تعریف توقف ضرر


کدام کشورها بیشترین کلاهک هسته‌ای جهان را در اختیار دارند؟

چگونه ترکیبی از توقف و توقف ضرر ممکن است منجر به برنده شدن معاملات شود

کارگزاران آنلاین به طور مداوم در جستجوی راه های کاهش ضرر سرمایه گذاران هستند. یکی از رایج ترین مکانیسم های حفاظت نزولی ، یک استراتژی خروج است که به عنوان دستور توقف ضرر شناخته می شود ، جایی که اگر قیمت سهام به سطح معینی کاهش یابد ، موقعیت به طور خودکار با قیمت فعلی بازار فروخته می شود تا ضررهای بیشتری را متوقف کند.

غذاهای کلیدی

  • با یک سفارش ضرر ، اگر قیمت هر سهم به سطح تعیین شده خاصی سقوط کند ، موقعیت به طور خودکار با قیمت فعلی بازار فروخته می شود تا ضررهای بیشتر را متوقف کند.
  • معامله گران ممکن است با متوقف کردن ضرر توقف ضرر ، آن را با یک توقف انتهایی افزایش دهند ، یک سفارش تجاری که قیمت توقف ضرر در یک دلار مطلق تعیین نشده باشد ، بلکه در یک درصد یا یک دلار تعیین می شود مقدار زیر قیمت بازار

متوقف کردن

معامله گران می توانند با متوقف کردن توقف ضرر ، اثر توقف ضرر را افزایش دهند ، این یک سفارش تجاری است که در آن قیمت توقف ضرر در یک دلار مطلق تعیین نشده است ، بلکه در یک درصد مشخص تنظیم می شود یا مقدار دلار زیر قیمت بازار

در اینجا نحوه کار آن آورده شده است. هنگامی که قیمت افزایش می یابد ، توقف عقب را به همراه خود می کشد. پس از آنکه سرانجام قیمت از افزایش متوقف شد ، قیمت توقف ضرر جدید در همان سطحی باقی می ماند که به آن کشیده شد ، بنابراین به طور خودکار از نزول سرمایه گذار محافظت می کند ، در حالی که با رسیدن قیمت به بالاترین قیمت ، سود را قفل می کنید. توقف عقب ممکن است با بورس سهام ، اختیارات و معاملات آتی که از سفارشات توقف ضرر سنتی پشتیبانی می کنند ، استفاده شود.

Comiling-Stop / Stop-Loss Combo برای برنده شدن در معاملات

کارهای توقف دنباله دار

برای درک بهتر نحوه متوقف کردن دنباله ، سهامی را با داده های زیر در نظر بگیرید:

  • قیمت خرید = 10 دلار
  • آخرین قیمت در زمان تنظیم توقف عقب = 10.05 دلار
  • مبلغ عقب = 20 سنت
  • ارزش توقف ضرر فوری = 9.85 دلار

اگر قیمت بازار به 10.97 دلار صعود کند ، ارزش توقف پایانی شما به 10.77 دلار افزایش می یابد. اگر آخرین قیمت اکنون به 10.90 دلار کاهش یابد ، ارزش توقف شما 10.77 دلار دست نخورده باقی خواهد ماند. در صورت نزول قیمت ، این بار به 10.76 دلار ، در سطح توقف شما نفوذ می کند و بلافاصله سفارش بازار را تحریک می کند.

سفارش شما بر اساس آخرین قیمت 10.76 دلار ارسال می شود. با فرض اینکه قیمت پیشنهادی در آن زمان 10.75 دلار بود ، موقعیت در این مرحله و قیمت بسته می شود. سود خالص 0.75 دلار برای هر سهم است ، البته کارمزد کمتر.

در طی افت های لحظه ای قیمت ، مقاومت در برابر انگیزه برای تنظیم مجدد تعریف توقف ضرر توقف دنباله دار بسیار مهم است ، در غیر این صورت ممکن است توقف ضرر موثرتر از حد انتظار باشد. به همین معنا ، مهار ضرر در انتهای ضربان زمانی توصیه می شود که اوج حرکت را در نمودارها مشاهده کنید ، به ویژه هنگامی که سهام به بالاترین قیمت خود می رسد.

با مراجعه به مثال فوق ، هنگامی که آخرین قیمت به 10.80 دلار می رسد ، یک معامله گر می تواند توقف عقب نشینی را از 0.20 دلار به 0.11 دلار افزایش دهد ، تا حدی انعطاف پذیری را در حرکت قیمت سهام فراهم کند ، در حالی که اطمینان حاصل می کند که توقف قبل از وقوع یک بازپرداخت قابل توجه ایجاد می شود. معامله گران زیرک با ارائه دستور فروش در بازار ، گزینه بستن موقعیت را در هر زمان حفظ می کنند.

بهترین از هر دو جهان

هنگام ترکیب توقف ضررهای سنتی با توقف های انتهایی ، مهم است که حداکثر تحمل ریسک خود را محاسبه کنید. به عنوان مثال ، شما می توانید ضرر توقف را در 2٪ زیر قیمت فعلی سهام و توقف عقب را در 2.5٪ زیر قیمت فعلی سهام تعیین کنید. با افزایش قیمت سهام ، توقف عقب افتاده از توقف ضرر ثابت پیشی خواهد گرفت و آن را زائد یا منسوخ می کند.

هرگونه افزایش بیشتر قیمت به معنای به حداقل رساندن بیشتر ضررهای احتمالی با هر علامت افزایش قیمت است. محافظت اضافی این است که توقف دنباله ای فقط به سمت بالا حرکت می کند ، جایی که در طول ساعات بازار ، ویژگی دنباله دار به طور مداوم نقطه ماشه توقف را دوباره محاسبه می کند.

با استفاده از ترکیبی دنباله ای Stop / Stop-Loss در معاملات فعال

به دلیل نوسانات قیمت و نوسان برخی سهام ، به ویژه در اولین ساعت از روز معاملات ، استفاده از معاملات فعال دشوارتر است. باز هم ، این سهام سریع حرکت می کنند ، معامله گران را به دلیل پتانسیل آنها برای تولید پول قابل توجه در مدت زمان کوتاه ، جذب می کنند. مثال سهام زیر را در نظر بگیرید:

  • قیمت خرید = 90.13 دلار
  • تعداد سهام = 600
  • توقف ضرر = 89.70 دلار
  • اولین توقف عقب = 0.49 دلار
  • توقف دوم = 0.40 دلار
  • توقف عقب سوم = 0.25 دلار

در نمودار بالا ، یک سهام در یک روند صعودی ثابت مشاهده می کنیم که توسط خطوط قوی در میانگین های متحرک تعیین می شود. بخاطر داشته باشید که به نظر می رسد تمام سهام با مقاومت در برابر "0.00m" و همچنین "0.50" مقاومت می کنند ، البته نه به این شدت. گویی معامله گران تمایلی به رسیدن آن به سطح بعدی دلار ندارند.

سهام نمونه ما سهام Z است که با قیمت 90.13 دلار با ضرر 89.70 دلار و توقف اولیه 0.49 دلار خریداری شد. هنگامی که آخرین قیمت به 90.21 دلار رسید ، توقف ضرر لغو شد ، زیرا توقف عقب افتاد. از آنجا که آخرین قیمت به 90.54 دلار رسید ، توقف در عقب تا 0.40 دلار محکم شد ، به این منظور که در یک بدترین سناریو بتواند یک معامله سریع را انجام دهد.

