کنکاشی در بازار ملتهب پتروشیمیها
دنیای اقتصاد – گروه بورس کالا : بازار آشفته محصولات پلیمری، افزایش نرخها طی هفتههای گذشته، عدم واردات و کمبود برخی از محصولات، فروش محصولات به افراد دارای پروانه بهرهبرداری و پرداخت 50 درصد وجه تضمین خرید کالا که به 100 درصد افزایش یافت و سپس در هفته گذشته به یک باره لغو شد، در ماه اخیر سبب شد تا بسیاری از فعالان بورس و بازار موضوعات پیش آمده را نگرانکننده و روند قیمتها را رو به رشد عنوان کنند.
عدم شفافیت اقتصادی در نیمه دوم سال جاری
محمدصادق سهلانی، مدیر بازرگانی پتروشیمی غدیر با اشاره به وضعیت آشفته بازار پی وی سی در هفتههای گذشته و عدم عرضه توسط پتروشیمی بندرامام میگوید: سختتر شدن واردات محصولات مشابه سبب افزایش قیمت در بازار پی وی سی شده است و پیشبینی میشود روند افزایش قیمت طی هفتههای آتی نیز ادامه داشته باشد.
وی در خصوص اعمال محدودیتها در رینگ پتروشیمی میگوید: تا زمانی که بازار عرضه و تقاضا با مکانیسم اقتصاد بازار آزاد کنترل نشود، تعیین سهمیه و ایجاد محدودیت کمکی به تعادل بازار نخواهد کرد، بلکه محدودیتها موجب افزایش هزینه و به تبع آن افزایش قیمت مواد محصول برای صنایع پایین دست و مصرفکننده نهایی میشود و با توجه به سختتر شدن واردات و شفاف نبودن نتایج حاصل از اجرای هدفمند کردن یارانهها برقیمت تمام شده تولید، آشفتگی در بازار ادامهدار خواهد بود.
مدیر بازرگانی پتروشیمی غدیر در ادامه میافزاید: نظام سهمیهبندی و اعمال محدودیت کمکی به تعادل عرضه و تقاضا نمیکند و تنها هزینه را افزایش میدهد؛ چرا که بازار زمانی به تعادل میرسد که تقاضا بیش از عرضه نباشد.
وی به رشد قیمت محصولات پلیمری بیش از بازارهای جهانی اشاره میکند و معتقد است؛ عدم شفافیت اقتصادی برای نیمه دوم سال جاری، سختتر شدن واردات مواد اولیه و کالاهای ساخته شده علت افزایش نرخ محصولات پلیمری در بازار داخلی به نسبت بازار جهانی است.
گرانی مواد اولیه برای تولیدکنندگان
کیا کیانی، رییس هیاتمدیره شرکت جهان پلیمر آسیا در این باره به خبرنگار دنیای اقتصاد میگوید: بازار محصولات پلیمری همچنان آشفته تر خواهد شد، به دلیل اینکه با تصمیمات بورس کالا و اعمال محدودیتها مواد اولیه گرانتر به دست تولیدکنندگان میرسد و موجب افزایش قیمت تمام شده کالای تولیدی آنها و کاهش حاشیه سود آنها میشود، در نتیجه تولید با شرایط فعلی برای بسیاری از آنها توجیه اقتصادی نخواهد داشت، ثانیا با این تصمیم بورس، خریدارانی در بازار پیدا شدهاند که قبلا در بازار نبودهاند و این دسته همان افراد دارای پروانههای بهرهبرداری هستند که مدتهاست کار تولیدی نمیکنند و با این تصمیم بورس کالا به عنوان خریداران محصولات پلیمری وارد بازار و موجب افزایش کاذب تقاضا شدهاند، ثالثا با این وضعیت برای بسیاری از تولیدکنندگان خرید و فروش مواد یا پروانه بهرهبرداری بسیار آسانتر و سودآورتر از تولید است و در نتیجه طبیعی است که این قبیل تولیدکنندگان نیز بیشتر به خرید و فروش روی بیاورند.
وی در ادامه میافزاید: با اعمال محدودیتها بازار از تعادل خارج شده است، چرا که هم افزایش بی رویه تقاضا داشتهایم و هم جو روانی منفی مبنی بر کمبود مواد پتروشیمی بر بازار حاکم شده است. همچنین فرصتی برای واسطهگران بزرگ و قدرتمند پیش آمده تا با خریدهای در تناژ بالا قیمتهای آتی را کنترل کنند.
کیانی با اشاره به تعیین نرخها توسط بازرگانی پتروشیمی خاطرنشان میکند: اگر میخواهیم بازار شفاف و متعادلی داشته باشیم قیمت باید در بازار و با توجه به شرایط عرضه و تقاضا تعیین شود. اما در خصوص نرخگذاری بازرگانی پتروشیمی باید این نکته را ذکر کنم که دلیلی ندارد محصولات مجتمعها در اختیار یک شرکت واسطه قرار گیرد و بعد این شرکت واسطه اقدام به عرضه و نرخگذاری نماید، با استقلال مجتمعها به دلیل آنکه به رقابتی شدن بازار کمک میکند موافق هستم. اما بورس کالا تا قبل از اعمال محدودیتها توانسته بود موفقیتهای نسبی در حفظ تعادل بازار داشته باشد و نوعی اعتماد عمومی را در میان فعالان اقتصادی حوزه مواد شیمیایی و پتروشیمیایی بهوجود آورد. اما به نظر میرسد بازرگانی پتروشیمی بیشتر در صدد آن است که هدایت بازار را در دست بگیرد و گرداننده اصلی باشد.
وی با اشاره به حضور واسطهها در بازارهای جهانی میگوید: همه بازارها به واسطهها نیازمندند. واسطهها جزئی مهم و جدا نشدنی از بازار هستند. ایده بورس چرا ملتهب می شود؟ از تولید به مصرف یک ایده آرمانی غیرواقعبینانه و مضر است. با حذف واسطهها بسیاری از مشاغل حذف خواهند شد و مشکلات واحدهای تولیدی بیشتر میشود، به عنوان مثال عرض میکنم بسیار پیش آمده که مجتمعهای پتروشیمی گریدی از محصول را عرضه کردهاند که در آن زمان برای تولیدکنندگان مورد نیاز نبوده است یعنی خریداری برای آن عرضه نبوده است، در اینجا واسطهها محصول عرضه شده را خریداری نمودهاند تا در هر زمان که بازار به آن نیاز داشت به فروش برسانند، همچنین برای بسیاری از تولیدکنندگان خرید نقدی یا حتی اعتباری با شرایط بورس کالا وجود ندارد؛ در حالی که بر اساس روابط بازار با واسطهها معامله کرده و کارشان را انجام میدهند. مساله اصلی وجود یا عدم وجود واسطهها نیست مساله اصلی این است که بازار را واسطهها هدایت نکنند یعنی این واسطهها آنقدر قوی نشوند که به بازار خط بدهند و الا بازرگانی پتروشیمی هم یک واسطه است یک واسطه بزرگ.
وی در پایان به مشکلات کارخانههای تولیدی اشاره میکند و میگوید: کارخانههای تولیدکننده محصولات پلیمری با دو مشکل عمده مواجهند؛ اول رکود بازار ناشی از وضعیت اقتصادی کشور و در نتیجه عدم وجود نقدینگی مناسب برای ادامه تولید و واردات بیرویه محصولات مشابه و دوم افزایش غیرعادی مواد اولیه. به نظر بنده بسیاری از کارخانههای کوچک، متوسط و حتی چند کارخانه بزرگ از بازار خارج خواهند شد.
