الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس — آموزش کاربردی
قیمت داراییها یا سهام در بازار مالی به صورت دورهای تغییر میکند. این دورهها تکرار میشوند و الگوهای هندسی را تشکیل میدهند. «الگوهای هارمونیک» (Harmonic Patterns) نیز بخشی از این الگوهای هندسی به شمار میروند. در ادامه سری مطالب آموزشی تحلیل تکنیکال، اینبار به بررسی این الگوها پرداختهایم.
الگوهای هارمونیک چه هستند؟
الگوهای هارمونیک الگوهای پیچیدهای هستند که در نمودارهای مالی مشاهده میشوند. این الگوها از حرکت هندسی قیمت و سطوح فیبوناچی بوجود میآیند. به صورت کلی، اغلب الگوهای هارمونیک از ۵ نقطه تشکیل شدهاند. با این وجود، هر الگوی هارمونیک شکل هندسی و نسبت فیبوناچی متفاوتی دارد. نقاط مشخصشده در الگوهای هارمونیک به ترتیب C ،B ،A ،X و D نامگذاری میشوند و هر الگو قوانین مخصوص به خود را دارد که در ادامه آنها را بیان میکنیم.
ساختار الگوی هارمونیک
الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای از یک نقطه اصلی به نام X تشکیل شدهاند که در ادامه آن موجی تکانهای به نام XA وجود دارد. پس از XA، شاهد موج اصلاحی هستیم که به نقطه B میرسد و پایه AB را کامل میکند. سپس، موج (پایه) BC مشاهده میشود که بعد از آن پایه اصلاحی CD قرار گرفته است. نسبتهای هارمونیک تعیینکننده بازگشت یا امتداد این پایهها هستند. بخاطر داشته باشید که تمام الگوهای هارمونیک ۵ نقطهای و ۴ نقطهای بر پایه الگوهای ABC (سهنقطهای) بوجود آمدهاند. زمانی که یکی از این الگوها را به خوبی بیاموزید، فهم سایر آنها برای شما آسانتر خواهد بود.
چرا الگو های هارمونیک اهمیت دارند؟
الگوهای هارمونیک حرکت قیمت را پیشبینی میکنند و به همین علت بسیار مهم به شمار میروند. معاملهگران با یافتن الگوهایی با ابعاد و طولهای مختلف و اِعمال نسبتهای فیبوناچی بر آنها موفق به پیشبینی پرایساکشن آینده میشوند. درواقع از الگوهای هارمونیک برای تشخیص معکوس شدن قیمت بهره گرفته میشود.
پایهگذاران الگو های هارمونیک چه کسانی بودند؟
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار در سال ۱۹۳۲ میلادی به مغز گارتلی «H.M. Gartley» خطور کرد. او الگویی ۵ نقطهای تحت عنوان الگوی گارتلی را در کتاب خود – «سود در بازار سهام» (Profits in the Stock Market) – مطرح کرد. «لری پزاونتو» (Larry Pesavento) این الگو را با نسبتهای فیبوناچی تغییر داد و قوانینی را برای معامله با الگوی گارتلی در کتاب خود – «شناخت الگوها با نسبتهای فیبوناچی» (Fibonacci Ratios with Pattern Recognition) – وضع کرد.
نویسندگان دیگری نیز وجود دارند که نظریات خود را پیرامون الگوهای هارمونیک در کتب و مقالات گوناگون مطرح کردهاند. یکی از بهترین این کتابها «معامله هارمونیک» (Harmonic Trading) اثر «اسکات کارنی» ( Scott Carney ) است. کارنی، الگوهای «خرچنگ» (Crab Pattern)، «کوسه» (Shark Pattern)، «خفاش» (Bat Pattern) و «الگوی هارمونیک ۰-۵» را بوجود آورده است. او همچنین، مباحث بسیاری را درباره قوانین، اعتبارسنجی، مدیریت پول و ضرر در هنگام معامله با الگوهای هارمونیک مطرح کرده است.
برای آشنایی بیشتر با کاربردهای الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال میتوانید به آموزش ویدئویی تهیه شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.
- برای مشاهده فیلم آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال +اینجا کلیک کنید.
نظریه الگوهای هارمونیک بر پایه چیست؟
نظریه الگوهای هارمونیک بر پایه حرکتهای قیمت در طول زمان است که از نسبت فیبوناچی و تقارن آن در بازار استفاده میکند. تحلیل نسبت فیبوناچی در بازارها و چارچوبهای زمانی مختلف کاربرد دارد. ایده اصلی آن است که از این نسبتها برای یافتن نقاط کلیدی که روند در آنها تغییر میکند، بهره بگیریم. از این نقاط کلیدی میتوان به نقاط اصلاح روند قیمت و سوئینگ بالا و پایین اشاره کرد.
دنباله اعداد فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی چیست؟
به تجربه ثابت شده است که وقتی دنبالهای از نسبتهای فیبوناچی به ترتیب در الگوی ۵ نقطهای (XABCD) ظاهر میشوند، حرکت پیشبینی شده بعدی به احتمال ۷۰ درصد صحیح است. بنابراین، معاملهگران هارمونیک صبر میکنند تا الگو به نقطه D برسد و تکمیل شود تا معامله را آغاز کنند.
فیبوناچی اکستنشن چیست؟
«فیبوناچی اکستنشن» (Fibonacci Extension) یا فیبوناچی گسترشی ابزاری در پلتفرم معاملاتی است که سطوح فیبوناچی را در نمودار قیمتی مشخص میکند. رایجترین سطوح فیبوناچی به ترتیب 61٫8%، 100%، 161٫8%، 200% و ۲۶۱٫۸ درصد هستند. فیبوناچی گسترشی فرمول ندارد.
نسبت های هارمونیک
در معامله با الگوهای هارمونیک با ۳ نوع نسبت برخورد میکنیم. «نسبتهای اولیه» (Primary Ratio) از اعداد دنباله فیبوناچی بدست میآیند و نسبتهای دیگر به نوعی از نسبتهای اولیه حاصل میشوند. جدول زیر نشاندهنده هر ۳ نوع این نسبتها و روابط ریاضی آنها است.
