مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری
مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری : با مراجعه به فرهنگ واژگان زبان فارسی ، معنایی که از کلمه “بدهکار” استنباط میشود ، مقروض ، وام دار و مدیون بوده و این فرد موظف است تا کالا یا خدمتی را مفهوم بدهکار و بستانکار که پیش از این به امانت گرفته است ، به طرف دیگر معامله باز گردانده یا جبران کند . این در حالیست که در نقطه مقابل در معنای “بستانکار” میبینیم که این لغت به طلبکار یا فردی که باید خدمت ، کالا یا مبلغی به او باز گردانده شود ، تعریف شده است .
بدهکار و بستانکار در حسابداری
در فرهنگ عامیانه ما مفاهیم بدهکار و بستانکار (طلبکار) از جمله مفاهیم جا افتاده ای می باشند که نیازی به تعریف دقیق و اصولی آن برای پی بردن به ماهیتشان نیستیم . به عنوان مثال زمانی که مبلغی میان دو نفر رد و بدل شود ، میدانیم که فرد وام گیرنده فرد بدهکار بوده بدین معنا که باید پول گرفته شده را پس دهد و شخص وام دهنده ، بستانکار این معامله بوده و باید مبلغ اعطا کرده را دریافت کند . تا به اینجای کار هیچ نکته گنگ و پیچشی محسوس در تعاریف بدهکار و بستانکار وجود نداشته و به همین دلیل است که ادعا می کنیم ذات این مفاهیم دشوار و نامفهوم نیستند ، اما زمانی که وارد مباحث خدمات حسابداری می شویم ، گاه دیده می شود که برخی از مبادلات و تراکنش های مرسوم که به زعم عموم مردم و طبق تعریف های عامیانه باید ماهیتی بستانکاری بگیرند ، بدهکار می شود و حساب هایی هم که باید بدهکار شوند ، بستانکار می گردند . به همین دلیل بر آن شدیم تا با شرح ساده این تفاوت ها و همچنین بیان مثالی ساده ، مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری و این سوال بنیادین را پاسخ دهیم .
در این رابطه باید گفت که در مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری و تعاریف عامیانه تفاوت کوچکی وجود دارد و این همه نارسایی ها در این است که عموم مردم ، بدهکار را به عنوان گیرنده انتفاعی خاص یا ارزشی مادی با این نام می شناسند و از سویی دیگر نیز بستانکار را هم به عنوان دهنده این انتفاع ، تحت همین نام ملزم به بازپسگیری ارزش داده شده می دانند . این در حالیست که مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری همواره ثابت نبوده و میتوان گفت که شناسایی بدهکار و بستانکار به ماهیت و ذات آن ها در یک حساب برمیگردد .
بند سوم مقاله
مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری به عنوان دو عامل اصلی به وجود آمدن یک معامله در نظر گرفته می شوند . اگر فرض کنیم که بدهکار کسی است که باید پولی را بپردازد و بستانکار نیز فردی است که باید مبلغی را پس بگیرد ، می توان گفت که پدیده هایی همچون دارایی ، پیش پرداخت و هزینه ها بنا به تعریف ماهیتی بدهکاری دارند (چرا که اگر به چشم یک انسان به آن ها نگاه شود به ما بدهکارند ) و انواع پیش دریافت ها ، درآمد و حقوق صاحبان سهام نیز ( به دلیل اینکه مبلغی را به ما می دهند ) حالت بستانکاری دارند .
در حسابداری شرکت ها اگر طرف حساب ما فردی حقیقی باشد ، همانند تعریف عامیانه آن باید طلبکار را کسی که باید پولی به وی پرداخت کنیم بدانیم و بدهکار را فردی که باید از او پول بگیریم . به عنوان مثال اگر در گزارشی مانده حساب یک فرد ۱۰ میلیون تومان بوده و این عدد در ستون بدهکار ها – در مباحث قبلی گفتیم که بدهکار همواره در سمت راست یک جدول ساده شرکت حسابداری قرار گرفته و بستانکار نیز در سمت چپ آن می نشینند – ذکر شده باشد بدین معناست که این فرد باید به شما ۱۰ میلیون تومان بدهد و مسلماً اگر این مبلغ در ستون بستانکاران نوشته می شد ، یعنی شما ۱۰ میلیون تومان بدهکار بوده و باید این مبلغ به او بازگرداندید .
در خصوص بانک ها و صندوق ها نیز میتوان به نحو دیگری این اصل ساده را رعایت کرد . بدین ترتیب که این پدیده ها را به جای اینکه همان چیزی که هستند در نظر بگیریم ، به عنوان یک شخص حقیقی تصور کنیم . در چنین حالتی است که مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری با تعاریف عمومی نیز سازگار بوده و میتوان به سادگی آن را درک کرد . مثلاً اگر مبلغی پول در بانک نگه می دارید ، همانند این است که این مبلغ را به بانک قرض داده اید ؛ حال اگر بانک را به عنوان یک فرد حقیقی در نظر بگیرید بسان این است که این مجموعه به شما بدهکار است و این حساب ماهیتی بدهکاری می گیرد .
