ارزشگذاری از طریق ضرایب به دو روش گذشتهنگر (TTM) و آیندهنگر (Forward) انجام میشود. در روش TTM صورتهای مالی 12ماه گذشته بررسی میشود. به همین دلیل به این روش، گذشتهنگر میگویند. در روش Forward یا همان تحلیلی، تحلیلگر باتوجه به صورتهای مالی گذشته، فروش یا سود آن شرکت در آینده را پیشبینی میکند.
قابلیت نگهداشت (Maintainability) چیست؟
قابلیت نگهداشت (Maintainability) اصطلاحی است که اغلب هنگام صحبت دربارۀ نگهداشت و قابلیت اطمینان شنیده میشود. اما آیا واقعاً میدانید که سهولت نگهداشت به چه معناست و چگونه باید از این اصطلاح استفاده کرد؟
اگرنه، در این مقاله با ما همراه شوید تا با هم ببینیم قابلیت نگهداشت چیست، آیا میتوان آن را اندازهگیری کرد، و طراحی دارایی چگونه بر قابلیت نگهداشت تأثیر میگذارد.
قابلیت نگهداشت (Maintainability) چیست؟
قابلیت نگهداشت یکی از مفاهیم کلیدی برای سازندگان تجهیزات، بهرهبرداران (اپراتورها) و مدیران داراییهاست. در سادهترین شکل، قابلیت نگهداشت بهمعنای «سهولت انجام نگهداشت» است.
یک راه آسان برای تعریف قابلیت نگهداشت (Maintainability) استفاده از مثال پنچرشدن لاستیک خودرو است. تصادفی نیست که لاستیک زاپاس را میتوان جای همۀ تایرهای خودرو نصب کرد و سازندگان خودرو پیچهایی را روی هر لاستیک قرار دادهاند که فقط با یک آچار شل و سفت میشود.
متخصصان مدیریت داراییها که مسئول عملکرد روان ماشینآلات پیچیده و حیاتی در انواع صنایع و بخشهای خدماتی هستند، هر زمان که دارایی بهدلیل نگهداری برنامهریزینشده یا برنامهریزیشده از کار میافتد، با وضعیت مشابهی مواجه میشوند.
تمرکز بر این است که تجهیزات را در سریعترین زمان ممکن و با کمترین هزینۀ ممکن بر واحد نگهداشت راهاندازی کنید. هرچه انجام تعمیرات و نگهداشت دارایی آسانتر باشد، قابلیت نگهداشت آن بیشتر است.
قابلیت نگهداشت و ارتباط آن با قابلیت اطمینان و نگهداری
مفاهیم قابلیت اطمینان، دسترسپذیری و قابلیت نگهداشت ارتباط نزدیکی با هم دارند و در کنار هم ابزارهایی در اختیار مدیران داراییها میگذارند تا عملکرد برنامۀ مدیریت داراییها را ارزیابی کنند.
مفهوم RAM: قابلیت اطمینان، دسترسپذیری، و قابلیت نگهداشت
مخفف RAM سه اصطلاح فنی را ترکیب میکند تا چارچوبی را نشان دهد که در آن داراییها با استفاده از بهترین روشها برای کمینهسازی زمان خرابی و هزینههای چرخۀ عمر طراحی و بهرهبرداری میشوند.
از این چارچوب برای انجام تحلیل RAM بهصورت زیر استفاده میشود:
- قابلیت اطمینان: احتمال اینکه دارایی برای مدت زمان معینی در شرایطی از پیش مشخص عملکرد مدنظر را ارائه دهد. قابلیت اطمینان بسامد خرابی را مشخص میکند و الگوهای زمان در دسترس را تعیین میکند. قابلیت اطمینان اغلب از طریق میانگین زمان بین خرابیها (MTBF) اندازهگیری میشود.
- قابلیت نگهداشت توضیح میدهد که واحد یا سیستم را چقدر سریع میتوان تعمیر کرد، که آن هم الگوهای خرابی را تعیین میکند. این شاخص را با استفاده از میانگین زمان تعمیر (MTTR) میتوان اندازهگیری کرد. هر چه MTTR کمتر باشد، قابلیت نگهداشت دارایی بالاتر خواهد بود. نشاندهندۀ درصد زمان در دسترس در یک دورۀ زمانی مشخص است. این شاخص از طریق قابلیت اطمینان و قابلیت نگهداشت تعیین میشود. ازآنجاییکه این شاخص مدت بهرهبرداری از سیستم و زمان توقف را در نظر میگیرد، هم MTBF و هم MTTR بخشی از محاسبۀ آن هستند.
بهطور کلی، RAM ابزاری برای ارزیابی قابلیتهای سیستم تولید محسوب میشود. ازاینرو، هر سازمانی که به داراییهای فیزیکی متکی است میتواند از آن برای بهینهسازی عملکرد عملیاتی خود استفاده کند.
آیا میتوانیم قابلیت ارزش جایگزینی چیست؟ نگهداشت (Maintainability) را اندازهگیری کنیم؟
یک معیار مهم برای سنجش قابلیت نگهداشت، هزینۀ صرفشده برای نگهداری هر دارایی است. «هزینۀ نگهداشت بهعنوان درصدی از ارزش تعویض دارایی» (RAV) معمولاً کنترل میشود تا اطمینان حاصل شود که هزینهها با بهینهکاویهای هر صنعت انطباق دارد. هرچه هزینۀ نگهداری دارایی کمتر باشد، بهمعنای قابلیت نگهداشت بالاتر است.
از مباحث فوق مشهود است که قابلیت نگهداشت بالا بهمعنای MTTR کم و هزینههای اندک نگهداشت است.
برای اطمینان از اینکه وضعیت نگهداشت داراییها مطلوب است، در مرحلۀ طراحی تجهیزات باید تحلیل کاملی دربارۀ قابلیت نگهداشت انجام شود. این تحلیل شامل چنین ملاحظاتی است:
- استفاده از مواد و قطعات در دسترس؛
- استفاده از اتصالات استاندارد؛
- ایجاد امکان شناسایی خطاها و عیوب؛ و
- اطمینان از سهولت مونتاژ و جداسازی قطعات.
