چگونه بهترین تایم فریم معاملاتی را انتخاب کنیم؟
بسیاری از معامله گران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود بوده و همچنان مردد به فعالیت خود در بازار ادامه میدهند.
بسیاری از آنها به هنگام بروز ضرر و زیان، مشکل اصلی را انتخاب تایمفریم نامناسب میپندارند!
اگر شما هم نمیدانید که کدام تایم فریم را برای تحلیل و کدام تایم فریم را جهت معامله انتخاب کنید و مدام از تایم فریمهای
بالاتر به تایم فریمهای پایینتر میروید
در این مطلب قصد داریم تا یک راهنمای جامع برای حل این مشکل ارائه دهیم. پس با ما همراه باشید…
تایم فریم یا دوره زمانی چیست؟
تایم فریم یا دوره زمانی نمودار یکی از اجزای اصلی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است.
به طور کلی، قیمت و زمان دو بعد تشکیلدهنده هر نمودار قیمتی میباشند و چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار
داراییهای مختلف، تایمفریم نامیده میشود.
در واقع میتوان گفت، به معنی نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخصی است. به طور مثال، هر کندل در نمودار
یکساعته نشاندهنده برآیند نوسانات قیمتی یک ساعت گذشته بازار، در قالب چهار مؤلفه قیمت باز شدن، بالاترین، کمترین و
بسته شدن میباشد؛ که در پلتفرمهای تحلیلی به اختصار OHLC خوانده میشوند.
عوامل اصلی مرتبط با انتخاب تایم فریم :
قبل از هرچیز ابتدا به سوال های زیر پاسخ دهید:
1- آیا توانایی تصمیم گیری سریع و تحت فشار را دارید و یا با تصمیم گیری استراتژیک و بلند مدت راحتترید؟
2- آیا با کمتر ترید کردن و باز نگه داشتن معاملات برای مدت طولانی (چند روز یا چند هفته) مشکلی ندارید؟
یا اینکه ترجیح میدهید همه روزه معاملاتی انجام داده و برای مدت کوتاهی آنها را باز نگه دارید؟
3- آیا میتوانید مدت زمان طولانی صبور باشید و تا یک موقعیت بدست آمده و سپس وارد بازار شوید؟
یا اینکه زمانی که معاملهای در حال اجرا ندارید به سادگی حوصلهتان سر میرود؟
4- آیا میتوانید به سرعت از احساس ناراحتی یک ترید بازنده بیرون آمده و سراغ موقعیت بعدی بروید؟
یا اینکه به مدت زمانی برای برطرف شدن این احساس بد نیاز دارید؟
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی، تایم فریمی که می خواهند بررسی های خود را
داشته باشند را باید مشخص کنند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. پس تایم فریم یکی از نیازهای
ضروری است که تحلیلگر و تریدر برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کند.
در تحلیل بنیادی معمولا تحلیلگر تایم فریم های بلندمدت را انتخاب می کند و معمولا تایم فریم چندماهه یا یکساله
انتخاب می شود. اما تایم فریم در تحلیل تکنیکال، بصورت تمام تایم فریمها به کار می رود.
تایم فریم (Time frame) یا دوره زمانی به عنوان یکی از اساسیترین مسائل برای تحلیل سهام در نظر گرفته میشود.
در گام اول برای بررسی یک سهم، فرد باید مشخص کند تا در چه دوره زمانی قصد دارد سهم را مورد بررسی قرار دهد.
این دوره میتواند از چند ساعت آغاز و تا چند روز و یا حتی چند ماه با توجه به بازار و سهمی که قصد بررسی آن را دارد متفاوت
باشد. در بازار سهام معمولا برای تعیین تغییرات قیمتی سهم در بازه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت
به تایم فریم های متفاوت نیاز داریم که در ادامه آن ها را مورد بررسی قرار میدهیم.
۱- افق زمانی سرمایه گذاری
به منظور درک بهتر ارتباط این موضوع با تایمفریم نمودار، دو معاملهگر فرضی را در نظر میگیریم.
شخص «الف» یک نوسانگیر کوتاهمدتی است، که معاملات دقیقهای تا نهایتاً یکساعتی انجام میدهد. در طرف مقابل
سرمایهگذار «ب» تمایل به اخذ موقعیتهای معاملاتی چندهفتهای دارد. مشخص است، که نمودارهای مورد استفاده
این افراد یکسان نبوده و بر حسب استراتژی سرمایهگذاریشان متفاوت میباشد.
بنابراین تایمفریم نموداری مناسب معاملهگر «الف» حداکثر یکساعته و شخص دوم، روزانه یا هفتگی است.
2- روش تحلیل
یک الگوی قیمتی نموداری نظیر «سر و شانه» را تصور کنید. تشکیل الگوی مذکور در تایم فریم هفتگی، مستلزم گذشت
هفتههای متوالی یا به عبارتی چند ماه است! علاوه بر این مورد ممکن است، پس از مشاهده سرو شانه هفتگی
به این نتیجه برسید؛ که الگو در شرایط ایدهآلی تشکیل نشده و موقعیت مناسبی ارزیابی نمیشود.
مجموع شرایط فوق بیانگر این است، که شما برای ورود به یک معامله مناسب چند ماه زمان صرف خواهید نمود.
در طرف مقابل، اگر شخصی بر مبنای یک الگوی شمع ژاپنی در تایم فریمهای دقیقهای دادوستد کند؛ معمولاً
تعداد موقعیتهای معاملاتی بسیاری زیادی در طول روز نصیب او میگردد.
