تاثیر افزایش سرمایه از محل سود انباشته بر قیمت سهام
در ویدیوی قبلی افزایش سرمایه و انواع آن را توضیح دادم و گفتم که در ویدیوهای بعدی تک به تک انواع آن را بررسی می کنیم.
در این ویدیو سود انباشته را توضیح می دهم.
سود انباشته چیست؟
شرکت ها بر اساس فعالیت های که طی یک سال انجام می دهند، گزارش هایی را منتشر می کنند که در آن سود یا زیان انباشته نوشته شده است.
شرکتی که توانسته در یکسال خیلی خوب کار کند به سودهای خوبی هم رسیده است
اما شرکتی که نتوانسته خوب کار کند یا ورشکست شده است نه تنها سود نکرده است بلکه کلی ضرر هم کرده است.
ویدیوی افزایش سرمایه از محل سود انباشته
شرکتی که سودده بوده است در بخشی از گزارش خودش مقدار سود خالص را مشخص کرده است.
بخشی از این سود خالص به سهامداران شرکت می رسد که به آن سود به ازای هر سهم گفته می شود.
سود به ازای هر سهم را EPS هم می گویند.
حالا شرکت ها بخشی از این eps را بین سهامداران تقسیم می کنند که به آن dps می گویند.
و بخش دیگر آن را در حساب های شرکت به عنوان سود یا زیان انباشته ذخیره می کنند.
و زمانی که نیاز به توسعه شرکت باشد از آن استفاده می کنند.
افزایش سرمایه از محل سود انباشته شرکت همان سهام جایزه است.
یعنی شرکت از منابع مالی جدیدی برای رشد شرکت استفاده نکرده است بلکه از همان سودهای ذخیره شده استفاده کرده است.
حالا کسانی که سهامداران شرکت هستند از این افزایش سرمایه، تعدادی سهام به عنوان سهام جایزه دریافت می کنند.
مثلا اگر شرکت سرمایه قبلی اش ۱۰۰ میلیارد بوده و بعد از افزایش سرمایه ۱۰۰ درصدی، سرمایه شرکت ۲۰۰ میلیارد شده است،
شما نیز تعداد سهام تان ۱۰۰ درصد بیشتر می شود!
یعنی اگر ۱۰۰ هزار سهم داشتید الان ۲۰۰ هزار سهم دارید.
ولی صبر کنید! خوشحال نشوید! 🙂
چون دارایی شما ۱۰۰ درصد نشده است.
ویدیوی بالا را ببینید تا کاملا متوجه شوید.
درباره صادق عباسی
بزرگترین و قوی ترین استراتژی سرمایه گذاری بدون ریسک در بازار بورس فقط در ذهن خود توست پس در تحلیل ها و حرف های دیگران، دنبال پیدا کردن فرمول یا معجزه نباش! چون پیش بینی ها در بهترین حالت، فقط ۲۰ درصد جواب می دهد و ۸۰ درصد لازم است که روانشناسی سرمایه گذاری بلد باشی و مربی ذهن خودت شوی. و اینجا دقیقا همان جایی است که قرار است به سودهای بزرگ برسی.
انواع افزایش سرمایه ها
اگر بخواهیم یک دسته بندی از انواع روش های افزایش سرمایه داشته باشیم، می توان ۴ دسته کلی در نظر گرفت :
۱- از محل سود انباشته ( سهام جایزه )
۲- از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
۳- از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
۴- به روش صرف سهام
افزایش سرمایه از محل سود انباشته
طبق قانون تجارت شرکت ها موظف هستند سالیانه درصدی از سود خود را نزد خود نگهداری شوند. این سود در حسابی تحت عنوان سود انباشته در صورت های مالی شرکت ثبت می شود. در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی دارد، تصمیم می گیرد که افزایش سرمایه خود را از این روش انجام بدهد و با این کار منابع جدید مورد نیاز خود را تامین کند.
پس در روش سود انباشته عملا جریان نقدینگی جدید به شرکت وارد نمی شود. پس به دلیل اینکه سهامداران پولی برای سهام جدید خود پرداخت نمی کنند به سهامی که به این روش به سهامدار تعلق می گیرد، سهام جایزه هم گفته می شود. در روش سود انباشته درصد مالکیت شما در شرکت تغییری پیدا نمی کند.
یعنی به همان نسبت که سرمایه شرکت زیاد می شود تعداد سهام شما نیز افزایش پیدا می کند. از نظر تئوریک میزان دارایی شما نیز تغییری نمی کند، یعنی به همان نسبت که تعداد سهام شما زیاد می شود قیمت سهام کاهش پیدا می کند.
حتما بخوانید : آموزش ها
افزایش سرمایه از محل آورده نقدی
در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی ندارد و یا می خواهد که منابع مالی جدید به شرکت وارد کند از محل آورده نقدی سهامداران اقدام به افزایش سرمایه می کند.
به دلیل اینکه افزایش سرمایه از این روش، نیازمند تأمین منابع جدید از سوی سهامداران فعلی شرکت است، شرکت حق استفاده و حضور در آن را ابتدا به سهامداران شرکت میدهد. به این صورت که اوراقی تحت عنوان حق تقدم سهام در اختیار سهامداران فعلی قرار می گیرد. سهامدار در مدت زمان مجاز برای معاملات این اوراق که معمولا ۲ ماه است و به آن مهلت پذیره نویسی گفته می شود، می تواند یکی از دو کار را انجام دهد :
الف ) پرداخت مبلغ اسمی سهام :
در این روش شما به ازای هر سهم باید مبلغی را در این بازه زمانی ۲ماهه به شرکت پرداخت نمایید. این مبلغ در ایران معمولا ۱۰۰۰ ریال (قیمت اسمی سهم) است. با این کار پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه، حق تقدم شما تبدیل به سهم عادی می شود.
ب ) فروش حق تقدم :
اگرشما به هر علتی تمایل نداشته باشید که از حق تقدم های خود استفاده کنید می توانید در این بازه زمانی ۲ ماهه حق تقدم های خود را به سرمایه گذاران دیگر بفروشید. این حق تقدم ها مثل سهام عادی در بورس قابل معامله هستند. مثلا حق تقدم ایران خودرو با نماد خودرو، با نماد خودروح معامله می شود. قیمت حق تقدم به اندازه آورده شما ( معمولا ۱۰۰۰ ریال ) از قیمت روز سهم اصلی در بازار کمتر است.
نکته : اگر شما به هر علتی مبلغ اسمی سهام را پرداخت نکنید و همچنین حق تقدم خود را نیز به فروش نرسانید، پس از اتمام مهلت پذیره نویسی حق تقدم سهام شما به فروش می رود. یعنی شرکت حق تقدم های استفاده نشده را از طریق بورس به فروش می رساند و مبلغ حاصل از فروش را بعد از کسر کارمزدها به حساب شما واریز می کند. قیمت فروش در این مواقع معمولا نزدیک به قیمت روزهای آخر پذیره نویسی حق تقدم هاست.
