تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .
برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :
- روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
- روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .
بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .
اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :
۱ . نسبتهای نقدینگی :
نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :
نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .
هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با بازدهی بیشتر با نقدینگی نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .
این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود
۲ . نسبتهای ساختار سرمایه
نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از بازدهی بیشتر با نقدینگی بازدهی بیشتر با نقدینگی ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .
نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است .
۳ . نسبتهای فعالیت :
این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .
نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .
نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد .
دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .
دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .
دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .
نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .
نسبت گردش سرمایه جاری : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .
دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .
۴ . نسبتهای سودآوری :
بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .
نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .
نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم بازدهی بیشتر با نقدینگی آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید .
از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .
درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند
نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :
۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی
۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد .
هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .
مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .
۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .
این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :
نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود
نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .
۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …
نسبت های نقدینگی
این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .
نسبت جاری
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .
اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه بازدهی بیشتر با نقدینگی مدت پرداخت گردد نشان می دهد .
در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .
در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .
نسبت آنی
مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :
- A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
- B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .
با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .
نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .
این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .
برآورد منحنی بازده و کارکرد آن در مدیریت تامین وجوه بانک ها
اخبار مالی: دومین کنفرانس مدیریت مالی بانک ها با موضوع « نقدینگی بانک ها : دولت ، بورس و بازار بین بانکی » با حضور محمد نادعلی مدیر کل عملیات پولی و اعتباری بانک مرکزی ، دکتر ندا بشیری معاون خدمات مالی شرکت تامین سرمایه تمدن و جمعی از مدیران در موسسه عالی بانکداری برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی تامین سرمایه تمدن ، ندا بشیری ، معاون خدمات مالی تامین سرمایه تمدن استفاده از منحنی بازده جهت ارزیابی نرخهای تامین مالی کوتاهمدت در بازار ریپو را موجب کاهش هزینه تامین مالی و کارایی بیشتر در مدیریت وجوه بانکها دانست و در ادامه تصریح کرد: نرخ معاملات ریپو و مشتقات بازار بدهی میتواند در محاسبه دقیقتر منحنی بازده به کار گرفته شوند، محاسبه بهتر منحنی بازده امکان ارزیابی کاراتر نرخهای رقابتی را فراهم مینماید.
وی در خصوص نقش اساسی منحنی بازده در تعیین بهینهترین استراتژیهای مدیریت وجوه بانکها گفت: منحنی بازده، نماگر بازده در سررسیدهای مختلف است و نشان میدهد تامین مالی در چه سررسیدهایی دارای هزینه کمتر و سرمایهگذاری در چه سررسیدهایی دارای بازدهی بیشتر است.
معاون خدمات مالی تامین سرمایه تمدن ، شمایل منحنی بازده را حاکی از انتظارات بازار از آینده نرخ بهره دانست و در ادامه سخنانش گفت : منحنی بازده صعودی میتواند نشان از انتظارات صعودی و منحنی بازده نزولی میتواند نشان از انتظار نزولی نرخ بهره باشد.
بشیری ضمن اشاره به اینکه منحنی توان تحلیل و پیشبینی نرخ بهره را افزایش میدهد افزود: تفکیک نرخهای مختلف بازده اوراق بر مبنای سررسید و نیز توان تحلیلگر جهت بررسی رفتاری نرخ در سررسیدهای را افزایش میدهد. منحنی بازده اوراق دولتی امکان محاسبه نرخ بازده بدون ریسک را فراهم و همینطور امکان شناسایی حباب قیمتی مثبت و منفی اوراق با درآمد ثابت را ایجاد مینماید.
معاون خدمات مالی تامین سرمایه تمدن ، نیازهای سرمایهگذاران که میزان تقاضای سرمایهگذاری در سررسیدهای مختلف را تعیین مینماید نیز بر شکل منحنی بازده موثر دانست ودر ادامه اذعان کرد: به عنوان مثال هنگامی که صندوقهای بازنشستگی برای تطبیق دارایی و تعهدات بیشتر در اوراق بلندمدت سرمایهگذاری نمایند و یا هنگامی که بانکها برای تطابق با تعهدات به سپردهگذاران بیشتر در اوراق کوتاهمدت سرمایهگذاری کنند.منحنی بازده نماگر کلی تغییرات نرخ و واکنش بازار بدهی به اخبار و وقایع اقتصادی است، نرخ بهره، تورم و رشد اقتصادی مهمترین عوامل موثر بر منحنی بازده هستند.
وی افزود : بررسی آماری روند منحنی بازده در مقاطع زمانی مختلف امکان تحلیل و پیشبینی نرخهای تامین مالی در آینده را میسر میکند. علاوه بر آن شبیهسازی و تست استرس بر منحنی بازده امکان محاسبه انواع نمایههای ریسک از جمله ارزش در معرض خطر(VAR) برای بانکها را فراهم میکند.
