روان‌‌شناسی معامله‌‌گری


روانشناسی معامله گری چیست؟ + نکات روانشناسی بازار

موضوع علم روانشناسی، بررسی رفتار و فرآیندهای روانی انسان و اهداف آن را می‌توان پیش‌بینی، توصیف، تبیین و کنترل رفتار برشمرد. با توجه به این دو تعریف، وقتی از روانشناسی بازار حرف می‌زنیم، منظور ما بررسی و تحلیل مکانیزم‌ها و الگوهای رفتاری معامله‌گران و فعالان بازارهای مالی است. در روانشناسی بازار، در ابتدا، الگوهای رفتاری معامله‌گران را توصیف و سپس با توجه به این توصیف، پیش‌بینی می‌کنیم که معامله‌گران در زمان‌های مختلف، چه رفتارهایی از خود بروز می‌دهند.

بسیاری از رفتارهای اشتباه معامله‌گران که باعث می‌شود تصمیماتشان به جای سوددهی منجر به ضرر و خسارت شود، ریشه در روش زندگی آن‌ها از کودکی تا جوانی دارد. این که این الگوهای رفتاری اشتباه با الگوهای رفتاری جدید و صحیح جایگزین شوند، نیازمند آگاهی، آموزش، رعایت اصول و داشتن نظم و انضباط بالا از طرف فرد معامله‌گر است

در این مقاله قصد داریم با روانشناسی بازار و اهمیت آن و همچنین با انواع رفتارهای معامله‌گران بیشتر آشنا شویم.

روانشناسی بازار چیست؟

طبیعتا چالش های زندگی روزمره و اتفاقاتی که حول موضوعات پیرامون می­افتد، احساسات و نگرش‌های مختلفی را در انسان به وجود می‌آورند. برای مثال این که یک فرد یک معامله‌­ای را برای مدتی طولانی نگه می‌دارد، بیانگر آن است که فرد می‌خواهد از بروز زیان اجتناب کند. یکی از موارد بسیار موثر در بازار، رفتار معامله‌گران است. رفتن به سراغ روانشناسی بازار و درک رفتارهای معامله‌گران، تاثیر قابل توجهی در موفقیت افراد در بازارهای مالی خواهد داشت. در واقع می‌توان این‌طور گفت که یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک فرد معامله‌گر که می‌خواهد به موفقیت برسد، باید علاوه بر روش‌های معاملاتی و مدیریت سرمایه، بر روانشناسی بازار نیز مسلط باشد

در تعریف روانشناسی بازار، از عبارات و توضیحات مختلفی استفاده می‌شود. از جمله این تعاریف می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • روانشناسی بازار احساسی کلی است که بازار در یک زمان مشخص آن را تجربه می‌کند. از عواملی که بر ذهنیت سرمایه‌گذاری افراد تاثیر می‌گذارند، می‌توان به ترسف امید، طمع و انتظارات و شرایط اشاره کرد
  • روانشناسی بازار یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است و به ایده‌ای گفته می‌شود که موضوع مطالعه آن تقابل بین حرکات و وضعیت احساسی اعضای بازار است
  • روانشناسی بازار یک مبحث میان‌رشته‌ای بین اقتصاد و روانشناسی است که عوامل موثر بر تصمیم‌گیری‌های اقتصادی را بررسی می‌کند. به عقیده بسیاری از متخصصان و کارشناسان، نیروی محرکه اصلی در جابجایی بازارهای مالی، احساسات است و نوسانات احساسات سرمایه‌گذاران است که چرخه‌های روانشناختی بازار را ایجاد می‌کند
  • روانشناسی بازار به احساسات غالب بین خریداران و فروشندگان یک بازار مالی در یک بازه زمانی مشخص گفته می‌شود. روانشناسی بازار نیروی بسیار قدرتمندی است که توسط اصول یا رویدادهایی خاص تعریف می‌شود.

روانشناسی بازار چیست

تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری

بالاتر به چند تعریف متداول از روانشناسی بازار اشاره کردیم و گفتیم روانشناسی بازار به احساسی کلی در بین فعالان بازار گفته می‌شود که آنها را به خرید یا فروش سوق می‌دهد. اما تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری در چیست؟

همان‌طور که گفتیم، روانشناسی بازار به رفتارهای غالب و احساسات کلی تریدرهای بازار در هر برهه از زمان، اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانه‌های مالی و تحلیل‌گران برای توضیح حرکت بازار استفاده می‌شود.

گفتیم که در روانشناسی بازار، ما با توصیف رفتار کلی یک بازار که تحت تاثیر عوامل عاطفی و شناختی است سر و کار داریم؛ اما در روانشناسی معامله‌گری ضمن اشاره به همین عوامل عاطفی و شناختی، فقط یک فرد را مورد بررسی قرار می‌دهیم. به بیان دیگر می‌توان چنین گفت که روانشناسی معامله‌گری به بررسی رفتارها و جنبه‌های مختلف شخصیتی فرد که بر فعالیت‌های معاملاتی او تأثیرگذار هستند، می‌پردازد. مطالعه کنید: آموزش فارکس از صفر

چرا روانشناسی بازار اهمیت دارد؟

گاهی اوقات، وقتی که با نگاهی تکنیکال به بازار نگاه می‌کنیم، درک شرایط بازار آسان به نظر می­رسد. به عنوان مثال، وقتی معامله‌ای که سریع از آن خارج شده‌اید را بررسی می‌کنید، کافی است عوامل تکنیکالی که باعث اقناع شما برای خروج از معامله شده‌اند را دوباره تحلیل کنید. سپس به سراغ اندیکاتورها و ابزارهای معاملاتی متفاوت و مختلف رفته و به مرور زمان نقطه خروج را در یک جای بهتر انتخاب کنید. این مسئله مربوط به زمانی است که ما بازار را تنها با نگاه تکنیکال بررسی کنیم. در حالی که بسیاری از اوقات، حتی داشتن بهترین استراتژی‌های مالی نیز منجر به موفقیت ما نمی‌شود و معاملاتمان را به معاملاتی سودآور تبدیل نمی‌کنند. اینجاست که روانشناسی بازار اهمیت خود را نشان می‌دهد.