فرمول محاسبه در این روش و روش سود فرمول برای شاخص انباشت انباشته به شرح زیر است:
مثال برای روش سود انباشته و روش آورده نقدی
روش سود انباشته :
فرض کنید قیمت سهام شرکتی ۲۰۰۰ ریال است و این شرکت از محل سود انباشته ۴۰ درصد افزایش سرمایه میدهد. طبق فرمول، قیمت هر سهم جدید به صورت زیرمحاسبه خواهد شد:
ریال۱۴۲۸٫۵=۰٫۴ ۱/۲۰۰۰=قیمت سهم پس از افزایش سرمایه
همانطور که مشاهده می کنید اگر مثلا شما قبل از افزایش سرمایه ۱۰۰۰ سهم ۲۰۰۰ ریالی داشتید پس از آن ۱۴۰۰ سهم ۱۴۲۸ ریالی دارید که مجموع دارایی شما در این ۲ حالت یکی می شود.
روش آورده نقدی :
فرض کنید قیمت هر سهم شرکتی ۶۰۰۰ ریال است و این شرکت از محل مطالبات و آورده نقدی ۳۰۰ درصد افزایش سرمایه داده و به ازای هر سهم جدید ۱۰۰۰ ریال(یعنی همان ارزش اسمی) از سهامداران مطالبه میکند. قیمت هر سهم جدید و همچنین قیمت حق تقدم سهم این شرکت به صورت زیر خواهد بود:
ریال۲۲۵۰=۱ ۳/(۳ *۱۰۰۰ ) ۶۰۰۰=قیمت سهم پس از افزایش سرمایه
ریال۱۲۵۰=۱۰۰۰-۲۲۵۰=قیمت حق تقدم
افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، شرکت دارایی های ثابت مشهود خود را نظیر زمین، ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات، سرمایه گذاری ها و … را مورد تجدید ارزیابی قرار می دهند. با این کار ارزش دارایی های شرکت در ترازنامه به روز می شود. در نتیجه از آنجایی که معادله حسابداری در ترازنامه باید برقرار باقی بماند و بدهی های شرکت نیز تغییری نکرده، سرمایه شرکت باید افزایش پیدا بکند تا این معادله برقرار بماند.
در این روش نیز پولی به شرکت وارد نمی شود و فقط یک عملیات حسابداری در صورتهای مالی شرکت رخ می دهد. در این روش نیز به همان مقدار که تعداد سهام شما افزایش پیدا می کند قیمت آن کاهش پیدا می کند، در نتیجه تغییری در دارایی شما رخ نمی دهد.
روش صرف سهام
در این روش، شرکت سهام خود را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید، به سهامداران قبلی میدهد.
در افزایش سرمایه به روش صرف سهام بجای انتشار سهام عادی با ارزش اسمی، پذیره نویسی سهام جدید ناشی از افزایش سرمایه به قیمت بازار انجام میگیرد. منظور از صرف سهام، اضافه ارزش سهام یعنی ما به التفاوت ارزش بازاری و اسمی سهام میباشد. شرکت در خصوص صرف سهام سه کار می توانند انجام دهند:
- انتقال اضافه ارزش به اندوخته شرکت
- تقسیم نقدی اضافه ارزش به سهامداری قبلی
- دادن سهام جدید به سهامداران قبلی
- در مورد فروش هم دو کار می توانند انجام دهند
- فروش با حفظ حق تقدم
- فروش با سلب حق تقدم
چند نکته مهم در خصوص افزایش سرمایه ها
۱. هر اتفاقی که در رابطه با افزایش سرمایه یک شرکت در مجمع آن شرکت تصویب شود، شامل حال افرادی می شود که در زمان برگزاری مجمع شرکت، سهامدار آن شرکت بوده اند.
۲. بعد از اینکه افزایش سرمایه شرکت در مجمع فوقالعاده به تصویب رسید، موضوع در روزنامه کثیرالانتشاری که به عنوان روزنامه رسمی شرکت انتخاب شده، منتشر میشود.
این موضوع در سامانه کدال نیز به سهامداران اطلاع رسانی می شود. همچنین فرمی برای سهامداران آن شرکت ارسال شده و از آنها درخواست میشود تا درصورت تمایل به استفاده از حق تقدم خود برای خرید سهام جدید، فرم مذکور را تکمیل و برای شرکت ارسال نمایند. به این فرم، اصطلاحا گواهی حق تقدم خرید سهام گفته میشود.
۳. در برخی از موارد شرکتها اقدام به افزایش سرمایه ترکیبی می کنند. مثلا بخشی از آن از محل سود انباشته و بخش دیگر از طریق آورده نقدی سهامداران انجام می شود. برای محاسبه قیمت سهم در این روش، باید فرمول دو روش مزکور را با یکدیگر تلفیق کنید.
۴. قیمت هایی که از طریق فرمول ها محاسبه می شوند قیمت تئوریک سهم می باشند. در بسیاری از مواقع در واقعیت این قیمت ها ممکن است تغییر پیدا کند. یعنی به دلیل عرضه و یا تقاضای زیاد در سهم ممکن است قیمت سهم بعد از بازگشایی بیشتر یا کمتر از قیمت تئوریک آن شود.
