مبحث دنبال کردن روند
مقدمه
یکی از مهمترین مباحث در آموزش فارکس تشخیص سطوح قوی برای تغییر مسیر قیمت است. شاید در ادامه شگفتزده شوید که به روشهای متعددی میتوان نقاط برگشت روند را تشخیص داد.
در واقع یک روش ویژه برای ورود به معاملات و خروج از آنها صرفا براساس نقاط برگشت روند وجود دارد.
حال بپردازیم به نکات مهم در مورد نقاط تغییر روند و اینکه ما به عنوان معاملهگران فارکس چطور میتوانیم به بهترین نحو از آنها استفاده کنیم.
تعریف نقاط برگشت یا تغییر روند ساده است. هرگاه نمودار قیمت مسیری خلاف جهت مسیر قبلی خود را پیش بگیرد، میگوییم روند تغییر کرده است.
اما نکته اینجاست که آیا میتوانیم تغییر روندها را خیلی زود یا به محض وقوع تشخیص دهیم. این مساله میتواند قدری مشکلساز باشد، به این دلیل که …
اصلاح یا تغییر روند؟
بازار فارکس حتی اگر در یک جهت مشخص حرکت کند، باز هم در مسیر خود بالا و پایینهای زیادی را تجربه مبحث دنبال کردن روند میکند. مثلا اگر روند کلی صعودی باشد، در بعضی نقاط قدری اصلاح نزولی میکند و سپس حرکت صعودی خود را ادامه میدهد.
بنابراین مساله اصلی این نیست که آیا نمودار قیمت تغییر جهت داده یا خیر، بلکه آیا این تغییر جهت صرفا یک اصلاح است یا یک تغییر روند بزرگ؟
حال از دیدگاه استراتژیک، این موضوع چقدر اهمیت دارد؟
در این مرحله مبحث تایمفریمهای مختلف مطرح میشود. برای مثال، یک اصلاح در تایمفریم روزانه، بصورت یک تغییر روند در تایمفریم یک ساعته مشاهده میشود. بنابراین، اصلاح یکی، تغییر روند دیگری محسوب میشود و بالعکس.
شناسایی
منظور این نیست که میخواهیم به نحوی تشخیص دهیم که هرگاه اصلاح رخ دهد، به کل از آن صرفنظر کنیم. بلکه قصد داریم این دو نوع حرکت قیمت را از هم تفکیک و سپس هر یک را بطور مجزا به استراتژی معاملاتی خود وارد کنیم.
تفاوت این دو در چیست؟
اصلاح معمولا پس از یک حرکت بزرگ رخ میدهد. حرکت اصلاحی کوتاهمدت است و نسبت به حرکت قبلی قیمت با سرعت بیشتری صورت میگیرد. بصورت فاندامنتالی (بنیادی) تغییری رخ نداده (صرفا یک حرکت تکنیکالی (فنی) است) و توازن بین خرید و فروش به نفع روندی است که به این حرکت اصلاحی ختم شده.
تغییر روند ممکن است هر لحظه اتفاق بیافتد. این حرکت بلندمدت است و ممکن است نسبت به حرکت قبلی قیمت مدت زمان بیشتری به طول بیانجامد. اکثر مواقع تغییر روند ناشی از تغییرات فاندامنتالی است. در این شرایط توازن بین خرید و فروش برخلاف روند قبلی تغییر کرده است.
محبوبیت فیبوناچی دلیلی دارد
محبوبترین روش شناسایی حرکات اصلاحی در معاملات فارکس، استفاده از سطوح فیبوناچی است. اینها نقاطی “طبیعی” هستند که بازار در مواجهه با آنها حرکات اصلاحی را تجربه میکند. بعلاوه اگر قیمت این سطوح را شکست دهد و از آنها عبور کند، به شما در شناسایی تغییر روندها کمک میکند.
ما اغلب سطوح فیبوناجی را در ترکیب با نقاط محوری (پیوت) استفاده میکنیم.
نقاط محوری با استفاده از دوره قبلی پرایس اکشن (رفتار قیمت) محاسبه میشوند و توسط هر دو دسته معاملهگران روند و معاملهگران بازار خنثی (سایدوی) استفاده میشوند. معاملهگران با استفاده از این نقاط حدود سود و ضرر معاملات را مشخص میکنند و یا حتی از آنها به عنوان نقاط مناسبی برای ورود به معاملات استفاده میکنند. در نتیجه، این نقاط به عنوان نقاط مهمی که بازار در عبور از آنها دچار مشکل میشود، تلقی میشوند.