در صورت ورود به تمامی این فرصتهای معاملاتی، عملاً امکان مدیریت دارایی وجود نخواهد داشت و ضررهای سنگینی
در پیش خواهند بود.
در واقع همانطور که تعداد معاملات زیاد مناسب نیست، موقعیتهای معاملاتی بسیار کم، هر چند بازده
انفرادی بالایی داشته باشند؛ احتمالاً اهداف درآمدی معاملهگران را به طور کامل برآورده نمیکنند! در نتیجه، حین انتخاب
تایم فریم به روش تحلیلی خود توجه کنید؛ تا به واسطه برقراری تعادل میان آنها، از تعداد فرصتهای معاملاتی معقول
پیشروی خود اطمینان کافی داشته باشید.
3- مدیریت سرمایه
یکی از مرسومترین روشهای تعیین نقاط خروج از معامله (حد سود یا حد ضرر)، استفاده از سطوح حمایت و مقاومت موجود
در نمودار قیمت است. استفاده از تایمفریمهای بزرگتر، امکان وجود فواصل بیشتر میان نقاط ورود و خروج را افزایش میدهد
زیرا مقدار تحرکات قیمتی و فواصل کف و سقفهای بازار در این تایمفریمها معمولاً بیشتر بوده و معاملهگران مجبورند؛ به منظور
انتخاب نواحی خروج مطمئن، حد ضررهای بالایی را متقبل شوند.
از طرف دیگر، استفاده از تایمفریمهای کوتاهمدت سبب میشود؛ ریسک خطای تحلیل افزایش یافته و احتمالاً معاملات زیانده
بیشتری خواهید داشت. در نتیجه باید نکات مربوط به تعیین حجم معاملات و مدیریت سرمایه را به دقت رعایت کنید.
مقایسه تایم فریم های کوتاه مدتی و بلند مدتی:
تایم فریم کوتاه مدتی:
تصمیم گیری سریعتر
5دقیقه ای ، 15 دقیقه ای ، 30 دقیقه ای
انعطاف پذیری روانی
تریدهای فعالانه (ورود و خروج بیشتر)
تایم فریم های میان مدتی و بلند مدتی:
باز نگه داشتن موقعیت برای مدت زمان بیشتر
بهترین تایم فریم نموداری کدام است؟
با توجه به عوامل گوناگون دخیل در انتخاب دوره زمانی نمودار، نمیتوان در مورد بهترین تایمفریم معاملاتی به سادگی
اظهار نظر نمود. در واقع باید گفت، بهترین تایمفریم معاملاتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا انتخاب تایمفریم مناسب بر اساس
تمایز خصوصیات فردی معاملهگران، از فرمول واحدی پیروی نخواهد کرد! به عبارت دیگر، تعیین تایمفریم در تحلیل تکنیکال
یک امر کاملاً فرد محور است. در نتیجه تمامی اشخاص باید با ارزیابی دقیق تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند معاملاتی آنها،
اقدام به انتخاب تایمفریم نموداری مناسب خویش نمایند.
خیلی از افراد مرتکب اشتباه بزرگی میشوند و در حین انجام معاملات، مدام به تایم فریمهای پایینتر میروند.
خیلی مواقع میبینم که بعضی از تریدهای میگویند که ما در تایم فریمهای بالاتر کار میکنیم. اما سپس میبینم
که در حال تحلیل روی چارت ۱۵ دقیقه و حتی ۵ دقیقهای هستند چرا که میخواهند تریدهایشان را به اصطلاح
بهینهسازی کنند! گرچه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم میتواند مفید باشد اما بهتر است که تنها روی دو یا سه تایم فریم
نزدیک به همدیگر تمرکز کنید نه بیشتر.
مولتی تایم فریم یا تحلیل دو چندگانه چیست؟
از جهت اهمیت تایم فریم و تأثیر مستقیم آن در نتایج معاملاتی افراد، پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده
و حالات پیشرفتهای از نحوه کاربری تایمفریمهای نموداری رواج یافته است. مولتی تایمفریم یا تحلیل دوگانه بیانگر این است،
که برای انجام معاملات خود لزوماً نباید از یک تایمفریم استفاده نمایید و دوره زمانی مربوط به تحلیل و تعیین روند میتواند،
از تایمفریم ورود به معامله مستثنی باشد!
به زبان ساده، زمانی که از تحلیل دوگانه استفاده میکنید؛ در نمودار با دوره زمانی بزرگتر اقدام به تعیین روند و سطوح اصلی
بازگشت احتمالی قیمت نموده و در یک یا چند تایمفریم پایینتر، بر اساس موارد مشخص شده در نمودار اصلی
و استراتژی معاملاتی خود، در کمریسکترین حالت ممکن دادوستد خواهید کرد.
به مثال زیر دقت کنید:
در سهم فملی ترند لاین نزولی (خط بنفش ) در تایم فریم هفتگی رسم شده است.
شکست این مقاومت میتواند به ما سیگنال خرید بدهد.
شکست این مقاومت میتواند به ما فرصت خرید بدهد البته باید این شکست تایید شود
همانطور که در مقاله پولبک چیست و چطور میتوان تحلیل چند تایم فریمه از آن سیگنال خرید گرفت؟ توضیح دادیم
برای تایید این شکست باید منتظر پولبک باشیم ….
مطابق تصویر زیر تایید این شکست را در تایم فریم پایین تر یعنی روزانه میگیریم
به این صورت از دو تایم فریم برای تحلیل و معامله استفاده کردیم
انتخاب این تایم فریم ها با توجه به عواملی که توضیح داده شد متفاوت میباشد.