جو روانی اعمال محدودیتها
محمدرضا افتخاری، نماینده پتروشیمی جم در بازرگانی پتروشیمی، در این باره میگوید: فلسفه فروش محصولات به افراد دارای پروانه، فروش کالا به مصرف کننده حقیقی بوده است، اما متاسفانه به دلیل عدم توانایی مالی کافی تولیدکنندگان، این امر باعث سوق دادن تولیدکنندگان به سوی واسطهگری یا خرید و فروش رانت ناشی از پروانه بهرهبرداری شده است، ضمن اینکه فروش محصولات در بورس کالا، جهت شفافیت معاملات بوده است و اعمال محدودیتهای این چنینی، با فلسفه وجودی بورس تناقض دارد و در اصل برگشت به نقطه صفر و نوعی سهمیهبندی است.
ضمن اینکه اصل وجود افراد واسطه، در صورت رعایت اصول تجارت سالم، به عنوان جزئی از زنجیره تامین مفید است. در حقیقت این افراد میتوانند به عنوان توزیعکنندگان عمده و جزئی زنجیره تامین عمل نمایند، ولی عملکرد نامطلوب برخی از این افراد و نگرش کسب سود به هر قیمت و نیز عدم رعایت قواعد تجارت از سوی برخی همچنین عدم توانایی مالی یا عدم تمایل برخی تولیدکنندگان، در خرید از مبادی رسمی، باعث ایجاد شرایط نابرابر شده است.
وی در ادامه با اشاره به وضعیت آشفته بازار پلیمریها در روزهای گذشته میافزاید: بورس کالا باید نظارت خود را بر کارگزاران افزایش دهد و قوانین نظارتی خود را اجرا نماید. بازرگانی پتروشیمی نیز باید با همکاری وزارت صنایع، شرایط تشویقی برای مجتمعها پتروشیمی در جهت عرضه داخلی فراهم آورد. مجتمعها در صورت صادرات از جوایز صادراتی استفاده میکنند، ولی در فروش داخلی باید مالیات بپردازند. ضمن اینکه تلاش بازرگانی پتروشیمی، عرضه کافی محصولات بوده است، ولی برخی مواقع مشکلات ناخواسته مجتمعها مانند مشکلات فنی که در هر واحد تولیدی رخ میدهد، مانع این امر میشود، همچنین متاسفانه برخی مجتمعها، بهرغم مصوبه دولت، خارج از بورس محصولات خود را به بازار داخل عرضه میکنند. در صورتی که این مجتمعها خوراک خود را با نرخ مصوب دولت دریافت میکنند، ولی محصول خود را به نرخهای بالاتر و خارج از بورس عرضه میکنند که در این زمینه دولت باید خود نظارت بیشتری داشته باشد.
وی در خصوص وجود واسطهها در بورس کالا میگوید: وجود افراد واسطه، در صورت رعایت قواعد تجارت و نظارت بر کار آنها، نه تنها مضر نبوده، بلکه میتواند به عنوان عضو موثر زنجیره تامین مواد اولیه عمل نمایند. در تجارت بینالمللی نیز این امر متداول است. دلیلی ندارد مجتمعها به تمام تولیدکنندگان به طور مستقیم بفروشد، چرا که این امر نیاز به نیروی فروش و هزینه فراوان خواهد داشت. به ویژه در مجتمعهای جدید به دلیل حجم تولید بالا، مدیریت کلیه مشتریان بسیار سخت خواهد بود.
قوانین جدید بورس، باعث ایجاد یک نوع جو روانی شده است که به طور موقت باعث سوءاستفاده برخی فرصتطلبان شده است، ولی اگر همین قوانین نیز ثابت بماند و نظارت درست انجام پذیرد، شرایط متعادل خواهد شد. وی به رشد یک باره قیمتها طی هفتههای اخیر در بورس کالا اشاره میکند و میگوید: تغییر در شرایط بورس کالا، تاثیرات روانی اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها و نیز برخی شایعات بی اساس در بازار سبب شد تا نرخ محصولات به یک باره و بیشتر از بازارهای جهانی رشد کند.
افزایش بهای تمام شده محصولات خریداری شده
پویان دارابی، مدیر رینگ پتروشیمی کارگزاری رضوی نیز در خصوص اعمال محدودیت در بورس کالا معتقد است: محدودیتهای اعمال شده نه تنها سبب کنترل قیمت محصولات نمیگردد، بلکه میتواند سبب تحریک خریداران و به دنبال آن افزایش قیمت محصولات شود. وی در ادامه به وضعیت کنونی بازار اشاره کرده و میگوید: در حال حاضر آشفتگی قیمتها و رشد روزانه و حتی در مواردی رشد لحظهای قیمت در بازار آزاد وجود دارد و در صورت رشد بیشتر قیمتها باید شاهد آسیب جدی در بخش تولید داخل باشیم.
این کارگزار به خرید و فروش پروانههای بهرهبرداری طی یک ماه اخیر اشاره کرده و خاطرنشان میکند: پرداخت وجوه به واحدهای دارای پروانه بهرهبرداری توسط واسطهگران جهت استفاده از پروانه بهرهبرداری آنان سبب افزایش بهای تمام شده محصولات خریداری شده در بورس کالا شده است و در نتیجه شاهد افزایش قیمت محصولات پلیمری در بازار آزاد و بورس کالا در هفتههای اخیر بودیم.
وی در ادامه به رشد نرخ محصولات پلیمری در بازار داخلی بیش از بازارهای جهانی اشاره میکند و میگوید: کاهش ورود کالای مشابه وارداتی، وجود جو روانی ناشی از بحث آزادسازی یارانهها و وجود منابع مالی سرگردان از دلایل رشد قیمتها در مدت یادشده است.
زیان سهامداران جبران میشود؟/ پیش بینی حساس از بورس در ماه آینده
یک کارشناس بورس میگوید در دی ماه آتی، اندکی از زیان سهامداران بورس جبران خواهد شد.
محمدعلی ابراهیمی کارشناس بورس، نوشت: بازار بورس ایران از لحاظ ریالی چنان بزرگ شده که کنترل کردنش سخت شده است. معتقدم در انتهای سال ۹۸ تا اواسط ۹۹ رشدی که در بازار به وجود آمد، باعث اتفاقاتی است که الان شاهد آن هستیم یعنی بیش از ۱۰ برابر شدنش فقط در مدت ۷ماه واین اتفاق نادر در هیچ کشوری رخ نداده است، پس اگر الان میبینیم بازار عرضهکننده دارد، به خاطر این است که حقوقیهای زیادی به دلیل ماندن طولانیمدت در سهامها و به واسطه افزایش سرمایه سنگین در نمادهایی که در آن سهامدار اصلی هستند، این امکان برایشان فراهم شده تا از طریق فروش سهام که اکثرا دولتی هم هستند، بتوانند میزان سهامی که در اینمدت زیاد شده بود را کنترل و مقداری را بفروشند جهت تامین نقدینگیهایی که در بخشهای دیگر استفاده میشود.
اساس ورود شرکتها به بورس و شرط آنها بر این است که شرکتهایی که سود آورند و این سود را تکرار میکنند، میتوانند در بورس وارد شوند بماند آنکه بعدها به خاطر مدیریتهای غلط با زیانهای انباشته سنگین مواجه میشوند. به هر حال شرکتی که وارد بورس میشود، باید به قوانین بورس احترام بگذارد. قانون برای همه لازمالاجراست و تخطی از قانون محاکمه به دنبال دارد که متاسفانه در این بخش ما کمتر میبینیم شرکتی حقوقی از طرف قانون مورد حتی مواخذه قرار بگیرد چه برسد به محاکمه.
به هر حال ورود شرکتها به بورس باید طبق قوانین باشد و اگر شرکتی وارد بورس شد، باید تابع قانونهای سازمان بورس عمل کند. اینکه ناظر سازمان میتواند از داد و ستد شرکتی در بازار جلوگیری کند، خود یکی از ابزارهای فشار بر شرکتهای بورسی است. متاسفانه ناظر در خیلی از مواقع کمکاری میکند.