روش سوم برای شناسایی نواحی بالقوه تغییر روند، استفاده از خطوط روند و میانگین متحرک ساده (SMA) بلندمدت است. به این دلیل که معاملهگران سفارشات خود را در این نواحی ثبت میکنند و لذا بازار به راحتی نمیتواند از این مناطق عبور کند.
جهش به عقب و حرکت
تغییر روندها معمولا بواسطه تغییرات فاندامنتالی رخ میدهند تا به دلایل تکنیکالی. اما اگر بازار در یک نقطه معین گیر کرده باشد، اتفاقات فاندامنتالی خیلی راحتتر میتوانند در پرایس اکشن تغییراتی ایجاد کنند.
اغلب اوقات که بازار به یک سطح میرسد، به عقب برمیگردد، و سپس یا به روند قبلی خود باز میگردد (اصلاح و سپس شکست سطح و عبور از آن) و یا اینکه در یک مسیر جدید حرکت میکند.
تحلیل تکنیکال میتواند در تشخیص رفتار قیمت و شناسایی نقاط برگشت مفید باشد، همچنین برای اطلاع از زمان های کلی برای وقوع تغییر روند، دنبال کردن تقویمهای اقتصادی نیر مفید است. شما میتوانید با بررسی این تقویمها مشاهده کنید که آیا دادههای فاندامنتالی مربوط به جفتارز مورد معامله شما دچار تغییراتی شدهاند یا خیر. برای اطلاع از روش های تشخیص جهت روند در مارکت توصیه میکنیم مقاله” چگونه جهت روند قیمت را پیدا کنیم؟ “را مطالعه نمایید.
خط روند چیست؟ آموزش رسم خط روند (Treadline) در تحلیل تکنیکال
خط روند به عنوان یکی از موضوعات ابتدایی و در عین حال بسیار مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. معمولا در هر دوره تحلیل تکنیکال یکی از موضوعاتی که در همان ابتدا مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، آموزش رسم خط روند است. با وجود مفهوم نه چندان پیچیدهای که برای این مبحث تحلیل تکنیکال وجود دارد، آنچه اهمیت پیدا میکند، توانایی استفاده صحیح از آن در هنگام تحلیلگری است. ردپای این بحث در تمام موضوعات دیگر تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای قیمتی میتوان مشاهده کرد. بنابراین درک صحیح آن برای تسلط بر تحلیل تکنیکال ضروری است. در ادامه به این سوال مهم پاسخ میدهیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد. با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
خط روند چیست؟
ابتدا بهتر است که یک تعریف ساده از مفهوم Treadline را با هم مرور کنیم. خط روند، در حالت کلی به خطی گفته میشود که سقفهای قیمتی یا کفهای قیمتی را در روند حرکت نمودار قیمت به یکدیگر متصل میکند. در حالت کلی زمانی خط روند معنی پیدا میکند که در یک تایم فریم شاهد روند صعودی یا نزولی در نمودار قیمت باشیم.
اهداف رسم خط روند چیست؟
اهمیت خط روند در اطلاعات بسیار مهمی است که در اختیار تحلیلگر قرار میدهد. در همین راستا مهمترین اهداف رسم خط روند عبارتاند از:
- تعیین مسیر غالب در حرکت قیمتی نمودار در تایم فریم مشخص
- تشخیص حمایت و مقاومت دارایی در روند تغییرات قیمت
- درک سرعت تغییر قیمت در روندها
- شناسایی دقیق الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال
چهار هدف فوق شاید به ظاهر ساده به نظر برسند. اما افراد حرفهای در تحلیل تکنیکال به خوبی میدانند که هریک از این موارد چه تأثیری در تصمیمگیریهای به موقع برای خرید و فروش داراییها دارد. آنچه بحث آموزش رسم خط روند اهمیت دارد، انتخاب تایم فریم مناسب است. در همین راستا برای مطالعه بیشتر در خصوص این موضوع میتوانید به مقاله اهمیت انتخاب تایم فریم در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید.
