایط از معامله خارج شده ایم. اما بعد قیمت به هدف دلخواه ما رسیده است، اما متاسفانه از معامله دور و خارج بوده ایم.
برای جلوگیری از چنین مواردی باید روش های حد تعیین ضرر را به خوبی بدانیم و از آنها در شرایط مختلف استفاده کنیم. همانگونه که برای سود نیز حد سود وجود دارد. هر چند قرار دادن حد ضرر بسیار مهم تر و حیاتی تر از قرار دادن حد سود است. زیرا از نابودی کامل سرمایه شما جلوگیری می کند. یکی از این روش های تعیین حد ضرر تعیین نکردن پیشاپیش سطح توقف است.
قبل از اینکه وارد یک معامله شوید باید برای خود مشخص کنید که حد توقف برای شما کجا می تواند باشد. این امر درباره ورود و هدف های شما نیز می تواند تطبیق داشته باشد. وقتی را در نظر بگیرید که ترید فعال بوده اما بازار دارای نوسان است و به دنبال آن نیز سود و زیان شما نوسان دارد. در چنین شرایطی کاربران به دنبال هر دلیلی می گردند که در بازار باقی بمانند. وقتی حد ضرر خود را قبل از ورود به معاملات تعیین کرده باشید چون دور از احساسات بوده و هنوز سرمایه شما در امنیت است، عاقلانه تر تصمیم خواهید گرفت. پس قبل از هر کاری با نگاهی به نمودارها حد ضرر خود را مشخص کنید.
اما زمانیکه ایده معامله ای که داشته اید درست از آب در نیامده باشد و شما حد توقف را نیز مشخص نکرده باشید. همه چیز بر علیه شما خواهد شد. این زمانی است که بازار با تمام نیروی خود شروع به حرکت علیه شما کرده و معاملاتتان پر ضرر خواهد بود. پس قبل از اینکه اقدام به انتخاب یک پوزیشن کنید، تصمیم گیری درستی نمایید. تا اگر ترید شما بی اعتبار شد حد توقف داشته باشید.
یکی از پر ریسک ترین تصمیمات شما این می تواند باشد که سعی نمایید بازار را در چارچوب خود متناسب نمایید. زیرا اصلا برای بازار اهمیتی نسبت به ریسک شما وجود ندارد و برای بازار اصلا مهم حد سود برای پوزیشن فروش نیست که یک عددی مثلا ۴ درصد یا هر مقدار و عدد دیگری دور از نقطه ورود قرار گرفته باشد. شما باید استراتژی خود را تغییر دهید و چارچوب کاری خود را با بازار هماهنگ نمایید. اگر قانونی وجود داشت که به شما می گفت فلان عدد، عدد طلایی برای حد معامله شما است، کار را برایتان خیلی راحت تر می نمود. اما چنین امکانی وجود ندارد. بنابراین می توانید حد ضرر خود را هر عدد دلخواهی قرار دهید.
اما به یاد داشته باشید گذاشتن حد ضرر بر اساس هر عدد دلخواه باید بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد. در تحلیل تکنیکال است که تاریخ یک کوین یا ارز دیجیتال را با نمودار قیمت و حجم تریدمورد بررسی قرار می دهد و کاری به این ندارد که کوین یا پروژه چه کاری را می کند و یا چه هدفی را در آینده دنبال می کند. از آنجا که تحلیل تکنیکال از ایده های بنیادین تئوری Dow می باشد. برای دستیابی به درک بهتری از آن باید این ایده ها را خوب بشناسید و درباره آنها مطالعه نمایید. زیرا تحلیل تکنیکال بر اساس آنها شکل گرفته است.
همچنین نباید حد ضرری را که برای خود تعیین می کنید بر اساس یک سطح خاص از قیمتی باشد که میل و رغبت شما با آن است. زیرا بازار به میل و رغبت شما هیچ اهمیتی نخواهد داد. پس می توانید حد ضرر خود را بر اساس سر به سر شدن و یا سود حاشیه ای در اولین زمان ممکن قرار دهید. البته تعیین حد ضرر به این معنی نیست که کلا معاملات شما از هر ریسکی پاک باشد بلکه هدف این است که اگر ایده شما درست از کار در نیامد همه سرمایه خود را از دست ندهید.
