در هر دو حالت از این معامله سود می برید اما با قیمت خرید ۲۰۰ تومان ۱۰۰ درصد سود می برید و با قیمت خرید ۲۷۰ تومان کمتر از ۵۰ درصد!
اجزای اصلی استراتژی معاملاتی/ بخش اول
تعیین نقطه ورود : برای تدوین استراتژی معاملاتی یک سری قوانین ثابت وجود دارد که فرقی نمی کند معامله گر وارن بافت باشد یا آقای احمدی در ایران٬ همه معامله گران باید این اجزا را در استراتژی معاملاتی شان جا بدهند.
در این مطلب و مطالب بعد قصد داریم اجزای اصلی تشکیل دهنده یک سیستم معاملاتی را برایتان تشریح کنیم. در بخش اول با تعیین نقطه ورود آشنا می شوید.
بهتر است برای درک بهتر مبحث “نقطه ورود ” ابتدا استراتژی معاملاتی چیست؟ را بخوانید
تعیین نقطه ورود
فرض کنید سهمی را تحلیل کرده اید و به نظرتان برای خرید مناسب است. حالا آن را در چه قیمتی خرید میکنید؟ آیا روزی که تصمیم به خرید گرفتید٬ در هر قیمتی که بود می خرید؟ صبر می کنید به سطح حمایتی برسد سپس می خرید؟ یا بر اساس اندیکاتور ها می خرید؟ سیستم معاملاتی تان برای خرید و تعیین نقطه ورود چیست؟
در نهایت باید برای قیمت خرید سهم برنامه داشته باشید. هرچقدر هم که سهم ارزنده باشد شما برای ورود به سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تان قیمت مناسب را بررسی کنید و سپس وارد سهم شوید.
با توجه به اینکه تکنیکالی هستید یا بنیادی تعیین نقطه ورود برایتان متفاوت است.
برای مثال تحلیل گر تکنیکالی که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند را در نظر بگیرید. این تحلیل گر زمانی که قیمت سهم به کف کانال که همان سطح حمایتی سهم نیز محسوب می شود یرخورد کند سهم را میخرد. (البته این مثال ساده صرفا برای آشنایی با استراتژی معامله با کانال نقطه ورود است و نباید معیار خرید و فروش قرار بگیرد.)
برای درک بهت موضوع تصویر زیر را در نظر بگیرید:
نقاطی که با فلش های سیاه رنگ مشخص شده اند برای معامله گری که کف کانال را نقطه ورود خود تعیین میکند فرصت خرید محسوب می شود.این مثال ساده فقط برای آشنایی با مفهوم آموزشی مورد بحث بود. معامله گران بر اساس سیستم معاملاتی شان روش های مختلفی را برای تعیین نقطه ورود انتخاب میکنند.
اگر تکنیکالی هستید ٬ ترجیحا بهتر است برای تعیین نقطه ورود از اندیکاتور های اصلاحی مانند استوک استیک استفاده نکنید. با توجه به اینکه این اندیکاتورها مدام در حال اصلاح خود هستند ممکن است نقطه ورود خوبی را نشان ندهند.
می توانید از سطوح حمایت٬ تراز های فیبو ناتچی٬ شکسته شدن مقاومت و یا موج شماری الیوت و … برای ورود به سهم استفاده کنید. سعی کنید ابزارتان را همواره مورد آزمون قرار دهید تا به سیستم معاملاتی بهینه ای دست پیدا کنید.
سفارش خرید و فروش
پیشنهاد می دهیم برا درک بهتر اهمیت “نقطه ورود ” مبحث “میانگین کم کردن برای سهمی که در ضرر هستیم” را بخوانید
اهمیت تعیین نقطه ورود مناسب
تعیین یک نقطه ورود مناسب به سهم می تواند در سود آوری معاملات شما بسیار اثر بخش باشد. برای مثال سهم X را در نظر بگیرید که بعد از تحلیل به این نتیجه می رسید سهم بسیار ارزنده است و تصمیم به خرید می گیرید. فرض کنید قیمت سهم در حال حاضر ۲۷۰ تومان است. شما سهم را میخرید و چند روز بعد تا ۲۰۰ تومان کاهش پیدا میکند و بعد از چند مدت قیمت سهم دوباره رشد میکند و به ۴۰۰ تومان می رسد.
در هر دو حالت از این معامله سود می برید اما با قیمت خرید ۲۰۰ تومان ۱۰۰ درصد سود می برید و با قیمت خرید ۲۷۰ تومان کمتر از ۵۰ درصد!
به همین دلیل تدوین نقطه ورود مناسب برای معامله گر (مخصوصا معامله گر تکنیکالی که بازه زمانی کوتاه تری سهم را نگه میدارد.) از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
کانالیزه کردن نمودار
کانالیزه کردن نمودار یکی از پرکاربردترین و در عین حال ابتداییترین کارهایی است که توسط تحلیلگران تکنیکال انجام میشود. اگر با کانالیزه کردن آشنا نیستید حتما در دروه آموزش پرایس اکشن شرکت کنید.
کانالهای قیمتی زمانی شکل میگیرند که قیمت سهم به دلیل کشمکش بین نیروهای عرضه و تقاضا بین دو خط موازی با یکدیگر در حرکت باشند در این حالتها میتوان با رسم کانال از آنها در تحلیلهای خود استفاده برد.
تحلیلگران تکنیکال همیشه بهدنبال الگوها، تعیین روند و خطوط حمایت و مقاومت در چارتهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها بتوانند آینده سهمها را پیشبینی کرده و بر مبنای آن اقدام به معامله کنند.
یکی از استفادههایی که از این کانالهای قیمتی صورت میگیرد تعیین نقاط شکست و مشخص کردن نقاط ورود و خروج به سهم میباشد.