روانشناسی بازار به ما می‌آموزد که هر روند معینی در بازار، ممکن است بیش از آن که به ما سود یا زیان را نشان دهد، بیانگر احساسات لحظه­ ای بازار باشد. همچنین روانشناسی بازار به ما کمک می‌کند تا از خودمان به عنوان یک سرمایه‌گذار، شناختی کافی بدست بیاوریم. آگاهی از روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه‌گذار، به ما این امکان را می‌دهد که بررسی کنیم آیا در مدیریت سرمایه خود حرفه‌ای عمل می‌کنیم یا تریدر احساسی هستیم؟

برطرف کردن مشکلات فکری و روانی که مانع موفقیت استراتژی‌های معاملاتی ما هستند، کار راحتی نیست. دلیل این امر آن است که مشکلات اصلی روانی پشت تعصبات و موارد بدیهی پنهان شده و در موقعیت‌های مهمی، آسیب‌های زیادی به افراد وارد می‌کند

نکته دیگری که باید حتما آن را در نظر داشت این است که احساسات افراد، روان ایشان را کنترل می‌کند. بین احساسات، روان افراد و الگوهای رفتاری آن‌ها ارتباطی نزدیک و مستقیم وجود دارد؛ پس بدیهی است که اگر فرد برروی احساسات خود تسلط و کنترل داشته باشد، به نسبت قبل، معاملات بهتری را انجام خواهد داد. به بیان دیگر می‌توان گفت که کنترل احساسات نقشی موثر در موفقیت معامله‌گران خواهد داشت.

رفتار سرمایه گذارانرفتار سرمایه گذاران

شاید سرمایه‌گذاران مختلف، همه در پاسخ به این سوال که با چه هدفی وارد بازارهای مالی شده‌اند و سراغ سرمایه‌گذاری آمده‌اند، پاسخی یکسان بدهند: کسب سود بیشتر. اما این تمام پاسخ نیست. دلایل بسیاری وجود دارد که افراد را به سمت فعالیت‌های مختلف می‌کشاند. این قضیه راجع به سرمایه‌گذاری و فعالیت در بازارهای مالی نیز صادق است. خواسته‌هایی در روان‌‌شناسی معامله‌‌گری درون ما وجود دارد که گاهی نه‌تنها آن‌ها را ابراز نمی‌کنیم بلکه حتی از وجودشان نیز بی‌اطلاعیم. فعالیت‌های ما همیشه در مسیر اهداف ما متمرکز نیستند بلکه گاهی این فعالیت‌ها برای پاسخ به نیازها و احساسات درونی ماست.عدم آگاهی و اشراف نسبت به این تمایلات و خواسته‌های درونی، می‌تواند باعث شود که خطاهای مختلفی از ما سر بزند. این خطاها اگر به احساسات ما ضربه نزنند، به وضعیت مالی ما قطعا ضربه خواهند زد.

به طور کلی رفتارهای سرمایه‌گذاران را می‌توان ناشی از 6 احساس مهم دانست؛ احساساتی که باعث می‌شوند معامله‌گر در تصمیمات و رفتارهای خود دچار خطا شود. ترس، طمع، هیجان و اضطراب، امید، ناامیدی و خستگی مجموعه این احساسات هستند که باعث می‌شوند در موقعیت‌های مختلف، معامله‌گران دچار خطا در تصمیم‌گیری و رفتارهای خود شوند. به عنوان مثال ترس از ضرر بیشتر می‌تواند باعث شود که تریدر بعد از تحمل ضرر، دست به اقداماتی بدون برنامه، سریع و هیجانی زده که باعث تحمیل خسارتی مجدد به او شود. یا در مثالی دیگر می‌توان به هیجان و اضطراب اشاره کرد که معمولا نشانگر آن است که فرد در موقعیتی اشتباه قرار دارد یا در حال انجام معامله‌ای است که به ضرر اوست.

سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟

آگاهی به رفتارهای مختلف و ریشه‌های احساسی آن‌ها، این توانایی را به فرد می‌دهد تا بتواند بهتر رفتارهای خود را تحلیل کند. این تحلیل رفتارهای شخصی، باعث می‌شود که فرد تصمیمات بهتری گرفته و در زمان‌های بهتری وارد موقعیت‌های سودآور شده یا از موقعیت‌های ضررده خارج شود

در بازار یک نگرش عمومی وجود دارد که درست برعکس عمل می‌کند. مطابق این نگرش، بهترین فرصت برای خرید آن هنگام است که اکثر مردم ناامید هستند و روند بازار نزولی است، و در نقطه مقابل، بالاترین ریسک مربوط به زمانی است که اکثر فعالان بازار اعتماد به نفس و خوش‌بینی بیش از حدی داشته باشند. چنین نگرش‌ها و قوانینی است که سرمایه‌گذاران را ترغیب می‌کند احساسات بازار را بیشتر درک کنند. اگر چه در عمل، شناسایی موقعیت‌های بهینه کار چندان راحتی نیست اما در نهایت خواندن و درک کردن احساسات بازار، کمک می‌کند تا معامله‌گران مراحل مختلف چرخه‌های روانشناختی بازار را راحت‌تر تشخیص دهند و خرید و فروش‌ها را در موقعیت‌های مناسب‌تری انجام دهند.