بر اساس منطق معاملات ارزهای دیجیتال حد توقف بهتر است بر اساس تحلیل تکنیکال صورت گیرد و بسیاری از کاربران نیز با آن موافقت دارند. اما با این حال حد ضرر را برای سر به سر شدن یا سود حاشیه ای تعیین می کنند، که این خود دارای یک تناقض است. زیرا در این صورت حد ضرر یا حد توقف را گویا بر اساس اعداد اختیاری تعیین کرده باشند. برای بازار اهمیت چندانی ندارد که شما در کجا وارد شده باشید، اگر شما حد توقف را حرکت داده باشید در واقع رویکردی تکنیکال محور را رها نموده اید. تنها راهش این است که سربهسر شدن طبق سطح تکنیکال بوده باشد.
برای به دست آوردن سودی که بسیار جزیی است شما نباید حد توقف خود را رها کنید. در چنین مواردی باید یک سوال از خودتان بپرسید و آن این است که اگر قیمت سر به سر بود و پوزیشن نداشتید، آیا باز آن معامله را به عنوان یک ناحیه مهم یا سطح بی اعتبار دنبال می کردید؟ اگر پاسختان خیر بود، نشان دادن این است که خارج شدن از معامله تنها تصمیمی است که شانسی و اختیاری می باشد. بنابراین حد توقف تا جایی باید جلو برود که مطمین شوید در ترید و ایده خود دچار اشتباه شده اید.
اگر نتوانید در یک نقطه مشخص ترید خود را باطل کنید و معامله را رها کنید هرگز نباید وارد یک معامله شده و سرمایه خود را وارد میدان کنید. پس شما باید بتوانید در مواقع لزوم در فلان نقطه ترید خود را باطل کنید. اما در کل باید بتوانید به طرح ترید خود باور داشته باشید و بگذارید این بازار باشد که به شما نشان می دهد دچار اشتباه شده اید که در این صورت باید حد ضرر را رعایت کرده و معامله را رها کنید.
تریدی که بر اساس تتبلی باشد یک حرکت بدون فکر و مطالعه و یک حرکت همیشگی است. این امر به طور یقین شما را از تحلیل تکنیکال دور نگه خواهد داشت. در بازار ارزهای دیجیتال ساختارهای قیمتی وجود دارد که قبل از نوسان و برعکس شدن قیمت ها در بازار همه کاربران را جذب کرده و در واقع باعث هجوم آنها می شود. پس برای اینکه در چنین بازار گرفتار نشوید از گذاشتن حد ضرر در بالا و پایین قله ها و کف های کلیدی به شدت اجتناب و دوری کنید. زیرا بارها اتفاق افتاده است که قبل از اینکه بازار برگردد از این نواحی نیز گذشته است.
بنابراین بهتر است قبل از ورود به بازار تمرین کنید. به این صورت که برای خودتان یک نمودار قیمت درست کرده و نقاط نوسان کلیدی، قله ها و کف را کاملا مشخص نماییید. بعد از مدتی کاملا متوجه این امر خواهید شد که در بیشتر موارد قیمت قبل از بازگشت از این سطوح نیز می گذرد. تریدرهای باتجربه و عاقل که حدضرر را در این قله ها و پایین مشخص کرده اند، قبل از اینکه بازار به حالت برگشت بازگردد فورا از معامله خارج می شوند.
برای اینکه از شکار شدن در این بازار جلوگیری کنید باید به قیمت ها حسابی توجه داشته باشید. وقتی به نواحی کلیدی نزدیک می شوید، زیاد بر روی آن تمرکز نکنید چون نیاز نیست حد توقف خود را در مناظق واضح قرار دهید. برخی نقاط هستند که از آنها برای ترک کردن سفارش ها استفاده می شود و آنها نقاط نوسانی عمیق و واضح می باشند. در این نقاط که مرزهای محدوده ای و نقاطی که برای همگان قابل تشخیص می باشندف اینگونه نقاط می باشند.
پس لازم است فضایی را در نظر بگیرید که مابین این سطوح و حد ضررتان می باشد. تا به قیمت اجازه دهید بدون اینکه از معامله خارج شوید، به را حتی از این سطوح گذر نمایید. بنابراین اگر بازار دارای برخی خیزش ها باشد، به آن اجازه تنفس داده و از اینکه حد توقف خود را دقیقا در این نقاط قرار دهید اجتناب نمایید. بهتر است که حد توقف خود را تغییر ندهیدو درباره دلایل آن بیشتر به شما توضیح خواهیم داد.