چگونه تایم فریم اصلی را انتخاب کنیم؟
تحلیل چندزمانی یا مولتی تایم فریم، فرآیند بررسی روند قیمتی یک جفت ارز، کالا، سهام یا سایر دارایی ها در چند تایم فریم مختلف به منظور بررسی بهتر جریان حرکتی قیمت و تایید بهتر نقاط ورود و خروج است.
همانطور که می دانید روند قیمتی در قالب تایم فریم های مختلفی امکان بررسی شدن دارند. مثلا تایم فریم 1 ساعته، 4 ساعته، روزانه، هفتگی و …. این به این معناست که معامله گران مختلف می توانند نسبت به این مساله که یک دارایی چطور معامله می شود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم می تواند کاملا صحیح باشد!
گاهی با نگاه به نمودار 4 ساعته، معاملات پیچیده می شوند، مثلا یک سیگنال فروش می بینید، سپس نمودار یک ساعته را چک می کنید و میبینید که قیمت ها رفته رفته افزایش می یابند. در این شرایط باید چه کنیم؟ کارمان را با تایم فریم 4 ساعته دنبال کنیم و سیگنال را بگیریم و دیگر تایم فریم ها را رها کنیم؟ شایدم باید شیر یا خط بیاندازیم که آیا باید براساس تایم فریم 4 ساعته بفروشیم یا براساس تایم فریم 1 ساعته بخریم؟
حال این سوال مطرح میشود که کدام تایم فریم را به عنوان تایم فریم اصلی انتخاب کنیم؟
از جمله دلایلی که معامله گران نوپا آنطور که باید و شاید کار نمی کنند آن است که در تایم فریم های نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می کنند. معامله گران جدید می خواهند سریع پولدار شوند. به همین دلیل کارشان را بای تایم فریم های کوتاه مدت مثل یک دقیقه ای یا پنج دقیقه ای آغاز می کنند. در نهایت معامله نومیدشان می کند چرا که این تایم فریم با شخصیتشان سازگاری ندارد.
برخی از معامل گران با معامله در نمودار های ساعته احساس بهتری دارند. این تایم فریم طولانی تر است اما آنقدر هم طولانی نیست. سیگنالهای معاملاتی در آن ها کمتر است اما خیلی هم کم نیست. معامله در این تایم فریم زمان بیشتری برای تحلیل بازار به شما می دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی رود.
از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در تایم فریم زمانی 1 ساعته معامله نمی کند. این مسیر برای تحلیل چند تایم فریمه او بسیار کند است و احتمالا فکر می کند نمی تواند تا پیش از ورود به معامله دوام بیاورد و فسیل می شود. بنابراین معامله در نمودار 10 دقیقه ای را ترجیح می دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای پلن معاملاتیش زمان کافی دارد. (البته نه خیلی زیاد)
با این توضیحات حالا احتمالا می پرسید پس چه تایم فریمی مناسب شماست؟ خب دوست من اگر توجه کرده باشید این بستگی به شخصیت شما دارد. دقیقا به این بستگی داره که فرد صبوری هستید یا عجول آیا اگر روزانه ده ها معامله انجام ندهید دلمرده می شوید یا به باز نگه داشتم معاملات بلند مدتی علاقه دارید یا حتی فراتر برویم الزامات شغلی دارید و نمی توانید مرتب پشت چارت باشید، همه اینها در انتخاب تایم فریم شما نقش دارند.
شما به عنوان یک معامله گرلازم است بدانید که باید با تایم فریمی معامله کنید که با آن احساس راحتی می کنید. وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چرا که پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است. زمانی که معامله گری را آغاز می کردیم نمی توانستیم به یک تایم فریم پایبند بمانیم. کار را با نمودار 15 دقیقه آغاز می کردیم، سپس به نمودار 5 دقیقه می رفتیم، سپس نمودار یکساعته، چهارساعته و روزانه را انتخاب می کردیم.
این برای تمام معامله گران تازه کار طبیعی است. تا آن زمان که ناحیه آسایشتان را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می کنیم با استفاده از تایم فریم های مختلف معامله دمو کنید تا ببینید کدام تایم فریم با شخصیتتان سازگارتر است.
آموزش بهترین روش رسم خط روند
مبحثی که در این پست قرار است به آن بپردازیم آموزش بهترین روش رسم خط روند میباشد . هر معامله گری چه مبتدی چه حرفه ای در همان ابتدایی که وارد چارت نموداری میشود باید به ترسیم خطوط روند بپردازد و پیوت های ماژور و مینور را مشخص نماید تا بتواند دید تحلیلی بسیار بهتری نسبت به گذشته و حال فعلی نمودار بدست آورد.
ترسیم صحیح و درست خطوط حمایتی و مقاومتی یکی از الزامات بشدت مهم در تحلیل بازار است چرا که قیمت در این نواحی است که واکنش نشان میدهد و شما بعنوان یک معامله گر زمانی که این نقاط حمایتی و مقاومتی معتبر را شناسایی میکنید ، خواهید توانست همانند معامله گران حرفه ای از فرصت های بازار استفاده کنید.
لطفا فراموش نکنید که از خطوط حمایتی و مقاومتی همه معامله گران استفاده میکنند چرا که امری الزامی در بازارهای مالی است و تحلیل چند تایم فریمه اگر قبل ورود به پوزیشن اهمیتی به این خطوط ندهید به احتمال زیاد با ضرر های سنگین و پشت سر هم مواجه خواهید در مقالات بعدی در رابطه با حمایت و مقاومت های افقی صحبت خواهیم کرد .
لذا برای شما این ویدئو را در نظر گرفتیم که توسط آقای آرمان لرستانی آموزش داده شده حتما تا انتهای ویدئو را مشاهده کنید تا اگر ابهامی در مورد این مبحث دارید رفع شود .
