بهعنوانمثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، میبایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطهی سربهسرتان برگردید.
مدیریت ریسک چیست؟
در این مقاله از سری مقالات آموزش فارکس، با مفهوم مدیریت ریسک آشنا خواهید شد.
مدیریت ریسک یکی از مهمترین موضوعاتی است که در مبحث معامله گری با آن برخورد خواهید کرد.
چرا مهم است؟ خوب، کار ما اینست که پول درآوریم و برای پول درآوردن باید یاد بگیریم که چگونه ریسک (زیان های احتمالی) را مدیریت کنیم.
از قضا، این مبحث یکی از نادیده گرفته شده ترین مباحث در زمینه معامله گری است.
بسیاری از معامله گران فارکس فقط دل دل می زنند که هر چه سریعتر معاملات را آغاز کنند در حالیکه هیچ توجهی به اندازه حساب خود ندارند.
آنها فقط برای خود مشخص می کنند که در هر معامله ظرفیت چقدر ضرر را دارند و سریع دکمه “ترید” را می زنند.
برای این نوع سرمایه گذاری اصطلاح خوبی وجود دارد … به آن می گویند …
قمار!
وقتی بدون در نظر گرفتن قوانین مدیریت ریسک معامله می کنید، در واقع قمار می کنید.
شما به بازدهی بلندمدت سرمایه گذاری خود نگاه نمی کنید. بلکه، فقط دنبال دسته دستگاه بازی هستید تا آن را بکشید!
قوانین مدیریت ریسک نه تنها از شما محافظت می کنند، بلکه در دراز مدت نیز بسیار سبب سودآوری شما می شوند. اگر حرف ما را باور نمی کنید و فکر می کنید که “قمار” بهترین راه ثروتمند شدن است، به مثال زیر توجه کنید:
مردم همیشه به لاس وگاس می روند تا پول خود را به امید برنده شدن در یکی از بازی ها قمار کنند و در واقع، بسیاری از مردم هم برنده می شوند.
پس اگر افراد زیادی برنده می شوند، چگونه است که کازینوها همچنان سودآور هستند؟
پاسخ این است که اگرچه مردم برنده میشوند، اما در درازمدت، کازینوها همچنان سودآور هستند، زیرا از افرادی که برنده نمیشوند، پول بیشتری جمع می کنند!
حقیقت این است که کازینوها فقط آمارگیران بسیار ثروتمندی هستند. آنها میدانند که در درازمدت، آنها هستند که سود می کنند – نه قماربازان.
حتی اگر آقای جیسون با کشیدن دسته دستگاه، برنده یک جکپات 100000 دلاری شود، کازینوها می دانند که صدها قمارباز دیگر وجود خواهند داشت که برنده آن جکپات نخواهند شد و همان پول مستقیماً به جیب آنها برمی گردد.
این یک مثال کلاسیک از نحوه کسب درآمد آمارگیران از قماربازان است. گرچه هر دو ضرر می کنند، اما آمارگیر (صاحب کازینو در مثال ما) می داند که چگونه ضررهای خود را کنترل کند.
اساساً مدیریت ریسک هم همینگونه عمل می کند. اگر یاد بگیرید که چگونه ضرر خود را کنترل کنید، شانس سودآور بودن خواهید داشت.
در پایان اینکه، معاملات فارکس بازی با اعداد است، به این معنی که باید کوچکترین عامل ها را تا آنجا که می توانید به نفع خود متمایل سازید.
در کازینوها، حاشیه برتری صاحب کازینو گاهی اوقات فقط 5٪ بالاتر از حاشیه فرد بازی کننده است. اما همین 5 درصد تفاوت بین برنده بودن و بازنده بودن است.
شما باید همان آمارگیر ثروتمند باشید و نه آن قمارباز، زیرا در دراز مدت است که باید “برنده باشید”.
پس چگونه می توان بازنده نبود و به یک آمارگیر ثروتمند تبدیل شد؟ درس بعدی را بخوانید!
آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
سالها پیش وقتی در بازار طلای تهران فعالیت میکردم، اسم فردی به گوشم خورد که میگفتند خیلی خوب کار میکند و همیشه فکر میکردم این فرد از نظر تکنیکال و فاندمنتال در سطح بالایی است.چند ماه بعد خیلی اتفاقی با این فرد برخوردی داشتم و توانستم ۲ ساعتی با او صحبت کنم. وقتی از نحوه کارش برای من صحبت میکرد به این نتیجه رسیدم که او اصلاً روش تکنیکال را نمیشناخت و از نظر فاندمنتال هم از دید من در سطح استانداردی نبود.(پیشنهاد میکنم مقاله ساعت کار فارکس را هم بخوانید)
این سؤال مهم برای من به وجود آمد که این فرد چگونه از بازار بسیار پرتلاطم میتواند سودهای بسیار خوبی کسب کند ؟؟؟
وقتی با سؤالهایم بیشتر در استراتژی معاملاتی او ریز شدم، به این نتیجه مدیریت ریسک معاملات رسیدم که او مدیریت سرمایه و ریسک را در کلاس بسیار بالایی رعایت میکند و این مدیریت سرمایه را بهواسطه تجربهای که در معاملاتش از بازار کسب کرده بود، به دست آورده است.این فرد بعد از زیانهای زیادی که به سرمایهاش تحمیل شد به این نتیجه رسیده بود که:
- در هر شرایطی از بازار، به زیان جا ندهد.
- در هر شرایطی از بازار، به سود جای زیادی دهد
- نقطه ورود اهمیت ندارد و مهم نقطه خروج است. جایی که باید از معامله فرار کرد
- این فرد در ابتدا با درصد کمی از سرمایهاش وارد معامله میشد و اگر بازار در جهت تفکر او حرکت میکرد حجم سرمایهگذاری را افزایش میداد
- این فرد اگر بازار را به شکلی میدید که مخالف نظر اولیه خود است پله کانی معاملات خود را میبست و غیره
دوستان در بورس اوراق بهادار موردی که معامله گر را به درآمد مستمر میرساند مدیریت ریسک و سرمایه در بورس است. در این ویدیو سعی کردیم به صورت جامع و با بیانی ساده به آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ایران بپردازیم.
روش کار معامله گران حرفهای
معامله گران حرفهای جهان با روشهای متفاوتی به این سطح معامله گری رسیدهاند، ولی همه آنها در یک نکته مشترک هستند. آنها از روشهای معاملاتی پیچیده بهشدت دوری میکنند و روش شخصی خود را خلق کردهاند که برگرفته از چند بند ساده ولی کارآمد مدیریت ریسک معاملات است. آنها در طی زمان، روش معاملاتی خود را کاملاً شناخته و از بعدهای متفاوتی آن را مورد آزمایش قرار دادهاند؛ بهطوریکه به آن ایمان آوردهاند و با همین روش به بلوغ معامله گری خود رسیدهاند. این افراد بیشتر تمرکز خود را روی مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه گذاشته و با یک روانشناسی قوی به آن وفادار میمانند.(مقاله آیا بیت کوین قانونی است را هم مطالعه کنید)
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه در بورس ۲ مورد بسیار متفاوت هستند و کارایی آنها نیز در سیستم معاملاتی بسیار پرنگ است. مدیریت ریسک در بورس و مدیریت سرمایه در بورس ضامن بقای معامله گر در مسیر معامله گری است.
مدیریت سرمایه در بورس ایران:
مدیریت سرمایه مانند سُکان کشتی است، سُکان بهتنهایی کشتی را به مقصد نمیرساند ولی بدون سُکان هم بعید است بتوان به مقصد رسید.
مدیریت ریسک در بورس ایران:
مدیریت ریسک در بورس یکی از مهمترین پایههای رسیدن به سطح معامله گری حرفهای است. یک معامله گرحرفهای که قصد دارد مدیریت ریسک قدرتمندی را برای خود طراحی کند، باید بر حرکات قیمت در بازارهای موردتوجه خود، اشراف کامل داشته باشد. پس فردی میتواند مدیریت ریسک حرفهای طراحی کند که روندهای حرکتی قیمت را در بازار بشناسد.(برای طراحی مدیریت ریسک کارا معامله گر باید به تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال اشراف داشته باشد)
به معنی واقعی کلمه:
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه اساس تبدیل شدن به معامله گر حرفهای است.