ترسیم کانالهای قیمتی
کانالهای قیمتی به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشوند ولی نحوه رسم آنها با یکدیگر تفاوتی ندارد.
برای رسم این کانالها ما به دو خط تقریبا موازی نیاز داریم. یک خط همان خط روند ما میباشد که برای رسم آن نیاز به حداقل دو نقطه داریم ولی برای رسم خط موازی با خط روند تنها وجود یک نقطه به شرح زیر کافی است.
هر چه تعداد برخورد قیمت با این خطوط بیشتر شود اعتبار خط و در نتیجه اعتبار کانال افزایش پیدا میکند. برای رسم کانالهای موازی در ایزیچارت ابزار رسمی به همین نام وجود دارد که میتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
خط روند چیست؟
کانال واقعی
زمانی که قیمت در محدوده دو خط موازی به گونه ای نوسان کند که دو تماس در بالای نمودار و دو تماس در پایین نمودار داشته باشیم میتوان گفت که کانال واقعی تشکیل شده است.
در این کانال می توانیم در محدوده کف کانال خریدار سهم و در محدوده سقف کانال فروشنده سهم باشیم.
ساختار کانالیزه صعودی
در ساختار کانالیزه صعودی استراتژی باید خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال باشد. پس از رسم خط روند، نقطهای که در آن بازه نشاندهنده بیشترین قیمت است را در نظر گرفته و خطی موازی خط روند رسم کرده که آن نقطه را نیز در بر بگیرد.
اما باید توجه داشت که چون روند صعودی است امکان بالا رفتن قیمت در بازه میان مدت نیز وجود دارد پس بهتر است حجم های فروش در این محدوده بالا نباشد.
نمودار زیر مربوط به کانال صعودی است.
ساختار کانالیزه نزولی
در ساختار کانالیزه نزولی بهترین استراتژی فروش در سقف کانال می باشد. البته در بازار سرمایه ایران فعلا امکان موقعیت فروش با قصد کسب سود وجود ندارد ولی در سایر بازارهای مالی که دو طرفه هست میتوان اینگونه معاملات را انجام داد.
ا برای رسم آنها ابتدا باید خط روند را رسم کرده و سپس پایینترین نقطه در آن بازه را در نظر گرفته تا خط کانال را رسم کنیم.
در ساختار کانالیزه نزولی بهتر است با احتیاط فراوان به خرید اقدام کنیم هر چند توجیهی برای این کار نیز وجود ندارد.
نمودار زیر مربوط به کانال نزولی است.
ساختار کانالیزه خنثی
در ساختار کانالیزه خنثی بهترین استرانژی برای معامله خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال می باشد تا زمانی که نمودار پرقدرت کانال خود را رو به بالا بشکند که پس از آن میتوان به موقعیت معاملاتی جدید در بازار فکر کرد.
در یک کانال خنثی قیمت بین دو خط افقی موازی در نوسان است و استراتژی خرید در کف و فروش در سقف میتواند ایده خوبی باشد تا زمانیکه قیمت، کانال را در یکی از دو طرف شکسته و از حالت خنثی به حالت صعودی و یا نزولی تبدیل شود.
نمودار زیر مربوط به کانال خنثی است.
نکات مربوط به انواع کانالها
در تمامی سه مدل کانال ذکر شده، خط پایین کانال حکم یک حمایت و خط بالایی آن نقش یک مقاومت را برای قیمت بازی میکند.
هیچ کانال یا روندی قرار نیست برای همیشه ادامه داشته باشد و سرانجام در یکی از برخوردهای قیمت با کف یا سقف کانال آن ها شکسته میشوند و قیمت از کانال خارج میگردد.
در هنگام شکست این خطوط ما انتظار حرکت قیمت در مسیر شکست را از سهم داریم پس شکست این کانالها هم میتواند یک استراتژی معاملاتی برای ما باشد و در هنگام شکست با توجه به اینکه خط حمایت شکسته شده یا خط مقاومت در موقعیت معاملاتی صحیح قرار بگیریم.
در یک کانال یکی از حرکتهایی که نشاندهنده شکست آن است عدم نوسان کامل قیمت میباشد، به این معنا که قیمت در نوسانهای خود به صورت کامل به سمت یکی از خطهای کانال حرکت نمیکند و در میانه راه باز میگردد.
این حرکت زنگ هشداری برای شکست خط مقابل خطی میباشد که قیمت در نوسانهای خود آن را لمس نمیکند.
در هنگام شکست کانال انتظار میرود کانال در جهت شکست به اندازه پهنای آن حرکت کند. به شکل زیر توجه کنید:
استفاده از کانالهای قیمتی در کنار سادگی و کارایی، مانند سایر تحلیلها نتیجه قطعی نمیدهند. به این دلیل که در حرکت یک قیمت عوامل متعددی تاثیرگذار هستند.
پس استفاده از چند الگو و یا اندیکاتور همیشه بهتر از استفاده از یک الگو میباشد و ریسک معاملات ما را کاهش و در نتیجه میانگین سودآوری معاملات را بهبود میبخشد.
آموزش نحوه ترسیم یک کانال در پلتفرم تریدینگ ویو
پلتفرم تریدینگ ویو یکی از پلتفرمهای معروف برای مشاهده و تحلیل نمودارهای قیمتی است که تمامی ابزار تحلیل تکنیکال را در خود جای داده است.
برای مشاهده نمودار قیمت سهام بورس ایران میتوانید به سایت رهاورد مراجعه کنید. شما در نرم افزارهای استراتژی معامله با کانال مختلف، کانالها را صرفا با دو خط موازی میتوانید ترسیم کنید و اینکار بسیار راحت است.