ندا بشیری ایجاد و مدیریت صندوق های بازار پول یا MMF را ازعوامل تاثیر گذار برمدیریت نقدینگی بانک ها دانست و در پایان سخنانش گفت : گاهی خروج از دارایی های منجمد نیز با افزایش قدرت نقدشوندگی دارایی های ثابت، موجب تغییر طبقه بندی این داراییها را فراهم می آورد. از جمله این موارد راه اندازی و مدیریت REITs است، که به آن پرداخته شد.
جولان نقدینگی در بازار مسکن
در شرایطی که نقدینگی روند روبه رشدی داشته و نرخ تورم نیز به ۵۰ درصد رسیده است، بازارهای مالی نه تنها از تورم بلکه از رشد نقدینگی نیز شدیدا عقب ماندهاند. از این رو؛ نقدینگی به سمت بازارهایی حرکت کرده است که ریسک کمتر و بازدهی بالاتری داشته است.
قیمتگذاری دستوری، مانع رشد سودآوری شرکتها
وقتی قیمتگذاریها به صورت دستوری است و سودآوری شرکتها تحت فشار قرار گرفته، انتظار بیهودهای است که فکر کنیم نقدینگی وارد بازار سرمایه میشود. براساس گزارشهایی که اخیرا منتشر شده، رشد سودآوری شرکتها حدود ۴۵ درصد بوده در حالیکه نرخ تورم به ۵۵ درصد رسیده است. درچنین شرایطی سودآوری شرکتها از تورم جا بازدهی بیشتر با نقدینگی مانده است در حالی که اگر شرایط دیگری حاکم بود و فشاری بر شرکتها وارد نمیشد، سودآوری شرکتها در شرایط تورمی بیشتر از نرخ تورم بود و درچنین شرایطی شاخص بورس میتوانست به ۲ میلیون و ۵۰۰ تا ۳ میلیون واحد هم برسد اما وقتی چنین اتفاقی رخ نمیدهد و رشد سودآوری شرکتها کمتر از نرخ تورم است، بازار به سمت صفر میل کرده و قیمتها نیز روند کاهشی را طی میکنند.
نقدینگی در بازار مسکن
با این توضیحات؛ در شرایطی که نقدینگی وارد بازار سرمایه نمیشود، قطعا به سمت بازارهای موازی هدایت خواهد شد. هماکنون نیز آمارها گویای این است که این نقدینگی کمتر به سمت بازار ارز، طلا و کریپتو و بیشتر به سمت بازار گران مسکن که درآینده گرانتر هم میشود، حرکت کرده است. چرا که این بازار باوجود اینکه از نظر قیمت به شدت گران است اما به دلیل ریسک کم، نقدینگی را بیش از سایر بازارها به سمت خود جذب کرده است. در واقع میتوان گفت بازار مسکن پوشش مناسبی در برابر ابر تورم است.
رشد نسبت پول در نقدینگی
اما سئوالی که مطرح میشود این است که آیا نقدینگی در شبه پول پارک میشود یا در حسابهای جاری به صورت پول در جریان است؟ در پاسخ به این سئوال باید گفت؛ شبه پول دراین مدت به حدود ۷۹ درصد کاهش یافته است. این بدان معناست که نه فقط با رشد نقدینگی که با رشد نسبت پول در نقدینگی نیز روبهرو هستیم و نقدینگی از شبه پول به پول تبدیل میشود و در حالی که این شرایط میتوانست وضعیت مناسبی برای بازار سرمایه و کنترل تورم در کشور باشد اما عکس این قضیه رخ داده است به طوریکه هماکنون شرایط به نفع تورم و به ضرر بازار سرمایه است.
آشنایی بیشتر با مفاهیم شبه پول، نقدینگی و پول و … در دوره «آشنایی با سیاستگذاری مدرن پولی»
بهترین اقدام توقف قیمتگذاری دستوری و تثبیت قیمتی
حال با توجه به اینکه چنین وضعیتی در اقتصاد کشور حاکم بوده و بازار سرمایه نیز حال و روز خوشی ندارد، بهترین اقدام توقف قیمتگذاری دستوری و تثبیت قیمتی است. بهعنوان مثال؛ تمرکز فعلی بر نرخ بهره بین بانکی ، بیمورد است. دو سال پیش کمتر کسی در بازار سرمایه میدانست نرخ بین بانکی چیست در حالی که هماکنون از افزایش نرخ بهره بین بانکی بهعنوان یکی از دلایل بهمریختگی بازار نام برده میشود در حالیکه اینگونه نیست و راهنماییها و ترویج جهتگیریهای اشتباه و نادرست بازار را به این روز کشانده است.
بیشتر بخوانید: چرا کاهش بهره بین بانکی به ضرر بورس است؟
با این تفاسیر، همانطور که گفته شد، هماکنون شاهد خروج نقدینگی بدون توقف از بازار سرمایه و ورود نقدینگی به سایر بازارهای موازی چون ارز، طلا وسکه و مسکن هستیم. بازار ملک با اینکه بازاری گران است و بیش از سایر بازارها رشد کرده است، متاسفانه نقدینگی بیشتر به این بازار جذب شده است. روند مهاجرت نقدینگی گویای وضعیت مخاطرهآمیز تخصیص سرمایه در کشور است و اگر هر چه سریعتر تدبیری برای بازگرداندن آرامش به فعالان اقتصادی اندیشیده نشود اقتصاد کشور با مخاطرات جدی مواجه خواهد شد.
