راز بزرگ معامله گری


ستاپ حمایت و مقاومت در شرایطی ایجاد می شود که قیمت توانایی عبور از این دو محدوده را ندارد لذا زمانی که قیمت در عبور از این محدوده ها ناتوان باشد، این سطوح حفظ خواهند شد. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومت های تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد.

کتاب رازهای معامله گری با پرایس اکشن Price Action Trading Secrets

شناسه محصول: sprazmobpjm دسته: استراتژی‌های معاملاتی, پرایس اکشن, تحلیل تکنیکال, کتاب‌های سرمایه‌گذاری Brand: مهربان نشر

کتاب رازهای معامله گری با پرایس اکشن استراتژی‌های معاملاتی، ابزارها و تکنیک‌هایی که به شما کمک می‌کند تا همواره سود کنید اثر راینر تئو

کتاب رازهای معامله گری با پرایس اکشن ترجمه فارسی کتاب Price Action Trading Secrets است. این کتاب توسط راینر تئو در سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر شده است.

در این کتاب استراتژی‌هایی برای یافتن نقاط ورود و خروج بهینه، تشخیص شرایط بازار، مدیریت سرمایه و… برای معامله با روش پرایس اکشن مطرح شده است. قبل از مطالعه این کتاب بهتر است با اصول پرایس اکشن آشنا باشید.

آنچه در کتاب اسرار معاملاتی پرایس اکشن یاد می‌گیرید:

  1. چگونگی معامله در بازار بدون تکیه بر اخبار بنیادی، اندیکاتورهای معاملاتی یا سیگنال‌های موجود
  2. چگونگی زمان‌بندی و مدیریت زمان ورود و خروج به معاملات تا بتوانید ضرر و زیان خود را کاهش داده و سود خود را به حداکثر برسانید.
  3. چگونگی معامله در مسیر کمترین مقاومت تا بتوانید نرخ سوددهی خود را بهبود بخشیده و پتانسیل سودآور بودن خود را افزایش دهید.
  4. نحوه شناسایی فرصت‌های تجاری سودآور در بازارها و تایم‌فریم‌های مختلف.
  5. چگونگی مدیریت ریسک معاملاتی مانند یک معامله‌گر حرفه‌ای و جلوگیری از دست دادن حساب تجاری خود.
  6. چگونگی حفظ آرامش خودتان در معاملات خود حتی اگر بازار شما را سورپرایز کند.
  7. ایجاد یک چارچوب معاملاتی باثبات که بتوانید از آن برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر سودآور دائمی استفاده دائمی استفاده کنید حتی اگر هیچ تجربه معاملاتی نداشته باشید.
  8. تکنیک‌های پیشرفته معامله براساس پرایس اکشن که هیچ کس به شما نمی‌گوید.

سرفصل مطالب کتاب اسرار معاملاتی با پرایس اکشن

  1. قوانین طبیعی معامله‌گری که هیچ کس به شما نمی‌گوید
  2. پرایس اکشن چیست و چگونه کار می‌کند
  3. ساختار بازار: رمز گشایی رفتار پنهان بازارها
  4. حقیقت در مورد حمایت و مقاومت
  5. مهارت در الگوهای شمعی ژاپنی مانند یک حرفه‌ای
  6. راز مدیریت ریسک و معامله
  7. فرمول‌های معاملاتی: چگونه می‌توانیم استراتژی‌های برنده را توسعه دهیم تا در بازار موفق باشیم
  8. تکتیک‌های معاملاتی با پرایس اکشن پیشرفته که هیچ کس به شما نمی‌گوید

مشخصات کتاب

نویسنده: راینر تئو

مترجم: محمدرضا جمالی

تعداد صفحات: ۱۶۴

نوبت چاپ: اول، سال ۱۴۰۰

قیمت: ۷۰ هزار تومان

ناشر: نشر مهربان

Price Action Trading Secrets: Trading Strategies, Tools, and Techniques to Help You Become a Consistently Profitable Trader

پرایس اکشن RTM چیست؟

پرایس اکشن RTM چیست؟

پرایس اکشن RTM یکی از انواع پرایس اکشن هاست که می تواند به تریدر یا معامله گر در جهت کسب سود بیشتر کمک بزرگی کند، سرمایه گذاران بزرگ بازار ارزهای دیجیتال ( کریپتوکارنسی - cryptocurrency) از روش پرایس اکشن به میزان زیادی برای معاملات خود استفاده می کنند، این روش بدون استفاده از هیچ اندیکاتوری و تنها با استفاده از فاکتور قیمت و گذشته مسیر کوین یا توکن مورد نظر صورت می گیرد، به همین خاطر این روش یکی از محبوب ترین روش های تحلیل است؛ توجه داشته باشید سبک های تکنیکال در تمامی بازارهای مالی موجود، مورد استفاده قرار می گیرد.

آشنایی با پرایس اکشن

انواع پرایس اکشن RTM

تحلیل در بازارهای مالی بر دو نوع تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال تمرکز دارد، تحلیل تکنیکال بر موضوعات، شناخت کندل و همچنین پیاده سازی استراتژی ها معاملاتی سروکار دارد. همچنین دیگر تحلیل بازار ارزهای دیجیتال یعنی تحلیل فاندامنتال با اخبارهای بازار سیگنال های خرید یا فروش را به معامله گران می دهد، قابل ذکر است که یکی از مهم ترین بخش های بلاک چین نیز تحلیل درون زنجیره ای است. پرایس اکشن یکی از تحلیل های تکنیکال است که با توجه به مهم ترین فاکتور خود یعنی قیمت، سیگنال های خرید یا فروش را به سرمایه گذاران می دهد، این تحلیل انواع مختلفی دارد که در جدول زیر آنها را مشاهده می کنید.

انواع پرایس اکشن های موجود در بازار ارزهای دیجیتال
پرایس اکشن مدل RTM
پرایس اکشن مدل ال بروکس
پرایس اکشن مدل Woods
پرایس اکشن مدل Lance

فلگ لیمیت مهم ترین بخش RTM

فلگ لیمیت مهم ترین بخش RTM

پرایس اکشن RTM مخفف اسم شخص خاصی نیست، برای مثال پرایس ال بروکس به احترام این شخص نام گذاری شده است اما RTM مخفف (Read The Market) است. معنی این سه کلمه این است که شما با این روش می توانید مارکت یا همان بازارهای مالی را بخوانید، جوابی که در نهایت شما با آموزش دیدن این سبک بدست می آورید این است که قیمت چه هدفی دارد؟ الان کجاست؟ از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت؟ این ها تماما از دل فلگ ها و دقیق تر از آن، در دل اف ال هاست (FL)، چرا که سفارش های اصلی در این بخش از بازار بارگذاری می شوند. برای فهم راحت تر که چرا به این مناطق اف ال یا فلگ لیمیت می گویند بهتر است تنها چند دقیقه به تصویر بالا با دقت فراوان نگاه کنید، شاید تنها چیزی که برای خواندن ساختار مارکت نیاز داشته باشید همین باشد.