اشتراک این مطلب
https://exirise.com/wp-content/uploads/2021/02/انواع-افزایش-سرمایه-ها.jpg 600 800 ExConvHs3574Izp https://exirise.com/wp-content/uploads/2022/05/Name-Gold.png ExConvHs3574Izp 2021-02-15 11:11:21 2021-02-15 11:11:21 انواع افزایش سرمایه ها
دیدگاه خود را ثبت کنید
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
جستجو در محتوای وب سایت :
1401.07.02 📊 #پایش_بازار ⬅️ شاخص کل: 1,328,183 (-27,057) ⬅️ شاخص هم وزن: 386,515 (-9,163) ⬅️ ارزش معاملات: 2,710 میلیارد تومان ⬅️ حجم معاملات: 6.9 میلیارد ⬅️ تعداد معاملات: 404,704 ☑️ تعداد کل نماد: 728 🟢 تعداد مثبت: 61 (%8) 🔴 تعداد منفی: 667 (%92) 🔼 تعداد صف خرید: 24 (%3) 🔽 تعداد ️صف فروش: 219 […]
1401.06.30 ✅ #دحاوی رشد حدود ۴۰ درصدی نماد از زمان تحلیل ، دقت به رعایت حدضرر و پایبندی به استراتژی معاملاتی ✅ #قاسم نوسان مثبت در محدوده ۵۰۰ تومان رعایت حدضرر بعد از رشد ۸۰ درصدی 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 736 🟢 تعداد مثبت: 158 (%21) 🔴 تعداد منفی: 578 (%79) 🔼 تعداد […]
1401.06.23 ✅ #دانا افزایش حجم تا ۱۵۰ میلیون و تقاضای ۶۰ میلیون در سقف روزانه ✅ #فمراد عبور از قیمت ۴۳۰۰ تومان و رشد حدود ۱۴۰ درصد 🟢 معاملات بورس شامل حساب های تجاری نیست صالح آبادی، رییس کل بانک مرکزی در برنامه گفتگوی ویژه خبری: از هر ۱۰۰۰ نفر حداکثر ۳ نفر مشمول حسابهای […]
1401.06.16 ✅ #وآرین افزایش تقاضا و صف خرید نماد ✅ #دحاوی بعد از نوسان کوتاه مجدد در سقف روزانه 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 705 🟢 تعداد مثبت: 238 (%34) 🔴 تعداد منفی: 467 (%66) 🔼 تعداد صف خرید: 62 (%9) 🔽 تعداد ️صف فروش: 32 (%5) 🟩تعداد نماد اختلاف مثبت: 179 🟥تعداد نماد […]
1401.06.11 💢 اطلاعیه مهم سازمان مالیاتی درباره افزایش سرمایه بورسیها سازمان امور مالیاتی اعلام کرده که اگر شرکتهای پذیرفته شده در بورس سود تقسیمی خود را به جای پرداخت نقدی به سهامداران و خارج کردن آن از بازار، صرف افزایش سرمایه شرکت کنند، مالیات آن صفر در نظر گرفته خواهد شد. 1401.06.09 #داروسازی_الحاوی با بیش […]
1401.05.31 ✅ #دانا رنج مثبت و افزایش تقاضا ✅ #غپینو رنج مثبت و افزایش تقاضا در محدوده حمایتی معتبر نماد ✅ روند #لکما طبق تحلیل افزایش حجم چند روزه در سقف قیمتی 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 712 🟢 تعداد مثبت: 348 (%49) 🔴 تعداد منفی: 364 (%51) 🔼 تعداد صف خرید: 89 (%13) […]
1401.05.19 ✅ #دحاوی ادامه روند رشد صف خرید با بیش از ۱۱میلیون تقاضا ✅ #افزایش_سرمایه مجوز افزایش سرمایه 58 درصدی فخوز از محل سود انباشته صادر شد. 📊 #پایش_بازار ☑️ تعداد کل نماد: 687 🟢 تعداد مثبت: 263 (%38) 🔴 تعداد منفی: 424 (%62) 🔼 تعداد صف خرید: 59 (%9) 🔽 تعداد 🟩تعداد نماد اختلاف مثبت: […]
دسترسی سریع
اخبار و آموزش ها :
-
(49) (123)
گروه مشاوره و سرمایه گذاری پایا سرمایه اکسیر در سال ۱۳۹۶ با هدف ایجاد تحولی مناسب، در راستای ارائه خدمات نوین و استاندارد در حوزه معاملات بورس اوراق بهادار و انرژی تاسیس گردیده و همواره توسعه کمی و کیفی فعالیت هایش را سرلوحه برنامه های مشتری مداری خود قرار داده است.
شماره ثبت ۵۹۶۱۰۷
آدرس و اطلاعات تماس :
نمادهای اعتماد الکترونیکی :
به دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا و حفظ سلامتی شما که بیش از هرچیزی برای ما اهمیت دارد تا اتمام دوره قرنطینه از ارائه خدمات بصورت حضوری معذور هستیم و کلیه خدمات کاملا مجازی ارائه خواهد شد . با اپراتور شرکت و در صفحه اصلی سایت قسمت چت انلاین با ما در ارتباط باشید.
دامیننس بیت کوین چیست؟ تحلیل قیمت با استفاده از شاخص سلطه BTC
یکی از مهمترین شاخصهای بازار، دامیننس بیت کوین است. معاملهگران با مشاهدهی تغییرات شاخص سلطه بیت کوین الگوهایی را در بازار کشف کرده و از آن درآمدزایی میکنند. بهطور خاص بسیاری از تریدرها باور دارند که دامیننس BTC بینشی از روند فعلی بازار ارائه داده و به همین خاطر از اهمیت بالایی برخوردار است. حال ما امروز قصد داریم تا به بررسی این شاخص بپردازیم. با ما در مقالهی «دامیننس بیت کوین چیست» همراه باشید.
دامیننس بیت کوین چیست؟
دامیننس در لغت به معنای سلطه و تسلط بوده و در بازار ارزهای دیجیتال به معنای سهم یک ارز از کل بازار است. بنابراین دامیننس بیت کوین به معنای سهم بیت کوین از بازار است. در حال حاضر 39.9 درصد از کل بازار در اختیار بیت کوین بوده و روی این رمز ارز سرمایهگذاری شده است.
دامیننس بیت کوین معادل سهم بیت کوین از کل بازار ارزهای دیجیتال است
میتوانید دامیننس بیت کوین را با استفاده از فرمول زیر محاسبه کنید.
ارزش کل بازار بیت کوین تقسیم بر ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال = دامیننس بیت کوین
عوامل تاثیرگذار بر شاخص سلطه بیت کوین
دامیننس بیت کوین ثابت نبوده و به عوامل مختلفی بستگی دارد. این عوامل همگی بر دامیننس بیت کوین تاثیرگذار بوده و شما میتوانید با اطلاع از آنها، استراتژی ترید خود را تغییر داده و از خطر کاهش ارزش سرمایه در امان بمانید.
تغییر رمز ارز ترند در بازار
قبل از انفجار آلتکوینها، دامیننس بیت کوین بالای 90 درصد بود. با شروع روند جذب سرمایه از سوی این رمز ارزها، بیت کوین دیگر قادر به حفظ دامیننس خود نبود و بخش قابلتوجهی از آنرا به آلتکوینهایی ازجمله اتریوم و بایننس کوین واگذار کرد.
بیت کوین برای تغییر نحوه انتقال ارزش ایجاد شد و تکاملی پیدا نکرد. از سوی دیگر آلتکوینها رشد کردند و حالا بسیاری از آنها در بخشهای مختلفی ازجمله گیمینگ، خدمات مالی غیرمتمرکز و … درگیر هستند.
علیرغم نوسانات، کاربران بیت کوین را بهعنوان یکی از پایدارترین رمز ارزهای بازار شناخته و تمایلی به سرمایهگذاری روی این رمز ارز برای کسب سودهای چشمگیر ندارند.
تمامی این موارد منجر شد تا بیت کوین دیگر ترند نباشد. چنین شرایطی یکی از دلایل اصلی افت دامیننس BTC است.
بازار خرسی و گاوی
طی سالهای اخیر روند محبوبیت استیبل کوینها با افزایش شدیدی مواجه شد و همین روند نیز فشار مداومی به سلطهی بیت کوین وارد میکند. در بازار نزولی یا در زمان نوسانات، کاربران از استیبل کوینها برای محافظت از سرمایهی خود در برابر کاهش قیمتها استفاده میکنند.
استیبل کوینها آلت کوینی هستند که ارزش آنها پایدار بوده و از ثبات برخوردار هستند. در بازار خرسی و کاهش قیمت ارزهای دیجتال ازجمله بیت کوین، سرمایه از BTC خارج شده و تبدیل به استیبل کوین میشود. در واقع چنین موضوعی منجر به افت دامیننس بیت کوین و رشد دامیننس استیبل کوینها میگردد.
تغییر روند در بازار یکی از دلایل اصلی رشد یا کاهش دامیننس بیت کوین است
از سوی دیگر در بازار گاوی، کاربران استیبل کوینهای خود را به دیگر رمز ارزها ازجمله بیت کوین تبدیل کرده تا فرصتهای معاملاتی را از دست ندهند. چنین شرایطی منجر به کاهش دامیننس استیبل کوینها و افزایش دامیننس بیت کوین و آلت کوینها میشود.
