بررسی تأثیر محافظه کاری حسابداری بر رابطه بین بازده سهام و نقدینگی
تحقیقات اخیر نشان می دهد که به طور میانگین، یک ریال اضافی در مانده وجه نقد کمتر از یک ریال در بازار ارزشگذاری می شود (فالکندر و ونگ،2006 ، دیتمار و اسمیت، 2007). این یافته ها با فرضیات جنسن (1986) نیز مطابق است که می گوید وجه نقد آزاد بر تصمیمات سرمایه گذاری مدیران اثر منفی می گذارد، چرا که به مدیران فرصتی می دهد تا در پروژه هایی با خالص ارزش فعلی منفی سرمایه گذاری کنند. این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر به کارگیری محافظه کاری در حسابداری بر رابطه بین بازده سهام و نقدینگی است؛ به عبارت دیگر می توان چنین فرض کرد که محافظه کاری در حسابداری از کم ارزشگذاری وجوه نقد آزاد شرکت در بازار جلوگیری کرده و همبستگی تغییرا ت وجوه نقد و بازده سهام را قوت می بخشد. برای آزمون این فرضیه اطلاعات صورت های مالی 156 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1380 تا 1388 جمع آوری و به کمک مدل آماری رگرسیون خطی چند متغیره تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج آزمون فرضیه تحقیق بیانگر این نکته است که در شرکت های محافظه کارتر، همبستگی بیشتری بین بازده سهام و تغییرات وجوه نقد به چشم می خورد. این مسئله را می توان چنین تفسیر کرد که با افزایش سطح محافظه کاری اعمال شده در تهیه صورت های مالی، اعتماد سرمایه گذاران به قابلیت اتکای اطلاعات منتشره بیشترشده و خطر سرمایه گذاری وجوه نقد آزاد شرکت در پروژه های با خالص ارزش فعلی منفی کاهش می یابد. به تعبیری دیگر، می توان محافظه کاری را نوعی ابزار کنترلی برای جهت دادن به سیاست های گزارشگری شرکت ها دانست که با کاهش مشکلات برخاسته از مسئله نمایندگی، مدیریت را از رفتارهای سودجویانه و برآوردهای خوش بینانه منع می کند و افزایش نسبی ارزش سهام شرکت را به سبب افزایش در وجوه نقد آزاد متضمن می شود.
برای دانلود 15 صفحه اول ابتدا ثبت نام کنید
اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید
منابع مشابه
تاثیر محافظه کاری حسابداری بر کیفیت سود و بازده سهام
در امور اقتصادی اخذ تصمیم مستلزم وجود اطلاعات است، نبود اطلاعات موجب میشود تا فرآیند تصمیم گیری مبهم باشد. ارقام و گزارشهای مالی بخشی از داده بازدهی بیشتر با نقدینگی ها و اطلاعات مورد نیاز این فرایند است. این تصور که سود به عنوان اصلی ترین منبع اطلاعات، مختص شرکت میباشد، با تحقیقات تجربی مختلف مورد پشتیبانی قرار گرفته است. تحقیقات مذکور نشان داده اند که تصمیم گیرندگان به سود بیشتر از هر معیار دیگری متکی میباشند. تحقی.
محافظه کاری حسابداری و تأثیرکیفیت سود بر بازده داراییها و بازده سهام
این تحقیق به منظور کمک به سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان در فرآیند تصمیمگیری، درجه محافظهکاری برکیفیت سود و نرخ بازده را مورد ارزیابی قرار میدهد. نتایج حاکی است که شاخص کیفیت سود معرفی شده بر مبنای شاخص محافظهکاری میتواند بخشی از تفاوت نرخ بازده داراییهای عملیاتی و نرخ بازده سهام جاری را با سال بعد بیان کند؛ به عبارتی واحدهای اقتصادی که روشهای محافظهکارانه را اعمال میکنند، میتوانن.
تأثیر محافظه کاری حسابداری بر کاهش ریسک سقوط قیمت سهام
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر محافظه کاری حسابداری بر کاهش ریسک سقوط قیمت سهام در بورساوراق بهادار تهران است. دوره زمانی تحقیق شامل 8 سال متوالی از 1380 تا 1387 و نمونه آماری تحقیق شامل 90شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران م یباشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بینوجود و یا عدم وجود رویداد سقوط سهام در طول دوره تحقیق با سطح محافظه کاری حسابداری، یک رابطهمعکوس و معنی دار وجود .
بررسی رابطه بین محافظه کاری حسابداری و نظام راهبری شرکتی
تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین سازوکارهای راهبر ی شرک تی و محافظه کار ی حسابدار ی در شرکتها یپذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این تحقیق برای بررسی ارتباط بین محافظه کار ی و نظامراهبری شرکتی از معیارهای درصد مالکیت سهامداران نهادی، درصد اعضا ی غیرموظف هی ات مد یره، تفکی کوظایف رئیس هیات مدیره از مدیرعامل و وجود حسابرس داخلی در شرکت بعنوان سازوکارها ی نظام راهبر یشرکتی و روشها.
تأثیر محافظه کاری حسابداری بر ریسک کاهش قیمت سهام
مدیران واحدهای اقتصادی به همان اندازه که تمایل به انتشار اخبار خوب دارند، سعی میکنند اخبار بد را پنهان نمایند. رویههای محافظهکاری در برابر این تمایلات مدیریت ایستادگی کرده و ریسک سرمایهگذاری در سهام را کاهش میدهد. در این تحقیق، ارتباط بین محافظهکاری حسابداری و ریسک کاهش قیمت سهام با استفاده از دادههای تاریخی 116 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طول سالهای 1385 تا 1389 بررس.
بررسی رابطه بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه
در این تحقیق رابطه بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. محافظه کاری بر مبنای معیار سود و زیانی عدم تقارن زمانی سود و معیار ترازنامه ای نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام مورد اندازه گیری قرار گرفته است. انتظار می رود شرکت هایی که درجه محافظه کاری بالاتری دارند، هزینه سرمایه کمتری را تحمل کنند. نمونه تحقیق شامل 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دو.
مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی
ضرورت یکپارچگی سیستمهای بانکی و مالی به منظور ایجاد و گسترش وابستگیهای بینالمللی از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. بانکها به واسطه سرمایهگذاران و وامگیرندگان متعدد با انواع بازارهای پولی و مالی رابطه دارند؛ به همین دلیل، دائماً با ریسکهای مختلفی روبرو میشوند، به طوریکه ممکن است ورود به یک بازار و یا خروج از آن، کاهش یا افزایش در یک یا چند نوع ریسک را در پی داشته باشد.
ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد میشود. از سوی دیگر ممکن است بازارهایی که منابع بانک در آنها قرار دارد دچار کمبود نقدینگی شوند و در نتیجه باعث افزایش ریسک نقدینگی شود. با توجه به آنکه ریسک نقدینگی با سایر ریسکهای مالی مختلط است، لذا سنجش و کنترل آن با دشواری روبرو است. از اینرو، مدیریت نقدینگی یکی از مهمترین مباحث مربوط به نظام بانکداری میباشد. بهطوریکه عدم مديريت صحيح آن ميتواند تبعات و پيامدهايي مانند سقوط نظام بانكي و حتي نظام مالي را بههمراه داشته باشد. لذا قانونگذاران به موقعيت و وضعيت نقدينگي نهادهاي مالي بسيار حساس بوده و بر تقويت چارچوب نقدينگي بانكها تكيه ميكنند. در این میان، براي نهادهاي مالي اسلامي، مديريت نقدينگي از ويژگي منحصر بفردي برخوردار است. زيرا بسياري از ابزارهاي مالي مرسوم موجود كه براي مديريت نقدينگي بكار ميرود، مبتني بر نرخ بهره هستند و با توجه به آنکه از نظر شرعي و فقهي كاربرد پذير نيستند، لذا با محدودیت گسترش فعاليتهاي بين بانكي بازار پول مواجه خواهند بود. ازاینرو، با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله به جنبههاي مختلف مديريت نقدينگي در بانكهای اسلامي خواهیم پرداخت.
2. مفهوم مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی میتواند به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی، پیشبینی شود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، شامل پيشبيني خالص وجوه مورد نياز با توجه به عوامل روندي، فصلي، چرخهاي و رشد كلان بانك ميباشد و نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه بازدهی بیشتر با نقدینگی تا دو ساله پیشبینی میکند.
2-1. مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی
از ديدگاه بانكداري اسلامي، مديريت نقدينگي به توانايي بانك در تجهيز برنامهريزي شدة منابع و تأمين تقاضاهای تأیید شده اطلاق ميشود. از اینرو، توانايي يك بانك اسلامي در فراهم كردن نقدينگي، نيازمند نگهداري داراييهاي مالي با قابليت نقدشوندگي بالا و قابليت جابهجايي سريع است. از اینرو، مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. زیرا بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تأمین مالی میشود و علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند. [1] از سوی دیگر، وجود ابزارهای گوناگون، مانند بازار بینبانکی یا دیگر بازارهای سرمایه که بر اساس نرخ بهره عمل میکنند، به مدیریت نقدینگی بانکهای متداول کمک زیادی میکند، اما با توجه به آنکه بیشتر این ابزارهای مالی بر اساس مکانیسم نرخ بهره بنا شدهاست لذا به علت حرمت ربا در اسلام نمیتوان از آنها استفاده نمود، در نتیجه موضوع مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي با پيچيدگي خاصي روبرو میباشد. در ادامه، به برخی از این ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری متعارف اشاره میکنیم.
در نظام بانکداری متعارف ابزارهای گوناگونی برای مدیریت نقدینگی با توجه به ميزان توسعهيافتگي مالي كشورها، ایجاد شدهاست. بهطور کلی، مازاد نقدینگی از طریق 4 روش کلی ذیل مدیریت خواهند شد. [2]
1) تزریق مازاد در شبکه داخلی بانکی
2) سرمایهگذاری در اوراق بهادار دولتی
3) اعطای وام به مشتریان شرکت
4) حفظ وجوه اضافی در سطح نرخ بازده صفر درصد [3]
در میان ابزارهای مدیریت نقدینگی، بازار بین بانکی یکی از مهمترین ابزارها در کشورهای پیشرفته است. در اين بازار، بانكهايي كه به نقدينگي نياز دارند، از ديگر بانكها به صورت كوتاهمدت وام ميگيرند که معمولاً زمان سررسيد يك شب تا يك سال است. در بازارهاي پولي بين بانكي، ابزارهاي مالي با ويژگيهاي بسيار متفاوت وجود دارند که دسترسي به آن، اختيارات بسياري به بانكهاي متعارف براي استقراض و تعديل جريان نقدي كوتاه مدت، ارائه ميكند. از سوي ديگر، بازار دست دوم ابزارهاي مالي، خود به منبع مهمي براي مديريت نقدينگي تبديل شدهاند. بگونهاي كه بانكهاي متعارف ميتوانند براي مديريت نقدينگي خود، به آنها تكيه كنند. علاوه بر این، گواهی سپرده، قرارداد بازخرید، اسناد خزانه، اوراق تجاری شرکتها، تأییدیه بانک، تبدیل داراییهای بانک به اوراق بهادار، استفاده از مشتقات اعتباری و استقراض از بانک مرکزی (به منظور جلوگیری از ناپايداري در نظام مالي و اعتباري به عنوان آخرین ابزار در مدیریت نقدینگی مطرح ميشود) از دیگر ابزارهای مدیریت نقدینگی بانکهای متعارف بهشمار میروند. [4]