این ملاحظات در بخش بعدی بهتفصیل بررسی میشوند.
طراحی برای قابلیت نگهداشت
استانداردها، بهترین شیوهها و الزامات متعددی برای قابلیت نگهداشت (Maintainability) وجود دارد که برای اطمینان از قابلیت نگهداشت دارایی میتوان از آنها پیروی کرد. اکثر این دستورالعملها را میتوان در شش دستۀ کلی زیر قرار داد.
1. استانداردسازی
بهجای استفاده از قطعات و اجزای مختلف، توصیه میشود تنوع را در بین قطعات به حداقل برسانید تا موجودی، ابزارها و نیازهای آموزشی را به حداقل برسانید.
نمونۀ اجرای این قانون استفاده از اتصالات USB استاندارد در دستگاههای الکترونیکی است. از پورت USB میتوان برای اتصال (یا شارژ) انواع لوازم جانبی کامپیوتری مختلف بدون اختلال در عملکرد استفاده کرد.
استانداردسازی در فضای صنعتی معمولاً برای کمینهسازی انواع و اندازههای پیچ و مهرهها و بستها در هر دارایی و تجهیز استفاده میشود. همانطور که قبلاً ذکر شد، این کار مزایای آشکاری دارد.
در عمل، طراحان بهجای افزایش قطر و اندازۀ بستها، در صورت امکان با افزایش تعداد پیچها و مهرهها برای استحکام بیشتر میتوانند به این هدف دست یابند.
2. مدولارسازی
مدولارسازی بهمعنای طراحی تجهیزات پیچیده از بلوکها و اجزای کوچکتر (ماژولها یا مجموعههای فرعی) است، بهطوری که هر جزء را میتوان مستقل از بقیه نگهداری و تعمیر کرد. این امر قابلیت نگهداشت را به روشهای زیر بهبود میبخشد:
- با تسهیل جداسازی و مونتاژ آسان تجهیزات، دسترسی به قسمتی که به نگهداشت یا تعویض دارد نیز بهبود مییابد.
- اغلب بهجای تعمیر ارزش جایگزینی چیست؟ قطعۀ آسیبدیده، تعویض کل بلوک مقرونبهصرفهتر است. بلوک آسیبدیده را میتوان بعداً تعمیر کرد و بهعنوان یدکی استفاده کرد. این شیوهها MTTR هر دارایی را بهشدت کاهش میدهد.
- معمولاً با ارتقای یک یا چند مجموعۀ فرعی بهجای تغییر کل تجهیزات میتوان سیستم را ارتقا داد.
دستگاه مخلوطکن ساده نمونۀ خوبی از تجهیز مدولار است. پایهای که موتور محرک در آن قرار دارد بهگونهای طراحی شده است که در صورت آسیبدیدن تیغهها (یا اگر بهجای مخلوط کردن اسموتیها، بیشتر به آسیابکردن ادویهها علاقه دارید) بهراحتی قابل جداشدن و تعویض است
همۀ لوازم الکترونیکی اطراف ما – از لپتاپها گرفته تا گوشیهای هوشمند – از اصول مدولار استفاده میکنند که امکان نگهداشت سریع را با تعویض صفحهنمایش شکسته، هارد دیسکهای سوخته و… فراهم میکند.
در صنعت برق، روتور توربین طوری طراحی میشود که پرههای توربین روی چرخهای توربین مونتاژ میشوند که آن هم روی محور روتور نصب میشود. این امر امکان تعویض آسان پرههای آسیبدیده و در مواقعی ارتقای روتور توربین با نصب پرههای کارآمدتر را فراهم میکند.
3. قابلیت تعویض
استفاده از قطعات رایج بهجای قطعات سفارشی، به کاربر نهایی امکان میدهد تا درصورتیکه قطعات یدکی اصلی در دسترس نباشد یا زمان تحویل طولانیتری داشته باشد، از قطعات یدکی جایگزین موجود در بازار استفاده کند. با این کار بهینهسازی فعالیتهای نگهداشت بسیار آسان میشود.
یک مثال رایج استفاده از اندازههای استاندارد یاتاقان در پمپها و سایر ماشینآلات است. یاتاقانها در اندازههای استاندارد توسط اکثر سازندگان معروف بلبرینگ تولید میشوند. اگر یاتاقان SKF آسیب دیده باشد و در منطقۀ شما جایگزینی برای آن نباشد، معمولاً میتوان به دنبال بلبرینگی مشابه از کاتالوگ FAG بود و بهجای آن استفاده کرد.
4. شناسایی عیوب
هر زمان که دارایی از انجام عملکرد موردنظر باز میماند، این وضعیت دارایی باید بلافاصله برای بهرهبردار آشکار شود تا بتوان اقدامات نگهداشت موردنیاز را قبل از وقوع خرابی فاجعهبار برنامهریزی کرد و انجام داد.
بهعنوان مثال، نشانگر دمای موتور خودرو بلافاصله به راننده نشان میدهد که موتور در حال داغشدن است تا اقدامات اصلاحی بهموقع انجام شوند.
ماشینآلات پیچیده در صنایع سنگین (شیمیایی، فرایندی، نیروگاهی، تولیدی و…) دارای سیستمهای نظارتی دقیقی هستند. این سیستمها شامل سنسورهای دما، سنسورهای فشار، دستگاههای نظارت بر ارتعاش و سایر تجهیزات پایش وضعیت هستند که بهعنوان بخشی از CBM یا نگهداشت پیشبینانه استفاده میشوند.
هرگونه انحراف از محدودیتهای تعیینشده، هشدارهایی به بهرهبردار میفرستند که میتواند اقدامات لازم را انجام دهد و به کارکنان مرتبط خبر دهد. آنها هم میتوانند از این اطلاعات برای تخصیص منابع موردنیاز و برنامهریزی کارهای نگهداشت (معمولاً از طریق سیستم کامپیوتری مدیریت نگهداشت یا همان CMMS) استفاده کنند.
5. جداسازی خطا
وقتی دارایی خراب یا دچار نقص میشود، اولین قدم تشخیصِ علت ریشهای مشکل است. اگر علت ریشهای مشخص نباشد، تلاش (و در نتیجه زمان و هزینۀ) زیادی صرف بازرسی و شناسایی قطعۀ معیوب میشود.