از آنجا که قیمت به طور پیوسته به سمت 92 دلار حرکت کرد ، زمان محکم شدن توقف بود. هنگامی که آخرین قیمت به 91.97 دلار رسید ، توقف عقب از 0.40 دلار به 0.25 دلار محکم شد. با سود اندک قیمت به 91 دلار و 48 سنت کاهش یافت و همه سهام با میانگین قیمت 91.70 دلار فروخته شد. سود خالص پس از کارمزد 942 دلار یا 1.74 درصد بود.

برای این که این استراتژی در معاملات فعال کار کند ، باید یک مقدار توقف عقب تعیین کنید که نوسانات قیمت عادی سهام خاص را برآورده کند و فقط بازپرداخت واقعی قیمت را بدست آورد. این مهم را می توان با مطالعه کامل سهام در طی چند روز قبل از معامله فعال آن به دست آورد.

در مرحله بعدی تعریف توقف ضرر ، باید بتوانید معاملات خود را با نگاه کردن به یک ساعت آنالوگ و توجه به زاویه بازوی بلند هنگامی که بین ساعت 13 است نشان دهید. و ساعت 2 بعد از ظهر ، که می خواهید از آنها به عنوان راهنمای خود استفاده کنید. حال ، وقتی میانگین متحرک مورد علاقه شما در این زاویه ثابت است ، با ضرر توقف اولیه دنبال کنید. همانطور که میانگین متحرک تغییر جهت می دهد ، به زیر 2 بعد از ظهر می افتد ، وقت آن است که گسترش توقف دنباله ای خود را محکم کنید (نگاه کنید به نمودار بالا).

ترکیب ترکیبی stop / stop-ضرر ، م emotionalلفه عاطفی موجود در معاملات را از بین می برد و به شما امکان می دهد بر اساس اطلاعات آماری تصمیم گیری معقولانه انجام دهید.

ریسک معامله گر

تاجران در استفاده از ضررهای متوقف با خطرات خاصی روبرو می شوند. برای مبتدیان ، سازندگان بازار کاملاً از هرگونه ضرر و زیان متوقف شده با کارگزار خود آگاه هستند و می توانند قیمت را با قاطعیت در اختیار شما قرار دهند ، در نتیجه شما را از موقعیت خود خارج کرده و مجدداً قیمت را مجدداً انجام می دهند.

همچنین ، در مورد توقف عقب ، احتمال محکم کردن آن در مراحل اولیه سهام با پشتیبانی خود وجود دارد. در این حالت ، نتیجه یکسان خواهد بود ، جایی که توقف با بازپرداخت موقت قیمت ایجاد می شود ، و معامله گران راجع به ضرر قابل توجه خود دلهره می کنند. این می تواند یک قرص روانشناختی سخت برای بلعیدن باشد.

خط پایین

اگرچه خطرات قابل توجهی در استفاده از توقف های دنباله دار وجود دارد ، اما ترکیب آنها با ضررهای متوقف کننده سنتی می تواند کمک زیادی به حداقل رساندن زیان ها و محافظت از سود کند.

تعریف توقف ضرر

رئیس هیئت مدیره بورس کالای ایران:

تاخیر در تحویل خودرو به خریداران بورس کالا، جریمه خودروساز را در پی دارد

عصر خودرو- امیر حمزه مالمیر گفت: در عرضه خودرو از طریق بورس کالا، خودروساز متعهد به تحویل خودرو در زمان مقرر است و به دلیل انجام معاملات براساس قوانین بورس و شفافیت معاملات، هر گونه تاخیری با پرداخت جریمه به خریداران جبران می‌شود تا علاوه بر سلامت معاملات، خریداران نیز با اطمینان خاطر اقدام به خرید از بورس کالا کنند.

تاخیر در تحویل خودرو به خریداران بورس کالا، جریمه خودروساز را در پی دارد

به گزارش پایگاه خبری «عصر خودرو» به نقل از سنا؛ امیر حمزه مالمیر، رئیس هیئت مدیره بورس کالای ایران در مورد مزیت‌های خرید خودرو از بورس کالا اظهار داشت: با عرضه خودرو در بورس کالا، رانت قیمتی که به دلیل وجود دو نرخ دستوری و آزاد در بازار ایجاد شده بود، از بین می‌رود و عرضه چند محصول خودروسازان در بورس و رفتار قیمتی بازار نیز همین اتفاق را نشان می‌دهد.

وی افزود: عرضه خودرو در بورس کالا یک نقطه‌ی عطف در حوزه شفافیت معاملاتی است که منافع آن هم به مصرف‌کننده نهایی و هم به خودروساز می‌رسد و از طرفی، دولت نیز مالیات بر ارزش افزوده را مناسب‌تر اخذ می‌کند.

مالمیر افزود: مادامی‌ که قیمت فروش خودرو از سوی تولیدکننده با قیمت بازار فاصله داشته باشد، رانت وجود خواهد داشت و واسطه‌گرها از هر راهی از جمله اجاره‌ی کد ملی برای دریافت این رانت اقدام خواهند کرد، حال آن‌که با شفافیت معاملات در بورس و از طریق حراج، قیمت منصفانه کشف خواهد شد و تفاوت قیمت دستوری و بازار آزاد به خودروساز و سهامداران آن خواهد رسید.

مدیرعامل سبدگردان سرآمد بازار یکی از مزیت‌های عرضه خودرو در بورس کالا را الزام خودروساز به عمل دقیق به تعهداتش دانست و گفت: در عرضه خودرو از طریق بورس کالا، خودروساز متعهد به تحویل خودرو در زمان مقرر است و به دلیل انجام معاملات براساس قوانین بورس و شفافیت معاملات، هر گونه تاخیری با پرداخت جریمه به خریداران جبران می شود تا علاوه بر سلامت معاملات، خریداران نیز با اطمینان خاطر اقدام به خرید از بورس کالا کنند.

به گفته این فعال بازار سرمایه، وقتی مصرف‌کننده بتواند با دریافت کد معاملاتی و مشارکت در حراج از طریق بورس و به شیوه‌ای کاملا شفاف به خرید خودرو اقدام کند به دلیل نبود رانت در این معاملات، واسطه‌ها از روند معاملات حذف می‌شود و به همین دلیل می‌توان به کاهش تدریجی قیمت‌ها امیدوار بود که عرضه‌های انجام‌شده و رفتار قیمتی بازار تاکنون بر این موضوع صحه گذاشته است.

رئیس هیئت مدیره بورس کالای ایران در پایان گفت: عمق بخشیدن به معاملات خودرو در بورس کالا از جمله فرهنگ‌سازی و آموزش در پهنه‌ی جغرافیایی ایران و امکان استفاده عموم مردم برای ارسال سفارشات خرید از طریق شعب بانکی علاوه بر شعب کارگزاری و از طرفی عرضه خودرو به میزان کافی و به صورت منظم و مداوم از طریق خودروسازان و تعریف ابزارهای جدید از جمله گواهی سپرده در بلندمدت‌، می‌تواند علاوه بر تعادل بخشی به بازار، چهره صنعت خودرو و تولید در این بخش را دگرگون کند.

برای آگاهی از تازه های جهان خودرو، جدیدترین قیمت ها و بازار خودرو ایران اینستاگرام خودرو امروز را دنبال کنید

سناریوهای پوتین برای جنگ هسته‌ای

سناریوهای پوتین برای جنگ هسته‌ای

شصت سال پس از بحران موشکی کوبا، جهان بار دیگر نگران وقوع یک جنگ هسته‌ای است.

فردای اقتصاد: شصت سال پیش، جهان نظاره‌گر یک بحران اتمی بود. بحران موشکی کوبا در اکتبر ۱۹۶۲ زمانی که آمریکا موشک‌های هسته‌ای شوروی را در کوبا شناسایی کرد، آغاز شد. ایالات‌متحده، این جزیره را محاصره کرد و بحث گسترده‌ای درباره حمله به آن شکل گرفت. شوروی تسلیم شد و سلاح‌های هسته‌ای خود را از بین برد. آمریکا مخفیانه موشک‌های خود که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای داشت را از ترکیه خارج کرد و خطر نابودی جهان از بین رفت.