با توجه به آنکه بانكهاي اسلامي، همچون بانكهاي متعارف، به ريسك نقدينگي و مشكلات آن دچارند در نتيجه، مديريت مطلوب نقدينگي براي بانكهاي اسلامي بسيار دشوار است. از اينرو، بایستی برخي ابزارها را تغيير داد يا ابزارهاي جديدي ارائه نمود تا بانكهاي اسلامي، توانايي استفاده آنها را داشته باشند بنابراين، ضروري است اين بانكها از ابزارهايي غير از وام، اوراق قرضه و مانند آنها استفاده كنند تا از طریق جذب و هدايت پساندازهاي پراكندة مردم، رشد و توسعة اقتصادي را ایجاد و در عين حال، رونق و تنوّع بازار سرمايه محقّق شود. در این میان ایجاد بازار مالی اسلامی، یکی از مهمترین اقداماتی است که با هدف کمک به بهبود و برطرف کردن مشکل نقدینگی بانکها در کوتاهمدت صورت گرفتهاست. این بازار بین المللی سعی دارد یک ساختار مدیریت نقدینگی برای بانکهای اسلامی یا بخشهای قابل دسترس از طریق شبکه ایجاد نماید. [5]
3. مشکلات مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی
بانکهای اسلامی مانند سایر بانکها میبایستی نیازهای نقدینگی خود را برآورده سازند. برای این منظور باید ساز و کار مدیریت نقدینگی را به صورت مشخصی تعریف کنند. در این میان، بانكهاي اسلامي در امر مديريت نقدينگي، با دو محدوديت اساسي نسبت به بانكداري متعارف مواجه هستند. یکی ضرورت به كارگيري وجوه مازاد، براي جلوگيري از كاهش سودآوري در مقايسه با بانكداري متعارف و دیگری ضرورت تطبيق نيازهاي نقدينگي كوتاه مدت، براي جلوگيري از خطر مواجهه با كسري نقدينگي است. دیگر مشکلات مربوط به کنترل و مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی عبارتند از:
1- عدم وجود بازار بین بانکی اسلامی مورد پذیرش
2- ممنوعیت سرمایهگذاری در ابزارهای مبتنی بر بهره
3- عدم وجود بازار ثانویه اسلامی برای تسهیلات اعطایی
4- پایین بودن درجه نقدشوندگی داراییهای مالی اسلامی
5- کم بودن تعداد مشارکتکنندگان (بانکهای اسلامی)
6- کمبود ابزارهاي مطابق با شرع
7- ارائه تسهیلات با سررسیدهای نسبتاً بلندمدت
8- تأمین مالی از طریق سپردههای کوتاهمدت و میان مدت
9- ضعف در مدیریت ریسک
10- تکیه بیش از حد بانکهای اسلامی بر روی داراییهای ترازنامهای برای مدیریت نقدینگی
11- گسترش غیر بهینه مازاد نقدینگی
12- ضعف در طراحی ابزارهای نوین مالی اسلامی و تفاسیر مختلف فقهی در مورد ابزارهای مالی اسلامی.
4. ابزارهاي مالي مديريت نقدينگي در نظام مالي اسلامي
مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی، در درجه اول به جایگزینی وجوه مازاد و سپس به رفع کمبودها و نیازهای نقدینگی کوتاهمدت میپردازد. لذا طراحي ابزارهاي مناسب مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد. برخی از ابزارهای مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی عبارتند از:
4-1. بازدهی بیشتر با نقدینگی صندوق سرمایهگذاری بازار پول غیرربوی (صندوق اسلامي ABC [6] )
تأسیس و ایجاد صندوق اسلامی میبایستی از اولویتهای اصلی بانکها و سرمایهگذاران اسلامی باشد. زیرا مردم، موسسات مالی بزرگ و موسسات تجاری عمده کسانی هستند که از مازادها و کسریهای پیشبینی نشده نقدینگی ضرر میبینند. از اینرو، هدف اصلی این صندوق، تأمین نقدینگی مناسب برای سهامداران، ایجاد سودی معقول به همراه بیشترین امنیت میباشد. عمده سرمایهگذاریهای انجام شده در این صندوقها از طریق مشارکت در مبادلات تجاري، مضاربه، خريد و فروش كالا و استصناع صورت ميگيرد. سهام اين صندوق بر اساس ارزش خالص داراييها و به صورت روزانه قيمتگذاري ميشود. به علاوه، اگر قيمت سهام از قيمت اسمي كمتر شد، صندوق تضمين ميكند كه قيمت خريد را به سهامدار پرداخت كند. از اينرو، در بدترين حالت، بازده سهام صفر ميشود. اگر ارزش سهام نيز رشد كند، سود آن نصيب سهامداران ميشود. با توجه به قرارداد سهامداران با صندوق، در صورت نياز به نقدينگي، صندوق سهام را از بانك خريداري ميكند و نقدينگي آن را تأمين مينمايد. [7]
4-2. مرابحه کالایی
یکی از ابزارهایی که باعث بهبود مدیریت نقدینگی و فرصتهای سرمایهگذاری میشود، استفاده از مرابحه کالایی است که بر اساس مبادله کالا عمل میکند. این روش، در کشورهای حوزه خلیج فارس، بهخصوص عربستان و امارات متحده عربی برای مدیریت نقدینگی در کوتاهمدت بهکار می رود. سازوکار مورد استفاده به این صورت است که هنگامی بانکی با کمبود نقدینگی برای ارائه تسهیلات مرابحه و بانک دیگر با افزایش نقدینگی مواجه است، در اين صورت، بانك اوّل سراغ بازدهی بیشتر با نقدینگی بانك دوم ميرود. بانك دوم كالاي موردنظر مشتري بانك اوّل را خريداري ميكند و با سود مشخّصي، به صورت كوتاهمدت، به بانك اوّل ميفروشد. بانك اوّل نيز با سود ديگري، به صورت نسية بلندمدت، به مشتري خود ميفروشد. اين روش كه از دو قرارداد مرابحه مدتدار تشكيل ميگردد، ميتواند ابزار مديريت نقدينگي به حساب آيد.
4-3. انتشار صکوک بانکی
یکی از ابزارهای مناسبی که می تواند جایگزین خوبی برای اوراق قرضه و جمعآوری نقدینگی باشد، صکوک است. صکوک اوراق بهادار اسلامی است که با درگیرکردن یک دارایی مشخص فیزیکی و بر اساس قراردادهاي مشاركت، مضاربه، مرابحه، سلف، استصناع، اجاره و يا تركيبي از آنها (اوراق بهادار تركيبي) طراحي میشود. این اوراق دارای ارزش اسمی یکسان و با پشتوانه مالی تعریف میشود که پس از اتمام عملیات پذیرهنویسی، بیانگر پرداخت مبلغ اسمی مندرج در آن توسط خریدار به ناشر بوده و دارندة آن مالک یک یا مجموعهای از داراییها، منافع حاصل از دارایی و یا ذینفع یک پروژه یا یک فعالیت سرمایهگذاری خاص میشود. رشد و توسعه بازار صکوک در چند سال اخیر، عمدتاً به دلیل نقش آن در کنترل نقدینگی مطرح شده است. زیرا، مدیریت نقدینگی به عنوان یکی از ارکان اساسی جهت گسترش بانکداری و توسعه بازارهای مالی اسلامی در نظر گرفته میشود.