انواع خط روند
در حالت کلی خط روند را میتوان به دو دسته کلی تقسیم نمود که عبارتاند از:
1. خط روند صعودی
این خط در روند صعودی روی نمودار ترسیم میشود و کفهای قیمتی را به هم متصل میکند. در اصطلاح به آن خط حمایت نیز گفته میشود. نکته مهم در خصوص خط حمایت آن است که تا زمانی که شکسته نشود معتبر است.
2. خط روند نزولی
این خط در روند نزولی روی نمودار ترسیم میشود و سقفهای قیمتی را به هم متصل میکند. در اصطلاح به آن خط مقاومت نیز گفته میشود. در جریان روند نزولی مادامی که این خط شکسته نشده است، معتبر است.
آموزش رسم خط روند با استفاده از نمودار شمعی
کندلهای ژاپنی از معروفترین نمودارهای قیمتی هستند که در جریان تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. اگر با کندلها آشنایی داشته باشید، ممکن است این سوال برای شما مطرح شود که کدام قسمت از کندلها را باید به عنوان مبنا برای ترسیم خط روند در نظر بگیرید؟ کندلها چهار مشخصه قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت را به نمایش میگذارند. واقعیت این است که تصمیمگیری در این زمینه کاملا بر عهده شما است و باید با توجه با استراتژی معاملاتی خود تصمیم بگیرید که از کدام یک از موارد چهارگانه فوق استفاده کنید.
روی هم رفته برای ترسیم خط روند باید حتما به موارد زیر دقت کنید:
- برای ترسیم خط روند نیاز به دو نقطه (سقف یا کف) در روند حرکت قیمت دارایی دارید.
- خط روند زمانی از اعتبار بالایی برخوردار است که با بدنه شمعها تقاطع چندانی نداشته باشد.
- خط روندهایی که در تایم فریم طولانیتری ترسیم شود، از اعتبار بالاتری برخوردار است.
- در روند صعودی وقتی خط حمایت شکسته میشود، تبدیل به خط مقاومت میشود.
- در روند نزولی وقتی خط مقاومت شکسته میشود، تبدیل به خط حمایت میشود.
آموزش رسم خط روند در برای تشکیل کانال
نکته مهمی که در خصوص خط روند در تحلیل تکنیکال حتما باید مورد توجه قرار دهید این است که در بسیاری از موارد تحلیلگر هر دو خط حمایت و مقاومت را در یک روند قیمتی ترسیم میکنند. وقتی این دو خط رسم میشوند، اصطلاحا یک کانال به وجود میآید. حال سوال اساسی این است که چه استفادهای باید از این کانال کرد؟
واقعیت این است که وقتی قیمتی یک دارایی در محدوده کانال ترسیم شده حرکت میکند، روند سهم در تایم فریم مورد نظر حفظ میشود. تحلیلگران با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند، به دنبال شناسایی زمان مناسبی هستند که نمودار قیمت از داخل کانال خارج میشود. نقطه شکست کانال توسط نمودار دقیقا همان جایی است که باید برای خرید یا فروش یک دارایی تصمیمگیری صورت بگیرد.
سؤالات متداول
1. خط روند چه کمکی به تحلیلگر میکند؟
مهمترین کاری که یک تحلیلگر تکنیکال باید قادر به انجام آن باشد، شناسایی روند قیمت دارایی در آینده است. برای عملی کردن این مهم استفاده صحیح از مفهوم خط روند یک ضرورت است.
2. برای ترسیم خط روند حداقل به چند نقطه نیاز است؟
حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت برای ترسیم خط روند نیاز است.
3. مهمترین محدودیتها در استفاده از خط روند چیست؟
خط روند مانند هر ابزار دیگری در تحلیل تکنیکال با محدودیتهایی همراه است. به عنوان مثال گاهی اوقات نمودار قیمت فاصله زیادی از خط روند میگیرد. در این گونه مواقع باید حتما بازنگری در خط ترسیم شده صورت بگیرد و خط جدید مطابق با شرایط نمودار ترسیم میشود. در استفاده از خط روند در تایم فریمهای کوتاه مدت نیز باید احتیاط شود؛ چرا که این خطوط نسبت به حجم معاملات حساس هستند و به راحتی امکان دارد که شکسته شوند.