اما ابزاری در تریدینگ ویو است که به کمک آن به راحتی میتوانید کانالها را بر روی چارت قیمت رسم کنید. برای این منظور به منوی ابزار سمت چپ مراجعه کنید و گزینه Parallel Channel را انتخاب کنید.
سپس نشانگر موس را در نقطه اول (پیوت ۱) بگذارید و کلیک کنید و آن را از نقطه دوم امتداد دهید و دوباره کلیک کنید و سپس به سمت بالا بکشید تا کانال باز شود. با کمی دستکاری خطوط کانال، میتوانید به راحتی آن را روی نمودار فیکس کنید.پ
نکات مهم زیر را در مورد ترسیم کانالهای روند به خاطر بسپارید:
- هنگام ترسیم یک کانال روند ، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
- به طور کلی ، کف کانال روند “منطقه خرید” و سقف کانال روند “منطقه فروش” در نظر گرفته می شود.
- همچون ترسیم خطوط روند ، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید، نخورانید!
- اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند این یک کانال ایده آل نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
- وقتی چنین اتفاقی می افتد ، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست بلکه یک مثلث است.
- با وجود این ، لازم نیست کانال های روند کاملاً موازی باشند. همانطور که ۱۰۰٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.
- یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی دقیقآ مشابه تعاریف کتابی می گردند!
- آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست می دهند و چشم خود را بر روی سایر نشانه های مهم می بندند.
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
سوالی که در رسم کانال در تحلیل تکنیکال پیش میآید این است که به چند نقطه برای انجام این کار نیازمندیم. زمانی که میخواهیم کانالی معتبر ترسیم کنیم، به پنج نقطه نیاز داریم. به این ترتیب میتوانیم استراتژیهای مختلفی را بر اساس کانال ترسیمی پیاده کنیم.
ا لبته بهتر است به این مطلب هم اشاره کنیم که برخی معتقدند با در دست داشتن چهار نقطه نیز میتوان کانال را ترسیم کرد. اما نکته اینجاست که هر چه تعداد نقاط بیشتر باشد، به اعتبار کانال ترسیمی نیز افزوده خواهد شد.
به عنوان یک نکته دیگر باید به این مسئله هم اشاره کرد که کانالهایی که شیب کمتری دارند معتبرتر از سایر کانالها هستند. همچنین به طور کلی هرچه سهم در مدت طولانیتری در کانال حرکت کند، این امر خبر از معتبرتر بودن کانال میدهد. در نتیجه میتوان تثبیت روند سهم را از این مسئله برداشت کرد.
روند کانال قیمت به چه صورتی تشخیص داده میشود؟
آنچه که نشاندهنده صعودی یا نزولی بودن روند کانال است، شیب نمودار قیمت است. زمانی که کانال قیمت صعودی است این امر نشاندهنده وجود خط روندی با شیب مثبت و روبه بالاست. این مسئله نشان میدهد که روند قیمت به گونهای است که شاهد افزایش قیمت در سهام هستیم.
اما زمانی که قیمت سهام روند نزولی را تجربه میکند، کانال نزولی خواهد بود. یعنی نمودار سهم با هر تغییر با افت قیمت مواجه میشود و از میزان ارزش دارایی کاسته میشود.
با این تفاسیر میتوان دریافت که فایده استفاده از کانال در تحلیل تکنیکال چیست. خطوط حمایت و مقاومت که محدوده کانال را مشخص میکنند، میتوانند سیگنالهایی صادر کنند.
به این ترتیب معاملهگر میتواند از این سیگنالها استفاده کند و سرمایهگذاریهای سودآوری را بر این اساس انجام دهد. معاملهگران علاوه بر توجه به شکست کانال، میتوانند داخل کانال نیز به معامله بپردازند.
با خروج سهم از کانال چه اتفاقی میافتد؟
در چنین شرایطی دو حالت پدید میآید. سهم یا سقف کانال را میشکند یا کف آن را. اگر نمودار از سمت بالای کانال خارج شود، نشاندهنده حرکت صعودی است. به این ترتیب هدف قیمتی به اندازه عرض کانال خواهد بود.
اما زمانی که نمودار قیمت از کف کانال خارج شود، مشخص است که هدف قیمت به سمت پایین حرکت خواهد کرد. میزان آن مجددا به اندازه عرض کانال خواهد بود.
درک مفهوم کانال قیمت در تحلیل تکنیکال کانالیزه
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال با وجود دو نیروی عرضه و تقاضا شکل میگیرد. میزان عرضه و تقاضاست که میتواند موجب ایجاد روند نزولی، صعودی یا خنثی شود. این دو نیرو میتوانند کانال را در بلندمدت تشکیل دهند. زمانی که عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد، کانال نزولی خواهد بود.
اما اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، کانال یک روند صعودی را طی میکند. کانالها در بازههای زمانی متفاوتی پدید میآیند. کانال قیمت میتواند در اوراق بهاداری نظیر معاملات آتی، صندوق سرمایهگذاری، صندوق قابل معامله و سایر موارد نیز ایجاد شود.
تکنیکالیستها از الگوهای نموداری بسیار استقبال میکنند. آنها از این الگوها بهره میبرند تا بتوانند در معاملات تصمیمگیری بهتری انجام دهند.
زمانی که پرایس اکشن در یک سهام، چند کف و سقف ایجاد کند که بتوان یک الگوی مشخص را به این روش تشخیص داد، با ترسیم این سقفها و کفها، کانال قیمت ایجاد میشود.
کاربردهای کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
شکسته شدن یکی از دو خط اصلی کانال، نشانه تغییرات مهم در سهام است.