تمامی چارت پر شده است از این شکل، در ابتدا به دنبال یک منطقه ای باشید که درگیری بین خریدار و فروشنده شروع شده باشد، این همان بیس است که یکی از ساختار های بعد از دراپ یا رالی به وجود می آید، اتفاقی که می افتد این است که در این ناحیه بیس، یکی از خریدارها یا فروشندگان پیروز خواهند شد و قیمت به سمت شخصی میل پیدا می کند که برنده این نبرد باشد. می توان اینگونه برداشت کرد که این جایزه آن هاست اما باید گفت که قیمت قبل از حرکتش اعلام می کند که به کدام سمت خواهد رفت و این اعلام با اینگلف صورت می گیرد، اینگلف به معنای نفوذ بوده و با کندل اینگلف یا پوشاننده کاملا متفاوت است.

نفوذ به خارج از محدوده شما به این معنی است که دیگر چیزی جلوی راه قیمت را در آینده نخواهد گرفت، پس از این بیس یک رالی یا دراپ داریم که در عکس بالا چون این بازی را خریداران برده اند، رالی قیمت که همان POLE است هدیه به خریداران است، حال بعد از این پاداش، جنگی دوباره بین خریداران و فروشندگان رخ می دهد، به نظر شما جایزه این جنگ دوباره چیست؟ قطعا که همیشه هدف و جایزه این جدال میان این دو گروه یک حرکت شارپ و قوی است، این را می توان همان غنیمت جنگی دانست، لذا این جنگ دوباره نیز نقش همان بیس را بازی خواهد کرد؛ منطقه ای که در آن بالاخره پیروز می شوند نیز فلگ لیمیت یعنی محدوده پرچم نام دارد؛ تمام حرکت قیمت از قبل با اینگلف (ENG) به نمایش در می آید.

مباحث مهم پرایس اکشن RTM

شاید می توان گفت که بزرگترین مبحث مهم پرایس اکشن RTM فلگ لیمیت هاست، فلگ لیمیت ها ناحیه ای هستند که سفارش های مارکت میکر از آن جا شروع می شود، جایی که باید تصمیم گیری کنند حرکت قیمت نیز در حوالی این محدودهاست، نام این مناطق تصمیم گیری دیسیژن پوینت یا به اختصار DP است؛ اما برای فهم بیشتر باید گفت که پایه اول آموزش RTM این است که ابتدا از اف تی آر شروع کنید، چرا که بیس آر تی ام همان عرضه و تقاضاست، تنها این سبک پیشرفته شده است.

مقایسه پرایس اکشن مدل RTM با پرایس اکشن مدل Lance

مقایسه پرایس اکشن RTM با پرایس اکشن Lance

هنگامی که معامله‌ گران بازار با استفاده از اندیکاتورها و الگوهای کلاسیک تحلیل های خود را پیش می بردند و اکثر مواقع با ضرر از بازار مالی خارج می شدند، شخصی به نام ایف (If Myante) متوجه شد که موسسات و بانک‌ ها برای بدست آوردن پول معامله گران خرد (کوچک و کم سرمایه)، با دستکاری و ایجاد ترفندهایی بر روی نمودار پیشروی بازار سرمایه قصد فریب دادن این دسته از سرمایه گذاران را دارند. تصمیم گرفت تا یک آکادمی تاسیس کند و با بررسی دقیق نمودار تمام این فریب‌ها را کشف کند؛ تلاش چندین ساله وی برای کشف راز بازار و تحرکات قیمت سبک قدرتمندی از پرایس اکشن را بوجود آورد که نامش RTM است.

نوع دیگری از پرایس اکشن، پرایس اکشن ال بروکس است، به علت بهینه بودن این روش تکنیکال، ال بروکس توانسته است طرفداران زیادی را به سمت خود جذب کند.

ستاپ های ال بروکس یکی از کامل ترین در پرایس اکشن است.

جهت آشنایی با پرایس اکشن و تحلیل نمودارها می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.

(لنس بگز) یکی از معامله گران حرفه ای بازار جهانی است، وی فعالیت اصلی خود را در بازار فارکس انجام می داد و در بازارهای دیگری همچون معاملات آتی نیز فعالیت می کرد. این معامله گر با نوشتن کتاب پرایس اکشن لنس بگز و ارائه دوره های آموزشی پرایس اکشن خود کمک بزرگی به معامله گران این بازارها کرده و افراد زیادی به روش او معاملات خود را انجام می‌دهند. آقای لنس بگز با ارائه این کتاب سعی کرده است تا تمامی مباحث مربوط به استراتژی پرایس اکشن را در آن ارائه دهد.

لنس بگز Lance Beggs معامله گر حرفه ای فوق العاده خوب و محترمی می باشد که درک خوبی از مباحث مهم پرایس اکشن از جمله: تجزیه و تحلیل تکنیکال، پرایس اکشن ساختار بازار، مدیریت ریسک و سرمایه، ترکیب مناطق با احتمال زیاد برای خرید و فروش و روانشناسی معامله گری را داشته و به همین کیفیت آن ها را به شاگردان خود و در محصولاتش ارائه می‌دهد.

ستاپ های معاملاتی پرایس اکشن Lance

ستاپ‌ های معاملاتی بازار ارزهای دیجیتال با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت به دست‌ می‌آید. فرصت‌های معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص می‌شوند.

ستاپ های معاملاتی لنس بگز
ستاپ تست حمایت و مقاومت
ستاپ شکست ناموفق
ستاپ پولبک بعد از شکست
ستاپ پولبک ساده در روند
ستاپ پولبک پیچیده در روند

ستاپ تست حمایت و مقاومت (TST)

ستاپ تست حمایت و مقاومت (TST)

ستاپ حمایت و مقاومت در شرایطی ایجاد می شود که قیمت توانایی عبور از این دو محدوده را راز بزرگ معامله گری ندارد لذا زمانی که قیمت در عبور از این محدوده ها ناتوان باشد، این سطوح حفظ خواهند شد. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومت های تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد.

ستاپ شکست ناموفق (BOF)

ستاپ شکست ناموفق (BOF)

همان طور که در تصویر بالا مشخص است، قیمت پس از رسیدن به محدوده حمایت و مقاومت به آن نفوذ کرده و از آن عبور کرده است اما قیمت، توانایی ادامه حرکت موفقیت آمیز خود را ندارد و مجدد به داخل محدوده باز می گردد. مفهوم این ستاپ این است که تریدرها یا معامله گران بازار ارزهای دیجیتال هنگام شکست قیمت وارد معامله شده اند، لذا بازار توانایی کافی برای ادامه مسیر را ندارد؛ عدم توانایی ادامه مسیر سبب می‌شود معامله‌ گران ذکر شده به دام بیوفتند و خروج آن‌ ها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد.

ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB)

ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB)

در این مدل، قیمت پس از عبور از محدوده حمایت و مقاومت، یک پولبک ضعیف را ایجاد می کند، این نشان دهنده ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. نکته قابل توجه برای کاربران حوزه ارزهای دیجیتال، بررسی کردن حرکت مسیر است تا نشانه های ضعف را مشاهده کند.

در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB باشید. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپ‌ها می‌بایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود خصوصا در محدوده قیمت‌های عمده‌‍ فروشی LWP فراهم باشد.

ستاپ پولبک ساده در روند (BP)

ستاپ پولبک ساده در روند (BP)

قابل توجه ترین و مهم ترین نکته تحلیل حرکات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت می‌کند. معامله گران بزرگ از این پولبک‌ های ضعیف برای یافتن معامله‌ گرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شده‌اند و خروج آن‌ها حرکت در مسیر روند اصلی را تقویت می‌کند، استفاده می‌کنند.