کیفیت ویدئو hd میباشد و اگر در ابتدا با کیفیت کم به نمایش درآمد میتوانید از قسمت تنظیمات ویدئو کیفیت را افزایش دهید.
پیشنهاد میکنیم حتما جهت دریافت رایگان روزانه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال جفت ارز ها عضو کانال تلگرامی ما شوید و جهت دریافت رایگان پکیج صفرتاصد فارکس به ادمین کانال پیام دهید تا برایتان بصورت کامل ارسال شود ، امیدواریم که از این خدمات رایگان بیشتره بهره را ببرید .
وبلاگ
تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.
تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.
فرآیند تجزیه و تحلیل بیش از یک نمودار ، به سرمایه گذار این توانایی را می دهد که روند بلندمدت یک دارایی را تعیین کند و از روندهای کوتاه مدت دور بماند. این روندهای کوتاه مدت توسط سرمایه گذاران به عنوان سیگنال بازار در نظر گرفته می شود.به عنوان مثال، در طول روز، قیمت بالا میرود، سپس قبل از پایین آمدن مدتی اصلاح میشود تا زیر باز بودن روز بسته شود و به همین ترتیب. اما روند اصلی همچنان رو به افزایش است. معامله گران با استفاده از تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه، به جای تلاش برای گرفتن هر حرکت قیمت در نمودار، بر روی تصویر بزرگتر تمرکز می کنند.
۱٫تحلیل چارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم فریم چیست؟
طبق تعریف، تحلیل چارچوب زمانی چندگانه مولتی تایم فریم ، فرآیند نظارت بر یک دارایی یا جفت ارز در بازههای زمانی مختلف است.
به عنوان مثال، برای طولانی کردن یک جفت ارز، باید حداقل ۲ تا ۳ بازه زمانی مختلف را منتظر بمانید تا در یک جهت خرید کنید. اگر یکی از مولتی تایم فریم خارج از تراز باشد، معاملهای وجود ندارد.این واقعیت که محدودیتی در تعداد فریم های زمانی وجود ندارد که می توانید در تحلیل MTF استفاده کنید، یک دستورالعمل کلی وجود دارد که اکثر معامله گران هنگام استفاده از این رویکرد در معاملات خود از آن پیروی می کنند.به طور کلی، شما با انتخاب سبک معاملاتی خود شروع می کنید. این به شما کمک می کند تا ترکیب فریم زمانی مناسبی را برای استفاده در تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود انتخاب کنید.سپس، میتوانید بازههای زمانی را برای نظارت بر دارایی یا جفت ارز خود انتخاب کنید. معمولاً سه بازه زمانی مختلف کافی است و تمامی اطلاعات لازم برای برنامه ریزی و اجرای معاملات را در اختیار شما قرار می دهند.
۲٫ اهمیت تحلیل مولتی تایم فریم:
مثال زیر را در نظر بگیرید، شما علاقه مند به خرید جفت EURUSD در نمودار ۱ ساعته هستید. روند صعودی است و شما می خواهید از این حرکت صعودی برای کسب درآمد در بازار استفاده کنید. بنابراین شما EURUSD را خریدید و ناگهان، بازار معکوس شد و شروع به حرکت کرد. شما به معامله خرید خود نگاه می کنید و اکنون در قرمز هستید.پس دقیقا چه اتفاقی افتاد؟
در واقع، جفت ارز در نمودار ۱ ساعته واقعاً صعودی بود. اما اگر به نمودار روزانه یا هفتگی نگاه کنید، جفت ارز همچنان در روند نزولی قرار دارد. بنابراین، روند صعودی نمودار ۱ ساعته فقط یک اصلاح بود و قیمت حرکت نزولی خود را از سر گرفت.واضح است که شما تصویر بزرگتر را از دست دادهاید، زیرا برای اجرای معامله فقط روی یک چارچوب زمانی تمرکز کردهاید. تحلیل تایم فریم چندگانه به شما این امکان را میدهد که تصویر بزرگ را در یک بازه زمانی بزرگتر ببینید، سپس به بازههای تحلیل چند تایم فریمه زمانی پایینتر بروید تا سطح ورودی خوبی برای انجام معاملات خود پیدا کنید.
۳٫سبک های معاملاتی:
چهار سبک معاملاتی وجود دارد که می توانید بر اساس استراتژی و رویکرد معاملاتی خود یکی از آنها را انتخاب کنید.
اگر به دنبال کسب درآمد سریع با معامله نمودارهای ۱ یا ۵ دقیقه ای هستید، پس شما یک اسکالپر هستید. اگر نمیخواهید تمام روز جلوی رایانهتان بمانید و میخواهید حرکات نوسانی بزرگتری را در بازار مشاهده کنید، میتوانید به معاملات نوسانی بروید. بنابراین سبک معاملاتی خود را انتخاب کنید که با نیازها و اهداف معاملاتی شما مطابقت داشته باشد.
در اینجا چهار سبک معاملاتی برای انتخاب وجود دارد:
- اسکالپینگ / معاملات روزانه
- معاملات روزانه
- تجارت نوسانی
- معاملات موقعیت
۳٫۱٫ اسکالپینگ/سبک معاملات روزانه:
اسکالپر معاملهگری است که علاقهمند است با انجام چندین معامله در روز از تغییرات قیمت کوچک سود ببرد. این سبک معاملاتی شما را ملزم می کند که تمام روز را به دنبال فرصت های کوتاه مدت بگذرانید و آنها را معامله کنید.
داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک دقیق زمانی که شما یک اسکالپر هستید ضروری است. از آنجایی که شما چندین معامله را در روز انجام می دهید، باید از سرمایه تجاری خود در برابر ضرر بیش از آنچه قبلاً در برنامه معاملاتی خود تعیین کرده اید محافظت کنید. هر بار که معامله ای انجام می دهید، باید هزینه های کارگزار خود را در نظر بگیرید.
اگر معامله بازنده شد، باید کارمزد کارگزار خود را اضافه کنید و این میتواند باعث افزایش ضرر شما به جای ثابت نگه داشتن آن در درصد معینی شود. به عنوان مثال، اگر تصمیم دارید فقط ۱۰ دلار در هر معامله یا ۲٪ از سپرده اولیه خود را ریسک کنید، و اگر کارگزار شما ۰٫۷۰ دلار در هر معامله از شما هزینه کند، ضرر شما به جای ۱۰ دلار، ۱۰٫۷۰ دلار در هر معامله خواهد بود.
نکته دیگری که باید در نظر داشت میزان استرسی است که روزانه باید با آن کنار بیایید. قیمت در بازه های زمانی پایین تر به سرعت حرکت می کند. این می تواند خطر از دست دادن مسیر کارهایی که باید و نباید انجام دهید را افزایش می دهد.
۳٫۲٫ سبک معاملات روزانه:
معاملات روزانه یک سبک معاملاتی است که در آن معامله گران جفت ارز را در همان روز خرید و فروش می کنند. آنها معمولاً در همان روز موقعیت های خود را باز و بسته می کنند تا سود کسب کنند.
تفاوت بین اسکالپینگ و معاملات روزانه در این است که معامله گران روزانه معاملات خود را بسیار طولانی تر از اسکالپرها نگه می دارند، اما آنها را در همان روز می بندند. یک اسکالپر می تواند چندین معامله را در روز باز و بسته کند، در حالی که یک معامله گر روزانه معاملات کمتری را در همان روز باز و بسته می کند.
به عنوان مثال، یک اسکالپر می تواند حدود ۱۰ تا ۳۰ معامله در روز انجام دهد، در حالی که یک معامله گر روزانه می تواند در مجموع کمتر از ۱۰ معامله در روز داشته باشد.
۳٫۳٫ سبک معاملاتی نوسانی:
معاملات نوسانی یک سبک معاملاتی کمتر استرس زا است زیرا معامله گران تمایل دارند معاملات خود را تا زمانی که روند میان مدت معتبر است حفظ کنند. این سبک معاملاتی نیاز به صبر و سرمایه زیادی برای حفظ عقب نشینی ها و اصلاحات بازار دارد.به طور معمول، معاملات بسته به شرایط بازار بین دو روز تا چند هفته طول می کشد.
۳٫۴٫ سبک معاملاتی موقعیت:
در نهایت، آخرین سبک معاملاتی، معاملات موقعیتی است. معامله گران برای مدت زمان بسیار طولانی، معمولاً در طی چندین ماه یا سال بسته به شرایط بازار، موقعیت ها را حفظ می کنند.
این همچنین به سرمایه بزرگ، اعصاب فولادی و مهمتر از آن به درک عمیق انگیزه های اساسی نیاز دارد. معامله گران از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند تا ببینند آیا روند در حال ادامه یا معکوس است و در جهت مخالف حرکت می کند.
۴٫ترکیب چارچوب زمانی:
ترکیب مناسب تایم فریم برای استفاده در تحلیل چند تایم فریم بر اساس سبک معاملاتی شما است. یک اسکالپر به مجموعهای از تایم فریمهای متفاوتی نسبت به یک سوئینگ یا یک معاملهگر موقعیت نیاز دارد. به همین دلیل بسیار مهم است که ترکیب فریم زمانی خود را با دقت انتخاب کنید تا از معامله در برابر روند جلوگیری کنید.
یک اسکالپر می تواند از ترکیب نمودارهای ۱۵ دقیقه ای، ۵ دقیقه ای و ۱ دقیقه ای برای تحلیل و معامله بازار استفاده کند. نمودار ۱۵ دقیقه ای بازه زمانی بالاتر، نمودار ۵ دقیقه ای بازه زمانی میانی و در نهایت نمودار ۱ دقیقه ای بازه زمانی پایین تر است.
یک معامله گر روزانه می تواند نمودار روزانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار ۴ ساعته را به عنوان بازه زمانی میانی و آخرین نمودار ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ای را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.یک معامله گر نوسانی به نمودار هفتگی به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار روزانه به عنوان تایم فریم متوسط و نمودار ۴ ساعته به عنوان تایم فریم پایین تر نیاز دارد.
در نهایت، یک معامله گر موقعیت می تواند نمودار ماهانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار هفتگی را به عنوان بازه زمانی میانی و نمودار روزانه را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.استفاده از سه تایم فریم تعداد مناسب نمودارهایی است که یک معامله گر باید در هنگام استفاده از تحلیل تایم فریم چندگانه در نظر بگیرد. ترکیب کمتر از سه یا بیشتر از سه منجر به از دست دادن دادههای مربوطه یا سردرگمی معاملهگر میشود.
بنابراین، به عنوان یک قانون سرانگشتی، ترکیبی از سه تایم فریم مختلف بهترین انتخاب در هنگام استفاده از تحلیل فریم های زمانی متعدد است.
۵٫عرضه و تقاضا با تحلیل MTF:
استراتژی عرضه و تقاضا شامل شناسایی عدم تعادل در بازار است که در آن عرضه بیش از تقاضا یا تقاضا بیش از عرضه است. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، مازاد عرضه باعث کاهش قیمت ها می شود – ما یک روند نزولی داریم.