خط روند اصلی در کانالهای صعودی خط کف کانال و در کانالهای نزولی، خط سقف کانال است. اگر کانال صعودی در جهت نزولی استراتژی معامله با کانال شکسته شود، مفهوم آن ادامه روند قیمت در جهت مخالف کانال (یعنی نزولی) است. کانالیزه
به این ترتیب برخی از معاملهگران پس از برخورد نمودار قیمت با سقف کانال صعودی، اقدام به فروش میکنند. البته این احتمال نیز وجود دارد که کانال همسو با روند فعلی خود نیز شکسته شود و با شتاب بیشتر به روند کنونیاش ادامه دهد.
یکی دیگر از کاربردهای کانال این است که میتوان بر اساس آن به ضعیف استراتژی معامله با کانال بودن روند پی برد. گاهی نمیتوان کانال را به وسیله نقطههایی که در سهم وجود دارد، ترسیم کرد . به این ترتیب این مسئله اخطاری است که خبر از ضعف روند میدهد.
تحلیل کانال قیمت کانالیزه
سرمایهگذاران معمولا بیشتر سود خود را از سهامی دریافت میکنند که مسیر قیمتی مشخصی را در کانال دنبال میکند. در روندهای صعودی با تشخیص موقعیت خرید صحیح میتوان به سودهای فراوانی دسترسی پیدا کرد.
زمانی که کانال قیمت ترسیم میشود، سرمایهگذار چنین انتظار دارد که سهام با نزدیک شدن به محدوده پایین کانال، مجددا روندی صعودی را تجربه کند. چنین مسئلهای به سرمایهگذار کمک میکند تا سهام را در قیمت پایین خریداری و از این مسئله کسب سود کند.
در یک کانال صعودی، سرمایهگذاری که پیشبینی میکند سقف کانال شکسته خواهد شد، اقداماتی را با توجه به این امر در نظر میگیرد. شکست سقف کانال موجب افزایش قیمت دارایی میشود. به این ترتیب سهامدار داراییهای خود را نگهداری میکند تا بتواند سود بیشتری کسب کند.
اما زمانی که سهام در محدوده کانال نوسان کند و نتواند سقف را بشکند، میتوان دارایی را فروخت. همچنین میتوان یک معامله شورت را هنگامی که قیمت در سقف کانال قرار دارد، انجام داد و به سود رسید.
منظور از شورت کردن آن است که معاملهگر دارایی را در قیمتی مناسب بفروشد؛ به آن امید که بتواند در آینده و با ریزش سهم، آن را در قیمتی پایینتر خریداری کند.
آیا از کانال قیمت نزولی هم میتوان سودآوری کرد؟
قطعا بله. هنر یک معاملهگر آن است که دقیقا در شرایطی سودآوری کند که باقی افراد از آن عاجزند. در یک کانال نزولی، معامهگر مترصد آن است که به محض رسیدن قیمت به محدوده سقف کانال، معامله را شورت کند. کانالیزه
چنانچه قیمت به پایین کانال برسد و کمتر شود، سهامدار میتواند با خرید مجدد همان سهم در قیمت پایینتر به سود برسد.
به علاوه سهامدار میتواند در یک کانال نزولی، با پیشبینی شکست کانال در جهت صعودی، سهامی را خریداری کند. سپس با رشد قیمت، آن را به فروش برساند و کسب سود کند. کانالیزه
برخی از معاملهگرانی که ریسکپذیرتر هستند، با استفاده از تحلیل تکنیکال در جهت مخالف روند حرکت میکنند. این امر بسیار خطرناک است و میتواند سهامدار را متضرر کند. طبیعی است که در صورت سودآوری، میزان سود نیز در این روش بسیار بالا خواهد بود. کانالیزه
۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها استراتژی معامله با کانال بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی استراتژی معامله با کانال باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
کانالیزه کردن نمودار
کانالیزه کردن نمودار یکی از پرکاربردترین و در عین حال ابتداییترین کارهایی است که توسط تحلیلگران تکنیکال انجام میشود. اگر با کانالیزه کردن آشنا نیستید حتما در دروه آموزش پرایس اکشن شرکت کنید.
کانالهای قیمتی زمانی شکل میگیرند که قیمت سهم به دلیل کشمکش بین نیروهای عرضه و تقاضا بین دو خط موازی با یکدیگر در حرکت باشند در این حالتها میتوان با رسم کانال از آنها در تحلیلهای خود استفاده برد.
تحلیلگران تکنیکال همیشه بهدنبال الگوها، تعیین روند و خطوط حمایت و مقاومت در چارتهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها بتوانند آینده سهمها را پیشبینی کرده و بر مبنای آن اقدام به معامله کنند.
یکی از استفادههایی که از این کانالهای قیمتی صورت میگیرد تعیین نقاط شکست و مشخص کردن نقاط ورود و خروج به سهم میباشد.
ترسیم کانالهای قیمتی
کانالهای قیمتی به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میشوند ولی نحوه رسم آنها با یکدیگر تفاوتی ندارد.
برای رسم این کانالها ما به دو خط تقریبا موازی نیاز داریم. یک خط همان خط روند ما میباشد که برای رسم آن نیاز به حداقل دو نقطه داریم ولی برای رسم خط موازی با خط روند تنها وجود یک نقطه به شرح زیر کافی است.
هر چه تعداد برخورد قیمت با این خطوط بیشتر شود اعتبار خط و در نتیجه اعتبار کانال افزایش پیدا میکند. برای رسم کانالهای موازی در ایزیچارت ابزار رسمی به همین نام وجود دارد که میتوانید به آن دسترسی داشته باشید.