مطالعات روانشناسی بازار

روانشناسی معامله‌گری ما را با ابعاد متفاوت و گسترده‌ای از ذهن و افکار روبه‌رو می‌کند. اگر می‌خواهیم ساختار ذهنی مناسبی برای معامله‌گر شدن داشته باشیم، باید مرتبا بر روی ابعاد مختلف این مسئله مطالعه و تمرین کنیم. مسائلی مانند زمان مناسب انجام معامله و زمان نامناسب آن، زمان مناسب برای ماندن در معامله و زمان مناسب برای خروج از آن، و سایر مسائلی که معامله‌گران و فعالان بازارهای مالی دائما با آن‌ها روبه‌رو هستند، همه از موضوعاتی هستند که روانشناسی معامله‌گری آن‌ها را بررسی می‌کند اما نظریات روانشناسی بازار و روانشناسی معامله‌گری در ابتدا چگونه و توسط چه افرادی مطرح شد؟ اولین کسانی که نظریه متداول بازار را به چالش کشیده و فرضیات مطرح و مقبول زمان خود را قبول نکردند، آموس توورسکی (اقتصاددان) و دانیل کانمن (روانشناس) بودند. این دو نفر سابقه دریافت جایزه نوبل را در کارنامه خود دارند، اولین افرادی بودند که نظریات متداولی مانند این که تصمیمات انسان در بازار همیشه بر اساس اطلاعات عمومی و اطلاعات مربوط به قیمت‌هاست را نپذیرفتند و با طرح نظریات جدید توانستند در اقتصاد رفتاری پیشگام باشند

نظریات توورسکی و کانمن متمرکز بر خطاهای سیستماتیکی است که ناشی از سوگیری‌های شناختی هستند. در تعریف سوگیری‌های شناختی می‌توان گفت الگوی تفکر رایجی است که منجر به تصمیم‌گیری غیرمنطقی انسان می‌شود. از جمله این خطاهای شناختی می‌توان به سوگیری تایید اشاره کرد. افرادی که دچار این خطا هستند، به اطلاعاتی که باورهایشان را تایید می‌کند بیش از اندازه بها می‌دهند و اطلاعاتی که مغایر با باورهایشان است را نادیده گرفته یا رد می‌کنند.

مطالعات توورسکی و کانمن و نظریاتشان که بر شناسایی خطاهای سیستماتیک و سوگیری‌های شناختی متمرکز است، به طرزی گسترده مورد پذیرش واقع شده است. این نظریات برای استراتژی‌های سرمایه‌گذاری، تجارت و مدیریت پرتفوی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

روانشناسی بازار به ما چه می‌آموزد؟روانشناسی بازار به ما چه می‌آموزد؟

روانشناسی بازار به ما می‌آمورد که یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک فرد معامله‌گر اگر می‌خواهد به موفقیت برسد، باید علاوه بر روش‌های معاملاتی و مدیریت سرمایه، بر روانشناسی بازار نیز مسلط باشد. چرا که مطابق مطالعات روانشناسی بازار، نقش احساسات در تعیین جریان بازار و همچنین اهمیت کنترل احساسات در موفقیت فعالیت‌های مالی افراد انکارناپذیر است.

روانشناسی بازار چطور می‌تواند به نفع معامله‌گرها باشد؟

آگاهی از روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه‌گذار، به ما این امکان را می‌دهد که بررسی کنیم آیا در مدیریت سرمایه خود حرفه‌ای عمل می‌کنیم یا سرمایه‌گذاری احساسی هستیم؟ این مسئله به ما به عنوان یک فرد معامله‌گر کمک می‌کند خطاهای شناختی و الگوهای رفتاری غلط خود را تصحیح کرده و همچنین با درک احساسات جاری در بازار، تصمیمات بهتری برای فعالیت‌های مالی خود بگیریم

روانشناسی بازار در کدام بازارها کاربرد دارد؟

روانشناسی بازار برای همه انواع کلاس‌های دارایی از سهام و اوراق بهادار تا فارکس، ارزهای دیجیتال و… کاربرد دارد. می‌توان گفت از آن جایی که موضوع اصلی علم روانشناسی بررسی رفتار و فرآیندهای روانی انسان است و کنشگر اصلی تمام بازارها انسان‌ها هستند، پس روانشناسی بازار در تمام بازارها کاربرد دارد

جمع‌بندی

این نکته مورد اتفاق نظر سرمایه‌گذاران و معامله‌گران است که احساسات، بر قیمت‌ها و چرخه‌های بازار موثر است و هر معامله‌گری می‌داند که داشتن آگاهی از مباحث روانشناسی بازار، در کنار آشنایی با روش‌های معاملاتی و مدیریت سرمایه، مسیر موفقیت را برای او هموارتر خواهد کرد. تاثیر مستقیم و به سزای روانشناسی بازار بر سرمایه‌گذاری افراد در بازارهای مالی مختلف، انکارپذیر نیست. به همین علت است که اشراف بر روانشناسی بازار از طریق مطالعه کتاب‌ها و شرکت در دوره‌های آموزشی مرتبط، می‌تواند برای گرفتن بهترین تصمیم‌ها به معامله‌گران کمک‌کننده باشد.

