ابزار تحلیلی انحصاری جدید


امنیت برنامه های موبایل اندرویدی – DexGuard

بسیاری از دستگاه های ارتباطی همراه از سیستم عامل اندروید بهره می برند و از سوی دیگر بسیاری از کسب و کارها نیز برنامه ها و اپلیکیشن های مختلفی را بر روی این بستر تهیه نموده اند. اما استفاده از این سیستم عامل بدون ریسک نیست! یکی از این ریسک ها در این سیستم عامل ها وجود ابزارهای هک رایگان است که به راحتی به مهاجمین اجازه می دهند یک اپلیکیشن را مهندسی معکوس کرده و از آن سوء استفاده نمایند و یا حتی آن را به یک ابزار جاسوس برای ارسال بدون مجوز داده های شخصی کاربران برای خود تبدیل کنند.

سرقت اطلاعات، دسترسی به حساب های کاربری افراد، پی بردن به مکان شخص و خواندن پیام های شخصی تنها بخشی از آسیب پذیری های احتمالی تلفن ها و سایر ابزار هوشمند همراه است که بموجب نصب نرم افزارهای مخرب بوجود می آید.

برای رفع این مشکل و بسیاری از تهدیدات دیگر که در ادامه به آنها اشاره می گردد، ابزار DexGuard محصول شرکت گارداسکوئر با نمایندگی انحصاری شرکت آشنا ایمن در ایران، ویژگی های امنیتی پیشرفته ای را در اختیار شما به عنوان صاحب کسب و کار و یا توسعه دهنده اپلیکیشن/SDK قرار می دهد. این ابزار از برنامه های شما در برابر حملات و تحلیل ایستا (بویژه مهندسی معکوس) و همچنین حملات پویا که در زمان اجرای برنامه بوقوع می پیوندند، محفاظت می کند. این ابزار پکیج APK و یا SDK شما را در برابر شبیه سازی ، کپی برداری، تغییر و یا استخراج کلیدهای امنیتی استفاده شده در برنامه توسط دیگران مقاوم و امن میکند و به آنها اجازه سوء استفاده را نمی دهد.

همچنین DexGuard از برنامه شما در مقابل تجزیه و تحلیل های پویا (Runtime Application Self-Protection or RASP) محافظت کرده و با بررسی اعتبار مجوزها و محیط اجرایی برنامه، از تغییرات در برنامه حین اجرا پیشگیری می کند.

ترکیب این لایه های امنیتی بالاترین سطح امنیت را برای اپلیکیشن های موبایلی فراهم می آورد. این امنیت به ویژه در برنامه هایی که در حوزه های بانکداری، تجارت الکترونیک، سلامت و شبکه های اجتماعی در اختیار کاربران قرار می گیرد، بدلیل آنکه اطلاعات شخصی افراد را مورد استفاده قرار می دهد بسیار حائز اهمیت است.

تجزیه و تحلیل بر اساس مدل PESTLE چیست و چه کاربردی دارد؟

تجزیه و تحلیل PESTLE که قبلاً به عنوان تجزیه و تحلیل PEST شناخته می‌شد، چارچوب یا ابزاری است که برای تجزیه و تحلیل و نظارت بر عوامل کلان محیطی استفاده می‌شود که ممکن است تأثیر عمیقی بر عملکرد یک سازمان داشته باشد. این ابزار خصوصاً در هنگام راه‌اندازی کسب و کار جدید یا ورود به بازارهای خارجی بسیار مفید است.

این روش اغلب در همکاری با سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل کسب و کار مانند تجزیه و تحلیل SWOT و پنج نیروی پورتر برای درک دقیق وضعیت و عوامل داخلی و خارجی مرتبط مورد استفاده قرار می‌گیرد. PESTLE مخفف اختصاری است که به معنی عوامل سیاسی (Political)، اقتصادی (Economic)، اجتماعی (Social)، فنی (Technological)، محیطی (Environmental) و حقوقی (Legal) است.

با این وجود در طول سال‌ها، افراد با عواملی مانند جمعیت‌شناسی (Demographics)، بین فرهنگی (Intercultural)، اخلاقی (Ethical) و زیست محیطی (Ecological) و در نتیجه ایجاد گزینه‌هایی مانندSTEEPLED ،DESTEP و SLEPIT چارچوب را گسترش داده‌اند. در این مقاله، ما بیشتر به PESTLE پایبند خواهیم بود زیرا این مدل، مهم‌ترین عوامل مربوط به کسب و کار عمومی را در بر می‌گیرد. در ادامه هر یک از عوامل توضیح داده خواهد شد:

عوامل سیاسی

این عوامل درمورد چگونگی و میزان مداخله دولت در اقتصاد یا صنعت خاص است. اساساً تمام تأثیراتی که دولت بر کسب و کار شما می‌گذارد می‌تواند در اینجا طبقه‌بندی شود. این عامل می‌تواند شامل سیاست‌های دولت، ثبات سیاسی یا بی‌ثباتی، فساد، سیاست کسب و کار خارجی، سیاست مالیاتی، قانون کار، قانون محیط زیست و محدودیت‌های کسب و کار باشد. علاوه بر این، دولت ممکن است تأثیر عمیقی بر سیستم آموزشی، زیرساخت‌ها و مقررات بهداشتی کشور داشته باشد. این‌ها همه عواملی هستند که هنگام ارزیابی جذابیت یک بازار بالقوه باید مورد توجه قرار گیرند.