نکته بسیار مهم در مورد مدیریت ریسک و سرمایه در بورس:
معاملهگر حرفهای بر اساس شرایط بازار، ریسک معاملات خود را تغییر میدهد.
مثال
وقتی شرایط بازار بحرانی است، معاملهگر حرفهای با ریسک پایین کار میکند.
وقتی شرایط بازار مدیریت ریسک معاملات قابل پیشبینی است، معاملهگر حرفهای با ریسک بالا کار میکند.
وقتی شرایط بازار در حالتی است که امکان به وجود آمدن بحران وجود دارد، معاملهگر حرفهای با ریسک متوسط کار میکند.
سه قانون مدیریت ریسک در معاملات
کسب سود مستمر و درازمدت در بازارهای سرمایه مدیریت ریسک معاملات خصوصاً برای معاملهگران تازهکار امر دشواری است. بله میدانم؛ لابد با خودتان میگویید صِرف خرید سهام و نگهداشتن آنکه کار سختی نیست و همه از پس آن برمیآیند؛ نیاز به پیشینه و مهارت خاصی هم ندارد؛ تنها کاری که باید بکنید این است که پشت سیستم بنشینید و پولهایی که معاملات به سویتان روانه میکنند را پارو کنید!
اما حقیقت ماجرا این نیست و انجام همین کارها در طولانیمدت ضعفهای ما را چه به لحاظ روانی، ضعف در اجرا و یا نداشتن تجربه نشان خواهد داد.
در این مطلب قصد دارم تا به مقولهی مدیریت ریسک در معاملهگری خصوصاً در بازارهای دارای اهرم (همانند بازار آتی سکه) بپردازیم. در اینجا نمیخواهیم صرفاً چندراه و چاه به شما نشان دهیم و بخواهیم که به ما اطمینان کنید و بیچونوچرا آنها را انجام دهید؛ بلکه با استفاده از اطلاعات و دادههای بهدستآمده از معاملات واقعیِ معاملهگرانی که باهدف کسب سود از بازار، وارد آن شدهاند، صحت و اتکاپذیری راهکارهایمان را به شما نشان خواهیم داد.
چرا مدیریت ریسک این اندازه مهم است؟
لُب کلام این است که شما نمیدانید در آینده چه چیزی پیش میآید. شغل شما بهعنوان یک معاملهگر، پیشبینی آینده بر اساس اطلاعات نصفه و نیمه ایست که در حال حاضر برایتان مهیاست. بخش اعظمی از آن اطلاعات هم بر مبنای آنچه قبلاً درگذشته رخداده است قرار دارد و درنهایت هم قادر خواهید بود سناریوهایی را بر اساس رخدادهای اقتصادی آتی یا انتشار اطلاعات بچینید؛ اما اصل ماجرا این است که ما با استفاده از اطلاعات قدیمی سعی داریم آینده را پیشبینی کنیم.
اما سؤال اینجاست که آیا اتفاقات مشابه همیشه به یکشکل روی میدهند؟ البته که نه. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، همهچیز تغییر میکند و همین مسئله، تحلیل بازارها را به امری چالشبرانگیز تبدیل میکند که برای بسیاری از فعالان بازار که اُفق بلندمدتی دارند، جذاب است؛ یادتان باشد که با تغییر مداوم شرایط بازارها، یک پیشبینی هیچگاه کامل و بیعیب و نقص نخواهد بود و هر اتفاقی محتمل است.
درنتیجه، بااینکه نمیخواهیم اهمیت تحلیل شما در محاسبهی بهترین احتمالات و شرایط را ناچیز جلوه دهیم، باید یادتان باشد که ممکن است تحلیل شما کاملاً نادرست از آب دربیاید چراکه هیچ روش تحلیلی در همهی شرایط و اوقات جواب نخواهد داد. اینجاست که پای مدیریت ریسک به داستان باز میشود تا بتوانید در صورت شکست تحلیلتان ، با کاهش ضرر، سرمایهی باقیماندهتان را نجات دهید.
اینقدر بر روی درصد بُردتان تمرکز نکنید!