با اعمال نوعی از طراحی که تأثیر عوامل انسانی را محدود، مشکل را آشکار و در نتیجه اقدامات نگهداشت اصلاحی لازم را ساده میکند، بهراحتی میتوان از این اتلاف زمان و منابع جلوگیری کرد.
برای مثال، اکثر لوازمخانگی برقی (مانند ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی) برای مشکلات و حالتهای خرابی معمول یک کد خطا نشان میدهند.
کد خطای E1 به شما میگوید که لولۀ تخلیۀ ماشین لباسشویی مسدود شده است. با بررسی لوله و ازبینبردن منبع انسداد میتوانید مشکل را حل کنید. وقتی کد «خطای ناشناخته» نمایش داده میشود چه اتفاقی میافتد؟ زمان و هزینۀ چشمگیری باید برای آوردن تعمیرکار صرف شود که بتواند مشکل را بیابد و برطرف کند.
در قسمت قبل ذکر شد که برای تشخیص عیوب ماشینآلات از سیستمهای پایش استفاده میشود. درحالیکه سیگنال ارتعاش بالا میتواند به بهرهبردار بگوید که مشکلی در دستگاه وجود دارد، تحلیل دقیق همین سیگنال به مهندس تشخیص ارتعاش امکان میدهد تا دقیقاً قطعه یا قطعاتی را که به تعمیر (یا تعویض) نیاز دارند شناسایی کند.
در غیاب این سیستم پایش، استراتژی آزمون و خطا باید در پیش گرفته شود که بسیار پرهزینه و زمانبر خواهد بود؛ امری که قابلیت نگهداشت دارایی را کاهش میدهد.
6. شناسایی و برچسبگذاری
داراییها، تجهیزات، مجموعهها و مجموعههای فرعی باید از یکدیگر قابلشناسایی باشند تا ارتباطات و ثبت سوابق را تسهیل کنند. بهرهبرداران داراییها با تخصیص برچسبهای منحصربهفرد و معنادار به داراییها و قطعات این امر را تسهیل میکنند.
برای مثال، به مبدلهای حرارتی یک برچسب الفبایی اختصاص داده میشود که با حرف E شروع میشود و بعد با یک خط تیره و چند عدد ادامه مییابد. بهطور مشابه، پمپها را میتوان بهشکل P-XXX و برچسبگذاری کرد و سایر تجهیزات را هم به همین ترتیب. قطعات درون تجهیزات هم توسط سازنده شمارۀ مشخصی دارند تا بدون سردرگمی بتوان درباره هر قطعه استعلام گرفت.
متخصصان مدیریت داراییها از این سیستم پیشرفته و دقیق به روشهای مختلفی برای بهبود قابلیت نگهداشت (Maintainability) استفاده میکنند.
تخصیص شماره قطعۀ منحصربهفرد تضمین میکند که قطعات صحیح برای کار نگهداشت و جلوگیری از خرابیهای غیرضروری تأمین شدهاند. سوابق و دستورالعملهای نگهداشت تجهیزات را نیز میتوان بهآسانی (معمولاً از طریق CMMS) با استفاده از سیستم برچسبگذاری تجهیزات در دسترس قرار داد که به کارکنان واحد نگهداشت کمک میکند تجهیز مدنظر را در حین فعالیتهای میدانی شناسایی کنند.
دیگر راههای بهبود قابلیت نگهداشت (Maintainability)
خرید داراییهایی که نگهداری آنها آسان باشد، عامل مهمی است که در طول فرایند تدارکات باید در نظر گرفته شود. چرا که شما نمیتوانید دربارۀ نحوۀ طراحی تجهیز اعمال نظر کنید.
اما قابلیت نگهداشت جنبههای دیگری هم دارد که بر روی آنها کنترل دارید. با اجرای چند تغییر و بهبود جزئی میتوانید اقدامات نگهداشت داراییهای پیچیده را ساده کنید، از جمله:
ارزش جایگزینی چیست؟
ارزش ذاتی، غیری و جایگزینی را تعریف کنيد و برای هر یک مثال بزنید.
تعریف ارزش ذاتی و غیری: به طور کلی، مطلوبها در هر حوزهای به دو دسته تقسیم میشوند: برخی امور مطلوب اصلیاند، یعنی به خاطر خودشان مطلوباند، نه به خاطر چیزی دیگر، و برخی فرعیاند و به جهت چیزی دیگر، مثل نتیجة مطلوبی که دارند مطلوباند. طبق اصطلاح، مطلوب اصلی، که به خاطر چیزی دیگر مطلوب نیست، ارزش ذاتی دارد، و مطلوب فرعی، که به جهت چیزی دیگر مطلوب واقع شده است، ارزش غیری دارد.
با اين توضیح، در اخلاق، ارزش زندگی مطلوب، ذاتی است، و صفات اکتسابی و کارهای اختیاری، از جهت نسبتی که با زندگی مطلوب دارند، ارزش غیری دارند.
تعریف ارزش جایگزینی : از میان دو چیز که ارزش غیری دارند و با هم جمعشدني نیستند، آنکه ارزش بیشتری دارد، دارای ارزش جایگزینی است.
از باب مثال، دو معاملة سودآور را در نظر ميگيريم که تنها یکی از آنها را میتوانیم انتخاب کنیم. طبیعتاً برای کسب دارایی بیشتر، باید از میان این دو، آن را که سودآورتر است و به عبارتی، ارزش بیشتری دارد برگزينيم. گاه واژة ارزش را برای اشاره به این نوع ارزش به کار میبرند و میگویند از میان این دو، آنکه سود بیشتری دارد ارزشمند است، یا در این شرایط میارزد که آن را انتخاب کنیم، نه دیگری را. در این مثال، معاملهای که سود کمتری دارد با اینکه تا حدی مطلوب است و ارزش غیری دارد، در مقایسه با معاملة پرسودتر، ارزش جایگزینی ندارد؛ یعنی در مقام انتخاب میان آن دو، نمیارزد که اولی را برگزینیم.
برآورد ارزش جایگزینی مجموع شرکتهای بورسی
می متالز - مصوبه ناقص تجدید ارزیابی دارایی ها مانع از ارزش گذاری دارایی های شرکت ها با نرخ روز شده است .