روانشناسی معامله گری چیست؟

روانشناسی معامله‌گری اصطلاحی گسترده است که شامل تمام عواطف و احساساتی می‌شود که یک معامله‌گر معمولی هنگام معامله با آن روبرو می‌گردد. برخی از این احساسات مفید هستند و باید آنها را پذیرفت درحالی که برخی دیگر مانند ترس، حرص، اضطراب، عصبانیت و غیره باید مهار شوند. روانشناسی معامله‌گری بحثی پیچیده است و برای تسلط کامل بر آن باید زمان زیادی گذاشت.

در واقع، بسیاری از معامله‌گران بیش از جنبه‌های مثبت، تاثیرات منفی روانشناسی معامله‌گری را تجربه می‌کنند. تاثیرات منفی روانشناسی می‌تواند به صورت بستن زودتر از موعد معاملات سودده یا باز نگه داشتن بیش از حد معامله زیان‌ده خود را نشان دهد.

یکی از خیانت‌آمیزترین احساسات در بازارهای مالی، ترس از دست دادن یا سندروم FOMO است. این سندروم معامله‌گران را مجاب می‌کند برای جا نماندن از روند اوج‌گیری بازار وارد آن شوند و وقتی جهت حرکت بازار معکوس می‌شود، استرس بالایی به معامله‌گران وارد روان‌‌شناسی معامله‌‌گری می‌کند.

معامله‌گران موفقی که از جنبه‌های مثبت روانشناسی بهره می‌گیرند و جنبه‌های بد آن را مدیریت می‌کنند، بهتر می‌توانند از پس نوسانات بازارهای مالی برآیند و یک معامله‌گر حرفه‌ای شوند.

مبانی روانشناسی معامله‌گری

مدیریت احساسات

ترس، حرص و طمع، هیجان، اعتماد به نفس بیش از حد و عصبانیت، همه و همه احساسات معمولی است که معامله‌گران در برهه‌های زمانی مختلف آنها را تجربه می‌کنند. مدیریت احساسات در معاملات می‌تواند حد واصل میان رشد حساب معاملاتی فرد یا ورشکست‌شدن اوست.

درک FOMO

معامله‌گران باید به محض بروز سندروم FOMO آن را شناسایی و سرکوب کنند. اگرچه این کار، کار آسانی نیست اما باید به یاد داشته باشید که همیشه معامله دیگری وجود دارد.روان‌‌شناسی معامله‌‌گری

اجتناب از اشتباهات معامله‌گری

تمام معامله‌گران، فارغ از میزان تجربه‌شان دچار اشتباه می‌شوند اما درک منطق این اشتباهات می‌تواند اثر گلوله برفی در معاملات را محدود کند. (اثر گلوله برفی به فرآیندی گفته می‌شود که در آن وقایع کوچک در نهایت منجر به تاثیرات بزرگ می‌شوند) برخی از اشتباهات رایج معاملاتی عبارتند از: معامله در بازارهای متعدد، حجم معاملات نامناسب و استفاده از لوریج بزرگ.

غلبه بر حرص و طمع

حرص و طمع یکی از رایج‌ترین احساسات در بین معامله‌گران است و باید توجه ویژه‌ای به آن داشت. وقتی طمع بر منطق غلبه می‌کند، معامله‌گران برای جبران ضررهای پیشین، از اهرم بیش از حد استفاده می‌کنند. هرچند حرف زدن در این مورد بسیار راحت‌تر از انجام دادن آن است اما معامله‌گران باید درک کنند که چگونه حرص و طمع را هنگام معامله کنترل کنند.

اهمیت ثبات در معاملات

معامله‌گران تازه‌کار همواره به دنبال فرصت در بازارهای مختلف هستند؛ اما باید توجه داشت که این بازارها تفاوت‌های ذاتا زیادی با یکدیگر دارند. بدون داشتن یک استراتژی خوب که بر روی تعداد محدودی بازار متمرکز شده باشد، معامله‌گران نتایج ضد و نقیضی مشاهده می‌کنند. معامله‌گران باید در معاملات خود ثبات داشته باشند و معاملات خود را در چند بازار محدود متمرکز کنند.

نادیده گرفتن افسانه‌های معامله‌گری

ما اغلب تحت تاثیر آنچه می‌شنویم قرار می‌گیریم. در معامله‌گری نیز همین اتفاق رخ می‌دهد. شایعات زیادی پیرامون معامله‌گری وجود دارد. به عنوان مثال اینکه: «معامله‌گران برای موفقیت باید حساب بزرگی داشته باشند» یا اینکه «برای سودآوری، معامله‌گران باید در بیشتر معاملات خود موفق باشند». این افسانه‌های معامله‌گری می‌توانند به یک مانع ذهنی تبدیل شوند و از معاملات جلوگیری کنند.

اجرای مدیریت ریسک

هرچقدر در مورد اهمیت مدیریت ریسک صحبت کنیم، باز هم کم روان‌‌شناسی معامله‌‌گری است. مزایای روانشناختی مدیریت ریسک بی‌پایان است. قرار دادن حد ضرر و حد سود و انتخاب حجم درست برای معاملات، به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا نفس راحتی بکشند چرا که می‌دانند برای رسیدن به هدف، چه مقدار از سرمایه خود را به خطر انداخته‌اند. جنبه دیگر مدیریت ریسک کاهش تاثیر معاملات بر احساسات معامله‌گران است.