تحلیل کندل به کندل حرکات قیمت کمک می‌کند تا زمان پایان پولبک‌ ها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبک‌ها را تقویت می‌کند، کف و سقف نوسان پیشین می‌باشد.

در شکل بالا توجه به کف و سقف نوسان‌ های پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبک‌ها را نمایان می‌کند، نشان داده شده است.

ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)

ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)

در این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبک‌های پیچیده اتفاق می افتد چرا که این ستاپ متشکل از چندین نوسان و یا اصلاح زمانی و فرسایشی بوده است. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده می‌توان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB‌ بود. وقوع PBهای ناموفق که تاکنون قیمت در جهت روند حرکت نکرده، می‌تواند سبب فرصت CPB شود.

ستاپ CPB فرصت‌های معاملاتی قوی‌تر، مطمئن‌تر و با سود بیشتری نسبت به ستاپ‌های PB ایجاد می‌نماید.

ستاپ های پرایس اکشن مدل RTM

ستاپ های پرایس اکشن مدل RTM
QM
Diamond
Can Can

QM در پرایس اکشن RTM

QM در پرایس اکشن RTM

یکی از قدرتمندترین الگوریتم ها در پرایس اکشن RTM، ستاپ QM است، این الگوریتم با عرضه و تقاضا سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال سروکار دارد. در این الگو QM روند صعودی ابتدا قیمت، یک قله ساخته و سپس یک کف می سازد. قیمت دوباره بالا رفته و قله بالاتری می سازد و مجدد برگشته و کفی پایین تر از قبل را می سازد. در این حالت محدوده بین دو قله زون QM ما خواهد بود؛ اما می توان این نقطه ورود را بهینه کنید. از نظر تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه یک نمودار پیش‌ بینی‌ کننده است که معمولاً نشان ‌دهنده روند چرخشی است که در آن بازار از صعودی به نزولی یا بالعکس تغییر می‌ کند.

این الگو مدت هاست که به عنوان یک الگوی قابل اعتماد که معکوس روند را پیش بینی می کند، مورد استقبال قرار گرفته است. قبل از ادامه، مهم است که به خاطر داشته باشید که الگوی سر و شانه تقریباً هرگز کامل نیست، به این معنی که احتمالاً نوسانات قیمتی اندکی در بین شانه‌ ها و سر وجود خواهد داشت و شکل‌ گیری الگو به ندرت در ظاهر آن کاملاً شکل می‌گیرد. از سوی دیگر شناخت مفهوم ناحیه مقاومت و حمایت بسیار مهم است؛ اما باید گفت که الگوی QM همان الگوی تکنیکالی سر و شانه است، با این تفاوت که نقطه ورود و همچنین ریسک به ریوارد بهتری را به شما هدیه می دهد.

Diamond در پرایس اکشن RTM

Diamond در پرایس اکشن RTM

این الگو زمانی تشکیل می شود که الگو QM در نمودار چارت شکست خورده باشد. این الگو به الگو الماس نیز معروف است چرا که با وصل کردن قله (HH) به قله بالاتر یعنی قله (HHH) و سپس وصل کردن این راز بزرگ معامله گری خطوط به کف پایین تر (LL) یک الماس تشکیل می شود؛ الگو Diamond زمانی شکل می گیرد که fail ،QM شده باشد (قیمت آن را اینگلف کند)؛ در الگو الماس چهار اینگلف رخ می دهد و بدین ترتیب استاپ 4 دسته از تریدرهای اصلی بازار زده می شود و نقدینگی ایجاد می شود.

Can Can در پرایس اکشن RTM

Can Can در پرایس اکشن RTM

نواحی Can Can در روش پرایس اکشن RTM به زون هایی گفته می شود که انتظار واکنش های تند قیمت در آنجا زیاد است چرا که گره های اصلی قیمت در این زون ها دیده می شود؛ ابتدا قیمت یک DBD می سازد، که بیس آن یک Authentic zone است، این بیس یک زون عرضه است و شما به عنوان تریدر باید انتظار بازگشت قیمت را داشته باشید؛ لازم به ذکر است که برعکس این موضوع نیز صادق است.

تسلط به استراتژی‌های مهم معامله گری در فارکس و بازارهای مالی

برخی از معامله‌گران در بورس شکست می‌خورند؛ زیرا سعی می‌کنند حتی قبل از این که بتوانند راه بروند، بدوند. ممکن است شما مشتاق سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی نظیر بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال باشید، اما این بدان معنا نیست که همین اشتیاق کافی است تا وارد معامله شوید و به سوددهی برسید.

images_1658914447.jpeg

مانند تمام مشاغل دیگر، ورود به بازار بورس و سایر بازارهای مالی، نیز به آموزش نیاز دارد.

بنابراین شرکت در دوره آموزش فارکس نیاز است تا با یک دوره آموزش نظری و به دنبال آن یک دوره کارآموزی، معامله‌گران را آماده ورود به بازار می‌کند. در این مطلب، قصد داریم تا به مهم‌ترین اصطلاحات فارکس، اهمیت آموزش و شرکت در دوره جامع آموزش فارکس و چگونگی معامله بر اساس الگوهایی مثل الگوی پرایس اکشن که می‌تواند عاملی تعیین‌کننده برای یک معامله‌گر موفق باشد بپردازیم.

در دوره جامع آموزش فارکس چه مباحثی را آموزش می‌بینیم؟

تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا حسابداران بیشتر راز بزرگ معامله گری از کارگران ضعیف درآمد دارند؟ و یا چرا پزشکان در مقایسه با حسابداران پول بیشتری به دست می‌آورند؟ خب، پاسخ ساده است! مقدار پولی که به‌عنوان درآمد برای یک شغل در نظر گرفته می‌شود، مستقیماً با زمان و تلاشی که برای کسب مهارت‌های لازم برای انجام آن صرف شده است، متناسب است.

این الگو در مورد هر شغلی در دنیا صادق است. علی‌الخصوص برای بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال. با تهیه دوره راز بزرگ معامله گری آموزش فارکس تبدیل به معامله‌گر موفقی می‌شوید که می‌تواند حجم عظیمی از داده‌ها را در چند ثانیه بررسی کند. سپس خواهید توانست با روش‌هایی که به شما در این دوره آموزش داده شده است، داده‌ها را تجزیه و تحلیل کنید تا روندها را شناسایی کرده و با سرعت و دقت بالا برای معاملات خود تصمیم بگیرید.

آموزش فارکس

الگوی پرایس اکشن چیست و چگونه می‌توان بر اساس آن معامله کرد؟

الگوی پرایس اکشن، انجام معاملات بر اساس تحلیل داده‌های خامی است که از قیمت هر سهم در بازار نشات می‌گیرد. اندیکاتورها فرمول‌های ریاضی هستند که معامله‌گران در نمودارهای خود برای تصمیم‌گیری در مورد زمان انجام معاملات استفاده می‌کنند. بدون آن‌ها، عمل بر روی اطلاعاتی که داده‌ها ارائه می‌دهند، می‌تواند دشوار باشد. پرایس اکشن و یا همان اقدام بر اساس تحلیل قیمت روشی ساده و گاهی دقیق برای تصمیم‌گیری درست است.