به گزارش می متالز، در شرایطی که بورس تهران ریزشی فراتر از انتظارات داشت، نرخ ارز اما شیب صعودی داشت و دلار از کانال ۳۰ هزار تومانی هم عبور کرد. باید دید آیا دلار ۳۰ هزار تومانی، محرک استارت مجدد رشد در بازار سرمایه خواهد بود یا نه.
سعید قاسملو کارشناس بازار سرمایه در خصوص وضعیت بازار سرمایه بیان کرد: در شرایط فعلی با توجه به افت ارزش ریال، بهتر است بازار سرمایه با ارزش دلاری مورد بررسی قرار بگیرد. ارزش بورس و فرابورس در حال حاضر با دلار ۳۰ هزار تومانی، امروز حدود ۲۴۰ میلیارد دلار بود. برای بررسی اینکه ارزش واقعی بازار سرمایه چقدر با ارزش دلاری روز فاصله دارد، چند مدل مختلف از جمله مدل تنزیل عایدات آتی، مدل ارزش جایگزینی، مدل ارزش نسبی و. وجود دارد و برای استفاده از این مدل ها باید توجه کرد که هریک از این مدل ها، مفروضاتی دارند که باید مهیا باشند تا بتوان ارزش گذاری را انجام داد.
وی ادامه داد: برای مثال در روش تنزیل عایدات آتی، باید توجه کرد که آیا عملیات شرکت، ناشی از اقلام غیر مترقبه نیست؟ به عبارتی باید بررسی کرد که آیا شرکتهای بازارسرمایه، درآمدها و هزینههای غیر مترقبه ندارند؟ آیا به سبب تحریم ها، با کمتر از ظرفیت واقعی تولید نمی کنند؟ در بحث نقل و انتقالات ارز، با مشکلی مواجه نیستند؟ اگر مشکلی هست، این مشکلات چه میزان هزینه به آنها تحمیل می کند؟ شرکت هایی که کل محصول خود را در بازار داخلی به فروش می رسانند، آیا مقررات بازار آزاد در مورد آنها رعایت می شود؟ یا نرخ فروش محصولات شان متناسب با نرخ تورم تغییر کرده و. ؟ البته با توجه به این موارد، که می توانند دقت ارزش گذاری شرکت های بازار سرمایه ای بر اساس مدل تنزیل عایدات آتی را تحت تاثیر قرار دهند، باید در نظر داشت که کلا در شرایط فعلی کشور ما، ارزش گذاری بر اساس مدل تنزیل عایدات آتی، باید وزن کمتری در ارزش گذاری شرکت ها داشته باشد.
ارزشگذاری مدل جایگزینی
وی افزود: یکی دیگر از مدل های ارزش گذاری، ارزش گذاری شرکت ها بر اساس مدل ارزش جایگزینی شرکت هاست و مختصاتی از این مدل مطرح میکنم تا سرمایه گذاران بر اساس این مختصات، بر اساس محاسبات و تجربیات خود، به سرمایه گذاری های خود جهت دهند.
قاسملو ضمن تاکید بر آنکه ارزش جایگزینی شرکت ها در حال حاضر بیش از ارزش بازار آنها است، اظهار کرد: برای محاسبه ارزش جایگزینی شرکتها، باید حسابهای مربوط به داراییهای ثابت را در گزارشهای مالی و یادداشتهای شرکتها بررسی کرد.
این کارشناس بازارسرمایه تاکید کرد: طبق اطلاعات ارائه شده در یادداشتهای مربوط به داراییهای ثابت شرکتها، جمع ماشینآلات و تجهیزات در شرکتهای بورس و فرابورس به رقمی حدود ۲۰ میلیارد دلار میرسد. (نسبت هایی که در ادامه به آن اشاره می شود، با دقت ۸۰ درصد برآورد شده و ۱۰۰ درصد صحیح نیست) با بررسی روند ۱۰ سال گذشته، میتوان برآورد کرد ارزش روز تجهیزات و ماشین آلات صنایع بورسی با نرخ فعلی بازار ارز، حدود ۲۰۰ میلیارد دلار خواهد بود.
قاسملو تاکید کرد: ارزش املاک این شرکتها حدود ۵۰ میلیارد دلار برآورد میشود و این در حالی است که در گزارشهای شرکتها با توجه به بحث ارزش تاریخی و نیز تورم، جمع تجهیزات و ماشین آلات صنایع بورسی و فرابورسی تقریبا ۱۰درصد این مبلغ است بنابراین مجموع ارزش جایگزینی شرکت های بورس و فرابورس ایران حدود ۲۵۰ میلیارد دلار برآورد می شود.
فاکتورهایی که نمیتوان فراموش کرد
این کارشناس بازارسرمایه همچنین اضافه کرد: به این مدل باید نکات دیگری را هم اضافه کرد که هزینه فرصت، می تواند یکی از فاکتورهایی باشد که مدنظر قرار میگیرد؛ با احتساب دوره ساخت (بطور متوسط ۵ سال)، مدت زمان خواب سرمایه و هزینه تامین مالی (با فرض تامین مالی در حد سالی ۷درصد) حدود ۵۰میلیارد دلار به ارزش جایگزینی اضافه میشود و با این حساب برای احداث شرکتهایی مشابه شرکتهای فعال حال حاضر، ارزش جایگزینی شرکتهای بازار سرمایه حداقل ۳۵۰میلیارد دلار است.
وی ادامه داد: متغیرهای دیگری از جمله ارزش برند و دانش فنی هم می تواند در ارزش گذاری لحاظ گردد. ارزش تجاری بازار این شرکت ها در یک بازار بیش از ۸۳ میلیون نفری بعلاوه بازارهای صادراتی هم از متغیرهایی است که باید مد نظر قرار داد.