همانطور که پیشتر اشاره شد دارایی و هزینه ها ماهیتی بدهکاری دارند ، چرا که همانند مثالی که بالاتر به آن اشاره شد ، اگر ارزش مادی آن ها را در نظر بگیریم ، باید به ما بازگردانده شوند ، در نتیجه این عوامل بدهکارند . با توجه به این اصل ساده زمانی که هزینه ، دارایی ، بهای تمام شده و پیش پرداخت های ما افزایش می یابد ، این اعداد باید در ستون بدهکاران جدول درج شده و عدد ستون سمت راست ما افزایش یابد و به آن همان میزان اگر کاهش یابند باید در قسمت بستانکار جدول ما کاهش یابند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه بدهی ، سرمایه ، پیش دریافت و درآمد های ما ماهیتی بستانکاری دارند (چرا که این مفهوم بدهکار و بستانکار انتفاع رسیده در ازای چیزیست که از دست داده ایم و یا باید پرداخت کنیم ) ، افزایش آنها در سمت بستانکاران و کاهش آنها طرف بدهکاران لحاظ می شود .
اگر در اثر توضیحات فوق اندکی گیج و سردرگم شده اید ، با توجه به مثال ساده و پرطرفداری که برای تعریف بدهکار و بستانکار در حسابداری استفاده می شود ، می توانید این دو را از یکدیگر تفکیک کرده و هرکجا که دچار مشکل شدید ، با به یاد آوردن این مثال رشته افکار خود را نظم و ترتیب بخشید .
پدر یک خانواده دارایی اصلی آن ها می باشد
در این مثال گفته می شود که پدر یک خانواده دارایی اصلی آن ها می باشد ولی در عین حال این فرد همیشه بدهکار فرزندان و خانواده خود خواهد بود ، به همین دلیل دارایی ماهیتی بدهکار دارد . از سوی دیگر اگر همسر این مرد را به عنوان حساب بدهی در نظر بگیریم ، وی همیشه بستانکار است ، پس ماهیت حساب های بدهی هم بستانکار می باشد . ور در نهایت فرزندان این خانواده سرمایه زندگی این پدر هستند ، با این حال همیشه از پدر خود طلبکار می باشند ؛ در نتیجه سرمایه نیز ماهیتی بستانکاری می گیرد .
آموزش بدهکار و بستانکار در حسابداری + مثال و تمرین
بدهکار و بستانکار اصطلاحی است که توسط حسابداران برای ثبت رویدادهای مالی در سوابق و سیستم حسابداری استفاده میشود. هر رویداد مالی همزمان در دو حساب ثبت میشود، در یک حساب به عنوان بدهکار (سمت راست) و در حساب دیگری به عنوان بستانکار (در سمت چپ) ثبت میشود.
این سیستم دو طرفه، دقت در سوابق حسابداری و سیستم مالی را مهیا میکند.
پیش نیاز این درس : درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی
حساب چیست؟
حسابداران برای سازماندهی دادههای مالی، سیستمی را طراحی و توسعه داده اند که رویدادهای مالی را در پرونده ای به نام حساب ثبت و مرتب میکنند.
حساب پرونده ای برای افزایش و کاهش دارایی، بدهی یا حقوق مالکانه است. به عنوان مثال، شرکت ثمین (شرکت مورد بحث در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی) دارای حسابهای جداگانه برای موجودی نقد، حسابهای دریافتنی، حسابهای پرداختنی، درآمد خدمات، هزینه حقوق و دستمزد و غیره میباشد.
در ساده ترین شکل، یک حساب از سه بخش تشکیل شده است:
- عنوان حساب
- سمت راست یا بدهکار.
- سمت چپ یا بستانکار.
از آنجایی که فرمت یک حساب شبیه حرف T است، از آن به عنوان حساب T یاد میکنیم.
تصویر زیر شکل اصلی یک حساب را نشان میدهد.
ما از فرم T در اغلب دروس حسابیار برای توضیح روابط اساسی حسابداری استفاده میکنیم.
بدهکار و بستانکار
عبارت بدهکار سمت راست و عبارت بستانکار سمت چپ یک حساب را نشان میدهد.
- گاهی اوقات از کلمات اختصار برای نمایش بدهکار و بستانکار استفاده میشود: از “بد” برای بدهکار و از “بس” برای بستانکار
- به وارد کردن مبلغ در سمت راست حساب، بدهکار کردن حساب میگویند. به وارد کردن مبلغ در سمت چپ بستانکار کردن حساب میگویند.
هنگام مقایسه جمع دو طرف حساب، در صورتی که جمع مبالغ بدهکار بیش از بستانکار باشد مانده حساب بدهکار است. اگر جمع مبالغ مفهوم بدهکار و بستانکار بستانکار بیش از بدهکار باشد، مانده حساب بستانکار است. به موقعیت سمت بدهکار و سمت بستانکار در تصویر بالا توجه کنید.
روند ثبت بدهکار و بستانکار در یک حساب در شکل زیر برای حساب موجودی نقد شرکت ثمین نشان داده شده است:
هر مورد مثبت در جدول نشان دهنده دریافت وجه نقد است.هر مبلغ منفی نشان دهنده پرداخت وجه نقد است.
توجه داشته باشید که در فرم حساب، افزایش موجودی نقد را به عنوان بدهکار و کاهش موجودی نقد را به عنوان بستانکار ثبت میکنیم.
به عنوان مثال، دریافت 15.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ آبی)، حساب موجودی نقد بدهکار میشود و پرداخت 7.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ قرمز) حساب موجودی نقد بستانکار میشود.