ورود به بازار با استیبل کوینها
کاربران جدید برای ورود به بازار دو راه به شرح زیر دارند.
- استفاده از صرافیهایی که امکان خرید رمز ارز با پول فیات را فراهم میکنند.
- خرید استیبل کوینها و تبدیل آنها به دیگر رمز ارزها
ورود افراد با استفاده از استیبل کوینها منجر فرمول برای شاخص انباشت به افزایش دامیننس این دسته از رمز ارزها و کاهش دامیننس بیت کوین میشود. در چنین شرایطی ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال افزایش یافته و دامیننس بیت کوین کاهش مییابد.
متولد شدن رمز ارزهای جدید
گاهی اوقات حضور رمز ارزهای جدید بهمعنای کاهش محبوبیت بیت کوین است. به یاد داشته باشید که دامیننس بیت کوین در حال مبارزه با دیگر آلت کوینها بوده و ظهور چندین آلت کوین محبوب به معنای کاهش دامیننس BTC است.
از سوی دیگر این احتمال وجود دارد تا با کاهش تبلیغات و هایپ رمز ارزهای جدید، دامیننس آنها کاهش یافته و دامیننس بیت کوین افزایش یابد.
کسب سود از دامیننس بیت کوین در ترید
دامیننس بیت کوین بهقدری مهم و با اهمیت است که بسیاری از سرمایهگذاران استراتژی ترید خود را بر مبنای این شاخص ایجاد میکنند. این شاخص تاثیر شایانی روی قیمت آلت کوینها داشته و در ادامه به بررسی کامل آن میپردازیم.
متد Wyckoff
متد Wyckoff در اوایل دهه 1930 توسعه یافت و برای استفاده در بازارهای مالی سنتی طراحی شده است. امروز نیز میتوان از برخی از اصولهای این متد همچون قانون علت و معلول در راستای کسب سود از دامیننس بیت کوین استفاده کرد.
بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران از این روش برای شناسایی روند بازار، تخمین احتمال معکوس شدن روند و معاملات زمانی استفاده میکنند.
بنا به نظر Wyckoff رفتارهای معاملاتی و تغییر روند 4 فاز به شرح زیر دارند.
- انباشت دارایی
- روند صعودی
- توزیع دارایی
- روند نزولی
شناسایی جریان خروجی و ورودی دارایی نیز در ترید زمانی از اهمیت بالایی برخوردار است.
معاملهگران و سرمایهگذاران اغلب از روش Wyckoff استفاده کرده تا تغییر روند در بازار را شناسایی کنند.
شناسایی آلت سیزن با استفاده از دامیننس بیت کوین
با افزایش تعداد آلت کوینها در بازار، دامیننس بیت کوین روزبهروز کاهش یافته و در برخی مواقع ارزش کل بازار آنها از بیت کوین پیشی میگیرد. در بازار ارزهای دیجیتال چنین مواقعی را آلت سیزن مینامیم. بر اساس متد Wyckoff، در آلت سیزن سرمایه از بیت کوین خارج شده و وارد بازار آلت کوینها میگردد. در آلت سیزن، آلت کوینها عملکرد بهتری نسبت به بیت کوین داشته و در برخی مواقع شاهد افت دامیننس بیت کوین هستیم.
بنابراین تریدرها با دقت روند دامیننس بیت کوین را دنبال کرده تا استراتژی خود را نسبت به شروع یا پایان آلت سیزن تنظیم کنند.
استفاده از دامیننس BTC برای پیشبینی روند بازار
قیمت بیت کوین و شاخص دامیننس این رمز ارز همبستگی زیادی با یکدیگر داشته و دنبال کردن آنها چشماندازی از وضعیت کلی بازار به شما خواهد داد. برخی برداشتهای کلی از ترکیب قیمت و دامیننس بیت کوین به شرح زیر هستند.
قیمت بیت کوین و دامیننس این رمز ارز همبستگی زیادی با یکدیگر دارند
- رشد همزمان قیمت و دامیننس بیت کوین نشانهای قوی از احتمال آغاز بازاری صعودی است.
- رشد قیمت و کاهش دامیننس به معنای آغاز احتمالی آلت سیزن است.
- کاهش قیمت و افزایش دامیننس بیت کوین نشانهای از آغاز تسلط خرسها بر آلت کوینهای بازار است.
- کاهش همزمان قیمت و دامیننس بیت کوین نشانهای قوی از آغاز روند نزولی در سرتاسر بازار ارزهای دیجیتال است.
توجه داشته باشید که این برداشتها بر اساس همبستگیهای تاریخی این دو شاخص بوده و احتمال به وقوع نپیوستن آنها وجود دارد.
سخن پایانی
دامیننس بیت کوین ابزاری برای تشخیص تغییر روند در بازار است. شما نیز میتوانید از این شاخص در استراتژی ترید خود استفاده کنید. توجه کنید که نهتنها این شاخص بلکه هیچ شاخصی قادر به تضمین عملکرد بیت کوین نیست. آیا شما همراهان توکن باز از این شاخص در ترید خود استفاده میکنید؟ لطفا نظرات و ایدههای خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
از همراهی شما عزیزان تا پایان مقالهی «دامیننس بیت کوین چیست» صمیمانه سپاسگزاریم.
چالش های سازمان تامین اجتماعی در دولت آینده/ بحران انباشت بدهیها
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، به نقل از مهر، سازمان تامین اجتماعی به عنوان قدیمیترین سازمان بیمهای و اجتماعی کشور شناخته میشود که از قدمت طولانی برخوردار است.
از قدیمالایام این جمله را از بزرگان خودمان شنیدهایم که گفتهاند که «داشتن دفترچه بیمه یک نعمت است» و حالا این نعمت چند سالی است که سر سفره بیمه شدگان کمتر رنگ و لعاب گذشته را دارد.
بر اساس گزارش منتشر شده از سوی مدیریت آمار و اطلاعات و محاسبات این سازمان تعداد بیمه شدگان اصلی تحت پوشش تأمین اجتماعی تا پایان 9 ماه منتهی به آذر سال گذشته به 14 میلیون و 430 هزار و 385 نفر رسیده است.
همچنین تعداد بیمه شدگان تبعی تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی، 22 میلیون و 877 هزار و 38 نفر در همین مدت اعلام شده است. در مجموع بیمه شدگان اصلی و تبعی این سازمان 37 میلیون و 307 هزار و 423 نفر شدهاند.
بر همین اساس تعداد مستمری بگیران اصلی سازمان تأمین اجتماعی در پایان پاییز سال گذشته 3 میلیون و 908 هزار و 976 نفر هستند و تعداد مستمری بگیران تبعی نیز به 2 میلیون و 921 هزار و 174 نفر رسیده است. در مجموع مستمری بگیران اصلی و تبعی این سازمان 6 میلیون و 830 هزار و 150 نفر شدهاند.