خط روند چیست؟
کانال واقعی
زمانی که قیمت در محدوده دو خط موازی به گونه ای نوسان کند که دو تماس در بالای نمودار و دو تماس در پایین نمودار داشته باشیم میتوان گفت که کانال واقعی تشکیل شده است.
در این کانال می توانیم در محدوده کف کانال خریدار سهم و در محدوده سقف کانال فروشنده سهم باشیم.
ساختار کانالیزه صعودی
در ساختار کانالیزه صعودی استراتژی باید خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال باشد. پس از رسم خط روند، نقطهای که در آن بازه نشاندهنده بیشترین قیمت است را در نظر گرفته و خطی موازی خط روند رسم کرده که آن نقطه را نیز در بر بگیرد.
اما باید توجه داشت که چون روند صعودی است امکان بالا رفتن قیمت در بازه میان مدت نیز وجود دارد پس بهتر است حجم های فروش در این محدوده بالا نباشد.
نمودار زیر مربوط به کانال صعودی است.
ساختار کانالیزه نزولی
در ساختار کانالیزه نزولی بهترین استراتژی فروش در سقف کانال می باشد. البته در بازار سرمایه ایران فعلا امکان موقعیت فروش با قصد کسب سود وجود ندارد ولی در سایر بازارهای مالی که دو طرفه هست میتوان اینگونه معاملات را انجام داد.
ا برای رسم آنها ابتدا باید خط روند را رسم کرده و سپس پایینترین نقطه در آن بازه را در نظر گرفته تا خط کانال را رسم کنیم.
در ساختار کانالیزه نزولی بهتر است با احتیاط فراوان به خرید اقدام کنیم هر چند توجیهی برای این کار نیز وجود ندارد.
نمودار زیر مربوط به کانال نزولی است.
ساختار کانالیزه خنثی
در ساختار کانالیزه خنثی بهترین استرانژی برای معامله خرید در کف کانال و فروش در سقف کانال می باشد تا زمانی که نمودار پرقدرت کانال خود را رو به بالا بشکند که پس از آن میتوان به موقعیت معاملاتی جدید در بازار فکر کرد.
در یک کانال خنثی قیمت بین دو خط افقی موازی در نوسان است و استراتژی خرید در کف و فروش در سقف میتواند ایده خوبی باشد تا زمانیکه قیمت، کانال را در یکی از دو طرف شکسته و از حالت خنثی به حالت صعودی و یا نزولی تبدیل شود.
نمودار زیر مربوط به کانال خنثی است.
نکات مربوط به انواع کانالها
در تمامی سه مدل کانال ذکر شده، خط پایین کانال حکم یک حمایت و خط بالایی آن نقش یک مقاومت را برای قیمت بازی میکند.
هیچ کانال یا روندی قرار نیست برای همیشه ادامه داشته باشد و سرانجام در یکی از برخوردهای قیمت با کف یا سقف کانال آن ها شکسته میشوند و قیمت از کانال خارج میگردد.
در هنگام شکست این خطوط ما انتظار حرکت قیمت در مسیر شکست را از سهم داریم پس شکست این کانالها هم میتواند یک استراتژی معاملاتی برای ما باشد و در هنگام شکست با توجه به اینکه خط حمایت شکسته شده یا خط مقاومت در موقعیت معاملاتی صحیح قرار بگیریم.
در یک کانال یکی از حرکتهایی که نشاندهنده شکست آن است عدم نوسان کامل قیمت میباشد، به این معنا که قیمت در نوسانهای خود به صورت کامل به سمت یکی از خطهای کانال حرکت نمیکند و در میانه راه باز میگردد.
این حرکت زنگ هشداری برای شکست خط مقابل خطی میباشد که قیمت در نوسانهای خود آن را لمس نمیکند.
در هنگام شکست کانال انتظار میرود کانال در جهت شکست به اندازه پهنای آن حرکت کند. به شکل زیر توجه کنید:
استفاده از کانالهای قیمتی در کنار سادگی و کارایی، مانند سایر تحلیلها نتیجه قطعی نمیدهند. به این دلیل که در حرکت یک قیمت عوامل متعددی تاثیرگذار هستند.
پس استفاده از چند الگو و یا اندیکاتور همیشه بهتر از استفاده از یک الگو میباشد و ریسک معاملات ما را کاهش و در نتیجه میانگین سودآوری معاملات را بهبود میبخشد.
آموزش نحوه ترسیم یک کانال در پلتفرم تریدینگ ویو
پلتفرم تریدینگ ویو یکی از پلتفرمهای معروف برای مشاهده و تحلیل نمودارهای قیمتی است که تمامی ابزار تحلیل تکنیکال را در خود جای داده است.
برای مشاهده نمودار قیمت سهام بورس ایران میتوانید به سایت رهاورد مراجعه کنید. شما در نرم افزارهای مختلف، کانالها را صرفا با دو خط موازی میتوانید ترسیم کنید و اینکار بسیار راحت است.
اما ابزاری در تریدینگ ویو است که به کمک آن به راحتی میتوانید کانالها را بر روی چارت قیمت رسم کنید. برای این منظور به منوی ابزار سمت چپ مراجعه کنید و گزینه Parallel Channel را انتخاب کنید.
سپس نشانگر موس را در نقطه اول (پیوت ۱) بگذارید و کلیک کنید و آن را از نقطه دوم امتداد دهید و دوباره کلیک کنید و سپس به سمت بالا بکشید تا کانال باز شود. با کمی دستکاری خطوط کانال، میتوانید به راحتی آن را روی نمودار فیکس کنید.پ
نکات مهم زیر را در مورد ترسیم کانالهای روند به خاطر بسپارید:
- هنگام ترسیم یک کانال روند ، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
- به طور کلی ، کف کانال روند “منطقه خرید” و سقف کانال روند “منطقه فروش” در نظر گرفته می شود.