چگونه می‌توان مانند یک معامله‌گر موفق عمل کرد؟

اگرچه نکات ظریف بسیاری وجود دارد که به موفقیت معامله‌گران حرفه‌ای کمک می‌کند اما چند راهکار مشترک وجود داد که معامله‌گران از هر سطحی می‌توانند در استراتژی معاملاتی خاص خود لحاظ کنند.

۱- هرروز نگرشی مثبت نسبت به بازارها داشته باشید. این موضوع ممکن است بدیهی به نظر برسد اما حفظ این نگرش مثبت خصوصا زمانی که در چند معامله متوالی ضرر کرده‌ایم، سخت است. نگرش مثبت ذهن شما را از افکار منفی که ممکن است مانع انجام معاملات جدید شود، پاک می‌کند.

۲- نفسانیت را کنار بگذارید. بپذیرید که ممکن است معاملات اشتباهی داشته باشید و چه بسا این امکان وجود دارد که بیشتر از اینکه سود کنید، ضرر کنید. قبول اشتباه می‌تواند برای بسیاری از افراد سخت باشد اما توجه کنید اگر با اعمال مدیریت ریسک و اتخاذ رویکردی روشمند بتوانید سود‌ متوسط بیشتری نسبت به زیان‌های متوسط خود داشته باشید، در نهایت به سودآوری خواهید رسید.

۳- تنها به‌خاطر اینکه معامله‌ای کرده باشید، معامله نکنید. شما فقط می‌توانید بر روی فرصت‌هایی که بازار به شما داده است معامله کنید. ممکن است بعضی روزها پانزده معامله انجام دهید و سپس تا چند هفته فرصتی برای معامله پیدا نکنید. تمام اینها به وضعیت بازار وابسته است پس تنها برای معامله کردن، معامله نکنید.

۴- دلسرد نشوید. این توصیه کمی شبیه توصیه اول است؛ اما تفاوت‌های ظریفی با هم دارند. بسیاری از مردم معامله‌گری را به‌عنوان یک طرح سریع برای ثروتمند شدن می‌بینند؛ در حالی که معامله‌گری در واقع یک سفر بلند مدت است. توقع سود فوری باعث سرخوردگی و بی‌حوصلگی می‌شود. به یاد داشته باشید که منظم باشید و مسیر خود را ادامه دهید. معامله‌گری یک سفر است.

روانشناسی معامله گری

روانشناسی معامله گری یک موضوع مهم اما نسبتاً ساده است که اغلب معامله‌گران از آن غفلت می‌کنند، اما اگر می‌خواهید یک معامله‌گر سودآور شوید، تسلط بر ذهن معامله‌گر بسیار مهم است. در این مقاله از مجموعه G2O قصد داریم هر آنچه که لازم است درباره روانشناسی معامله گری بدانید برایتان شرح دهیم پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

جالب است بدانید که موضوع این مقاله تقریباً همیشه کمترین محبوبیت را در بین معامله گران و سرمایه گذاران داشته است. آنها طیف کاملی از علایق دارند مانند؛ نحوه ایجاد یک سیستم معاملاتی، فیبوناچی، اسکلپینگ، الگوهای هارمونیک و غیره، اما کار بر روی ذهن خود یکی از آن علایق نیست!

برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.

برای دریافت آموزشهای رایگان تیم g2o و همچنین دریافت مشاوره رایگان، شماره تماس خود را در فرم زیر وارد نمایید تا مشاوران ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل نمایند.

به چند دلیل معامله گران روانشناسی را نادیده می گیرند.اول از همه، مردم حتی نمی دانند که ممکن است با روان خود مشکلی داشته باشند. در معامله گری قرار است فعالیت های ریاضی / قمار / شرط بندی / مالی را به کار ببریم که در آن دانش، تجربه و “احساس” برنده می شود.اگر اینطور فکر نمی کنید، افرادی را پیدا کنید که در حال معامله بیت کوین یا خرید در روند نزولی در NYSE یا خرید قراردادهای طلا هستند و از آنها بپرسید که چقدر در مورد روانشناسی معامله گری می دانند. بسیار احتمال دارد که پاسخ های خنده دار زیادی خواهید شنید، اکثریت قریب به اتفاق آنها دور از واقعیت در نظر گرفته می شوند.

اساساً، هر معامله‌گر مبتدی می‌خواهد استراتژی، کندل ها، شاخص‌ها و غیره را بیاموزد، و زمانی که آن چیزها را یاد گرفت، فکر می‌کند که آماده است تا با پول واقعی معامله کند. اغلب، آنها حتی نمی خواهند اصول اولیه را بیاموزند و با این احساس که “دلار در حال سقوط است” یا “طلا باید بالا برود” شروع به معامله می کنند. این احساسات برای آنها کافی است تا پس انداز خود را به بازار عرضه کنند.

برای این موضوع دو دلیل عمده وجود دارد، اولین مورد این است که مردم واقعاً آگاه نیستند که روانشناسی یک عامل کلیدی در معامله گری است. دوم این است که آنها مطمئن هستند آنچه را که برای سودآوری لازم است می دانند.