تغییر دادن حد توقف یک حرکت کورکورانه است. زیرا این کار بدون توجه به تحلیل تکنیکال صورت می گیرد. بنابراین باید از انجام آن کاملا اجتناب نمایید. اما در مواقعی هست که بازار کاملا ثابت می باشد، در این صورت اگر حد توقف خود را تغییر دهید. در واقع همان حرکت در جهت مورد انتظار شما می باشد. این خود یک روش است که بر اساس تحلیل تکنیکال و بر اساس حفظ سود شما می باشد. و در حالی است که قیمت به سمت هدف در حال حرکت است. این دو حرکت با یکدیگر تفاوت دارند زیرا اولی بر اساس احساسات است اما دومی را شما بر اساس تحلیل تکنیکال انجام می دهید.
با این کار سود خودتان را در حرکت قیمت به سمت هدف مورد حمایت قرار می دهید و از آن محافظت می کنید. یک مثال می زنیم تا بیشتر به درک اهمیت این موضوع برسید. حرکت دادن حد توقف بعد از یک کندل حرکتی فشاری است در جهتی که مورد انتظار می باشد. در اینصورت ثابت می نماید که خریداران یا فروشندگان به آن ناحیه وارد شده اند. و این یک موضوع عادی و رایج در بازار می باشد. در چنین قیمتی دلیلی ندارد که به بالا یا پایین برگشتی داشته باشد و این متفاوت است از حرکتی احساسی در مورد قبلی می باشد. در این مثال اگر شما وارد معامله گردید، نسبت پاداش به دیسک نسبت دو به یک است.
اما منظور ما از اینکه می گوییم باید حد توقف را در زمان خرید بالا برده و در زمان فروش پایین بیاورید این است که این زمانها قیمت در حال حرکت به سوی هدف شما می باشد. زیرا بازار هیچ دلیل و التزامی ندارد که برای برخورد دقیق به هدف شما اقدامی نماید. بنابراین شما با حرکت دادن حد توقف مانع از این امر می شوید که یک معامله اس که سودآور است ناگهان سربه سر شده و یا باعث ضرر برای شما شود. حالا فرض کنید که قیمت افت کرده است. شما تصمیم می گیرید حد توقف ضرر را برای سود حاشیه ای و یا جلوگیری از ضرر تغییر دهید. در این صورت ممکن است قیمت به هدف شما نزدیک شود اما به آن نرسیده باشد. بنابراین بهترین کار این است که شما نسبت پاداش به ریسک خود را مورد مقایسه قرار داده و منطقی بودن آن را بسنجید.
در این مثال همانگونه که مشاهده می نمایید اگر شما حد توقف خود را دستکاری نکرده و تغییر ندهید، ریسک پس دادن سود به بازار برای شما وجود خواهد داشت. حالا در چنین شرایطی اگر اصلا دست به حد توقف خود نزنید، تناسب پاداش به ریسک شما در صورتی که قیمت به هدف دلخواه شما نرسد، نامناسب می گردد. در بازار ارزهای دیجیتال در واقع ترید رایگان اصلا وجود خارجی ندارد، این پول، پولی است که شما باید به بازار پس بدهید. اگر ایده شما درست نباشد که در اکثر مواقع نیز همینگونه است، زمانی شما سود خواهید کرد که حد توقف خود را حرکت داده باشید.
بهتر است دست از غرور نابجا بردارید و یک معامله خوب را خراب نکنید به این بهانه که حتما باید به هدف سود خود برسید، این واقعا نادرست است. بازار هیچ بدهی به شما ندارد و اهمیتی هم نمی دهد که هدف شما وافعا چه سودی است. اگر معاملات تغییر می کنند پس حد ضرر نیز باید حرکت کند. شما رد طول فعالیت در بازار و انجام ترید، حتما باید نسبت پاداش به ریسک درست را حفظ کرده تا بتوانید سود خوبی به دست بیاورید.
اگر در معامله در همه نقاط برای خود زمینه مناسب برای بازگشت را قرار داده باشیدف می توان گفت در مدیریت ریسک خود خود عمل کرده اید. زیرا بازار به شما هیچ بدهکاری را ندارد. شما باید محتاطانه عمل کرده و حد ضرر را عاقلانه تعیین کرده باشید. در این صورت می توانید انتظار یک ترید سودآور را نیز داشته باشید. همچنین در این موارد خیلی ضرورتی وجود ندارد که تریدهای شما بسیار دقیق بوده باشد.