استفاده از فرم حساب T دو مزیت اصلی دارد:
- وارد کردن افزایش در یک طرف و کاهش در طرف دیگر، باعث کاهش خطاهای ثبت میشود.
- فرم حساب T به تعیین مجموع هر طرف حساب و همچنین مانده حساب کمک میکند. مانده حساب با کم کردن یک مقدار از دیگری تعیین میشود.
مانده حساب موجودی نقد 8.050.000 ریال بدهکار است که نشان میدهد که شرکت ثمین 8.050.000 ریال وجه نقد دارد. به عبارت دیگر، شرکت ثمین با موجودی صفر شروع به کار کرد و اکنون 8.050.000 ریال وجه نقد دارد.
حسابداری دو طرفه
حسابداری دو طرفه یک سیستم ثبت رویدادهای مالی است که طبق آن هر رویداد مالی حداقل در دو حساب ثبت میشود. هیچ محدودیتی برای تعداد حسابهای مورد استفاده در ثبت رویداد مالی وجود ندارد، اما حداقل آن دو حساب است.
در هر حساب دو ستون وجود دارد که ورودیهای بدهکار در سمت راست و ورودیهای بستانکار در سمت راست قرار دارند.
در حسابداری دو طرفه، مجموع تمام ورودیهای بدهکار باید با کل ورودیهای بستانکار باید برابر باشند. هنگامی که این اتفاق میافتد، گفته میشود که دوطرف در توازن است. اگر مجموع بدهکار و بستانکار برابر نباشند، دو طرف حساب نامتوازن است.
در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی با تأثیر یک رویداد مالی بر معادله حسابداری آشنا شدید. به یاد داشته باشید که هر رویداد مالی باید دو یا چند حساب را تحت تاثیر قرار دهد تا دو طرف معادله حسابداری مساوی باشد.
- بدهکار باید با بستانکار برابر باشد.
- برابری بدهکار و بستانکار مبنایی را برای حسابداری دوطرفه فراهم میکند.
- در سیستم حسابداری دوطرفه، اثر دوگانه (دو طرفه) هر رویداد مالی در حسابها ثبت میشود. سیستم حسابداری دوطرفه یک روش منطقی برای ثبت رویدادهای مالی ارائه میدهد.
سیستم حسابداری دوطرفه به اطمینان از صحت مقادیر ثبت شده و همچنین تشخیص خطاها کمک میکند. اگر هر رویداد مالی با بدهکار و بستانکار مساوی ثبت شود، مجموع بدهکار باید با مجموع بستانکار برابر باشد.
سیستم حسابداری دوطرفه برای تعیین برابری معادله حسابداری بسیار کارآمدتر از روش مثبت و منفی است که در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی استفاده شد.
بدهکار و بستانکار در حسابداری چیست؟
شاید تا به حال کلمه بدهکار و بستانکار به گوشتان خورده باشد، اما معنی و تعریف درستی از آن ندانید. از آنجایی که این دو موضوع در حسابداری از اهمیت قابل توجه ای برخوردار است، تصمیم گرفتیم که اطلاعاتی را در رابطه با این موضوعات در اختیارتان قرار دهیم تا شما با آنها آشنا شوید.
در ابتدا به بررسی معنی در نظر گرفته شده برای این دو کلمه میپردازیم. بدهکار از جمله کلماتی به حساب میآید که مسلما تا به حال بارها آن را شنیدهاید و همانطور که میدانید به فردی گفته میشود که نسبت به پول و کالایی که در اختیار دارد، مدیون است و باید همان کالا یا پول را برگرداند.
از طرف دیگر بستانکار قرار دارد که در واقع همان طلبکار است. در یک تعریف ساده میتوان گفت که کالا و هزینه از بدهکار گرفته میشود و به بستانکار برگردانده میشود.
بررسی بدهکاری و بستانکاری در حسابداری، بدهکار و بستانکار یعنی چه؟
در بخش قبل به بررسی معنی این دو کلمه پرداختیم و متوجه شدیم که در معاملهای که میان دو نفر شکل میگیرد و کالا یا پول جابهجا میشود، یکی از افراد بدهکار خواهد بود و باید هزینه یا کالا را برگرداند و از طرف دیگر بستانکار قرار دارد که پول یا کالا را در اختیار فرد دیگر قرار داده است.
تا به اینجا همه چیز واضح است و به احتمال زیاد برای شما هم سوالی پیش نیامده! حال تصمیم داریم این موضوع را در رابطه با حسابداری مورد بررسی قرار دهیم تا متوجه شویم که بدهکار و بستانکار در حسابداری چیست؟
دقت داشته باشید که مفهوم این اصطلاحات در دنیای حسابداری متفاوت از معنا و مفهوم در دنیای اطراف و واقعی است و ممکن است در هنگام کار با یک نرم افزار حسابداری خبری از این اصطلاحات نباشد. همچنین باید بدانید که مفهوم ثابت و ۱۰۰% مشخصی نیز برای آن در نظر نگرفتند؛ بلکه به آنها در حسابداری به عنوان عامل اصلی برای تشکیل یک معامله نگاه میکنند. در ادامه معنی این کلمات را به صورت کلی و مختصر بیان خواهیم کرد تا ذهن شما درک مناسبی از این موضوع پیدا کند.
تعریف بدهکار در تعریف کلی: فردی که باید پولی را بپردازد.
تعریف بستانکار در تعریف کلی: فردی که طلب دارد و باید پولی را بگیرد.