عوامل اقتصادی

عوامل اقتصادی تعیین‌کننده عملکرد یک اقتصاد خاص هستند. عوامل ابزار تحلیلی انحصاری جدید شامل رشد اقتصادی، نرخ ارز، نرخ تورم، نرخ بهره، درآمد قابل استفاده مصرف‌کنندگان و نرخ بیکاری است. این عوامل ممکن است به طور مستقیم یا غیرمستقیم در طولانی‌مدت بر یک شرکت تأثیر بگذارند، زیرا بر قدرت خرید مصرف‌کنندگان تأثیر می‌گذارند و احتمالاً می‌توانند مدل‌های تقاضا و عرضه را در اقتصاد تغییر دهند. در نتیجه این امر همچنین بر نحوه قیمت‌گذاری محصولات و خدمات توسط شرکت‌ها تأثیر می‌گذارد.

عوامل اجتماعی

این بُعد از محیط عمومی بیان‌گر مشخصات جمعیتی، هنجارها، آداب و رسوم و ارزش‌های جمعیتی است که سازمان در آن فعالیت می‌کند. این روندهای جمعیتی مانند نرخ رشد جمعیت، توزیع سن، توزیع درآمد، نگرش‌های شغلی، تأکید بر ایمنی، آگاهی از سلامت، نگرش‌های مربوط به سبک زندگی و موانع فرهنگی را شامل می‌شود. این عوامل به ویژه برای بازاریابان هنگام هدف‌گیری مشتری‌های خاص بسیار مهم است.

عوامل فنی

این عوامل مربوط به نوآوری در فناوری است که ممکن است عملکرد صنعت و بازار را به طور مطلوب یا نامطلوبی تحت تأثیر قرار دهد. این مورد به انگیزه‌های فناوری، سطح نوآوری، اتوماسیون، فعالیت تحقیق و توسعه، تغییر فناوری و میزان آگاهی فناوری که یک بازار دارد، اشاره می‌کند. این عوامل ممکن است در تصمیم‌گیری برای ورود یا عدم ورود به صنایع خاص، راه‌اندازی کردن یا نکردن محصولات خاص یا برون‌سپاری فعالیت‌های تولیدی در خارج از کشور تأثیر بگذارد. با دانستن اینکه از نظر فناوری چه می‌گذرد، ممکن است بتوانید از صرف هزینه‌های هنگفت برای توسعه فناوری که خیلی زود منسوخ می‌شود، جلوگیری کنید.

عوامل محیطی

عوامل محیطی اخیراً مورد توجه قرار گرفته‌اند. آن‌ها به دلیل کمبود فزاینده مواد اولیه، اهداف آلایندگی و اهداف ردپای کربن که توسط دولت‌ها تعیین شده‌اند، اهمیت پیدا کرده‌اند. این عوامل شامل جنبه‌های اکولوژیکی و زیست محیطی مانند آب و هوا، جبران‌کننده‌های زیست محیطی و تغییرات آب و هوایی است که ممکن است به ویژه بر صنایعی مانند گردشگری، کشاورزی و بیمه تأثیر بگذارد. علاوه بر این، افزایش آگاهی در مورد تأثیرات احتمالی تغییر اقلیم بر نحوه فعالیت شرکت‌ها و محصولاتی که ارائه می‌دهند تأثیر می‌گذارد. این امر باعث شده است که بسیاری از شرکت‌ها بیشتر و بیشتر درگیر اعمالی مانند مسئولیت اجتماعی (CSR) و پایداری شوند.

عوامل قانونی

اگرچه این عوامل ممکن است با عوامل سیاسی همخوانی داشته باشند، اما شامل قوانین خاص‌تری مانند قوانین تبعیض، قوانین ضد انحصاری، قوانین استخدام، حمایت از حقوق مصرف‌کننده، قوانین کپی‌رایت و حق ثبت اختراع و قوانین ایمنی و بهداشت است. واضح است که شرکت‌ها برای داشتن کسب و کار موفق و اخلاقی باید بدانند که چه چیزهایی قانونی هست یا نیست. اگر سازمانی در سطح جهانی فعالیت کند، این امر دشوارتر می‌شود زیرا هر کشور مجموعه قوانین و مقررات خاص خود را دارد. علاوه بر این، شما باید از هرگونه تغییر بالقوه در قانون و تاثیری که ممکن است در آینده بر روی کسب و کار شما بگذارد، مطلع باشید. داشتن یک مشاور حقوقی یا وکیل برای کمک به شما در این نوع امور توصیه می‌شود.

ایجاد یک تحلیل PESTLE

تکمیل PESTLE بهترین راه برای ترسیم محیط خارجی شماست و انجام آن می‌تواند چارچوب‌های دیگر مانند SWOT را بهبود بخشد. به عنوان مثال، ممکن است وقتی محیط خارجی خود را کاوش کردید، فرصت‌های شما بزرگ‌تر از آن باشد که انتظار دارید. این بخش درمورد نحوه ایجاد PESTLE است و ۶ مرحله را برای تکمیل چارچوب کامل طی می‌کند.

