مثالی از پرچم نزولی


اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

الگوهای کلاسیک معروف که هر سرمایه‌گذار باید بشناسد

الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آن‌ها می‌تواند کمک زیادی به تحلیل و انجام معاملات بهتر کند. هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آن‌ها، اعتبار بالایی دارند. این الگوها در بازار سرمایه به‌راحتی قابل‌تشخیص هستند، ولی شناخت درست و صحیح الگوهای کلاسیک معروف بسیار مهم است. شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند. الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند. یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند.

بررسی الگوهای کلاسیک معروف

۱- الگوی سر و شانه

این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به‌حساب می‌آید و تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه‌ی عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد.

الگوی سر و شانه از الگوهای کلاسیک معروف

بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه‌ی فاصله‌ی قله‌ی دوم تا خط گردن است.

۲- سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو یکی از پرتکرارترین الگوهای کلاسیک معروف و بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. از لحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده‌ی دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه‌ی حرکت اصلی است که در نهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییر یافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد.

الگوی سقف دوقلو

الگوی کف دوقلو از لحاظ تئوریک نشان‌دهنده‌ی این است که پس از یک روند قوی نزولی، سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد و در نهایت با تسلط دوباره‌ی فروشندگان، بازار افت می‌کند.

۳- سقف سه‌قلو

این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو از الگوهای کلاسیک معرف و یک الگوی برگشتی بوده و فقط به‌جای دوقلو به سه‌قلو تبدیل می‌شود. به بیان دیگر به‌جای دو سقف یا کف به سه سقف یا کف تبدیل می‌شود. درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه‌ی بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. از آنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس از لحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله‌گران در راستای ادامه‌ی روند غالب بازار است. از آنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، می‌توان مثالی از پرچم نزولی استنباط کرد که سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و در نتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد.

الگوی سقف سه قلو

به عنوان مثال، در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله‌ی اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه شده و باید منتظر ادامه‌ی روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح مثالی از پرچم نزولی حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند. اما این بار در آستانه‌ی مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه‌ی حجم معاملات در نقطه‌ی شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد.

۴- الگوی پرچم (FLAG)

این الگو، یکی از الگوهایکلاسیک معروف و ادامه‌دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه می‌دهد. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً باعث استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه‌ی روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود.

الگوی پرچم

بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هرچه فاز اصلاحی مدت زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگ‌تری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، نشانه‌ی افزایش دوباره‌ی قیمت بوده و تشکیل پرچم نزولی از ادامه‌ی روند نزولی خبر می‌دهد.

۵- الگوی مثلث (Triangles)

این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به‌طورکلی اگر بتوانیم به صورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو به‌حساب می‌آید. این الگو می‌تواند به‌صورت بازگشتی یا ادامه‌دهنده باشد و یکی از الگوهای کلاسیک معروف شناخته می‌شود.

الگوی مثلث از الگوهای کلاسیک معروف

۶- الگوی دره (Wedges)

این الگو همانند مثلث است با این تفاوت که به‌صورت یک کنج تشکیل می‌شود و قوانین آن مطابق با قوانین مثلث است.

الگوی دره در بورس۷ - الگوی الماس (Diamonds)

این الگو از الگوهای کلاسیک معروف و برگشتی بوده و اگر در روند صعودی، سهم وارد این الگو شود، نزولی می‌شود. این الگو به‌صورت برعکس نیز صادق است.

الگوی کلاسیک الماس

۸- الگوی فنجان و دسته (CUP)

این الگو برای ادامه‌ی روند در مسیر صعودی استفاده می‌شود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، به اندازه‌ی قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو می‌تواند به‌صورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دسته‌ی کوچک در قسمت راست الگو تشکیل می‌شود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.

الگوی فنجون و دسته از الگوهای کلاسیک معروف

۹- الگوی مستطیل

این الگو نیز بسته به خروج سهم می‌تواند صعودی یا نزولی باشد، به‌نوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده‌ی مقاومتی توانسته به اندازه‌ی عرض مستطیل رشد کند. الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا از لحاظ کارآیی بسیار متفاوت هستند. به‌طور کلی این الگو نیز از الگوهای کلاسیک معروف و نوع ادامه دهنده‌ی روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده‌ی الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری کرد، این الگو نیز مانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد.

الگوی مستطیل در تحلیل بورس

از طرف دیگر، الگوی مستطیل به الگوهای سقف و کف چندقلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده‌ی کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده‌ی نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه‌ی آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه‌ی ادامه‌ی روند نزولی است. حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل، یعنی فاصله‌ی بین سقف و کف‌های محدوده‌ی نوسانات است.