نسبتهای مشتق شده تکمیل کننده | نسبتهای مشتق شده از نسبت اولیه | نسبتهای اولیه فیبوناچی |
۰٫۳۸۲ (۱-۰٫۶۱۸) | ۰٫۷۸۶ (ریشه دوم ۰٫۶۱۸) | 0٫۶۱۸ (نسبت اولیه) |
۰٫۷۰۷ ( ریشه دوم ۰٫۵) | ۰٫۸۸۶ (ریشه چهارم ۰٫۶۱۸) | ۱٫۶۱۸ (پیشبینی اولیه) |
۱٫۴۱ (ریشه دوم ۲) | ۱٫۱۳ (ریشه چهارم ۱٫۶۱۸) | |
۲٫۲۴ (ریشه دوم ۵) | ۱٫۲۷ (ریشه دوم ۱٫۶۱۸) | |
۳٫۴۱ (عدد پی) | ||
۳٫۶۱۸ (۱+۲٫۶۱۸) |
ناحیه بازگشت قیمت چیست؟
«ناحیه بازگشت قیمت» (Potential Reversal Zone | PRZ) که آن را ناحیه برگشت بالقوه یا محتملترین محدوده بازگشت بازار نیز خطاب میکنند، ناحیهای است که در آن ۳ یا تعداد بیشتری از اعداد فیبوناچی با یکدیگر ادغام میشوند و الگوی هارمونیک را کامل میکنند. در واقع PRZ همان نقطه D یا مکانی با احتمال بالای معکوس شدن روند قیمت است. مهمترین هدف اغلب معاملهگران الگوهای هارمونیک یافتن ناحیه بازگشت قیمت است. این قسمت ناحیه مناسبی برای ورود به معامله است. حد ضرر، بسته به صعودی یا نزولی بودن الگو ممکن است، بالاتر یا پایینتر از نقطه D قرار گیرد.
انواع الگوهای هارمونیک
در تحلیل تکنیکال تا به حال تعداد زیادی الگوی هارمونیک شناسایی شدهاند که در ادامه به ۴ عدد از مهمترین آنها میپردازیم. در واقع در این مطلب به ترتیب به الگوهای هارمونیک «گارتلی» (Gartley Pattern)، «پروانه» (Butterfly Pattern)، «خفاش» (Bat Pattern) و «خرچنگ» (Crab Pattern) پرداختهایم. از الگوهای کمتر شناختهشده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- (AB=CD)
- «خفاش جانشین» (Alternate Crab)
- «خرچنگ عمیق» (Deep Crab)
- «سایفر» (Cypher)
- «۳ حمله» ( 3 DRIVE)
توجه داشته باشید که نامگذاری این الگوها بر مبنای ساختار قرارگیری آنها در نمودار بوده است. برای مثال، الگوی کوسه به علت داشتن خطوط شیبدار بیرونی و دره سطحی در میانه، به باله پشتی کوسه شباهت دارد و از اینرو آنرا اینگونه نامگذاری کردهاند.
الگوی گارتلی
گارتلی یکی از شناختهشدهترین الگوهای هارمونیک به شمار میرود. الگوی گارتلی یک الگوی ۵ نقطهای صعودی است. این الگوها به حرف M و W در انگلیسی شباهت دارند و با ۵ نقطه کلیدی پیوت شناخته میشوند. الگوهای گارتلی از دو پایه اصلاح قیمت و ۲ پایه سوئینگ بوجود آمدهاند. همه این سوئینگها به نوعی با هم و با نسبتهای فیبوناچی ارتباط دارند.
عموماً الگوی صعودی در ابتدای یک روند مشاهده میشود و نشاندهنده پایان یافتن موجهای اصلاح قیمتی است. در ادامه این حرکت، نقطه D مشاهده میشود. معاملهگران باید آگاه باشند که به صورت کلی، تمامی الگوها جزئی از یک روند یا بازه بزرگتر هستند. مطابق تصویر زیر در الگوی صعودی گارتلی، قیمت افزایش پیدا میکند و به نقطهA میرسد. سپس، اصلاح قیمت رخ میدهد. نقطه B بازگشتی به نسبت ۰٫۶۱۸ از پایه A است. در پایه BC شاهد افزایش قیمت هستیم. BC در واقع بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ از AB محسوب میشود. CD حرکت بعدی به سمت پایین را انجام میدهد و امتدادی به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ از AB است.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، نقطه D، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. در اینجا بسیاری از معاملهگران انتظار دارند که CD به نسبت ۱٫۱۳ تا ۱٫۶۱۸ AB امتداد پیدا کند. در الگوی نزولی میتوان فروش سهم را در نزدیکی D انجام داد با حد ضرری که چندان بالاتر از آن قرار نگرفته است.
الگوی پروانه
الگوی پروانه و گارتلی بسیار شباهت دارند اما نقطه D در الگوی پروانه در سطحی متفاوت از نقطه X قرار میگیرد. در الگوی نزولی تصویر زیر، قیمت تا سطح A کاهش مییابد. موج (پایه) افزایشی AB، بازگشتی به نسبت ۰٫۷۸۶ از XA است. مطابق تصویر، BC بازگشتی به نسبت ۰٫۳۸۲ تا ۰٫۸۸۶ از AB است.
الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی پروانه
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، CD امتدادی به نسبت ۱٫۶۱۸ تا ۲٫۲۴ از AB به شمار میرود و نقطه D در ۱٫۲۷ امتدادِ پایه XA قرار گرفته است. D ناحیه مناسبی برای فروش سهام است. با اینحال بهتر است معاملهگران پس از کسب اطمینان این عمل را انجام دهند. حد ضرر تعیین شده برای این معامله نباید خیلی بالاتر از D قرار بگیرد.
الگوی خفاش
ظاهر الگوی هارمونیک خفاش شبیه به گارتلی است اما ابعاد آنها یکسان نیست. مطابق تصویر زیر در نمونه صعودی این الگو، XA نشاندهنده افزایش قیمت است. در نقطه B، قیمت به نسبت۰٫۳۸۲ تا XA ۰٫۵ بازگشت میکند. نقطه D در ۰٫۸۸۶ بازگشت XA قرار گرفته است. D ناحیه مناسبی برای خرید و نگهداری سهام است. البته، بهتر است معاملهگران پیش از این معامله سیگنالهای مطمئنکننده دیگری نیز دریافت کنند. حد ضرر تعیین شده باید در پایین نقطه D قرار بگیرد و خیلی از آن فاصله نداشته باشد.
الگوهای هارمونیک نزولی و صعودی خفاش
معاملهگران باید در نزدیکی نقطه D سهام خود را بفروشند.