۱- تحقیق و جمع‌آوری اطلاعات

اصل تجزیه و تحلیل PESTLE اطلاعاتی است که آن را بررسی و تفسیر می‌کند. بدون کسب اطلاعات مربوط به شش عامل موجود در مدل PESTLE، نمی‌توانید تجزیه و تحلیل کامل را انجام دهید.

بنابراین، اولین قدم تحقیق و کشف آن عواملی است که می‌توانند بر کسب و کار شما تأثیر بگذارند. فکر می‌کنید چه توانایی بالقوه‌ای برای تأثیر در فعالیت‌های کسب و کار خود دارید؟ پاسخ به این سوال داده‌هایی را برای ایجاد تجزیه و تحلیل PESTLE در اختیار شما قرار می‌دهد.

۲- فاکتورهای خارجی PESTLE را برای کسب و کار لیست کنید.

برای این کار ممکن است نیاز به طوفان فکری و دانش تخصصی از کسب و کار یا جهان خارج از آن داشته باشید.

۳- پیامدهای هر عامل PESTLE را در کسب و کار مشخص کنید.

درباره پیامدهای عوامل خارجی تصمیم بگیرید؛ آن‌ها را درجه‌بندی یا رتبه‌بندی کنید. به طور معمول، این شامل ارزیابی تأثیر آن‌ها در طول زمان (کوتاه، میان‌مدت و بلندمدت)، تأثیر بر اساس نوع (تأثیر مثبت یا منفی) و تأثیر پویایی است. به عنوان مثال اهمیت مفهوم افزایش یا کاهش یافته و یا بدون تغییر باقی می‌ماند.

۳- میزان تأثیر و احتمال را ارزیابی کنید.

تأثیر بالقوه آن را بر روی کسب و کار و احتمال وقوع آن را (بالا یا پایین) ارزیابی کنید.

۴- اقدامات بیشتر

سپس می‌توانید تجزیه و تحلیل بیشتری را در قالب تجزیه و تحلیل SWOT یا ساخت سناریو انجام دهید. توسعه سناریوهای “چه می‌شود اگر …” شما را قادر می‌سازد آینده‌های مختلف جایگزین را برای کسب و کار تجسم کنید.

جمع‌بندی

راهنمای ما در مورد PESTLE اکنون به پایان رسیده است. PESTLE یکی از محبوب‌ترین چارچوب‌ها است زیرا یک رویکرد جامع برای تجزیه و تحلیل محیط است و ابزار تحلیلی انحصاری جدید به شما در تصمیم‌گیری‌های کلیدی استراتژیک کمک می‌کند. در نهایت توصیه می‌شود PESTLE را با SWOT ایجاد کنید.

ابزارهای درآمدزایی جدید به اینستاگرام و فیس‌بوک اضافه شد

مارک زاکربرگ، مدیرعامل مِتا از عرضه راه‌های بیشتر برای درآمدزایی تولیدکنندگان محتوا در اینستاگرام و فیس بوک خبر داد و بعضی از ابزارهای درآمدزایی فعلی را توسعه بخشید.

ابزارهای درآمدزایی جدید به اینستاگرام و فیس‌بوک اضافه شد

به گزارش ایسنا، زاکربرگ همچنین اعلام کرد برای این که پول بیشتری به دست تولیدکنندگان محتوا برسد، مِتا رویدادهای آنلاین پولی، اشتراک هواداران، بج‌ها و محصولات خبری مستقل رایگان را برای تولیدکنندگان محتوا تا سال ۲۰۲۴ حفظ خواهد کرد. این شرکت پیش از این اعلام کرده بود تا سال ۲۰۲۳ این امکانات در اختیار تولیدکنندگان محتوا قرار خواهند داشت.

زاکربرگ اعلام کرد مِتا، مکان مشخصی را در اینستاگرام آزمایش می‌کند که برندها می‌توانند تولیدکنندگان محتوا را در آنجا کشف کنند و این تولیدکنندگان برای محتوای خود پول دریافت کنند. این بازار تولیدکننده محتوا، به برندها امکان می‌دهد فرصتهای همکاری جدید را به اشتراک بگذارند. بمحض این که برندی، یک تولیدکننده محتوا پیدا کند که می‌خواهد با برند مذکور همکاری کند، می‌توانند پروژه‌ای را با جزییاتش در اختیار آنها قرار دهد. مِتا اعلام کرد یک پوشه پیام رسانی همکاری در بخش پیامهای مستقیم (DM) اینستاگرام خواهد بود که تولیدکنندگان محتوا و برندها می‌توانند پیشنهادها و پروژه‌های خود را در آنجا فیلتر کنند.

اقدام مِتا در ایجاد بازار برای تولیدکنندگان محتوا، مشابه "بازار تولیدکننده محتوای تیک تاک" خواهد بود که پلتفرم بازاریابی اینفلوئنسر داخلی این اپلیکیشن ویدیویی است. روشن است که بازار تولیدکننده محتوای مِتا بخشی از تلاشهای مداوم این شرکت در رقابت با تیک تاک و جذب شمار بیشتری از تولیدکنندگان محتوا به پلتفرم خود است.