آشنایی با الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال و انواع آن

یک اصل مهم در تحلیل تکنیکال وجود دارد که می‌گوید: «گذشته تکرار خواهد شد». بر اساس همین اصل می‌توان گفت که نوسانات قیمت، موجب ایجاد الگوهایی روی نمودار خواهند شد. از آنجایی که این الگوها تکرارپذیر هستند، می‌توان آن‌ها را در بازه‌های زمانی مختلف مشاهده نمود و بر اساس آن‌ها به تحلیل و پیش‌بینی قیمت‌ها در آینده پرداخت. در تحلیل تکنیکال، دو نوع کلی از الگوهای قیمتی وجود دارد. الگوهای بازگشتی (reversal pattern) و الگوهای ادامه‌دهنده (continuation pattern). الگوهای بازگشتی در سه نوع الگوی کف و سقف دوقلو، الگوی کف و سقف سه‌قلو و الگوی سر و شانه وجود دارد. پیش‌تر در مقاله آموزشی الگوی سر و شانه در بورس، راجع به این نمونه از الگوی بازگشتی و اهمیت آن صحبت کردیم. اما دسته‌ی دیگر از الگوهای قیمتی، الگوهای ادامه‌دهنده هستند که خود به سه نوع الگوی پرچم و الگوی مستطیل و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال تقسیم می‌شوند.

در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال رفتیم. در ادامه‌ی این مطلب سعی داریم تا با نگاهی دقیق به بررسی الگوی مثلث در بورس و شرح ویژگی‌ها، انواع و کاربرد این الگوها در حوزه‌ی تحلیل تکنیکال بپردازیم.

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم الگوهای مثلث از جمله الگوهای ادامه دهنده به شمار می‌آیند. چرا که به صورت توقف قیمت یا یک روند خنثی عمل می‌کنند و پس از اتمام الگو، قیمت سهم در همان روند قبلی، به حرکت خود ادامه خواهد داد. اما دقت داشته باشید که گاهی اوقات این الگوها همانند الگوهای برگشتی نیز عمل می‌کنند. تشخیص الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال به این صورت است که باید بتوان روند حرکت قیمت سهم را با رسم دو خط همگرا درون یک مثلث جای داد. این الگو بسته به شرایط مختلف، می‌تواند ادامه‌دهنده یا بازگشتی باشد.

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چگونه شکل می‌گیرد؟

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال در نمودارهای قیمت شکل می‌گیرد. این الگو معمولاً وقتی بالاها (قله‌ها) و پایین‌ها (دره‌ها)ی عملکرد قیمت، مانند طرفین یک مثلث نسبت به هم حرکت می‌کنند، شناسایی می‌شود. هنگامی که سطح بالایی و پایینی مثلث در تعامل باشند، می‌توان منتظر یک شکست مقاومتی (Breakout)، از این مثلث بود و از این الگو برای شناسایی نقاط ورود به معامله استفاده کرد.

انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

دسته بندی مدل های الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

قبل از اینکه شروع به معامله از طریق الگوهای مثلثی نمایید، باید تفاوت انواع مختلف آن را یاد بگیرید. به طور کلی، ۴ نوع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال وجود دارد. الگوی مثلث صعودی، الگوی مثلث نزولی، الگوی مثلث متقارن و الگوی مثلث انبساطی (پهن شونده). هر نوع از این مثلث‌ها، تقریباً شکلی متفاوت از دیگری دارند و قاعدتاً نحوه‌ی پیش‌بینی آن‌ها نیز با یکدیگر متفاوت خواهد بود. برای مثال الگوی مثلث صعودی و نزولی، از انواع الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال هستند. این الگوها مثلث‌هایی هستند که یک طرف افقی مسطح و یک طرف شیب‌دار دارند که این طرف شیب‌دار به سمت افقی مسطح حرکت می‌کند. الگوهای مسطح صعودی و نزولی آینه‌ی یکدیگر هستند. بسته به اینکه کدام طرف افقی مسطح و کدام شیب‌دار باشد، صعودی یا نزولی بودنشان مشخص می‌شود. در ادامه‌ی این بخش به معرفی دقیق‌تر هر یک از این الگوها می‌پردازیم.

