معرفی ۵ کتاب برتر برای تبدیل شدن به تریدر حرفهای
بسیاری از افراد مایلند یاد بگیرند که چگونه می توانند به عنوان یک معامله گر موفق عمل کنند ، چه از طریق سهام ، کالاها ، ارز ( فارکس ) یا مراحل تکامل یک معامله گر همه موارد فوق . متأسفانه ، تجارت و سرمایه گذاری موضوعی نیست که معمولاً در مدارس و دانشگاه ها مطرح شود .
خوشبختانه ، کتابهای بسیار خوبی در همه زمینه های تجارت برای کسانی که تمایل و انگیزه دارند تجارت حرفه ای خود را یاد بگیرند ، در دسترس است .
نکات کلیدی
تبدیل شدن به یک تاجر موفق می تواند یک موفقیت دشوار باشد ، در این مسیر چندین فراز و نشیب وجود دارد .
هیچ راه درستی برای تبدیل شدن به یک تریدر عالی وجود ندارد ، اما مطالعه در مورد چگونگی انجام این کار توسط دیگران می تواند شما را د ر جهت صحیح شخصیت و سبک ترید خود قرار دهد .
چندین کتاب کلاسیک وجود دارد که نه تنها معامله گران دنیای واقعی و چگونگی حرفه ای شدن آنها را مستند می کنند ، بلکه همچنین استراتژی هایی را که ممکن است در کلاس امور مالی یاد نگیرید را به شما معرفی می کند.
این کتاب ها و بسیاری دیگر می توانند اطلاعات کاملی در مورد پیچیدگی های تجارت سرمایه گذاران از نکات اساسی تا در مورد چگونگی روانشناسی انجام سرمایه گذاری ارائه دهند .
خاطرات یک اپراتور سهام
«خاطرات یک اپراتور سهام » ، مراحل تکامل یک معامله گر نوشته شده توسط ادوین لوفر و در سال 1923 منتشر شده است ، احتمالاً تنها کتاب توصیه شده برای تریدرها و سرمایه گذاران مشتاق است .
این کتاب روایتی از زندگی مردی است که به عقیده بسیاری، بزرگترین معامله گر سهام در تمام دورانها ، جسی لیورمور ، به عنوان شخصیت اصلی ، لاری لیوینگستون ، در کتاب معرفی شده است .
این کتاب ، که به عنوان یک کتاب خوب برای مطالعه نیز ذکر شده است ، یکی از معدود تلاش هایی است که برای شرح جزئیات بیوگرافی ( هر چند تخیلی ) از یکی از سرمایه گذاران معروف در محافل بازار سهام در اوایل قرن 20 انجام شده است و دیدگاه های جالبی در مورد خود لیورمور ارائه می دهد .
آموزش به عنوان یک تریدر
این کتاب همچنین پر است از مرواریدهای خردمندانه بسیاری در ترید که امروزه نیز اغلب نقل می شوند ، مانند : “ همیشه آنچه را به شما ضرر می دهد بفروشید و آنچه را که به شما سود می دهد حفظ کنید .”
سرمایه گذار باهوش
“ سرمایه گذار باهوش ” بنجامین گراهام متن کلاسیک در مورد ارزش گذاری در نظر گرفته می شود که هنوز هم یکی از محبوب ترین استراتژی های اساسی سرمایه گذاری و اصل اساسی صدها استراتژی سرمایه گذاری است که از زمان انتشار کتاب گراهام در سال 1949 توسعه یافته ا ست .
این کتاب تمایز تبلیغات توسط وارن بافت را به عنوان بهترین کتابی که تاکنون در مورد سرمایه گذاری نوشته شده و یکی از منابع اصلی تحصیلات وی در زمینه تجارت سهام است ، معرفی کرده است . گراهام در این کتاب فلسفه اصلی سرمایه گذاری خود را در زمینه شناسایی ارزش ذاتی سرمایه گذاری و سپس به دنبال خرید آن با قیمتی کمتر از این ارزش ارائه می دهد .
جادوگران بازار
جک شوگر دو کتاب بسیار محبوب در زمینه تجارت تهیه کرده است : “ جادوگران بازار ” و “ جادوگران بازار جدید “. هر دو کتاب شامل مصاحبه با بر خی از موفق ترین تریدرهای نیم قرن گذشته است ، مانند پاول تودور جونز ، بنیانگذار میلیاردر شرکت سرمایه گذاری تودور .