آیا تا به حال از خود پرسیدهایم که چرا بزرگترین سازمان بیمهای کشور، همواره دچار بحران میشود و چالشهایی را پیش روی خود میبیند که هرگز تمامی ندارد. در حالی که با این حجم از جمعیت تحت پوشش و سرمایههایی که دارد، نمیبایست آن طور که شاهد هستیم دچار بحران شود.
با نگاهی به شرایط بیمه شدگان تامین اجتماعی، به راحتی متوجه میشویم که آنها از وضع موجود سازمان بیمهگر خود راضی نیستند و انتظار دارند در قبال حق بیمهای که پرداخت میکنند، از خدمات بهتری برخوردار شوند. به طور مثال، سازمان تامین اجتماعی به رغم تعداد زیادی مراکز درمانی ملکی در سراسر کشور، اما هنوز اغلب مردم از نقاط دور و نزدیک کشور برای دریافت خدمات درمانی، به بیمارستان میلاد تهران مراجعه میکنند.
علی حیدری نایب رئیس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی، در خصوص اینکه چرا بزرگترین سازمان بیمهای در تامین هزینههای درمانی بیمه شدگان دچار مشکل میشود، به آثار اجرای طرح تحول سلامت اشاره کرد و گفت: بخشی از عقب ماندگی که در پروژهها وجود داشت ناشی از این موضوع بود که منبع مالی و قانونی برای اجرای این پروژهها وجود نداشت. سازمان تامین اجتماعی به لحاظ هزینههایی که به واسطه طرح تحول سلامت به آن تحمیل شد، برای پرداخت مطالبات مراکز طرف قرارداد با مشکلاتی مواجه شد و حتی بعضاً مجبور به استقراض میشد. طبیعتاً در این شرایط امکان احداث پروژههای درمانی جدید نبود.
در همین حال، سیروس سجادی کارشناس متخصص اداره کل امور بینالمللی سازمان تامین اجتماعی، در تعریف نظام وصول حق بیمه گفت: اهمیت وصول حق بیمه به دلیل پنج شرط مهم برای شایستگی و پایداری یک نظام بازنشستگی مطرح میگردد که شامل نظام قابل اعتماد وصول درآمد، پرداخت مزایا به روش صحیح، مدیریت مالی مطمئن و سرمایهگذاری مولد داراییها، راه اندازی و ارتقای شبکه ارتباطی موثر از جمله (توسعه دقیق پایگاه داده و سازوکارهای ثبت داده فرمول برای شاخص انباشت برای پشتیبانی از اقدامات مدیریت در حوزه وصول پرداخت مزایا و مدیریت مالی) و همچنین تهیه صورتها و گزارشهای مالی که مرتبط با تأمین حکمرانی موثر شفافیت و پاسخگویی است.
وی در مورد چالشهای نظام وصول حق بیمه، اظهار داشت: ضعف زیرساخت فناوری، ضعف طراحی فرآیند، ضعف قوانین حمایتی، خطا و تقلب، مشکلات اقتصادی جامعه، اقتصاد دیجیتال و کارگران مهاجر از جمله این چالشها محسوب میشوند.
سجادی در مورد اثرات خطا و تقلب در نظام وصول حق بیمه که بر پیکر تامین اجتماعی وارد میشود، گفت: توان پرداخت ضعیف مزایای بازنشستگی کافی، مزایای کمتر با نرخ حق بیمه بالاتر، احتمالات خصوصیسازی بالاتر، احتمال نیاز به درآمد عمومی، تغییر شدید طرح فراگیر و اجباری به یک طرح داوطلبانه از جمله این اثرات مخرب است.
ملاک و معیار علمی و اصولی برای ارزیابی کارکرد و عملکرد سازمانهای بیمهگر اجتماعی و مدیران و متولیان آنها، «فرمول برای شاخص انباشت پایدارسازی مالی و تعادل بخشی تعهدی بینالنسلی» است. بدین معنا که ماحصل کارکرد و عملکرد یک سازمان بیمهگر اجتماعی و مدیران و متولیان آن بایستی منجر به حفظ و ارتقاء پایداری مالی، توان مالی و حفظ تعادل بین منابع و مصارف به صورت «تعهدی» و «بینالنسلی» (حداقل سه نسل و حدود 75 سال یعنی مستمری بگیران فعلی، بیمه شدگان فعلی و مستمری بگیران آتی) شود که بر اساس تمامی محاسبات بیمهای انجام شده، سازمان تأمین اجتماعی سالها است از این شاخص عبور کرده است.
مهمترین چالشهای پیش روی سازمان تامین اجتماعی
فقدان پایداری مالی به سبب عدم تعادل منابع و مصارف و برهم خوردن تنظیم ورودیها و وخروجیها و کسری نقدی و تعهدی از مهمترین چالشهای سازمان است. مدیریت و ساماندهی بهینه منابع و مصارف و ایجاد تعادل بین آنها، تنظیم ورودیها و خروجیها و بهینه سازی نظام تصمیم سازی، تصمیمگیری و اجرایی بر مدار اصول و محاسبات بیمهای یکی از راهکارهای اساسی خروج از بحران است.
از چالشهای دیگر، روند رو به رشد و انباشت بدهیهای دولت در اثر تصویب و تداوم اجرای قوانین و مقررات است که بار مالی، تعهدی و بینالنسلی را برای سازمان به ارمغان میآورد و این در حالی است که در مقابل این فشارهای وارده، قوانین و یا بودجههای سنواتی برای سازمان لحاظ نمیشود. راهکار آن پیشگیری از تصویب قوانین و مقررات جدید فاقد محل تأمین بار مالی به صورت پایدار و تعدیل و اصلاح تدریجی قوانین و مقررات تعهدآور قبلی و طراحی و اجرای راهکارهای بازپرداخت مطالبات است.
از سال 83 تا 95 بدهی دولت به تامین اجتماعی 92 هزار و 500 میلیارد تومان بود که دولت 58 هزار و 595 میلیارد تومان آن را قبول دارد و باقی آن را رد میکند. با وجود اینکه دولت در تامین اجتماعی آوردهای ندارد اما بر اساس قانون، بدهی خود را نمیپذیرد. این در شرایطی است که بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی تا پایان سال 98 به حدود 300 هزار میلیارد تومان رسیده است. اگر سازمان تامین اجتماعی این پول را در بازار بورس، ارز، ساختمانسازی و غیره سرمایهگذاری میکرد امروز ارزش بدهی دولت یک تریلیون و 400 هزار میلیارد تومان بود. حتی اگر دولت بر فرمول برای شاخص انباشت اساس فرمول به رسمیت شناخته خود که تعریف کرده است بدهی تامین اجتماعی را به روز میکرد امروز 180 هزار میلیارد تومان از مجموع بدهی 300 هزار میلیارد تومانی خود را پرداخت کرده بود.