استراتژی‌های پرایس اکشن

در بیشتر موارد، شما از تحلیل پرایس اکشن برای معاملات کوتاه‌مدت یا میان‌مدت به جای بلندمدت استفاده می‌کنید. همچنین برای اخذ سودهای کوچکتر نیز از این روش استفاده می‌شود. برای به‌کارگیری این استراتژی ابتدا باید تشخیص دهید که آیا سهم در یک روند صعودی است یا نزولی. و تصمیم بگیرید که آیا فکر می‌کنید احتمال تغییر آن وجود دارد یا خیر. اصطلاحات صعودی و نزولی به حرکت مثبت یا منفی بازار اشاره دارد. نمودارهای پرایس اکشن ممکن است پیچیده به نظر برسند. اگر مطمئن نیستید که چگونه نمودارهای کندل استیک را بخوانید و آن‌ها را تحلیل کنید، می‌توانید با شرکت در دوره جامع تریدرشو تمامی این الگوها را به همراه تکنیک‌های دیگر بیاموزید.

پرایس اکشن

در ادامه این بخش، چند تکنیک مهم این استراتژی را با هم بررسی می‌کنیم:

· سه سرباز سفید

یک الگوی کندل استیک صعودی است که می‌توانید از آن برای پیش‌بینی معکوس روند نزولی فعلی در نمودار قیمت استفاده کنید. این الگو از سه شمعدان بلند متوالی تشکیل شده است که در بدنه واقعی شمع قبلی باز می‌شوند و در یک شمع که از ارتفاع شمع قبلی بیشتر است، بسته می‌شوند. سه سرباز سفید نشان می‌دهد که یک تغییر شدید در احساسات بازار از نظر سهام وجود دارد.

· سه کلاغ سیاه

الگوی کلاغ سیاه متشکل از سه شمعدان با بدنه بلند متوالی است که در داخل بدنه شمع قبلی باز شده و پایین‌تر از شمع قبلی بسته شده است. سه کلاغ سیاه یک الگوی کندل نزولی است که می‌تواند معکوس روند صعودی را پیش‌بینی کند.

· ستاره عصر

ستاره عصر یک الگوی شمعدانی نزولی است که از سه شمع تشکیل شده است: یک شمع سفید بزرگ، یک شمع با جثه کوچک سبز و یک شمع قرمز. این الگو توسط معامله‌گران به‌عنوان نشانه اولیه مبنی بر این که یک روند صعودی در شرف معکوس‌شدن است، استفاده می‌شود.

· ستاره صبح

ستاره صبح یک الگوی بصری است که از سه شمعدان تشکیل شده است و پس از یک روند نزولی شکل می‌گیرد و می‌تواند نشان‌دهنده شروع یک صعود به‌سمت بالا باشد.

مهم‌ترین اصطلاحات فارکس که هر معامله‌گر باید بداند

بازار فارکس مملو از اصطلاحات و کلمات اختصاری است که باید حتما قبل از ورود به این بازار و شروع معاملات مهمترین اصطلاحات فارکس را بدانیم:

1. جفت ارز (Currency Pair)

180 ارز رسمی در 195 کشور در گردش هستند. به‌عنوان یک معامله‌گر، می‌توانیم با استفاده از طیف وسیعی از تحلیل‌ها و تحقیقات برای تعیین عملکرد آن ارز در بازار، عملکرد یک ارز خاص را حدس بزنیم. هنگام انتخاب یک ارز برای معامله، متوجه خواهید شد که این ارزها جفت هستند.

اصطلاحات فارکس

جفت‌ها به 3 گروه اصلی دسته‌بندی می شوند:

8 جفت رایج که همگی حاوی USD به‌عنوان ارز پایه یا ارز متقابل و یکی از موارد زیر هستند - EUR، CAD، GBP، CHF، JPY، AUD، NZD.

این‌ها هر 2 ارز اصلی هستند که شامل دلار آمریکا به‌عنوان ارز پایه یا متقابل نیستند و نسبت به جفت‌های اصلی فرارتر به نظر می‌رسند. به‌عنوان مثال می‌توان به GBP/AUD، EUR/CAD و NZD/CAD اشاره کرد.

  • ارزهای عجیب و غریب

این‌ها به معنای واقعی کلمه ارزهای عجیب و غریب هستند؛ ارزهای کمتر شناخته شده‌ای که می‌توانند در بازار بسیار پرنوسان باشند که عبارتند از راند آفریقای جنوبی، فورینت مجارستان و زلوتی لهستانی.

2. اهرم (Leverage)

اهرم، در اصل، پول قرض گرفته‌شده از داخل یک حساب تجاری است. معامله با اهرم به معامله‌گر اجازه می‌دهد تا موقعیتی برای انجام معامله با یک پول قرضی پیدا کند. معاملات با اهرم بالا روشی مؤثر برای معامله جفت ارزهای فارکس، ارزهای دیجیتال و موارد دیگر بدون نیاز به سرمایه‌گذاری‌های هنگفت است.

3. قیمت پیشنهادی / درخواستی (Bid/Ask price)

قیمت پیشنهادی قیمتی است که یک معامله‌گر مایل است یک جفت ارز را بفروشد. قیمت درخواستی قیمتی است که یک معامله‌گر یک جفت ارز می‌خرد. تفاوت بین قیمت پیشنهادی و درخواستی به عنوان Spread شناخته می‌شود.

4. طولانی‌مدت / کوتاه‌مدت (Going Long/Short)

هنگامی که یک معامله‌گر به مدت طولانی روی یک جفت ارز می‌رود، اولین قسمت از جفت ارز خریداری می‌شود درحالی‌که قسمت دوم فروخته می‌شود. طولانی‌شدن یا خرید یک ارز به این معنی است که انتظار دارید قیمت افزایش یابد. زمانی‌که یک معامله‌گر روند کوتاه را انتخاب می‌کند، ارز اول فروخته شده و ارز دوم خریداری می‌شود. کوتاه‌آمدن یعنی «فروش» نیمی از یک جفت ارز به این امید که قیمت کاهش یابد.

5. حاشیه (Margin)

مارجین سرمایه اولیه‌ای است که یک معامله‌گر برای بازکردن موقعیت باید جمع کند. مارجین همچنین به معامله‌گر این فرصت را می‌دهد که موقعیت بزرگ‌تری را برای معاملات خود فراهم کند. هنگام معامله با مارجین، معامله‌گر تنها باید درصدی از ارزش کامل یک موقعیت را برای بازکردن معامله مطرح کند.

6. PIP

PIP مخفف عبارت Percentage In Point است. PIP کوچک‌ترین حرکتی است که در نرخ مبادله روی یک جفت ارز منعکس می‌شود. PIP چهارمین اعشار در مظنه قیمت برای یک جفت ارز است و برای اندازه‌گیری ارزش استفاده می‌شود.

همانطور که خواندید، اصطلاحات فنی و کلمات اختصاری زیادی در دنیای تجارت فارکس وجود دارد. به‌عنوان معامله‌گر، ما باید همیشه مطالعه کنیم، یاد بگیریم و دانش خود را افزایش دهیم تا یک معامله‌گر موفق باشیم.