تعریف بدهکار در حسابداری: گیرنده انتفاع
تعریف بستانکار در حسابداری: دهنده انتفاع
البته توجه داشته باشید که هیچ یک از تعریفها، جامع و کامل نیستند. بدهکار و بستانکار در حسابداری دوطرفه، در واقع مدخلهایی به حساب میآیند که در سندهای حسابداری و دفاتر حسابداری شکل میگیرند تا بتوانند اثرات ریالی رویدادهای مالی یک سازمان و شرکت را به ثبت برسانند.
بررسی ماهیتهای بدهکار و بستانکار در حسابها
همانطور که گفته شد، در حسابداری دو طرفه ، یک حساب بدهکار و طرف دیگر بستانکار میشود. در ادامه حسابهایی را ذکر خواهیم کرد که ماهیت بدهکاری دارند.
- دارایی
- پیش پرداخت
- بهای تمام شده
- هزینه
همچنین در کنار چنین حسابهایی، برخی ماهیت بستانکاری دارند که این موارد در ادامه ذکر خواهد شد.
شرایطی را تصور کنید که بدهکار باید همیشه پول و یا کالایی را بپردازد و از طرف دیگر، بستانکار نیز همیشه فردی است که باید مبلغی را پس گیرد. اگر دید ما اینچنین باشد، پدیدههایی چون دارایی، پیش پرداخت و هزینهها بدهکار هستند؛ یعنی اگر به آنها به چشم یک انسان نگاه شود، آنها به ما بدهکار هستند.
از طرفی درآمد، حقوق صاحبان سهام و انواع پیشنیازها بستانکار هستند؛ چرا که مبلغ و یا کالایی را در اختیار ما قرار میدهند.
دقت داشته باشید که اگر طرف حساب شما در یک شرکت حسابداری فردی حقیقی باشد، باید همانند شرایط عامیانه به آن نگاه کرد؛ یعنی اگر فرد بدهکار است باید پولی را بپردازد و اگر بستانکار است باید پولی به او بازگردانده شود.
برای مثال شرایطی را تصور کنید که در یک گزارش که از مانده حساب یک فرد باقی مانده، ۱۰ میلیون تومان تعیین شده و این عدد در ستون مربوط به بدهکارها به ثبت رسیده است.
دقت داشته باشید که ستون بدهکارها در جدول مربوط به حسابداری یک شرکت، در سمت راست و ستون مربوط به بستانکارها در سمت چپ قرار میگیرد. حال با این اوصاف، فردی که نامش در ستون راست یعنی لیست مربوط به بدهکارها قرار گرفته است، باید به شما ۱۰ میلیون تومان پرداخت کند؛ چرا که به شما و شرکتتان بدهکار است.
مسلما اگر چنین موضوعی برعکس بود، یعنی نام فرد در ستون سمت چپ قرار میگرفت، شما باید به فرد ۱۰ میلیون تومان را باز گردانید.
بررسی بدهکاری و بستانکاری در خصوص بانکها و صندوقها
موضوع بدهکاری و بستانکاری در بسیاری از زمینهها و حوزهها مورد استفاده قرار میگیرد. حال به بررسی آنها در خصوص بانکها و صندوقها میپردازیم. در چنین شرایطی، شما باید صندوق و بانکها را یک شخص حقیقی در نظر بگیرید و با چنین دیدی به آنها نگاه کنید. با این کار شرایط به گونهای رقم خواهد خورد که شما میتوانید تعریف عمومی را در این مفهوم بدهکار و بستانکار راستا به کار ببرید.
همچنین بخوانید : اصول حسابداری چیست؟
برای مثال شرایطی را تصور کنید که شما مبلغی را در بانک قرار دادهاید و در حال نگهداری از آن هستید. این موضوع شرایطی را میسازد که گویی شما پولی را به بانک قرض دادهاید. حال اگر بانک یک فرد حقیقی در نظر گرفته شود، بدان معناست که بانک به شما بدهکار است و باید مبلغی را به شما باز گرداند. پس شما بستانکار هستید و حسابتان ماهیت بدهکاری دارد.
انواع بدهکاری
بدهکاری در حسابداری را میتوان در دو دسته یا نوع متفاوت قرار داد. این دو دسته یا نوع را میتوان شامل بدهکار تجاری و بدهکار غیر تجاری در نظر گرفت.
هر یک مفهوم بدهکار و بستانکار از این بدهکاریها خصوصیات و شرایط ویژهای دارند. از همین جهت فاکتورهای گوناگونی برای آنها در نظر گرفته شده است که بتوانیم از طریق آنها این دو نوع را از یکدیگر جدا کنیم. در ادامه تعریفی از هر یک را در اختیارتان قرار خواهیم داد تا با هر دو نوع بدهکاری آشنا شوید.
بدهکاران تجاری
بدهکاران تجاری در واقع افرادی هستند که کالا یا خدماتی را به آنها ارائه دادهایم که میدانیم کالا و خدمات آنها را یک زمان به فروش میرسد یا خواهد رسید. این موضوع کمک میکند که شرایطی که در نظر گرفته میشود مناسب باشد.
از همین جهت توصیه میشود ستونی را برای مشخص کردن نوع بدهکاری در نظر بگیرید و جدای از هر آنچه که مینویسید، این موضوع را نیز ذکر کنید تا بتوانید جز به جز امور و موارد را بدانید و به آنها دسترسی داشته باشید.