اینکه در این برهه حساس چرا ناظر بورس بر عملکرد شرکتهایی که سالیان سال محصولات تولید شده خود را نمیفروشند، نظارت نمیکند، جای بسیار تامل دارد. چرا ناظر اجازه میدهد شرکتهای خودرویی بیش از چند سال محصول خود را دپو کنند؟ چون سهامدار آنها سهم را برای یک مجمع خریده و سود آن مجمع را برای امرار معاش خود میبیند. یا چرا قوه قضاییه به شرکتهای خاطی تولیدکننده روی اخطار لازم را جهت فروش دپوی محصولاتی که بیش از ۳سال تولید شدهاند، نمیدهد؟ اینها تخلفات بزرگ بورس است چراکه با فروش محصولات دلاری در این وضعیت که کشور نیاز مبرم به دلار دارد، هم به اقتصاد کشور کمک میشود و هم سهامداری که یک سال یا دو سال پای سهم مانده بابت تولید همان سالها سود مجمع را خواستار است.
چرا شرکتهایی چون کبافق، فرآور و کاما هر وقت دلشان میخواهد محصول خود را میفروشند؟ چند سال باید سهامدار صبر کند تا مدیریت این شرکتها به واسطه گران شدن، محصول را نگه دارند. این طور باشد تا قیام قیامت هم نباید بفروشند، چون دلار صعودی است.
این تخلفات چرا از طرف بورس پیگیری نمیشود؟ تشکیل کانون سهامداران در این برهه حساس بیش از پیش نیاز حیاتی بورس است. این کانون قدرت پیگیری تخلفات سازمان را هم باید داشته باشد چراکه بیش از ۳۳درصد از بازار سهام در دست افراد حقیقی است. واقعا جای سوال است بازاری که یک سومش افراد حقیقی است، چرا نباید در تصمیمگیریهای شرکتها جهت منافع سهامداری نقش داشته باشد؟ چرا این اجازه برای تشکیل یک کانون قدرتمند برای احقاق حقوق سهامدار داده نمیشود؟ آیا این امکان دارد که کارخانهای ۳ شریک داشته باشد و فقط دو شریک آن تصمیمگیرنده باشد؟ شریک سوم همین سهامداران مظلوم حقیقی هستند.
معتقدم ناظر باید ساز و کاری برای فروش حقوقیها به تصویب برساند. باید هر شرکتی توجیه فروش مقداری از سهم خود را به سازمان و بعد به کانون سهامداران ارائه دهد که اگر این فروش سهام برای ایجاد خط تولید جدید و یا خرید تکنولوژی جدید و یا توسعه شرکت جهت بهرهوری است، اجازه فروش، آنهم در زمانهای صعودی بازار داده شود.
اینکه هر حقوقی هر وقت دلش بخواهد سهم بفروشد نقض کامل قوانین بورس و ظلم به سهامداران حقیقی است. از طرف دیگر بودجه سال ۱۴۰۱ به صحن مجلس ارائه شده است که نرخ گاز و یا مالیات بر شرکتها خیلی بالا درنظر گرفته نشده و همچنین حمایت از بازار به مقدار ۵۰ همت دیده شده که ظاهرا بازنگری شده و حمایت خواهد شد و از طرفی دلار ۲۳ هزار تومان در بودجه لحاظ شده و همچنین ۸۶ هزار میلیارد تومان فروش اوراق پیشبینی شده. حتی اگر کسری بودجه نداشته باشیم، باز هم فروش اوراق در بورس بیشتر از حمایت احتمالی از بورس پیشبینی شده است.
در ضمن اگر پولی از طریق صندوقها وارد بازار سهام میشود، نباید فقط به ۳۰ نماد بزرگ اختصاص داده شود. اگر به اسم بازار بورس تزریق میشود، باید برای حمایت کلیت بازار باشد، نه این که هزاران میلیارد تومان در دل سهامهای بزرگ واریز شود، بی آنکه اتفاقی در بورس بیفتد، کمااینکه بارها و بارها گفته شد میلیونها دلار وارد بورس شده ولی هیچ اثری از آن دیده نشد. پس زمان آن رسیده که اگر پولی وارد بورس میشود، برای کل بورس باشد. حتی گزارشی از روند ورود پول به کلیت سهامها ارائه شود.
در این بین حقوقیهای بیتعهد شروع به فروش بیرویه سهمها میکنند و متاسفانه نظارتی نیز روی آنها نیست. در حالیکه ناظر باید در روزهای خاص نظارت ویژه داشته باشد نه اینکه روی کدهای حقیقی بخواهد اعمال فشار کند. متاسفانه حمایت از بازار توسط دولت انجام نمیشود. چند نفری هم که حمایت میخواهند بکنند، کدهایشان مسدود میشود. اجازه حمایت پس باید به چه کسی داده شود؟ نمادهای کوچک به هیچ عنوان تحت حمایت نیستند. اگر این بازیگران هم نباشند، پس چرا در بورس حضور دارند؟
کدهای حمایتگران از سهمهای کوچک سریع مسدود و تعهدنامه کتبی گرفته میشود و در نمادهای بزرگ هم حقوقیها امان نمیدهند و بدون هیچگونه تعهدی بازار را آشفته میکنند.
متاسفانه دولت وعدههایی که بابت بورس در زمان انتخابات به مردم بورسی داده بود، را عملیاتی نکرده و این موضوع باعث بیاعتمادی بیشتر نسبت به بازار سرمایه شده است. و با توجه به ارزندگی سهامها در مقطع کنونی و عملکرد فوقالعاده شرکتهای بورسی چه در زمینه صادرات و یا فروش داخلیشان و تحقق سودهای خارقالعاده که اصلا تا به امروز دیده نشده بود و به واسطه همان عمل نکردن به تعهدات از طرف دولت، سهامداران حقیقی راضی به فروش سهمهای با ارزش و خروج از بازار بورس چرا ملتهب می شود؟ سرمایه با زیانهای بسیار کلان اقدام میکنند که جا دارد مسئولین محترم هر چه سریعتر نسبت به ترمیم این بی اعتمادی در اسرع وقت اقدام کنند چراکه معتقدیم بورس شمای کلی اقتصاد مملکت است و وجود مردم و مشارکتشان در این اقتصاد به پویایی کلی اقتصاد کشور کمک میکند.
در سالی که مانعزدایی از تولید هم نام گرفته، باید نسبت به بورس و بازگشت اعتماد مردم بیش از پیش کمک شود.
با توجه به عملکرد خوب شرکتها معتقدم صعودی هر چند شاید کم در دیماه باید اتفاق بیفتد، کمااینکه کلیت بورس به مذاکرات هستهای گره خورده و تا زمانی که تکلیف مذاکرات مشخص نشود، شک نکنید همین آش و همین کاسه در بورس خواهد بود البته وجود بازارگردانان قطعا به ضرر صعود بورس خواهد بود چراکه این گروه هم منتظر هستند تا هر گونه رشدی که در بازار اتفاق میافتد را مدیریت کنند چون ظاهراً بورس را زمینهساز تورم میدانند که از طرف بانکها مجوز ورود در بورس داده شده و کنترل مسیر رشد هر سهمی را در دست میگیرند.
مدیریت اشتباه در بورس باعث خواهد شد فنر بورس جمع و جمعتر شود وآنچه را در ابتدای سال ۹۹ در طی چند ماه دیدیم، احتمالا تکرار شود. پس بهتر است طوری مدیریت کنیم که بورس حداقل به اندازه تورم رشد کند، یعنی ۴۵درصد در سال که اگر غیر از این باشد، باز میتواند یک حبابی عظیم داخل بورس همانند آنچه در نیمه اول سال ۹۹ به وقوع پیوست، ایجاد کند.