ارزش شرکتهای تو در تو
قاسملو تصریح کرد: ارزش بازار سرمایه امروز در حالی ۲۴۰ میلیارد دلار بود، در حالی که حدود ۳۰ درصد از شرکت های بازار سرمایه، شرکت های تو در تو (هلدینگ) شامل نمادهایی همچون "فارس" ، "پارسان" ، "وغدیر" ، "سفارس" ، "اخابر" و. بوده که اگر ارزش این هلدینگ ها را از ارزش بازار کسر کنیم، ارزش روز بازار سرمایه ما حدود ۱۷۰ میلیارد دلار بوده است؛ در صورتی که ارزش جایگزینی این شرکت ها با دقت ۸۰ درصد حدود ۲۵۰ میلیارد دلار است که میتوان متغیرهای دیگری هم به آن اضافه کرد. این مختصاتی از ارزش جایگزینی و متغیرهای دیگری بود که باید به آنها توجه کرد و باید دید بازار سرمایه باید بر اساس کدام مدل ارزش گذاری شود که البته معتقدم در شرایط فعلی از آنجا که مفروضات مدل تنزیل عایدات آتی مهیا نیست، باید مدل ارزش جایگزینی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.
بازارسرمایه و نوسان ارز
قاسملو ادامه داد: یکی دیگر از مواردی که ارتباط زیادی هم با نوسانات بازار سرمایه ما دارد، نرخ دلار است. دلار حدود ۳۰ هزار تومان است و حتی تحلیلگران بدبین، پیش بینی چنین نرخی نمی کردند. شاید بازار ارز اعداد عجیب تری هم به خود ببیند و برای پیش بینی نرخ دلار هم بد نیست مختصاتی از بازار ارز کشورمان داشته باشیم. اگر تحریم ها بصورت کامل لغو گردد، ایران در مجموع پتانسیل صادرات ۳.۵ میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی را دارد و با فرض این حجم صادرات باید در ابتدا در نظر داشت که ورود نفت ایران به بازارهای جهانی و افزایش عرضه ها، قیمت نفت را در بازارهای جهانی تحت تاثیر قرار خواهد داد و میانگین بلندمدت هر بشکه نفت جهانی در صورت لغو کامل تحریم ها، به حدود ۳۰ دلار خواهد رسید و با صادرات روزانه ۳.۵ میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی، در شرایطی که حدود ۱۵ دلار بهای تمام شده استخراج هر بشکه نفت خام است، برای کشور سالانه حدود ۲۰ میلیارد دلار درآمد نفتی به همراه خواهد داشت. هر سال حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار صرف واردات کالاهای اساسی می شود. بنابراین حتی با فرض لغو کلیه تحریم ها و صادرات نفت ایران، فقط می توان ارز برای واردات کالاهای اساسی کشور تامین کرد و از اینجا به بعد تحریم یا لغو تحریم، تاثیر چندانی بر درآمدهای نفتی نخواهد داشت.
وی اضافه کرد: در ۴ دهه اخیر جمعا حدود ۱۵۰۰ میلیارد دلار نفت صادر کرده ایم و در همین حدود هم، نفت خام روانه پالایشگاه های داخلی و نیروگاه های برق و. شده تا نیازهای کشور تامین گردد. حدود ۲۰۰ میلیارد دلار صرف واردات ماشین آلات و تجهیزات صنایع بورسی شده و مجموع ارز صرف شده در صنایع غیر بورسی و پروژه های عمرانی و صنعت برق و. هم بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار نبوده است. این شرایط یعنی در ۴۰ سال گذشته، حدود ۱۰ درصد از درآمدهای نفتی کشور، صرف سرمایه گذاری در بخش تولید (شرکت های فعال در بازار سرمایه و خارج از بازار سرمایه) و عمران شده و مابقی صرف تامین کالاهای مصرفی و مصارف سیاسی و. شده است. بنابراین عادت کرده ایم بخش اندکی از درآمدهای کشور صرف سرمایه گذاری شود و این روند هم احتمالا تداوم دارد. از این رو نباید روی احداث شرکت های جدید حسابی باز کرد و احتمالا اقتصاد ما باید با همین شرکت ها و صنایع فعلی، ادامه مسیر دهد. پس بازار سرمایه باید به مدل ارزش گذاری بر اساس ارزش جایگزینی شرکت ها وزن بیشتری دهد و ضمنا با مختصاتی که از مدل های دیگر ارزش گذاری و بازار ارز ارائه شد، مجموع ارزش بازار باید حدود ارزش جایگزینی باشد.
حمایتها از بازارسرمایه
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که "آیا حمایت های کافی از بازار سرمایه صورت گرفته یا نه" گفت: در نقدها معمولا روی صحبت با دولت است؛ ولی کلیه نهادهایی که در بخش عملیات نظارتی و اجرایی مربوط به بازار سرمایه فعال هستند، اعم از سازمان بورس و اوراق بهادار و شرکت بورس تهران و سپرده گذاری مرکزی و. هر آنچه در توان دارند، انجام می دهند. اما آنچه مانع از اثرگذاری لازم این تلاش ها می شود، سیاست های نهادهای بالادستی است که باعث می شود، کارکردهای بازار سرمایه به سرانجام نرسد.
وی ادامه داد: برای مثال یکی از اقداماتی که دولت با هدف حمایت از بازار سرمایه انجام داد، معافیت مالیاتی افزایش سرمایه شرکت ها از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها بود که در نوع خود اقدام خوبی بود؛ اما افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها، موانع دیگری هم داشته که باید آنها را هم برطرف می کردند. مثلا ارزیابی دارایی های شرکت ها توسط کارشناسان رسمی دادگستری، اقدامی زمان بر است. بیش از ۲ سال از این مصوبه می گذرد و هنوز برخی شرکت ها اصلا در این زمینه اقدام نکرده اند و برخی دیگر، هنوز درگیر انجام این افزایش سرمایه هستند.
قاسملو تصریح کرد: بهتر بود با دستورالعمل یا مصوبه ای، مسوولیت حقوقی هیات مدیره شرکت ها در این خصوص کمتر می شد تا هیات مدیره شرکت ها از بیم سفته بازی در سهم یا بحث های حقوقی که ممکن است در آینده گریبان گیر آنها شود، با این افزایش سرمایه ها مخالفت نکنند. پس صرف معافیت مالیاتی تمام چالش های افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی ها را برطرف نمی کند و گره های دیگری هم وجود دارد که برای بعضی از آنها باید دستورالعمل صادر شود. در اکثر موارد، ارزش گذاری دارایی ها کمتر از ارزش روز آنها صورت گرفته و ضمنا فقط ارزش املاک و ساختمان ها بروز رسانی می شود، نه تمام دارایی ها!