مِتا اشتراکهای هم‌کنش پذیری راه اندازی خواهد کرد که به تولیدکنندگان محتوا اجازه می‌دهد به مشترکان پولی خود در پلتفرمهای خود، امکان دسترسی به گروه‌های فیس بوک اشتراکی را فراهم کنند. این شرکت اعلام کرده که این گروه‌های انحصاری، نخستین سرمایه گذاری مِتا در ابزارهای درآمدزایی هم‌کنش‌پذیر برای تولیدکنندگان محتوا هستند که به تولیدکنندگان محتوا امکان می‌دهد پول از طرفداران خود در پلتفرمهای دیگر، دریافت کنند و به قابلتیهای انحصاری در فیس بوک دسترسی پیدا کنند.

زاکربرگ اعلام کرد شرکت مِتا، دسترسی به برنامه "فیس بوک ریلز پلی بونس" را برای تولیدکنندگان محتوای بیشتری در فیس بوک باز می‌کند و به تولیدکنندگان محتوا اجازه می‌دهد اینستاگرام ریلز خود را در فیس بوک هم منتشر کرده و از آن درآمدزایی کنند. برنامه "فیس بوک ریلز پلی بونس"، بخشی از صندوق تولیدکننده محتوا یک میلیارد دلاری مِتا است.

از هفته آینده، تولیدکنندگان محتوا در آمریکا اگر بیش از پنج ریلز ساخته باشند و این ویدیوها در ۳۰ روز گذشته مجموعا ۱۰۰ هزار بازدید داشته باشند، می‌توانند برای برخورداری از برنامه "فیس بوک ریلز پلی بونس" درخواست کنند.

زاکربرگ اعلام کرد مِتا اقلام مجازی "فیس بوک استارز" که به طرفداران اجازه می‌دهد از تولیدکنندگان محتوای محبوب خود حمایت کنند، را برای همه تولیدکنندگان محتوای واجد شرایط می‌گشاید. از هفته جاری تولیدکنندگان محتوایی که حداقل هزار هوادار در ۶۰ روز گذشته داشته باشند، واجد برخورداری از این طرح خواهند بود. تولیدکنندگان محتوا باید در منطقه‌ای باشند که استارز قابل دسترس است و مطابق با سیاستهای درآمدزایی و درآمدزایی محتوای مِتا عمل کنند.

بر اساس گزارش وب سایت تِک کرانچ، همچنین مِتا در حال تست NFT خود در اینستاگرام است تا تولیدکنندگان محتوای بیشتری در سراسر جهان بتوانند NFT خود را در اینستاگرام نمایش دهند. بلاک‌چینهای تحت پشتیبانی برای نمایش NFT در اینستاگرام، اتریوم و پلی‌ژن هستند و پشتیبانی برای فلو و سولانا به زودی اضافه خواهد شد. فیس بوک همچنین در حال آزمایش است تا به تولیدکنندگان محتوا اجازه دهد بین اینستاگرام و فیس بوک پست کنند. مِتا همچنین NFT ها در اینستاگرام را با SparkAR تست خواهد کرد.

تحلیل درون زنجیره‌ای یا On-chain چه کمکی به تریدر در ارز دیجیتال می‌کند؟

تحلیل درون زنجیره‌ای یا On-chain چه کمکی به تریدر در ارز دیجیتال می‌کند؟

طراحی و استفاده از معیارهای درون زنجیره‌ای برای تریدرهایی که به دنبال استفاده از اطلاعات عمومی بلاک‌چین جهت ارتقاء و پیشرفته تر کردن استراتژی‌های تریدینگ و مدیریت پوزیشن هستند، مفید است.

می توان گفت که رایج ترین شکل تحلیل در معاملات ارزهای دیجیتال، مطالعه پرایس اکشن یعنی تحلیل تکنیکال است اما می‌توان با استفاده از انبوه اطلاعات فراهم شده توسط بلاک‌چین‌های عمومی مثل بیت‌کوین و اتریوم، به دیدگاه منحصربفردی رسید که با دارایی‌های سنتی امکان رسیدن به آن وجود ندارد و می‌توانند مکمل تحلیل‌های دیگر باشند.

تحلیل درون زنجیره‌ای چیست؟

ارزهای دیجیتال اولین کلاس دارایی هستند که در آنها می‌توان با استفاده از دفترکل عمومی هر ارز دیجیتال که تاریخچه اقدامات درون زنجیره‌ای را ثبت می‌کند، اطلاعات مربوط به فعالیت سرمایه گذاران را استخراج کرد.

از آنجایی که بلاک‌چین‌ها، گنجینه‌ای غنی از داده‌های مالی باز و غیرقابل دستکاری هستند، می‌توانیم در این شبکه‌ها معیارهای فعالیت اقتصادی را مشخص کنیم. از طریق جمع آوری و تحلیل این داده‌ها می‌توانیم رفتار سرمایه گذاران و جو احساسی بازار را ارزیابی کنیم.