چرا باید خرد جمعی را جدی بگیریم؟
شما هم قبول دارید که همیشه تصمیمگیری با مشورت جمعی از دوستان و آشنایان بهتر است از زمانی که یک تصمیم فردی میگیرید؟ جالب است بدانید که در این زمینه یک نظریه علمی به نام نظریه «خرد جمعی» (Wisdom of Crowd) وجود دارد. این نظریه میگوید که به طور کلی تصمیمگیری یک جمع بهتر از تصمیمگیری یک فرد است. اما این موضوع چه تاثیری بر رفتار مردم در بازارهای مالی دارد؟ اقتصاد دنیای ما چطور تحت تاثیر این موضوع قرار میگیرد؟ در این مقاله میخواهیم تاثیر خرد جمعی را بر بازارهای مالی بررسی کنیم. با مدرسه تحلیل همراه باشید.
خرد جمعی چیست؟
خرد جمعی اشاره به این ایده است که گروههای بزرگ از عامه مردم به طور جمع در هنگام حل مسائل، گرفتن تصمیم، نوآوری و پیشبینی هوشمندانهتر از افراد حرفهای هستند که به صورت انفرادی عمل میکنند. این ایده توسط جیمز سوروویتزکی (James Surowiecki) در سال بورس چرا ملتهب می شود؟ ۲۰۰۴ و در کتاب خرد جمعی (The Wisdom of Crowds) مطرح شد. او به بررسی این موضوع پرداخت که چگونه گروههای بزرگ تصمیمهای برتری در فرهنگ عام، روانشناسی، بیولوژی، اقتصاد رفتاری و سایر زمینهها داشتهاند.
ایده خرد جمعی میتواند ریشه در تئوری قضاوت جمعی ارسطو (Aristotle’s Theory of Collective Judgment) داشته باشد. ارسطو این تئوری را در کتاب سیاستهای (Politics) خود مطرح کرده است. برای شرح ایده او یک شام ساده و مختصر را مثال زد. وی توضیح داد که گروهی از افراد ممکن است در کنار هم و با کمک یکدیگر، ضیافتی بسیار دلچسبتر برای کل گروه در مقایسه با کار تکی یک فرد ایجاد کنند.
از طرفی در سال ۱۹۰۶ میلادی، در یک نمایشگاه کشوری در شهر پلیموث، حدود ۸۰۰ نفر در یک مسابقه شرکت کردند. در آن مسابقه میبایست وزن یک گاو نر کشته و قصابی شده تخمین زده میشد. آمارشناس انگلیسی، فرانسیس گالتون (Sir Francis Galton)، با بررسی میانگین جوابهای ارائه شده به نتیجه جالب توجهی برخورد. او مشاهده کرد که میانگین ۱۲۰۷ پوندی با دقت ۱ درصد با جواب واقعی که ۱۱۹۸ پوند بود برابری میکند. این واقعه اشاره به علوم شناختی دارد که قضاوت هر عضو از جامعه در ساختار توزیع احتمال پاسخها قرار دارد. که میانگین این جوابها در نزدیکی جواب واقعی قرار میگیرد. او این اتفاق را در مقاله خود به نام صدای مردم (Vox Populi) منتشر کرد.
آيا خرد جمعی همیشه کارآمد است؟
جمع و خرد جمع همیشه باهوش و هوشمند نیست. در واقع، در برخی مواقع دقیقاً برعکس آن خواهد بود. برای مثال، سرمایهگذاران هیجانزدهای که در بازارهای ملتهب، مثل مورد دهه ۱۹۹۰ که برای کمپانیهای dotcom اتفاق افتاد، سرمایهگذاری میکنند و دچار ضرر میشوند. گروه یا جمعی که در این بازار وارد شد، با این فرض اقدام به سرمایهگذاری کرد که استارتآپهای اینترنتی در برهه از زمان در آینده سودده خواهند بود. بنابراین قیمت سهام بسیاری از این کمپانیها به شدت رو به بالا صعود کرد. در حالی که هنوز هیچ گونه درآمدی کسب نکرده بودند. متاسفانه، تعداد زیادی از کمپانیها بعد از ورود وحشت به بازار که ناشی از سفارشهای فروش سنگین در سهام بعضی از کمپانیهای بزرگ تکنولوژی بود، شروع به ریزش قیمت سهام کردند.
مثال مشابهی در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ در بورس کشور خودمان نیز اتفاق افتاد. که با شروع بازدهی در سهام اکثر شرکتهای موجود در بورس تهران، عامه مردم بدون توجه به وضعیت بازار، اقدام به ورود و خرید سنگین سهام بدون توجه به مدیریت ریسک و سرمایه کردند. در مردادماه سال ۱۳۹۹ با شروع ریزش بازار، در ابتدا ناباوری و سپس وحشت کل بازار را فرا گرفت.
ویژگیهای یک جمع هوشمند:
- جمع باید دارای عقاید متفاوتی باشد.
- عقیده یک فرد باید مستقل از سایرین باشد (و نباید توسط فرد دیگری مورد اثر قرار بگیرد.)
- هر فرد درون جمع باید قادر به تصمیمگیری بر مبنای دانش شخصی خود باشد.
- جمع باید قادر به جمعآوری عقاید هر فرد و تبدیل آن به یک تصمیم نهایی باشد.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۸، تئوری خرد جمعی را به روزرسانی کرد. این تئوری عنوان کرد که بعضی از گروههای درون یک جمع از خود جمع باهوشتر هستند. محققان نتایج خود را یک بهینهسازی بر تئوری خرد جمع موجود نامیدند. آنها پاسخها را به صورت شخصی از هر یک از اعضا پرسیدند. و همچنین اینکار را با گروههای کوچکی که در اصل زیرمجموعهای از گروه اصلی بودند انجام دادند. با این تفاوت که گروهها درون خود اجازه مشورت قبل از ارائه جواب را داشتند. محققان متوجه شدند که پاسخهای گروههای کوچک که در آنها سوال مطرح شده قبل از پاسخدهی درون گروه به مشورت گذاشته شده بود، دقیقتر از پاسخ افراد به صورت تکی بود.
خرد جمع در بازارهای سرمایه
خرد جمع همچنین میتواند به توضیح چگونگی کارآمدی و عدم کارآمدی بازارها، که نوعی از جمع هستند، در برهههای زمانی مختلف کمک بورس چرا ملتهب می شود؟ کند. اگر فعالان بازار متفاوت نباشند یا بیانگیزه باشند، بازارها کارآمدی خود را از دست خواهند داد. در این حالت قیمت یک دارایی در آن بازار از ارزش واقعی خود دور میشود.
جالب است بدانید در یک مقاله در مجله Bloomberg در سال ۲۰۱۵، بَری ریتهولتز (Barry Ritholtz)، مدیر ثروت و مقالهنویس، بحثی را عنوان کرد. در این مقاله عنوان شده بود که بازارهای پیشبینی (نظیر بازارهای آتی)، برخلاف بازارهای دارایی و خدمات (نظیر بازارهای سهامی، مسکن و طلا)، فاقد خرد جمع هستند، زیرا دارای فعالان متنوعی نیستند. او اشاره میکند که بازارهای پیشبینی به طرز چشمگیری در تلاش برای حدس نتایج وقایعی مثل رفراندوم یونان، محاکمه مایکل جکسون و انتخابات مجلس آیووا در سال ۲۰۰۴ شکست خوردند. فعالانی که در این بازارها در تلاش برای پیشبینی نتایج این وقایع بودند، در اصل در حال حدس بر پایه دادههای نظرسنجی عمومی بودند و هیچ دانش خاص یا جمعی نداشتند.