وقتی تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، تقاضای مازاد قیمت ها را بالاتر می برد – ما یک روند صعودی داریم.بخشی از استراتژی عرضه و تقاضا این است که بتوانیم مناطق قیمتی را به درستی شناسایی و ترسیم کنیم که عدم تعادل به اندازه کافی قوی است تا قیمت ها را در یک حرکت جهت دار به سمت بالا یا پایین حرکت دهد. اینجاست که تجزیه و تحلیل چند تایم فریم مفید است.
معامله گران با انتخاب ترکیب چارچوب زمانی بر اساس سبک معاملاتی خود شروع می کنند. سپس آنها به هر چهارچوب زمانی وظیفه خاصی را برای شناسایی و تجارت مناطق عرضه و تقاضا اختصاص می دهند. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است:
بیایید فرض کنیم که شما یک معامله گر نوسانی هستید. ترکیب زمانی که استفاده خواهید کرد:
بازه زمانی بالاتر: نمودار هفتگی
بازه زمانی متوسط: نمودار روزانه
بازه زمانی پایین تر: نمودار ۴ ساعته
پس از انتخاب ترکیب تایم فریم، باید به هر فریم زمانی کار خاصی اختصاص دهید تا به شما کمک کند مناطق عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی، ترسیم و تجارت کنید.
۵٫۱٫ بازه زمانی بالاتر:
در نمودار هفتگی، با تعیین منحنی شروع می کنید. منحنی اساساً فاصله بین مناطق عرضه و تقاضا در کنترل است. این به ما کمک می کند تا تعیین کنیم قیمت در بازه زمانی بزرگتر نزدیک به منطقه عرضه است یا تقاضا.
این مهم است زیرا وقتی قیمت در منحنی بالا است نمیخواهید خرید کنید. نزدیک به منطقه عرضه، یا فروش زمانی که قیمت در منحنی پایین است. نزدیک منطقه تقاضا منحنی به شما ایده ای در مورد اینکه چه کسی کنترل را در دست دارد می دهد: خریداران یا فروشندگان. اگر قیمت در وسط منحنی قرار دارد، بهتر است معامله نکنید و منتظر باشید تا قیمت یا بالا یا پایین شود تا مطابق آن معامله کنید.
بنابراین وظیفه شما این است که منحنی را در بازه زمانی بالاتر تعیین کنید و ببینید که آیا در نظر دارید کوتاه یا بلند بروید.نحوه شناسایی منحنی عرضه و تقاضا را بیاموزید.
بیایید مثالی بزنیم تا فرآیند تعیین منحنی در یک بازه زمانی بالاتر را نشان دهیم.در نمودار هفتگی، قیمت در نزدیکی منطقه عرضه فریم زمانی بالاتر قرار دارد. اکنون، یک معامله گر مبتدی شاهد حرکت قیمت در یک روند صعودی و صعودی خواهد بود، بنابراین او فکر می کند که زمان خوبی برای خرید AUDUSD برای سود بردن از این روند صعودی خوب است.در طرف دیگر بازار، معاملهگران حرفهای میدانند که AUDUSD در نزدیکی منطقه عرضه بازه زمانی بالاتر معامله میکند، بنابراین به جای خرید جفت ارز، آماده فروش هستند.معامله گران تازه کار از معامله گران حرفه ای خرید می کنند، دومی ها پول می گیرند و تازه کارها ضرر می کنند.
۵٫۲٫ بازه زمانی متوسط
بازه زمانی دوم برای شناسایی روند تحلیل چند تایم فریمه استفاده می شود. در نمودار روزانه، روند غالب را شناسایی می کنید تا ببینید آیا با روند بازه زمانی بالاتر مطابقت دارد یا خیر.
اگر روند در هر دو بازه زمانی بالاتر و میانی یکسان است، می توانید به تایم فریم سوم بروید تا نقاط ورودی را برای قرار دادن معاملات خود پیدا کنید و آنها را اجرا کنید.
از نمودار بالا، با استفاده از خط روندی که پایین ترین نوسان پایین را به بالاترین نوسان پایین متصل می کند، می بینید که روند صعودی است. راه دیگر برای تایید روند صعودی استفاده از مناطق عرضه و تقاضا است.
همچنین میتوانید از نشانگر RSI استفاده کنید یا میانگینهای متحرک را برای کمک به شناسایی روند اضافه کنید.
در اینجا در نمودار روزانه، شما دو منطقه تقاضای متوالی را تشکیل میدهید که مناطق عرضه مخالف قبلی را لغو میکند و حرکت روند صعودی را تأیید میکند. هر دو بازه زمانی بالاتر و متوسط در یک روند صعودی هستند. اکنون می توانید برای یافتن ورودی برای فروش AUDUSD به بازه زمانی پایین تر بروید.
اگر روند روزانه با یک روند صعودی متفاوت بود، باید در اینجا توقف کنید و منتظر بمانید تا روند شروع به صعود کند و تأیید کنید که یک حرکت روند صعودی برای ادامه تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود دارید.
۵٫۳٫ بازه زمانی کمتر:
در بازه زمانی پایین تر، باید مناطق عرضه و تقاضا را شناسایی کنید تا ورودی خوبی برای معاملات خود پیدا کنید. شما همچنین باید روند را تعیین کنید تا هر سه تایم فریم را در یک جهت با هم تراز کنید. سناریوی ایده آل این است که یک منطقه عرضه تازه پیدا کنید (منطقه عرضه تازه تو در تو عالی خواهد بود) در نمودار ۴ ساعته برای کوتاه کردن بازار.