اهمیت استراتژی خروج 3

اهمیت استراتژی خروج 3

بر اساس اطلاعاتی که در قسمت اول ودوم این مجموعه مورد بحث قرار دادیم؛ روش شخصی ام را در مدیریت راز بزرگ معامله گری خروج در معاملات میان روزی کوتاه مدت به بحث می گذارم.

بهترین راه برای این کار این است که ابتدا ببینیم هدف من از معامله گری چیست، چطور حرکت بازار را انتخاب می کنم و چه نیازهای روانشناسی دارم که باید با دیدن مدیریت معامله و خروجها ارضا شود.

در ابتدا، با معاملات روزانه ام می خواهم به چه چیزی برسم؟

هدف نهایی من رسیدن به در آمد ثابت است. من نوسان گیری نمی کنم که با معاملات گلهای بزرگی بزنم. البته اگر بشود، خوب است ولی هدفم این نیست.

I am not swinging for the big home run trades

من برای کسب درآمد مستمر معامله گری می کنم، پذیرفته ام که همه روز ها با سود به پایان نمی رسد، ولی باید ببینم که در هفته و بدون شک در ماه سودده بوده ام. پس نمی توانم منتظر حرکتهای بزرگ شوم. سوینگهای کوچک را معامله می کنم و به دنبال درآمد مستمر هستم.

بنابراین در تدوین استراتژی خروجم باید به الزامات درآمد مستمر، یعنی در صد بالای معاملات برنده، توجه کنم.

و کنترل سختگیرانه ریسک، در طراحی استراتژی خروج فاکتورهای مهمی هستند. در برخی موارد معامله گران فکر می کنند که این الزامات بر ضد همدیگر اند. در صد بالای معاملات موفق با وسیع کردن حد توقف بدست می آید و این با شرایط ما ممکن نیست، چرا که ما باید ریسک را در کمترین میزان ممکن نگه داریم. من پذیرفته ام که ماهیت آرایشهای معاملاتی من حضور در نواحی حمایت و مقاومت، برای اطمینان از ورود با احتمال موفقیت بالاست. در چنین حالتی، حد ضرر های من می تواند تا جایی که حرکت بازار اجازه می دهد تنگ شود. به علاوه، برای حداقل کردن ریسک، هیچ معامله ای که شخصیت معاملاتی من را در خطر قرار دهد مجاز نمی باشد. میانگین نسبت برد به باخت باید طوری تحت کنترل باشد که میانگین ضرر به آسانی با میانگین سود پوشش داده شود. و نباید به گونه ای باشد که یک ضرر همه سود یکی از روزهای سودده را بپوشاند.

بازار من چگونه حرکت می کند؟

یکی از خوانندگان اخیرا می پرسید که آیا من به اینکه می گویند ” روند دوست شماست” اعتقاد دارم؟

خوب، اگر این گفته درست باشد ، من فکر می کنم که در واقع دوست بی وفایی است. به نظر من معامله گری در جهت روند از نظر روانشناسی بسیار مشکل است، چرا که درصد معاملات برنده پایینتر است و معامله گران روند باید حرکات بریده بریده را به انتظار یک حرکت بزرگ تحمل کنند.

عقیده متداول دیگر این است که در بازارهای فارکس روند خوبی دارند.شاید در چارچوبهای زمانی بزرگ صحیح باشد، ولی در چارچوب زمانی کوچک که من در آن معامله می کنم، این طور فکر نمی کنم.

این بازارها به جای اینکه رونددار باشند، زمان بیشتری را در حالت خنثی یا حرکت بازار متلاطم سپری می کنند. البته وقتی روند به خود می گیرند ممکن است حرکات بزرگی انجام دهند.

پس بر اساس این دیدگاه من از بازار و چارچوب زمانی معاملاتی ام ، باید استراتژی خروجی داشته باشم که بر ظاهر شدن روند ها متکی نباشد. شاید در این حالت، هدفهای قیمتی از پیش تعیین شده استراتژی بهتری باشد.

ولی درمورد روانشناسی من چطور؟ باید برای ارضای آن چه کاری انجام دهم، و آیا آن با اهداف من و نگاه من به بازار منطبق است؟

اول اینکه، من از ضرر متنفرم، ولی بیشتر از آن از ضرر های غیر ضروری متنفرم. پس با هر ضرری که سیستم به من بگوید از بازار خارج می شوم تا مطمئن باشم که ضرر بیشتر از میزان ضروری آن نخواهد شد. در هیچ شرایطی اجازه نخواهم داد که بی نظمی باعث شود که ضرر بزرگتر از حد ضرر از پیش تعیین شده مان شود. پس به استراتژی خروج مشخص و واضحی نیاز دارم، و تمرکز کامل در یک معامله تا مطمئن شوم که ریسک در هر طرح معاملاتی را مدیریت کنم.

دوم اینکه، هیچ چیز برای من بدتر از این نیست که ببینم یک معامله در سود رفته به ضرر برود. خوشحال می شوم اگر این یک اصلاح باشد و من با سودی کوچک از آن خارج شوم. خوشحال می شوم اگر این یک اصلاح باشد و من سر به سر خارج شوم. ولی اگر در سود باشد و اصلاح کند و من اجازه دهم که به ضرر برود، من در کارم در مدیریت این معامله شکست خورده ام. بنابراین باید به دنبال انتقال سریع حد ضرر به نقطه سر به سر باشم.

و سوم اینکه، اگر چه دوست دارم همه حرکات بزرگ بازار را بگیرم، خیلی ناراحت نخواهم شد اگر همه حرکت را معامله نکنم. خوشحال خواهم بود اگر سودهای کوچک مستمر خارج از روند را در هر نقطه ورود با احتمال بالا بدست آورم.

هر سه این الزامات روانی همانطور که قبلا هم توضیح داده شد، با اهداف من و دید من از جهت بازار ، سازگار است. استراتژی که کنترل ریسک سخت گیرانه دارد، انتقال حد ضرر به نقطه سربه سر در آن سریع است و برداشت سود در اهداف قیمتی از پیش تعیین شده انجام می شود.

پس الزامات عمومی استراتژی خروجی را تعیین کردیم که اهداف ما، دید ما از بازار و نیازهای روانی مان را تامین کند. اکنون به جزئیات بیشتری از آن توجه می کنیم.

مدیریت حد ضرر اولیه

  1. 1- حد ضررهای اولیه باید تنگ، ولی فراتر از نویز باشند، در حالت ایده آل فراتر از سوینگ های بالا یا پایین و یا بالا یا پایین شمع ورودی، بسته به اینکه حرکت بازار چگونه است باشند. موقعیت حد ضرر باید طوری باشد که اگر معامله به آن نقطه برود یعنی آرایش معامله یا زمان بندی آن غلط بوده است، و من واقعا باید خارج از معامله باشم. اگر بازار جریان خوبی ندارد، و همپوشانی شمعها قابل توجه است، حدضرر ها را بدلیل نفوذ های کوچک در حد یک یا دو پیپ به حد ضرر، چند پیپ دورتر در نظر بگیرید.
  1. 2- ماهیت ورود های من بگونه ای است که، اگر معتبر باشند، به سرعت در جهت مورد نظرم حرکت خواهند کرد.
  2. 3- بنابراین برای حداقل کردن اندازه متوسط ضرر ، می توانم قبل از ثابت شدن حدضرر با توجه به قوانین حرکت قیمت و یا قوانین زمانی زیر از معامله خارج شوم:

الف- اگر حرکت قیمت نشان دهد که آرایش معامله دیگر معتبر نیست، قبل از حد ضرر از معامله خارج خواهم شد. این شامل هر نشانه ای از کند شدن قابل توجه قیمت، یا کاهش مومنتوم، یا نشانه هایی از برگشت قیمت است. اگر قیمت یک آرایش ورود دیگر را نشان دهد، من همیشه قادر خواهم بود که دوباره وارد شوم، ولی بهتر است که بیرون از بازار منتظر یک ورود مجدد معتبر باشم، به جای اینکه فقط امید داشته باشم که معامله جاری کار کند.