تحلیل درون زنجیره‌ای یک رویکرد مبتنی بر اصول بنیادی است و وابسته به تحلیل هیجان، احساسات یا تحلیل تکنیکال نیست. این نوع تحلیل‌ها می‌توانند به طور انحصاری متمرکز بر یک کلاس کریپتو شوند و روند تاریخچه‌ای آن را استخراج کنند یا می‌توان از آنها برای مقایسه ارزهای دیجیتال مختلف و شناسایی کوین‌هایی که ارزششان بیشتر یا کمتر از ارزش حقیقی است، استفاده کرد.

ارزش واقعی ارزهای دیجیتال مثل بیت‌کوین از دو بخش تشکیل می‌شود یعنی: ارزش ناشی از دلالی و داد و ستد و ارزش کاربردی. تحلیل درون زنجیره‌ای یک ابزار حیاتی و مهم است که به شما برای تفکیک ارزش معامله‌ای یک ارز از ارزش کاربردی آن کمک می‌کند. مثلاً با ارزیابی نرخ پذیرش و فعالیت ماینرها با استفاده از داده‌های بلاک‌چین، می‌توانیم تشخیص دهیم که آیا بر اساس خصوصیات بنیادی، ارزش فعلی یک ارز دیجیتال قابل توجیه هست یا خیر.

تاریخچه‌ای مختصر از تحلیل درون زنجیره ای

تاریخچه تحلیل درون زنجیره‌ای به سال 2011 برمی گردد زمانی که coin days destroyed (یا روزهای نابودی کوین) به عنوان یک معیار ارزیابی بیت‌کوین طراحی شد و اولین شاخصی بود که از سن آدرس‌های بیت‌کوین استفاده می‌کرد.

یکی از اولین معیارهای درون زنجیره‌ای بسیار پرکاربردی که برای ارزهای دیجیتال طراحی شد، نسبت "ارزش شبکه به تراکنش" (NVT) بود که توسط CoinMetrics، Chris Burniske و Jack Tatar ساخته شد. نسبت NVT در تابستان 2017 برای تعیین ارزش کاربردی یک ارز دیجیتال به ویژه اینکه بازار چقدر به هزینه کردن برای کاربرد تراکنشی بلاک‌چین تمایل دارد، طراحی شد.

می توانیم با مقایسه کردن ارزش شبکه با حجم تراکنش‌های ثبت شده در بلاک‌چین، بالاتر بودن قیمت ارز دیجیتال از ارزش واقعی آن را تشخیص دهیم. وقتی ارزش شبکه، با توجه به حجم تراکنش‌ها قابل توجیه نیست، نسبت NVT نسبتاً بالا است. با در نظر گرفتن حجم تراکنش اگر ارزش شبکه معمولاً کم باشد، این یعنی افزایش ارزش آن توجیه پذیر است. معمولاً نسبت NVT با نسبت "قیمت - درآمدها" برای سهام مقایسه می‌شود و به روشی مشابه اعمال می‌شود تا کوین‌های مناسب برای خرید، فروش یا نگه داشتن انتخاب شوند.

بعداً سایر محققان تغییرات و اصلاحاتی در این معیار ایجاد کردند تا ارزیابی دقیق تری از ارزش شبکه و اینکه آیا ارزش آن با فعالیت اقتصادی که در شبکه صورت می‌گیرد تناسب دارد یا خیر، انجام شود.

مثلاً سیگنال نسبت ارزش شبکه به تراکنش (NVTS) با در نظر گرفتن میانگین متحرک 90 روزه حجم تراکنش‌ها محاسبه شد. اخیراً CoinMetrics با استفاده از موجودی شناور آزاد، این نسبت را اصلاح کرده است. این اصلاحات تدریجی نشان می‌دهند که چطور روش‌های ارزیابی بنیادی یک ارز دیجیتال رو به رشد و تکامل است.

یکی معیار درون زنجیره‌ای دیگر هم به دلیل ناکارآمدی معیارهای ساده تحلیل تکنیکال (مثل قیمت به حجم) شکل گرفت و مفاهیم دیگری هم از بازارهای سنتی اقتباس شدند مثل ارزش بازار. خیلی از سایت‌ها برای مقایسه و رتبه بندی ارزهای دیجیتال از ارزش بازار استفاده می‌کنند.

اما از آنجایی که ارزهای دیجیتال بیشتر به پول یا کالا شباهت دارند (تا سهام یک شرکت)، ارزش بازار معیار دقیقی نیست و به نوعی گمراه کننده است. امکان دستکاری رتبه‌های ارزش بازار با روش‌های مختلف وجود دارد - مثلاً می‌توان توکنی با موجودی در گردش 1 تریلیون عددی ساخت که وقتی چند کوین آن به ارزش 1 دلار فروخته شود، ارزش بازار یک تریلیون دلار ثبت شود - اما ممکن است حجم معاملات آن کوین تنها 3 دلار باشد.