غالباً گفته می شود که بهترین راه برای یادگیری هر کار و حرفه این است که توسط افرادی که قبلاً در این زمینه به موفقیت رسیده اند ، راهنمایی شوید . کتابهای شوگر این فرصت را به خوانندگان می دهند تا از تریدرهای بسیار موفق مشاوره هایی بگیرند . مصاحبه ها هم ا طلاعات بیوگرافی جالب در مورد مصاحبه شوندگان و هم در معرض طیف گسترده ای از استراتژی های سرمایه گذاری را ارائه می دهند .
تریدر منظم
این کتاب نوشته مارک داگلاس در سال 1990 است که به موضوع روانشناسی تجارت می پردازد ، یعنی نظم ذهنی مورد نیاز برای یک تریدر در موفقیت در معاملات .
اگرچه از آن زمان بسیاری از کتابهای دیگر در این زمینه منتشر شده اند ، اما کتاب داگلاس هنوز هم یک متن کلاسیک د ر مورد روانشناسی تجارت در نظر گرفته می شود . یکی از نقاط قوت این کتاب این واقعیت است که ، اگرچه به موضوعی می پردازد که ممکن است از نظر بعضی ها بسیار پیچیده به نظر برسد ، اما خواندن آن بسیار واضح و آسان است .
داگلاس در توصیف طرز فکر و نگرش اساسی که برای تریدرها ضروری است ، بسیار عالی عمل می کند . متعاقباً داگلاس کتاب بسیار مشهور دیگری در زمینه روانشناسی ترید با عنوان “ ترید در منطقه ” نوشت .
اصول ترید حرفه ای
این کتاب ، نوشته ویکتور اسپیراندئو ، به اندازه بسیاری از کتابهای مربوط به تجارت شناخته نشده است اما مورد علاقه بسیاری از تریدرها است که آن را خوانده اند . در این کتاب ، اسپراندهئو یک استراتژی سرمایه گذاری ارائه می دهد که نه مبتنی بر رویدادهای خاص بازار یا معیارهای خاص شرکت بلکه بر اساس تحلیل جهت کلی اقتصاد است که توسط عواملی مانند سیاست های مالی اعمال شده توسط فدرال رزرو و سیاست مالیاتی تنظیم می شود .
اسپیراندئو استدلال می کند که تعیین جهت اساسی که در آن چنین سیاست هایی اقتصاد را به ناچار تحریک می کند ، معامله گران را قادر می سازد محتمل ترین جهت کلی بازار و همچنین بخشهای خاصی از بازار را که رشد می کنند تعیین کنند .
21 پرسشی که در برنامه معاملاتی خود باید به آنها پاسخ دهید
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، از محتوای یک برنامه معاملاتی خواهیم گفت.
یکی از دلایل اصلی شکست بسیاری از کسب و کارها عدم برنامه ریزی صاحبان آنهاست.
اگر می خواهید در زندگی و حرفه خود موفق باشید، باید برای دستیابی به موفقیت، طرح و برنامه داشته باشید.
معامله گری نیز هیچ تفاوتی با سایر کسب و کارها ندارد.
شما باید همچون هر کسب و کار دیگری، یک طرح و برنامه بصورت مکتوب برای معاملات خود داشته باشید.
همانطور که در دروس پیش گفتیم…
“اگر در برنامه ریزی برای کسب و کار خود شکست بخورید، بدانید برای شکست خوردن برنامه ریزی کرده اید.”
به عبارت دیگر، کسانی که در معاملات خود برنامه ریزی دقیق نداشته باشند محکوم به شکست هستند.
در زیر بیست و یک سوال مهم که شما باید به عنوان بخشی از برنامه معاملاتی به آنها پاسخ دهید، ارایه می گردد:
- دقیقا به چه دلایلی می خواهید یک معامله گر شوید؟
- امیدوارید از معامله کردن چه چیزی به دست آورید؟
- بزرگترین نقاط قوت شما چیست؟
- بزرگترین نقاط ضعف شما چیست؟
- چگونه می خواهید نقاط ضعف خود را هدف گرفته و برطرف سازید و از نقاط قوت خود بیشتر استفاده کنید؟
- چه چیزهایی شما را از انبوه معامله گرانی که شکست می خورند جدا می سازد؟ (اگر پاسخ شما “سخت کوشی” است بدانید کافی نیست. بسیاری از معامله گران سخت کوش باز هم شکست می خورند.)