کلام پایانی؛ با روندها دوست باشید
یکی از جملات معروفی که در بازارهای مالی همواره مطرح میشود، این است که یک معاملهگر موفق همواره با روندها دوست است. استدلال پشت این جمله نیز چندان پیچیده نیست؛ یک معاملهگر توان مبارزه یا مقابله با روندها را ندارد. بنابراین چه بهتر که از همان ابتدا از در دوستی وارد شود. آموزش رسم خط روند به معاملهگر کمک میکند که به خوبی بتواند در موقعیتهای مختلف این خط را ترسیم کند و بر مبنای آن تصمیمگیری نماید. در این مقاله بررسی کردیم خط روند چیست و چه کاربری دارد. اما برای تسلط کافی روی این مبحث مهم قطعا نیاز به آموزش عمیقتر و تمرین بیشتر هستید.
تحلیل تکنیکال مقدماتی
شما در جای درستی هستید اگر:
- به دنبال بهترین دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی هستید.
- قصد دارید از صفر و بهصورت اصولی، یادگیری تحلیل تکنیکال را شروع کنید.
- میخواهید دانش و مهارت سرمایهگذاری و روش کسب درآمد از بازارهای مالی را بهصورت درست یاد بگیرید.
- سهام یا ارزهای دیجیتال پرسود و آینده دار را بشناسید.
- با نوسان گیری و خرید و فروش، سود کسب کنید.
- از ضرر در بازارهای مالی دوری کنید و سرمایه و داراییهای خود را حفظ کنید و رشد دهید.
- میخواهید بدانید چه نقاطی برای ورود و خروج از معامله خوب هستند.
تحلیل تکنیکال پیشرفته
برای بهتر شدن باید قوی تر شد، برای شماره یک بودن باید بهترین شد. اگر هنوز بهترین نیستید پس هنوز مسیر یادگیری ادامه دارد. برای کسب سود در بازارهای مالی و سرمایه گذاری باید مسلح شویم، اینجا حرف اول با آموزش و تجربه است باید مسلح شویم به ابزارهایی برای حفظ و رشد سرمایه، بدون استفاده از ابزارهای نوین تحلیل و بررسی، ریسک از دست دادن سرمایه به خصوص در بازارهای بین المللی بسیار زیاد است و ورود به این بازارها نیازمند تجهیزات قوی و تسلط کافی است. دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته کلینیک سرمایه با معرفی ابزارهای نوین همچون فیبوناچی، الگوهای هارمونیک و ایچیموکو شما را برای درک صحیح تر و عملکرد بهتر در بازارهای مالی کمک می کند. . هدف کلینیک سرمایه از این دوره، آموزش تحلیل تکنیکال بصورت اصولی و دقیق به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای بررسی بازارهای مالی است.
کلینیک سرمایه دو دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته را آماده کرده است که در قالب آن با بررسی مثالهای عملی فراوان بحث خط روند به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. برای حرفهای شدن باید آموزش ببینید.
امتیاز شما به این محتوا
میانگین امتیازات: / 5. تعداد امتیاز:
اولین نفری باشید که به این محتوا امتیاز می دهد
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
معاملات لانگ (Long) و شورت (Short) چیست و چه تفاوتی دارند؟
الگوی تقاطع مرگ (Death Cross) و تقاطع طلایی (Golden Cross)
آموزش جامع حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟
آموزش اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands)
آموزش دیدن نمودارهای شت کوین + ویدیو
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
محصولات فروش ویژه
دستهها
نوشتههای تازه
- ارز دیجیتال ترون چیست؟ نقد و بررسی رمزارز TRX
- عرضه اولیه ارز دیجیتال (ICO) و تمام نکاتی که باید درباره آن بدانید
- معرفی بهترین بازی های رایگان متاورس
- ارز دیجیتال ایاس چیست؟ نقد و بررسی رمزارز EOS
- NFT فیلم چیست و چرا توکن غیرمثلی فیلمی مهم است؟
کلینیک سرمایه با هدف آموزش تخصصی بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال در کنار به روز ترین متدهای طراحی استراتژی و سیستم های معاملاتی راه اندازی شده است.
خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.
سرفصل آموزشی
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد.
هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظارهگر باشید و شعر بخوانید 🙂
انواع خط روند
با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!
شکلهای زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده میکنید.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایینتر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX میتوانید پوزیشن Short بگیرید.
نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطهگری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر میبرد!