بدهکاران غیر تجاری
شاید با شنیدن نام بدهکاران غیر تجاری تعریفی به ذهنتان نرسد و ندانید که این نوع از بدهکاری چه شرایطی دارد و چگونه است.
توجه داشته باشید که این افراد در واقع افرادی هستند که کالاهای غیر تجاری به آنها فروخته میشود و ساده بوده و هیچ فرایند خاصی برای آنها صورت نگرفته است. به نوعی میتوان گفت بدهکاران غیر تجاری همانند کسب و کارهایی هستند که کالایی را میفروشند.
در این شیوه نوع کالایی که به فروش میرسد نیز اهمیت دارد. برای مثال شرایطی را تصور کنید که یک فرد کتابخانهای دارد و میتواند کتابهای خود را در این کتابخانه به فروش برساند.
این شرایط مصداق این است که شما کالای خود را مورد تجارت قرار دادهاید؛ اما اگر همین فرد بخواهد جدای از کتابهایی که در کتابخانه هستند، رایانهای که در آن کتابخانه وجود دارد را نیز بفروشد، بدهکار غیر تجاری خواهد شد؛ زیرا رایانه از جمله اموالی به حساب میآید که مربوط به کتابخانه است و به شخص مرتبط نیست.
با این اوصاف و طبق آنچه در این مطلب گفته شد، باید متذکر شد که بیشتر حسابهایی که به این شکل در نظر گرفتهشدهاند دارای دادههای مضاعف هستند.
دقت داشته باشید که حسابهایی که برای بدهکاران شکل میگیرد، در این قالب طراحیشدهاند که بتوانند از آنها در فرآیند شخصی نیز استفاده کنند. همچنین بتوانند حساب را به صورت کنترل شده در دست خود بگیرند.
به نوعی میتوان گفت یک حسابدار تنها میتواند برآورد هزینهها و لیستی که در اختیار دارد را انجام دهد تا کنترل بر حسابها داشته باشد.
اگر یک حساب دارای ماهیت بدهکاری باشد چه میشود؟
همانطور که گفته شد، در سمت راست لیست، ستون مربوط به بدهکار قرار دارد و در سمت چپ ستون مربوط به بستان کار. حال اگر یک حساب دارای ماهیت بدهکاری باشد، در سمت راست افزایش خواهیم داشت و در سمت چپ که مربوط به ستون بستانکار است کاهش. همچنین باید متذکر شد که حساب دارای ماهیت بدهکار غالبا مانده بدهکار نیز دارد.
اگر یک حساب دارای ماهیت بستانکاری باشد چه میشود؟
حال شرایط برعکس و خلاف حساب بدهکار را تصور کنید که یک حساب دارای ماهیت بستانکاری است. در چنین شرایطی ستون چپ که مربوط به بستانکار است، افزایش خواهد داشت و ستون سمت راست که مربوط به بدهکار است با کاهش روبرو خواهد شد.
همچنین در این نوع از حساب نیز حساب با ماهیت بستانکار غالبا مانده بستانکار نیز خواهد داشت.
انواع دفاتر حسابداری
دفاتر مربوط به حسابداری را میتوان در دو نوع گوناگون در نظر گرفت که این دو نوع شامل مواردی چون دفاتر قانونی و دفاتر اختیاری میشود. هر یک از دفاتر شامل مواردی خاص هستند که به آنها اشاره خواهیم داشت.
دفاتر قانونی
دفتر روزنامه: در این نوع از دفتر تمام فعالیتهای موسسه به صورت درست و کامل به ثبت میرسد.
دفتر کل: در این دفتر تمام عناوینی که در دفتر روزنامه قرار دارد، به صورت مجزا و مستقل از یکدیگر طبقهبندی میشوند که به آن دفتر کل یا دفتر حساب T میگویند.
دفاتر اختیاری
دفتر معین: عناوینی که در دفتر کل قرار دارد به عنوانهای ریزتر تبدیل میکند.
دفتر تفضیلی: دفتر تفضیلی در واقع به دفتری گفته میشود که عناوین دفتر معین را به یک طبقه ریزتر تبدیل میکند.
بستانکار یعنی چه در حسابداری؟
طبق تعاریفی که در بخشهای قبلی از ماهیت حسابها در حسابداری و مفهوم بدهکاری ارائه دادیم متوجه شدیم که بدهکاری به حالتی گفته میشود که در آن فرد حقیقی یا حقوقی باید مبلغی را به حساب بستانکار بپردازد. حال در ادامه به توضیح مفهوم بستانکاری خواهیم پرداخت.
به صورت کلی در دنیای بازرگانی و مبادلات کالا و خدمات مختلف فرد یا نهادی که خدمت یا کالایی را به فرد دیگری ارائه میدهد به عنوان بستانکار شناخته میشود؛ در مقابل آن فردی که آن کالا یا خدمت را دریافت کرده است به عنوان بدهکار در نظر گرفته میشود. در نتیجه بستانکار فرد یا سازمانی است که دارایی یا خدماتی که ارائه داده است را باید در زمان مشخص شدهای از فرد یا سازمان بدهکار دریافت کند. به صورت کلی میتوان گفت دو نوع بستانکار وجود دارد:
به افراد یا سازمانهایی گفته میشود که در ازای ارائه خدمات خود وجه نقدی را دریافت نکردهاند. این افراد یا سازمانها در معاملات مختلف تجاری در مقابل موجودی کالا قرار گرفته و به عنوان فروشنده در دنیای بازرگانی فعالیت میکنند.