- همچون ترسیم خطوط روند ، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید، نخورانید!
- اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند این یک کانال ایده آل نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
- وقتی چنین اتفاقی می افتد ، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست بلکه یک مثلث است.
- با وجود این ، لازم نیست کانال های روند کاملاً موازی باشند. همانطور که ۱۰۰٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.
- یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی دقیقآ مشابه تعاریف کتابی می گردند!
- آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست می دهند و چشم خود را بر روی سایر نشانه های مهم می بندند.
اعتبار کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
سوالی که در رسم کانال در تحلیل تکنیکال پیش میآید این است که به چند نقطه برای انجام این کار نیازمندیم. زمانی که میخواهیم کانالی معتبر ترسیم کنیم، به پنج نقطه نیاز داریم. به این ترتیب میتوانیم استراتژیهای مختلفی را بر اساس کانال ترسیمی پیاده کنیم.
ا لبته بهتر است به این مطلب هم اشاره کنیم که برخی معتقدند با در دست داشتن چهار نقطه نیز میتوان کانال را ترسیم کرد. اما نکته اینجاست که هر چه تعداد نقاط بیشتر باشد، به اعتبار کانال ترسیمی نیز افزوده خواهد شد.
به عنوان یک نکته دیگر باید به این مسئله هم اشاره کرد که کانالهایی که شیب کمتری دارند معتبرتر از سایر کانالها هستند. همچنین به طور کلی هرچه سهم در مدت طولانیتری در کانال حرکت کند، این امر خبر از معتبرتر بودن کانال میدهد. در نتیجه میتوان تثبیت روند سهم را از این مسئله برداشت کرد.
روند کانال قیمت به چه صورتی تشخیص داده میشود؟
آنچه که نشاندهنده صعودی یا نزولی بودن روند کانال است، شیب نمودار قیمت است. زمانی که کانال قیمت صعودی است این امر نشاندهنده وجود خط روندی با شیب مثبت و روبه بالاست. این مسئله نشان میدهد که روند قیمت به گونهای است که شاهد افزایش قیمت در سهام هستیم.
اما زمانی که قیمت سهام روند نزولی را تجربه میکند، کانال نزولی خواهد بود. یعنی نمودار سهم با هر تغییر با افت قیمت مواجه میشود و از استراتژی معامله با کانال میزان ارزش دارایی کاسته میشود.
با این تفاسیر میتوان دریافت که فایده استفاده از کانال در تحلیل تکنیکال چیست. خطوط حمایت و مقاومت که محدوده کانال را مشخص میکنند، میتوانند سیگنالهایی صادر کنند.
به این ترتیب معاملهگر میتواند از این سیگنالها استفاده کند و سرمایهگذاریهای سودآوری را بر این اساس انجام دهد. معاملهگران علاوه بر توجه به شکست کانال، میتوانند داخل کانال نیز به معامله بپردازند.
با خروج سهم از کانال چه اتفاقی میافتد؟
در چنین شرایطی دو حالت پدید میآید. سهم یا سقف کانال را میشکند یا کف آن را. اگر نمودار از سمت بالای کانال خارج شود، نشاندهنده حرکت صعودی است. به این ترتیب هدف قیمتی به اندازه عرض کانال خواهد بود.
اما زمانی که نمودار قیمت از کف کانال خارج شود، مشخص است که هدف قیمت به سمت پایین حرکت خواهد کرد. میزان آن مجددا به اندازه عرض کانال خواهد بود.
درک مفهوم کانال قیمت در تحلیل تکنیکال کانالیزه
کانال قیمت در تحلیل تکنیکال با وجود دو نیروی عرضه و تقاضا شکل میگیرد. میزان عرضه و تقاضاست که میتواند موجب ایجاد روند نزولی، صعودی یا خنثی شود. این دو نیرو میتوانند کانال را در بلندمدت تشکیل دهند. زمانی که عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد، کانال نزولی خواهد بود.
اما اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، کانال یک روند صعودی را طی میکند. کانالها در بازههای زمانی متفاوتی پدید میآیند. کانال قیمت میتواند در اوراق بهاداری نظیر معاملات آتی، صندوق سرمایهگذاری، صندوق قابل معامله و سایر موارد نیز ایجاد شود.
تکنیکالیستها از الگوهای نموداری بسیار استقبال میکنند. آنها از این الگوها بهره میبرند تا بتوانند در معاملات تصمیمگیری بهتری انجام دهند.
زمانی که پرایس اکشن در یک سهام، چند کف و سقف ایجاد کند که بتوان یک الگوی مشخص را به این روش تشخیص داد، با ترسیم این سقفها و کفها، کانال قیمت ایجاد میشود.
کاربردهای کانال در تحلیل تکنیکال کانالیزه
شکسته شدن یکی از دو خط اصلی کانال، نشانه تغییرات مهم در سهام است.
خط روند اصلی در کانالهای صعودی خط کف کانال و در کانالهای نزولی، خط سقف کانال است. اگر کانال صعودی در جهت نزولی شکسته شود، مفهوم آن ادامه روند قیمت در جهت مخالف کانال (یعنی نزولی) است. کانالیزه
به این ترتیب برخی از معاملهگران پس از برخورد نمودار قیمت با سقف کانال صعودی، اقدام به فروش میکنند. البته این احتمال نیز وجود دارد که کانال همسو با روند فعلی خود نیز شکسته شود و با شتاب بیشتر به روند کنونیاش ادامه دهد.