۱. الگوی مثلث صعودی (افزایشی)

این نوع از الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال از یک طرف بالایی مسطح و یک طرف پایینی صعودی تشکیل شده است. به این ترتیب بالاهای آن در یک سطح و پایین‌های آن افزایشی هستند. این نوع مثلث ویژگی صعودی دارد. وقتی الگوی مثلث صعودی را در نمودار می‌بینید، آماده باشید تا یک حرکت قیمت صعودی برابر با حداقل اندازه‌ی مثلث داشته باشید. به این ترتیب شکست‌های مقاومتی طرف برای تنظیم نقاط ورود به پوزیشن‌های بلندمدت استفاده می‌شود. وقتی در طول یک روند پررونق یک مثلث صعودی شکل می‌گیرد، روند ادامه پیدا می‌کند.

۲. الگوی مثلث نزولی (کاهشی)

الگوی مثلث نزولی (کاهشی)، نوع دیگری از الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال می‌باشد. طرف مسطح این مثلث، زیر عملکرد قیمت (price action) و طرف بالا به سمت پایین شیب دارد. در بازار کم‌رونق، مثلث نزولی، پتانسیل نزولی حداقل برابر با اندازه‌ی مثلث دارد. به همین دلیل از این مثلث برای باز کردن پوزیشن‌های کوتاه‌ استفاده می‌کنند. وقتی یک مثلث نزولی در طول یک گرایش قیمت نزولی ایجاد می‌شود، روند ادامه پیدا می‌کند. نکته‌ی بسیار مهم این است که مثلث‌های صعودی و نزولی، گاهی از سطح شیب‌دار شکسته می‌شوند و سیگنال‌های جعلی ایجاد می‌کنند. برای تایید شکست‌های مقاومتی همیشه باید منتظر بسته شدن کندل بود. با این کار سیگنال‌های نادرست کمتری دریافت می‌کنید.

۳. الگوی مثلث متقارن

این نوع از الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال موقعیتی در نمودار می‌باشد که در آن بالاهای عملکرد قیمت (price action)، پایین‌تر و پایین‌ها بالاتر هستند. همچنین طرفین مثلث با یک زاویه شیب دارند. این موضوع باعث شده تا مثلث تقارن داشته باشد. به طور معمول در یک مثلث متقارن، شکست مقاومتی نامشخص است. چرا که حرکت نزولی و صعودی، قدرت برابر دارند و این موضوع در عملکرد قیمتی به راحتی قابل مشاهده می‌باشد. وقتی در نهایت یک شکست مقاومتی اتفاق می‌افتد، احتمالاً حرکت قیمت هم‌اندازه با الگو ایجاد خواهد کرد. پس برای اینکه بتوانید در بازار، پوزیشن مناسبی انتخاب کنید، باید با دقت هرچه تمام‌تر یک شکست مقاومتی بالقوه را در سطح بالایی یا پایینی مثلث متقارن شناسایی کنید.

۴. الگوی مثلث انبساطی (پهن شونده)

شما می‌توانید به راحتی، این نوع از الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال را روی نمودار تشخیص دهید. حتما می‌پرسید چطور؟ هر دو طرف الگوی مثلث انبساطی (پهن شونده)، شیب‌دار اما در دو جهت مخالف هستند. جهت حرکت بالقوه‌ی قیمت در این الگو به سختی قابل تعیین می‌باشد. چرا که این دسته از الگوها، یک حالت غیرمعمول و نسبتاً کمیاب از مثلث‌ها هستند. بنابراین برای تشخیص باید چند نکته را بدانید.

  • خطوط کاهشی: اگر طرفین این نوع از الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال کاهشی باشد، الگو ویژگی صعودی دارد.
  • خطوط افزایشی: چنانچه هر دو طرف مثلث در حال گسترش یا الگوی مثلث انبساطی، افزایشی باشد، الگو ویژگی نزولی خواهد داشت.
  • خطوط متقارن: اگر الگوی مثلث انبساطی، عکس یک مثلث متقارن باشد، پس باید این الگو را به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده‌ی روند، معامله کرد.
  • یک طرف قوی‌تر از طرف دیگر: اگر نقاط بالایی عملکرد قیمت در حال افزایش باشد و نقاط پایینی آن با شدت بیش‌تری در حال ریزش باشد، الگو نزولی خواهد بود. در مقابل اگر نقاط پایینی در حال ریزش، اما نقاط بالایی با شدت بیش‌تری در حال افزایش باشد، الگو صعودی خواهد بود. به عبارت دیگر شما باید در جهتی که شیب بیش‌تری دارد، معامله نمایید.

اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال

هم‌زمان با نوسان قیمت در مثلث و نزدیک شدن به راس، حجم معاملات کاهش پیدا می‌کند. در حالی‌که هم‌زمان با نفوذ قیمت در خط روند؛ درست زمانی که الگو تکمیل می‌شود، حجم معاملات بایستی به ‌طور فراوان افزایش یابد. معمولاً، روند بازگشتی با فعالیت بیشتر قیمت در زمان و همراه با حجم معاملات سبک‌تری انجام خواهد شد. البته در رابطه با حجم معاملات در الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال باید به نکته‌ی دیگری نیز توجه داشته باشید. درست است که میزان حجم معاملات در طی شکل‌گیری الگوی مثلث کاهش می‌یابد، اما بررسی دقیق حجم معاملات اغلب می‌تواند در مورد اینکه آیا حجم معاملات در زمان حرکات افزایشی قیمت سنگین‌تر است یا در زمان حرکات کاهشی قیمت راهنمای خوبی باشد. به عنوان مثال، در یک‌ روند افزایشی احتمالاً در زمان صعود قیمت، معاملات سنگین‌تری نسبت به زمان نزول قیمت انجام خواهد پذیرفت.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال و انواع آن صحبت کردیم. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران با یادگیری الگوهای مثلثی، می‌توانند به راحتی تشخیص دهند که سهم موردنظرشان رشد می‌کند و یا این‌که روند نزولی در پیش خواهد گرفت. بنابراین پیش از انجام معاملات مهم در بورس به شما توصیه می‌کنیم تا به شناخت کافی از الگوهای مثلثی دست پیدا کنید. البته انواع دیگری از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که در مقالات آموزشی آتی حتما شما را با آن‌ها آشنا خواهیم ساخت. شناخت و تحلیل انواع الگوها، به سرمایه‌گذاران در تعیین زمان مناسب برای ورود و خروج از یک سهم، کمک بسیاری خواهد کرد. توصیه می‌شود برای آشنایی بیشتر با تحلیل تکنیکال ویدیو آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ به عنوان پلتفرم آموزش و استخدام در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی در زمینه‌ی بورس، به شما راه و رسم سرمایه‌گذاری حرفه‌ای در این بازار پرتلاطم را بیاموزد.

آشنایی با میکرو کانال‌ها در تحلیل مثالی از پرچم نزولی رفتار قیمت

معمولا معامله‌گران در بازار فارکس از روش‌ها، ابزارها و استراتژی‌های مختلفی برای پیش‌بینی درست روند قیمت و کسب سود در این بازار، استفاده می‌کنند. یک معامله‌گر سودآور، با ترکیب روش‌های مختلف و با استفاده از تحلیل‌های بنیادی (fundamental) و تکنیکی (technical) بطور همزمان، می‌تواند جهت درست حرکت قیمت را پیش‌بینی کند و با دیدن سیگنال‌های مناسب، در جهت روند وارد معامله شود و از این بازار سود کسب کند.

یکی از روش‌های بسیار محبوب تحلیل تکنیکال، ارزیابی رفتار قیمت (Price Action) است. یک معامله‌گر حرفه‌ای در این روش با تجزیه و تحلیل رفتار قیمت در گذشته‌ی بازار، می‌تواند جهت حرکت قیمت در آینده را پیش‌بینی کرده و بر این اساس وارد پوزیشن خرید یا فروش شود.

تجزیه و تحلیل میکرو کانال‌ها، یکی از روش‌های سطح سوم (سطح پیشرفته) ارزیابی رفتار قیمت است.

عموما وقتی صحبت از خط روند بسیار کوچک یا میکرو ترندلاین (micro trend line) می‌شود، منظور خط روندی است که بتوان آن را در هر بازه‌ی زمانی (time frame)، بر روی 2 تا 10 کندل قیمت که مشخصا دارای بدنه‌ی کوچکی هستند، رسم کرد؛ این کندل‌ها می‌توانند خط کانال را لمس کرده و یا در نزدیکی آن ایجاد شده باشند.

زمانی که در بالا و پایین این مجموعه کندل، دو خط روند کوچک (میکرو ترندلاین) رسم کنیم، این دو خط تشکیل یک کانال می‌دهند که در اصطلاح به آن “میکرو کانال” می‌گویند.

ویژگی مشخصی که در مورد این میکرو کانال‌ها وجود دارد این است که معمولا پس از شکسته شدن کانال، قیمت به سطح کانال باز نمی‌گردد یا به اصطلاح عقب‌نشینی به سطح کانال (pullback) ندارند و یا در صورت وجود، این عقب‌نشینی بسیار کوچک است.