در بستانکاری غیر تجاری معاملات خاصی صورت نگرفته است؛ بلکه در این بخش افراد یا سازمانهای مورد نظر مانند بانکها، مبالغی را به عنوان قرض یا وام برای مدت زمان خاص و با سود مشخصی به افراد یا سازمانهای مختلف ارائه دادهاند.
برای دریافت بهتر این که طلبکار و بدهکار یعنی چه؟ در ادامه به ارائه جدول بدهکار و بستانکار خواهیم پرداخت:
آموزش بدهکار و بستانکار در حسابداری + مثال و تمرین
بدهکار و بستانکار اصطلاحی است که توسط حسابداران برای ثبت رویدادهای مالی در سوابق و سیستم حسابداری استفاده میشود. هر رویداد مالی همزمان در دو حساب ثبت میشود، در یک حساب به عنوان بدهکار (سمت راست) و در حساب دیگری به عنوان بستانکار (در سمت چپ) ثبت میشود.
این سیستم دو طرفه، دقت در سوابق حسابداری و سیستم مالی را مهیا میکند.
پیش نیاز این درس : درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی
حساب چیست؟
حسابداران برای سازماندهی دادههای مالی، سیستمی را طراحی و توسعه داده اند که رویدادهای مالی را در پرونده ای به نام حساب ثبت و مرتب میکنند.
حساب پرونده ای برای افزایش و کاهش دارایی، بدهی یا حقوق مالکانه است. به عنوان مثال، شرکت ثمین (شرکت مورد بحث در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی) دارای حسابهای جداگانه برای موجودی نقد، حسابهای دریافتنی، حسابهای پرداختنی، درآمد خدمات، هزینه حقوق و دستمزد و غیره میباشد.
در ساده ترین شکل، یک حساب از سه بخش تشکیل شده است:
- عنوان حساب
- سمت راست یا بدهکار.
- سمت چپ یا بستانکار.
از آنجایی که فرمت یک حساب شبیه حرف T است، از آن به عنوان حساب T یاد میکنیم.
تصویر زیر شکل اصلی یک حساب را نشان میدهد.
ما از فرم T در اغلب دروس حسابیار برای توضیح روابط اساسی حسابداری استفاده میکنیم.
بدهکار و بستانکار
عبارت بدهکار سمت راست و عبارت بستانکار سمت چپ یک حساب را نشان میدهد.
- گاهی اوقات از کلمات اختصار برای نمایش بدهکار و بستانکار استفاده میشود: از “بد” برای بدهکار و از “بس” برای بستانکار
- به وارد کردن مبلغ در سمت راست حساب، بدهکار کردن حساب میگویند. به وارد کردن مبلغ در سمت چپ بستانکار کردن حساب میگویند.
هنگام مقایسه جمع دو طرف حساب، در صورتی که جمع مبالغ بدهکار بیش از بستانکار باشد مانده حساب بدهکار است. اگر جمع مبالغ بستانکار بیش از بدهکار باشد، مانده حساب بستانکار است. به موقعیت سمت بدهکار و سمت بستانکار در تصویر بالا توجه کنید.
روند ثبت بدهکار و بستانکار در یک حساب در شکل زیر برای حساب موجودی نقد شرکت ثمین نشان داده شده است:
هر مورد مثبت در جدول نشان دهنده دریافت وجه نقد است.هر مبلغ منفی نشان دهنده پرداخت وجه نقد است.
توجه داشته باشید که در فرم حساب، افزایش موجودی نقد را به عنوان بدهکار و کاهش موجودی نقد را به عنوان بستانکار ثبت میکنیم.
به عنوان مثال، دریافت 15.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ آبی)، حساب موجودی نقد بدهکار میشود و پرداخت 7.000.000 ریال وجه نقد (به رنگ قرمز) حساب موجودی نقد بستانکار میشود.
استفاده از فرم حساب T دو مزیت اصلی دارد:
- وارد کردن افزایش در یک طرف و کاهش در طرف دیگر، باعث کاهش خطاهای ثبت میشود.
- فرم حساب T به تعیین مجموع هر طرف حساب و همچنین مانده حساب کمک میکند. مانده حساب با کم کردن یک مقدار از دیگری تعیین میشود.
مانده حساب موجودی نقد 8.050.000 ریال بدهکار است که نشان میدهد که شرکت ثمین 8.050.000 ریال وجه نقد دارد. به عبارت دیگر، شرکت ثمین با موجودی صفر شروع به کار کرد و اکنون 8.050.000 ریال وجه نقد دارد.
حسابداری دو طرفه
حسابداری دو طرفه یک سیستم ثبت رویدادهای مالی است که طبق آن هر رویداد مالی حداقل در دو حساب ثبت میشود. هیچ محدودیتی برای تعداد حسابهای مورد استفاده در ثبت رویداد مالی وجود ندارد، اما حداقل آن دو حساب است.
در هر حساب دو ستون وجود دارد که ورودیهای بدهکار در سمت راست و ورودیهای بستانکار در سمت راست قرار دارند.
در حسابداری دو طرفه، مجموع تمام ورودیهای بدهکار باید با کل ورودیهای بستانکار باید برابر باشند. هنگامی که این اتفاق میافتد، گفته میشود که دوطرف در توازن است. اگر مجموع بدهکار و بستانکار برابر نباشند، دو طرف حساب نامتوازن است.