4-4. بازار پولی بین بانکی
بازارهای بین بانکی با توجه به وضعیت و ماهیت خاص نقدینگی و نظام بانکی، یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت نقدینگی بهشمار می رود. هدف این بازار برقراری ارتباط صحیح و قانونمند بین بانکها، تعامل سالم به منظور تبادل وجوه بازدهی بیشتر با نقدینگی مازاد بین بانکها، تسريع در فرآيند تامين نقدينگي و در نتیجه مدیریت کاراتر نقدینگی خواهد شد . با توجه به آنکه ابزارهای مورد استفاده در بانکداری متعارف قابل استفاده در بانکداری اسلامی نیستند، لذا بازارهای مالی اسلامی به دنبال ابزارهای مناسب جایگزین منطبق با شریعت جهت ایجاد بازار بین بانکی میباشند. در این میان، مالزی [i] دارای بازار پولی بین بانکی با هدف خريد و فروش ابزارهاي مالي اسلامي ميان مشاركتكنندگان در بازار، فعاليتهاي سرمايهگذاري بين بانكي از طريق طرح سرمايهگذاري مضاربه بين بانكي [ii] ، نظام تسويه و نيزپاياپاي چك [iii] از طريق سيستم تسويه چك بين بانكي اسلامي [iv] و ابزارهایي مانند گواهيهاي پذيرش بانكي سبز [v] ، اسناد پذيرفته شده اسلامي [vi] ، اوراق قرضه رهني [vii] و اوراق بدهي خصوصي اسلامي است كه در حال حاضر در بازار پولي بين بانكي اسلامي مالزي بر اساس "بيع الدين" داد و ستد ميشود.
بهطور کلی بانکهای اسلامی میتوانند از جایگزینهایی برای ایجاد بازار بینبانکی اسلامی استفاده نمایند. از این رو، بانکی که با کمبود نقدینگی مواجه میگردد، میتواند از طریق ایجاد موافقتنامههایی در قالب مشارکت در سود و زیان به بهرهمندی از منابع مازاد سایر بانکها (از طریق اعطای تسهیلات) و رفع مشکل نقدینگی خود بپردازد. از سوی دیگر در صورتیکه امکان استفاده از تسهیلات در یک دوره خاص وجود نداشته باشد، بانکها میتوانند یک توافق همکاری بین بانکی برای گسترش مساعدتهای متقابل ایجاد کنند و در نهایت اینکه بانکها میتوانند با ایجاد صندوق مشترکی در بانک مرکزی، زمینههای ایجاد همکاریهای مشترک را افزایش دهند. [viii] علاوه بر این، بازار بين بانكي ميتواند افزون بر تقويت ابزار سپردهگذاري متقابل از ابزارهاي كاراتري مانند: خريدوفروش دين، خريدوفروش اسناد خزانه اسلامي، تشكيل صندوق با گواهي سپرده بانكي، اوراق مشاركت و ديگر اوراق بهادار اسلامي (صكوك) براي سازمان دهي بازار استفاده كند.
1. جمعبندی
مدیریت نقدینگی در نظام بانکداری از اهمیت ویژهای برخوردار است. نظیر سایر مدیریتها این مدیریت نیز تقابلی میان ریسک و بازدهی است. بهطور کلی، روشها و ابزارهای متفاوتی برای مدیریت کل منابع بانکها وجود دارد اما با توجه به اینکه بانكداري اسلامي به عنوان يكي از بخشهاي مهم اقتصادي و نهاد اصلي تأمين مالي که پنجاه درصد بیشتر از بانکهای متعارف دارای نقدینگی است، نميتواند در فعاليتهاي خود از ابزارهای متعارف که مبتنی بر بهره است، استفاده كند، لذا مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. از اینرو، نیاز به طراحی و ایجاد ابزارهای نوین منطبق بر شریعت، بیش از پیش احساس میشود. در این زمینه طراحی و به کارگیری ابزارهاي مديريت نقدينگي همچون مرابحة موازي، صندوق ABC و اوراق بهادار اسلامي از جمله اوراق مرابحه و اجاره به شرط تمليك به عنوان جايگزين اوراق قرضه در بازارهای مالی اسلامي معرفي شدهاند. بهطور کلی میتوان با توجه به نیازهای نقدینگی آنی، ابزارهای مدیریت نقدینگی بازار پولی بینبانکی و قرضالحسنه، نیازهای نقدینگی کوتاهمدت مرابحه کالایی، صندوق ABC ، بازار پولی بینبانکی و صکوک بانکی و نیازهای نقدینگی بسیار کوتاهمدت مرابحه کالایی، صندوق ABC و بازار پولی بینبانکی را پیشنهاد نمود. در مجموع، با توجه به پیشرفتهایی که در سطح بين المللي انجام گرفته، اما هنوز راه بسيار طولاني براي حل مشكل مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي، وجود دارد. بديهي است عدم معرفی و بكارگيري نوآوريها و محصولات جديد مالي، موجبات ایجاد فاصله عميق و وسيع نظام بانكي كشورهای اسلامی از وضعيت موجود جهان را فراهم و فرآيند تجهيز و تخصيص منابع را به شكلي غيربهينه روبرو خواهد کرد.
بازدهی بیشتر با نقدینگی
بررسی بازدهی عرضه بازدهی بیشتر با نقدینگی اولیهها در 3 ماه اخیر (اسفند 1398 تا اردیبهشت 1399) نشاندهنده جذابیت این سهام برای فعالین بازار سرمایه است.
عرضه اولیهها همیشه برای سرمایهگذاران جذاب بودهاند و بحث درباره آنها همیشه در بین اهالی بازار داغ است. در این مقاله قصد داریم به بررسی بازدهی عرضه اولیهها در ۳ ماه اخیر (اسفند ۹۸ و فروردین و اردیبهشت ۹۹) بپردازیم.