یکی دیگر از چالشهای سازمان تامین اجتماعی، فرار بیمهای در ابعاد قشری (عدم شمول یا فقدان پوشش بیمهای برخی اقشار)، بنگاهی (عدم دسترسی یا شناسایی بنگاهها)، تعدادی (عدم ارسال لیست تمامی پرسنل) و ریالی (عدم اعلام دستمزد واقعی) و اعمال برخی معافیتهای بیمهای است که راهکار اساسی آن اجرای طرح بیمه اجباری مزد بگیران و مشمولین قوانین کار و تامین اجتماعی، حذف و تعدیل تدریجی معافیتها و رفع موانع اخذ پوشش بیمهای جهت نیل به فراگیری کامل و تعمیم و گسترش پوشش بیمهای به آحاد جامعه است. ضمناً گسست بینالنسلی در حوزه منابع انسانی مدیریتی و کارشناس به خاطر بازنشستگی و عدم کادرسازی و تربیت مدیران و کارشناسان آینده و فقر نظری و یاس عملی حاکم بر سرمایه انسانی نیز از موارد حائز اهمیت است که باید کادرسازی و تربیت مدیران آینده و توجه به نیروهای جوان و زنان دارای تجربه و تحصیل و مهارت و ایجاد یک نظام شایسته سالار، دانش بنیان و یادگیرنده در حوزه سرمایه انسانی سازمان را در دستور کار قرار داده تا در آینده این چالش اساسی مرتفع گردد.
اخبار گروه سایر رسانهها صرفا بازنشر اخبار سایتها و خبرگزاریهاست و خبرگزاری تسنیم هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد.
قیمت واقعی دلار از چه فرمولی بهدست میآید؟
سیاستهای دولت در چند سال اخیر، نوسانهای ارزی، تورم، تحریم و هزاران عوامل دیگر باعث شدهاند تا درک درستی از ارزش واقعی پول کشورمان نداشته باشیم. اگر خودتان در این زمینه تحقیق کنید، بهسرعت متوجه میشوید که باوجود چندگانگی میان نرخ ارز رسمی اعلامشده توسط دولت و ارزهای دیگر مانند ارز نیما و درنهایت نرخ ارز بازار آزاد، معیار دقیقی برای سنجش ارزش پول خودمان یا بهطور دقیقتر سنجش قدرت خریدمان نداریم.
اما میتوانیم با مقایسه نرخ ارز کشورمان با دیگر کشورها و شاخصهای قیمت مصرفی، معیاری به نام نرخ واقعی موثر ارز را به دست آوریم تا بهوسیله آن درک بهتری از وضع ریال و قدرت خرید مردم داشته باشیم.
نرخ واقعی موثر چه نکاتی را فرمول برای شاخص انباشت روشن میکند؟
در ادامه این مقاله بعد از آشنایی با مفهوم نرخ موثر واقعی و عوامل موثر بر آن، متوجه میشویم که عوامل موثر بر تورم شدید فعلی و کاهش قدرت خرید مردم، عواملی مانند تحریمها یا قیمت دلار نیستند. بلکه عامل اصلی ضعف دولت در بحث سیاستگذاریهای مربوط به تولیدات داخلی، صادرات و واردات است.
نرخ واقعی موثر بهخوبی تاثیر این موارد را نشان میدهد اما در ادامه توضیح خواهیم داد که چرا به دلیل عدم شفافیت، نباید به ارقام رسمی اعتماد کرد و باید به اتفاقات گذشته توجه کنیم.
برای توضیح نرخ واقعی موثر ارز ابتدا مفاهیم مقدماتی را توضیح داده و درنهایت به وضعیت ریال در مقیاس جهانی خواهیم رسید.
نرخ اسمی قیمت ارز (NER)
برای توضیح مفهوم نرخ واقعی دلار، ابتدا باید نرخ اسمی را تعریف کنیم:
نرخ اسمی ارز (یا Nominal Exchange Rate) به هزینه مبادله ارز فرمول برای شاخص انباشت یک کشور با ارز کشوری دیگر گفته میشود. برای مثال اگر نرخ اسمی پوند انگلیس به دلار آمریکا برابر با 1£ = 2$ باشد، یعنی یک فرد انگلیسی میتواند درازای پرداخت یک پوند، دو دلار دریافت کند.
نرخ واقعی قیمت ارز (RER)
نرخ واقعی قیمت ارز یا (یا Real Exchange Rate) از قیمت نسبی کالاهای یک کشور به یک کشور دیگر به دست میآید؛ یعنی برای مثال نرخی که بهاندازهی آن یک فرد انگلیسی میتواند کالاهای خود را با کالاهای آمریکایی مبادله کند. برای به دست آوردن این نرخ کافی است قیمت یک کالای صادراتی را بر قیمت همان کالا که از کشور دیگر وارد میشود تقسیم کنید.
نرخ واقعی قیمت ارز را با فرمول زیر نشان میدهیم:
این فرمول نشان میدهد که نرخ واقعی ارز تحت تاثیر این دو عامل است:
- شاخص قیمتی یک کالا در کشور داخلی و خارجی
- نرخ اسمی مبادله ارز دو کشور (که در اینجا منظور ریال ایران و دلار آمریکا است)
در حال حاضر نرخ واقعی ارز به ما نشان میدهد که: اگر نرخ واقعی پایین باشد، کالاهای خارجی نسبتا گرانتر و کالاهای داخلی نسبتا ارزانتر هستند.
با این تعاریف متوجه میشویم که در حال حاضر نرخ واقعی قیمت ارز در ایران پایین است؛ زیرا برای شهروندان ایرانی، خرید کالاهای صادراتی دشوار بوده و ازنظر قیمت منطقی است که از کالاهای داخلی خرید کنند. برعکس این مثال هم صادق است: شاخص بیگمک نشان میدهد که ممکن است یک کالای یکسان در دو کشور مختلف قیمت متفاوتی داشته باشد، مثلا اگر معیار مقایسه را دلار در نظر بگیرید قیمت یک بیگمک در سوئیس بیشتر از آمریکا است و اگر فرد سوئیسی برگر خود را از آمریکا خریداری کند، هزینه کمتری متقبل میشود.
نرخ اسمی موثر ارز (NEER) و نرخ واقعی موثر ارز (REER)
نرخ اسمی موثر ارز (NEER) میزان تغییرات نرخ ارز یک کشور را در برابر شرکای دیگر تجاریاش را نسبت به سال پایه بررسی میکند. دلیل آنکه ما در اینجا نرخ اسمی موثر را معیار قرار نمیدهیم ایناست که در محاسبه تغییرات نرخ اسمی موثر حرفی از تغییرات قدرت خرید ارزها زده نمیشود؛ و بررسی کردن آن نتایج مشابهی مانند مقایسه بین نرخ ارز دو کشور را به ما میدهد. برای اینکه بدانیم قدرت خرید پول کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر در طول زمان چقدر تغییر داشته است باید به سراغ نرخ واقعی موثر ارز (REER) برویم.
برای اینکه بدانیم قدرت خرید پول کشور ما در مقایسه با کشورهای دیگر در طول زمان چقدر تغییر داشته است باید به سراغ نرخ واقعی موثر ارز (REER) برویم.