پس قبل از هر معامله ای حد ضرر خود را تعیین کنید و نزدیک ترین نقطه را که ثابت می کند تحلیل شما اشتباه بوده است را در نظر بگیرید. بهتر است از احساسی عمل کردن دوری کرده و بدون تحلیل تکنیکال از جابهجا کردن حد ضرر دوری کنید. فراموش نکنید حد ضرر یک دوست معاملاتی برای شما است و به آن به چشم ابزاری که باعث ضرر برای شما شده هرگز نگاه نکنید.
حد ضرر چیست؟ آموزش جلوگیری از ضرر بیشازحد در معاملات ارزهای دیجیتال
تعیین حد ضرر و سود یکی از مهمترین مسائل دنیای ترید است که آشنایی با آن از ضرر بیشازحد جلوگیری خواهد کرد. حد ضرر و حد سود نهتنها در بازار ارزهای دیجیتال بلکه در دیگر بازارهای مالی نیز کاربرد داشته و آشنایی با آن یکی از اصلهای اولیهی ترید است. در ادامه به بررسی کامل حد ضرر حد سود برای پوزیشن فروش حد سود برای پوزیشن فروش و موارد کاربران آن میپردازیم. با ما در مقالهی «حد ضرر چیست» همراه باشید.
حد ضرر چیست؟
حد ضرر یا stop-loss (SL) قیمت از پیش تعیینشدهی یک دارایی است که پایینتر از قیمت فعلی دارایی قرار دارد. تریدرها از حد ضرر استفاده کرده تا درصورت رسیدن دارایی به سطح قیمت موردنظر، پوزیشن را بسته و از ضرر بیشتر جلوگیری کنند.
stop-loss از ضرر بیشتر در معاملات جلوگیری میکند
حد سود چیست؟
حد سود یا take-profit (TP) قیمت از پیش تعیینشدهی یک دارایی است که بالاتر از سطح قیمت فعلی قرار دارد. معاملهگران از حد سود استفاده کرده تا درصورت رسیدن دارایی به قیمت مشخصی پوزیشن خود را ببندند.
معاملهگران میتوانند به جای رصد 24 ساعتهی بازار و قیمت دارایی مورد نظر خود، حد ضرر و حد سود را در حین ایجاد پوزیشن تعیین کنند. بدین صورت صرافی بهطور خودکار از پوزیشن خارج شده و حد ضرر یا سود اعمال میشوند.
کاربرد حد ضرر و حد سود در ترید
احتمالا تا اینجا هم متوجه شدید که تعیین حد ضرر و حد سود چه اهمیت مهمی در ترید دارد و این اهمیت بر هیچکس پوشیده نیست. در ادامه به بررسی بیشتر کاربرد حد ضرر و حد سود میپردازیم.
مدیریت ریسک
با استفاده از سطوح حد ضرر و حد سود، تریدرها میتوانند به راحتی ریسک مناسب خود و سطوح قابل قبول ریسک را شناسایی کنند. ارزیابی ریسک با استفاده از سطوح حد ضرر و حد سود نقش مهمی در حفظ و رشد سبد سرمایهگذاری هر تریدری دارد؛ سطوح حد سود و ضرر نهتنها از دارایی شما محافظت کرده بلکه از نابودی کامل پورتفولیوی نیز جلوگیری خواهند کرد. بنابراین بسیاری از تریدرها از سطوح حد ضرر و سود در استراتژی مدیریت ریسک خود استفاده میکنند.
حد ضرر از نابودی کامل سرمایه جلوگیری کرده و تاثیر شایانی در مدیریت ریسک دارد
جلوگیری از ترید بر مبنای احساس
ما انسان هستیم و نمیتوانیم در هر شرایطی با منطق 100 درصدی تصمیم بگیریم. با این حال تریدرهای برتر بازار تاثیر احساس در معاملات را به حداقل رسانده و اینکار را با حد ضرر و حد سود انجام میدهند. در واقع تریدرها با اینکار از معامله در شرایط استرس، ترس، طمع و … دوری کرده و به استراتژی از پیش تعیینشدهی خود اتکا میکنند. یادگیری تشخیص زمان بستن پوزیشن (تعیین حد ضرر و حد سود) به شما این امکان را میدهد تا سرمایهی خود را بهتر از قبل مدیریت کنید.