الگوی خرچنگ
الگوهای هارمونیک صعودی و نزولی خرچنگ
به عقیده کارنی، الگوی خرچنگ یکی از دقیقترین الگوهای هارمونیک است. در این الگو، نسبتهای فیبوناچی نقاط معکوس شدن روند قیمت را با تقریب بسیار خوبی پیشبینی میکنند. این الگو به الگوی پروانه شباهت دارد اما ابعاد آن متفاوت است. مطابق تصویر زیر، در نقطه B الگوی صعودی خرچنگ، قیمت عقبنشینی میکند و در نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۶۱۸ XA قرار میگیرد. در BC قیمت به نسبت ۰٫۳۸۲ به ۰٫۸۸۶ AB بازگشت میکند.
بعد از این بازگشت، شاهد امتداد CD به نسبت ۲٫۶۱۸ تا ۳٫۶۱۸ از AB هستیم. نقطه D امتدادی از ۱٫۶۱۸ XA است. معاملهگر باید در نواحی نزدیک به نقطه D سهام را خریداری کند و حد ضرر را در نقطهای نه چندان پایینتر از D قرار دهد.در الگوی هارمونیک نزولی خرچنگ، نواحی نزدیک به نقطه D برای فروش سهام مناسب هستند و حد ضرر نباید چندان بالاتر از این ناحیهها تعیین شود.
نحوه معامله الگوهای هارمونیک
برای معاملهکردن سهام با استفاده از الگوهای هارمونیک ابتدا باید آنها را در نمودار شناسایی کنیم. تشخیص الگوهای هارمونیک با چشم غیر مسلح ممکن است کمی دشوار باشد. زمانی که یک معاملهگر ساختار الگو را درک کند، میتواند آنها را بوسیله ابزار فیبوناچی تشخیص دهد. مهمترین الگوهای هارمونیک، الگوهای ۵ نقطهای مانند الگوهای گارتلی، پروانه، خرچنگ و خفاش هستند. این الگوها از الگوهای ۳ نقطهای (ABC) یا ۴ نقطهای (ABCD) بوجود آمدهاند. تمام سوئینگهای قیمتی بین این نقاط به یکدیگر مربوط هستند و نسبتهای هارمونیکی برپایه فیبوناچی دارند. این الگوها یا در حال تشکیل فرم M یا W هستند یا قبلاً آنرا تشکیل دادهاند یا ترکیبی از این دو (الگوی ۳ حمله) را دارند.
معرفی فیلم آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال
برای آشنایی بیشتر با الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن پیشنهاد میکنیم به آموزش ویدئویی بالا مراجعه کنید. طول مدت این دوره آموزشی ۸ ساعت و ۱۹ دقیقه بوده و در ۱۲ درس تدوین شده است. در آموزش پیشرو، دروس اول و دوم به ترتیب به بخش یکم و دوم الگوی هارمونیک ABCD میپردازند. کاربرد پرایس اکشن در الگوی ABCD در درس سوم و چهارم بررسی شده است.
مدرس، الگوی خفاش را در دروس پنجم، ششم و هفتم آموزش میدهد. درس نهم حاوی مباحث پیرامون الگوی گارتلی است. در درس دهم الگوی پروانه را میآموزیم. مدرس در درس یازدهم به بک تست الگوهای هارمونیک در نمودار روزانه بیت کوین (ارز دیجیتال) پرداخته است. نکات تکمیلی و قدم بعدی پس از مشاهده این آموزش، در درس دوازدهم بررسی میشوند.
- برای مشاهده فیلم آموزش الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال + اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
در این نوشتار با مفهوم الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم، سپس تمام الگوهای هارمونیک را نام بردیم و ۴ الگوی بسیار مهم را به صورت مفصل بررسی کردیم. باید بدانید که، روشهای معاملاتی الگوهای هارمونیک بر پایه ریاضی بنا شده و بسیار دقیق هستند. جهت تسلط بر الگوهای هارمونیک به صبر، تمرین و بررسی الگوهای بیشتری نیاز دارید. اندازهگیریهای اولیه تنها، نقطه شروع هستند و حرکتهای قیمتی که همراستا با اندازهگیریهای الگو نباشند، از اعتبار آن میکاهند و میتوانند معاملهگران را گمراه کنند. الگوهای هارمونیک پروانه، گارتلی، خفاش و خرچنگ الگوهای بهتری برای سیگنالدهی به معاملهگران به شمار میروند.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
آموزش چارت پترن (مثلث و پرچم) در بورس (همراه با فیلم)
آشنایی با الگوهای قیمت یا همان انواع چارت پترن هایکی از ضروری ترین مهارتهای لازم برای انجام معاملههای حرفهای در بازار بورس به شمار میرود. همانطور که قبل تر گفته ایم، الگوی قیمت یا Chart Pattern الگوها یا اشکالی هستند که در نمودار، حرکت قیمت به جهتی خاص (صعودی یا نزولی) را نشان می دهند. چارت پترن در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد چرا که همانطور که میدانید، ما در تحلیل تکنیکال اینگونه فرض می گیریم که الگوها گذشتهی خود را تکرار میکنند و بنابراین شناخت آن ها به ما کمک می کند تا دست کم در بیشتر از 50 درصد مواقع، موقعیت های سوداور را شناسایی و تعیین حد سود کرده و سپس دست به معامله بزنیم.