در نمودار ۴ ساعته، یک منطقه عرضه تازه و همپوشانی بین نمودار ۴ ساعته و نمودار هفتگی وجود دارد. این یک منطقه قوی است زیرا درون یک محدوده زمانی بزرگتر قرار دارد. منطقه بازه زمانی بزرگتر همیشه برنده است.
همانطور که می بینید، تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه به شما تصویر واضحی از آنچه که بازار مایل به انجام بعدی است به شما می دهد تا بتوانید خود را با روند اصلی قرار دهید.
بهترین تایم فریم برای واگرایی چقدر است؟
هنگام انجام معاملات در زمینه ارزهای دیجیتال، قطعا با تایم فریمهای مختلفی سروکار خواهید داشت. اما آیا تابهحال به بهترین تایم فریم برای انجام بهترین معاملات ارز دیجیتال فکر کردهاید؟ معامله در این بازار ممکن است برای بسیاری از افراد کاری دشوار باشد. اگر یک تازهکار هستید، ممکن است نتوانید مدتزمان مورد نیاز برای سود مورد انتظار و خروج از معاملات در بازار ارزهای دیجیتال را تخمین بزنید. از این رو تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی نمودارهای عمق بازار رمزارزها تکنیکی است که در این راستا به شما کمک میکند.
یکی از بهترین جنبههای معاملات ارز دیجیتال این است که در 24 ساعت شبانهروز و هفت روز هفته در دسترس تمامی فعالان این بازار است. این ویژگی به مردم سراسر دنیا بیشترین انعطاف را از نظر تجارت میدهد و باعث میشود تا در هر زمانی از روز که برای آنها مناسبتر است معامله کنند.
با این حال، موفقیت نهایی یک معاملهگر در بازار ارز دیجیتال به تایم فریم و تعداد دفعات استفاده از آن در معاملات استراتژیک خود بستگی دارد. به همین دلیل در این مطلب با تایم فریم، بهترین آن برای تشخیص واگرایی نمودار ارزهای دیجیتال و نیز نحوه استفاده صحیح از آنها برای این کار آشنا میشویم.
تایم فریم چیست؟
در حالی که نامگذاری تایم فریم در معاملات ارز دیجیتال زیاد دقیق نیست، با این وجود میتواند اطلاعات کلی در مورد مفاهیمی مانند بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت برای تریدرهایی که از تکنیکهای معاملاتی مختلف استفاده میکنند به ما بدهد. بهعنوان مثال، برای معاملهگران روزانه که معمولا میخواهند موقعیتهای معاملاتی خود را در همان روز ببندند، دوره زمانی تایم فریم به شرح زیر است:
- بلندمدت: این تایم فریم میتواند از چند ساعت تا یک جلسه معاملاتی کامل برای یک معاملهگر روزانه متغیر باشد
- میانمدت: برای یک معاملهگر روزانه، این تایم فریم شامل یک بازه زمانی ده دقیقه تا یک ساعت است
- کوتاهمدت: برای یک معاملهگر روزانه، این تایم فریم در یک دوره کوتاه، معمولا بین چند ثانیه تا چند دقیقه انجام میشود
چگونه از یک تایم فریم استفاده کنیم؟
در معاملات ارزهای دیجیتال، یک تایم فریم به هر زمان از پیش تعیینشدهای که طی آن معامله انجام میشود، گفته میشود. دقیقهها، ساعتها، روزها و هفتهها رایجترین تایم فریمها در نمودارهای عمق بازار هستند. بنابراین شما باید بهترین تایم فریم برای واگرایی یا تشخیص هر نشانگر دیگری را برای خود انتخاب کنید که به بهترین شکل با رویکرد معاملاتی شما سازگار باشد.
زمانی که مطالعه بازار خود را کامل کردید و مشخص کردید که میخواهید چه نوع معاملهگری باشید، میتوانید تجارت در بازار ارزهای دیجیتال را شروع کنید. همچنین با انتخاب یک تایم فریم بهینه میتوانید با بررسی بهتر واگراییها، استراتژی خود را در یک بازه زمانی مشخص اجرا کنید.
تجزیهوتحلیل تایم فریم یک توانایی بسیار مهم برای معاملهگران ارزهای دیجیتال است. این امر نیازمند خواندن نمودارها و ابداع تاکتیکهایی برای تشخیص واگرایی و سود بردن از تغییرات بازار است. بیشتر معاملهگران با انتخاب یک تایم فریم طولانی و کوتاه شروع میکنند. هنگام انجام بررسی چند تایم فریم، معاملهگران معمولا از نسبت 1:4 یا 1:6 استفاده میکنند. به این صورت که از نمودار چهار یا ششساعته بهعنوان تایم فریم طولانیتر و نمودار یکساعته بهعنوان تایم فریم کوتاهتر کمک میگیرند.
چگونگی استفاده از واگرایی و ارتباط آن با تایم فریمها در تحلیل رمزارزها
احتمالا در بررسیهای تحلیلگران و معاملهگران با این مفهوم برخورد کردهاید، اما فکر نمیکنم که این موضوع را با جزئیات مطالعه کرده باشید. همه میدانند که واگراییها به دو دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند. اما آیا میدانید دقیقا چند نوع واگرایی در نمودارهای عمق بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد؟ جواب سه نوع واگرایی است.