ب- در هرمرحله که نسبت به اعتبار سیگنال ورودم شک کردم از بازار خارج می شوم و دوباره برآورد می کنم، به جای اینکه منتظر باشم که حد ضرر فعال شود یا به هدف برسد.

ج- بعد از هر دوره زمانی معقولی که طی شود (سه شمع، اما انعطاف پذیر بسته به حرکت قیمت) و قیمت در آن به موقعیت سوددهی نرسد، من خروج یا تنگ کردن حد ضرر در صورتی که حرکت قیمت اجازه بدهد را در پیش می گیرم.

د- با معاملات برخلاف روند بسیار سخت گیرانه تر و با در نظر گرفتن خروج زود هنگام رفتار می کنم.

مدیریت خروج فعال

  1. 1- انتقال سریع حد ضرر به نقطه سر به سر به محض اینکه قیمت کاهشی را در مومنتوم نشان بدهد. اگر قیمت به آرامی به سمت سوددهی حرکت کند، در صورتی که قیمت اجازه تنگ کردن حد ضرر را به نقطه سر به سر را بدهد برای این کار اقدام کنید. هر دو این کارها ممکن است قبل از حرکت قیمت در جهت مورد انتظار باعث فعال شدن حد ضرر در یک اصلاح شود. اشکالی ندارد، آن را می پذیرم. وقتی از بازار خارج شده باشم می توانم آرایش ورود را مجددا بیطرفانه بررسی کنم، و اگر کارآمد باشد مجددا وارد شوم. و اگر دوباره وارد نشدم و قیمت بدون من به راه افتاد، برایم اهمیتی ندارد. من این موقعیت را از دست دادم ولی بیرون آمدن کار درستی بود. اصلاح می توانست در خلاف جهت ادامه پیدا کند و حد ضرر مرا با ضرر بیشتری فعال کند . من ریسکم را حداقل کردم. من خوب معامله گری کردم.

چند قسمتی ها :

  1. 1- برای درآمد مستمری که الزاماتش را ذکر کردیم، استراتژی خروج اولیه من هدفهای قیمتی از پیش تعیین شده خواهد بود . در هر قسمت از معاملات چند قسمتی انعطاف بیشتری از خود نشان خواهیم داد.
  2. 2- قسمت اول همیشه با یک سطح برداشت سود کار خواهد کرد. موقعیت هدف بسته به برآورد من از حرکت قیمت انعطاف پذیر است، ولی معمولا سطح حمایت یا مقاومت بعدی اصلی یا جزئی خواهد بود.
  3. 3- قسمت دوم دو حالت زیر را خواهد داشت:

الف- در یک بازار روند دار آرام، این قسمت با یک حد ضرر تعقیبی مدیریت می شود، که فراتر از سویینگ بالا یا پایین قرار داده می شود. ممکن است با توجه به حد ضرر در حرکت قیمت چارچوب زمانی کوچکتر در حرکتی قوسی یا ناگهانی تنگتر شود تا قسمتی از آن سود اضافی را قفل یا تضمین کند.

ب- در یک بازار خنثی یا یک بازار متلاطم (چه رونددار باشد چه نباشد)، قسمت دوم با یک سطح هدف که معمولا سطح حمایت یا مقاومت بعدی است خارج می شود. فرض کنید بازار در 70% اوقات روند دار نیست. به این ترتیب این روش خروج پیش فرض خواهد بود. تعقیب حد ضرر تنها در صورتی که بازار بطور واضح در حالت آرام باشد استفاده می شود.

  1. 4- اگر قیمت قبل از رسیدن به هر یک از اهداف از حرکت ایستاد، قسمت اول می تواند در هر صورت خارج شود. به قسمت دوم باید فرصت بیشتری برای رسیدن به هدف داد یا در نقطه سر به سر خارج شد، یا اگر فکر کردیم که برتری از بین رفته است خارج شویم.

اخبار یا اعلام های اقتصادی

  1. قبل از هر خبر یا اعلام اقتصادی که انتظار ایجاد نوسان هست، می توانیم از بازار خارج شویم یا اگر در سود خوبی هستیم حد ضرر ها را تنگ کنیم. اگر احتمال حداکثر نوسان وجود دارد (به عنوان مثال در طی اعلامهای پرداخت غیرکشاورزی ماهانه NFPیا هر تصمیم نرخ مورد توجه)، پس هدف قسمت دوم از بازار از بین خواهد رفت.

در واقع همین طور است، خیلی ساده است ولی انعطاف لازم برای موارد احتیاطی تغییرات بر پایه درک من از جریان بازار را دارد.

برخی از موارد رفع مسوولیت که در مقاله دیگر ذکر کرده بودم را تکرار می کنم. این استراتژی خروج ساده من، برای خودم به طور موثری مفید بوده است . این الزاما مفیدترین یا سودده ترین روش نیست. در واقع آزمایشهای من نتایج بهتری از معاملات قسمت دوم نشان داد، به هر حال، این برای روانشناسی من که نیازمند سودهای منظم هر چند کوچک است، بهینه شده است. من آن را دوست دارم، برای من کار می کند. هیچ تضمینی نیست که برای روش معامله گری شما مناسب یا در واقع سودده باشد. به هر حال ، هر چند قسمتی که می خواهید بگیرید و ببینید که آیا با استراتژی شما سازگار است. عبارت کلیدی ” امتحان کردن” است. قبل از اینکه هر چیزی را به صورت زنده به کار بگیرید امتحان کنید.

انواع متعددی از روشهای چند قسمتی وجود دارد، روش را آنقدر تطبیق دهید که مناسب شود. و خود را محدود به خروج چند قسمتی هم نکنید. چرا ورود چند قسمتی که هر قسمت در قیمت متفاوتی باشد را امتحان نمی کنید؟

توصیه های حرفه ای ها

امیدوارم ارزش آن را درک کنید. می خواهم در پایان با به اشتراک گذاشتن دو نقل قول از کتاب ها یا وب سایتهای چهار معامله گر بزرگی که در شکل دادن به باور های من در باره مدیریت معامله و خروجها کمک شایانی کردند سپاسگزاری کنم.

لاری ویلیامز در “رازهای بلند مدت تا معاملات کوتاه مدت”:

  • بر اساس تحقیقاتم و آزمایشاتم سیستم باوری قدرتمند و سوددهی ساختم: باور دارم که معامله ای که اکنون در آن هستم یک بازنده خواهد بود … یک باخت بزرگ در آن هست.
  • هر ضرر بزرگی که در معامله گری کردم ( و بیشتر از حد مجاز سهم گرفتم) از این باور ناشی شده بود که معامله جاری ام یک برنده بزرگ است، پس قوانین بازی را رعایت نکردم. سیستم باورم را به این صورت تطبیق دادم ، که این معامله به احتمال زیاد یک بازنده خواهد بود و باید مطمئن باشی که مانند سد از خودت حفاظت می کنی.