تعداد زیادی از معاملهگران تازهوارد، عملکردشان را بر مدیریت ریسک معاملات اساس تکتک معاملاتشان میسنجند؛ انگار هر معامله، جنگی است که حتماً باید در آن پیروز شوند! اما نکتهای که بدان توجه نمیکنند این است که اندازهی سود و ضررها را نباید باهم مقایسه کرد؛ مثلاً، ممکن است یک معاملهگر تنها در ۱۰٪ معاملاتش برنده شود اما همچنان، بااینکه در ۹۰٪ معاملاتش ضرر میکند، در سود بماند؛ شکست در ۹۰٪ اوقات باعث میشود این معاملهگران، خصوصاً در اوایل کار، همیشه احساس بدی داشته باشند، چراکه ما انسانها اصلاً آمادگی پذیرش شکست را نداریم؛ درواقع مغز ما با ضرر تناسب ندارد!
البته خیلی از همان تازهکارها اصلاً به این نقطه نمیرسند چون تعدد شکستها باعث میشود از ادامهی مسیر منصرف شوند و خودشان را از یادگیری این تجربه که درصد برد هدف نهایی معاملهگری در بازارهای مالی نیست، محروم میکنند.
چرا چنین چیزی اتفاق میافتد؟
شاید گاهی وقتها باید در یک نبرد ببازیم تا بتوانیم از جنگ سربلند بیرون بیایید. نه؟
بااینکه دلمان میخواهد همیشه در همه کارهایی که انجام میدهیم، برنده شویم، اما خوب… زندگی اینطور پیش نمیرود. منابع و سرمایه ما محدود هستند و به همین دلیل، ما باید بهصورت هوشمندانهای آنها را در فعالیتهایی که بیشترین منفعت را در دستیابی به اهداف نصیب ما میکنند، مصرف کنیم. در غیر این صورت، با ریسک اتلاف منابع محدودمان بر روی فعالیتهای بیثمر (و معاملات زیان ده) مواجه خواهیم بود.
بهعلاوه، در اکثر مواقع هم ما با موقعیتهایی روبرو هستیم که کمبود آن منابع محدود، ما را در انجام فعالیتهای آتیمان هم محدود میکند؛ درست مانند از دست دادن بخش بزرگی از حسابتان بر روی یک معاملهی بد که باعث میشود مبلغ بسیار کمتری برای معاملات بعدی در حسابتان بماند؛ یا زمانی که مدیریت ریسک معاملات روی یک سهم به دلیل بازگشایی و تعدیل منفی شدید، ضرر زیادی را تجربه میکنیم (خصوصاً که پرتفوی متنوعی هم نداشته باشیم)
ارتباط این مطلب با معاملهگری، در موقعیتهایی است که شما نمیتوانید از دست بدهید. شاید شما در میانهی یکروند قرار دارید یا در مورد یک معامله، احساس بسیار خوبی دارید، هر چه که هست، باید بدانید که معاملهگران با دنیایی از امید و البته برنامهریزی و تأمل بسیار کمی وارد یک موقعیت میشوند. نتیجه آنکه وقتی آن موقعیت، طبق مرادشان پیش نمیرود، صبر میکنند (از آن معامله خارج نمیشوند) یا بدتر از آن، با این تفکر که بازار اشتباه کرده است و اوضاع به روال درستش بر خواهد گشت، اقدام به دو برابر کردن خرید یا فروششان میکنند. (همان روش مخوف مارتینگل که برخی اساتید! به عنوان جام مقدس تدریس میکنند…)
یک اشتباه، آخرین اشتباه
دلیل اینکه بسیاری از معاملهگران قربانی این اشتباه میشوند این است که آنها در موقعیتهای زیان ده بیشازحد باقی میمانند اما زودتر از موعد، از معاملات سوددهشان خروج میزنند. وقتی معاملهای خلاف پیشبینی تریدر ادامه پیدا میکند، یک درگیری ذهنی ایجاد میکند که باعث میشود تریدر حد ضررش را حذف کند یا به امید برگشت شرایط، آن را پایینتر میآورد و درنهایت در آن معامله باقی میماند.