در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی با تأثیر یک رویداد مالی بر معادله حسابداری آشنا شدید. به یاد داشته باشید که هر رویداد مالی باید دو یا چند حساب را تحت تاثیر قرار دهد تا دو طرف معادله حسابداری مساوی باشد.
- بدهکار باید با بستانکار برابر باشد.
- برابری بدهکار و بستانکار مبنایی را برای حسابداری دوطرفه فراهم میکند.
- در سیستم حسابداری دوطرفه، اثر دوگانه (دو طرفه) هر رویداد مالی در حسابها ثبت میشود. سیستم حسابداری دوطرفه یک روش منطقی برای ثبت رویدادهای مالی ارائه میدهد.
سیستم حسابداری دوطرفه به اطمینان از صحت مقادیر ثبت شده و همچنین تشخیص خطاها کمک میکند. اگر هر رویداد مالی با بدهکار و بستانکار مساوی ثبت شود، مجموع بدهکار باید با مجموع بستانکار برابر باشد.
سیستم حسابداری دوطرفه برای تعیین برابری معادله حسابداری بسیار کارآمدتر از روش مثبت و منفی است که در درس تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی استفاده شد.
مفهوم بدهکار و بستانکار
بستانکار یعنی چه؟
بستانکار (creditor) یعنی چه؟ چه راهی برای افرادی که به دنبال چگونگی تشخیص بستانکار و بدهکار هستند؛ پیشنهاد میشود؟ بستانکار کیه و به این عبارت برای چه افرادی قابلاستفاده است؟ معنوی لغوی بستانکار، به معنا کسی است که طلبی از دیگران دارد که این مفهوم در مقابل لغت بدهکار قرار میگیرد.
بستانکار چه کسانی هستند؟ این عبارت برای توصیف افرادی استفاده میشود که باید کالا، پول یا هر چیزی دیگری را از دیگران پس بگیرند و فرد دیگری نسبت به آنها، مقروض است. افراد زیادی میخواهند بدانند که بستانکار یعنی چه؟ واژه بستانکار، مفهوم بدهکار و بستانکار بهمنظور ارائه توصیف برای افرادی در اجتماع است که باید از بخش دیگری از جامعه یا گروه، قرض خود را پس بگیرند. با تراز سامانه همراه باشید.
مفهوم اجتماعی بستانکار
تشخیص میان عبارتهای بدهکار و بستانکار کار سختی نیست اما گاهی پیش میآید که این دو مورد با یکدیگر اشتباه گرفته شوند؛ ازاینرو تعداد بیشماری از افراد به دنبال یافتن جوابی مشخص برای موضوع بستانکار اجتماعی کیست و لغت بستانکار به چه معنی است؛ هستند تا بتوانند تفاوت کامل این دو عبارت را متوجه شوند و از آنها بهدرستی استفاده کنند.
بستانکار یعنی چه؟ مفهوم بستانکار در اجتماع بهطورکلی برای فردی مورداستفاده قرار میگیرد که باید چیزی که دست دیگران دارد را از آنها پس بگیرد. واژه creditor معادل بستانکار به انگلیسی است که درک مفهوم این کلمه، دقیقترین توصیف از واژه بستانکار را ارائه میدهد. Credit به معنی اعتبار، وام و نسیه است و اسمی که از این واژه ساخته میشود؛ برای توصیف افرادی قابلاستفاده است که اعتبار اصلی به آنها تعلق میگیرد و دیگران نسبت به آنها قرضی دارند.
اما موضوع دیگری که مطرح میشود؛ اهمیت دانستن مفهوم بستانکار در حسابداری است. بسیاری از مردم میخواهند مطلع شوند که معنی بستانکار در حسابداری چیست و بستانکار کیست؟ این موضوع برای افراد زیادی، اهمیت بالایی دارد.
بستانکار در حسابداری کیست؟
اگر شما نیز مانند افراد بسیاری میخواهید بدانید که واژه بستانکار به چه معناست؟! تشخیص این مفهوم کار پیچیدهای نیست و باید بدانید که این عبارت در مقابل مفهوم بدهکار قرار میگیرد. اما دغدغه بسیاری از افراد، دانستن مفهوم بستانکار در حسابداری است که درک آن، اهمیت بسیاری در روند فعالیتهای شرکتهای مختلف دارد.
بستانکار یعنی چه؟ باید بدانید که تعریف بستانکار در حوزه مدیریت و حسابداری نیز همراستا با مفهوم اجتماعی آن است اما اگر بخواهیم این موضوع را به طور دقیق بررسی کنیم؛ میتوان گفت که درواقع، تعریف دقیق و ثابتی از مفهوم بستانکار در حسابداری وجود ندارد اما تعدادی قوانین برای این موضوع تعیین شدهاند که درک آن را برای افراد مختلف، راه میکنند.
به طور خلاصه میتوان گفت که برخلاف تصور عموم، پیشپرداخت بستانکار نیست. بلکه تمامی پیشپرداختهای ما، ماهیت بدهکاری دارند زیرا اگر از دیدگاه یک فرد حقیقی به آنها نگاه کنیم؛ باید آن مبلغ بازگردانده شود. چرا پیش دریافت بستانکار است؟ پیش دریافت، بنابر تعریف بستانکار و بدهکار، ماهیت بستانکاری دارد زیرا این مبلغ باید به فرد برگردد.
