نشانه های اختلال نقص توجه در کودکان
اختلال نقص توجه یا بیش فعالی، یکی از انواع اختلالات است که معمولا خود را در دوران کودکی نمایان میکند. اختلال نقص توجه که به عنوان ADHD نیز شناخته میشود، یک اختلال نورولوژیکی است که به دلیل تفاوت در عملکرد مغز به وجود میآید و معمولا تا بزرگسالی نیز با کودک باقی میماند؛ اما خوشبختانه این روزها تکنیکها و روشهایی وجود دارند که میتوانید با کمک آنها این اختلال را تا حد بسیار زیادی کنترل کنید تا کودک شما زندگی سالم و نرمالی را در پیش بگیرد.
از جمله علائم اختلال نقص توجه در کودکان میتوان به بیش فعالی، بیتوجهی و حواسپرتی اشاره کرد. کودکانی که دچار اختلال نقص توجه هستند، تمرکز و توجه کافی برای انجام فعالیتهای مختلف را ندارند و خیلی دوست دارند که همواره در حال جنبوجوش و حرکت باشند.
علائم اولیه اختلال نقص توجه کودکان، در همان سنین کودکی نمایان میشود؛ به عنوان والد یا مربی کودک، بسیار مهم است که به این علائم توجه داشته باشید و برای تشخیص قطعی، از یک متخصص و روانشناس کودک کمک بخواهید. هرچه اختلال نقص توجه در سنین پایینتری تشخیص داده شود و والدین برای آن سریعتر اقدام کنند، روند درمان اختلال نقص توجه کودک سریعتر شروع میشود و از آثار سو این اختلال روی زندگی نرمال کودک کاسته میشود.
البته باید توجه داشته باشید که هر شیطنت و جنبوجوش کودک را به بیش فعالی کودک یا اختلال نقص توجه ربط ندهید. اختلال نقص توجه کودکان علائم مشخصی دارند و باید به صورت قطعی توسط یک پزشک و روانشناس متخصص کودکان تشخیص داده شود. در بسیاری از موارد، اطرافیان و گاها حتی والدین، به کودکی که انرژی بیشتری نسبت به همسن و سالان خود دارد و فعالیت بیشتری میکند، ناآگاهانه، برچسب بیش فعالی یا اختلال نقص توجه میزنند که کاملا اشتباه است.
در این نوشته از کلینیک روانشناسی برگ سبز، بهترین کلینیک روانشناسی غرب تهران، قصد داریم درباره اختلال نقص توجه کودکان و بیش فعالی صحبت کنیم و علائم اختلال نقص توجه کودکان را مورد بررسی قرار دهیم و در نهایت، روش های درمان اختلال نقص توجه کودکان را بیان کنیم. اگر شما هم شک دارید که کودکتان دچار اختلال نقص توجه است یا خیر، مطالعه ادامه این نوشته میتواند به شما کمک کند تا با علائم اختلال نقص توجه کودکان آشنا شوید؛ همچنان توجه داشته باشید که این نوشته تنها به عنوان راهنمایی برای شناخت علائم اولیه اختلال نقص توجه کودکان است؛ برای تشخیص قطعی حتما باید به متخصص و روانشناس کودکان امواج تکانشی و اصلاحی مراجعه کنید.
برای تشخیص قطعی اختلال نقص توجه در کودکان، حتما باید یک از کمک یک مشاور و روانشناس کودک استفاده کنید. روانشناس کودکان میتواند با صحبت با کودک و انجام تستهای مختلف روانشناسی، این اختلال را در کودک تشخیص دهد. همچنین ممکن است برای تشخیص نهایی، روانشناس کودک شما را به یک نوروتراپیست کودکان ارجاع دهد تا با استفاده از نقشه مغزی، ابتلا به اختلال نقص توجه کودک بررسی شود.