شفافیت نباید فدا شود
این کارشناس بازارسرمایه تاکید کرد: نکته اینجاست که یکی از اصول بازار سرمایه، لزوم شفافیت است و وقتی ارزش دارایی های شرکت ها بروز نیست، یعنی عدم شفافیت و یکی از اصول بازار سرمایه زیر سوال رفته است. اگر قرار است شفافیتی حاصل شود، باید ارزش کل دارایی های شرکت ها بروز رسانی گردد و اگر مانع بروز رسانی ارزش ماشین آلات و تجهیزات، مبحث استهلاک است، این مانع با تغییر مقررات و دستورالعملی جدید تسهیل گردد. ارزش جایگزینی تجهیزات و ماشین آلات شرکت ها با شیوه تجدید ارزیابی دارایی ها به روش فعلی، مشخص نمی شود. باید مجموع هزینه ها و سرمایه های شرکت ها بروزرسانی شود تا نرخ بازده داخلی شرکت ها بطور دقیق معلوم شود و خروجی تجدید ارزیابی دارایی ها، شفافیت اطلاعات باشد.
قاسملو در معرفی گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری گفت: در بازار سرمایه، هرگز تمام صنایع و گروه ها، روند یکدستی ندارند. کما اینکه در روند نزولی بازار، فلزات و پتروشیمی ها، افت کمتری نسبت به سایر گروه های بازار داشتند و حتی برخی سهم ها، در منفی های بازار، بازدهی مثبت داشتند. در مقابل برخی سهم ها هم ریزش بیش از ۵۰ درصدی تجربه کردند. از این رو، طبیعی است که اگر بازار سرمایه شیب صعودی هم به خود بگیرد، تمام سهم ها رشد یکسان نخواهند داشت و بازار سرمایه در هر مقطع، بر اساس متغیرهای خاصی حرکت می کند. در هفته های قبل سهم صنایع صادرات محور مورد اقبال بازار بود و حالا، صنایعی که درآمدهای ریالی دارند، جذاب شده اند. البته این وضعیت ارزش جایگزینی چیست؟ تا حدودی هم تحت تاثیر رفتارهای سفته بازان در بازار سرمایه است که در بازار سرمایه ما، پررنگ تر از بورس های جهانی مشاهده می شود.
ارزش جایگزینی شپنا چقدر است؟
ارزش جایگزینی پالایشگاه معادل 7.5 میلیارد دلار می باشد.
توجه شود که این یک عامل اصلا مبنای تصمیم گیری نباید باشد و از روشهای بهتری برای محاسبه ارزش ذاتی باید استفاده کرد.
اشتراک این مطلب
https://www.kouroshgerami.ir/wp-content/uploads/2022/02/IMG_20220222_185639_834.jpg 1280 720 Kourosh Gerami https://www.kouroshgerami.ir/wp-content/uploads/2020/08/Picture4-3.png Kourosh Gerami 2022-02-22 19:43:18 2022-02-22 19:43:18 ارزش جایگزینی شپنا چقدر است؟
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
جدیدترین مطالب سایت
بررسی موقعیت معاملاتی در بیتکوین. عبور از ناحیه ۴۶۰۰۰ میتواند موقعیت ورود ایجاد کند (منتظر ایجاد ستاپ هستیم )
ارزش معاملات خرد تا به این لحظه نسبتا خوب ثبت شد و در حدود 3500 میلیارد تومان برآورد میشود . قیمت دلار صرافی ملی امروز 24،954 تومان اعلام شد.
عدم اعمال حجم مبنا برای برخی نمادهای داری بازارگردان «بالاس» «حسینا» «شاروم» «غپآذر» «فزر» «فولای»
حق تقدم های در حال معامله 🔺نکته: اختلاف قیمت سهم و حق تقدم بیش از ۱۰۰ تومان فرصت خرید ایجاد میکند ، اما باید نسبت به ارزندگی سهم اصلی حتما اطمینان حاصل کرد.
نکات اساسی در تریدهای برگشتی و بررسی چند جفت ارز دارای موقعیت معاملاتی لینک ویدیو در اینستاگرام : ” نکات اساسی در ترید های برگشتی “ ❤️فعالیت cafe trade از روز دوشنبه هفته آینده آغاز خواهد شد . 🌼 پیش نیاز پذیرش در کافه ترید ، گذراندن دوره فارکس و تسلط بر پلن معاملاتی است. […]
نگاهی به نرخ تورم پایان سال 1400 در ایران و سایر کشورها (بر اساس اعلام مرکز آمار ایران)
سخنرانی پوتین: از تحریم ها نترسید! ایران را ببینید! تحریمش کردند ولی حالا به پایش افتادهاند! به پای ما هم خواهند افتاد!
سهامداران عدالت بخوانند/ میزان سود دارندگان سهام عدالت اعلام شد. سهام عدالت در سال ۱۳۹۹ وارد بورس شد. این سهام چندین ماه روند نزولی به خود گرفته بود اما در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ با روند مثبت به کار خود پایان داد. ارزش سبد ۵۳۲ هزار تومانی روز ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ به ۱۲ میلیون و […]
صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی: رمز ریال ملی از اوایل امسال راهاندازی و این رمز ریال توسط بانک مرکزی منتشر میشود. با انتشار رمز ریال، افراد اسکناس ریال خود را تحویل بانک مرکزی میدهند و رمز ریال تحویل میگیرند که این رمز ریال قابل استفاده برای سرمایهگذاری نیست و صرفا جایگزین اسکناس خواهد شد. بانک […]
روشهای ارزشگذاری و نحوه محاسبه ارزش ذاتی هر سهم
تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی ارزش جایگزینی چیست؟ از روشهای تحلیل بازار سرمایه است. در این روش تحلیلگران ارزش ذاتی سهام را محاسبه و در مقایسه با قیمت آن در بورس نسبت به خرید یا فروش سهام اقدام میکنند. میتوانید در مقاله تحلیل بنیادی و پیشنیازهای آن با این تحلیل و صورتهای مالی آشنا شوید. ارزشگذاری سهام شرکتها یکی از مباحث مهم در تحلیل بنیادی است. روشهای مختلفی برای ارزشگذاری وجود دارد و هر یک از بنگاههای اقتصادی باید با روش متناسبی ارزشگذاری شوند. استفاده از روش درست ارزشگذاری برای هر شرکت به تحلیلگر کمک میکند تا ارزش ذاتی هر سهم را بهصورت دقیق محاسبه و در بازار سرمایه بهتر عمل کند. در این مقاله تلاش شده تا با انواع روشهای ارزشگذاری و ویژگی هر یک بیشتر آشنا شوید.