- آیا پاسخ هایی که در بالا گفتید واقعاً سبب می شوند بواسطه آنها در بازار دست بالا را داشته باشید و انتظارات شما را برآورده می سازند؟
- برنامه شما معامله در چه بازار یا بازارهایی است و چرا؟
- چقدر زمان می توانید به بررسی و مطالعه بازار فارکس بصورت فعالانه اختصاص دهید؟ و چقدر زمان برای کلیت بازار؟
- سبک معاملاتی شما چیست؟ آیا برنامه شما اسکالپ است؟ معامله کردن ساعتی است؟ سویینگ ترید است؟ معاملات پوزیشنی است؟
- آیا سبک(های) معاملاتی که انتخاب کرده اید در واقعیت میزان زمانی که می توانید به معاملات اختصاص دهید را برمی تابد؟
- در چه زمان هایی در طول روز (یا هفته) قرار است به معامله کردن، بررسی و مرور معاملات و سپس یادگیری بازار بپردازید؟
- از چه سیستم(های) معاملاتی استفاده خواهید کرد (معیارهای شما برای نقاط ورود و خروج هنگام معامله چیست)؟
- استراتژی مدیریت ریسک شما چیست؟
- اگر سیستم یا استراتژی معاملاتی شما دیگر جواب نداد، چگونه متوجه خواهید شد؟
- پس از اینکه متوجه شدید که سیستم یا استراتژی معاملاتی شما دیگر جواب نمی دهد، برای رفع مشکل آن چه برنامه ای دارید؟
- از چه نرم افزار و تجهیزاتی برای معامله کردن استفاده خواهید کرد و هزینه آن چقدر است؟
- برای دسترسی به بازارها از چه طریق اقدام خواهید کرد؟ از چه بروکرهایی استفاده خواهید کرد؟
- قصد دارید با چه مقدار پول معامله کردن را شروع کنید؟ آیا این همان پولی است که اگر از دست دهید هیچ گونه تأثیر منفی بر زندگی فعلی شما نخواهد گذاشت؟
- آیا قصد دارید واریزی های بیشتری به حساب خود داشته باشید و اگر بله منبع این پول از کجا است؟
- اگر معاملات شما سودآور است، آیا قصد دارید سود خود را دوباره سرمایه گذاری کنید یا مقداری از آن را برداشت بزنید؟
اگر واقعاً می خواهید معامله کردن را جدی دنبال کنید، باید وقت گذاشته و در خصوص پرسش های بالا کمی فکر کنید.
رشد و موفقیت نیاز به در مسیر صحیح بودن و هدفمند بودن دارد. چنین مفاهیمی پیش از هر چیز باید شناسایی شده و به روشنی بیان گردند. آنها به خودی خود پدید نمی آیند.
داشتن یک نقشه راه واضح، پاسخگویی و مسئولیت پذیری را دوچندان می کند، که گاهی ممکن است منجر به تغییر در برنامه شود (مانند زمانی که سیستم مراحل تکامل یک معامله گر معاملاتی یا استراتژی شما دیگر جواب نمی دهد). خیلی هم عالی، اما تا زمانی که بهطور کاملا واضح مشخص نکرده اید که چه چیزی «جواب می دهد» و «چه چیز حواب نمی دهد»، لزوم تغییر را متوجه نخواهید شد.
ریسک ها را می توان تبدیل به فرصت کرد، اما ابتدا باید ریسک ها را شناسایی کرد. در غیر این صورت، هنگامی که به شکل بحران ظاهر می شوند، به احتمال زیاد دچار وحشت می شوید و تصمیمات ضعیف (و بدون سود) خواهید گرفت.
همانطور که می بینید، موارد زیادی وجود دارد که باید پیش از کلیک بر روی دکمه بای یا سل در پلت فرم معاملاتی، آنها را در نظر بگیرید.
پاسخ به هر سوال، موفقیت در معامله را تضمین نمی کند، اما پاسخ ندادن به چنین سوالاتی تقریبا قطع به یقین شکست را تضمین می کند.