جنگ اوکراین، خاطرات آن دوران وحشتناک را دوباره زنده کرده است. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، بارها هشدار داده‌ که ممکن است در این جنگ به سلاح هسته‌ای متوسل شود. او در ۲۱ سپتامبر گفت که از «تمام سیستم‌های تسلیحاتی موجود» برای دفاع از «تمامیت ارضی» روسیه استفاده خواهد کرد. این تهدید به‌طور ضمنی شامل تمام سرزمین‌های اوکراینی که او از طریق رفراندوم، ضمیمه خاک روسیه کرده‌است نیز، می‌شود.

پوتین تاکید کرد: «این یک بلوف نیست.» در پاسخ، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، به شدت درباره «عواقب فاجعه‌بار» یک رویارویی هسته‌ای به مسکو هشدار داد. داریل کیمبال، از انجمن کنترل تسلیحات، که یک گروه لابی آمریکایی است، می‌گوید که جهان با خطرناک‌ترین بحران هسته‌ای از زمان بحران کوبا مواجه است.

مفسران روسی تشابهات آشکاری بین این بحران‌ها مشاهده کرده‌اند. دیمیتری ترنین، تحلیلگر روسی، در وب سایت دولتی راشاتودی می‌نویسد که هر دو این بحران‌ها ناشی از احساس ناامنی از پیشروی رقیب «به نزدیکی مرزهای خود بود: کوبا در آن زمان و اوکراین امروز».

اما این بار، همه چیز از چند جهت مهم متفاوت است. بحران کوبا ۱۳ روز به طول انجامید. جنگ در اوکراین بیش از ۲۰۰ روز است که آغاز شده و می‌تواند صدها روز دیگر ادامه یابد. در کوبا، سلاح‌های هسته‌ای خود موضوع اصلی بودند. در اوکراین اما آنها سپری برای محافظت از «زمین‌خواری» روسیه هستند و ماهیت تهدید با دستاوردهای روسیه در میدان جنگ تغییر کرده‌است. در ابتدا مقامات غربی نگران تشدید تنش هسته‌ای ناشی از موفقیت و پیشروی روسیه بودند. اگر روسیه موفق می‌شد اوکراین را اشغال کند، ممکن بود بیشتر به کشورهای حاشیه دریای بالتیک فشار بیاورد یا به انبارهای ناتو که برای نیروهای اوکراینی تسلیحات می‌فرستادند، حمله کند. این می‌توانست به یک جنگ متعارف منجر شود که ممکن بود به یک جنگ هسته‌ای تبدیل شود.

اکنون اما نگرانی از شکست روسیه است. نیروهای اوکراینی هزاران کیلومتر مربع از قلمروی خود را پس گرفته‌اند. فراخوان نیروهای اضافه در روسیه و اعلام بسیج جزئی از سوی پوتین، صدها هزار روس را به اعتراض یا فرار واداشته است. در دهه ۱۹۶۰ نه جان اف کندی و نه نیکیتا خروشچف، رهبران آمریکا و شوروی، خواهان جنگ هسته‌ای نبودند. اکنون، برخی نگران آن هستند که پوتین ضعیف، ممکن است وسوسه شود که وارد یک قمار هسته‌ای شود.

بحران موشکی کوبا عمدتاً مربوط به سلاح‌های هسته‌ای «استراتژیک» بود، سلاح‌هایی که برای از بین بردن شهرهای دشمن، دور از میدان جنگ طراحی شده بود. مسئله در اوکراین عمدتاً حول محور سلاح‌های غیراستراتژیک یا «تاکتیکی» است. این سلاح‌ها، برد کوتاهتر و قدرت انفجاری کمتری دارند. (با این وجود بسیاری از بمب‌های اتمی، قوی‌تر از بمب‌های اتمی مورد استفاده علیه ژاپن در جنگ جهانی دوم هستند.)

آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، زمانی زرادخانه‌های عظیمی از کلاهک‌های تاکتیکی را برای استفاده علیه ارتش یکدیگر در دشت‌های اروپا نگهداری می‌کردند. در دهه‌های پس از جنگ سرد، ناتو تمام ذخایر خود به جز حدود ۲۰۰ مورد را رها کرد و به این نتیجه رسید که سلاح‌های متعارف با هدایت دقیق می‌توانند جنگ‌ها را ارزان‌تر و با عوارض کمتری پیش ببرند.

نیروهای مسلح روسیه اما حدود دو هزار نوع از این سلاح را در اختیار خود نگه داشتند. سلاح‌های هسته‌ای می‌توانند کمبود نیروهای متعارف را جبران کنند. فرانسیس گاوین، مورخ دانشگاه جان هاپکینز، می‌گوید: «توازن قدرت، برای آنها، کمتر از تمایل به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای اهمیت دارد. این انگیزه‌ای برای غیرمسئولانه عمل کردن، ایجاد می‌کند.»

کارشناسان سه راه اصلی برای استفاده روسیه از تعریف توقف ضرر سلاح هسته‌ای می‌بینند: «مانوری نمایشی» که کسی را نمی‌کُشد. حمله به اوکراین و حمله به ناتو.

روسیه ممکن است از «نردبان تصاعد بحران» با انجام آزمایش‌های هسته‌ای، چه زیرزمینی و چه به طرزی نمایان‌تر در جو استفاده کند. این آزمایش می‌تواند برفراز دریای سیاه یا برفراز کشور اوکراین انجام شود تا از مرگ و میر جلوگیری می‌کند. اما باعث ایجاد یک پالس الکترومغناطیسی می‌شود که تجهیزات الکتریکی را سرخ می‌کند. اما اگر اوکراین، علی‌رغم این نمایش روس‌ها، همچنان به جنگ ادامه دهد، روسیه بدون هیچ دستاوردی، زیر فشار بیشتر جهانی قرار خواهد گرفت.
ژنرال‌های روسی ممکن است ترجیح دهند اهداف نظامی را مستقیماً بمباران هسته‌ای کنند، به ویژه به این دلیل که ارتش روسیه با کمبود نیروی انسانی و تجهیزات مواجه است.

«بن بری» از مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، که یک اندیشکده بریتانیایی است، می‌گوید که اهداف احتمالی روسیه، می‌تواند شامل فرودگاه‌های اوکراین، مراکز لجستیکی و توپخانه‌ای باشد. با این حال، نیروهای اوکراین عمدتا پراکنده هستند و نیروهای نظامی این کشور، می‌توانند به طرز شگفت‌انگیزی منعطف عمل کنند. یک مطالعه که جنگ فرضی بین هند و پاکستان را مورد بررسی قرار می‌دهد، تخمین می‌زند که یک بمب پنج کیلوتنی (تقریباً یک سوم بمبی که در هیروشیما انداخته شد) در صورت پخش گسترده، فقط ۱۳ تانک را از بین می‌برد. «بری» بر این باور است که برای خنثی کردن یک تیپ اوکراینی (تقریباً سه تا پنج هزار سرباز) به چهار سلاح تاکتیکی نیاز است، حتی اگر همه نیروها برای یک حمله متمرکز شده باشد.

برای عمل کرد مخرب‌تر، روسیه ممکن است حمله به یک شهر اوکراین را انتخاب کند تا این کشور را مجبور به تسلیم کند. اما این احتمال، مداخله مستقیم ناتو و نابودی ارتش روسیه را افزایش می‌دهد. حمله اتمی به ناتو، یک اقدام بالقوه انتحاری برای روسیه خواهد بود به خصوص با توجه به اینکه سه عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) – آمریکا، بریتانیا و فرانسه – دارای سلاح‌های هسته‌ای هستند.