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمتها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمتها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایینتر از سقف و کف قیمتهای قبلی شکل نمیگیرد.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
همانطور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:
- در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتملتر است.
- در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایینتر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
- اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا میتواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
- ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکانپذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
- هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!
اعتبار روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
زاویه خط روند
هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر میشود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود میگیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.
گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد میشود که میتوان این افزایش شیب را نشانهای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین میتوان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمتها به خطوط روند نزدیکتر باشند میتوان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همانطور که مشاهده میکنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا میتوان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!
تعداد دفعات برخورد کندلها
هر چه قیمتهای بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر میشود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود میتوان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمتها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.
اهمیت تایم فریم
در تمام دورههای زمانی مختلف (1 دقیقهای تا هفتگی و ماهانه) میتوان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریمهای بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دورههای زمانی پایینتر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسانگیری دارید قطعا تایم فریمهای پایینتر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال میکنید بایستی دورههای زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایمفریمهای مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه میشود.
برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده میکنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همانطور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر میبرد.
حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دورههای زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهرهگیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!
شکست خط روند
هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در مبحث دنبال کردن روند تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنالهایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم میکنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، میتوان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمتها با پولبک مبحث دنبال کردن روند به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده میگیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند میتوان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.
شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده میکنید.
نحوه تایید شکست
گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندلها از خط روند عبور میکنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل میتواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده میکنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید میشود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) میتوان شکست مبحث دنبال کردن روند را تایید کرد! برای تایمفریمهای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده میشود. وقتی صحبت از نفوذ کندل میکنیم منظور نفوذ کامل همه قیمتها است نه صرفا سایه شمع!
فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته میشود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمتهای پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.
نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
ما در پارسیان بورس و در مقالات قبلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه را معرفی کرده ایم. الگوی سر و شانه به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها مبحث دنبال کردن روند از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند. ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید. برای یادگیری مباحث یاد شده می توانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید :
نکته مهم: یکی از بهترین شیوههای تحلیل تکنیکال که تحلیلهای درستی ارائه میدهد و استفاده از آن توسط تمام تحلیلگران حرفهای پیشنهاد میشود، پرایس اکشن است. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم بعد از یادگیری تحلیل تکنیکال کلاسیک، با شرکت در دوره آموزش صفر تا صد پرایس اکشن، این سبک معاملهگری را یاد بگیرید.
الگوی سرشانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید، هنگامیکه نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند (الگوی سر و شانه سقف) حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یکروند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد (الگوی سر و شانه سقف) ، برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
الگوی سر و شانه سقف
همانطور که از نام آن مشخص است، الگوی سر و شانه سقف از یک شانه چپ، یک سر، یک شانه راست و یک خط گردن تشکیل میگردد. سایر فاکتورهای دخیل در الگو شامل حجم معاملات، شکست خطوط، هدف قیمتی و تغییر نقش حمایت به مقاومت هستند. در ادامه به هر بخش بطور جداگانه میپردازیم.
شناسایی الگوی سر و شانه سقف
- روند قبلی : قبل از تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه سقف، وجود یک روند صعودی لازم است. به عبارت دیگر اگر روند صعودی وجود نداشته باشد، عملا نباید به دنبال تشخیص الگوی سر و شانه سقف بود. (هر الگوی بازگشتی دیگر نیز چنین است و میبایست قبل از آن یک روند تشکیل شده باشد، وجود الگویی بازگشتی بدون وجود روند بیمعناست)
- شانه چپ: روند صعودی است و شانه چپ در بالاترین نقطه روند تشکیل میشود. بعد از تشکیل این سقف، یک نزول رخ میدهد تا شانه چپ کاملا شکل بگیرد. کف تشکیل شده پس از شانه چپ معمولا بالای خط روند صعودی است و چنین به نظر میرسد که روند صعودی ادامه دارد.
- سر : از کف شانه چپ افزایش قیمت شروع میشود، از قله قبلی نیز عبور میکند و سر را تشکیل میدهد. بعد از این سقف، کف دوم نیز شکل میگیرد که نقطه دوم خط گردن است. این کف معمولا خط روند را میشکند و اخطار پایان روند را صادر میگردد.