چگونه سهام یک شرکت را ارزشگذاری کنیم؟
بنگاههای اقتصادی مانند شرکتهای تولیدی، سرمایهگذاری، خدماتی، ساختمانی، بانک، بیمه و لیزینگ هریک با توجه به نوع فعالیت، میزان دارایی، سوددهی، چشمانداز و… ارزشگذاری میشوند.
چهار روش متداول در ارزشگذاری عبارتاند از ارزشگذاری مبتنی بر داراییها، ارزشگذاری بااستفاده از ضرایب (Multiple)، ارزشگذاری مبتنی بر تنزیل جریانهای وجوه نقد و ارزشگذاری مقایسهای، که در ادامه به برخی از مهمترین این متدها پرداخته شده است.
ارزشگذاری مبتنی بر داراییها
در روش ارزشگذاری مبتنی بر داراییها، ارزش سهام یک شرکت از طریق محاسبه ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش جایگزینی و ارزش خالص داراییها (NAV) برآورد میشوند.
ارزش اسمی سهام
ارزشی که هنگام تأسیس شرکت و انتشار سهام برای هر سهم تعیین میشود، ارزش اسمی آن سهم نام دارد. ارزش اسمی سهام معادل سرمایه شرکت تقسیم بر تعداد سهام است. در ایران ارزش اسمی برای هر سهم 1000 ریال است که میتواند با قیمت واقعی آن اختلاف زیادی داشته باشد.
ارزش دفتری
به ارزش کل داراییهای یک شرکت منهای بدهیهای آن که در ترازنامه ثبت شده است، ارزش دفتری میگویند. طبق معادله اساسی حسابداری، با کسر بدهی از داراییها، حقوق صاحبان سهام آن شرکت به دست میآید. درنتیجه ارزش دفتری با حقوق صاحبان سهام برابر است.
در اینجا باید توجه کرد که ارزش ثبت شده برای یک دارایی در ترازنامه برابر با ارزش روز خرید دارایی یا آخرین عدد تجدید ارزیابی است. یعنی اگر یک شرکت 20 سال پیش زمینی را به قیمت 100 میلیون تومان خریده باشد، ارزش این دارایی در ترازنامه همان 100 میلیون تومان ثبت شده است. این در حالی است که احتمالا قیمت این زمین طی این 20 سال رشد زیادی کرده است.
ارزش خالص داراییها (NAV)
باتوجه به اینکه ارزش داراییها در محاسبه ارزش دفتری مربوط به گذشته است، برای ارزشگذاری یک شرکت، باید داراییهای شرکت بهروز شوند و پس از آن بدهیهای شرکت از آن کسر شوند. به ارزش روز کل داراییهای شرکت پس از کسر بدهی و تعهدات، ارزش خالص داراییها میگویند. ارزشگذاری در این روش نسبت به سایر روشها کارایی بیشتری دارد و برای ارزشگذاری شرکتهایی که حاشیه سود کمی دارند و یا داراییمحور هستند، ارزش جایگزینی چیست؟ نظیر شرکتهای سرمایهگذاری، مورداستفاده قرار میگیرد.
ارزش جایگزینی
هزینهی تأسیس و راهاندازی مجدد یک شرکت با نرخ روز، ارزش جایگزینی آن شرکت نام دارد. در این روش باید دانست که ممکن است راهاندازی مجدد یک شرکت مانند گذشته توجیه اقتصادی نداشته باشد. همچنین در روش جایگزینی استهلاک، برند و امکانپذیری راهاندازی نیز درنظر گرفته نمیشود. بهطور مثال ممکن است گاهی به دلیل تحریم، وارد کردن برخی تجهیزات موردنیاز برای راهاندازی مجدد شرکت امکانپذیر نباشد. همچنین گاهی یک برند مانند اسنپ یا کاله در حوزه فعالیت خود شناخته شدهاند و اگر شرکتی در این حوزه مجدد راهاندازی شود ممکن است نتواند در رقابت با این برندها موفق عمل کند.
ارزشگذاری با استفاده از ضرایب (Multiple)
ارزشگذاری به روش ضرایب نوعی ارزشگذاری مقایسهای است که یک سهم با استفاده از نسبتهای مالی نظیر نسبت قیمت به فروش (P/S)، قیمت به سود عملیاتی، قیمت به سود خالص (P/E) و قیمت به ارزش دفتری (P/B) در مقایسه با شرکتهای مشابه ارزشگذاری میشود.
ارزشگذاری از طریق ضرایب به دو روش گذشتهنگر (TTM) و آیندهنگر (Forward) انجام میشود. در روش TTM صورتهای مالی 12ماه گذشته بررسی میشود. به همین دلیل به این روش، گذشتهنگر میگویند. در روش Forward یا همان تحلیلی، تحلیلگر باتوجه به صورتهای مالی گذشته، فروش یا سود آن شرکت در آینده را پیشبینی میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که تمام سهامداران از اطلاعات گذشته شرکت آگاه هستند. این اطلاعات در قیمت فعلی سهم، لحاظ شده است و اطلاعات جدیدی در اختیار تحلیلگران قرار نمیدهد. اطلاعاتی که برای سرمایهگذاری ارزش ایجاد میکند، تحلیل و بررسی آینده شرکت و وضعیت مالی شرکت در فصلها یا سالهای آتی است که در روش Forward مورد بررسی قرار میگیرد.