کلینیک روانشناسی برگ سبز، بهترین کلینیک روانشناسی غرب تهران، امکان برگزاری جلسات روانشناسی کودک را زیر نظر بهترین متخصصان و روانشناسان کودک برای شما عزیزان فراهم کرده است. روانشناسان کودک ما در کلینیک روانشناسی برگ سبز، تجربه کار کافی با کودکان را دارند؛ همچنین جلسات روانشناسی کودک در کلینیک روانشناسی برگ سبز، در محیطی جذاب و کودکانه برگزار میشود تا کودک شما احساس خوشایندی از حضور در جلسات روانشناسی داشته باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر و همچنین رزرو وقت روانشناسی کودک در کلینک روانشناسی برگ سبز، روی لینک زیر کلیک کنید.
امواج تکانشی و اصلاحی
عکس | جهش ژنتیکی عجیب قورباغهها پس از فاجعه اتمی چرنوبیل
قورباغههای مشکی چرنوبیل، به عنوان گونهای که از تشعشعات مرگبار رادیواکتیو این منطقه جان سالم به در برده، نمونهای…
خلق تصاویر زیبا با ترکیب دادههای "جیمزوب" و "چاندرا"
تصاویر جذاب ایستگاه فضایی چین از کره زمین و ماه
برندگان نوبل شیمی ۲۰۲۲ اعلام شدند
کشف اتفاقی سوسک منقرض شده توسط یک دانشجو!
برنده جایزه نوبل فیزیک معرفی شد
حل یک معمای نجومی با پرتوهای گامای بیرون آمده از دل یک کهکشان کوتوله
روز در این جزیره بیپایان است!
درخشش یک ستاره در کنار کهکشانی مارپیچی
کهکشانی که میتواند به بررسی اندازه کیهان کمک کند
چرخش زمین چگونه تغییر کرده است؟
میخوای خرج و مخارجت رو خودت مدیریت کنی؟
بهترین نرخ بلیط هواپیما و هتل ◀ارزان و به مصرفه بلیط بخر
اگر جهان زیبای وایفای قابل مشاهده بود؟ + تصاویر
اگر جهان زیبای وایفای قابل مشاهده بود؟ + تصاویر
یک طراح به ارائه بازنماییهای رنگی پرداخته و در آنها نشان داده که اگر انسان قادر به دیدن امواج وایفای بود، اوج و تکانشهای آنها چطور دیده میشدند.
نیکولای لام با همکاری براونینگ ووگل، فیزیکدان نجومی سابق ناسا به بررسی چگونگی حرکت شبکهها پرداخته و طرحهای خود را بر پایه دادههای پشتیبانی بدست آمده از اطراف کنگره آمریکا و پارک ملی واشنگتن بنا نهادند.
این تصاویر به نمایش اشکال سیگنالهای وایفای پرداخته و از رنگهای مختلف برای متمایز کردن کانالهای فرعی متفاوت استفاده شده است.این تصاویر علاوه بر ظاهر عالی آنها همچنین به مردم در یادگیری چگونگی عملکرد سیگنالهای وای فای کمک میکنند.
لام، برای تخمین اندازه پوشش وای فای در اطراف پارک ملی که یک فضای باز در واشنگتن بوده از اشکال وای فای سه بعدی و دادههای نقشههای پوششی دولتی کلمبیا استفاده کرد.عنوانهای این طرحها توسط براونینگ ووگل، دکترای زیستشناسی فضا که پیش از این پنج سال در مرکز پژوهشهای ایمز ناسا کار کرده و اکنون به تدریس علوم مشغول است، نوشته شده است.
هر تصویر نمایشگر یک منظره آشنا در واشنگتن بوده که امواج تکانشی و اصلاحی با کانالهای وایفای با رنگهای مختلف به عنوان حبابهای در هم تنیده احاطه شدهاند.در تصویر دیگری از این مجموعه، چند فرکانس تکانشی وایفای به رنگهای آبی، سبز، زرد و قرمز ارائه و در فضای اطراف بازار پخش شدهاند.