خطر اصلی این اشتباه فَجیع، از مرکب شدن ضرر نشاءت میگیرد. وقتیکه بخشی از سرمایهتان را در معاملهای از دست میدهید، با توجه به اینکه مبلغ کمتری در اختیاردارید، مجبورید سود بیشتری به دست آورید تا آن ضرر را هم جبران کنید. و اگر با اصرار بر اینکه تصمیمتان درست بوده است، ضررهای بیشتر و بیشتری بپذیرید، با سرعت بسیار بیشتری منجر به غرق شدن خودتان خواهید شد.
بهعنوانمثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، میبایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطهی سربهسرتان برگردید.
بنابراین، اگر صرفاً به این دلیل که نمیخواهید از یک معامله خارج شوید و اشتباه خود را بپذیرید، خودتان را مجبور به قبول ضررهای بیشتر و بیشتر میکنید، از چاله به چاه خواهید افتاد. در جدول پایین، خواهید دید که بعد از هر ضرر، برای برگشتن به نقطهی سربهسر چقدر باید سود کنید.
اصول مدیریت ریسک در بازار سرمایه + انواع آن
ریسک ؛ کلمهای است که ممکن است شما را به یاد خطر و چالش بیاندازد. به همین دلیل، افراد ترجیح میدهند از ریسک کردن دوری کنند و از کارهایی که دارای ریسک بالایی است پرهیز نمایند. اما اینکه افراد فکر میکنند ریسک به معنی خطر است، کاملا اشتباه است. زیرا، زمانی که بحث مدیریت ریسک را در نظر بگیریم دیگر نمیتوان ریسک را معادل خطر دانست. بنابراین میتوان گفت، در ذات هر فعالیتی ریسک وجود دارد و زندگی روزمره همه افراد دارای ریسک بوده، اما این نکته را فراموش نکنید که با استفاده از مدیریت ریسک میتوانید از این خطر و چالش در امان باشید و در معرض آن قرار گرفتن را به حداقل برسانید. در این مقاله به مدیریت ریسک در بازارهای مالی پرداختهایم تا بتوانید زمانی که در معرض این ریسک قرار گرفتهاید، بتوانید ریسک موجود در سرمایهگذاری خود را مدیریت کنید. پس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از مهمترین اصول در بازار بورس و سرمایهگذاری است. هر چقدر هم که سرمایه داشته باشید برای اینکه بتوانید در بازار بمانید و فعالیت کنید باید بتوانید به طرز صحیح از مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه استفاده کنید.
* در صورت تمایل میتوانید مقاله اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی را مطالعه نمایید.
شما به عنوان یک کاربر وقتی یک معامله انجام میدهید ممکن است 4 حالت به وجود بیاید؛
- سود خیلی بزرگ ⇐ 10 تا 60 درصد
- سود کم ⇐ 10 تا 15 درصد
- ضرر کوچک ⇐ 10 تا 20 درصد
- ضرر بزرگ ⇐ 40 تا 50 درصد
اگر بتوانید جلوی حالت چهارم را بگیرید؛ میتوانید در بورس خیلی موفق باشید.
هدف مدیریت ریسک دقیقاً حذف ضررهای مالی بزرگ است.
فرآیند مدیریت ریسک
فرض کنید بر اساس تحلیلی که انجام میدهید خرید انجام دادهاید؛ اما قبل از اینکه خرید کنید حتما باید حد ضرر را مشخص و مبلغ خرید را محاسبه کنید.
* ضریب ریسک: انتخاب یک عدد بین 1 تا 2
* کل سرمایه: کل پولی که در بورس سرمایهگذاری میکنید.
* درصد حد ضرر: درصدی که برای جلوگیری از ضرر بیش از حد برای خود تعیین کردهاید.
در خصوص ضریب ریسک باید گفت؛ اگر آدم محتاطی هستید و تمایل دارید کمتر ریسک کنید 1 را انتخاب کنید؛ اما اگر آدم ریسک پذیری هستید میتوانید عدد 2 را انتخاب کنید. همچنین، میتوانید هر عددی بین 1 تا 2 را نیز انتخاب کنید؛ مثلا 1/5. عددی که انتخاب میکنید هر چقدر به 1 نزدیکتر باشد، ریسک کمتر؛ و هر چقدر به 2 نزدیکتر باشد، ریسک بیشتر میشود.