در حالی که براساس نظریه خرد جمعی که میگوید، یک گروه بهتر از یک فرد است، براساس این مطالعات فهمیدیم که ممکن است همیشه هم اینطور نباشد. مخصوصاً زمانی که اعضای جمع از ایدههای سایر افراد مطلع بوده و توسط آنها تأثیر گرفته باشند. اجماع تفکر در بین گروهی از افراد با قضاوت ضعیف به طور قابل پیشبینی میتواند منجر به تصمیمگیریهای گروهی ضعیف شود. این فاکتور ممکن است که یکی از دلایل فاجعه مالی سال ۲۰۰۸ باشد. همچنین میتواند توضیح دهد که چرا در بعضی مواقع دموکراسیها رهبران نالایق را انتخاب میکنند. به زبان دیگر، همانطور که توسط نویسنده علوم بریتانیایی، فیلیپ بال (Philip Ball)، در یک مقاله برای BBC در سال ۲۰۱۴ توضیح داده شد، اینکه چه افرادی در جمع حاضر هستند، اهمیت دارد.
مثالهای خرد جمعی
دو مثالی که میتوان برای نشان دادن نحوه کارکرد این ایده مطرح کرد به شرح زیر است:
- همانطور که در ابتدای مقاله عنوان شد، میانگینگیری از حدس افراد در یک گروه بزرگ در رابطه با وزن یک شی میتواند جواب دقیقتری نسبت به حدس افراد حرفهای که بیشترین آشنایی را با آن شی دارند داشته باشد.
- قضاوت جمعی یک گروه متنوع از افراد میتواند جبههگیری گروهی کوچک درون گروه اصلی را خنثی و جبران کند. در تلاش برای حدس نتیجه سری بازیهای جهانی، طرفداران ممکن است به طور غیرمنطقی به نفع تیم مورد علاقه خود جبههگیری کنند. ولی در یک گروه بزرگ که شامل تعداد زیادی از افراد غیر طرفدار و افرادی است که از هر دو تیم بازیکننده در سری بازیهای جهانی بدشان میآید، امکان این وجود دارد که نتیجه و برنده بازی به طرز دقیقتری پیشبینی شود.
خرد جمعی در بازار بورس تهران
بازار بورس سهام تهران نیز تحت عنوان یک بازار سرمایه، دارای خرد جمعی است که قیمت سهام هر شرکت را با استفاده از عرضه و تقاضا تغییر میدهد. نکتهای که در رابطه با خرد جمع در بازار سرمایه باید مدنظر داشت این است که بورس چرا ملتهب می شود؟ میتوان هم وزندار و هم بدون وزن به آن نگاه کرد. به این معنی که هر فرد با هر سرمایهای در بازار تنها یک رأی از میان رأی همه در نظر گرفته شود و اینگونه کلیت بازار مورد بررسی قرار بگیرد. یا اینکه سرمایه هر فرد بر میزان تصمیم وی در کل بازار تأثیر بگذارد. از طرفی با توجه به طبقهبندی افراد در بازار تهران به دو دسته حقیقی و حقوقی، ممکن است این طرز فکر در نظر گرفته شود که خرد جمع تنها ناشی از فعالیت سهامداران حقیقی باشد و یا هر دو دسته در نظر گرفته شود.
با توجه به مشاهدات روزانه بازار، میتوان دید که فعالیت افراد حقوقی بر فعالیت سایر سهامداران، اگرچه به صورت کوتاهمدت، تأثیر چشمگیری دارد. با توجه به سرمایه عظیمی که این دسته از سهامداران با خود به همراه دارند، میتوان نتیجه گرفت که خرد جمعی بازار تهران ناشی از فعالیت بزرگان بازار است. این طرز فکر را میتوان تا آنجا گسترش داد که حتی قانونگذاریهای سازمان بورس و دولت وقت برای بازار را نیز بخشی از این خرد جمعی و با وزن زیاد دانست. و این امر باعث میشود که قوانینی همانند محدودیت دامنه نوسان بدون چون و چرا اجرا شود.
خرد جمعی در آینده
همانطور که از مثالهای خرد جمعی در این مقاله متوجه میشویم، خرد جمعی محدود به بازارهای مالی نمیشود و در همه زمینهها قابل استفاده است. در عصر حاضر که عصر تکنولوژی، ارتباطات و اطلاعات است، خرد جمعی به طور گسترده بر روی این موضوعات متمرکز شده است. استفاده بینالمللی افراد از شبکههای اجتماعی، تغییر ماهیت پول از فرم فیزیکی به فرم دیجیتال در دو گام اعتبار بانکی و حسابهای دیجیتال بانکی و در ادامه ارزهای دیجیتال و همچنین رونق کسب و کارهای دیجیتال همه از مواردی هستند که به این قضیه اشاره میکنند. موفقیت ما به عنوان معاملهگران و سرمایهگذاران مطلع به این بستگی دارد که بتوانیم مسیر درست خرد جمعی را شناسایی کنیم و در راستای آن معاملات حسابشدهای ایجاد کنیم که در نهایت برای ما بیشترین بازدهی را به همراه داشته باشد.
جمعبندی
خرد جمعی و قدرت تصمیمگیری مردم در کنار هم و تأثیر آن در بازارهای مالی موضوع بحث این مقاله از مدرسه تحلیل بود. در این مقاله، در کنار هم با معنا و مفهوم خرد جمعی آشنا شدیم، ویژگیهای جامعه هوشمند را یاد گرفتیم و همچنین با خرد جمعی وزندار آشنا شدیم. موردی که در نهایت باید به آن اشاره کنیم این است که در بازارهای مالی، خرد جمعی را میتوان به آسانی و تنها با مشاهده نمودار قیمتی دارایی مدنظرمان بررسی کنیم. این یکی دیگر از برتریهای تحلیل تکنیکال و معاملهگر تکنیکال در مقایسه با سایر افراد و روشهای تحلیلی مثل تحلیل بنیادی است.
سوالات متداول
خرد جمعی اشاره به این ایده است که گروههای بزرگ از عامه مردم به طور جمع در هنگام حل مسائل، گرفتن تصمیم، نوآوری و پیشبینی هوشمندانهتر از افراد حرفهای هستند بورس چرا ملتهب می شود؟ که به صورت انفرادی عمل میکنند. این ایده توسط جیمز سوروویتزکی (James Surowiecki) در سال ۲۰۰۴ و در کتاب خرد جمعی (The Wisdom of Crowds) مطرح شد. او به بررسی این موضوع پرداخت که چگونه گروههای بزرگ تصمیمهای برتری در فرهنگ عام، روانشناسی، بیولوژی، اقتصاد رفتاری و سایر زمینهها داشتهاند
جمع و خرد جمع همیشه باهوش و هوشمند نیست. در واقع، در برخی مواقع دقیقاً برعکس آن خواهد بود. برای مثال، سرمایهگذاران هیجانزدهای که در بازارهای ملتهب، مثل مورد دهه ۱۹۹۰ که برای کمپانیهای dotcom اتفاق افتاد، سرمایهگذاری میکنند و دچار ضرر میشوند.
منابع: : References
Surowiecki, J., 2005. The wisdom of crowds. New York: Anchor Books.
GALTON, F. Vox Populi . Nature 75, 450–451 (1907).
فرار مصالحفروشان از مالیات با نخریدن سیمان از بورس
عبدالرضا شیخان، دبیر انجمن سیمان اخبار جدیدی از بازار سیمان ارائه کرده و با تکذیب شایعه کمبود سیمان در بازار، اعلام کرده که قیمت هر کیسه سیمان سفید ۴۰ کیلویی به ۹۰ هزار بورس چرا ملتهب می شود؟ تومان رسیده است. او در این رابطه گفته:« قیمت واقعی سیمان سفید، همان ۹۰ هزار تومان است؛ اما هر کیلو سیمان معمولی در بورس کالا با قیمت ۲۵ هزار تومان عرضه میشود که برای مصرفکننده نهایی بین ۳۵ تا ۴۰ هزار تومان تمام خواهد شد.»