از مقاله خوب مایک رید در وب سایت و از کتاب خوب “طمع را بخوانید”:

پنج راز مدیریت سرمایه در معامله‌گری

«مقوله مدیریت پول» در حکم همان «فیل درون اتاق» است که اغلب معامله‌گران از صحبت کردن درباره آن طفره می‌روند. بله؛ صحبت کردن درباره مدیریت سرمایه و ریسک است برای برخی از معامله‌گران خسته‌کننده، خجالت‌آور یا حتی به لحاظ احساسی دشوار باشد؛ چراکه آن‌ها می‌دانند به طریقه درستی این کارها را انجام نمی‌دهند.

بااین‌حال، درست مانند سایر مسائل دیگر در زندگی، صحبت کردن درباره فیل درون اتاق هم اصولاً بهترین کاری است که می‌توانید برای بهبود معامله‌گری در بازار بورس انجام دهید. این کار به معنای صداقت داشتن با خود و تمرکز بر روی دشوارترین یا خسته‌کننده‌ترین کارها در اولین قدم و نیز به میزان ضرورت است. اگر بخواهید چشمتان را به روی این مسائل ببندید، پس از اندک مدتی، تبدیل به مشکلات بزرگی خواهند شد که دیگر هیچ کنترلی روی آن‌ها نخواهید داشت.

من در این مقاله قصد دارم تا به شما در درک برخی از ابعاد مهم مدیریت ریسک و سرمایه در معامله‌گری و بازار کمک کنم؛ درواقع، این مقاله به سؤالات بسیاری که توسط معامله‌گران از من پرسیده می‌شود، یعنی مقولاتی همچون حد ضرر سربه‌سر، جابجا کردن حد ضرر و …پاسخ می‌دهد.

استمرار در مدیریت ریسک

اولین رازی که می‌خواهم با شما در میان بگذارم، به رعایت یک قاعده و قانون در ارتباط با میزان ریسک برمی‌گردد. همان‌طور که مارتی شوارتز می‌گوید، قبل از اینکه سرمایه‌تان را دو یا سه برابر نکرده‌اید، اندازه موقعیتتان را افزایش ندهید! اکثر افراد به‌محض کسب سود، بدهی‌شان را زیاد می‌کنند؛ این کار، اشتباه است و راهی سریع برای صفر کردن حسابتان است.

لابد از من می‌پرسید چرا این مورد ازنظر من یک راز است. خب؛ ازآنجایی‌که اکثر افراد، بعد از سود در یک معامله یا سری معاملاتی، اندازه ریسکشان را افزایش می‌دهند، شما باید تا حد امکان از انجام آن خودداری کنید. درواقع، انجام کاری خلاف آنچه اغلب تریدر ها آن را انجام می‌دهند، را می‌توان رازی در معامله‌گری به‌حساب آورد… و وقتی هم که پای مدیریت پول در میان باشد، چندین و چند راز این‌چنینی هم وجود دارند.

من یکی از موافقان سرسخت حفظ میزان ریسک و عدم‌تغییر آن هستم؛ دلیل آن‌هم، نه‌تنها صرفاً نحوه عملکرد سایر معامله‌گران حرفه‌ای، که بر اساس تجارب فردی خودم در این حرفه است. در اوایل این حرفه، کسی بودم که بعد از هر سود، میزان ریسکم را افزایش می‌دادم … و سرانجام بعدازاینکه دریافتم این کار، کاملاً اشتباه است، از آن دست کشیدم. به‌علاوه، با نظارت و مشاهده رفتار معامله‌گرانی که آموزش آن‌ها را بر عهده‌دارم نیز به‌وضوح و کرات دیده‌ام که معامله‌گران بعد از هر برد، میزان ریسکشان را افزایش می‌دهند و این، یکی از دلایل مهم ضررشان است.

شما بعد از کسب سود در چند معامله، اعتمادبه‌نفس بیشتری در خود احساس خواهید کرد؛ این امر کاملاً طبیعی است؛ درواقع، بعد از چندین معامله سودده، ریسک‌پذیری انسان افزایش پیدا می‌کند. بااین‌حال، اگر واقعاً می‌خواهید از معامله‌گری در بازار سود به دست آورید، باید بتوانید بر این مسئله کنترل پیداکرده و از آن دست‌بردارید. درواقع، شما باید بدانید حتی اگر از استراتژی معاملاتی آن‌هم استفاده می‌کنید، بازهم تعداد بردوباختتان از توزیع تصادفی برخوردارند.

این یعنی نمی‌توانید با قطعیت بگویید که معامله بعدی‌تان، بعد از یک برد، الزاماً منجر به کسب سود خواهد شد؛ درنتیجه، هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهید میزان ریسکتان را افرایش دهید. اما ما انسان‌ها عاشق قمار کردنیم و چشم‌پوشی از احساسات و اعتمادبه‌نفس به‌دست‌آمده بعد از یک برد، واقعاً کار سختی است. اما اگر جدا می‌خواهید به طرز مؤثری پولتان را مدیریت کنید و خرج زندگی‌تان را از بازار به دست آورید، باید حتماً این کار را انجام دهید.

برداشت سودها

همان‌طور که در بالا هم گفتیم، حفظ ثبات در میزان ریسکتان یکی از کلیدهای موفقیت در مدیریت پول در بازار بورس است. معامله‌گران حرفه‌ای بعد از هر برد، ریسکشان را افزایش نمی‌دهند. با این کار نمی‌توانید به‌صورت منطقی و صحیح ریسکتان را مدیریت کنید. تریدر های حرفه‌ای که زندگی‌شان از راه بازار می‌گذرد، ماهیانه مقداری پول از حساب‌هایشان برمی‌دارند و هرماه مقدار نسبتاً ثابتی را در حساب معاملاتی‌شان به‌عنوان سرمایه کار نگه می‌دارند. اگر شما هم هرماه مبلغی را از حسابتان برمی‌دارید، پس بدانید که لزومی ندارد میزان ریسکتان را در طی زمان افزایش دهید.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که سطح حسابتان را به حدی که از آن رضایت دارید، برسانید و سپس، هرماه سودی که از آن کسب کرده‌اید را برای امورتان برداشت کنید؛ درنتیجه، مقدار ریسکی که در هر معامله برمی‌دارید هم زیاد نخواهد شد زیرا درنهایت، میزان سرمایه‌تان به یک سطح تعادلی خواهد رسید.

استفاده هوشمندانه از تکنیک حذف ریسک

راز بزرگ در رابطه با حد ضرر در سطح نقطه سربه‌سر این است که شما نمی‌توانید حد ضررتان را تا نقطه سربه‌سرتان بالا بیاورید مگر اینکه دلیلی کاملاً منطقی ازنظر تحلیل تکنیکال داشته باشید. جابجا کردن نقطه ضررتان به سطح نقطه ورودتان بدون داشتن دلیل موجه اصلاً معنا ندارد. البته شما می‌توانید این کار را به‌صورت دلبخواه و یا به دلیل داشتن یک قاعده از پیش تعیین‌شده انجام دهید اما باید به شما بگویم که این روش، راه مؤثری در مدیریت معاملاتتان نخواهد بود. شما چند بار حد ضررتان را تا نقطه سربه‌سرتان جابجا کرده‌اید تا ببینید که آیا بازار به روند قبلی خود بازمی‌گردد و درنهایت داستان به نفع شما تمام می‌شود؟ شما باید فضایی را برای نفس کشیدن و رشد معاملاتتان فراهم کنید و اگر دلیلی محکمه‌پسند برای این جابجایی ندارید، این کار را انجام ندهید.