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه میگوید:
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد. حال این اصل را تبدیل به یک فرمول میکنیم؛
* نکته: ضریب ریسکی که انتخاب کردهاید باید در همه معاملات همان باشد و با همان ضریب کار کنید.
* با حد ضرر 10 درصد، اجازه دارید 10 میلیون خرید انجام دهید.
* با حد ضرر 20 درصد، اجازه دارید 5 میلیون خرید انجام دهید.
و اما یک فرمول سادهتر برای حداکثر مبلغ خرید؛
* بهتر است حد ضرر خود را 10 یا 20 درصد انتخاب کنید؛ زیرا، این حد ضرر یک عدد معقول، منطقی و یک رنج نرمال است تا بتوانید ریسک را بهتر مدیریت کنید.
انواع حد ضرر
- تعیین حد ضرر بر حسب دامنه نوسانات بازار
- استفاده گسترده در اکسپرتهای خودکار
- تناسب با فازهای مختلف بازار
- نقطه ضعف، کارکرد ضعیف به هنگام انتشار اخبار و گزارشهای مهم
انواع ریسک در بازارهای سرمایه
در اینجا، انواع ریسکهایی که یک سرمایهگذار در خرید سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس با آنها مواجه میشود را معرفی و توضیح خواهیم داد؛
ریسک در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم میشود؛
- ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
- ریسک غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک
ریسک قابل اجتناب مدیریت ریسک معاملات یا غیر سیستماتیک
ریسکی که میتوانیم با استفاده از برخی روشها از آن اجتناب کنیم؛ ریسک های قابل اجتناب میگویند. این ریسک ها اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند.
نمونه هایی از ریسک قابل اجتناب
- مدیریت ضعیف شرکت
- درست عمل نکردن سهامداران شرکت
- عدم موفقیت در رقابت با سایر رقبا
- قدیمی شدن محصولات تولیدی شرکت
- و .
که هر کدام از این نمونهها باعث میشود، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش پیدا کند.این ریسک ها منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط میشود. با توجه به اینکه این نوع ریسک را میتوانیم با به کارگیری برخی روشهای محاسبه به حداقل ممکن برسانیم، از آن به عنوان ریسک قابل اجتناب یاد میشود.
ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک
کنترل این نوع ریسک در اختیار سرمایهگذار نیست. به این گروه مدیریت ریسک معاملات از ریسک ها، ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک میگویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و . مواردی هستند که کنترل آنها از اختیار شرکت خارج میکند.
برای مثال؛ تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم میتواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد-سود و میزان سودآوری شرکتها تاثیر بگذارد و طبیعتاً ارزش سهام آنها را تحت تاثیر قرار دهد. اینگونه ریسک ها را ریسک های سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب میگویند، زیرا کنترل آنها از اختیار سرمایهگذار خارج است.
و اما چگونه میتوانیم ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟
به این ضربالمثل دقت کنید؛
همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید، اگر از شما بپرسند منطق این ضربالمثل چیست؟ همه شما میگویید که ریسک آن کاهش پیدا میکند. چون اگر یکی از سبدهای تخممرغ به زمین بیافتد و تخممرغهای آن بشکند سبدها و تخممرغهای دیگر همچنان سالم میمانند. در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام تئوری سبد وجود دارد که بر پایه همین ضربالمثل تشکیل شده است. بر اساس این تئوری، سرمایهگذار میتواند با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری خود و انتخاب داراییهای بسیار متنوع به جای چند دارایی محدود ریسک های قابل اجتناب را در سرمایهگذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هر اندازه سبد سرمایهگذاری متنوعتر باشد؛ ریسک سرمایهگذاری هم کمتر میشود. بر پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند؛ به جای اینکه فرد یک یا چند سهم از شرکتهای محدودی را خریداری کند، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری نماید و حتی در سبد سرمایهگذاری خودش اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و دیگر موارد را هم داشته باشد. مجدداً این نکته را یادآوری کنیم که، با متنوعسازی سبد سرمایهگذاری تنها میتوانید حذف ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک را به حداقل برسانید و حذف ریسک های غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک از کنترل یا اختیار سرمایهگذار خارج است. البته، با حذف یا کاهش ریسک های قابل اجتناب عملاً بخش عمدهای از ریسک هایی که سرمایهگذار با آنها مواجه است، کاهش پیدا میکند.