این درحالی است که این روزها سیمان در برخی مصالحفروشیها کمیاب شده ولی تولیدکنندگان میگویند در یک ماه گذشته، یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن سیمان به بورس کالا عرضه شده است و بورس چرا ملتهب می شود؟ کمبود سیمان در مصالح فروشیها معنا ندارد!
سودجویان علت گرانی سیمان را عرضه در بورس اعلام کردند
دبیر انجمن سیمان درباره وضعیت تولید سیمان توضیح داد: «بخشی از سیمانهای عرضه شده در بورس کالا، فروخته شده و بخشی دیگر هم در حال فروش است. متاسفانه بیش از ۴۰ سال است که سیمان به شکل سنتی فروخته میشود و از زمانی که فروش سیمان از طریق بورس کالا کلید خورد، عدهای از سودجویان اعلام کردند که علت گرانیهای اخیر، عرضه سیمان از طریق بورس است، این در حالی است که در آن زمان به دلیل قطع برق، تولید سیمان کاهش یافته بود.»
چرا سیمان در بازار ارزان نشده؟
حالا سوالی که مطرح است این است که چرا بازار از عرضه سیمان تاثیر نگرفت؟ فعالان بازار میگویند عرضه سیمان به بورس کالا افزایش یافته، اما بازار نسبت به این افزایش تولید واکنشی نشان نداده است.
عبدالرضا شیخان در پاسخ به این سوال گفت: «برخی از مصالحفروشان، هنوز هم نسبت به عرضه سیمان در بورس کالا مخالف هستند. چرا که از این پس با این شفافسازی باید به دولت مالیات بدهند. همین افراد برای اینکه نخواهند مالیاتی به دولت بدهند، قصد دارند بازار را ملتهب کنند تا بگویند مسیر فروش از طریق بورس مناسب نیست.»
او به مردم وعده داد که نسبت به کمبودهای پیش آمده در بازار صبر کنند. چرا که به اعتقاد شیخان به زودی عرضه سیمان در بازار ساماندهی میشود.
برخی مصالح فروشان عمدا کد بورسی نمیگیرند
دبیر انجمن سیمان با اشاره به اینکه برخی از مصالح فروشان هنوز کد بورسی نگرفتهاند گفت:«تا زمانی که تمام مصالحفروشان کد بورسی دریافت کنند، در بازار کمبود وجود دارد و سیمان در برخی مناطق همچنان گران است. برخی مصالحفروشان، موجودی انبارشان کاهش پیدا کرده است. این افراد عمدا کد بورسی نگرفتند تا کمبود کاذب در بازار ایجاد کنند تا سیمانهای قبلی را با قیمت بالا بفروشند.»
تا زمانی که تمام مصالحفروشان کد بورسی دریافت کنند، در بازار کمبود سیمان وجود دارد
کمبود سیمان در بازار موقتی است
آقای شیخان با اشاره به موقتی بودن کمبود سیمان در بازار گفت:«کمبود سیمان در بازار موقتی است. کسانی که تاکنون موفق به دریافت کد بورسی نشدند، مجبورند به زودی کد را دریافت کنند. کارخانهها موظف شدند که سیمان را فقط از طریق بورس کالا بفروشند.»
این روزها سیمان در برخی مناطق با قیمت ۶۰ تا ۶۵ هزار تومان فروخته میشود. اما دبیر انجمن سیمان گفته است که سیمان را گران نخرید. قیمت سیمان در مناطق کم مصرف و پر مصرف متفاوت است اما حداکثر قیمت سیمان با احتساب دریافت کرایه حمل و نقل ۴۰ هزار تومان است.
برخی میگویند با افزایش عرضه سیمان به بازار یا این مصالح ساختمانی در انبارها احتکار شده یا به کشورهای اطراف قاچاق میشود! حال باید دید فعالان بازار از نحوه توزیع سیمان به بورس کالا تبعیت میکنند یا خیر؟ آنچه پیداست چنانچه مصالح فروشان ازشرایط پیش آمده تبعیت نکنند و کد بورسی نگیرند، نوسان قیمت سیمان ادامهدار است.
آیا راه اندازی دوباره آتی سکه طلا میتواند در کنترل قیمت سکه طلا مفید باشد؟
هفته نامه بورس: بیشتر از یک دهه است که بورس كالای ايران با ابزاری به نام آتی سكه طلا آشنا شده است. آتی سکه طلا با اهدافی چون سراسری کردن معاملات طلا در کشور، پوشش ريسک معاملات طلا ، جلوگیری از خروج سرمايه و جذب نقدینگی در سال ۸۷ آغاز به کار کرد.در زمان شروع فعالیت بازار آتی، این ابزار مالی جدید خیلی مورد استقبال قرار نگرفت. اما پس از چندی، التهابات بازارهایی چون ارز باعث شد معاملات آتی سکه مورد استقبال خوبی قرار بگیرد. مقایسه آمارهای موجود نشان میدهد تنها در کمتر از ۴سال تعداد قراردادهای معاملات آتی سکه افزایش باورنکردنی پیدا کرده است. براساس آمار تعداد قراردادهای آتی در سال ۹۱ حدود هزار برابر نسبت به سال ۸۷ افزایش داشته است که نشان از استقبال بسیار زیاد از این بازار دارد.
دستورتوقف و دلایل قابل تامل واهی
با وجود استقبال کم نظیراز معاملات آتی سکه،طی سالهای اخیر این ابزار مورد بی مهری فراوانی از سوی شرکتهای بورس کالا و بانک مرکزی قرار گرفته است. در شرایط رونق پیدا کردن بازار آتی سکه، محدودیت های گسترده ای نصیب آن شدو در نهایت دستوری آمد که از ۱۱شهریور ماه۱۳۹۷ این معاملات را به طور کلی متوقف ساخت. دلیلی مانند اینکه معاملات آتی سکه، فضای مطلوبی را برای واسطه گری و سودجویی های دلالانه ایجاد کرده، به علاوه اینکه آتی سکه افزایش قیمت نقدی سکه را رقم زده، ثبات بازارهای نقدی را از بین برده و عامل جهت دهی به بازار نقدی شده است، برخی از علل واهی توقف این معاملات بود. این در حالی است که این نوع ابزار در دهه های اخیر بسیار مورد توجه بازارهای کالایی دنیا قرار گرفته ولی در کشور ما همزمان با جان گرفتن این معاملات، جانش را گرفتند.
سکوت حاکم تالار نقره ای
البته پس از گذشت ۲ سال از زمان توقف این بازار، چند ماه قبل در یکی از جلسات شورای عالی بورس، رئیس کل بانک مرکزی در خصوص راه اندازی مجدد قرارداد آتی سکه در بورس کالا، دستور ایجاد کارگروهی را صادر کرد. حال اینکه پس از گذشت این چند ماه نه تنها خبری از تشکیل چنین کارگروهی نیست بلکه اغلب مدیران بورس کالا نیز از اعلام چنین دستوری اظهاربی اطلاعی میکنند. تاکنون متولیان بورس کالا برای راه اندازی عرضه هایی نظیر خودرو، مصالح ساختمانی، املاک، زیره و موارد دیگر که سابقه اجرایی نداشته همواره دست افشانی داشتند. جالب است که در خصوص احیای معاملات آتی سکه با تجربه اجرایی یک دهه، گستردگی فعالان، ذینفعان این بازارو غیره، استراتژی سکوت را برگزیده اند؛ مبادا اینکه آرامش حیات خلوتشان به هم ریزد.
عاجز از کاهش قیمت سکه
سجاد بوربور گفت: ابزارهای مشتقه در دنیا، مانند بازار آتی برای کنترل ریسک فروشنده و خریدار تعریف شده است. این بازارها معلول نوسانات قیمت دارایی پایه هستند مثلاً حرکات بازار آتی زعفران در ایران معلول دارایی پایه خود زعفران نقدی است یا حرکات بازار آتی سکه که سالها است به دلایل دستوری فعال نیست معلول دارایی پایه خود سکه طلای نقدی است. اگر در بازار آتی سکه طلا رشد شارپی میدیدیم به دلیل رشد شارپ سکه طلای نقدی بوده است.