آنچه ممکن است درکش برایتان دشوار باشد این است که جابجا کردن حد ضررتان یا بستن دستی معاملات قبل از هرگونه حرکتی درواقع به معنی محدود ساختن قدرت لبه معاملاتی‌تان در مسیر ساخت سود برای شماست. درمجموع، باید به شما بگویم اگر دلیلی منطقی برای این جابجایی ندارید، پس دارید این کار را صرفاً بر اساس احساساتتان که عمدتاً ترس است، انجام می‌دهید. شما باید بر ترستان از ضرر کردن و از دست دادن پول غلبه کنید زیرا ضرر کردن هم بخشی از «معامله‌گر موفق بودن» است و تا زمانی که نحوه فضا دادن به معامله و عدم دخالت‌های مداوم در معامله را یاد نگرفته‌اید، نمی‌توانید پول دربیاورید.

البته باید در همین‌جا تأکید کنم که من نمی‌گویم شما هیچ‌وقت نباید حد ضررتان را تا نقطه سربه‌سر بالا بیاورید زیرا درهرصورت، در برخی شرایط انجام این کار ضروری است. در ادامه شمارا با برخی از دلایل منطقی جهت انجام این کار آشنا می‌کنم:

  • اگر سیگنال مخالفی شرایط بازار را تغییر دهد، شما می‌توانید آن را به‌عنوان دلیلی منطقی برای این کار تلقی کنید.
  • اگر بازار به سطح قیمتی کلیدی نزدیک می‌شود و سپس، نشانه‌هایی از روند معکوس را بروز می‌دهد، شما می‌توانید حد ضررتان را جابجا کنید.
  • اگر تنها چند روز است که وارد معامله‌ای شده‌اید و هیچ اتفاقی نیفتاده است، شما می‌توانید از آن معامله خارج‌شده یا به سمت نقطه سربه‌سر حرکت کنید

حریص نباشید!

یکی دیگر از رازهای مدیریت پول این است که شما باید عملاً راز بزرگ معامله گری سود کسب کنید. البته ممکن است این مورد، در نظرتان یک راز نباشد اما من آن را راز تلقی می‌کنم چراکه اغلب تریدر ها آن‌قدرها که باید، سودشان را نقد نمی‌کنند و برخی دیگر هم هیچ‌وقت سودی به دست نمی‌آورند. چرا شما در انجام این کار مشکل‌دارید؟ دلیلش ساده است؛ چون سیو سود آن‌هم در معامله‌ای که به نفع شما به‌پیش می‌رود، کار دشواری است و شما می‌خواهید تا جایی که می‌توانید، از این روند مثبت بهره ببرید.

بااینکه کسب بیشترین سود ممکنه از معامله حق شماست و از اهمیت والایی برخوردار است، اما شما باید زمانی را برای خروج از معامله در نظر بگیرید؛ آیا می‌خواهید تمامی معاملاتی که در سود هستند را تا انتهای مسیر، باز بگذارید؟ بازار بالا و پایین‌های خودش را دارد و در اکثر مواقع هم بدون عقب‌گرد و اصلاح بخش بزرگی از رشد خود، به مسیرش ادامه نمی‌دهد. درنتیجه، کاملاً منطقی و طبیعی است که معامله‌گری که دید کوتاه‌مدتی دارد، به‌جای اینکه اجازه دهد تا بازار تمام سودش را از وی برباید و وی را به نقطه ورود یا حتی پایین‌تر از آن برگرداند، در طی زمان‌هایی با نسبت ۲ به ۱ یا ۳ به ۱ سیو سود کند، چراکه در غیر این صورت، شما به‌صورت احساسی و از روی عصبانیت تصمیم‌گیری خواهید کرد و کل سودتان را به باد خواهید داد.

خصوصاً آن دسته از معامله‌گرانی که حساب‌های کوچک‌تری دارند، باید از کسب سودهای کوچک با نسبت‌های ۱ به ۱ یا ۲ به ۱ خوشحال باشند تا بتوانند در عین افزایش تدریجی سرمایه‌شان، اعتمادبه‌نفس و تسلط لازم بر بازار را هم به دست آورند. درواقع، شما باید بر این وسوسه که در هر معامله باید به نهایت سود برسید و سپس از آن خارج شوید را از خودتان دور کنید.

ماندان اصولی در معاملات سود

بازار هر از چند گاهی شمارا با فرصت‌های فوق‌العاده‌ای سورپرایز می‌کند؛ این فرصت‌ها بسیار نادر هستند. اما واقعاً وجود دارند؛ بااین‌وجود، باید حواستان به اشتباهی که اکثر معامله‌گران انجام می‌دهند، باشد: این اشتباه، انتظار برای کسب نهایت سود در هر معامله است. در اغلب مواقع، بازار در هر هفته و ماه، تنها محدوده خاصی را طی می‌کند. برای دانستن اینکه تا کی باید معامله‌مان را باز نگه‌داریم و چه وقت باید با سیو سودهای ۱ به ۱، ۲ به ۱ یا ۳ به ۱ معامله را ببندیم نیازمند تسلط بر قواعد تحلیل تکنیکال هستیم.

اغلب از من این سؤال را می‌پرسند و من صادقانه باید به شما بگویم که هیچ قاعده مشخص و قطعی‌ای برای این تصمیم‌گیری وجود ندارد اما می‌توانم این قول را به شما بدهم که آموزش، مشاهده روند بازار و تکیه به شم و شهودتان در خواندن چارت‌ها از مواردی هستند که به تقویت مهارت شما جهت بستن معاملات کمک شایانی می‌کنند.

کلام آخر

واضح است که استراتژی معاملاتی از اهمیت والایی برخوردار است اما در عمل و واقعیت، نباید تمام هوش و حواستان را به این‌یک مورد از برنامه معاملاتی‌تان معطوف کنید. نحوه مدیریت ریسک و کل سرمایه‌تان ، راز واقعی معامله‌گری است. اکثر شما می‌دانید که توجه کافی به نحوه تفکرتان درباره حفظ سرمایه و مدیریت ریسک نمی‌کنید؛ شما این مسئله را آن‌قدر که بایدوشاید، جدی نمی‌گیرید زیرا این مورد، بخش حوصله سر بر و خسته‌کننده بازی است. اما زمان آن رسیده است که بیدار شوید و با واقعیت روبرو گردید. عدم توجه به مدیریت ریسک و حفظ سرمایه شمارا به مسیری می‌رساند که سرتاسر درد و استرس است. مدیریت صحیح ریسک همراه با معامله‌گری بر اساس یک استراتژی ساده اما مؤثر و کارا، پایه و اساسی است که باید بر آن مسلط شوید. وقتی بتوانید این دو قطعه مهم از جورچین معامله‌گری را به‌درستی در کنار هم قرار دهید، قادر خواهید بود تا به‌طور مستمر از بازار سود کسب کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.