در صورتیکه تعداد زیادی کندل قیمت، یا کندل‌هایی با بدنه‌های بزرگ و هم جهت با میکرو کانال و همچنین کندل‌هایی با سایه‌های بسیار کوتاه در جهت روند میکرو کانال وجود داشته باشد، به این معناست که میکرو کانال بسیار قدرتمند است و اولین عقب‌نشینی به سطح کانال (pullback)، منجر به تغییر جهت روند نمی‌شود.

یک میکرو کانال معمولا به اندازه 10 کندل قیمت، طول دارد. با این وجود گاهی بعد از 10 کندل، یه عقب‌نشینی کوچک به سطح کانال اتفاق می‌افتد و پس از آن و در ادامه ممکن است یک دسته 10تایی کندل دیگر تشکیل شود.

فارغ از اینکه یک معامله‌گر این شرایط را چطور تفسیر می‌کند (آن‌ها را بعنوان دو میکرو کانال جدا با یک عقب‌نشینی در وسط ببیند و یا کل کندل‌ها را در قالب یک کانال طولانی و باریک درنظر بگیرد)، روش وارد شدن به معامله برای همه‌ی این حالت‌ها، مشابه خواهد بود.

در این حالت، معامله‌گر باید منتظر بماند تا هر تلاشی برای تغییر جهت روند شکست بخورد (یا به عبارتی یک عقب‌نشینی به سطح کانال یا pullback اتفاق بیافتد) و پس از آن، در جهت روند مثالی از پرچم نزولی حرکت قیمت، وارد پوزیشن شود.

میکرو کانال‌ها در بازار فارکس

انواع میکرو کانال‌ها:

میکرو کانال‌ها به دو دسته‌ی صعودی (bull/گاو) و نزولی (bear/خرس) تقسیم می‌شوند. هر دو مدل میکرو کانال‌ها ممکن است در روند صعودی، نزولی و حالت بدون روند (trading range) بازار تشکیل شوند. میکرو کانال‌ها، چه صعودی باشند و چه نزولی، ممکن است از هر دو جهت (به سمت بالا یا به سمت پائین) شکسته شوند.مدل و روش معامله با هر میکرو کانال به محدوده‌ی تشکیل آن بستگی دارد.

با هر شکستی (breakout) که در خط روند اتفاق می‌افتد، سه سناریو مختلف ایجاد می‌شود. حالت اول این است که شکستن خط روند واقعی باشد؛ در اینصورت بازار هم جهت با شکست (breakout) حرکت خواهد کرد و معاملات در این راستا وارد بازار می‌شود.

در حالت دوم، شکستن خط روند ممکن است ناموفق و غیر واقعی باشد؛ در اینصورت به عنوان یک اوج گیری کوچک در جهت عکس روند شناخته می‌شود. اما در حالت سوم، بازار ممکن است بعد از شکستن خط روند، در هرکدام از دو جهت نزولی یا صعودی حرکت کند؛ در این حالت “شکست خط روند” بتدریج به trading range یا بازار بدون روند تبدیل خواهد شد.

معامله‌گرها در صورتیکه شکست خط روند را واقعی در نظر بگیرند، در جهت با آن وارد معامله می‌شوند و هرگاه که انتظار یک شکست ناموفق داشته باشند، در جهت عکس breakout، پوزیشن خواهند گرفت. آن‌ها معمولا تلاش می‌کنند که میزان قدرت breakout (شکست خط روند) را با میزان قدرت pullback (عقب‌نشینی به سطح کانال) مقایسه کرده و بر این اساس تصمیم بگیرند.

در صورتیکه یکی از این‌ها بصورت چشمگیری قوی‌تر از دیگری باشد، معامله‌گر در جهت روند قدرتمندتر وارد پوزیشن خواهد شد. همچنین در حالتی که قدرت breakout و pullback تقریبا یکسان باشد، برای تصمیم گیری و معامله باید منتظر رفتار قیمت (price action) بیشتر ماند تا جهت حرکت قیمت مشخص شود.

میکرو کانال نزولی در روند صعودی:

اگر یک میکرو کانال نزولی (Bear/خرس) در روند صعودی بازار مشاهده شود؛ می‌توان آن را به عنوان یک bull flag یا پرچم صعودی درنظر گرفت.

در این حالت، معامله‌گر باید منتظر یک کندل نشانه‌ی (signal bar/سیگنال بار) مناسب بماند و بعد از مشاهده آن، یک پوزیشن حد خرید (buy limit) به میزان چند واحد (پیپ) بالاتر از بیشترین قیمت کندل قرار دهد. با این کار معامله‌گر می‌تواند از نقطه‌ی شکست میکرو کانال نزولی، وارد پوزیشن در جهت صعود شود.