یکی دیگر از کاربردهای کانال این است که میتوان بر اساس آن به ضعیف بودن روند پی برد. گاهی نمیتوان کانال را به وسیله نقطههایی که در سهم وجود دارد، ترسیم کرد . به این ترتیب این مسئله اخطاری است که خبر از ضعف روند میدهد.
تحلیل کانال قیمت کانالیزه
سرمایهگذاران معمولا بیشتر سود خود را از سهامی دریافت میکنند که مسیر قیمتی مشخصی را در کانال دنبال میکند. در روندهای صعودی با تشخیص موقعیت خرید صحیح میتوان به سودهای فراوانی دسترسی پیدا کرد.
زمانی که کانال قیمت ترسیم میشود، سرمایهگذار چنین انتظار دارد که سهام با نزدیک شدن به محدوده پایین کانال، مجددا روندی صعودی را تجربه کند. چنین مسئلهای به سرمایهگذار کمک میکند تا سهام را در قیمت پایین خریداری و از این مسئله کسب سود کند.
در یک کانال صعودی، سرمایهگذاری که پیشبینی میکند سقف کانال شکسته خواهد شد، اقداماتی را با توجه به این امر در نظر میگیرد. شکست سقف کانال موجب افزایش قیمت دارایی میشود. به این ترتیب سهامدار داراییهای خود را نگهداری میکند تا بتواند سود بیشتری کسب کند.
اما زمانی که سهام در محدوده کانال نوسان کند و نتواند سقف را بشکند، میتوان دارایی را فروخت. همچنین میتوان یک معامله شورت را هنگامی که قیمت در سقف کانال قرار دارد، انجام داد و به سود رسید.
منظور از شورت کردن آن است که معاملهگر دارایی را در قیمتی مناسب بفروشد؛ به آن امید که بتواند در آینده و با ریزش سهم، آن را در قیمتی پایینتر خریداری کند.
آیا از کانال قیمت نزولی هم میتوان سودآوری کرد؟
قطعا بله. هنر یک معاملهگر آن است که دقیقا در شرایطی سودآوری کند که باقی افراد از آن عاجزند. در یک کانال نزولی، معامهگر مترصد آن است که به محض رسیدن قیمت به محدوده سقف کانال، معامله را شورت کند. کانالیزه
چنانچه قیمت به پایین کانال برسد و کمتر شود، سهامدار میتواند با خرید مجدد همان سهم در قیمت پایینتر به سود برسد.
به علاوه سهامدار میتواند در یک کانال نزولی، با پیشبینی شکست کانال در جهت صعودی، سهامی را خریداری کند. سپس با رشد قیمت، آن را به فروش برساند و کسب سود کند. کانالیزه
برخی از معاملهگرانی که ریسکپذیرتر هستند، با استفاده از تحلیل تکنیکال در جهت مخالف روند حرکت میکنند. این امر بسیار خطرناک است و میتواند سهامدار را متضرر کند. طبیعی است که در صورت سودآوری، میزان سود نیز در این روش بسیار بالا خواهد بود. کانالیزه
۵ نکته مهم درباره تحلیل تکنیکال که باید بدانید
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد.
تحلیل تکنیکال ابزاری ارزشمند در دست تریدرها و معامله گران است و به همین دلیل است که ابزار تحلیل تکنیکال در تمام پلتفرم های معاملاتی وجود دارد. روشهایی که معامله گران بازار را تحلیل تکنیکال می کنند متفاوت هستند. آنها از استراتژی معامله با کانال خطوط روند، سطوح مقاومت و حمایت، اندیکاتورها، استراتژی معاملاتی یکسانی استفاده نمیکنند. چیزی که هنگام طراحی استراتژی معاملاتی باید در نظر داشته باشید این حقیقت است که یک ترفند یا یک اندیکاتور جادویی که بتواند همیشه سودآور باشد وجود ندارد. چیزی که یک تریدر هنگام ساختن استراتژی معاملاتی باید در ذهن داشته باشد یک چارچوب مناسب برای تحلیل تکنیکال است. در اینجا به این چارچوب اشاره ای می کنیم.
۱ – تنها یک بازه زمانی وجود ندارد
وقتیکه در حال ساخت یک مدل تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت که اغلب از ۵ دقیقه تا چند ساعت است هستید، به نظر میرسد که باید تمرکز را برروی بازه های زمانی یا TimeFrame های کوتاه مدت و یک روزه بگذارید. ولی میدانیم که تحلیل تکنیکال مبتنی بر نمودارها بر اساس بازه های زمانی متفاوت است و بازه های زمانی کوتاه مدت، خود بخشی از بازههای زمانی بلند مدت تر هستند و از بازههای بلند مدت تر متاثر میشوند.
این بدین معنی است که، وقتیکه ما در حال مطالعه و ساخت یک مدل بر مبنای بازه زمانی کوتاه مدت یک روزه هستیم، باید گاهی تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر نیز بگذاریم و برای مثال بررسی کنیم که در چند روز، چند هفته و حتی چند ماه گذشته در نمودار چه اتفاقاتی افتاده است.
در اینصورت است که می توانیم نمایی بازتر از اتفاقات بازار داشته باشیم و روندهای کوتاه مدت را بهتر و دقیق تر بررسی کنیم. همچنین می توانیم نقاط مهم تغییر روند را در کنار سطوح مقاومت و حمایت شناسایی کنیم که ممکن است در بازه های کوتاه مدت دیده نشوند.
در هنگام معامله کردن، وقتیکه سیگنالی از یک میانگین متحرک در بازه زمانی یک ساعته دریافت میکنید، می توانید نمودار یک روزه را نیز بررسی کنید و اگر سیگنالی مشابه دریافت کردید، میتوانید دلیل محکم تر برای انجام معامله داشته باشید. در غیر اینصورت سیگنال می تواند نامعتبر باشد.