جذابیت عرضه اولیهها برای سرمایهگذاران تازهوارد
با توجه به استقبال زیاد از بازار سرمایه و ورود افراد جدید و بیتجربه به بازار، عرضه اولیهها بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. سهمهایی که به تازگی به بازار سرمایه عرضه شدهاند، برای بسیاری از افراد تازهوارد جذاب هستند؛ زیرا اکثر عرضه اولیهها تا مدت زمان زیادی بازدهی خوبی را برای سهامداران خود به ارمغان میآورند (البته این بازدهی به مواردی همچون قیمت عرضه در مقایسه با ارزش سهم و شرایط کلی بازار نیز بستگی دارد.) عرضه اولیهها بعد از عرضه شدن در یکی از بازارهای بورس و فرابورس، برای مدتی در صف خریدهای سنگینی قفل خواهند شد. این موضوع سبب میشود که این سهمها معاملات زیادی نداشته باشند. تعداد کم معاملات سبب میشود که نتوان به هر میزان از این سهمها خرید کرد؛ اما بعد از آنکه عرضه اولیهها متعادل میشوند، معمولاً به دلیل رشد زیادی که داشتند برای مدتی استراحت میکنند و حتی کاهش قیمت دارند. بعد از این استراحت و کاهش قیمت، حرکت صعودی جدیدی را آغاز میکنند که میتوان از آنها سود مناسبی گرفت. همچنین با توجه به اینکه این سهمها در دید اکثر سرمایهگذاران بازار هستند، در روندهای صعودی حرکتهای پرشتابی دارند.
اهمیت عرضه اولیهها برای بازار
در سال ۹۸ سهمهای زیادی به بازار سرمایه عرضه شدند. همچنین با توجه به اینکه بازار سرمایه در حال گسترش است و نقدینگی زیادی روانه بازار شده است، سازمان قصد دارد با عرضه اولیههای بیشتر این نقدینگی جدید را جذب کند؛ زیرا اگر این نقدینگی به درستی کنترل نشود، سبب میشود برخی از سهمها بیدلیل رشد داشته باشند. در واقع چون سرمایهگذاران تازهوارد اطلاعات زیادی درباره بازار ندارند و تنها بر اساس شنیدهها و پیشنهادات خرید میکنند، ممکن است سهمهای مناسبی را انتخاب نکنند و سبب شوند که سهمها بالای ارزش ذاتیشان معامله شوند. ابتدای امسال نیز سهمهای جدیدی به بازار عرضه شدند و مطمئناً در ادامه سال، عرضه اولیههای بیشتری را در بازار خواهیم داشت.
بررسی بازدهی عرضه اولیهها در ۳ ماه گذشته
در سال ۹۸، ۲۳ شرکت به بازار سرمایه عرضه شدهاند که از این تعداد، ۱۷ نماد رشد اولیه خود را طی کردهاند و حدود ۳ ماه از این زمان نیز برای آنها گذشته است. این شرکتها پس از گذراندن رشد اولیه خود، معاملات متفاوتی را سپری کردهاند و با توجه به تقاضای بازار بازدهی متفاوتی داشتهاند. در جدول زیر میزان بازدهی این سهام را مشاهده میکنید:
میزان بازدهی 17 شرکت در 3 ماه
شرکت کشت و صنعت شریفآباد (زشریف) با بازدهی ۱۴۷.۳۳ درصدی نسبت به دیگر شرکتها روند معاملاتی بهتری را طی کرده است و بیشترین رشد را در این بازه ۳ ماهه به خود اختصاص داده است. نماد تاصیکو نیز در این بازه ۳ ماهه، بازدهی ۱۴۰.۸۹ درصدی داشته است که بازدهی مناسبی برای سهامداران خود به ارمغان آورده است.
شرکت دارویی رهآورد تأمین (درهآور) با بازدهی ۸.۱۶ درصدی، کمترین رشد را در بین این ۱۷ شرکت داشته است و حدود ۶ ماهی است که در یک ناحیه تراکمی معامله میشود و رشدی نداشته است. همچنین نمادهای رنیک، وآوا و دتوزیع نیز بازدهی پایینی داشتهاند.
جمعبندی
همانطور که مشاهده کردید عرضه اولیهها بعد از متعادل شدن، همانند سهمهای دیگر به راه خود ادامه میدهند. باید توجه کرد که عرضه اولیهها بعد از متعادل شدن، بازدهی مختلفی دارند که این بازدهی به عوامل زیر بستگی دارد:
- اندازه یا بزرگی سهام شرکت عرضه شده
- وضعیت فعلی و آینده شرکت عرضه شده
- رفتار سهامداران عمده در ایام معاملات عادی سهام
- شرایط و روند کلی بازار
پس از متعادل شدن عرضه اولیه، سرمایهگذاران به تدریج با آن سهم نیز مثل سایر سهمهای بازار برخورد میکنند. در واقع رشد عرضه اولیهها پس از متعادل شدن به موارد بالا بستگی دارد که معاملهگران میتوانند با بررسی این موارد به خرید یا فروش سهم مورد نظر خود اقدام کنند. توجه داشته باشید که نمیتوان تنها با بررسی میزان بازدهی، خوب یا بد بودن عرضه اولیهای را تشخیص داد. بلکه باید تمامی موارد در کنار هم مورد بررسی قرار بگیرند.
بازدهی بازارها در نیم سال 1401
در حالی به پایان نیمه نخست سال 1401 نزدیک می شویم که بررسی بازدهی بازارهای موازی نشان دهنده صدرنشینی بازار مسکن و قعرنشینی بازار خودرو است. نگاهی به تحولات بازارهای مسکن، ارز، طلا، خودرو و سهام نشان می دهد که این بازارها همواره در اقتصاد ایران موج ساز بوده اند و نوسان در هر یک از این بازارها به سایر بخش های اقتصاد نیز سرایت کرده است. افزایش نقدینگی و در پی آن، خیز تورم در سطح جامعه، بازارهای موازی را یکی پس از دیگری تحت تاثیر قرار می دهد و سرمایه گذاران حرفه ای معمولا با جابه جایی در بین این بازارها، سود خوبی از نوسان قیمت ها می برند.