دلایل مهم رشد سکه طلا نقدی در آن دوران افزایش شدید قیمت ارز، انتظارات تورمی بالای جامعه و … بود که با این شرایط کاملاً طبیعی بود آتی سکه طلا رشد بالایی داشته باشد. بازار آتی سکه طلا به دلیل اینکه فکر میکردند لیدر سکه طلای نقدی است بسته شد ولی سؤال مهم اینجاست که با بسته شدن بازار آتی سکه طلا قیمت سکه طلا ثابت ماند یا افت کرد؟
بسته شدن بازار آتی سکه طلا باعث شد هزینه فرصتی که پرداخت شده بود تا این بازار پویا شود به هدر رود و پول از این بازار به سمت بازار نقدی و اتاقهای معاملاتی خصوصی رود و بازار طلا را بیشتر ملتهب کند. حالا گفتههای مبنی بر شروع کار بازار آتی سکه طلا شنیده میشود به این امید که التهاب در بازار طلا تا حدی کاهش یابد. به نظر من در کوتاهمدت عمق بازار آتی سکه طلا مانند روزهای قبل بسته شدن نمیشود پس امیدی ندارم در کوتاهمدت بخشی از پولهای که در بازارطلا وجود دارد به سمت بازار آتی سکه طلا برود و درگیر معاملات تعهدی شود. در میانمدت و بلندمدت بازار آتی سکه طلا اکیداً معلول سکه نقدی است و لیدر سکه نقدی در حال حاضر نرخ ارز است پس اگر قرار است قیمتها در بازار طلا کاهشی یا ثابت شود باید بازار ارز کنترل شود که فقط گشایش سیاسی میتواند این مهم را محقق کند نه فعال کرد بازار آتی سکه طلا که فعال و غیر فعال کردن آن فقط التهاب را در جامعه بیشتر میکند.
کاهش هیجانات و بسته شدن بازار فیزیکی
فرزین ابوالعلایی، مدیر عامل کارگزاری باهنر درخصوص اثر راهاندازی مجدد بازار آتی سکه بر بازار طلا گفت: راه اندازی مجدد معاملات آتی سکه، بازار طلا را متعادل میکند و یا بهتر است اینگونه عنوان شود که استفاده از ابزار معاملات آتی سکه که در گذشته تجربه کاملا موفقی برای جذب سرمایه گذاران این بخش بوده، میتواند بخشی از نقدینگی سرمایه گذاران این حوزه را که هم اکنون در بازار فیزیکی سکه و به صورت کامال سنتی در جریان است به سمت بازار آتی سوق دهد. وی افزود: درنتیجه راه برای حضور سرمایه گذاران این حوزه به بازار سنتی و فیزیکی بسته خواهد شد و در نهایت به نظر میرسد از هیجانات فعلی حاکم بر این بخش از بازار سرمایه کاسته و این ابزار بتواند بخش عمدهای از نقدینگی ها را سروسامان دهد.
ابوالعلایی با اشاره به اینکه بورس کالا همواره به عنوان یک بازار شفاف بستری مطمئن برای چنین معاملاتی فراهم کرده و پیشینه آتی سکه تجربه کاملا موفقی را نشان میدهد.، تصریح کرد:اگرچه درشرایط کنونی بورس کالا و بانک مرکزی برای بررسی و توسعه هوشمندانه تر این ابزار مالی در بازار سرمایه تلاش میکنند، اما قطعا در آینده نزدیک شاهد راه اندازی موفقتر این بازار و همچنین توسعه دیگر ابزارهای نوین مالی جهت نظم بخشی بیشتر به این بخش از بازار سرمایه کشور خواهیم بود.
از نقش مهم بازارگردانها غافل نشویم
محمدرضا اسلامی، مدیر بورس کالای کارگزاری سهم آشنا، درگفتوگویی تشریح برخی اثرات تعطیلی بازار آتی سکه و بازگشایی مجدد آن را مدنظر قرار داد.
شرایط گذشته بازار آتی سکه چه بود ودر صورت بازگشایی چه مزایایی خواهد داشت؟
به جرات میتوان گفت بازار معاملات آتی سکه طلا هوشمندانه ترین و در عین حال جذابترین بازار برای علاقه مندان و سرمایه گذاران در حوزه طلا بود که دریک بی تدبیری سال ۹۷ مورد بی مهری نهادهای نظارتی قرار گرفت.تعطیلی این بازار نقطه تاریکی در معاملات بورس کالا به حساب می آید. همچنین در صورت بازگشایی،بازار آتی با فراهم کردن ابزارهای کنترل ریسک و سفته بازی، نقدشوندگی بالا، امنیت بالایی معاملات، سرعت در اصلاح قیمت ها و بسیاری از مزایای دیگر میتواند همواره گره گشای آشفتگی قیمت ها باشد.
با گذشت دو سال از بسته شدن این بازار مشکلاتی که گفته میشد ناشی از این بازار بود رفع شده است؟
تقریبا دوسال از تعطیلی این بازار میگذرد و روز به روز غیرکارشناسانه بودن نظریه افرادی که اعتقاد داشتند معاملات آتی سکه دلیل نوسان بازار فیزیکی و افزایش قیمت هاست، آشکارتر میشود.
توقف معاملات آتی سکه چه تاثیری بر روند کاهش یا افزایش نرخ سکه در بازارهای خارج از بورس داشته است؟
نرخ سکه بر اساس دو عامل مهم قیمت دلار و اونس جهانی تعیین میشود.بازار آتی ابزار پیشبینی قیمت را در اختیار فعالان این حوزه قرار میداد که با تعطیلی بازار نه تنها تغییری در روند قیمت سکه ایجاد نشد بلکه ابزار پیشبینی نیز که به صورت کاملا شفاف در اختیار همگان بود از بین رفت.
بازگشایی مجدد معاملات آتی سکه چه چالش هایی را به همراه خواهد داشت؟
بازگشایی قراردادهای آتی سکه در شرایط فعلی با مخاطراتی نیز روبه رو است که لازم است با تمهیداتی چون پیاده سازی برخی قوانین جدید، تنوع در سررسید قراردادها، امکان ایجاد حد ضرر در معاملات و ابزارهای دیگر این مخاطرات را کنترل کرد. با وجود تمامی این مخاطرات بیشک راه اندازی معاملات قراردادهای آتی سکه طلا میتواند به کنترل التهاب در شرایط کنونی کمک کند.درایت و هوشمندی نهادهای مرتبط در بازگشایی مجدد قراردادهای آتی سکه طلا، بازاری شفاف، کارا و امن را برای سرمایه گذاران ایجاد خواهد کرد.(پیشنهاد میکنم مقاله بورس بین المللی را مطالعه کنید)
در شرایط فعلی چه تصمیمی میتواند به موفقیت هر چه بیشتر راه اندازی مجدد آتی سکه کمک کند؟
در بازگشایی مجدد آتی سکه نباید از نقش مهم بازارگردانها غافل شد.بازارگردانها میتوانند عرضه و تقاضا را در مسیر واقعی خود هدایت کنند. باشد که با روشن شدن چراغ معاملات آتی سکه طلا در بورس کالا، نور امیدی برای فعالان واقعی حوزه طلا به وجود آید.
تاثیر قابل توجهی در قیمت نخواهیم داشت
حمید نجفی، تحلیلگر بازار آتی در گفتوگویی به بررسی برخی زوایای معاملات آتی سکه پرداخت.
عامل اصلی توقف آتی سکه چه بود؟
توقف بازار آتی سکه به بهانه خط دادن این بازار به بازار نقدی انجام گرفت. در آن زمان حباب قابل توجهی میان آتی سکه و سکه نقدی دیده میشد. این تصور که سکه آتی، به بازار جهت میدهد عاملی برای بسته شدن آتی سکه بود.