انواع چارت پترن
در این مقاله به آموزش چارت پترن ها داشته باشیم و دو مورد از پرکاربردترین انواع چارت پترن ها را به شما آموزش بدهیم. این دو الگو عبارتند از: الگوی مثلث و الگوی پرچم. این دو الگو، دو الگوی ادامه دهنده یا تمدیدی (Continuation) هستند به این معنا که اگر رو افزایشی باشد، این الگو ها وارد موج افزایشی و اگر روند کاهشی باشد، وارد موج کاهشی میشوند. خب، اجازه بدهید با الگوی مثلثی شروع کنیم:
الگوی مثلثی
الگوی مثلثی یکی از پرکاربردترینها و موثرترین انواع چارت پترن در تحلیل تکنیکال است و همانطور که گفتیم الگویی ادامه دهنده یا تمدیدی است. چارت پترن مثلث معمولا از تقاطع دو روند مخالف شکل می گیرد و به پترنهای تکنیکال طور کلی به دو نوع صعودی یا نزولی دسته بندی می شود. در یک مثلث صعودی خط مقاومت یا Resistence افقی است. این در حالی است که خط ساپورت صعودی می باشد. چارت پترن مثلث صعودی معمولا سیگنال یا نشانه ای است که اغلب نوید روند صعودی قیمت را می دهد. در چارت پترن مثلث نزولی خط ساپورت افقی است در حالی که خط Resistence ها در حال نزول هستند. بنابراین حین مواجهه با یک چارت پترن یا همان الگوی مثل نزولی، ما باید انتظار ترندیا روندی نزولی را داشته باشیم
الگوی پرچم
الگوهای پرچم نیز مانند الگوهای مثلی ادامه دهنده هستند و درست مانند آن ها به انواع چارت پترن پرچمی نزولی و صعودی تقسیم می شوند. الگوی پرچم زمانی رخ می دهد که ما حرکت ساید وی یا تقریبا افقی را در مسیر یک حرکت شدید صعودی یا نزولی داشته باشیم. در تقاطع این دو است که چارت پترن پرچم یا Flag شکل میگیرد
برای مشاهده هر دو نمونه چارت پترن در تحلیل تکنیکال پیشنهاد میکنیم به ویدئوی پیوست در این مقاله مراجعه نمایید.
چارت پترن در تحلیل تکنیکال
چارت پترن ها جز لاینفک تحلیل تکنیکال بوده و بواسطه منطق تکراری که در دل خود دارند، ساختار های متداولی هستند که به روشنی می توانند آیندهی یک روند را دست کم با بیش از 50 درصد احتمال درست بودن، پیش بینی کنند و موقعیت معامله پرسود را برای ما مشخص کنند.البته باید این نکته را یادآور شویم که تنها حفظ کردن الگوها بدون درک تحلیلی و تفسیری از آنها کاری تماما بیمعنا است و چنانچه تجربهی ما نشان میدهد بیشتر موارد مانع از درک کلیات موجود در نمودار قیمت میشود. در واقع، این سبک معاملهگری پر سود و کم بازده فقط به تعداد کمی موقعیت معاملاتی محدود میشود (اگر نه به ضرر مطلق). پیشنهاد ما در مقابل، گذراندن دوره آموزش جامع بورس است تا با بدست آوردن درک تفسیری از این ساختارهای متداول و شناخته شده در تحلیل تکنیکال و نیز دیگر ساختارها، به موقعیتهای معاملاتی مناسب برسید.
ویدیو آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال و کاربرد آن
الگوهای متنوعی را میتوان در نمودارهای مالی مشاهده کرد. هریک از الگوها میتوانند نشان دهنده یک روند خاص باشند. به طوری که تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوها میتوانند موقعیت بازار را تشخیص داده و به زمان صحیح ورود و خروج از معاملات دسترسی پیدا کنند. یکی از مشهورترین و شناخته شدهترین الگوهای نموداری، الگوی مستطیل است. اما این الگو شرایط و انواع مختلفی دارد. به همین خاطر در این مطلب میخواهیم بهصورت مفصل با این الگو آشنایی پیدا کنیم. آنگاه خواهیم توانست هر نوع الگوی مستطیلی را در نمودارها تشخیص دهیم. اگر شما نیز میخواهید با شناخت الگوهای نموداری به درک بیشتری از تحلیل تکنیکال برسید، حتماً با ما همراه شوید.
الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی مستطیل «Rectangle Pattern» یکی از انواع الگوهای ادامه دهنده در روندها است. الگوهای ادامه دهنده در برابر الگوهای بازگشتی قرار میگیرند. به طوری که پس از گذر از الگوی مستطیل، روند ادامهدار خواهد بود. الگوی مستطیل را میتوان مانند یک محدودهی مستطیلی شکل به حالت افقی در نظر گرفت که ضلع بالایی آن «خط مقاومت» و ضلع پایینی آن «خط حمایت» است. حالا روند در بین این دو ضلع برای یک مدت مشخص گرفتار میشود. به طوری که گاهی خط روند به ضلع بالایی و گاهی هم به ضلع پایینی آن برخورد میکند. این روند با تشکیل چند سقف و کف متوالی بهصورت موازی ادامه خواهد داشت؛ تا این که در نهایت روند از این الگو خارج شده و به مسیر صعودی یا نزولی خود ادامه دهد.
الگوی مستطیل زمانی تشکیل میشود که عرضه و تقاضا با هم برابر باشند. بنابراین در زمان شکلگیری این الگو، نوعی توقف در روند کلی، رخ میدهد که به آن «رنج شدن» یا «تراکمی شدن» هم گفته میشود. معمولاً این نوع الگو یا پترن مستطیل در تایمفریمهای پایین، بیشتر مشاهده میشود. تشخیص بهموقع شکلگیری این الگوی ادامه دهنده میتواند سیگنالهای خرید و فروش خوبی را در اختیار تریدرها قرار دهد!
نکته:
اگر یک تریدر بتواند تشکیل الگوی مستطیل بورس، ارز دیجیتال یا حتی در فارکس و دیگر بازارهای مالی را در مسیر آن تشخیص دهد، میتواند با رسیدن قیمت به کف مستطیل، خرید کند. آنگاه با رسیدن دوباره روند به سقف الگوی مستطیلی، دارایی خود را به فروش برساند. یک تریدر میتواند این کار را تا اتمام الگوی مستطیلی ادامه دهد و از آن سود بگیرد. در ادامه به شما خواهیم گفت که چطور میتوانید با استفاده از این الگو، معاملات جدیدی را در بازار آغاز کنید و از آن سود بگیرید.
معرفی انواع الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال
الگوی مستطیل فقط به یک شکل خاص در نمودارها ظاهر نمیشود. بلکه این الگو در تکنیکال، دو نوع کلی دارد که باید آنها را بشناسید. انواع پترن مستطیل با نزولی و صعودی بودن بازار، معنا پیدا میکنند. به طوری که میتوان آنها را بهصورت زیر بررسی کرد:
گرفتار شدن روند در محدودهی دو ضلع موازی یک مستطیل، دیر یا زود به پایان میرسد. اما شکست این الگو، میتواند با شکست ضلع حمایت یا شکست ضلع مقاومت همراه باشد. الگوی مستطیل صعودی، معمولاً در طی یک روند صعودی قوی ایجاد میشود. در این الگو، خط روند، مقاومت یا حمایت را شکسته و روند را با افزایش یا کاهش قیمت همراهی میکند. در واقع، زمانی که شاهد یک روند صعودی در بازار هستیم و به ناگاه در یک رنج دچار نوسان میشود، الگوی مستطیلی ظاهر خواهد شد. در طی این الگو، بازار یک استراحت میکند. البته معمولاً شکست این الگو از سمت بالا خواهد بود.