جالب است که این را می توان در زندگی افراد ثروتمند و به طور کلی موفق مشاهده کرد . یک پزشک، کارآفرین یا وکیل، وارد دنیای معامله گری می‌شود و فکر می‌کند که این کار نسبتاً آسانی است، زیرا در زندگی حرفه‌ای خود کاری انجام داده‌اند. آنها تصور می کنند که انگار این کار دیگری است که می توان بدون هیچ آمادگی خاصی انجام داد.«من این شرکت میلیون دلاری را از ابتدا ساختم، مطمئناً می‌توانم چند ارز را معامله کنم» یا «می‌تواند راحت باشد، من با چشمان بسته عمل‌های قلب باز انجام می‌دهم، مطمئن هستم که می‌توانم معاملات آتی سودآور داشته باشم». با این حال می توانند؟ واقعا میتوانید؟

چرا روانشناسی کلید معامله سودآور است؟

تا کنون، ما روانشناسی معامله گری را بدون ارائه هیچ مدرک واقعی برای شما توضیح داده ایم. ما با بیان این واقعیت شروع می کنیم که ۷۰ الی %۸۰ مردم هنگام معامله پول خود را از دست می دهند. ۲۰-۳۰ درصد سود می کنند.این داده ها متفاوت است اما به طور کلی با گزارش های کارگزاران مطابقت دارد. آنچه مهم است این است که این نسبت در طول سال ها، دهه ها و چه کسی می داند، احتمالاً حتی قرن ها تغییر نمی کند.

جسی لیورمور، نویسنده یکی از کتاب های معروف معامله گری است که در اواخر قرن ۱۹ و ۲۰ معامله می‌کرد. در آن زمان، دسترسی به دانش محدود بود، هیچ کتاب الکترونیکی، وبینار و کانال یوتیوب وجود نداشت. مردم نمی توانستند «چگونگی معامله فارکس» را در گوگل تایپ کنند و ۱۵۲۵۳۷۲۷۵۲ نتیجه را در یک ثانیه دریافت کنند. انها هیچ پلتفرم معاملاتی، نمودارهایی با اندیکاتورهای پیچیده و نمودارهای پر زرق و برق نداشتند. شما در حال حاضر آنها را دارید ولی چه اهمیتی بر تعداد معامله‌گران سودآور دارد؟ شما این را باور نمی کنید اما درصد معامله گران سودده و زیانده کم و بیش همچنان ثابت است

صبر کن چی؟ اشتراک در ۱۰ کانال یوتیوب، شرکت در ۱۰ دوره پولی و خرید دو صفحه نمایش اضافی برای نظارت بر ۱۲ نمودار به طور همزمان نتایج شما را بهبود نمی بخشد و تعداد معامله گران سودآور را افزایش نمی دهد؟ چرا این اتفاق می افتد؟

اینکه شما می توانید تمام دانش جهان را داشته باشید و همچنان در معامله گری مشغول شوید شما را به معامله سود اور تبدیل نمی‌کند چراکه دانش مهمترین عامل در معامله گری نیست. مهمترین عامل، تا حد زیادی، روانشناسی و ذهن شما است.

می‌توانید هفته‌ها را صرف یادگیری تکنیک‌های پیچیده معاملاتی کنید، یا ماه‌ها بر برخی مفاهیم پیچیده تسلط پیدا کنید، و باز هم نتوانید از طریق معامله گری درآمد کسب کنید. شما می توانید درک کاملی از هر حرکتی داشته باشید، اما اگر بر ذهن خود کنترل نداشته باشید ، نمی توانید در دراز مدت سودی کسب کنید.

چرا روانشناسی معامله گری را پیچیده می کند؟

این یک موضوع بسیار گسترده است، تصور کنید یک سیگنال معاملاتی عالی دارید که با استفاده از تکنیک های پیشرفته آن را به دست آورده اید. شما آن سیگنال را باز می کنید و فوراً سود می کنید. سپس، قیمت معکوس می شود و زیان خیلی زیادی را در سهام خود مشاهده می کنید. چه کار میکنید؟

احتمالا یک استاپ لاس قرار می دهید و معامله شما به سادگی با یک ضرر کوچک بسته می شود. یا کلا معامله را می بندید. شما واکنش نشان می دهید زیرا از ضرر می ترسید و امیدوارید که بازار به نفع شما تغییر کند.ممکن است از اشتباه کردن بترسید یا نسبت به مهارت های خود بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشید یا گرفتار یکی از بسیاری از تله های روانی دیگر شوید. مسئله این است که همه این واکنش ها نتیجه یک ذهن ضعیف است. این ذهنی نیست که معامله گران موفق دارند.

به زبان ساده، حتی اگر بهترین سیستم معاملاتی را داشته باشید، همچنان به نظم، انگیزه و پشتکار مناسب برای استفاده صحیح از آن نیاز دارید. برای استفاده صحیح از ابزارهای مدیریت ریسک و پول خود به یک روان خونسرد نیاز دارید. شما باید بتوانید امیدها، آرزوها، ترس‌ها و احساسات را کاملاً رها کنید.می دانید چه کسی می تواند این کار را انجام دهد؟ معامله گران شگفت انگیز و ربات های برنامه ریزی شده مناسب.

شما کمبود دانش ندارید

اکثر شما احتمالاً تمام دانش لازم برای کسب درآمد در بازار را دارید. شما در دره ها می خرید و در قله ها می فروشید. البته معامله به این راحتی نیست، اما هنوز هم بسیار ساده است. انسان ها تمایل دارند بیش از حد آن را پیچیده کنند. چیزی که کار را سخت می کند خود انسان ها هستند. آنها به دلیل ذهن ضعیف خود آن را پیچیده می کنند.

دوره روانشناسی معامله گری

روانشناسی معامله گری

اهمیت روانشناسی در معامله گری چقدر است؟

حفظ طرز فکر صحیح در حین انجام معاملات یکی از مهمترین عوامل در یک معامله گر موفق است. ما در دوره روانشناسی معامله گری به شما کمک می کنیم تا یاد بگیرید که چگونه می توانید روانشناسی خود را بهبود ببخشید تا تأثیر احساسات و تعصبات شخصی تان در طول زمان معاملات تان در بازارهای مالی را به حداقل برسانید.