گزارشهای میدانی نشان می دهد که تاثیر تورم بر بازارهای مالی کشور معمولا ترتیب خاصی دارد، به طوری که ابتدا اثر خود را در بازار ارز و بلافاصله در بازار سکه و طلا نشان می دهد. پس از آن نیز بازار خودروی خارجی و سپس مسکن و در ادامه بازار خودروهای داخلی و بازار سهام را تحت الشعاع خود قرار می دهد. برخی از کارشناسان در آغاز سال جاری معتقد بودند که بازارهای مالی در سال 1400 کمتر از تورم بازدهی داشتند و در نتیجه بهترین بازار برای سرمایه گذاری در سال ۱۴۰۱ در بین بازارهای موازی می تواند ابتدا بازار سهام و سپس مسکن باشد. با این حال، بررسی بازدهی بازارها در نیم سال اول نشان می دهد که هر چقدر بازار مسکن سوددهی خوبی داشته و در صدر جدول بازدهی بازارها ایستاده، اما بازار سهام همچنان با رکود فرسایشی دست و پنجه نرم میکند.
مسکن در صدر بازارها ایستاد
آنطور که آمار ها نشان می دهد بازار مسکن از ابتدای سال تاکنون با بیشترین رشد قیمت مواجه شده و با 30 درصد رشد در پنج ماه نخست امسال در صدر همه بازار ها قرار گرفته است. روند رشد قیمت ها در بازار مسکن حتی از نرخ تورم هم بیشتر بوده است. مطابق داده های مرکز آمار ایران، شاخص قیمت مصرف کننده که بیانگر نرخ تورم است در پنج ماه سال جاری 28 درصد رشد کرده است که این میزان کمتر از میزان رشد قیمت ها در بازار مسکن است. بررسی بازدهی بازارها نشان می دهد که بیشترین رشد قیمت در میان همه بازار ها از ابتدای سال تاکنون مربوط به بازار مسکن بوده و رشد قیمت مسکن حتی از تورم عمومی هم پیشی گرفته است؛ این در حالی است که با نزول قیمت خودرو در یک ماه گذشته بازده سرمایه گذاری در بازار خودرو برای نخستین بار از سال 1397 تاکنون منفی بازدهی بیشتر با نقدینگی شده است. از ابتدای سال جاری تحت تأثیر تغییر سیاست های اقتصادی، بازارها دستخوش تغییر و تحول شده اند، به طوری که آمار ها نشان می دهد روند رشد قیمت ها در بازار طلا و ارز متوقف شده است و بازار خودرو هم که در طول چند سال گذشته با رشد قیمت زیادی مواجه شده بود، با ثبات مواجه شده و حتی در یک ماه گذشته دچار افت قیمتی شده است. در چنین شرایطی اما قیمت مسکن برخلاف سایر بازار ها با رشد مواجه شده و روند رشد قیمت ها در این بازار همچنان ادامه دارد. تنها بازاری که در این مدت با تغییر چندانی مواجه نشده، بازار سهام است که همچنان در رکود فرسایشی قرار دارد.
براساس آمارها، بازار مسکن از ابتدای سال تاکنون با بیشترین رشد قیمت مواجه شده و با 30 درصد رشد در پنج ماهه سال جاری در صدر همه بازار ها قرار گرفته است. روند رشد قیمت ها در بازار مسکن حتی از نرخ تورم هم بیشتر بوده است. طبق داده های مرکز آمار ایران، شاخص قیمت مصرف کننده در پنج ماهه امسال 28 درصد رشد کرده که این میزان کمتر از میزان رشد قیمت ها در بازار مسکن است. به نظر می رسد که تحت تأثیر تغییر و تحولات اقتصادی، نقدینگی در پنج ماه گذشته به سمت بازار مسکن حرکت کرده و همین عامل از جمله دلایل رشد نجومی قیمت مسکن بوده است. البته آخرین گزارش بانک مرکزی از تحولات بازار مسکن شهر تهران در مردادماه از کاهش 24 درصدی حجم معاملات و افت بیش از 3 درصدی قیمت ها حکایت دارد. آنچه می تواند نشانه ای از ورود تدریجی بازار مسکن به فاز رکود باشد. طبق گفته بانک مرکزی، میانگین قیمت هر متر خانه در شهر تهران طی مردادماه به 42.7 میلیون تومان رسید که نسبت به تیرماه 2.5 درصد و نسبت به مرداد سال قبل ۳۸ درصد افزایش یافته است.
قعرنشینی بازار خودرو و سهام
با وجود آنکه از سال 1397 تا پایان سال قبل، بخش زیادی از نقدینگی به سمت بازار خودرو حرکت کرد، جدیدترین آمار ها نشان می دهد به دلیل ثبات قیمت ها از ابتدای سال تاکنون حجم سرمایه گذاری واسطه ای در این بازار کمتر شده است. آمارها همچنین نشان می دهد که به دلیل افت قیمت خودرو به ویژه در یک ماه گذشته، بازده سرمایه گذاری در این بازار برای نخستین بار در طول سه سال گذشته منفی شده است. براساس آمارها، میانگین قیمت یک سبد از خودرو های پرفروش داخلی از ابتدای امسال تاکنون با 15.2درصد افت مواجه شده است؛ یعنی بازار خودرو از نظر میزان بازدهی بازارها در قعر جدول قرار گرفته و برآورد می شود که سرمایه گذاری در این بازار دیگر برای سرمایه گذاران توجیه اقتصادی نداشته باشد و نقدینگی به سمت این بازار سرازیر نشود. به نظر می رسد علت نزول قیمت در بازار خودرو به ویژه در یک ماه گذشته، برنامه دولت برای آغاز واردات خودرو از مهرماه امسال و انتظار برای کاهش قیمت دلار تحت تأثیر مذاکرات هسته ای است. ضمن اینکه تلاش های زیادی از سوی وزارت صمت برای افزایش تیراژ تولید در دست انجام است. سرمایه گذاران واسطه ای انتظار دارند که با آغاز واردات و رشد تولید، حجم عرضه خودرو در بازار افزایش پیدا کند. از سوی دیگر، با توجه به خبر های مذاکرات احیای برجام، انتظار می رود که هزینه ساخت داخل کاهش یابد و این موضوع، اثر خود را در بازار خودرو نمایان کند. چنانچه رویه فعلی ادامه پیدا کند، می تواند پرونده رشد بی وقفه قیمت خودرو را که از سال 1397 تا سال 1400رخ داده، بسته شده تلقی کرد.