مقاله کنفرانس
بررسی تاثیر نقدینگی بر بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر نقدینگی بر بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. محدودیت مالی بعنوان متغیر مستقل و بازده سهام بعنوان متغیر وابسته و اندازه شرکت ها و بازده دارایی ها بعنوان متغیر مداخله گر مورد بررسی قرار گرفته اند. شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1389-1393 جامعه آماری این تحقیق می باشد که با توجه به نمونه گیری بصورت حذف سیستماتیک 130شرکت به عنوان نمونه آماری تعیین شده است. داده های مربوط متغیر به وسیله نرم افزارها و سی دی ها و سایت های مربوطه به بورس تهران، جمع آوری گردید. بررسی داده های گردآوری شده با نرم افزار (spss (ورژن 21 و آزمون رگرسیون انجام پذیرفت. در کل نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان می دهد که: نقدینگی سهام بیشتر باعت بازدهی سهام بیشتر، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به متغیرهای مداخله گر اندازه شرکت و بازده دارایی ها می شود
بررسی تاثیر نقدینگی بر بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 3/20/2016 12:00:00 AM
مدیریت نقدینگی چیست؟
محصولات و خدمات مدیریت نقدینگی یا مدیریت وجه نقد (پول) به طور معمول مترادف در نظر گرفته میشوند. انتقالهای بانکی، حسابهای رفت و برگشت و خدمات بازرگانان همه جزء محصولات مدیریت نقدینگی هستند که فرصتهای منحصر به فرد برای افزایش سود را در اختیار سازمانها قرار میدهند. اگر بازدهی بیشتر با نقدینگی شما صاحب کسب و کاری هستید و در حال تحقیق درباره چگونگی رفع مشکلات نقدینگی میباشید، در این مقاله برخی از اطلاعاتی که باید در مورد مدیریت وجه نقد و اینکه این که چگونه میتوانید جریان نقدی خود را دوباره زنده کنید، آورده شده است. با غزال همراه باشید.
تعریف مدیریت نقدینگی
در یک مؤسسه بانکی، اصطلاح مدیریت نقدینگی به مدیریت روزمره ورود و خروج وجه نقد گفته میشود که به دلیل انبوه معاملات نقدی روزانه، باید آنها را مدیریت کرد. هدف نهایی مدیریت وجوه نقد، به حداکثر رساندن نقدینگی و هزینه وجوه است. در تعریفی دیگر، مدیریت وجه نقد فرآیند جمع آوری و مدیریت جریانهای نقدی است. مدیریت نقدینگی میتواند هم برای افراد و هم برای سازمانها مهم باشد. در تجارت، این مهم یک جزء بازدهی بیشتر با نقدینگی کلیدی در ثبات مالی سازمان است.
اهمیت مدیریت نقدینگی
هنگامی که نوبت به ایجاد و حفظ ثبات مالی یک کسب و کار میرسد، مدیریت نقدینگی یک جزء اصلی به شمار میآید. از آنجا که وجه نقد دارایی اصلی است که برای پرداخت تعهدات استفاده میشود، بنابراین باید رسیدن به حداکثر سود را مدیریت کند. این مهم روی رشد آینده کسب و کار تأثیر میگذارد. حفظ موجودیهای نقدی، در عین حال با بازدهی وجه نقد نیز مهمترین نگرانیهای موجود هستند. بیشتر اوقات، مدریت وجوه نقد میتواند با بانکداری آنلاین کسب و کار شما ادغام شود. به این ترتیب، مدیران کسب و کار میتوانند هر روز به وجوه دسترسی داشته باشند. اگر تجارت خود را به طور کامل با بانکداری آنلاین ادغام کنید، این امر کنترل بیشتری بر جریان نقدینگی و دسترسی شما فراهم میکند. این مهم معمولاً قابل تنظیم است زیرا هر کسب و کاری متفاوت بوده و ممکن است به مجموعه گوناگونی از گزینهها و خدمات مدیریت نقدینگی نیاز داشته باشد.
تفاوت بین مدیریت وجوه نقد و مدیریت خزانه داری
در بانکداری، هر دو مدیریت نقدینگی و مدیریت خزانه داری، اصطلاحاتی برای خدمات خاص مربوط به گردش پول هستند. اگرچه این اصطلاحات معمولاً به جای یکدیگر استفاده میشوند اما دامنه مدیریت خزانه داری بسیار بیشتر است و شامل بودجه و فعالیتهای سرمایه گذاری یک کسب و کار میباشد. هنگامی که متخصصان امور مالی در مورد خدمات تحت چتر مدیریت نقدینگی بحث میکنند، آنها معمولاً به خدماتی مانند انتقال وجه، حسابهای رفت و برگشت، خدمات بازرگانان و گزینههای اعتبار تجاری اشاره خواهند کرد.
دیدگاه شما