قوانین معامله گری اد سیکوتا (Ed Seykota)
اد سیکوتا (Ed Seykota) به عنوان یکی از موفقترین معامله گران نسل خودش شناخته میشود. به عنوان یک معاملهگر بر اساس روند (Trend Trading) و یک مدیر سرمایه، وی بیشتر سرمایه گذاران خود را در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلیونر کرد. وی یکی از اولین معاملهگرانی بود که از میانگینهای متحرک و کامپیوترهای کارت پانچ (Punch Card Computer) استفاده میکرد تا از سیستم معامله گری بر اساس روند خود بک تست بگیرد.
(کارت پانچ یا کارت سوراخکن یکی از روشهای قدیمی برای ورود اطلاعات به رایانه و سایر وسایل الکترونیکی و مکانیکی است. در این روش با وسیلهای خاص، سوراخهایی کوچک در محلهای از پیش تعیین شده بر روی یک کارت کاغذی ایجاد میشود و کامپیوتر از آن اطلاعات به عنوان دادههای ورودی استفاده میکند. نوع کامپیوتری این کارتها تقریباً به اندازهٔ پاکت نامه است.)
مزیت رویکرد معاملاتی (لبه – Edge) اد به او اجازه میداد تا زمانی که بازار دارای روند است، معاملات سودده بزرگی را انجام دهد و به دلیل این که معیارهای عالی برای مدیریت ریسک داشت افت سرمایه (Drawdown) زیادی را تجربه نمیکرد. به اعتقاد وی روانشناسی معامله گر مهمترین بخش سیستم معاملاتی هر شخص است.
- در این جا قوانین معاملاتی اد سیکوتا که به وسیله آنها توانست میلیونها دلار مراحل تکامل یک معامله گر سود در بازار به دست آورد را برای شما گردآوری کردهایم:
“به نظر من به ترتیب: روند بلند مدت، الگوهای فعلی در نمودار و پیدا کردن نقطه مناسب برای خرید و فروش در معاملهگری اهمیت بسیاری دارند.”
“اگر به نظرم روند صعودی باشد، نه در اصلاحها وارد معامله خرید میشوم و نه به دنبال قدرت گرفتن روند هستم بلکه لحظهای که سفارش بای استاپ (Buy Stop) من لمس میشود وارد معامله خرید میشوم و تا زمانی که سفارش سل استاپ (Sell Stop) من لمس نشده، همچنان بر عقیدهام پایبند خواهم بود. این که تصور کنیم روند صعودی است اما وارد معامله خرید نشوید، منطقی به نظر نمیرسد.”
- بیشتر بخوانید: نقل قول هایی از معامله گر افسانه ای؛ لری ویلیامز Larry Williams
“قبل از این که وارد معاملهای شوم، حدضرر را در محدودههای مهم و صحیح قرار میدهم.”
“اگر نمیتوانید ضررهای کوچک را تحمل کنید، دیر یا زود بزرگترین ضرر را تجربه خواهید کرد.”
“بیشتر از چیزی که میتوانید از دست بدهید ریسک نکنید. همچنین به اندازهای ریسک کنید که اگر معامله سوددهی داشتید، این سود مناسب و هدفمند باشد.”
“من حدضرر را لحظهای که وارد معامله میشوم تنظیم میکنم. معمولا زمانی که روند ادامه پیدا میکند حدضرر را در سود قرار میدهم. گاهی اوقات زمانی که نوسانات بازار زیاد میشود، سیو سود انجام میدهم و از معامله خود خارج میشوم. معمولا این اقدام باعت میشود نوسانات پورتفوی سرمایه گذاری مراحل تکامل یک معامله گر من کاهش یابد و به آرامش من کمک میکند. از دست دادن یک معامله سخت است، اما از دست دادن آرامش و اعصاب خانمان سوز است.”
“.هدف من این است که در هر معامله کمتر از ۵% ریسک کنم چون این احتمال وجود دارد که در نقطه خوبی وارد نشدهباشم”
“زمانی که روند صعودی است به حجم معامله خود کم کم اضافه کنید.”
“با کمتر از ۱۰% سرمایه خود اقدام به سفته بازی کنید. و در حساب سفته بازیتان کمتر از ۱% در هر معامله ریسک کنید. این اقدام نوسانات مرتبط به معامله گری شما را نسبت به سرمایه شما پایین نگه میدارد. انجام چنین کاری میتواند بسیار اساسی باشد چرا که نوسانات شدید میتواند عواطف شما را درگیر کند و منجر به توجیه احساسات شود.”