- شانه راست: بعد از تشکیل نقطه دوم خط گردن، قیمت مجددا به سمت بالا حرکت میکند ولی نمیتواند به سقف قبلی برسد و کمی پایینتر (نزدیک به سقف شانه چپ) قله دیگری شکل میدهد که در این الگو به شانه راست معروف است.
- خط گردن: خط گردن از وصل کردن دو نقطه پایینی ۱ و ۲ شکل میگیرد. نقطه ۱ نشانگر نقطه پایین شانه چپ و آغازگر سر، و نقطه ۲ نیز نشاندهنده پایان سر و شروع مبحث دنبال کردن روند شانه راست است.
- حجم معاملات : در حین تشکیل الگوی سروشانه سقف، حجم معاملات نقش مهمی در تایید این الگو بازی میکنند. حجم معاملات را میتوان از طریق یک اندیکاتور (مثلا Chaikin Money Flow یا OBV) یا به سادگی با بررسی سطوح حجم بررسی نمود. در حالت ایدهآل ( و نه همیشه ) حجم معاملات در طول تشکیل شانه چپ باید بیشتر از زمانی باشد که “سر” تشکیل میشود. کاهش حجم در زمان تشکیل سر که به عنوان یک سقف جدید است، یک اخطار برای شکست روند به شمار میروند. اخطار بعدی زمانی صادر میشود که حجم معاملات در زمان کاهش قیمت از “سر” افزایش مییابد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : تا زمانی که حمایت خط گردن شکسته نشده است، الگوی سر و شانه سقف هنوز کاملا نشده و روند نیز به نزولی تبدیل نشده است. در حالت ایدهآل شکست خط گردن باید بصورتی قاطعانه (با حجمی زیاد) رخ دهد.
- تبدیل حمایت به مقاومت : وقتی حمایت شکسته میشود، معمولا به خط مقاومت تبدیل میگردد. گاهی اوقات قیمت به حمایت شکسته شده بر میگردد (پولبک میزند) و یک شانس فروش به معاملهگران میدهد تا از بازار خارج شوند.
- هدف قیمت :پس از شکست حمایت خط گردن، میزان کاهش قیمت از طریق محاسبه فاصله بین خط گردن و سقف سر بدست میآید. این فاصله از زیر خط گردن تا پایین محاسبه میشود تا هدف قیمت مشخص گردد. هر هدف قیمتی را میبایست یک قیمت تخمینزده شده دانست و باید موارد دیگر را نیز برای تشخیص تارگت در نظر داشت. سایر فاکتورهای دخیل در هدف قیمتی را میتوان شامل سطح حمایت قبلی، فیبوناچی اصلاحی و میانگین متحرک بلندمدت دانست.
نکات مهم در الگوی سر و شانه سقف
- ترجیح این است که دو شانه بصورت متقارن باشند و نزول قیمت از شانه راست، شکست خط گردن را در پی داشته باشد
- بسته به رابطه بین دو نقطه پایین، خط گردن میتواند شیب نزولی یا صعودی داشته باشد یا اینکه کاملا افقی شود. شیب خط گردن روی درجه نزولی بودن الگوی سر و شانه سقف اثر میگذارد؛ یک خط گردن با شیب نزولی، نشاندهنده الگویی نزولیتر است.
- گاهی اوقات بیش از ۲ نقطه پایین را میتوان در خط گردن رسم شده مشاهده کرد.
- همچنین تایید دیگر این الگو زمانی است که افزایش حجم معاملات را در زمان کاهش قیمت از سقف شانه سمت راست، شاهد باشیم.
- الگوی سر و شانه سقف یکی از متداولترین الگوهای بازگشتی است که شکل میگیرند. مهم است که به یاد داشته باشید این الگو بعد از یک روند صعودی تشکیل میشود و اگر الگو تایید شود یک نزول بزرگ در انتظار قیمت خواهد بود.
الگوی سر و شانه کف
الگوی سر و شانه کف با الگوی سروشانه سقف شباهتهای زیادی دارد اما این الگو برای معتبر بودن، به مقدار زیادی روی حجم معاملات وابسته است. به عنوان یک الگوی بزرگ بازگشتی، سر و شانه کف بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند به صعودی میشود. الگو شامل سه کف یا دره است و دره وسطی (سر) عمیقترین دره و دو دره کناری آن که به عنوان دره (شانه) سمت راست و شانه سمت چپ نامیده میشوند عمق کمتری دارند.