کدام کشورها بیشترین کلاهک هسته‌ای جهان را در اختیار دارند؟

تاکتیک و استراتژی

به عبارت دیگر، هر گزینه با عوارض بزرگی همراه است.

اریک ادلمن، معاون پیشین سابق پنتاگون، تاکید می‌کند: «کارکرد تهدیدات هسته‌ای بسیار سخت است. در زمان‌هایی در طول جنگ سرد - برای مثال در جنگ کُره - آمریکا از تهدید سلاح‌های هسته‌ای سود می‌برد اما تصمیم گرفت به دلایل اخلاقی از آن استفاده نکند و این سلاح‌ها را بی‌فایده و خطرناک توصیف کند.»

اما پاسخ به تهدیدات هسته‌ای نیز کار دشواری است. بازدارندگی بر بسیاری از مسائل مبهم استوار است. مقامات آمریکایی منظورشان از «پیامدهای فاجعه‌بار» را علنی نمی‌کنند، اگرچه مفهوم آن خطر درگیری مستقیم بین روسیه و آمریکا است.

آنها مدعی هستند که در هشدارهای خصوصی به کرملین صریح بوده‌اند و به روزنامه‌نگاران گفته‌اند که پاسخ، احتمالا متعارف خواهد بود نه هسته‌ای. ادلمن تاکید می‌کند که این اقدام، گزینه «تهدید بازدارنده را تضعیف می‌کنند.»

هشدارهای آمریکا متوجه روسیه، متحدان آمریکا و مردم آمریکاست. باید این تهدیدها را جدی گرفت اما از آن نترسید. آمریکا باید به گونه‌ای پاسخ دهد که مبهم و در عین حال معتبر باشد. هر اتفاقی که در ارتباط با روسیه بیفتد، بر رقابت آن با چین تأثیر خواهد گذاشت، به ویژه در مورد تایوان. تاکنون، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، تلاش کرده تا دو اصل را متعادل کند: کمک به اوکراین در دفاع از خود، و اجتناب از وقوع جنگ جهانی سوم. بایدن تهدید کرده که اگر روس‌ها سلاح‌های هسته‌ای به کار ببرند، پاسخ «به میزان اقدامی که انجام می‌دهند» بستگی خواهد داشت.

یکی از گزینه‌ها، اعمال فشار اقتصادی بیشتر بر روسیه است، شاید از طریق تحریم‌های ثانویه بر خریداران نفت و گاز این کشور با هدف انزوای مسکو. آمریکا می‌تواند هند و چین را به انزوای روسیه وادار کند. هر دو به طور غیرمستقیم نشان داده‌اند که رفتار مسکو در جنگ را تایید نمی‌کنند. اما هند برای تسلیحات به روسیه متکی است و چین، مسکو را یک اهرم موثر برای ایجاد توازن با آمریکا می‌داند.

گزینه دیگر آن است که غرب با ارائه مشاوره در میدان نبرد هسته‌ای، به اوکراین کمک کند.

آن سوی طیف آن است که آمریکا، بریتانیا یا فرانسه با حمله هسته‌ای محدود خود به روسیه به آن پاسخ دهد. اما این خطر یک جنگ هسته‌ای گسترده‌تر را به دنبال دارد و این در شرایطی است که روسیه نسبت به رقبای غربی خود، سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی بیشتری در اختیار دارد.

محتمل‌ترین سناریو، یک پاسخ نظامی متعارف، است. این ممکن است شامل استقرار نیروهای ناتو در اوکراین، یا حملات مستقیم به اهداف روسیه باشد.

برای مثال، آمریکا می‌تواند بنادر، پایگاه‌های هوایی یا موشک‌اندازهای متحرک مورد استفاده در هر حمله هسته‌ای روسیه را نابود کند. بن هاجز، ژنرال بازنشسته‌ای که زمانی فرماندهی نیروی زمینی آمریکا در اروپا را بر عهده داشت، پیشنهاد می‌کند که ناوگان روسیه در دریای سیاه یا پایگاه‌های آن در شبه کریمه نابود شوند.

با این حال، پوتین ممکن است دست به یک حمله متقابل علیه اهداف مشابه بزند؛ مثلاً کشتی‌های جنگی آمریکایی در دریای مدیترانه یا تأسیسات نظامی در خاک ناتو را هدف قرار دهد. به عبارت دیگر، حتی یک پاسخ متعارف می‌تواند به راحتی منجر به درگیری مستقیم ناتو و روسیه، همراه با خطر جنگ هسته‌ای شود.

همه اینها این پرسش را ایجاد می‌کند: آیا واقعاً آمریکا به خاطر اوکراین که یک متحد نظامی رسمی نیست، چنین خطراتی را متحمل خواهد شد؟ باراک اوباما که به عنوان رئیس‌جمهوری از تسلیح اوکراین امتناع کرد، استدلال می‌کند که روسیه در نهایت بیشتر از آمریکا به اوکراین اهمیت می‌دهد و اضافه می‌کند: «ما باید به طور روشن بدانیم که منافع اصلی ما چیست و مایلیم به سمت چه چیزی برویم و با چه نیتی می‌خواهیم وارد جنگ شویم.»

کسانی که طرفدار اوکراین هستند دو پاسخ ارائه می‌دهند.

نخستین مورد این است که ریسک‌های مرتبط با اوکراین کمتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. روسیه در موقعیتی برای جنگ متعارف علیه آمریکا و ۲۹ متحدش در ناتو نیست. یک جنگ هسته‌ای، خطر نابودی کامل هر دو طرف را به همراه خواهد داشت.

اما پاسخ دوم این است که این ریسک‌ها ارزش آن را دارند. اجازه دادن به روسیه برای استفاده از باج‌گیری هسته‌ای برای تصرف سرزمینی، مستبدان را در همه جا تشویق می‌کند که همین کار را انجام دهند. ادلمن استدلال می‌کند: «دنیای وحشتناکی برای زندگی خواهد بود. هزینه متوقف کردن آن، بیشتر از توقف آن در ابتدا است.»

درحال‌حاضر، برای آرامش خاطر همه، یک دلیل وجود دارد. پوتین نه از سلاح هسته‌ای استفاده کرده‌است و نه ناتو در اوکراین می‌جنگد. آمریکا می‌گوید که هیچ مدرکی دال بر اینکه روسیه تسلیحات هسته‌ای خود را برای استفاده آماده کرده، ندیده‌است. آمریکا و روسیه به تبادل اطلاعات در مورد زرادخانه‌های استراتژیک خود ادامه می‌دهند.

برای مکس هستینگز، نویسنده کتاب «پرتگاه» که روایت جدیدی از بحران کوبا است، درس اصلی در سال ۱۹۶۲ برای سال ۲۰۲۲ نیز صدق می‌کند: «بترس». چیزی که از یک فاجعه جلوگیری کرد، ترس کندی و خروشچف از وقوع یک جنگ هسته‌ای بود. موفقیت آمریکا، هشیاری جان اف کندی برای آمیختن دو تاکتیک بود، پیدا کردن راه حل و تمایل به سازش در پشت صحنه. هستینگز استدلال می‌کند که غرب باید به کمک به اوکراین برای دفاع از خود ادامه دهد، اما همزمان، سناریویی موازی برای پیدا کردن راه حلی سیاسی برای پایان جنگ نیز باشد.