خلاصهای از پنج قانون معاملاتی اصلی اد سیکوتا:
- قانون اول: ضررها را کوچک نگه دارید.
- قانون دوم: اجازه دهید معاملات سودده رشد کنند.
- قانون سوم: شرط بندیهای کوچک انجام دهید. (کم ریسک معامله کنید)
- قانون چهارم: بدون سوال و تردید از قوانین معاملاتیتان پیروی کنید.
- قانون پنجم: اخبار را به سطل زباله بیاندازید. (به اخبار توجه نکنید)
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
چگونه میتوان به یک معامله گر فارکس تبدیل شد و یک ذهنیت فارکس ایجاد کرد؟
تبدیل شدن به یک معامله گر فارکس به معنای این است که هیجان، سود و زیانِ حاصل از معامله در بزرگترین و نقدترین بازار دنیا را با تمام وجود در زندگی خود حس کنید. آیا مردِ این کار هستید؟ در این بخش، ما بررسی میکنیم که شما چگونه میتوانید به یک معامله گر فارکس تبدیل شوید، و ویژگی هایی که نیاز دارید و فرایند هایی که باید برای شروع و تبدیل شدن به یک معامله گر پایدار دنبال کنید را به شما نشان میدهیم.
یک معامله گر فارکس چه کاری انجام میدهد ؟
یک معامله گر فارکس ، با هدفِ کسبِ سود، پوزیشن های خرید یا فروش را بر روی جفت ارزها انتخاب میکند. یک معامله گر فارکس فردی استراتژیک و منظم می باشد و همیشه در بازارها فعال میباشد. یک معامله گر، چه بر روی تکنیکال متمرکز باشد و چه بر روی فاندامنتال، و یا بر روی هر دو، تمرکز داشته باشد، به دنبال این است که رفتار جفت ارز را بشناسد و معاملاتِ سودآوری را انجام دهد.
در بازارِ ۲۴ ساعته ی ارز، معاملات هیچ وقت نمیخوابند، این بدین معناست که در این بازار همیشه فعالیت وجود خواهد داشت، با این وجود سطحِ نقدینگی فارکس در بعضی از ساعت های شبانه روز، فراز و نشیب هایی خواهد داشت. بعضی از معامله گران ممکن است بخواهند در ساعاتی غیر از زمان کارِ عادی فعالیت کنند تا در موقعیت سرمایه گذاری در بازارهای بین المللی قرار گیرند.
با توجه به نظر تحلیلگرانِ سایتِ DAILYFX، چه چیزهایی برای تبدیل شدن مراحل تکامل یک معامله گر به یک معامله گر سودآور لازم میباشد؟
بنابراین، برای تبدیل شدن به یک معاملهگر سودآور، به چه چیزی نیاز است؟ در اینجا از اشتیاق به بازارها گرفته تا داشتنِ نظمِ پایدار و چیزهای دیگر، ویژگی هایی از منابع موثق، یعنی از سوی تحلیلگرانِ برترِ سایتِ DailyFX، ارائه شده اند که به شما کمک خواهند کرد.
۱. اشتیاق داشتن
“شما باید به هر بازار مالی ای که قصد معامله کردن در آن را دارید، علاقه ی واقعی – و حتی اشتیاق – داشته باشید” نیک کاولی (Nick Cawley)
نیک کاولی
هنگام معامله در بازار های ارز خارجی، شما باید به آن علاقه ی واقعی داشته باشید و با سیاست مالی، که یکی از محرک های اصلیِ رفتارِ قیمت میباشد، آشنایی داشته باشید. برای مثال، اگر شما جفت ارز GBP/USD (پوند بریتانیا/ دلار آمریکا) را معامله میکنید، باید کاملا در جریان اقدامات و سخنرانی هایِ سیاسیِ بانک انگلیس و فدرال رزروِ آمریکا (US Federal Reserve) باشید؛ چرا که هر دوی آنها بازار را تحت تاثیر قرار می دهند. بنابراین این هدف را داشته باشید که همراه با بانک های مرکزی (macro drivers) باشید، اما برخلافِ آنها معامله نکنید- آنها پول زیادی دارند و تقریبا همیشه برنده میشوند.