دوره روانشناسی معامله گری آکادمی تری مارکتز از ۲ خصیصه منحصر به فرد تشکیل شده که آن را از همه دوره های مشابه آموزش جهانی متمایز می سازد.

۱- آموزش اصول روانشناسی مالی رفتاری مدرن و ویژگی های رفتاری حرفه ای در موفقیت فردی

۲- ارائه تمرینات بازنویسی ذهن ناخودآگاه بر اساس روش موثر نروپروگرامینگ

این دو خصیصه با هم باعث یادگیری عمیق مطالب روانشناسی مالی رفتاری و تغییرات زیر بنایی رفتاری روانی فرد می گردد. لذا سطح اهداف زندگی و پایبندی تریدر روان‌‌شناسی معامله‌‌گری به قوانین پلن معاملاتی را بالا برده و این دوره آکادمی تری مارکتز را از بقیه آموزش های مشابه در سطح جهانی متمایز مینماید.

با خودشناسی عمیق به کمک روانشناسی کاربردی و باز نویسی ضمیر ناخودآگاه با اهداف برتر و عادات صحیح، به حداکثر آرامش و راندمان مالی در معامله گری بازارهای مالی برسید.

۱- آموزش اصول روانشناسی مالی رفتاری مدرن و ویژگی های رفتاری حرفه ای در موفقیت فردی

دوره روانشناسی معامله گری تری مارکتز بر اساس پنج ویژگی رفتاری حرفه ای مهم در موفقیت فردی و آخرین مطالب علم روانشناسی مالی رفتاری پیشرفته طراحی شده است. با کمک آموزش ها و تستهای روانشناسی در کارگاه های متعدد، دانشجو با طرز تفکرات برتر و غالب، شخصیتهای درونی، متد یادگیری برتر، و سطح ریسک پذیری خود آشنا میگردد که برای شخصی سازی سیستم معاملاتی اهمیت دارند.

همچنین تریدر با مدیریت استرس و احساسات و چگونگی پذیرش کار در محیط فاقد پیش بینی بازار آشنا میشود و در نهایت میتواند مایندست ذهن تریدینگ برای برنده شدن روان‌‌شناسی معامله‌‌گری را در خود ایجاد نماید.

روان‌‌شناسی معامله‌‌گری

روانشناسی معامله گری چیست

روانشناسی معامله گری مورد مهمی است که شما برای موفقیت در بازارهای مالی باید به آن توجه داشته باشید.

در این مقاله قصد دارم شما را با اهمیت بسیار بالای روانشناسی معامله گری که در واقع 80 درصد موفقیت شما در بازار به آن بستگی دارد را از روان‌‌شناسی معامله‌‌گری طریق 5 اصل طلایی شفاف سازی کنم.

با رعایت فقط همین 5 اصل ساده ولی قدرتمند، زندگی معامله گری شما تغییرات چشمگیری می کند.

شما با رعایت کردن همین اصول جزو 20 درصد معامله گران موفق قرار خواهید گرفت.

این پنج اصل عبارتند از:

  1. دوری از معاملات احساسی؛ تقریبا 99 درصد معاملات روان‌‌شناسی معامله‌‌گری معامله گران ناشی معاملات احساسی است!
  2. ایمان به فراوانی موقعیت های معاملاتی؛ نداشتن این نگرش، فوق العاده می تواند برایتان گران تمام شود!
  3. عدم بهینه سازی استراتژی معاملاتی خود؛ رعایت نکردن آن باعث می شود در گرداب استراتژی های دروغین قرار بگیرید.
  4. هرگز به بازار حمله نکنید؛ معاملات انتقام جویانه در سطحی از ذهن اتفاق می افتد که شما بعد از ورود به بازار متوجه می شوید.
  5. طمع اصلا نداشته باشید؛ طمع تله ای است که وقتی شما به موفقیت می رسید، در سر راهتان قرار می گیرد.

با ما همراه باشید تا نکاتی را خدمت شما ارائه دهیم که حاصل سالها تجربه آقای جبل عاملی است و می تواند در جهت موفقیت به شما کمک کند.

روانشناسی معامله گری چیست و چرا 80 درصد موفقیت شما به آن بستگی دارد؟

هر عملی که انجام می دهید، ابتدا در مورد آن فکر می کنید و سپس تصمیم می گیرید .

پروسه معامله گری شما در واقع به این شکل است:

هدف گذاری و تصمیم گیری

معامله

واکنش به اتفاقات

انتخاب احساس

شما تصمیم می گیرید که در بازار معامله کنید. اما قبل از تصمیم گیری ابتدا هدف گذاری می کنید.

این هدف گذاری می تواند به شکلی باشد که از همان ابتدا شما را در مسیر موفقیت قرار دهد یا در مسیر شکست.

تاثیر هدف گذاری اشتباه در معامله گری

در صورتی که هدف شما این باشد معامله ای انجام دهید و در آن معامله 200 دلار یا مثلا 60 درصد سود کسب کنید، هیچ گاه نمی توانید در آن موفق شوید و از همان ابتدا پایه ریزی شما برای شکست خواهد بود.

منظور من یک یا دو معامله نیست، صحبت من روی سیستمی است که همیشه به شما جواب دهد و پایداری آن واضح باشد.