مشکل اینجاست که درحال‌حاضر، پوتین در حال افزایش ریسک‌ها و مخاطرات است؛ نه به دنبال معامله. ضمیمه کردن بخش‌هایی از خاک اوکراین به روسیه و فراخوان نیروهای نظامی، خطر تبدیل «عملیات نظامی ویژه» به جنگ برای دفاع از خاک روسیه را افزایش خواهد داد. برخلاف رهبری جمعی شوروی در سال ۱۹۶۲، که اعتدال را تحمیل کرد، به نظر می‌رسد زیردستان پوتین در مهار او ناتوان هستند. او مدت‌هاست که حکومت خود را با موجودیت روسیه یکی می‌داند. او در سال ۲۰۱۸ با عباراتی عرفانی درباره استفاده از سلاح‌های هسته‌ای برای دفاع از روسیه صحبت کرد: «ما قربانیان تجاوز، به عنوان شهید به بهشت ​​خواهیم رفت، در حالی که آنها فقط خواهند مُرد، زیرا حتی زمانی برای توبه هم نخواهند داشت.»

بنابراین، جهان شاهد وقوع یک بحران هسته‌ای دیگر است: «آیا پوتین جلوی ضرر بیشتر را میگیرد، می‌جنگد یا بزرگ‌ترین ریسک را می‌پذیرد؟»

سالمندی سالم دست‌یافتنی است

برای بسیاری از ما بازنشستگی و رسیدن به سن بازنشستگی یعنی آغاز دوره سالمندی در حالی که به اذعان کارشناسان حوزه سالمندی در بسیاری از کشورهای پیشرفته سالمندان تا سال‌های زیادی به عنوان نیروی کار خلاق و باتجربه در اداره‌ها و سازمان‌های مختلف به کار مشغول هستند.

سالمندی سالم دست‌یافتنی است

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، آمارهای رسمی خبر از وجود ۹ میلیون و ۳۰۰ هزار سالمند در کشورمان می‌دهد که حدود ۷ درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، بسیاری سال ۱۴۱۰ را شروع بحران سالمندی در کشور می‌دانند و معتقدند در این سال جمعیت سالمندان ایران بالغ بر ۱۳.۵ میلیون نفر خواهد شد که بالغ بر ۱۴ درصد جمعیت ایران می‌شود و ایران رسماً کشور سالمند خواهد بود.

شعار امسال روز جهانی سالمندان تحت عنوان «تاب‌آوری سالمندان در دنیای در حال تغییر» تعیین شده است. به اعتقاد کارشناسان حوزه بهداشت با توجه به افزایش سالمندی در کشور باید برنامه‌ها را به سمت داشتن سالمندی سالم سوق دهیم، اما حالا که با سرعت در حال نزدیک شدن به دوران سالمندی در کشورمان هستیم چقدر برای آن آماده‌ایم؟ اصلاً چه اقداماتی باید انجام دهیم تا دوران سالمندی سالم و فعالی داشته باشیم؟
دکتر وحید راشدی، متخصص سالمندشناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و رفاه اجتماعی می‌گوید: سالمندی پدیده‌ای مختص کشور ما نیست، این روزها دنیا با شتاب در حال ورود به دنیای سالمندی است برای همین سازمان ملل متحد سال ۲۰۲۱ تا سال ۲۰۳۰ را دهه سالمندی سالم نامگذاری کرده است.

به تبع کل دنیا که به سمت سالمندی می‌رود در ایران هم این اتفاق در حال وقوع است و بحث افزایش امید به زندگی و بهبود کیفیت زندگی و اعمال سیاست‌های کنترل‌ زاد و ولد در سال‌های گذشته باعث شده تا جمعیت ما هم به سمت سالمندی برود، اما واقعیت این است که سالمندی خواسته یا ناخواسته دارای محدودیت‌هایی است چرا که افراد میزان متفاوتی از سالمندی را در دوران سالمندی تجربه می‌کنند.


این متخصص سالمندشناسی در تعریف سالمندی سالم می‌گوید: مفهوم سالمندی فعال ایده‌آل‌ترین حالت سالمندی است و ما امیدواریم که همه سالمندان این نوع سالمندی را در کشورمان تجربه کنند. در واقع سالمندی سالم فرایند مستمری است در جهت بهینه‌سازی فرصت‌ها برای بهبود و حفظ سلامت جسمی، اجتماعی، روانی، استقلال، کیفیت زندگی و همچنین تقویت انتقال موفقیت‌آمیز از دوره میانسالی به دوره سالمندی، این تعریف هم شامل بهزیستی اجتماعی می‌شود و هم روانشناختی، هم معنوی و هم جسمی؛ یعنی تمام علائم سلامت زیستی را دربر می‌گیرد.


راشدی در ادامه با بیان اینکه چهار عنصر در حوزه سالمندی سالم مورد بحث قرار می‌گیرد، می‌افزاید: در سالمندی سالم به چهار مورد باید توجه کنیم، اول توانمندی‌های عملکردی است. ویژگی‌های مرتبط با سلامتی که به افراد امکان می‌دهد آنچه که می‌خواهند را انجام دهند و دلیلی برای ارزشمندی آن داشته باشند. دوم ظرفیت‌های ذاتی فرد سالمند که تمام توانمندی‌های جسمی و روانی که یک فرد می‌تواند به آنها دست پیدا کند. سوم محیط یعنی همه عوامل محیطی که در دنیای بیرونی زمینه زندگی یک شخص را تشکیل می‌دهند و نهایتاً بهزیستی یا خوشبختی که در واقع امنیت و تحقق خواسته‌هایی است که هر فرد سالمندی دارد.


این متخصص سالمندشناسی در پاسخ به اینکه آیا سالمندی سالم و موفق برای همه محقق می‌شود یا نه، می‌گوید: واقعیت این است که خیر! متغیرهای زیادی در حوزه سالمندی دخیل هستند و روی افراد تأثیر می‌گذارند؛ از خصوصیات جنسیتی تا تفاوت‌هایی که بین زنان و مردان سالمند از نظر ژنتیکی و عوامل دیگر وجود دارد بر این پدیده تأثیرگذار هستند.

مثلاً امید به زندگی در زنان سالمند بیشتر از مردان سالمند است، از طرف دیگر عوامل خطر در مردان بیشتر از زنان است. برای داشتن سالمندی سالم ۵ عامل را دسته‌بندی می‌کنیم: دسته اول فیزیولوژیکی هستند مثلاً هر چه فرد چاق‌تر باشد ریزفاکتور بیماری‌های قلبی و عروقی در او بیشتر است. دسته دوم عوامل روانی هستند، جالب است بدانیم که شایع‌ترین بیماری‌های روانی که سالمندان تجربه می‌کنند اضطراب و افسردگی است. دسته سوم عوامل رفتاری یا سبک زندگی است که هر سالمند تجربه می‌کند.

میزان فعالیت روزانه، مصرف دخانیات و مبحثی که بسیار مهم است بحث چند دارویی در سالمندان است. سالمندان به خاطر مشکلاتی که دارند داروهای زیادی مصرف می‌کنند که مصرف همزمان این داروها می‌تواند آنها را دچار آسیب‌های بیشتری کند. وی ادامه می‌دهد: دسته چهارم عوامل تغذیه‌ای سالمندان است و دسته پنجم عوامل اجتماعی و اقتصادی است که شامل نظم زندگی، مشارکت و حمایت اجتماعی و بیمه‌های درمانی که فرد سالمند نیاز دارد، می‌شود.

وی در ادامه اشاره می‌کند: بر اساس دستورالعملی که سازمان ملل برای این دهه سالمندی سالم داده، گفته که تقویت سالمندی سالم باید در چهار حوزه اصلی اتفاق بیفتد؛ اول محیط دوستدار سالمند، دوم مبارزه با تبعیض‌های سنی، سوم مراقبت یکپارچه و عادلانه برای تحقق سالمندی و چهارمین مورد بحث مراقبت‌های بلندمدت است.