این حباب پس از توقف آتی از بین رفت؟
زمانی که دلار از ۱۵ هزار تومان شروع به افزایش قیمت کرد و در شرایط فعلی که به ۲۶هزار تومان هم رسید و باز کاهش داشت مشاهده کردیم که همچنان قیمت سکه هم گام با قیمت دلار بالا رفت. در شرایط فعلی برخی معتقدند قیمت سهام بالا رفته است و گواهی سپرده سکه مورد توجه قرار گرفته و مردم به سمت خرید گواهی سپرده هجوم آورده اند اما باید به این نکته توجه کرد که پول هوشمند است و مسیر خودش را پیدا میکند.
علت افزایش قابل توجه قیمت سکه چیست؟
کرونا، ورود فیزیکی دلار و صادرات را کاهش داده است. با کمبود ارز قیمت دلار افزایش پیدا میکند. سکه طلا از دو چیز قیمت میگیرد اونس جهانی و دلار داخلی. فقط تغییر این دو عامل است که میتواند قیمت سکه داخلی را تحت تاثیر قرار دهد. درست است که در مقاطعی تقاضاهای فصلی به وجود می آید اما به طور کلی تاثیر این دو عامل بر قیمت سکه بسیار مشهود است.در حال حاضر اونس جهانی افزایش داشته و به علاوه قیمت دلار در کشور نیز جهش قابل توجهی کرده است در نتیجه افزایش قیمت سکه قابل توجیه است.
یکی از علل بسته شدن آتی سکه مقابله با فعالیت دلالان بود، این موضوع را چطور تحلیل میکنید؟
آتی سکه رونق خوبی داشت و مشتریان خودش را هم طی سالها به دست آورده بود. اغلب فعالان سنتی بازار را به عنوان دلال میشناسند اگر این فعالان در آتی سکه فعالیت داشتند، چه مشکلی به وجود می آوردند؟ هر کسی باید در این بازار فعالیت کند.چرا باید فعالان سنتی بازار را از این بازار محروم کرد. با توجه به اینکه میدانیم اگر از ورود دلالان به بازاری جلوگیری شود، این فعالان سنتی، بازار خود را پیدا میکنند.اگر دلالان از بازاری متشکل بیرون رانده شوند به سمت بازاری غیرمتشکل میروند به طور مثال با نبود آتی سکه معاملات اتاق های طلای آب شده و امثال هم بسیار بیشتر شد.
بازگشایی دوباره معاملات آتی، چگونه میتواندبه متعادل ساختن بازار سکه کمک کند؟
واقعیت این است که قیمت سکه از مولفه هایی تاثیر میپذیرد که به آتی سکه ارتباطی ندارد. در واقع اگر سکه در بازار آتی یا گواهی سپرده معامله شود تاثیر چندانی روی بازار فیزیکی ندارد.در شرایط فعلی اگر بازار آتی راه اندازی شود نمیتواند تاثیر قابل توجهی بر قیمت سکه داشته باشد. یک سری واقعیات اقتصادی وجود دارد زمانی که این واقعیات تغییری نکند، اتفاق خاصی نمیافتد. به طور مثال تا زمانی که قیمت دلار) با هر مکانیزمی( تعدیل نشود قیمت طلا هم پایین نخواهد آمد.پیش فروش عظیمی که بانک مرکزی سالها قبل انجام داد، نمونه بارزی از نادیده گرفتن واقعیات اقتصادی است.در واقع بانک مرکزی با عرضه بسیار زیاد سکه به بازار تصمیم داشت قیمت سکه را کاهش دهد اما آیا شوک عرضه ای از این قوی تر وجود داشت که بتواند سکه را ارزان کند؟ ولی شاهد بودیم که چنین عرضه عجیب و غریبی نیز نتوانست قیمت را کاهش بدهد چرا که علت چیز دیگری بود.
نقش معاملات آتی را در بازار فعلی، چطور ارزیابی میکنید؟
معاملات آتی ابزار کاربردی است که نه تنها در سکه بلکه در زعفران، زیره، پسته و غیره نیز به خوبی میتواند به جذب نقدینگی کمک کند. در واقع برای وارد کردن ابزارهای مشتقه به بورس کالا زحمات بسیاری کشیده شده است)از جمله گرفتن تاییدیه های مختلف و دست و پنجه نرم کردن مسئولان با چالش های بسیار(. بالاخره توانستیم صاحب ابزار مشتقه شویم ولی واقعا حیف است که از این ابزار طوری که شایسته بوده استفاده نشود.در بازارهای کالایی سطح جهان بیشترین حجم معاملاتشان بر روی ابزارهای مشتقه است، بهتر است ما نیز به سمت استفاده حداکثری از ابزار مشتقه حرکت کنیم.
رونق معاملات گواهی با راه اندازی مجدد آتی سکه
حسن میثمی:نزدیک به دو سال است که از بسته شدن بازار آتی سکه با قدمتی ۱۰ ساله در بورس کالا میگذرد. جای خالی آتی سکه نه تنها عاملی برای کم رونقی معاملات گواهی این کالای سرمایه گذاری بود، بلکه سبب کاهش چشمگیر معاملات آپشن سکه در بازار مشتقه شد. اگر چه بر طبق ادعای بانک مرکزی عامل رشد قیمت سکه، بازار آتی سکه عنوان شد، اما بعد از گذشت دو سال از تعطیلی این بازار نه تنها قیمت سکه کاهش نیافت بلکه از قیمت ۳ و نیم میلیون تومانی در زمان بسته شدن بازار آتی به قیمت ۱۱ میلیون تومان رسید. در واقع میتوان گفت گواهی سکه طلا و آتی میتوانند به عنوان دو بازوی توانمند در جهت هدایت نقدینگی به بورس و همچنین سبب شفافیت قیمتها شده و از کشف قیمت سکه در اتاقهی معاملاتی دلالی جلوگیری کنند.
به طور قطع میتوان گفت آغاز به کار مجدد این بازار سبب بازگشت سرمایه گذاران شده و مانع نوسانات بالای قیمتی سکه در بازار خواهد شد. چرا که افراد عادی برای نوسان گرفتن و حفظ ارزش دارایی خود سکه نقدی میخرند و این سبب افزایش تقاضای سفته بازی در قیمت نقدی سکه میشود. اما با بازار آتی میتوان این تقاضای سفته بازی را به راحتی پوشش داد تا معامله گران بتوانند از نوسانات روزانه بهره ببرند. در این صورت معاملات گواهی سپرده طلا نیز رونق بیشتری خواهد گرفت. همچنین از دیگر مزایای بازار آتی دو طرفه بودن آن بوده و بانک مرکزی میتواند به عنوان بازار ساز اقدامات تاثیرگذاری در این بازار انجام دهد. البته در این میان، اما در بین سه کالای کشاورزی که به آتی کالا در دو سال گذشته راه یافتهاند، معاملات زعفران با حجم بسیار بیشتری نسبت به دو کالای دیگر انجام میشود.
زعفران که از دو سال پیش وارد بورس کالا شده است تا حدودی توانست به جایگاهی قابل اتکا در بورس دست یابد. چرا که کشاورزان میتوانند از طریق بورس کالا محصول خود را به فروش برسانند و در طرف مقابل تجار نیز با خرید محصولی با کیفت بالا از بورس میتوانند صادرات خود را انجام دهند.باید در نظر داشت ایران به عنوان قطب اصلی تولید زعفران در جهان با توسعه بورس و استفاده از ابزارهای نوین مالی، میتواند سبب رونق هر چه بیشتر معاملات آنها در بورس شود. همچنین تحول زیادی در صادرات این کالا ایجاد کرده و در ارز آوری غیر نفتی به داخل کشور کمک شایانی کند.
دیدگاه شما