برخلاف بازار مسکن که سطح رشد قیمت ها در آن حتی از میزان تورم عمومی هم بیشتر بوده است، بازار های طلا، ارز و سهام نتوانسته اند رشدی حتی معادل نرخ تورم داشته باشند. این موضوع برای بازارهای طلا و ارز، رویدادی امیدوار کننده محسوب میشود، اما برای بازار سهام نامطلوب است؛ چراکه بازار های طلا و ارز تورم زا هستند، اما بورس بازاری ضد تورمی است و نزول آن برای اقتصاد کشور، اثرات مثبتی ندارد. آنطور که آمار بازدهی بازارهای مالی نشان می دهد، میزان رشد قیمت دلار و سکه در طول پنج ماه نخست سال جاری بازدهی بیشتر با نقدینگی 10 درصد بوده که فاصله زیادی با تورم 28 درصدی پنج ماه گذشته دارد؛ این یعنی سرمایه گذارانی که از ابتدای امسال تا پایان مردادماه در این بازار سرمایه گذاری کرده اند نتوانسته اند از دارایی های خود در مقابل تورم محافظت کنند. نکته مهمتر اما این است که میزان رشد شاخص کل بورس که بیانگر میزان بازده سرمایه گذاری در بورس تهران است، در طول پنج ماه گذشته در حدود 4 درصد بوده است. مقایسه این رقم با نرخ تورم عمومی نشان می دهد که سرمایه گذاران در طول پنج ماه گذشته با ضرر و زیان مواجه شده اند.
نقدینگی چیست و چه اهمیتی در سرمایه گذاری دارد؟
نقدینگی معیاری است که امکان تبدیل یک دارایی به پول نقد یا دارایی دیگر را تعیین میکند. بهعنوانمثال تصور کنید که صاحب یک کتاب نادر و ارزشمند قدیمی هستید و قصد فروش این کتاب را دارید. اما مشکل اینجاست که در یک جزیره دور افتاده، تنها زندگی می کنید. در نتیجه کتاب شما اگرچه ارزشمند است اما یافتن خریدار برای آن بسیار سخت خواهد بود.
حال فرض کنید که می خواهید بهاندازه ۱۰۰ هزار تومان بیت کوین بخرید. شما به راحتی و بلافاصله میتوانید از جفت ارز BTC / ریال در نوبیتکس استفاده کرده و خرید خود را انجام دهید. این خرید بدون هیچ تأثیری روی قیمت این دارایی صورت میگیرد. به همین خاطر است که نقدینگی در مورد داراییهای مالی حائز اهمیت است.
مقدمه
راه مناسب برای اطمینان از سلامت یک بازار چیست؟ البته که برای تعیین سلامت یک بازار میتوان حجم معاملات، نوسانات یا سایر شاخصهای تکنیکال را بررسی کرد. اما با تمام این مسائل، یک عامل بسیار مهم که نباید آن را در این میان نادیده گرفت؛ نقدینگی است. اگر بازار دارای نقدینگی بالا نباشد، انجام هر معاملهای بر قیمت تأثیر قابلتوجهی خواهد داشت. در ادامه میتوانید بیشتر درباره نقدینگی و تأثیر و اهمیت آن بخوانید.
نقدینگی چیست؟
نقدینگی (Liquidity) معیاری است برای سنجش سهولت تبدیل یک دارایی به دارایی دیگر بدون آنکه تبدیل، تأثیری بر قیمت آن دارایی بگذارد. به زبان ساده ، نقدینگی نشان میدهد که آیا یک دارایی به سرعت و راحتی قابل خریدوفروش است یا خیر!
با توجه به این؛ نقدینگی خوب، به این معنی است که یک دارایی بدون تأثیر زیادی بر قیمتش، بتواند به سرعت خریداری یا فروخته شود. در سوی مقابل، نقدینگی بد یا کم به این معنی است که یک دارایی نمیتواند به سرعت خریداریشده و یا به فروش برسد. یا حتی اگر بتوان به سادگی آن را معامله کرد، در هر معاملهای که صورت بپذیرد، قیمت آن دارایی دستخوش تغییر بسیاری خواهد شد.
وجه نقد (یا معادلهای وجه نقد، مانند کارت عابر بانک) یکی از نقدشوندهترین داراییهاست. چرا که وجوه نقد میتوانند به راحتی به داراییهای دیگر تبدیل شوند. معادل چنین عملکردی در دنیای رمزارزها ارز دیجیتال با ثبات (StableCoin) است.
اگرچه ارزهای دیجیتال هنوز تبدیل به بخشی از استانداردهای پرداخت روزمره نشدهاند، اما با این وجود، زمان زیادی طول نخواهد کشید که این مسئله به طور گسترده در بین عموم موردپذیرش قرارگرفته و به عنوان یک راهحل پرداخت مورد استفاده قرار گیرند. هرچند که در حال حاضر نیز حجم زیادی از بازار رمزارزها در اختیار ارزهای دیجیتال با ثبات قرارگرفته و آنها را به یک دارایی نقد شونده مناسب تبدیل کرده است.
از طرف دیگر، املاک و مستغلات، اتومبیلهای خاص یا اجناس نادر ممکن است به طور نسبی نقد شوندگی پایینی داشته باشند، زیرا خریدوفروش آنها لزوماً کار سادهای نیست. حتی اگر شما مالک یک اثر گرانقیمت هنری هستید، یافتن خریداری که مایل به خرید آن از شما با قیمتی مناسب باشد، دشوار است.
به طور مثال فرض کنیم که شما مایل به تعویض آن اثر هنری با یک خودرو گرانقیمت هستید. تقریباً غیرممکن است از میان مالکهای چنین خودرویی، فردی را پیدا کنید که مایل به فروش خودروی خود باشد و آن اثر هنری را به عنوان بهای اتومبیلش بپذیرد. در واقع پول نقد برای پوشاندن نواقص چنین شکلهایی از مبادله کالا با کالایی پدید آمد.