عضو هیأت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و رفاه اجتماعی در ادامه با بیان اینکه بحث سالمندی در کشور ما بحث جدیدی است و حدوداً از سال ۹۰ شروع شده، می‌گوید: بعد از آمارگیری سال ۹۰ نرخ سالمندی ما از ۸ درصد عبور کرد، چون این رقم شروع زنگ خطر سالمندی در کشور را به صدا درمی‌آورد. بلافاصله بعد از آن اولین کاری که متخصصان حوزه سلامت در وزارت بهداشت انجام دادند تربیت نیروی متخصص در این حوزه بود و این کار ادامه دارد.

در حال حاضر به نظر می‌رسد نرخ سالمندی کشورمان بالای 10 درصد است، در آخرین آمارگیری سال ۹۵ نرخ تعریف توقف ضرر سالمندی در کشورمان 9.3 درصد بود که در سال ۱۴۰۱ احتمالاً با 10.5 درصد سالمندی مواجه هستیم. اما باید خودمان را برای سال‌های ۱۴۲۰ تا ۱۴۳۰ آماده کنیم که قرار است با ۲۵ تا ۳۰ درصد سالمندی مواجه باشیم. قاعدتاً اولین قدم که تربیت نیروی متخصص است خوب شروع شده، اما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم.


راشدی در پایان با تأکید بر اینکه حدود ۲۰ درصد زنان سالمند ما تنها هستند تعریف توقف ضرر یعنی یا مجردند یا پدیده بیوه‌گی را تجربه می‌کنند، اما این مسأله در مردان یک چهارم زنان است، می‌گوید: مسأله مهم‌تر این است که ازدواج مجدد در بین سالمندان به نسبت گذشته بیشتر شده، اما بیشتر مردان سالمند ازدواج را تجربه می‌کنند و ازدواج زنان سالمند هنوز در جامعه ما با محدودیت‌های عرفی همراه است به همین خاطر است که تعداد زنان سالمندمان که تنها زندگی می‌کنند خیلی بیشتر از مردان سالمند است.

بحث زنان سالمند خیلی مورد توجه سازمان‌های بین‌المللی قرار گرفته است، شعار روز جهانی سالمند امسال هم که تاب‌آوری است توجه ویژه‌ای به مشارکت زنان سالمند دارد، باید بپذیریم که بافت سالمندی جامعه ما هم همانند همه کشورها بافت زنانه‌ای است. چالش‌های زیادی در این حوزه وجود دارد از بحث‌های معیشتی تا احساس انزوا و افسردگی که زنان بیشتر تجربه می‌کنند، بنابراین برای داشتن سالمندی سالم در جامعه، بحث سیاستگذاری زنان سالمند باید مورد توجه جدی قرار بگیرد و باید بپذیریم با برنامه‌ها و سیاست‌هایی که داریم می‌توانیم سالمندی سالم را برای اعضای جامعه به ارمغان بیاوریم.

پلان مدرن برای تعاونی‌های مسکن

دنياي اقتصاد : به گفته کارشناسان، تعاونی‌‌ها از دیرباز سهم بسزایی در ساخت مسکن و خانه‌دار شدن آحاد جامعه داشته‌‌اند و با توجه به آنکه واحدهای مسکونی را با قیمت تمام‌شده ساخته و تحویل می‌دهند، باید در برنامه ساخت مسکن از ظرفیت تعاونی‌‌های خوشنام و موفق در این حوزه بیش از پیش استفاده شود. با توجه به آنکه مسکن نقش تاثیرگذاری در سبد هزینه‌‌ خانوارهای کم‌درآمد به ویژه اقشار محروم و دهک‌‌های متوسط و پایین جامعه دارد، از این رو استفاده از ظرفیت تعاونی‌های مسکن در ساخت مسکن ارزان می‌تواند به عنوان راهکاری موثر و مقرون به صرفه در جهت خانه‌دار شدن اقشار جامعه دنبال شود.

پلان مدرن برای تعاونی‌های مسکن

به اعتقاد فعالان تعاونی، در سال‌های گذشته تعاونی‌‌ها بخش اعظمی از تقاضای مسکن را پاسخ گفته‌‌ و بسیاری از افراد و گروه‌ها، کارمندان و کارگران و فرهنگیان از طریق تعاونی‌های مسکن ادارات و نهادها و سازمان‌ها صاحب‌خانه شده‌‌اند، چرا که ساخت مسکن در بخش تعاون با قیمت تمام‌شده صورت می‌گیرد و تعاونی‌‌ها سودی از این بابت در قیمت مسکن لحاظ نمی‌کنند به همین دلیل مسکن با نرخ ارزان‌تر ساخته و تحویل متقاضیان می‌شود. در حال حاضر بخش تعاون به عنوان بازوی اجرایی دولت می‌تواند در تحقق برنامه ساخت دست‌کم یک میلیون واحد مسکونی در سال ایفای نقش کند. متن زیر ماحصل گفت‌وگوی ما با حسن بختیاری،‌‌ مدیرعامل شرکت تعاونی مروارید شرق فاخر درباره تاثیر فعالیت‌‌‌‌های تعاونی‌‌های مسکن و روش‌های نوین خانه‌دار کردن متقاضیان مصرفی است.

هدف اصلی از تشکیل تعاونی‌‌ها چه بوده است؟

فلسفه تشکیل تعاونی‌‌های مبنی بر مشارکت در سرمایه‌گذاری عده‌ای از افراد، تولید یک یا چند محصول است برای اینکه افراد سرمایه‌گذار بتوانند با کف قیمت، مالک آن محصول شده و عملا مجبور به پرداخت سودی مازاد بر مبلغ تولید به تولیدکننده و فروشنده آن نشوند. با این تعریف، افراد در سطح جامعه می‌توانند با تشکیل گروهی در قالب شرکت تعاونی، اقدام به جمع‌آوری سرمایه از اعضای تشکیل‌دهنده و تولید و خلق محصول مدنظر خود همچون دام و طیور، انواع میوه و غلات، صنایع دستی، تجهیزات و ماشین‌آلات، مسکن و امثالهم کرده و با قیمتی بسیار مناسب‌تر و کیفیتی بهتر از اقلام مشابه در بازار، مالک آن شوند.

شرکت‌‌های تعاونی بر مبنای فعالیتی که انجام می‌دهند، چگونه تعریف می‌شوند و مشکل اساسی آنها از کجا شروع می‌شود؟

شرکت‌‌های تعاونی به لحاظ نوع فعالیت به دو دسته تقسیم می‌شوند:

دسته اول شرکت‌‌های تعاونی تولید هستند که برای اشتغال اعضا در امور مربوط به کشاورزی، دامداری، دامپروری، پرورش و صید ماهی، شیلات، صنعت، معدن، عمران شهری و روستایی و عشایری و نظایر اینها فعالیت می‌کنند و دسته دوم شرکت‌های تعاونی توزیع هستند که در امور مربوط به تهیه و توزیع کالا، مسکن، خدمات و سایر نیازمندی‌های اعضا فعالیت دارند.

اما نکته‌‌ای که تاکنون در موضوع تعاونی‌ها مغفول مانده و هیچ‌وقت نسبت به آن توجه لازم نشده، موضوع تخصص مدیران تعاونی‌ها در امر تولید محصول موردنظر هر تعاونی است؛ به گونه‌ای که از ابتدای شروع به کار تعاونی‌‌ها در کشور یعنی از اواخر دهه ۴۰شمسی تاکنون، تعداد کثیری از آنها بدون حضور اشخاص متخصص در هیات‌مدیره و در سمت مدیرعامل فعالیت داشته‌اند. به همین دلیل است که با وجود موفقیت تعداد زیادی از شرکت‌های تعاونی در رسته‌های مختلف تولید، به همان میزان، شاهد شکست و سوءمدیریت در میان‌شان بوده‌ایم و متاسفانه تعاونی‌های مسکن و انبوه‌ساز نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌اند.

هدف از تاسیس تعاونی‌های مسکن چه بوده و این تعاونی‌ها روند فعالیت‌شان را در ایران چگونه طی کرده‌اند؟

طی سال‌های دهه ۶۰ تعداد ۴۴۸۱ شرکت تعاونی مسکن در کل کشور تشکیل و ثبت شده بود که بیشترین تعداد آنها به ترتیب در استان‌های تهران، خراسان و خوزستان بوده است. در دهه ۷۰ این تعداد کاهش یافت، ولی تهران، خراسان و خوزستان همچنان رکورد‌دار این تعاونی‌ها بوده‌اند. اما طی سال‌های ۸۰ تا پایان مهر ماه ۱۳۸۵ تعداد ۳۸۷۸ شرکت تعاونی مسکن در کل کشور به ثبت رسید و پس از آن نه تنها با کاهش ثبت روبه‌رو شد، بلکه بسیاری از شرکت‌های ثبت شده نیز منحل شدند.

در ایران تعاونی‌‌های مسکن با هدف تامین مسکن برای اعضا و گروه‌های کم‌درآمد، توسعه بخش تعاونی و برای جلوگیری از سوء‌مدیریت و مبارزه با عوامل سوداگر، توزیع عادلانه امکانات، تقویت انگیزه خودیاری و همکاری متقابل و ایجاد امکانات و تسهیلات بیشتر در امور مربوط به ساخت واحدهای مسکونی ارزان‌قیمت برای تحقق اصل ۳۱قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای تمام یا قسمتی از امور مندرج در این ماده تشکیل شده‌‌اند که تهیه زمین، احداث خانه و آپارتمان‌‌های مسکونی، واگذاری خانه‌ها و آپارتمان‌ها به صورت نقد و اقساط، تهیه زمین با کاربری مناسب برای احداث اماکن تجاری، اداری، آموزشی، مذهبی، درمانی، ورزشی، شهرک‌‌سازی، خرید واحدهای مسکونی آماده یا نیمه تمام و تکمیل و فروش یا اجاره دادن آنها به اعضا، انجام خدمات نقشه‌‌کشی، معماری و مهندسی، و کلیه اموری که در قوانین و مقررات بخش تعاونی پیش‌‌بینی شده است؛ از این دست هستند.

معضل اساسی تعاونی‌های مسکن چه بوده است و آیا راهکاری برای رفع این معضلات وجود دارد؟

تعاونی‌‌های مسکن و انبوه‌‌ساز، به دلیل تعداد بالای اعضا در پروژه‌های ساختمانی تحت مالکیت‌شان، شکست‌شان نیز در یک پروژه، بیش از حد به چشم می‌آید که تشعشعات منفی آن در ذهن جامعه، باعث کاهش اقبال و رویکرد جامعه به شرکت‌‌های تعاونی شده است. این امر باعث شده اصلاح ساختار مدیریتی و سیستماتیک تعاونی‌ها، به خصوص تعاونی‌های شاغل در حوزه مسکن بیش از پیش احساس شود. ادارات تعاون که به عنوان متولی و نماینده مستقیم وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در هر یک از استان‌ها و شهرها مشغول رسیدگی، اجرا و نظارت بر قوانین و دستورالعمل‌های مربوطه هستند، در سال‌های اخیر نسبت به ایجاد تغییرات اساسی در تاسیس و تغییرات شرکت‌های تعاونی عمرانی و انبوه‌ساز با هدف جلوگیری از انتصاب افراد غیرمتخصص به عنوان مدیرعامل و شکل‌گیری هیات‌مدیره این‌گونه شرکت‌ها بدون حضور افراد باسابقه عمرانی اقدام کرده‌اند که امید است با این اصلاح ساختاری در شرکت‌ها، جلوی بخش اعظمی از اشتباهات و انحرافات احتمالی در راه پیش روی تعاونی‌ها گرفته شده و باعث پیشرفت آنها شود. اما‌ به غیر از مسائل مذکور، تعاونی‌های عمرانی و انبوه‌ساز و در کنارشان تعاونی‌های کارکنان فعال در زمینه مسکن، نیاز به یک تحول عظیم در ساختار سازمانی خود و به کارگیری تکنولوژی روز، به‌ویژه در حوزه انفورماتیک و حذف بخش بزرگی از کاغذ‌بازی‌های معمول دارند؛ به‌طوری که هر یک از اعضای تعاونی‌ها بتوانند اموری همچون واریز وجه اقساط، مشاهده میزان تاخیر، جرایم، امتیاز، درخواست کاهش یا افزایش متراژ و از این دست درخواست‌های خود را از طریق خدمات غیرحضوری و از محل سکونت خود به وسیله سامانه‌ای که توسط شرکت به این امر اختصاص یافته، انجام دهند. با وجود چنین سامانه‌ای، علاوه بر انجام امور فوق، انواع فسادهای موجود در موضوع رتبه امتیاز اعضا از بین رفته و ضمن افزایش سطح اعتماد هر عضو به تعاونی، ارزش امتیاز هر یک از اعضا شفاف شده و معاملات آنها با ثالثین به دور از هر گونه استرس انجام خواهد پذیرفت. همچنین آموزش ضمن خدمت کادر اداری تعاونی‌ها، به خصوص در حوزه‌های حقوقی مرتبط با مسکن و انواع معاملات نیز یکی دیگر از بخش‌های مغفول در این شرکت‌ها بوده که باعث شده مراجعات اعضای تعاونی‌ها و متعاملین آنها به مراجع قضایی افزایش یابد و مخاطبان این شرکت‌ها در خیلی از موارد به‌طور کاملا غیرعمد مرتکب جرایم حقوقی و حتی کیفری شوند. در صورتی که با تعریف ساختار مناسب و الکترونیکی شدن امور در این تعاونی‌ها، همواره می‌توان ضمن کاهش اشتباهات و جرایم غیرعمد، از وقوع جرایم عمدی نیز تا حد بسیار زیادی جلوگیری کرد و موجبات چرخه کار حرفه‌ای و امن را فراهم آورد.

در تعاونی‌های فعال در حوزه مسکن، در بخش فنی مهندسی نیز نیاز به تغییرات اساسی به‌شدت احساس می‌شود، چرا که خروجی این تعاونی‌ها در حوزه ساخت و در زمان بهره‌برداری، هنوز با استانداردهای روز فاصله داشته و به دلیل عدم نظارت صحیح بر عملکرد واحدهای اجرایی حاضر در پروژه‌ها که اساسی‌ترین علت آن، عدم کفایت علم و تجربه مدیران مربوطه است، شاهد کیفیت پایین ساخت پروژه‌های برخی از شرکت‌های تعاونی هستیم. اکثر پروژه‌های تحویل‌شده توسط تعاونی‌ها نیز تا سال‌ها پس از تاریخ تحویل، درگیر اخذ گواهی، پایان کار و سند هر واحد بوده و مالکان باید علاوه بر خرید و فروش آنها به صورت قولنامه‌ای قیمت واحد خود را به دلیل نداشتن پایان‌کار و سند تفکیکی ۱۰تا۲۰ درصد پایین‌تر از نرخ واحدهای مشابه خود که دارای اسناد تفکیکی شش‌دانگ در آن محدوده‌اند، اعلام کرده و نسبت به واگذاری آن اقدام کنند که قطعا می‌توان با آموزش ضمن خدمت مدیران و اعضای هیات‌مدیره تعاونی‌ها در امور اداری مرتبط با شهرداری‌ها و ادارات ثبت، این موضوع را حل و فصل و از بروز چنین اتفاقاتی در آینده جلوگیری کرد.