۲. شناختِ محرک های کلان
“برای همه ی معامله گران خیلی مهم است که بدانند همه ی ارزها می توانند محرک های کلانِ بسیاری در هر نقطه ی خاصی داشته باشند”- دیوید کاتل (David Cottle)
دیوید کاتل
دلارِ استرالیا یک نمونه ی اولیه از ارزی می باشد که توسط طیفی از عواملِ کلان هدایت میشود. این ارز غالبا به عنوان یک واحدِ مرتبط با “رشد” یا “ریسک” در نظر گرفته می شود؛ یعنی ارزی است که زمانی که دنیا در مورد رشد جهانی احساسِ بهتری دارد، احتمالا سودآور میباشد و هنگامی که برعکس این مورد پیش میآید، دچار مشکل میشود. اگرچه این موضوع غالبا درست می باشد، اما تعداد زیادی محرکهای احتمالی دیگر هم وجود دارد. قیمت های کالاهای اصلی، چشم اندازهای سیاست مالی، و ریسک سیاسی متمرکز، همگی میتوانند شاهد باشند که گاهی اوقات، آن برخلاف بازار کلی حرکت می کند.
در این روزها که بازارها بسیار به هم مرتبط می باشند، تقسیم بندی ارزها به گروههای “ریسک پذیر” و “بدون ریسک” وسوسه انگیز است، اما این کار بیش از اندازه سطحی و ساده انگارانه میباشد.
۳. توجه: در فارکس هر دو طرف به یک اندازه درگیر هستند
“جفت ارزها توسط هر دو طرفِ معامله، هدایت میشوند” مارتین اسکس (Martin Essex)
مارتین اسکس
هنگام معامله ی ارزها، یک معامله گر باید بداند که در هر دو کشورِ مربوطه چه اتفاقی میافتد. برای مثال، هنگام معامله ی GBP/USD (پوند انگلیس/ دلار آمریکا)، توصیه میشود که علاوه بر اطلاع از آخرین اخبار جنگِ تجاریِ آمریکا و چین از آخرین اخبار برگزیت نیز آگاه شوید. به طور کلیتر، با این وجود، آشنایی مناسب با معاملاتِ بازار از حد ضرر گرفته تا الگوهای نموداری و از روانشناسی بازار گرفته تا نقشِ بانکهای مرکزی، مهم میباشد.
[برگزیت یا (British” + “exit”= Brexit”): به معنی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در پی یک همه پرسی در سال ۲۰۱۶ برای خروج از اتحادیه اروپا، دولت بریتانیا اعلام کرد در ۲۹ مارس ۲۰۱۷ رویه رسمی برای خروج را آغاز خواهد کرد. در نهایت بریتانیا روز جمعه ۳۱ ژانویه سال ۲۰۲۰ میلادی ساعت ۱۱ شب به وقت محلی از اتحادیه اروپا جدا شد.]
۴. اِعمالِ مدیریتِ صحیحِ پول
” اگر شما نتوانید ضررهایتان را محدود کرده و سودهایتان را ذخیره کنید؛ بهترین ایده های معاملات فارکس در دنیا را هم که داشته باشید، باز هم امکان ضرر کردن را دارید “- دیوید رودیگز (David Rodriguez)
دیوید رودیگز
مدیریتِ مناسبِ پول، تفاوتِ مهمِ بینِ معامله گرانی که به طور تفریحی کار میکنند و معامله گران حرفه ای می باشد. به عبارتِ دیگر، داده های واقعی از یک کارگزارِ بزرگِ فارکس نشان داد که مشتری هایش معاملات EUR/USD را ۶۱% مواقع در سود بسته اند، و با این وجود پول خود را از دست داده اند چون میانگین معاملات سود ده ۴۸ پیپ بوده درحالیکه میانگین معاملات زیان ده ۸۳ پیپ بوده است. این راهی برای کسب درآمد نیست، و دقیقا به همین دلیل، مدیریت پول، بین یک معاملهگر که به طور تفریحی کار میکند و یک معامله گر موفقِ حرفه ای، تفاوت ایجاد میکند.
دانلود و خرید کتاب معامله گر منضبط
برای خرید و دانلود کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
مارک داگلاس (متولد سال ۱۹۴۸) مدرس، نویسنده، سخنران آمریکایی و بنیانگذار عرصهی روانشناسی تجارت است. داگلاس زندگی بسیاری از تاجران را با کتابها و سمینارهای خود متحول کرده است، به همین دلیل افراد متعددی .