بهطورکلی داراییهای فیزیکی به دلیل ملموس بودن، نسبت به داراییهای دیجیتال از قدرت نقدشوندگی کمتری برخوردارند. همچنین داراییهای فیزیکی مشمول هزینههای اضافی (مانند مالیات، تعمیر و نگهداری) نیز بوده و حتی ممکن است خریدوفروش آنها طی پروسه طولانیتری انجام بگیرد.
این در حالی است که در مورد مبادلات دیجیتال و رمزارزها، خرید یا فروش داراییها تنها یک بازی انتقال بیت (bits) میان رایانهها است. این موضوع به سود نقدینگی است، زیرا مراحل لازم برای انجام یک معامله و تراکنش را به مراتب سادهتر میکند.
البته بهتر است نقدینگی را به عنوان یک طیف در نظر بگیریم و به هر دارایی بخشی خاص از آن را اختصاص بدهیم. در یک سو، پول نقد و رمز ارز با ثبات (stable coin) است و در سوی دیگر، داراییهای سخت نقد شونده و راکد مانند کالاهای نادر وجود دارند. بهطورکلی بهتر است انواع داراییها را در بخشی از طیف نقدینگی بگنجانیم.
انواع نقدینگی:
- نقدینگی دارایی: این اصطلاح اغلب در متون تجاری و ترازنامههای مربوط به کسبوکارها مورد استفاده قرار میگیرد و به معنای توان پرداخت بدهیهای یک شرکت با محاسبه دارایی و گردش مالی خود است. نقدینگی دارایی بالای یک شرکت سلامت تراز مالی آن را تضمین میکند.
- نقدینگی بازار: میزانی که بازار اجازه خریدوفروش داراییها با قیمتی منصفانه را فراهم میکند، نقدینگی بازار است. این قیمت نزدیکترین قیمت به ارزش ذاتی دارایی است. در واقع ارزش ذاتی یک دارایی اغلب بین کمترین قیمتی که یک فروشنده حاضر به فروش و بیشترین قیمتی که یک خریدار حاضر به خرید است، قرار دارد. هرچه این اختلاف یا شکاف قیمت کمتر باشد، نقدینگی بازار بالاتر بوده و در نتیجه. احتمال خرید یا فروش یک دارایی بالاتر است.
شکاف قیمت چیست؟
همانطور که گفتیم، تفاوت میان بیشترین قیمتی که خریدار حاضر به خریدن یک دارایی و کمترین قیمتی که فروشنده حاضر به فروش یک دارایی است، شکاف قیمت نامیده میشود. هر چه این شکاف قیمت بیشتر باشد امکان صورت گرفتن معامله کمتر است و در نتیجه نقدینگی بازار پایینتر خواهد بود. شکاف قیمت بالا به معنای بازار راکد و شکاف قیمتی پایین به معنای درخواست بالا برای خرید و یک بازار پویاست.
شکاف قیمتی برای معاملهگرانی که از روش آربیتراژ استفاده میکنند، کاربرد دارد. هدف آنها بهرهگیری از اختلافات ناچیز در پیشنهاد خرید و درخواست فروش قیمت است که بارها و بارها اتفاق میافتد. چنین فعالیتهایی در واقع بسیار به سود بازار است. ولی چرا؟ زیرا آنها شکاف قیمتی را کاهش داده و سایر معاملهگران نیز معامله بهتری خواهند داشت. علاوه بر این، آنها از بروز اختلاف بالای قیمت بین صرافیهایی با جفتهای مشابه جلوگیری میکنند.
چرا نقدینگی از اهمیت ویژهای برخوردار است؟
باوجوداینکه رمز ارزها دارایی دیجیتالی هستند، اغلب انتظار میرود که نقدینگی بالایی داشته باشند، اما در واقعیت چنین نیست. برخی رمزارزها به خاطر حجم معاملات بیشتر و بازدهی بالاتر بازار، از سایر رمزارزها نقدینگی بهتری دارند.
حجم معاملاتی برخی بازارها چندین هزار دلار بوده و این در حالی است بازدهی بیشتر با نقدینگی که حجم برخی دیگر میلیاردها دلار است. واقعیت این است که نقدینگی برای رمزارزهایی مانند بیت کوین یا اتریوم مشکل خاصی به وجود نمیآورد، اما بسیاری از رمزارزها با مشکل جدی نقدینگی در بازار خود روبرو هستند.
نقدینگی به ویژه در مورد خریدوفروش آلت کوینها بسیار مهم است چراکه خریدن یک رمزارز با نقدینگی کم و راکد به این معنی است که فروش آن سادگی یک رمزارز با نقدینگی بالا نیست و ممکن است برای معاملهگر مشکلاتی به وجود آورد. برای همین بهطورکلی پیشنهاد میشود که رمزارزهایی را خریدوفروش کنید که از نقدینگی بالایی برخوردارند.
در یک سفارش سریع در بازاری با نقدشوندگی پایین، شما با افت قیمت روبرو خواهید شد. افت در اینجا به این معنی است که معامله با قیمتی کاملاً متفاوت از بازدهی بیشتر با نقدینگی آنچه در نظر داشتید، صورت میگیرد. این معمولاً به این خاطر اتفاق میافتد که در دفتر سفارشها، سفارش کافی و نزدیک به قیمت مورد نظر شما وجود ندارد. شما میتوانید با سفارش محدود، از این موضوع اجتناب کنید، اما در این صورت ممکن است سفارش شما برای مدتها در لیست سفارشها باقی بماند.
نقدینگی میتواند در شرایط متفاوت بازار، تغییر کند. یک بحران مالی میتواند تأثیر غیرقابلانکاری بر نقدینگی داشته باشد زیرا فعالان بازار برای پوشش تعهدات مالی و یا پرداخت بدهیهای خود، اقدام به خروج سریع از بازار میکنند.
سخن آخر
نقدینگی عامل مهمی در بررسی بازارهای مالی است. بهطورکلی، معامله در بازارهایی که نقدینگی بالایی دارند، مطلوبتر است زیرا میتوان با خیالی آسوده نسبت به موقعیتهای ورود و خروج از آن بازار اقدام کرد.
دیدگاه شما