الگوی مستطیل نزولی در برابر الگوی صعودی آن قرار میگیرد. به طوری که در روندهایی با کاهش قیمت شدید، اتفاق میاُفتد. در واقع، پترنهای تکنیکال روند پس از طی کردن یک مسیر نزولی، در یک رنج مشخص نوسان میکند. در چنین حالتهایی باید منتظر ماند تا مستطیل بهصورت کامل تشکیل شود. آنگاه با شکست خط مقاومت یا حمایت، مسیر روند پس از الگوی مستطیل نزولی، مشخص خواهد شد.
دو نوع الگوی نامبرده، در نمودارهای مالی هر بازار میتوانند تشکیل شوند. بنابراین اگر به نمودارهای گذشته سهام، ارز یا رمزارزهای خود نگاه کنید، میتوانید مستطیلهای شکل گرفته در روند آنها را مشخص کنید. آنگاه در روندهای جاری به تشخیص این الگوها بپردازید.
کاربرد الگوی مستطیل در معامله به چه صورت است؟
الگوهای مشابه دیگری در نمودارها وجود دارند که نباید آنها را با مستطیل اشتباه بگیریم. برای نمونه میتوان به الگوی پرچم مستطیل نزولی یا صعودی اشاره کرد. الگوهای پرچم، تفاوتهای جزئی با الگوی مستطیل دارند. بنابراین به عنوان یک تریدر، باید یاد بگیرید الگوهای مستطیل صعودی و نزولی را در نمودارها تشخیص دهید. ممکن است این کار به تمرین نیاز داشته باشد؛ اما با تشخیص این الگوها میتوانید، زمان مناسب برای ورود به یک معامله یا خروج از آن را شناسایی کنید. این موضوع به معنای آغاز کردن معاملات سودده در بازار موردنظر شما خواهد بود. به همین خاطر است که این الگو در تکنیکال از اهمیت بالایی برخودار است. در واقع، یک تریدر، حتماً باید با الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده بازار که الگوهای مستطیلی در زیرمجموعه آنها قرار میگیرد، آشنایی داشته باشد.
مراحل استفاده از الگوی مستطیل در معامله
پس از این که شما فهمیدید الگوی مستطیل چیست و چگونگی تشخیص آن روی نمودار را یاد گرفتید، حالا باید از آن در معاملات خود بهره بگیرید. طبیعتاً استفاده از این الگو میتواند معاملات استانداردتر و سودمندتری را برای شما به همراه داشته باشد. اما برای استفاده کردن از این الگو در معامله، باید با مراحل استفاده از آن، آشنایی داشته باشید. مرحله استفاده از الگوی مستطیل در معامله به قرار زیر است:
در اولین مرحله برای استفاده از الگوی مستطیل در فارکس، بورس یا هر بازار دیگر، باید ابتدا این الگو را در نمودار موردنظر خود مشخص کنید. برای این کار نموداری را پیدا کنید که وارد محدوده رنج یا تراکم شده باشد. به این معنی که در یک محدوده مشخص نوسان کند. آنگاه «حداقل دو کف و سقف متوالی که بهصورت افقی ایجاد شدهاند» را پیدا کنید. با مشخص کردن این کف و سقفها، محدودهی حمایت و مقاومت الگو مشخص خواهد شد.
پس از مشخص کردن الگوی مستطیل در انتهای روند نمودار خود، باید نقطه شکست آن را پیدا کنید. گفتیم که الگوهای مستطیل صعودی، معمولاً از سمت بالا ، خط مقاومت را شکسته و وارد محدوده صعودی میشوند. اما اگر شما با یک مستطیل نزولی سروکار دارید که در ادامهی یک شارپ نزولی شکل گرفته، باید انتظار کاهش قیمت و شکست حمایت را داشته باشید.
اگر شما با یک مستطیل صعودی سروکار دارید، میتوانید معامله خود را در نقطه مکث آخرین کف قابل مشاهده در نمودار آن آغاز کنید. اما اگر مستطیل شما نزولی است، باید معامله فروش خود را استارت بزنید. البته باز کردن معامله فروش، بدون داشتن دارایی نمودار در پرتفوی، صرفاً در بازارهای دوطرفه مانند فارکس و فیوچرز قابل انجام است.
- ایمن کردن معامله با تعیین کردن حد ضرر برای آن
برای ایمن کردن هر معامله مالی در بازارها، باید برای آنها «حد ضرر» تعیین کرد. با قرار دادن حد ضرر، از اُفت بیش از حد سرمایه خود جلوگیری خواهید کرد. این امر در معاملات باز شده از روی الگوی مستطیل هم صادق است. برای این کار باید، وسط مستطیل را به عنوان حد ضرر خود تعیین کنید. چراکه معمولاً نمودار قیمت، قبل از ادامه روند، تکانه یا نوسانهایی را تجربه کند. در این صورت، با قرار دادن حد ضرر قبل از شکست، میتوانید معامله خود را با یک نوسان کوچک پایان دهید. البته شما میتوانید حد ضرر خود را در بالای حمایت یا مقاومت مشهود موجود در الگوی مستطیل هم قرار دهید.
- تعیین حد سود در معامله با الگوی مستطیل
با توجه به اینکه شما معامله خود را با استفاده از الگوی مستطیل باز کردهاید، پس باید معامله خود را تا زمان نمودار به هدف قیمتی که به اندازه خود الگو است، برسد. شما حد ضرر خود را احتمالاً در وسط الگو قرار دادهاید. پس حد سود شما میتواند دو برابر حد ضرر باشد. نسبت ریسک به ریوارد این معامله برابر با عدد «۲» است. پس این معامله، معقول و سودده به نظر میرسد.
طی کردن ۵ مرحله اصولی فوق برای بهرهگیری از این الگو در تحلیل تکنیکال، ضروری است. البته تریدرهای حرفهایتر میتوانند جزئیات بیشتری را برای آن در نظر بگیرند یا از فیلتر الگوی مستطیل استفاده کنند. فیلتر الگوی مستطیل و فرمول الگوی مستطیلی از جمله ابزارهایی هستند که میتوانند برای تشخیص دقیقتر این الگوها و نحوه شکست آنها به تریدرها کمک کنند. شما نیز میتوانید با ارتقای دانش تحلیلی خود، از این ابزارها بهره بگیرید. البته مراحل ۵گانه فوق را میتوان کاربردیترین فرمول الگوی مستطیلی در نظر گرفت. شما نیز میتوانید به سادگی در معاملات آتی خود از این مراحل استفاده کنید.