مدیریت ریسک در بازارهای مالی
یکی از مهمترین مواردی که یک سرمایهگذار نیاز دارد در طول معاملات به آن دقت زیادی کند، مدیریت ریسک میباشد. این مورد یکی از مهمترین موارد در تصمیمگیریهای معاملاتی میباشد. مانند پدال گاز در ماشین است که استفاده نابجا از آن میتواند باعث از بین رفتن قسمت یا تمامی سرمایه شود. مدیریت، میزان ریسک یا درگیر کردن درصدی از حساب در یک معامله است که با شناخت از استراتژی و میزان تاییدات انجام میشود.
به عنوان مثال؛ شما همیشه نمیتوانید با سرعت 100 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید، ممکن است در یک کوچه با 10 کیلومتر، در یک جاده لغزنده 15 کیلومتر و در یک اتوبان اگر شرایط مساعد باشد میتوانید با 100 یا 120 کیلومتر اقدام به رانندگی کنید. پس اینکه شما چه جایی پدال گاز را فشار بیشتری دهید تا بتوانید سریعتر به مقصد برسید به مدیریت ریسک شما با توجه به خیابان، اتوبان و یا لغزندگی جاده و سایر عوامل در آن بستگی دارد.
در بازارهای مالی نیز به همین گونه است.
به عنوان مثال؛ شما میتوانید نسبت به شرایط بازار و انتخاب ضریب ریسک خود یک معامله خوب و پر سود انجام دهید. همه اینها بستگی به صبر در معاملات با استراتژیهای کارآمد و تاییدات بالاتر، شرایط بازار و بازدهی آن و البته نوع مدیریت ریسک شما دارد. افرادی که عادت دارند، صبر کنند تا معاملات با شرایط خوب و تاییدات خوب به وجود بیاید؛ معاملات کمتر ولی سوددهتری انجام داده و قاعدتاً نتایج بهتری را خواهند دید و راحتتر معاملات خود را انجام میدهند.
هیچ چیز برای سرمایه گذار نباید مهمتر از توانایی خوابیدن آسوده در شب باشد.
نتیجه بحث
احتمال انحراف بازده واقعی سرمایهگذاری از بازده پیشبینی شده آن، ریسک گفته میشود. ریسک همچنین، شامل احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از اصل سرمایهگذاری نیز میشود. برای سنجش ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین معیارهای این سنجش، انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
مدیریت ریسک ؛ جلوگیری از ضررهای بزرگ، انتخاب حد ضرر برای خریدهای خود، به دست آوردن حداکثر مبلغ خرید در هر معامله از طریق فرمول گفته شده میباشد. سرمایهگذاران همیشه باید در ذهن داشته باشند که مهمترین معیار این نیست که چقدر بازدهی به دست آوردهاند بلکه بازدهی در مقابل ریسک متحمل شده مهم است.
سوالات متداول
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه چیست ؟
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد.
مدیریت ریسک
در بازار مالی هیچوقت تمام معاملات، با سود بسته نمیشود . با تجربه ترین معامله گران نیز ، معاملات خود را با ضرر می بندند .
سود و ضرر دو قسمت جدانشدنی بازار است ، که در کنار هم باعث رشد و پیشرفت شما می شود.(با رعایت مدیریت ریسک)
اما مسیر موفقیت که یک معامله گر مبتدی را در مسیر حرفه ای شدن قرار میدهد ، نکته های ریز در رابطه با ستاپ معاملاتی ، میزان WinRate ستاپ ، مدیریت مالی و مدیریت ریسک است .
سپس با مشخص کردن میزان winrate نوع ستاپ معاملاتی که انتخاب می کنید ، مشخص کنید چه میزان ریسک نسبت به کل حساب خود در آن معامله باید داشته باشید .
جدا از میزان winrate ، با توجه به تایم معاملاتی که انتخاب میکنید ، باید میزان ریسک معامله خود را تنظیم کنید .
این اصل در معامله گری بسیار مهم است .
به صورتی که بسیاری از معامله گران با تجربه ، اصل مدیریت مالی و مدیریت ریسک را نیاز بقا در بازار میدانند .