در حالت ایدهآل دو شانه یا دو دره در این الگو در ارتقاع و عرض یکسان هستند. با اتصال برخوردهایی که به عنوان سطح یا محدوده مقاومتاند خط گردن شکل میگیرد.
حرکات قیمت در الگوهای سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقریبا شبیه هم ولی بالعکس هستند. نقش قیمت در الگوی سر و شانه کف، تفاوت این دو الگوست. گرچه افزایش حجم در زمان شکست خط گردن در “الگوی سر و شانه سقف” نشانهای قوی برای تایید الگوست ولی در الگوی سر و شانه کف، این مورد برای تایید الگو کاملا لازم و حیاتی است.
شناسایی الگوی سر و شانه کف
در ادامه به بخشهای مختلف الگوی سر و شانه کف بطور جداگانه میپردازیم و سپس در یک مثال این الگو را نشان میدهیم.
- روند قبلی : مانند همه روندهای بازگشتی، برای بودن یک الگوی سر و شانه کف، ابتدا باید روندی نزولی وجود داشته باشد. بدون یک روند نزولی قبلی، نباید انتظار تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه کف را داشت.
- شانه چپ : در حین روند نزولی، شانه سمت چپ یک دره شکل میدهد که یک کف پایین در روند محسوب میشود و به نظر میرسد روند نزولی بدون مشکل در حال ادامه است. بعد از تشکیل این دره، یک افزایش قیمت، شانه چپ را کامل میکند.
- سر : از نقطه بالایی و مقاومت شانه چپ، یک نزول رخ میدهد و تا پایینتر از کف قبلی نیز ادامه مییابد؛ این نقطه پایینترین نقطه الگو و به عنوان سر وارونهی الگو است. بعد از تشکیل این کف، یک افزایش قیمت متعاقبا نقطه دوم خط گردن را شکل میدهد و سر کامل میشود. در اینجا گاهی اوقات خط روند نزولی شکسته میشود و ادامهدار بودن روند نزولی زیر سوال میرود.
- شانه راست : قیمت از نقطه بالایی سر (خط گردن) شروع به نزول و تشکیل شانه راست میکند. این کف همیشه بالاتر از کفی است که سر تشکیل داده و معمولا با کف شانه چپ در خطی افقی قرار میگیرد. گرچه ترجیح این است که خط گردن افقی باشد، گاهی شانهها میتوانند پایینتر، بالاتر یا پهنتر و نازکتر باشند. پس از اینکه قیمت از کف شانه راست حرکت کرده و خط گردن (مقاومت) را به سمت بالا قطع میکند، الگوی سروشانه کف تکمیل میگردد.
- خط گردن : این خط از وصل کردن دو نقطهی ۱ و ۲ بالای این الگو نشان مشخص میشود. نقطه ۱ در واقع انتهای شانه چپ و شروع سر، و نقطه ۲ پایان سر و شروع شانه راست است. بسته به رابطه بین این ۲ نقطه بالایی، خط گردن میتواند افقی یا دارای شیب نزولی و یا صعودی باشد. شیب خط گردن، مشخص کننده میزان صعودی بودن الگوست: یک خط گردن با شیب صعودی، الگوی صعودی قویتری نسبت به خط گردن صاف یا نزولی است.
- حجم معاملات : در الگوی سر و شانه کف، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. بدون وجود حجم مناسب، به شکست خطوط همواره با تردید نگاه میشود. حجم میتواند توسط اندیکاتورهایی مانند OBV و یا Chaikin Money Flow یا با مشاهده سطوح حجم مورد بررسی قرار گیرد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : الگوی سروشانه کف تا زمانی که خط گردن شکسته نشود و روند نزولی کاملا نقض نشود تایید نمیشود. همانطور که گفته شد، زمانی الگو مورد تایید است که مقاومت خط گردن همراه با حجم بالای معاملات شکسته شود.
- تبدیل مقاومت به حمایت : پس از اینکه مقاومت خط گردن شکسته شد، اغلب اوقات به حمایت تبدیل میشود و گاهی قیمت یک پولبک به خط گردن میزند، در این هنگام یک فرصت خرید دیگر فراهم شده است و میتوان از آن استفاده کرد.