نرخ واقعی موثر ارز یک کشور با گرفتن میانگین هندسی نرخ اسمی موثر ارز بر یک شاخص قیمتی یا معیار تورمی محاسبه میشود که فرمول آن را مشاهده میکنید:
که در اینجا “REER” نرخ واقعی موثر ارز بوده و از تقسیم ارزش واحد پول کشور خودی (بر مبنای پول کشور iام) بر نسبت شاخص قیمتی کشور شریک تجاری به دست میآید. این نرخهای بهدستآمده هرکدام به توان وزنهای نرمال شدهی کشورهای شریک تجاری میرسد.
بحث خیلی تخصصی شد، میدانم! همه این فرمولها تنها به این جهت گفته شد تا چند نکته مشخص شود:
- نرخهای محاسبهشده بر اساس سال مبنا بوده و بهدرستی تغییرات نرخ ارز را نشان میدهند.
- در نظر گرفتن شاخصهای قیمتی کالاها باعث میشود تا درک درستی از تغییرات قدرت خرید داشته باشیم.
- به خاطر وزن دادهشده به نرخ ارز هر کشور بهصورت جداگانه، تغییرات قدرت خرید تنها به میزان مبادلات ما با کشور مدنظر محاسبه میشود. برای مثال، وزن دادهشده به نرخ کشورهای چین و امارات (که مبادلات زیادی با آنها داریم) بسیار بیشتر از کشورهایی مانند اندونزی و سنگاپور است.
حالا میتوانیم وضعیت نرخ واقعی موثر ارز ایران را در چند سال اخیر بررسی کنیم و بفهمیم که این تغییرات چه معنایی دارد.
چرا باید به نرخ واقعی موثر بیشتر اهمیت بدهیم
در حال حاضر معیار فرمول برای شاخص انباشت اصلی عموم برای سنجش قدرت خرید و کیفیت زندگی، قیمت دلار است. اما برای اینکه به شما نشان بدهم تکیه کردن بر چنین معیاری کاربردی نیست دو دلیل مطرح میکنم:
- همانطور که در مقدمه این مقاله گفته شد، به علت تعدد ارقام اعلامشده در ارتباط با دلار و همچنین نوسان شدید آنها، نمیتوان بر قیمت دلار اتکا کرد. انواع سیاستهای دولتی، مشکلات دسترسی ارزی به دلار و چندین دلیل دیگر باعث میشوند تا عدد اسمی اعلامشده و تاثیر واقعی آن بر قدرت خرید ارتباط کمتری داشته باشند.
- دلار تأثیرگذارترین نرخ ارزی جهانی است، اما لزوما تمامی مبادلات ما از قیمت آن تاثیر مستقیم نمیپذیرد. اگر بهجای قیمت دلار، به میزان تغییرات نرخ ارز کشورهای دیگر و بهخصوص کشورهایی که بیشترین میزان مبادله را با آنها داریم توجه کنیم میتوانیم تاثیرات کاذب قیمت دلار را از تاثیرات واقعی آن جدا کرده و بهطور دقیق به مسئله نگاه کنیم.
در رابطه با نرخ واقعی موثر ارز گفته شد که برای محاسبه آن از میانگین وزنی نرخ ارز کشورهای طرف معامله استفاده میشود. این نکته باعث میشود تا قدرت خرید ما بر اساس میزان مبادلات ما با یک نرخ ارزی خاص محاسبه شود. برای شما یک مثال میزنم:
فرض کنید که کشور ایران 70 درصد معاملات خود را با چین، 20 درصد را با روسیه و 10 درصد را با هند انجام میدهد. حالا اگر نرخ روبل روسیه 30 درصد افزایش پیدا کند، نرخ واقعی موثر 30 درصد کاهش پیدا نمیکند، بلکه میزان کاهش آن نسبت به میزان مبادلات کشور ما با روسیه محاسبه میشود.
ازآنجاییکه تمامی واردات ما به دلار وابسته نیست، پس نباید نرخ دلار را معیار اصلی قدرت خرید در نظر بگیریم. بهجای آن میتوانیم با تمرکز بر نرخ واقعی موثر ارز بر عواملی تمرکز کنیم که به طرز معنیداری بر قدرت خرید ما تاثیر گذاشتهاند.
وضعیت نرخ واقعی موثر ارز در ایران
در قدم اول برای درک بهتر، نگاهی به جدول تغییرات نرخ اسمی ارز در مقایسه با تغییرات نرخ واقعی موثر ارز بیندازید:
هر چه نرخ واقعی موثر ارز بیشتر باشد توانایی خرید مردم بیشتر است؛ یعنی قدرت ریال نسبت به ارز دیگر کشورها بیشتر بوده و توانایی خرید کالاهای خارجی بیشتر شده است. اگر نرخ موثر واقعی پایین باشد، یعنی قدرت خرید ما برای کالاهای خارجی کاهشیافته و مردم تمایل به مصرف کالاهای داخلی پیدا میکنند.
هر چه نرخ واقعی موثر ارز بیشتر باشد توانایی خرید مردم بیشتر است؛ یعنی قدرت ریال نسبت به ارز دیگر کشورها بیشتر بوده و توانایی خرید کالاهای خارجی بیشتر شده است.
شاید بپرسید که چرا وقتی جهش شدیدی در افزایش نرخ دلار را شاهد بودیم، این تاثیر چشمگیر را در نرخ واقعی موثر مشاهده نمیکنیم؟
دلیل این اتفاق اعلام شدن نرخ رسمی ارز بهجای نرخ بازار آزاد و توسط بانک مرکزی است. اطلاعات نشان داده در اینجا، به علت اختلاف فاحش میان نرخ رسمی و نرخ آزاد یا قیمت واقعی دلار، در برخی برهههای زمانی حقیقت را راجع به تغییرات قدرت خرید نشان نمیدهد.
برای مثال در طی سالهای 1373 تا 1380 نرخ رسمی بانک مرکزی بر مقدار 175 تومان باقی ماند، درصورتیکه نرخ بازار آزاد و قیمت واقعی دلار طی این دوره هفتساله از 263 تومان به 792 تومان رسید؛ یعنی جهشی سه برابری که توجیهکننده رقم بسیار بالای نرخ واقعی موثر در سال 1380 است. بهترین سالهایی که میتوانیم از آنها برای معیار استفاده کنیم دورههای 1382 تا 1389 و باکمی اغماض سالهای 1394 تا 1396 هستند.
رشدهای ناگهانی در نمودار نشان میدهد که ریال نسبتبه دلار آمریکا بیشازاندازه ارزشگذاری شده است.
تحقیقات دانشگاهی انجامشده این حوزه در ایران شامل دادههای بعد از سال 1395 نمیشوند و ازآنجاییکه دادههای بینالمللی بر اساس نرخهای رسمی بانک مرکزی بهدستآمدهاند، نرخهای واقعی موثر نشان دادهشده در سال 1397 کاربردی نیستند. درواقع رشدهای ناگهانی در نمودار نشان میدهد که ریال نسبتبه دلار آمریکا بیشازاندازه ارزشگذاری شده است. همانطور که خودتان متوجه شدهاید، با نوسان نرخ ارز در سال اخیر، رفاه شهروندان بهشدت کاهشیافته و قدرت خرید افراد بسیار کم شده است. پس میتوانیم مطمئن باشیم که نرخ واقعی موثر ارز در حال حاضر بسیار کمتر از آن چیزی است که آمارهای بینالمللی نشان میدهد. اگر بخواهید درک کنید که این اختلاف چقدر است، سقوط نرخ موثر در سال 1380 تا 1384 نشانگر مناسبی است.