اهمیت حد ضرر در استفاده از الگوی مستطیل
پترن مستطیل و الگوی اندینگ آن در تحلیل تکنیکال از کاربرد فراوانی برخوردار است. اما جدا از بحث الگوها، تعیین کردن حد ضرر در معاملات را میتوان یک ضرورت در نظر گرفت. برخی از اساتید حوزه مالی، معامله بدون تعیین حد ضرر را یک معامله باطل میدانند. در واقع شما با تعیین کردن حد ضرر، معامله خود را بیمه میکنید. این موضوع در مورد معامله با الگوی مستطیل هم باید حتماً رعایت شود. اگر شما در معامله خود با استفاده از این نوع الگو، حد ضرر تعیین کنید، ممکن است روند برخلاف انتظار شما حرکت کند. ما معمولاً الگوی مستطیل صعودی را با شکست مقاومت و الگوی نزولی آن را با شکست خط حمایت ارزیابی میکنیم. اما اگر انتهای مستطیل با شکست متفاوتی رقم بخورد، تعیین نکردن حد ضرر به قیمت یک زیان بزرگ برای تریدر تمام خواهد شد!
چطور میتوان به بهترین شکل از الگوی مستطیل استفاده کرد؟
برخی از افراد با راحتی و دقت بیشتری میتوانند از الگوهای مستطیلی در معاملات خود استفاده کنند. این در حالی است که برخی دیگر از این روش نتیجه چندان مطلوبی نمیگیرند. شما باید این روش را امتحان کنید تا به توانایی خود در استفاده از آن پی ببرید. البته این نکته را نمیتوان نادیده گرفت که تمرین میتواند عملکرد شما را در استفاده از الگوهای نموداری ارتقا دهد. شما میتوانید استفاده از انواع الگوها را با شرکت در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال دلفین وست استارت بزنید.
سخن آخر
شناخت الگوها در حوزه تحلیل تکنیکال قرار میگیرد. شما در هر فضای معاملاتی که فعالیت کنید، میتوانید از تحلیل تکنیکال استفاده نمایید. بنابراین شناخت الگوهای مستطیلی میتواند همیشه و همهجا به کار شما بیاید. شما میتوانید این مطلب را چند بار دیگر هم مطالعه کنید. آنگاه پس از شناخت صحیح الگوهای مستطیلی و چگونگی استفاده از آنها، میتوانید معاملات متفاوتی را در بازار موردنظر خود باز کنید. هر سؤال، ابهام، تجربه یا ایدهای در رابطه با استفاده از الگوهای مستطیلی در تحلیل تکنیکال دارید، آن را در بخش نظرات مطرح نمایید. تبادل نظر میتواند به بهبود فرآیند استفاده از این ابزارها کمک کند. پس در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهیم بود.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
همه چیز درباره الگوی سقف دوقلو
در میان الگوهای تحلیلی_تکنیکال در حیطه ارزهای دیجیتال، نمودار سقف دوقلو یکی از قابلتوجهترین الگوها است. این مدل در مقابل الگوی کف دوقلو تعریف شده و کمک بسیاری به مطالعات کارشناسی و تخصصی در زمینه انواع کدینگ ارز میکند. در این مقاله سعی خواهیم کرد علاوه بر تعریف الگو سقف دوقلو به تشریح آن پرداخته و اهداف، درصد خطا و میزان اعتبار آن را بازگو کنیم. پس برای مطالعهای بیشتر در این حوزه، با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
الگوی سقف دوقلو
در حداکثر پیشرفت و صعود قیمتها، الگوی سقف شکل میگیرد و در نهایت ورود قیمت به سراشیبی را نمایش میدهد. الگوی سقف نمونهای از نمودارهای بازگشت به حالت ریزش است که بهصورت سینوسی عمل کرده و از کم تا زیاد و مجدد از حداکثر به حداقل قیمتها را نشان میدهد. در الگوهای نزولی، نمودار سقف دوقلو نداریم، ماهیت این الگوها صعود و فرود قیمت است. ممکن است این مدل نمودارها به اشکال مختلفی نمایش داده شوند که بهطور عام به ۴ مدل تقسیم میشوند؛ اما کارکرد همه آنها یکی بوده و به صورتی مشابه عمل میکنند.
اشکال گوناگون الگوی دوقلو از نوع سقفی
در بررسی قیمتهای بورسی و رمز ارزها، نرخ به صورتی متناوب رشد و نزول میکند. نرخ ارز دیجیتال موردنظر، برای رسیدن به سقف قیمتی تلاش کرده و خود را به نهایت میرساند. قیمت سقف با وجود تلاش بسیار بالاتر نرفته و وارد کانال نزولی میشود. مجدداً تلاش دستاندرکاران قیمتگذاری، نرخ را به سقف میرساند.
ازآنجا که در تلاش دوم نیز قیمت نمیشکند و نمیتواند بالاتر از قیمت سقف قبلی رفته و صعود آن را بشکند، به پترن سقف دوقلو شناخته میشود. این قیمت طی دو بار تلاش به یک عدد میرسد، در نتیجه شکل آن M مانند خواهد بود. ممکن است این مدل نمودارها به ۴ مدل از اشکال مختلفی نمایش داده شوند اما کارکرد همه آنها یکی بوده و به صورتی مشابه عمل میکنند. اشکال الگو سقف دوقلو، اصطلاحاً به نامهای آدم-آدم، آدم-حوا، حوا-حوا و حوا-آدم شناخته میشوند. طرح ظاهری آنها به V یا U است.
خط گردن
اگر به حرف M دقت کنیم نقطهای مابین دو نقطه سقف در نزولیترین حالت ممکن خواهیم دید. این نقطه به خط گردن معروف است پایینترین نرخ رسیده را شامل شده و برای داشتن الگوی دوقلو نیازمند رسیدن به این نقطه هستیم. ازآنجایی که این مدل رفت و برگشتی قیمتها، در حال صعود و نزول است، پس موجب ریزش نرخ خریدوفروش در فواصل زمانی متناوب خواهد شد. درعینحال به رشد نرخ نیز کمک کرده و شانس خود را در حداکثر سقف قیمتی میآزماید.