- هدف قیمتی : بعد از شکست خط گردن که به عنوان مقاومت عمل میکند، هدف قیمتی آینده معادل فاصله بین کف سر و خط گردن خواهد بود. این فاصله از خط گردن شکسته شده به سمت بالا به قیمت اضافه میشود و هدف قیمتی بدست میآید.
نکات مهم در الگوی سر و شانه کف
- حجم معاملات در زمان تشکیل نصف اول الگو از اهمیت کمتری نسبت به نصف دوم برخوردار است. در زمان افت قیمت برای تشکیل شانه چپ، حجم معاملات و همچنین فشار فروش معمولا زیاد است. فشار فروش حتی میتواند زمانی که قیمت در حال نزول است تا کف سر را تشکیل دهد بسیار زیاد باشد. بعد از کف سر، الگوهای بعدی حجم باید مشاهده شود تا افزایش حجم آتی در آینده را مشاهده کرد.
- بعد از کف سر، میبایست شاهد افزایش در حجم معاملات باشید. بعد از اینکه نقطه دوم خط گردن تشکیل شد، خط نزولی تشکیل دهنده شانه راست، میبایست با حجم کم همراه باشد.
- در پولبک که به خط گردن زده میشود، اندیکاتورهایی مانند CMF و OBV باید قدرتمند باقی بمانند.
- مهمترین لحظه برای حجم معاملات زمانی است که قیمت از کف شانه راست به سمت خط گردن حرکت میکند تا آنرا بشکند.
- برای یک شکست معتبر لازم است قیمت در حین حرکت به سمت خط گردن با حجم زیاد بوده و شکست خط با قدرت صورت بگیرد.
سروشانههای کف مانند سروشانه سقف از الگوهایی هستند که در بازار به تعداد زیاد دیده میشوند.
در نظر داشته باشید که فقط بعد از یک روند نزولی این الگو شکل میگیرد و وقتی تکمیل شود یک تغییر بزرگ در روند در پی دارد.
“گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایتهای پیشین و سایر حمایتها یا مقاومتها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود”
این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.
ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چراکه خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است! ( به دو عکس زیر دقت کنید )
سؤال: آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی میبینیم؟
با توجه به شکل بالا دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی مبحث دنبال کردن روند بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردنشکسته نشده است
خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.
سرفصل آموزشی
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد.
هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظارهگر باشید و شعر بخوانید 🙂
انواع خط روند
با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!
شکلهای زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده میکنید.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایینتر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX میتوانید پوزیشن Short بگیرید.
نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطهگری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر میبرد!
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمتها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمتها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایینتر از سقف و کف قیمتهای قبلی شکل نمیگیرد.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
همانطور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:
- در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتملتر است.
- در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایینتر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
- اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا میتواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
- ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکانپذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
- هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!
اعتبار روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر مبحث دنبال کردن روند مبحث دنبال کردن روند خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
زاویه خط روند
هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر میشود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود میگیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.
گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد میشود که میتوان این افزایش شیب را نشانهای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین میتوان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمتها به خطوط روند نزدیکتر باشند میتوان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همانطور که مشاهده میکنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا میتوان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!
تعداد دفعات برخورد کندلها
هر چه قیمتهای بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر میشود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود میتوان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمتها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.
اهمیت تایم فریم
در تمام دورههای زمانی مختلف (1 دقیقهای تا هفتگی و ماهانه) میتوان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریمهای بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دورههای زمانی پایینتر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسانگیری دارید قطعا تایم مبحث دنبال کردن روند فریمهای پایینتر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال میکنید بایستی دورههای زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایمفریمهای مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه میشود.
برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده میکنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همانطور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر میبرد.
حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دورههای زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهرهگیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!
شکست خط روند
هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنالهایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم میکنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از مبحث دنبال کردن روند آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، میتوان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمتها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده میگیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند میتوان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.
شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده میکنید.
نحوه تایید شکست
گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندلها از خط روند عبور میکنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل میتواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده میکنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید میشود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) میتوان شکست را تایید کرد! برای تایمفریمهای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده میشود. وقتی صحبت از نفوذ کندل میکنیم منظور نفوذ کامل همه قیمتها است نه صرفا سایه شمع!
فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته میشود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمتهای پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.
نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
دیدگاه شما