تنظیم نسبت ریسک به ریوارد
سطوح حد ضرر و سود کاربرد زیادی در محاسبهی نسبت ریسک به ریوارد دارند. در واقع نسبت ریسک به ریوارد، اندازهگیری ریسک در ازای سود مناسب است.
بهطور کلی بهتر است وارد معاملاتی شوید که نسبت ریسک به ریوارد کمتری دارند. حال با استفاده از حد ضرر و سود و فرمول زیر میتوانید نسبت ریسک به ریوارد معاملات خود را محاسبه کنید.
نسبت ریسک به ریوارد = (قیمت ورودی – سطح قیمت حد ضرر) ÷ (حد سود – قیمت ورودی)
حد ضرر و سود را چگونه محاسبه کنیم؟
متدهای مختلفی برای تعیین سطوح حد ضرر و سود وجود دارد که میتوانید از این متد بهطور مستقل یا ترکیبی استفاده کنید. هدف نهایی تمامی متدها، استفاده از دادههای موجود برای تصمیمگیری آگاهانهتر دربارهی زمان بستن یک پوزیشن است.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت از اصلیترین مفاهیم تمامی بازارها ازجمله بازار ارزهای دیجیتال هستند. سطحهای حمایت و مقاومت مناطقی در نمودار قیمت هستند که احتمال افزایش معاملات در آن نقاط بیشتر است.
یکی از راههای تعیین حد ضرر و سود استفاده از سطوح حمایت و مقاومت است
در سطوح حمایت، میزان خرید از سوی گاوها افزایش یافته و این انتظار وجود دارد تا روند نزولی متوقف شود. در سطوح مقاومت، میزان فروش از سوی خرسها افزایش یافته و انتظار میرود تا روند صعودی متوقف شود.
معاملهگران با استفاده از این مفهوم حد سود خود را مقداری بالاتر از سطح حمایت و حد ضرر را مقداری پایینتر از سطح مقاومت قرار میدهند.
میانگین متحرکها
اندیکاتورها دید شفافتری به تریدرها میدهند. یکی از این اندیکاتورها، میانگین متحرک است. تریدرها میانگین متحرک را در بازههای مختلف محاسبه کرده و آنها را به دقت زیر نظر دارند.
در واقع معاملهگران با استفاده از این مفهوم از میانگینهای متحرک استفاده کرده و حد ضرر را زیر میانگین متحرک بلندمدت و حد سود را در بالای میانگین متحرک بلندمدت قرار میدهند.
روش درصدگیری
گاهی تریدرها از اندیکاتور و شاخصهای مختلف برای محاسبهی حد ضرر و حد سود استفاده نمیکنند. تریدر در این روش حد ضرر و سود را با استفاده از درصد مشخص میکند. بهعنوان مثال شما بیت کوین را در سطح قیمت 20 هزار دلار خریداری کردهاید و حد سود خود را 5 درصد بالاتر از این سطح در قیمت 21 هزار دلار تعیین میکنید.حد سود برای پوزیشن فروش
معمولا تریدرهای تازهکار که آشنایی چندانی با اندیکاتورها ندارند از این روش استفاده میکنند.
استفاده از دیگر اندیکاتورها
علاوه بر این متدها، برخی از تریدرها از دیگر اندیکاتورها ازجمله RSI، باند بولینگر و MACD استفاده کرده تا سطح حد ضرر و حد سود خود را تعیین کنند.
علاوه بر استفاده از سطوح حد و ضرر در معاملات فیوچرز، انتخاب اهرم مناسب نیز تاثیر شایانی در معاملات شما دارد. با مطالعهی مطلب «آموزش انتخاب لوریج» در انتخاب اهرم متخصص شوید!
سخن پایانی
توجه داشته باشید که سطوح حد و ضرر برای هر تریدر منحصربهفرد هستند. استفاده از حد ضرر و سود نظم و ترتیب را برای استراتژی ترید شما به ارمغان آورده و کاربرد زیادی دارد. تجربهی شما همراهان توکن باز از استفاده از سطوح حد سود و ضرر چیست؟ لطفا نظرات و دیدگاههای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
از اینکه تا پایان مقالهی «حد ضرر چیست» همراه ما بودید صمیمانه سپاسگزاریم.
دیدگاه شما