اعتبار الگو
اعتبار نمونه الگوهای سقفی دوقلو، نشان از ارزیابی درست آن دارد. فاکتورهایی که موجب افزایش اعتبار این پترن میشوند، عبارتند از میزان رشد قلهها که به تناسب بالا آمده و هر دو به نرخی بسیار نزدیک به هم رشد کردهاند. فواصل زمانی رسیدن به قلهها در حدود دو هفته تا یک ماه و نیم است. در قله اول یک بازار پویا، مقدار معاملات و ارزهای رد و بدل شده بالا بوده و موقعیتهای فروش خوبی ایجاد میشود. تکمیل پترن سقف دوقلو، در زمانی انجام میگیرد که قیمت حتی از خط گردن نیز نزول کرده و پرونده این الگو بسته شود.
هدف الگو
در مباحث بالا گفتیم که با رشد قیمت و گذر از قله اول، حمایت از نرخ صورت گرفته و سپس دچار شکست میشود. مجدد در تلاش برای افزایش نرخ به حد نقطه قبلی رسیده و بیش از آن امکان رشد پیدا نخواهد کرد. کاهش قیمت میان دو قله الگو سقف دوقلو نیز، به خط گردن معروف بوده و حداقلترین نرخ ایجاد شده را نمایش میدهد. هدف از تحلیل این الگو، نمایش برگشت قیمت به حداکثری آن در رشد دوم است. رشد نمودار نشان دهنده شکستن سطح حمایت بازار از قیمت فوق بوده و میتواند توسط خریداران تحت تأثیر قرار بگیرد. در اینجور مواقع، بازار به آزمایش نقطه M پرداخته و میزان کاهش آن را مهار میکند. اگر مقاومت خریداران ادامه پیدا کند، میتوان منتظر سقوط قیمت از نقطه گردن را داشت.
پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات و آگاهی بیشتر مقاله منظور از حمایت و مقاومت در بورس چیست؟ را بخوانید.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis ) چیست؟
تحلیل تکنیکال جهت ارزیابی و شناسایی انواع شرایط و امکانات موجود در زمینه سرمایهگذاری و فرصتهای فوقالعاده در معاملات بورسی، ارزی و دیجیتالی انجام میشود. البته که این تحلیل قابل استفاده در سایر دادوستدهای مالی نیز هست اما بهصورت عمده در فعالیتها و تغییرات قیمتی بازار انجام میگیرد. تحلیل تکنیکال پترن سقف دوقلو، به حجم معاملات انجام شده نیز بستگی داشته و تأثیر رشد و نزول قیمتها را در آینده بررسی میکند. این تحلیل کلیه تحرکات نرخی را در گذشته و آینده در نظر پترنهای تکنیکال گرفته و به شاخصی ارزشمند برای تصمیم گیرهای مالی بدل میشود.
در این تحلیل به روند افزایش و کاهش قیمت توجه شده و تلاش میشود طبق یک پترن مشخص، این تغییرات ارزیابی گردد. این تحلیل تکنیکی، به پیشبینی روند بازار کمک کرده و نقاط تحرک آمیز، خط روند و منحنیهای تشکیل یافته از آن را ترسیم میکند. بدین ترتیب الگوی تغییرات نرخ را بهخوبی نشان داده و قابل استناد، بررسی و تصمیمگیری در انجام معاملات آتی است.
الگوی برگشتی تغییر قیمت در تحلیل تکنیکال
زمانی که از یک الگو سقف دوقلو برای نمایش تغییرات نرخ بورس یا ارز استفاده میگردد، روندی را دنبال میکنیم که قابلیت شناسایی شرایط برگشتی را دارد. این الگو، به الگوی برگشتی یا Recersal مشهور است. با پیگیری الگوهای ادامهدار، امکان تشکیل الگوی برگشتی به وجود آمده و مجدد به روند مستقیم خود باز خواهد گشت. با این حال باید به این نکته توجه کرد که پترن های ادامهدار، همیشه از خط برگشتی به روال طبیعی بر نمیگردند. گاهی دچار نوسانات و تغییراتی بنیادین شده و امکان تحولات عظیمی در بازار را نوید میدهند.
الگو سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
پترن سقف دوقلو، در پایان یک روند رو به رشد رخ میدهد. به صورتی که این تلاش دو بار به سرانجام رسیده و با مقاومت خریدار منجر به سقوط میشود. نقطه نزول قیمت نیز با مقاومت بازار روبهرو شده و سعی در رشدی دوباره خواهد داشت. این روند نقطه مقابل کف دوقلو بوده و در نهایت از نقطه گردنی نیز پایینتر رفته و کاملاً افت میکند. سقف دوقلو از سری پترن های بازگشتی از نوع نزولی است که شامل دو قله صعود قیمت و یک نقطه گردن و توالی دوباره آن دو است. طبق چنین الگویی پس از شکست قیمتها و افزایش حجم سهم، نرخها به همان میزان رشد نقطه M تا قله، نزول میکند.
مورد مهم دیگری که در رابطه با الگوی دوقلو از نوع سقفی دیده میشود، تبدیل خط حمایت به خط مقاومت است. با شکسته شدن خط حمایت این نقطه به مرکز مقاومت تبدیل شده و تا حدی جلوی ریزش بیشتر را خواهد گرفت. بازگشت از خط مقاومت الگو سقف دوقلو، با ریزشی شدیدتر همراه بوده و نشان دهنده میزان نزول نرخ است.
اعتبار پترن دوقلوی سقفی در تحلیل تکنیکال
بهمنظور ارزیابی و تشکیل چنین الگویی در تحلیلهای مالی و تکنیکی انجام شده، دانستن این نکته لازم است که میزان تغییرات نرخی، در حدود یکپنجم روند صعود گذشته خود است. این تغییرات در فاصله زمانی فیمابین دو هفته تا یک ماه و نیم انجام شده و مقدار ارتفاع دو قله عمودی با یکدیگر تقریباً مشابه است. نهایت تغییرات فواصل میان دو قله در پترن سقف دوقلو، حداکثر در حدود پنج درصد محاسبه میگردد. در قله اول میزان معاملات و خرید و فروشهای انجام گرفته بیشتر از قله دوم بوده و تمایل خریداران بازار به بازی در این میدان مشهود است. اگر نرخ به زیر نقطه M برسد، قیمت با مقدار حجم معاملات بسیار سنگین رو به رو شده و ثابت میماند. در این حالت الگو در نقطه گردنی به ثبات رسیده و کامل میشود.