ممکن است این تعریف در ابتدا مقداری پیچیده به نظر برسد و برای افراد پرسشهایی نظیر چرا درآمد ماهیت بستانکار دارد یا چرا سرمایه بستانکار است؟ را ایجاد کند که در ادامه، به بررسی دقیقتر این موضوعات مهم در حوزه حسابداری میپردازیم.
مفاهیم سرمایه و درآمد در حسابداری
دریافت سرمایه و درآمد به معنا این است که چیزی به شما تعلقگرفته است که این مفهوم، شما را بدهکار میکند. به همین منظور در حسابداری برای سرمایه و درآمد، ماهیت بستانکاری در نظر گرفته میشود. ممکن است درک این مفهوم در ابتدا برای افراد کمی دشوار باشد اما با درنظرگرفتن مفاهیم حسابداری و بانکی بهصورت یک فرد حقیقی، میتوانید مفهوم اساسی بدهکار و بستانکار را برای آنها نیز تعمیم دهید و قوانین مرتبط با حوزه حسابداری را به طور دقیق، متوجه شوید.
موضوع اساسی دیگری که دغدغه افراد زیادی در نظر گرفته میشود؛ این است که چرا هزینه بستانکار است و چه حسابی ماهیت بستانکار دارد؟ در ابتدا باید بدانید که هزینه، ماهیت بدهکاری دارد اما به طور خلاصه میتوان گفت که درک این موضوعات به طور دقیق، ارتباط مستقیمی با ارائه پاسخ کامل به پرسش بستانکار یعنی چه؟ دارند که بهعنوان مفهوم اساسی برای اطلاع دقیق از جواب این پرسشها، در نظر گرفته میشود.
اگر علاقه به آشنایی با ثبت سند حقوق و دستمزد و ارتباط آن با بستانکار دارید، می توانید مقاله را مطالعه کنید.
مفاهیم هزینه و حساب بستانکار در حسابداری
برای اطلاع از چگونگی تشخیص یک حساب بهعنوان بستانکار، باید بانک را مانند یک فرد حقیقی در نظر بگیرید. در این صورت، مبلغی که در حساب بانکی خود گذاشتهاید؛ میتواند بهعنوان پولی که به بانک قرض دادهاید؛ در نظر گرفته شود که در این صورت، حساب بانکی شما ماهیت بستانکاری پیدا میکند و بانک نیز به شما بدهکار میشود.
بسیاری از افراد به اشتباه برای هزینه، ماهیت بستانکاری قائل میشوند اما باید دقت کنید که هزینه، اگر باتوجهبه ارزش کلی که دارد؛ در نظر گرفته شود؛ ماهیت بدهکاری پیدا میکند زیرا مبلغی است که باید به ما بازگردانده شود. درک این مفهوم، کمک زیادی برای اطلاع از چگونگی روند فعالیتهای حسابداری میکند و میتوانند گام مهمی برای دانستن کامل موضوعات این حوزه باشد.
مفهوم بستانکاری در خریدوفروش
صاحبان کسبوکارهای مختلف به دنبال دریافت پاسخی دقیق برای پرسشهایی نظیر موارد مقابل هستند: چرا ماهیت فروش بستانکار است؟ چرا فروشندگان را بستانکار میکنیم؟ تا بتوانند روند کاری خود را بهترین شکل ممکن طی کنند و در زمینه حسابداری با مشکلی روبهرو نشوند. همچنین دانستن اینکه خرید بدهکار است یا بستانکار؟ نیز نقش مهمی در ازبینرفتن دغدغههای این افراد دارد.
مفهوم بستانکاری به زبان ساده، این موضوع را بیان میکند که یک طرف باید مبلغی را دریافت کند و طرف دیگر، باید این مبلغ را حساب فرد واریز کند. اگر حساب فروش را یک فرد حقیقی در نظر بگیرید؛ درک ماهیت بستانکاری این حساب، سادهتر میشود. درواقع میتوان گفت که حساب فروش، بهعنوان کسی که خدمت یا کالایی را ارائه داده است؛ انتظار بازگشت آن را دارد که این برگشت، در اکثر مواقع بهصورت پرداخت مبلغ پول، صورت میپذیرد.
بستانکار کیست؟
دانستن مفهوم بدهکار و بستانکار، به درک موضوعات پیچیدهای در حسابداری کمک میکند که ممکن است دغدغه افراد زیادی باشند. باید دقت داشته باشید که برای اطلاع دقیق از پرسش بستانکار یعنی چه؟ و تعیین بدهکاری یا بستانکاری یکی از طرفین، باید هر دو طرف را بهصورت شخص حقیقی در نظر بگیرید؛ حتی اگر یکی از این دو، حساب فروش یا حساب بانکی شما است!
اهمیت دانستن این موضوعات در حوزه حسابداری و مدیریت، بسیار زیاد است؛ زیرا افراد بسیاری برای درک مفاهیمی نظیر مفهوم و معنی بستانکار یا دانستن اینکه کلمه بستانکار یعنی چه؛ با مشکل روبهرو میشوند. ازاینرو، اطلاع از این موضوعات بهمنظور جلوگیری از ایجاد مشکلات حسابداری در آینده، اهمیت بسیاری برای صاحبان کسبوکار، کارفرمایان و افراد مرتبط با این حوزه دارد.
دیدگاه شما