برای اینکه مرجعی برای مقایسه داشته باشیم، در نمودار پایین نرخ واقعی موثر ارز را برای ایران و آمریکا در کنار هم قرار دادهایم:
میبینیم در دورههایی که نرخ رسمی با نرخ بازار آزاد یا قیمت واقعی دلار تفاوت زیادی داشته است، به گفتهی نمودار ما باید رفاه بیشتری را نسبت به آمریکا تجربه میکردیم! درصورتیکه چنین اتفاقی حقیقت ندارد. نزدیک بودن دو نرخ موثر ایران و آمریکا در سال 1397 نیز باوجود اختلاف 11000 تومانی نرخ ارز رسمی با نرخ ارز بازار و قیمت واقعی دلار نشاندهنده حقیقت وحشتناکی است که با محاسبه صحیح نرخ موثر آشکار میشود. (نکته: لازم به ذکر است که تحریمهای معاملاتی یا تعرفههای واردات و صادرات بر نرخ واقعی موثر تاثیر گذار نیست و اثرات آنها در این معیار نشان داده نمیشود.)
اختلاف زیاد بین نرخ رسمی و نرخ بازار دلار بر محاسبات تاثیر میگذارد
همهی این دادهها مهر تاییدی هستند بر این فرضیه که سیاستهای ارزی دولت در حال حاضر جوابگو نیست؛ ارز 4200 تومانی نهتنها تاثیر مثبتی بر اقتصاد کشور نداشت، بلکه مشکلات دیگری را ایجاد کرد که در این مقاله وارد آنها نخواهیم شد. هدف این بررسیها این بود تا نشان بدهیم عوامل بهبود رفاه مردم و خلاصی از بحرانهای ارزی و تورمی، سیاستهای ساده و پیشپاافتادهای همچون ثابت نگاهداشتن نرخ اسمی ارز نیستند.
عوامل تأثیرگذار بر نرخ واقعی ارز
در اینجا این سوال مطرح میشود که چه عواملی بر نرخ واقعی موثر تأثیرگذارند؟ اهمیت این عوامل زمانی خود را نشان میدهند که بدانیم رشد نرخ واقعی موثر تا حد زیادی بر رفاه و قدرت خرید مردم تاثیر گذار است. تعدادی از این عوامل را بررسی میکنیم:
سیاستهای تجاری
یک نظریه سنتی در ارتباط با تعرفههای تجاری وجود دارد که کاهش سطح تعرفهها در یک اقتصاد کوچک منجر به کاهش قیمت داخلی کالاهای وارداتی شده و تقاضای آنها را افزایش میدهد که منجربه تضعیف نرخ واقعی ارز خواهدشد.
رشد واردات نرخ موثر واقعی ارز را تضعیف میکند
ضعف عمدهی این استدلال این است که چنین استدلالی ایستا بوده و آثار میاندورهای و نقش کالاهای غیرقابلمبادله را در نظر نمیگیرد. درحالیکه دولت میتواند با سیاستهای حمایتی درست، به شکل موانع تعرفهای یا غیر تعرفهای، قیمت نسبی کالاهای وارداتی را افزایش دهد و با فرض جانشین کردن کالاهای وارداتی در مصرف باعث افزایش تقاضا و قیمت کالاهای غیرقابلمبادله شود. در این حالت در بلندمدت واردات کاهشیافته و کسری حسابجاری کاهش پیدا میکند که مجموع این نکات ذکرشده درنهایت سبب تقویت نرخ واقعی ارز خواهد شد.
با توضیح این نکته است که یکی از ضعفهای اساسی دولت مشخص میشود، در حال حاضر به علت فساد شدید در بخشهای دولتی و غیردولتی، بسیاری از سیاستهای حمایتی دولت بهدرستی طراحی و اجرانشدهاند.
ترجیحات مصرفکنندگان
در حالت کلی گفته میشود که به دلیل وابستگی زیاد تقاضا کالاهای غیرقابلمبادله به درآمد، با افزایش درآمد مصرفکنندگان تقاضا و قیمت این نوع کالاها افزایشیافته و نرخ واقعی ارز تقویت میشود؛ اما این نکته همیشه در مورد کشورهای درحالتوسعهای مثل ایران صادق نیست، چراکه در این کشورها با افزایش درآمد یا ثروت مصرفکنندگان تقاضای کالاهای قابلمبادله (که بهطور عمده وارداتی هستند) افزایش پیدا میکند.
با افزایش درآمدهای حاصل از صدور نفت و افزایش مالیات بر واردات، نرخ واقعی ارز کاهش پیدا میکند؛
برای مثال در تحقیقی انجامشده در رابطه با “تاثیر تغییرات درآمدهای نفتی بر نرخ واقعی ارز در ایران (1378)” نشان داده میشود که با افزایش درآمدهای حاصل از صدور نفت و افزایش مالیات بر واردات، نرخ واقعی ارز کاهش پیدا میکند؛ که اگر پاراگراف قبلی را دوباره بخوانید، ارتباط این دو را متوجه میشوید؛ یعنی دوباره با رشد درآمد و ثروت مردم تقاضا افزایش پیداکرده، اما به دلیل پاسخگو نبودن تولید داخلی به تقاضا و عدم توانایی تولید تعدادی از کالاهای ضروری، واردات رشد کرده و نرخ واقعی ارز تضعیف میشود.
رشد بهرهوری
رشد بهرهوری در تولید کالاهای قابلمبادله، بهرهوری نیروی کار و درنتیجه دستمزدها را در بخش تولید افزایش میدهد. همچنین با فرض این نکته که نیروی کار بتواند بهراحتی در بخشهای مختلف جابهجا شود، قیمت کالاهای غیرقابلمبادله افزایشیافته و درنهایت نرخ واقعی ارز را در بلندمدت تقویت میکند.
چه انتظاری از آینده باید داشته باشیم؟
ازآنجاییکه رویکرد دولت برای برخورد با چنین مسائلی تغییر نکرده است، پیشبینی وضعیت پیش رو حداقل در کوتاهمدت، کار دشواری نیست و با نگاهی به نمودارها متوجه میشویم که این روند قرار است ادامه داشته باشد.
اما روزنهی امیدی هم دراینبین وجود دارد. اینکه امیدوار باشیم تا باوجود تحریمهای نفتی و کاهش ارزش پول، دیگر دولت و حتی خود مردم به این امر واقف شوند که راه خروج از بحران، راهکارهای کوتهبینانه و سطحی نیست و باید تغییرات اساسی و پایداری در خصوص تولیدات داخلی از طرف دولت صورت بگیرد. از طرف دیگر نیز به علت محدودیتهای ایجادشده، مردم هم بهمرورزمان زمینه را برای رشد محصولات داخلی فراهم میکنند؛ که اگر این مسیر بهدرستی پیش برود حتما با رشد تولید داخلی و درنهایت تقویت نرخ واقعی ارز ملی مواجه خواهیم شد.
دیدگاه شما