به دلیل نقطه ضعف‌های معیار ارزش بازار و استفاده نسنجیده از معیارهای سنتی برای ارزهای دیجیتال، مجموعه ابزارهای جدیدی طراحی شده اند که به تریدرها برای ارزیابی دقیق تر وضعیت سلامت بلاک‌چین‌ها کمک می‌کنند.

بسیاری از این معیارها به مفهوم خروجی خرج نشده تراکنش (UTXO) در بیت‌کوین متکی هستند که می‌توان از آن برای تشخیص آخرین باری که کوین‌های یک والت جابجا شده یا اینکه یک آدرس، کوین‌ها را چه مدت نگه داشته استفاده کرد. سن، اندازه و تعداد UTXO منتقل شده از یک بلاک‌چین خاص می‌تواند سیگنال‌های مطمئنی ایجاد کند و می‌توان در معیارهای درون زنجیره‌ای مختلف مثل ارزش محقق شده، موج HODL و درصد موجودی ضررده/سود ده از آن استفاده کرد.

ارزش محقق شده یکی از روش‌هایی است که معایب ارزش بازار را ندارد و از آن برای تحلیل بنیادی کوین‌ها با استفاده از داده‌های بلاک‌چین استفاده می‌شود. این معیار که توسط Nic Carter و Antoine Le Calvez طراحی ابزار تحلیلی انحصاری جدید شده، همه UTXOها را تجمیع می‌کند و به هر UTXO بر اساس آخرین زمانی که جابجا شده، یک قیمت انتساب می‌دهد.

کارهای دیگری هم روی معیار ارزش محقق شده انجام شد مثل "ارزش بازار به ارزش محقق شده" (MVRV) که در اکتبر 2018 توسط Mahmud Marov و David Puell طراحی شد. نسبت MVRV به نوعی مثل یک اوسیلاتور (نوسان سنج) است که یکسری حد آستانه خاص دارد که نشان می‌دهند ارزش بیت‌کوین از ارزش واقعی بیشتر یا کمتر است. این معیار چندین بار تغییر کرده و مدل‌های مختلفی مثل MVRV z-score، نسبت MVRV برای هولدر طولانی مدت به هولدر کوتاه مدت از آن ساخته شده و در بلاک‌چین‌های مبتنی بر اکانت مثل اتریوم هم از آن استفاده شده است.

اتریوم به عنوان دومین بلاک‌چین بزرگ جهان با بیت‌کوین و بعضی آلت کوین‌ها تفاوت دارد چون بر اساس مدل اکانت کار می‌کند نه UTXO. در مدل UTXO، یک UTXO یک حاصل جمع انباشته را نشان می‌دهد به همراه مسیر هر کوین به آدرس نهایی. دفتر کل هم ثبت می‌کند که چه کسی در چه زمانی مالک چه چیزی است و آدرس‌ها می‌توانند چند UTXO داشته باشند.

اما مدل اکانت یعنی اینکه هر کوین به راحتی قابل پیگیری نیست چون کوین‌های ورودی و خروجی در قالب موجودی حساب با هم ترکیب می‌شوند در نتیجه به دست آوردن بعضی معیارها مثل سن کوین برای اتریوم و توکن‌های ERC-20 کمی سخت تر است. بعضی معیارهایی که به بیت‌کوین (و سایر ارزهای دیجیتال مبتنی بر مدل UTXO مثل لایت کوین و بیت‌کوین) اعمال شده اند، مستقیماً به اتریوم یا سایر شبکه‌های بلاک‌چین مشابه قابل اعمال نیستند و باید کارهای بیشتری روی آنها انجام شود تا به ارزهای دیجیتالی با مدل اکانت قابل اعمال باشند.

معیارهای درون زنجیره‌ای چه کمکی به تریدرهای کریپتو می‌کنند؟

مزیت اصلی معیارهای درون زنجیره‌ای این است که رفتار سرمایه گذاران و سلامت شبکه را به صورت بلادرنگ نشان می‌دهند. دو مورد از مهم ترین معیارهایی که باید به آنها توجه داشت عبارتند از: تعداد آدرس‌های فعال و تعداد تراکنش‌ها که دو عامل مشخص کننده حجم تقاضای موجود (و استفاده از) یک شبکه بلاک‌چین هستند. وقتی تعداد تراکنش‌ها و آدرس‌های فعال افزایش چشمگیری داشته باشد، معمولاً این شرایط با افزایش قیمت در ارتباط است.

رشد چشمگیر آدرس‌های فعال، از پرایس اکشن قوی LINK حمایت کرد.

به غیر از این شاخص‌های ساده، معیارهای زیادی هم هستند که با تخمین زدن بعضی از نسبت‌ها، اطلاعاتی درباره رفتار سرمایه گذاران و بازار فراهم می‌کنند. مثلاً می‌توان گفت که ارزش بازار به نوعی با مشارکت همه تریدرها در ارتباط است و ارزش محقق شده نشان دهنده مشارکت سرمایه گذاران بلندمدت است.

وقتی این دو معیار فاصله زیادی از هم پیدا کنند، این یعنی بازار بیش از حد گرم شده و به شدت متکی بر خرید و فروش‌های کوتاه مدت است. هر از گاهی این واگرایی کم یا زیاد می‌شود و به تریدرها کمک می‌کنند محدوده‌های بهینه برای خرید یا فروش را شناسایی کنند.