اصطلاح واگرایی بسیار رایج است و به طور گسترده در ریاضیات، فیزیک، زیستشناسی، زبانشناسی استفاده میشود. ماهیت آن در همهجا یکسان است و از لاتین “divergo” به معنای “انحراف” آمده است. در تحلیل تکنیکال، واگرایی زمانی اتفاق میافتد که یک شاخص و قیمت یک دارایی روندی در جهت مخالف پیش میگیرد.
مزیت واگرایی در تحلیل تحلیل چند تایم فریمه تکنیکال این است که برخلاف اکثر سیگنالها، واگرایی تکنیکی پیشرو است. اصل و ماهیت این سیگنال نسبتا ساده است. به این صورت که اگر ظاهر شود، روند بهزودی معکوس خواهد شد.
واگرایی نزولی به معنای معکوس شدن قیمت به سمت پایین و واگرایی صعودی به معنای معکوس شدن قیمت به سمت بالا خواهد بود. سیگنال واگرایی کاملا وابسته به تمامی تحلیل چند تایم فریمه تایم فریمها است، اما مانند بیشتر سیگنالها، قانون تبعیت در اینجا نیز کار میکند. به این معنی که واگرایی در تایم فریم طولانیتر سیگنال قویتری نسبت به تایم فریم کوتاهتر است.
اگر در این مورد به طور مثال بخواهیم درباره بیت کوین صحبت کنیم، میتوانیم بر اساس تجربیات متخصصان حوزه تحلیل ارزهای دیجیتال، بگویم که بهترین تایم فریم برای واگرایی بیت کوین، تایم فریمهای 12 ساعته است.
تجزیهوتحلیل بهترین تایم فریم برای واگرایی در نمودار عمق بازار
با استفاده از یک خطوط روند در نمودارهای عمق بازار ارزهای دیجیتال، میتوانید با پیداکردن یک واگرایی و سپس واردشدن به یک موقعیت در زمانی که نمودار قیمت خط روند را میشکند، یک ورودی پیدا کنید. این کار را میتوانید با تجزیهوتحلیل چند تایم فریم یا در یک تایم فریم واحد انجام دهید.
واگرایی را میتوان با تحلیل تایم فریم چندگانه تشخیص داد. اگر از تایم فریم بالاتری برای شناسایی جهت استفاده میکنید، واگرایی میتواند به شما کمک کند تا تغییرات موجود در روند کلی نمودار را پیدا کنید. سپس میتوانید به بازه زمانی پایینتری بروید و با استفاده از تکنیکهای خاص، مانند شکست خط روند، ورودی را پیدا کنید.
برای تشخیص بهترین تایم فریم برای واگرایی در نمودار عمق بازار باید بگوییم که سیگنالهای واگرایی در تایم فریمهای طولانیتر دقیقتر هستند و در این حالت شما سیگنالهای نادرست کمتری دریافت میکنید. البته که این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر فعالیت خود را بهخوبی ساختار دهید، پتانسیل سودآوری شما میتواند بسیار زیاد باشد.
واگرایی در تایم فریمهای کوتاهتر بیشتر اتفاق میافتد، اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم که فقط در نمودارهای 1 ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. سایر فعالان بازار ارزهای دیجیتال از نمودارهای 15 دقیقهای یا حتی کمتر استفاده میکنند. در این تایم فریمها، تغییرات عجیب و پیچیده بسیار زیادی وجود دارند، بنابراین سعی کنید از آن دور بمانید.
تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی؛ الزامی برای موفقیت در معاملات
امروزه به دلیل محبوبیت ارزهای دیجیتال و سودآوری بالا در این بازار، افراد زیادی جذب انجام معاملات در بازار رمزارزها شدهاند. اگر شما هم به این کار علاقه دارید، به احتمال زیاد واژه تایم فریم را زیاد شنیدهاید. در معاملات ارزهای دیجیتال، یک تایم فریم به هر زمان از پیش تعیینشدهای میگویند که طی آن معاملات انجام میشوند.
از طرفی تشخیص واگرایی به شما در انجام پیشبینی قیمت رمزارز مورد نظر کمک میکند. از آنجایی که بررسی دقیق واگراییها بهشدت به تایم فریمها وابسته است، تعیین بهترین تایم فریم برای واگرایی نمودار عمق بازار، الزامی برای موفقیت در معاملات ارزهای دیجیتال برای شما است.
سخن آخر:
اگر شما واگراییها در هنگام ترید را به خوبی یاد بگرید به راحتی میتوانید بهترین سیگنالهای پرسود جهت ترید را پیدا کنید. اگر در بعضی از مواقع موقعیتهای خوبی برای ترید پر سود را پیدا کردهاید اما به دلیل اینکه سرمایه کافی برای ترید در اختیار ندارید تنها شاهد از دست رفتن فرصتها هستید. اما چه راهی برای این وجود دارد که نه ارزهای دیجیتال ارزشمندتان را از دست دهید و نه فرصتهای طلایی بازار را؟!
دریافت وام ارز دیجیتال راه چاره شماست. برای دریافت این وام، ارزهای دیجیتال خود را وثیقه میگذارید و بدون اینکه آنها را بفروشید، سرمایه کافی را برای ترید به دست میآورید.
باریپتو، پلتفرم ایرانی پرداخت وام ارز دیجیتال است که
- بدون نیاز به ضامن
- بدون کاغذبازیهای اداری و
- در کمتر از 24 ساعت
وام ارز دیجیتال پرداخت میکند. به این ترتیب، هم ارزهایتان را حفظ میشود و هم افسوس تریدهای طلایی به دلتان نمیماند! حالا که به خوبی ارز تزوس را شناختید، وقت را تلف نکنید و با دریافت وام از باریپتو موقعیتهای طلایی خرید و فروش این ارز را از دست ندید!
دیدگاه شما