مسئله روانی که باعث می شود شما هیچ گاه نتوانید از این طریق هدف گذاری به سود برسید این است که:

وقتی شما تصمیم می گیرید مثلا 200 دلار در بازار سود کنید و نمودار خود را با این هدف باز می کنید؛

ذهن شما روی این موضوع کاملا متمرکز می شود و سیستم RAS ذهنی شما که وظیفه فیلتر اطلاعات ورود را دارد به کار می افتد و طوری موقعیت های معاملاتی اشتباه را به شما نشان می دهد که خود را توجیه کنید تا وارد بازار شوید.

این یکی از مسائلی است که وقتی فرد در بازار ضرر می کند حتی متوجه نمی شود که علت ضرر کردن یک مسئله روانی ساده است.

پس تا اینجا متوجه شدید که هدف گذاری در بازار چطور می تواند حتی شکل تصمیماتتان را تغییر دهد.

شاید بگویید ما پلن معاملاتی داریم و طبق آن پیش می رویم.

بله درست است.

اما به این موضوع توجه کنید که هر پلن معاملاتی شامل یک سری قوانین است.

این قوانین دارای نشان هایی هستند که برای ورود به معامله حتما باید آنها را ببینید.

سیستم RAS ذهنی شما دقیقا در زمان تایید همین نشانه ها وارد عمل شده و به صورت اتوماتیک در مسیر اشتباه قرار می گیرد.

مرحله بعدی واکنشی است که به این اتفاق می دهید.

شما روان‌‌شناسی معامله‌‌گری اشتباه هدف گذاری کردید و حالا وارد معامله ای شدید که نتیجه آن جز ضرر نیست.

کاملا سردرگم هستید که آیا باید معامله خود را ببندید یا نه، باز نگه دارید تا شاید بازار طبق خواسته شما حرکت کند.

اینجا سیستم RAS ذهنی شما فعال می شود

و مجددا هدفتان را برایتان یادآوری می کند و می گوید که شما باید به این خواسته خود برسید؛ یعنی کسب 200 دلار سود!

دید شما به ضرری که مدام در حال افزایش است کاملا بسته می شودو فقط به سود احتمالی فکر می کنید.

روانشناسی معامله گری و نادیده گرفتن ضرر

این روند تا جایی ادامه پیدا می کند که استرس شما از افزایش مدام ضرر هایتان به حدی می رسد که معامله خود را می بندید.

حالا در مرحله بعدی دقیقا به خاطر هدف گذاری و تصمیم اشتباه مجددا سیستم RAS ذهنی تان فعال می شود.

چون بعد از اینکه از بازار خارج شدید، بلافاصله از خود سوال می کنید که حالا چکار کنم؟ من می خواستم 200 دلار سود کنم اما حالا 400 دلار ضرر کردم؟

اکثریت در این مرحله تصمیم می گیرند که پول خودشان را از بازار پس بگیریند. اما زهی خیال باطل!

چون با این تصمیم و هدف گذاری که مجددا انجام شده دوباره همین فرآیند را تکرار می کنند اما این بار باید مجبور به پرداخت ضرر بیشتری هستند.

پس تا اینجا متوجه شدید که روانشناسی معامله گری چقدر مهم است و چرا 80 درصد موفقیت شما به آن بستگی دارد.

در ادامه بریم سراغ این موضوع که چطور می توانید با رعایت 5 اصل مهم جلوی این گونه ضرر ها را بگیریم و به معاملات سود ده برسیم.

پنج اصل طلایی که اگر رعایت نکنید، شکست شما در معامله گری حتمی خواهد بود!

حتما این 5 اصل روانشناسی معامله گری را چندین بار با دقت بخوانید و نکات مهم آن را یادداشت برداری کنید و قبل از انجام هر معامله آنها را مرور کنید.

اصل اول: از معاملات احساسی دوری کنید.

تاثیر تصمیمات معاملاتی احساسی

معاملاتی که شما در زمان احساساتی شدن در بازار انجام می دهید فوق العاده خطرناک هستند.

این احساسات می تواند ترس، طمع، خوشحالی، اعتماد به نفس کاذب، شک و تردید، موفقیت و هر چیز دیگری باشد.

مثلا فرض کنید که همین حالا از یک معامله با سود خارج شده اید. سود شما به حدی زیاده بوده که حتی تصورش را هم نمی کردید و در گام بعدی خودتان را مقایسه می کنید با درآمد دوستان و آشنایانتان!

در این لحظه احساس غالب در مغز شما، احساس افتخار و موفقیت است و این نگرش برایتان بوجود می آید که شما توانستید و دیگر تمام است و پله های موفقیت را طی کردید.

در همین حین تصمیم می گیرید که دوباره سود خود را در پلتفرم معاملاتی تان مشاهده کنید تا کمی بیشتر به خودتان افتخار کنید.

به صورت اتفاقی چارتی را باز و یک موقعیت احتمالی جلو شما قرار می گیرد و این احساس به شما دست می دهد که هر موقعیتی را که در بازار معامله کنید با توجه به اینکه به موفقیت رسیده اید و تمام مهارت های لازم را کسب کرده اید.

در این لحظه معامله را بدون اینکه چک لیست معاملاتی خود را چک کنید، انجام می دهید.

این نوع از معامله نتیجه اش هر چه که باشد در بلند مدت صد در صد شکست خواهد بود و باعث ناامیدی و از بین رفت تمام سودهایی است که انجام داده اید.

اما راه حل چیست؟

قبل از انجام هر معامله، حتما احساس خود را چک کنید ومطمئن شوید که بر اساس احساسات وارد یک معامله نمی شوید.

تنها زمانی در بازار معامله کنید که احساس شما خنثی باشد تا به شما کمک کند بدون سوگیری های ذهنی بتوانید تصمیم صحیح بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.