به همین ترتیب می‌توانیم با استفاده از مجموعه UTXO و با ارزیابی مدت زمانی که یک آدرس خاص بیت‌کوین ابزار تحلیلی انحصاری جدید جابجا نکرده، درباره رفتار سرمایه گذاران اطلاعات کسب کنیم و بررسی کنیم که چه تعداد سرمایه گذار در وضعیت هولد هستند. اگر تعداد زیادی از سرمایه گذاران وارد این وضعیت شده باشند، می‌توان فرض کرد که موجودی در گردش کمتر است که اگر حجم تقاضا ثابت بماند، باید باعث افزایش قیمت شود و اطمینان نسبت به عملکرد آینده ارز مورد نظر را نشان می‌دهد.

رابطه بین قیمت بیت‌کوین و موج HODL بیشتر از یک ساله (جمع همه UTXOهایی که برای یک سال یا بیشتر جابجا نشده اند).

به طور خلاصه، معیارهای درون زنجیره‌ای اطلاعات خوبی درباره وضعیت جاری یک شبکه بلاک‌چین فراهم می‌کنند. تریدرها می‌توانند با اطلاع از این معیارها، از فرصت‌هایی که چنین ابزارهایی نشان می‌دهند استفاده کرده و تحلیل بهتری از بازار انجام دهند.

به دست آوردن داده‌های درون زنجیره‌ای

بهترین روش برای جمع آوری داده‌های درون زنجیره‌ای یک ارز دیجیتال، این است که خودتان با راه اندازی یک نود آن را انجام دهید.

با راه اندازی یک نود، شما یک کپی از دفتر کل بلاک‌چین دارید. همچنین می‌توانید مطمئن شوید که تراکنش‌هایتان در شبکه پخش می‌شوند و ابزار تحلیلی انحصاری جدید می‌توانید بازپخش تراکنش‌های ورودی توسط سایر نودها و پیروی از قواعد اجماع نظر را بررسی کنید. این یعنی می‌توانید سریع‌تر از یک کنسول شخص ثالث، از داده‌های بلاک‌چین کوئری بگیرید.

وبسایت‌های تحلیلی ابزار دیگری برای دسترسی به تحلیل‌های درون زنجیره‌ای هستند. با گذشت زمان، مجموعه‌ای از ابزار تحلیلی انحصاری جدید پلتفرم‌های تحلیلی و داده‌ای شکل می‌گیرند تا به تریدرها و سرمایه گذاران کمک کنند. معمولاً برای شناسایی موجودیت‌های مختلف مثل ماینرها یا اکسچنج‌ها از یادگیری ماشینی استفاده می‌شود.

در ادامه چند پلتفرم قابل استفاده برای به دست آوردن داده‌های بلاک‌چین معرفی می‌شود:

CoinMetrics

CoinMetrics داده‌های موجود درباره 37 ارز دیجیتال مختلف از جمله معیارهای درون زنجیره‌ای و همبستگی‌ها را نشان می‌دهد. این پلتفرم که جزء پیشگامان استفاده از معیارهای درون زنجیره‌ای است یک وبلاگ هم دارد که در آنجا می‌توانید با جدیدترین روش‌های این حوزه آشنا شوید.

Look Into Bitcoin

یک منبع رایگان برای تصویرسازی مدل‌های چرخه بازار بیت‌کوین و معیارهای درون زنجیره ای.

Glassnode

می توانید معیارهای درون زنجیره‌ای ساده را در Glassnode بررسی کنید و البته در صورت استفاده از طرح اشتراک رایگان، بعضی اندیکاتورها را با تأخیر مشاهده می‌کنید. برای دسترسی به اندیکاتورهای پیشرفته و داده‌های سری زمانی با فواصل کمتر (مثل داده‌های مربوط به بازه‌های ساعتی) باید اشتراک این پلتفرم را بخرید.

IntoTheBlock

IntoTheBlock مجموعه‌ای وسیع از ابزارهای تحلیلی دارد از جمله تحلیل‌های درون زنجیره‌ای برای ارزهای دیجیتال مختلف و تحلیل جو بازار و داده‌های دفتر ابزار تحلیلی انحصاری جدید ثبت سفارش.

Santiment/Sanbase

Santiment مجموعه‌ای وسیع از معیارهای درون زنجیره‌ای، توضیحات و تصویرسازی‌ها دارد. همچنین در این پلتفرم کارهای زیادی برای طراحی معیارهای درون زنجیره‌ای جدید و بهبود معیارهای قبلی صورت گرفته است.

این پلتفرم هم مثل اکثر پلتفرم‌های ارائه دهنده دیتا، طرح عضویت رایگان و پرداختی دارد.

CQ.Live

CQ.Live جزء ابزارهایی است که هر تریدری باید از آن استفاده کند چون ابزار مفیدی برای تحلیل جریان موجودی در اکسچنج‌ها، گردش ماینرها و گردش موجودی بین موجودیت‌های مختلف است.