میکرو کانال صعودی در روند نزولی:

اگر یک میکرو کانال صعودی (bull/گاو) در روند نزولی بازار مشاهده شود؛ می‌توان آن را به عنوان یک bear flag یا پرچم نزولی درنظر گرفت. در این حالت، معامله‌گر باید منتظر یک کندل نشانه‌ی (signal bar/سیگنال بار) مناسب بماند و بعد از مشاهده آن، یک پوزیشن حد فروش (sell limit) به میزان چند واحد (پیپ) پائین‌تر از کمترین قیمت کندل نشانه قرار دهد.

با این کار معامله‌گر می‌تواند از نقطه‌ی شکست میکرو کانال صعودی، وارد پوزیشن فروش در جهت نزولی بازار شود.

اگر یک میکرو کانال صعودی در روند نزولی و پس از یک کف قیمتی احتمالی، تشکیل شود، احتمالا تبدیل به یک الگوی پرچم نهایی (final flag) در روند نزولی خواهد شد و به احتمال زیاد، روند قیمت به سمت بالا شکسته خواهد شد. این breakout احتمالا بصورت یک حرکت ناگهانی (spike) ادامه می‌یابد و این می‌تواند نقطه‌ی شروع یک روند صعودی باشد.

اگر یک میکرو کانال صعودی (bull) در یک روند صعودی تشکیل شود؛ اولین عبور قیمت از میکرو کانال به سمت پائین، شکست خواهد خورد و بعد از عقب نشینی قیمت به سطح کانال، معامله‌گرها وارد پوزیشن خرید (buy/long) خواهند شد.

در صورتیکه میکرو کانال صعودی از تعداد کندل‌ها (میله‌ها) بیشتری تشکیل شده باشد، این احتمال بسیار قدرت می‌گیرد که هر شکستی از سمت پائین میکرو کانال، توانایی تغییر جهت روند را نداشته باشد و قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد.

معرفی میکرو کانال‌ها در بازار فارکس

چند مثال در مورد رفتار میکرو کانال‌ها:

حالتی را درنظر بگیرید که یک میکرو کانال شامل 7 کندل قیمت، در روند صعودی تشکیل شده است. این احتمال قوی وجود دارد که در قیمت کف کندل 7‌ام یا کمی پائین‌تر از سایه‌ی کندل، تعداد خریداران بسیار بیشتر از فروشندگان باشد.

اگر قیمت به زیر این کندل نزول کند، فروشندگانی که در این نقطه وارد پوزیشن فروش شده‌اند، باعث شکسته شدن میکرو کانال از پائین می‌شوند. احتمال کمی وجود دارد که این فشار فروش حداکثر تا 2 کندل ادامه یابد؛ چرا که خریداران با هیجان زیادی منتظر اولین نشانه‌های عقب نشینی (pullback) به سطح میکرو کانال هستند تا با مشاهده‌ی آن وارد پوزیشن خرید (buy/long) شوند.

در این زمان تعداد بسیار زیادی از معامله‌گران این رقابت 7 کندلی را مشاهده می‌کنند و منتظر اولین نشانه‌های pullback برای ورود به بازار هستند. این معامله‌گران به احتمال زیاد در کف قیمتی کندل هفتم و یا در سقف قیمتی pullback (عقب‌نشینی به سطح کانال) با یک پوزیشن خرید (long) وارد بازار خواهند شد.

در حالتی که یک میکرو کانال صعودی (bull/گاو) در یک روند صعودی تشکیل شود، احتمال ثبت سقف‌های قیمتی جدید بیشتر است. معامله‌گرهای بازار فارکس، معمولا در این شرایط، در محدوده‌ی میانی میکرو کانال و یا در کف قیمت (low price) کندل قبلی وارد پوزیشن خرید می‌شوند.

این احتمال نیز وجود دارد که میکرو کانال بسیار فشرده و باریک باشد؛ در اینصورت این میکرو کانال در تایم فریم‌های بالاتر به شکل یک spike (حرکت ناگهانی قیمت) دیده می‌شود. معمولا یک کانال عریض‌تری در ادامه‌ی این spike شکل می‌گیرد که در اصطلاح به آن spike and channel type of trend گفته می‌شود.

برای بررسی بیشتر رفتار میکرو کانال‌ها در بازار فارکس، بخش دوم این مقاله را در صفحه مقالات وبسایت سپهر پارسا مطالعه کنید.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد می‌کند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل می‌گیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان می‌کند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه می‌دهد.

الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:

۱-الگوهای بازگشتی (reversal patterns)

۲-الگوهای ادامه‌دهنده (continuation patterns)

الگوی ادامه‌دهنده زمانی شکل می‌گیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت می‌کند و صرفا یک وقفه کوتاه‌مدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامه‌دهنده، نشان‌دهنده درنگ موقت در یک روند است.

وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل می‌گیرد، نشان می‌دهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) می‌دانند.

اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیش‌زمینه نیاز است.

خط روند در تحلیل تکنیکال:

از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی می‌شوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشاره‌ای داشته باشیم.خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خط‌های مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقف‌ها (مقاومت‌ها) یا کف‌ها (حمایت‌ها) کشیده می‌شوند.

خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل می‌گیرد که در نمودار قیمت، سقف‌ها و کف‌های بالاتر از قبل ایجاد می‌شود. خط روند صعودی با اتصال کف‌هایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده می‌شود.برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل می‌گیرد که قیمت، سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر از قبل را تجربه می‌کند.

خط روندها به شیوه‌های متفاوتی کشیده می‌شوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میله‌ای برخی معتقدند سایه‌های بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.

با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایه‌های بالا و پایین شمع نیست.

در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت‌ بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده می‌کنند، زیرا این قیمت نشان‌دهنده تمایل سرمایه‌گذاران و معامله‌گران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمان‌های خاص است.

خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم می‌شود.

۱- روندهای صعودی زمانی شکل می‌گیرند که قیمت سقف‌ها و کف‌های بالاتری ایجاد می‌کند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل می‌شوند و این خط سطوح حمایت را نشان‌ می‌دهد.

۲- روندهای نزولی زمانی شکل می‌گیرند که قیمت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تری ایجاد می‌کند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل می‌شوند و این خط سطوح مقاومت را نشان‌ می‌دهد.

۳- بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد می‌کنند)، زمانی رخ می‌دهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایین‌تر در بین دو خط افقی موازی نوسان می‌کند.

الگوهای ادامه‌دهنده:

الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد می‌کند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل می‌گیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان می‌کند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه می‌دهد.

این الگو را به عنوان محدوده‌ای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه می‌کنند می‌دانند.

نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکل‌گیری است و کامل نشده، نمی‌توان گفت که روند ادامه می‌یابد یا برگشت قیمت اتفاق می‌افتد.

به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدوده‌ای که به نظر می‌رسد الگوی ادامه‌دار است به پایین رشد می‌کند یا بالا.

در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه می‌شود روند را ادامه‌دار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامه‌دار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).

بطور کلی، هرچقدر زمان طولانی‌تر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامه‌دار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).

شناخته‌شده‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده:

۱- الگوی پرچم سه‌گوش (Pennant)

۲- الگوی پرچم‌ (Flag)

۳- الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)

الگوی پرچم سه‌گوش:

پرچم سه‌گوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم می‌رسند تشکیل می‌شود.

یک ویژگی اصلی پرچم سه‌گوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.

تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سه‌گوش را نشان می‌دهد.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکل‌گیری این الگو کاهش می‌یابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا می‌کند.

توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق می‌کند. در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.

الگوی پرچم:

این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشان‌دهنده وقفه در یک روند نزولی است.

بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشان‌دهنده وقفه در یک روند صعودی است.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

معمولا شکل‌گیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه می‌شود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر می‌گردد.

الگوی کنج (شکل گوِه):

الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سه‌گوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.

بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمی‌توان آن را الگوی کنج دانست.

یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشان‌دهنده یک وقفه در روند صعودی است.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوی کنج با شیب صعودی، نشان‌دهنده وقفه در یک روند صعودی است.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه می‌دهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سه‌گوش، قیمت در حین شکل‌گیری این الگو کاهش می‌یابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج می‌شود حجم معاملات بالا می‌رود.

الگوی مثلت:

الگوهای مثلت از متداول‌ترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می‌گیرند.

سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.

شکل‌گیری این الگوهای قیمت، می‌تواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.

الگوی مثلث متقارن زمانی شکل می‌گیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت می‌کنند و نشان‌دهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمی‌توان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.

الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.

الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.

نمونه مثلث نزولی:

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.

الگوی فنجان و دسته:

الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکل‌گیری این الگو نشان می‌دهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.

بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل می‌گیرد و مشابه الگوی پرچم سه‌گوش یا پرچم چهارگوش است.

وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقف‌های جدید دست یابد.

نمونه‌ای از الگوی فنجان و دسته را در زیر می‌توانید ببینید:

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای بازگشتی:

در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان می‌دهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته می‌شود.

این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکل‌گیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف می‌شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد می‌شود.

برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال می‌شود با شکل‌گیری یک الگوی بازگشتی متوقف می‌شود که نشان‌دهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده می‌شوند و روند به نزولی تغییر می‌یابد.

بازگشت‌های قیمت که در سقف بازار روی می‌دهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می‌شوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته می‌شود.

بالعکس، بازگشت‌های قیمت که در کف بازار رخ می‌دهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو می‌شود.

مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامه‌دهنده طولانی‌تر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.

برخی از الگوهای برگشتی:

۱- الگوی سر و شانه، نشان‌دهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.

۲- الگوی سقف دوقلو، نشان‌دهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام می‌ماند.

۳- الگوی کف دوقلو، نشان‌دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می‌ماند.

الگوی سر و شانه:

الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا می‌کند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل می‌شود.

با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.

در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را می‌توان با اتصال کف‌ها یا سقف‌ها ترسیم کرد.

با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو می‌رسید:

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش می‌یابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق می‌شود.

الگوی کف و سقف دوقلو:

الگوی کف و سقف دوقلو، نشان‌دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام می‌ماند و در نهایت به تغییر روند منجر می‌شود.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت تلاش می‌کند از سطح حمایت قبلی پایین‌تر روند ولی در اینکار موفق نمی‌شود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل می‌شود.

الگوی کف و سقف سه‌قلو:

گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل می‌شود که به آن کف و سقف سه‌قلو می‌گویند. این الگو زیاد متداول نیست.

شکل‌گیری این الگو می‌تواند نشانه‌ی قدرتمندی از تغییر روند باشد.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

شکاف‌ها

شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد می‌شود.

برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت ۵۰۰ تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت ۵۳۵ تومان بازگشایی شود.

سه نوع شکاف عمده وجود دارد:

۱- شکاف گسست (Breakaway gap)

۲- شکاف فرار (runaway gap)

۳- شکاف خستگی (exhaustion gap)

شکاف‌های گسست در ابتدای یک روند و شکاف‌های فرار در میانه یک روند تشکیل می‌شوند و شکاف‌های خستگی نشان از پایان قریب‌الوقوع یک روند دارند.

ساختار پرچم های مثلثی و پرچم های چهارگوش

ساختار این دو الگو با هم تفاوت های اندکی دارد. پرچم های چهار مانند متوازی الاضلاع و مستطیل هستند که توسط دو خط موازی ساخته شده اند و شیب ملایمی در خلاف جهت ترند یا روند قبلی بازار دارد. برای مثال در یک ترند یا روند نزولی پرچم باید شیب کمی به بالا داشته باشد.

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.

پرچم های مثلثی با دو خط همگرا مشخص می شوند و نسبت به پرچم های مستطیلی افقی تر می باشند. شکل پرچم های مثلثی بسیار شبیه یک مثلث متقارن کوچک می باشد. نکته مهم و قابل توجه اینجاست که همزمان با شکل گیری هر کدام از این الگوها حجم معاملات باید در حد قابل توجهی رشد کند. پرچم های مستطیلی و مثلثی جزو الگوهای کوتاه مدت هستند و باید در طی یک الی سه هفته کامل شوند. هر دو الگو معمولا در ترند یا روندهای نزولی در زمان کمتری کامل می شوند و اغلب بیشتر از یک تا دو هفته نمی باشد. الگوی هر دو پرچم زمانی کامل میشود که نفوذی رو به بالا در خط ترند یا روند بالایی رخ بدهد و به همین ترتیب نفوذ در خط ترند یا روند پایین اخطاری است برای شروع یک ترند یا روند نزولی. شکسته شدن این خطوط ترند یا روند باید با افزایش شدید حجم معاملات همراه باشد. مثل همیشه حجم معامله در حرکات سعودی اهمیت بیشتری نسبت به حجم معاملات در حرکات نزولی دارد. ( شکل ۶-۷-الف و ۶-۷-ب را مشاهده کنید)

نسخه آنلاین شامل شکل ها، نمودارها و همچنین «فصل ۱۷-پیوند بین معاملات آتی و سهام: تحلیل بین‌بازاری» نمی باشد. برای دانلود نسخه کامل با فرمت pdf روی این لینک کلیک کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.