غیر از موارد ذکر شده برای رفع معضلات پیش روی تعاونی‌‌ها، موفقیت تعاونی‌‌ها در گرو چیست؟

باید به این امر توجه داشت که تعاونی‌های موفق ابتدا در نوع فعالیت خود دیده می‌شود. فعال بودن، پیشرفت و رشد یک تعاونی را نشان می‌دهد. همچنین رضایت سهامداران و اعضای تعاونی، داشتن برنامه زمان‌بندی‌شده درست در پروژه‌ها، موقعیت‌های مکانی ساخت پروژه‌ها و امکانات تعبیه شده در آنها، قیمت ساخت و نحوه پرداخت منطقی آن که می‌تواند اطمینان خاطر و اشتیاق خریداران و اعضا را جلب کند، نحوه امتیازدهی و اولویت‌بندی، نوع قرارداد و شیوه نقل و انتقال یک تعاونی و دفترچه مالکیت واحد و در نهایت سیاست‌های حفظ ارزش امتیاز پروژه‌ها در بازار از ویژگی‌های بسیار مهمی است که اعتبار یک شرکت تعاونی را به‌ویژه در حوزه مسکن برجسته می‌کند. با این حال یک تعاونی خوب باید برای اعضای خود ارزش قائل باشد و سود و زیان اعضا را سود و زیان خود بداند و با تمام نقدهایی که بر عملکرد تعاونی‌ها وجود دارد، همچنان بهترین راه از نظر اقتصادی چه در بحث قیمت تمام‌شده و چه در بحث خرید اقساطی، تعاونی‌های فعال در حوزه مسکن هستند و قشر کثیری از هم‌میهنان عزیزمان می‌توانند با سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های این شرکت‌ها، صاحب خانه شده و از معضل اجاره‌نشینی رهایی یابند.

نقش بانک‌ها در راستای طرح‌های تولید انبوه مسکن که یکی از وظایف اصلی تعاونی‌هاست، چیست؟

آن چیزی که از حضور بانک‌ها در طرح‌های تولید مسکن در اذهان عموم جای گرفته، پرداخت یک وام در قالب مشارکت مدنی یا خرید است که در بخش خرید، معمولا به شکل فروش اوراق ۵۰۰ هزار تومانی است و هر باری که دولت‌ها قصد اجرای طرح‌های جهادی مسکن را دارند؛ بانک‌ها صرفا با پرداخت تسهیلات نقشی در این‌گونه طرح‌ها ایفا می‌کنند.

آیا حضور بانک‌ها در انبوه‌سازی مسکن صرفا به ارائه تسهیلات خلاصه می‌شود؟

می‌توان با یک نگاه به عملکرد و فعالیت بانک‌ها در حوزه مسکن در دیگر کشورها به پاسخ مناسبی دست پیدا کرد. در اغلب کشورهایی که تولید انبوه مسکن در آنها با موفقیت در حال انجام است، بانک‌ها به غیر از موضوع پرداخت تسهیلات نقش تسهیلگر را نیز ایفا می‌کنند؛ بدین معنا که رابطه مشتری و سازنده با حضور بانک، از ارتباطی دوجانبه به ارتباطی سه‌جانبه بدل شده و عملا تمامی امورات مالی، ضمانت‌ها و اسناد ترهین و حتی قرارداد فروش بین مشتری و سازنده توسط بانک انجام می‌پذیرد. در این حالت در ابتدای شروع به کار پروژه، بانک در ازای ترهین کل ملک نسبت به پرداخت مبلغ قیمت کارشناسی واحدها، پیش از کسر کارمزد بانک در وجه سازنده، به صورت بخشی نقدی طی اقساط و بخشی دیگر طی ضمانت‌نامه‌های بانکی در وجه تامین‌کنندگان و تولیدکنندگان مصالح و تجهیزات ساختمانی اقدام می‌کند. سازنده نیز مشتریان واحدهای خود را به بانک معرفی کرده تا نسبت به انعقاد قرارداد فروش با بانک اقدام کنند. در این مبادله در صورتی‌که قیمت مورد توافق سازنده و مشتری، از قیمت کارشناسی بیشتر باشد؛ مبلغ مازاد نیز متعلق به سازنده بوده و بانک صرفا کارمزد خود را به عنوان حق‌الزحمه تسهیل‌گری از محل پرداختی‌های مبلغ مشتریان برداشت می‌کند.

آیا این مبادله یا تسهیل‌گری بانکی، سودی هم دارد؟

یکی از محاسن این مدل تسهیل‌‌گری بانک، این است که در صورت عدم ایفای تعهدات از سوی سازنده ملک، پس از کسر خسارت‌های پیش‌بینی‌شده در قرارداد و طبق سند ترهین تنظیم شده به تملک بانک در‌آمده و ایشان می‌تواند با استفاده از سازنده (پیمانکار) دیگری پروژه را به اتمام برساند و بدون کوچک‌ترین درگیری حقوقی فی‌مابین سازنده و خریداران، تحویل خریداران کرده یا بالعکس در صورتی‌که خریدار، تعهدات مالی خود به سازنده را اجرایی نکند، بانک می‌تواند طبق مفاد مندرج در قرارداد، مراتب فسخ را به ایشان اعلام و واحد مورد معامله را به شخصی دیگر واگذار کند که عملا این فرآیند نیز بدون هرگونه دعوای حقوقی و درگیر شدن یا توقف پروژه انجام می‌پذیرد.

یکی دیگر از فواید این مدل تعاملات، کاملا امن و بدون ریسک فی مابین سازنده و تامین‌کنندگان مصالح و تجهیزات است. چرا که از طریق بانک، با گشایش اعتبارات داخلی و خارجی فرآیند خرید انجام و به صورت وعده‌ای پرداخت می‌شود و معضلات مرتبط با چک‌بازی که در برخی اوقات منجر به دعواهای حقوقی و ایجاد ضرر برای هر دو طرف معامله و همچنین افزایش پرونده‌های دعوی در قوه قضائیه خواهد شد؛ به‌طور کل از بین رفته و موجبات چرخه‌ای سلامت در اقتصاد کشور را فراهم می‌سازد.

آیا این مدل از مبادلات بانکی و تسهیل‌گری در ایران نیز قابلیت اجرا دارد یا خیر؟

برای اجرایی شدن این مدل در کشور ما، بخش اعظمی از قوانین مربوطه موجود بوده و نیاز به اصلاح برخی قوانین و وضع قوانین دیگری است که فرآیند پیچیده و سختی ندارد. فقط کافی است مجلس شورای اسلامی، این اصلاحات را با کمی مطالعات و بررسی به انجام برساند. البته قابل ذکر است که مهم‌تر از وضع قوانین مذکور، اجرایی کردن فرآیند مورد نظر است که قطعا در ابتدا تعریف توقف ضرر با مقاومت بانک‌ها روبه‌رو خواهد شد و باید نهادهای نظارتی با ورود خود به این مسیر، بانک‌های عامل را ملزم به اجرای این فرآیند کنند. با توجه به ساختار ایجاد شده در بانک‌ها، طی دو دهه اخیر در زمینه بنگاه‌داری، ایشان علاقه‌مند به ورود مستقیم به ساخت‌و‌ساز املاک بوده و طرح‌های تسهیل‌گری را دارای ارزش لازم برای کار نمی‌دانند و باید با اصلاح ساختار بخشی از نظام بانکی کشور به این مهم دست یافت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.