نسبت P/E
در این روش ارزش بازار تقسیم بر سود خالص آن محاسبه میشود. همچنین برای محاسبه این نسبت به ازای هر سهم، باید قیمت هر سهم را بر سود آن تقسیم کرد. سود خالص هر سهم برابر است با کل سود خالص تقسیم بر تعداد سهام که به آن Earning Per Share یا همان EPS گفته میشود. همچنین تعداد سهام نیز از تقسیم سرمایه بر 100 تومان (ارزش دفتری هر سهم) به دست میآید.
سود خالص هر سهم/ قیمت= نسبت P/E
بهطور مثال اگر سهام شرکت فولاد مبارکه با قیمت 1200 تومان در حال معامله و سود هر سهم آن 200 تومان باشد، نسبت P/E برای این سهم 6 است. استفاده از این روش برای شرکتهای سودده بسیار پرکاربرد است.
نسبت P/S
این نسبت با تقسیم ارزش بازار بر میزان فروش شرکت (SALES) بهدست میآید. برای بهدست آورن میزان فروش شرکت به ازای هر سهم باید فروش آن شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کرد. برای ارزشگذاری به روش P/S برای یک سهم، باید نسبت قیمت هر سهم به فروش به ازای آن سهم را محاسبه کرد.
مبلغ فروش/ ارزش بازار= نسبت P/S
فروش هر سهم/ قیمت= نسبت P/S
این روش بیشتر برای شرکتهای تازه تأسیس که هنوز به سوددهی نرسیدهاند یا شرکتهایی که سوددهی کمی دارند، استفاده میشود.
نسبت P/B
ارزشگذاری در این روش با تقسیم قیمت بر ارزش دفتری انجام میشود. ارزش دفتری یک شرکت تقسیم بر تعداد سهام آن، ارزش دفتری به ازای هر سهم (Book Value) نام دارد.
تعداد سهام منتشره/ بدهی- دارایی= ارزش دفتری
برای محاسبه نسبت P/B هر سهم، باید قیمت سهم را بر ارزش دفتری آن تقسیم کرد.
ارزش دفتری هر سهم/ قیمت= نسبت P/B
همانطور که گفته شد ارزش دفتری دارایی ثبت شده در ترازنامه است. این ارزش مربوط به زمان ثبت در ترازنامه است و میتواند با قیمت روز دارایی متفاوت باشد.
ارزشگذاری مبتنی بر تنزیل جریانهای وجوه نقد
در این روش لازم است شرکت را بهعنوان یک ماشین خلق پول در نظر گرفت. میزان پولی که هر ساله شرکت در اختیار مالکان خود میگذارد، در واقع جریان وجه نقد آزاد آن شرکت است.
بهعنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که در سال جاری 100 میلیون تومان، سال اول (یکسال بعد) 120 میلیون تومان، سال سوم 150 میلیون تومان، سال چهارم 200 میلیون تومان، سال پنجم 400 میلیون تومان و از سال ششم به بعد بهطور یکسان هرساله 500 میلیون تومان برای شما پول نقد (جریان وجه آزاد) ایجاد کند. سوالی که در اینجا مطرح است، این است که شما این شرکت را با چه مبلغی خریداری میکنید؟
برای پاسخ به این سوال باید تمامی جریانهای نقدی ایجاد شده ارزش جایگزینی چیست؟ توسط شرکت را به نسبت نرخ تورم و مسائل اقتصادی، به لحظه کنونی تنزیل و ارزش فعلی شرکت را محاسبه کرد. یعنی باید بررسی کرد 100 میلیون تومان سال بعد، معادل چند میلیون تومان امسال است؟ و همینطور سایر مبالغ را به سال جاری برگردانیم و ارزش شرکت را محاسبه کنیم. شیوه تنزیل وجوه نقد را میتوانید در مقاله تنزیل جریان نقدی بخوانید.
روشهای مختلفی مبتنی بر تحلیل وجوه نقد برای ارزشگذاری وجود دارد که در ادامه چند نمونه از آن ذکر شده است.
DCF
در این روش، ارزشگذاری بر اساس ارزش فعلی جریانهای نقدی شرکت در آینده (Discounted Cash Flow) ارزشگذاری میشود.
DDM
این روش تنزیل سود تقسیمی (Divident Discount Model) است. بر اساس آن سودهای نقدی که شرکت در آینده تقسیم خواهد کرد، تنزیل و ارزش فعلی سهم محاسبه میشود. این روش برای شرکتهای سودده که سود نقدی پرداخت میکنند، استفاده میشود. همچنین باید سود پرداختی با میزان سوددهی شرکت متناسب باشد و سرمایهگذاران عمده قادر به تغییر آن نباشند.
FCF
جریان نقدی آزاد شرکت (Free Cash Flow)، جریان نقدی عملیاتی قابلتوزیع پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و سرمایهای و بدهیها است. این روش در مواقعی استفاده میشود که شرکت سود نقدی سهام پرداخت نمیکند یا سود تقسیمی آن با سودآوری شرکت متناسب نیست و سرمایهگذاران عمده نقش اساسی در تقسیم سود دارند.
در روش تنزیل جریانهای وجوه نقد سود در بلندمدت و حداقل 5 تا 10 سال پیشبینی و سپس تنزیل میشود. در ایران تورم و جهشهای تند قیمت ارز، ریسکهای سیاسی و اجتماعی و عوامل بسیار زیاد دیگر، تکانههای شدیدی در تحلیل وارد میکنند. بنابراین نمیتوان بیش از یک سال پیشبینی دقیقی از ارزش سهام داشت.
ارزشگذاری مقایسهای
در این روش برای محاسبه ارزش ذاتی یک سهم اگر اطلاعات دقیقی از آن شرکت در دسترس نباشد، میتوان آن را باتوجه به فعالیت، میزان تولید یا عوامل دیگر با شرکت مشابه خود مقایسه کرد. روشهای ارزشگذاری با استفاده از ضرایب مالتیپل زیرمجموعه این روش هستند که به دلیل اهمیت بالای آن بهصورت جداگانه بررسی شدند.
میتوانید در مقاله «کاربرد روشهای ارزشگذاری در بازار سرمایه» با کاربرد هر یک از این روشها در تحلیل انواع شرکتها بیشتر آشنا شوید.
دیدگاه شما