در نتیجه، زمانیکه می خواهید معاملات کوتاه مدت انجام دهید، پس از بررسی بازه های زمانی کوتاه مدت، تمرکز خود را برروی بازه های بلند مدت تر ببرید تا از معامله ای که می خواهید انجام دهید مطمئن شوید. سپس دوباره به چارت کوتاه مدتتر برگردید و ترید کوتاه مدت خود را انجام دهید.
۲ – خطوط مقاومت و حمایت خطوط باریک روی چارت نیستند بلکه نواحی نسبتا گستردهای هستند
زمانیکه در حال بررسی و تحلیل خطوط مقاومت و حمایت هستید، بهتر است که به آنها بعنوان نواحی عمومی برای خرید و فروش احتمالی نگاه کنید. نکته مهم درباره آنها این حقیقت است که خطوط مقاومت و حمایت خطی باریک روی نمودار نیستند، بلکه نواحیای هستند که یک قیمت دقیق را نشان نمی دهند.
بنابراین زمانیکه در حال شناسایی و طراحی سطوح مقاومت و حمایت هستید، باید این انعطاف پذیری را در استراتژی خود داشته باشید که قیمت ها ممکن است از خط شما گذر کنند و یا در نزدیکی آن بازگشت کنند. بنابراین باید همیشه حاشیهای برای خطوط مقاومت و حمایت خود در نظر بگیرید.
۳ – نداشتن پوزیشن در بازار هم نوعی پوزیشن معاملاتی است
بسیاری از معامله گران هستند که به معامله یک جفت ارز فارکس یا یک ارز دیجیتال یا یک سری از سهام علاقه دارند و احساس بهتری در هنگام معامله این دارایی های بخصوص دارند و سعی می کنند که همیشه یک معامله را در آنها شناسایی کنند.
آنها بدون داشتن دلیل کافی یک معامله را به امید سود به خود تحمیل می کنند واغلب در جهت غلط قرار می گیرند. گاهی معامله نکردن و منتظر ماندن برای دریافت سیگنالی معتبر تنها کاری است که باید انجام دهید، زیرا در غیر اینصورت احتمال از دست دادن پول در معامله بیشتر از کسب سود است.
شما نیاز ندارید که همیشه در بازار موقعیت باز داشته باشید. زمانیکه در بازار موقعیت بازی ندارید، بررسی کنید که چرا هیچ معامله ای ندارید. اگر دلیل نداشتن معامله باز در بازار را متوجه شدید، پس درواقع یک پوزیشن باز در بازار دارید.
به عبارتی دیگر، اگر در بازار موقعیتی خوب و مطمئنی نمیبینید که با استراتژی معاملاتی شما متناسب باشد، تنها کاری که باید انجام دهید منتظر ماندن و باز نکردن معامله تا زمان مناسب است.
۴ – اندیکاتورها ابزاری در خدمت مدل و استراتژی معاملاتی شما هستند
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال نمیتوانند دلیل اصلی برای خرید و فروش و معامله کردن باشند. اندیکاتورها ابزاری بسیار با ارزش هستند ولی باید از آنها برای ارزیابی و تایید تصمیمات خود استفاده کنید.
هدف اصلی در تحلیل تکنیکال، رسیدن به یک توانایی برای تحلیل چارت است. یعنی یک تریدر با استفاده از پرایس اکشن، الگوها و تغییرات قیمت می تواند تصمیمات خود را بگیرد و برای تایید تصمیمات خود می تواند از اندیکاتورها استفاده نماید.
در واقع، مهمترین توانایی برای یک معامله گر، توانایی تحلیل نمودار بدون استفاده از اندیکاتورهاست. سپس می تواند سیگنال خرید و فروش احتمالی خود را با سیگنالی که از اندیکاتورها می گیرد مطابقت دهد تا به تصمیم خود اعتبار بیشتری بدهد. بنابراین می تواند اندیکاتور یا اندیکاتورهایی که بیشترین پتانسیل برای استراتژی معاملاتی او دارد را تشخیص دهد و از آن حداکثر بهره را ببرد. برای آشنایی با یکی از بهترین استراتژی های تحلیل تکنیکال پست آموزشی تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال را ملاحظه نمایید.
۵ – خودداری از رویکرد یک بعدی
انواع استراتژی های معاملاتی می توانند درصورتی که شرایط بازار با آنها هماهنگ باشند سودآوری به همراه داشته باشند. برای مثال اگر استراتژی شما بر مبنای معامله در روندها باشد، زمانیکه یک روند شکل می گیرد بیشترین بازدهی را خواهد داشت. در اینصورت اگر بازار روندی نباشد، سیگنال های اشتباه زیادی دریافت خواهید کرد و در نتیجه استراتژی شما به خوبی جواب نمی دهد. در چنین مواقعی یک تریدر باید یک استراتژی برای بازارهای خنثی داشته باشد که بتواند در صورت وقوع چنین بازاری از آن استفاده نماید.
بنابراین عدم موفقیت یک استراتژی در یک شرایط بخصوص در بازار، بمعنی بیهوده بودن آن استراتژی نیست. بلکه شما بعنوان یک تریدر باید برای شرایط متفاوت بازار، استراتژی های متفاوتی داشته باشید تا بتوانید از آنها سود کسب کنید.
وقتیکه یک چارچوب مناسب با استفاده از ۵ نکته بالا را در کنار استراتژی تحلیل تکنیکال قرار دهید، موفقیت در بازار آسان میشود. تنها چیزی که بعد از آن نیاز دارید عدم انحراف از این چارچوب است.
دیدگاه شما