این وبسایت داده‌هایی درباره سایر معیارهای درون زنجیره‌ای مثل بیت‌کوین، اتریوم ابزار تحلیلی انحصاری جدید و استیبل کوین‌ها ارائه می‌دهد.

محدودیت‌های تحلیل درون زنجیره‌ای

با وجود امیدهایی که به تحلیل‌های درون زنجیره‌ای وجود دارد، این طرح‌ها هنوز در مراحل اولیه هستند و با توجه به محدودیت تاریخچه داده‌ها، ممکن است به مرور استفاده از آنها رشد و توسعه پیدا کند یا الگوهای جدیدی شناسایی شود که به ساختن معیارهای جدید منجر شوند.

مقایسه معیارهای درون زنجیره‌ای برای چند ارز مختلف مستلزم تفسیر دقیق است. همه بلاک‌چین‌ها مثل هم نیستند مثلاً هدف بیت‌کوین تبدیل شدن به طلای دیجیتال بوده و بلاک‌چین اتریوم برای کاربردهای گسترده تری استفاده می‌شود. اما مجموعاً رشد و توسعه معیارهای درون زنجیره‌ای شاخص مثبتی است.

ابزارهای BI در Oracle

ابزارهای BI در Oracle یا هوشمندی کسب و کارِ اوراکل، پورتفولیویی از فناوری‌ها و برنامه‌های کاربردی است که یکپارچگی، بهینه سازی و کارایی را با استفاده از ابزارهای هوش تجاری – جمع‌آوری و شکل‌ دادن داده‌ها، ویرایش کوئری‌ها، گزارش‌، تحلیل، هشداردهی، داشبورد و نمودارها .. – در کنار انبار داده‌ها و مواردی از این قبیل فراهم می‌کند.

این ابزار‌ها در قالب عناوین زیر ارائه شده‌اند:

  • Oracle BI

مجموعه‌ای جامع که طیف گسترده‌ای از قابلیت‌های اطلاعات کسب‌وکار را فراهم می کند، از جمله داشبوردها، اطلاعات کامل و هوشمندانه و هشدارها و غیره. به طور معمول، سازمان‌ها حجم زیادی از داده‌های مربوط به محصولات، مشتریان، قیمت‌ها، فعالیت‌ها، فرصت‌ها، کارکنان و سایر عناصر را دارند. این اطلاعات اغلب در پایگاه داده‌های مختلف در نقاط گوناگون با نسخه‌های مختلف نرم‌‌افزاری جمع‌آوری گردیده‌اند. در OBI، پس از آنکه داده‌ها تحلیل شدند، سازمان توان تشخیص جایگاه خود را با استفاده از معیارها و شاخص‌های تغییرات در بازار پیدا می‌کند. همچنین افزونه کارت امتیازی و مدیریت استراتژی بستری را فراهم می‌کند تا اهداف و ابزار تحلیلی انحصاری جدید نتایج استراتژیک را تعریف کنید و آنها را به هر سطح از سازمان خود اشاعه دهید. با کمک آن کارکنان، اثرگذاری خود بر روی رسیدن به موفقیت را می‌فهمند و می‌توانند فعالیت‌های خود را به تناسبِ آن، تنظیم کنند.

  • Oracle BI Enterprise Edition (OBIEE)

مخفف عبارت Oracle Business Intelligence Enterprise Edition، یک ابزار BI (Business Intelligence) است که توسط شرکت Oracle برای جمع‌آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل داده‌ها برای گزارش‌های شرکت، داشبورد، کارت‌های امتیازی و تجزیه و تحلیل موقت در دسترس کاربران قرار دارد.

OBIEE در واقع، OBIEE یک سیستم با چند سرور است که با استفاده از فناوری Siebel Analytics عناصر دسترسی به داده‌ها و ارائه آنها را برای تجزیه و تحلیل ارائه می‌کند. این ابزار همچنین گروهی از ابزارهای تحت وب را برای گزارش و تجزیه و تحلیل داده‌های مبتنی بر داشبورد، ساخته شده بر اساس جداول، نمودارها، محورها و غیره ارائه می‌دهد. ابزار Oracle Bl OBIEE همچنین تجربه غنی برای کاربر نهایی را نیز فراهم می‌کند.

این ابزار به کاربر این قابلیت را می‌دهد تا گزارش‌گیری، پرس‌وجو و تحلیل، OLAP، ایجاد داشبورد و کارت‌های امتیازی را با گرافیک غنی و دسترسی مناسب و بهینه در قالب نمودارها و تصویرهای بصری انجام دهد. یک پلتفرم گسترده شامل داشبوردهای تعاملی، نمایش‌های تبلیغاتی، اطلاعیه‌ها و هشدارها، گزارش سازمانی و مالی، فراخوانی فرآیند کسب‌وکار، جستجو و همکاری و غیره است. OBIEE 11g براساس یک معماری یکپارچه تحت وب سرویس، با زیرساخت فناوری اطلاعات موجود در سازمان، برای کم کردن هزینه کل مالکیت و بالا بردن بازده سرمایه گذاری، ادغام شده است.به بیان دیگر این ابزار، طیف کاملی از قابلیت‌های هوش تجاری را فراهم می‌کند که به شما امکان می‌دهد:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.