خروج از بازار طبق الگوی تکنیکال دو قلوی سقفی
اگر بر طبق آموزههای تکنیکی پیش برویم، لازم است به زمان وقوع دو قله توجه کرد. هرگاه قیمت به قلهها رسید، حرفهایترین عملکرد، دریافت نشانههای فروش و خروج از بازارهای مالی سرمایهگذاری شده است. ازآنجایی که احتمال وقوع قله بعدی نامعلوم است و ممکن از هرگز اتفاق نیفتد، صبر و تعلل در این زمینه اشتباهی استراتژیک است. بیتوجهی به این علائم آماری و بررسیهای تخصصی تکنیکال، برای افراد ریسکپذیر با طی مدت زمان بیشتری انجام میگیرد. در اصل این افراد قدرت خطرپذیری بالاتری داشته و تا قله دوم الگو سقف دوقلو به صبر مینشینند؛ اما تحلیلگران بازار این کار را برای کلیه سرمایهگذاران توصیه نمیکنند.
مقدار امتیازهای اخذ شده توسط پترن سقف دو قلو
این الگو در بررسیهای تکنیکی موفق عمل کرده و میزان ارزشیابی انجام شده بر روی نتایج آن، قابلتوجه است. از جمله این بررسیهای آماری، رتبه عملکرد پترن سقف دوقلو ۴ از ۲۱ است. ازآنجایی که بهترین رتبه یک بوده، میتوان ادعای داشتن پیشبینیهای دقیق از طرف این الگو را پذیرفت. همچنین احتمال نقض این الگو ۸ درصد از کل بررسیهای انجام شده است. در نتیجه کلیه احتمالات موفقیت در هدف بالای هفتاد درصد بوده و احتمال برگشتی شدن آن بیش از شصت درصد است. افزون بر آن میانگین کاهش نرخ را هم در حدود ۲۰ درصد نشان میدهد
چگونگی معامله در نقاط الگو سقف دوقلو
با استفاده از این الگو، به سه روش میتوان در معاملات و دادوستدها عمل نمود. متخصصان بازار برای گرفتن بهترین نتیجه، از الگوهای تکنیکالی سقف دوقلو بهترین نتایج را خواهند گرفت. بهعنوانمثال در قسمت نقاط گردن و شکست در این قسمتها، اقدام به معامله نموده و شروع به خرید میکنند. خروج پترنهای تکنیکال از بازار معاملات را منوط به رسیدن قله دوم میکنند. بهطوریکه با کسب سود در قله اول و صبر در نقطه شکست گردن، به صورتی کاملاً حرفهای از نقطه قله دوم کلیه سهامها را فروخته و سرمایه خود را از بازار معاملات بیرون میکشند. این کار موجب میشود:
در صورت پایان یافتن الگوی سقف و ریزش فراوان قیمت، سود بهدستآمده افزایش یابد. در نهایت با رسیدن به نقطه گردنی در الگو سقف دوقلو و پس از ریزش بسیار، موفق به خروج سرمایه از بازار معامله گردیده و تا رسیدن الگوی برگشتی صبر نمایند. به دارندگان سرمایههای کلان این راه توصیه نمیشود، زیرا از دست رفتن سود قابلتوجهی را در بر دارد. سرمایهگذاران حرفهای بازارهای بورسی، میبایست به نقاط صعود و نزول پترن سقف دوقلو توجه کرده و نتیجه بررسیها را بهخوبی دنبال کنند. هرگونه تعلل در ورود یا خروج خارج از تحلیلهای تکنیکال انجام شده بر روی این الگوها، ضررهای جبرانناپذیری را ایجاد کرده و سرمایه هنگفتی از دست میرود.
امکان نقض الگو سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال
آنچه تائید کننده پترن های بورسی در الگوهای تکنیکال است، تجربه، المانهای تجاری به همراه آیتمهای ریاضی و آماری است. در واقع الگوهای فوق بر پایه فرمولهای آماری در نظر گرفته شدهاند. به همین علت است که در صورت صعود دوباره به قله و شکسته شدن نقطه گردن، روندی درست را میپیمایند. درصورتیکه قیمت پس از رسیدن به نقطه گردن با نزول شدید مواجه نشده و پترنهای تکنیکال مجدد اقدام به صعود کند، این الگو از حالت دو قلو خارج شده و به سمت بالا رشد میکند. در این حالت پترن سقف دو قلو مورد نقض قرارگرفته و روند معمولی خود را طی نمیکند. هرگاه الگویی دچار نقض شود، با دنبال کردن نقاط قله و گردن، میتوان به نقطه ضرر رسیده و از آنها بهعنوان قسمتهای قابلتوجه در بررسیهای آتی استفاده کرد.
جمعبندی
در این مقاله بهتفصیل به شناخت، بررسی و نتایج بهدستآمده از الگوهای سقف دو قلو پرداختیم. علاوه بر آن در مورد تحلیلهای تکنیکال این پترن نیز صحبت شده و تأثیرات این تحلیل در الگوی دوقلو موردتوجه قرار گرفت. این مدل الگو سقف دوقلو دارای دو قله بهمنظور نمایش حداکثر رشد قیمتی بوده و از یک نقطه گردنی بهعنوان حد نزول مابین قلهها تشکیل شدهاند. الگوها و طراحی آنها، در پیشبینی ورود و خروج به بازار، تعیین میزان سود و ضرر و در کل تحلیلهای فنی و تکنیکی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. جهت شناسایی نقاط استراتژیک بر روی نمودار، کشیدن الگوهای سقف از نوع دو قلو، نیاز به تجربه، اندازهگیری دقیق و درستی آمار بسیار سرنوشتساز است.
پترن سقف دوقلو، در صورت داشتن پیشزمینهها و آیتمهای آمار و احتمال قوی، میتواند یکی از بهترین پترن های شناسایی بازار به شمار آید. با چنین امکاناتی، بهترین زمان ورود و خروج مشخص شده و امکان تشخیص سقف و کف نرخی ایجاد میشود. در ضمن پیشبینی از آینده بازار به صورتی سریع و دقیق انجام میشود. تمامی این موارد به سرمایهگذار کمک میکند پول خود را به بهترین شکل استفاده کرده و بالاترین سود را به دست آورد.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در پترنهای تکنیکال دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
دیدگاه شما