ولی کمتر جایی از این اصل به درستی صحبت می شود و یا آموزش داده می شود . معمولا این اصل با تجربه و ضرر در طول بازار یاد گرفته می شود .
در این مقاله و با این آموزش می توانید بدون ضرر کردن ، از ابتدا سابقه کاری خود با ریسک ثابت معامله کنید .
** دانلود فایل اکسل مدیریت ریسک **
نحوه محاسبه ریسک ثابت
در بازار فارکس این کار به وسیله یک ماشین حساب دقیق حساب میشود .
همچنین میزان لورج در فارکس معمولا ثابت است و از داخل بروکر تنظیم می شود .
به طوری که چه فاصله استاپ تا نقطه ورود شما 10 پیپ باشد چه 50 پیپ ، شما دقیقا در نظر میگیرد که چه درصدی از کل حساب خود را ریسک کنید .
بعد از این محاسبه توسط ماشین حساب مخصوص ، میزان حجم مورد نظر را درگیر معامله می کنید .
در فارکس ، معمولا میزان لورج ثابت است و معامله گران با توجه به ستاپ معاملاتی و winrate معامله خود ، میزان ریسک را در نظر می گیرند .
اما در بازار کریپتو کارنسی ، لورج معاملات فیوچر متفاوت است . همین امر باعث میشود بسیار از معامله گران مبتدی نتوانند با ریسک ثابت تمام معاملات خود را دقیق حساب کنند .
اهرم تغییر لورج در جلو چشم معامله گران قرار دارد و همبن امر ، باعث میشود معامله گران برای تغییر میزان لورج ، نتوانند احساسات خود را کنترل کنند .
همچنین در کنار معاملات فیوچر ، از معاملات اسپات نیز استفاده میکنند که این امر باعث میشود نحوه تفاوت محاسبه حجم درگیر با لورج و حالت اسپات را دقیق حساب نکنند .
اما یک معامله گر دقیقا باید بداند که با توجه به ستاپ معاملاتی ، دقیقا چه میزان ریسک در معامله خود داشته باشد . چه استاپ این معامله در فاصله یک درصدی باشد چه 5 درصدی و یا حتی متفاوت تر .
این امر ، در نهایت منجربه این می شود که با کسب سودهای متوالی ولی با یک اشتباه در یک معامله که منجربه ضرر شود ، از حد مورد انتظار ، ضرر بیشتری اتفاق بیافتد .
خطر لیکوئید شدن
لیکوئید شدن یا call margin ، کلمه بسیار ترسناکی است .
بسیار از معامله گران در مسیر معاملات خود ، لیکوئید شدن را تجربه می کنند .
دسته دیگر از ترس لیکوئید شدن وارد معاملات فیوچر نمیشوند ، یا معاملات short نمیگیرند . و یا فقط در بازارهای صعودی در بازار هستند و معاملات اسپات انجام می دهند .
اما اگر شما بتوانید مفهوم لورج و ریسک ثابت را درک کنید ، دیگر در معاملات خود خطر لیکوئید شدن را نخواهید داشت .
این آموزش در آکادمی سرمایه دیجیتال در تمامی دوره ها داده می شود تا معامله گران بتوانند با خیال راحت و طبق اصول وارد معامله شوند .
اگر شما با ریسک ثابت مثلا 1 درصد وارد معامله شوید ، و در معامله فیوچر خود استاپ را ست کنید ، هیچ وقت لیکوئید نمی شوید .
در این حالت با خیال راحت و در هر شرایط بازار میتوانید معامله انجام دهید و کسب سود کنید .
میزان ریسک شما به میزان winrate ستاپ معاملاتی ، تایمی که در آن معامله میکنید ، میزان ریسک پذیری شما دارد .
اما نباید تحت هیچ شرایطی از یک مقدار معقول بیشتر شود.
دیدگاه خود را به ما بگویید لغو پاسخ
تیم سرمایه دیجیتال در سال ۹۷ به طور رسمی شروع به فعالیت گسترده در حوزه تحلیل بازار های مالی ، آموزش تحلیل تکنیکال ، آموزش ترید و سرمایه گذاری ، آموزش های رایگان در حوزه رمز ارزها می کند .
دیدگاه شما