دیگران دریافت کردهاند
معرفی کتاب معامله گر منضبط
کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس است که با ترجمه فاطمه فراهانی منتشر شده است، کتاب معامله گر منضبط به شما یاد میدهد مانند یک برنده جهان را ببینید. کتاب معامله گر منضبط یکی از میکروکتابهای نشر سبکتو است که خلاصهای جامعه از کتاب معامله گر منضبط را گردآوری کرده است.
درباره کتاب معامله گر منضبط
این میکروکتاب به روانشناسی بازار، معاملهگری، شناخت خود و کسب اعتمادبهنفس در بازار سهام میپردازد و به شما کمک میکند تا دیدی متفاوت نسبت به بازار سهام پیدا کنید و بدانید که برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق در ابتدا باید به خودشناسی بپردازید تا بتوانید در محیط بازار آگاهانه و به دور از ترس، معاملات خود را انجام دهید.
مارک داگلاس (Mark Douglas) نویسنده معروفی در زمینه روانشناسی معاملات در بازار و یک افسر بازنشسته ارشد USN است. مارک داگلاس بعد از شغل خود در نیروی دریایی به عنوان یک شکارچی باگ وارد صنعت کامپیوتر شد و توانست ۱۹ دفترچه راهنما برای کاربران بنویسد. او کتابهایی با عنوان «معاملهگر منضبط» و «تحلیل بنیادی، تکنیکال یا ذهنی» نوشته است که توانستند عنوان پُرفروشترینها را از آن خود کنند.
خواندن کتاب معامله گر منضبط را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند در کسب و کارشان مراحل تکامل یک معامله گر موفق باشند پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب معامله گر منضبط
در تابستان سال ۱۹۸۲، هنگامی که نوشتن این کتاب را آغاز کردم، معاملههای قرارداد آتی تقریبا در همه زمینهها به خوبی در حال رشد بود. مبادلات و قراردادهای جدید، ارائه مشاوره و خدمات بیشتر، افزایش تنوع آثار و نشریات و از همه مهمتر برنامههای کامپیوتری جدید که دنبال کردن روند بازار را آسانتر میکرد، از نشانههای این رشد بود. اما این رشد تنها یک روی سکه بود. در واقع یک گروه کوچک از معاملهگران نخبه که بیشترین سودها را به دست میآوردند، بیشترین ضرر را هم به معاملهگران بازنده وارد میکردند.
در بازار، زمانی که یک معاملهگر یک دلار سود میکند به معنای این است که یک معاملهگر دیگر یک دلار ضرر میکند. در واقع سودی که معاملهگران کوچک به صورت دائم از بازار به دست میآورند، به صورت مستقیم از جیب معاملهگران دیگری میآید که به صورتی صادقانه به فعالیتهای اقتصادی میپردازند. حالا همه میخواهند بدانند که چطور این اقلیت، بیشترین سود را با کمترین زحمت به دست میآورند. باید بدانید که بین این دو معاملهگر تفاوتهایی وجود دارد.
معاملهگرانی که همیشه سود میکنند در همه معاملههای خود با یک نظم ذهنی خاص وارد میشوند، آنها منضبط هستند، عواطف خود را به خوبی کنترل میکنند، به خودشان مسلط هستند و همسو با جریان بازار قدم برمیدارند.
این موضوع نشان دهنده این است که معاملهگران موفق از نظر روانشناسی به خوبی روی خود کار کردهاند و شرایط بازار هرگونه که باشد آنها میتوانند کنترل ذهن خود را برای داشتن یک معامله موفق، حفظ کنند. افراد موفق در بازار معاملات، فنون پیروزی در معاملات را به ارث نبردهاند، آنها همه موفقیتهای خود را با آزمون و خطا و به صورت اکتسابی به دست آوردهاند. معاملهگران موفق بارها زمین خوردهاند و ضررهای زیادی متحمل شدند تا اکنون بدانند که باید چگونه در بازار به صورت حرفهای عمل کنند. معاملهگران موفق بعد از سالها کار کردن در شرایط مراحل تکامل یک معامله گر مراحل تکامل یک معامله گر مختلف بازار، حالا اعتمادبهنفس بالایی دارند. این اعتمادبهنفس به آنها کمک میکند که بدون تردید قدم بردارند و در مواردی که لازم است به صورت آگاهانه ریسک کنند. از این رو آنها هیچ ترسی از شرایط غیرقابل پیشبینی بازار ندارند.
دیدگاه شما