در تصویر دیگر، این هنرمند آمریکایی، طیفی از چندین سیگنال وایفای را در سراسر پارک ملی واشنگتن نمایش داده است.وایفای یک میدان انرژی است که به شکل موج منتقل میشود. هر موج از ارتفاع و فاصله معین از امواج دیگر برخوردار بوده و هر کدام در یک سرعت خاص حرکت میکنند.
فاصله بین امواج وایفای کوتاهتر از امواج رادیویی اما بلندتر از ریزموجها است.به ادعای لام، این قابلیت به وایفای یک باند انتقال منحصربفرد داده که با هیچ سیگنال دیگر مداخله ندارد.
روترهای وایفای بر روی ساختمانها و تیر چراغ برق یک میدان چندوجهی مدور داده است
روترهای وایفای به ارسال و دریافت داده به شکل موجهای الکترومغناطیسی استفاده میکنند
موانعی مانند درخت در مسیر سیگنالهای ارسالی وایفای مداخله کرده و میدان به تصویر در آمده را ایجاد میکنند
امواج وایفای به شکل پالسهای رمزدار داده یا موج حرکت کرده که در اینجا به شکل نوارهای رنگی دیده میشوند
اختلال کم توجهی بیش فعالی چیست؟
این اختلال در کودکی شروع میشود و برای تشخیص آن ضروری است که چند علامت در قبل از 12 سالگی نمایان شود. ویژگی اصلی اختلال کمتوجهی- بیشفعالی الگوی مستمر بیتوجهی با یا بدون بیشفعالی و تکانشگری است، به گونهای که کارکرد و رشد فرد را مختل کرده باشد. بیتوجهی این اختلال خود را در رفتارهایی مانند نیمهکاره گذاشتن کارها، نداشتن پشتکار، مشکل حفظ تمرکز و نابسامان بودن آشکار میکند امواج تکانشی و اصلاحی که البته ناشی از نافرمانی یا عدم درک مطلب نیست.
بیشفعالی این اختلال به صورت افزایش فعالیتهای حرکتی مانند دویدن و جستوخیز کردن کودک در مواقع نامناسب یا تکان خوردن زیاد، بازی با انگشتان یا پرحرفی دیده میشود. بیشفعالی در بزرگسالان میتواند به شکل برقراری شدید یا خسته کردن دیگران با فعالیتهایشان بروز کند.
تکانشی عمل کردن یعنی اعمال عجولانهای که بدون هیچگونه فکر و ملاحظهای انجام میگیرند و میتوانند سبب آسیب به خود شوند. رفتارهای تکانشی میتواند به شکل دخالتهای اجتماعی مانند تصمیمگیریهای مهم بدون اندیشیدن به پیامدهای بلندمدت آن بروز کند.
برای تشخیص این اختلال باید در نظر داشت این علائم باید در بیش از یک موقعیت و مکان وجود داشته باشد، مثل ملاخانه، مدرسه و محلکار.
اغلب افرادی که دچار این اختلال هستند تاخیر جزیی زبانی، حرکتی و اجتماعی دارند. رفتارهای ناشی از بیتوجهی با فرایندهای شناختی زمینهای مختلفی در ارتباط است و ممکن است فرد دچار این اختلال در انجام آزمونهای مربوط به توجه، کارکرد اجرایی و حافظه دچار مشکلات شناختی باشد و این آزمونها کنار شاخصهای بالینی میتواند در تشخیص کمککننده باشد. یکی از آزمونهای شناختی برای ارزیابی توجه در چنین بیمارانی تست IVA است که توجه فرد را از نظر شنیداری و دیداری ارزیابی میکند. همچنین در این تست ارزیابی درباره بیشفعالی و تکانشگری انجام میگیرد. سایر ارزیابیهای شناختی میتواند در تشخیص این بیماری کمککننده باشد. به طور مثال درباره ارزیابیهای حافظهای میتوان از تستهای CANTAB استفاده کرد.
درمورد تغییرات زیستشناختی باید گفت که نمیتوانند به عنوان یک یافته تشخیصی ارزشمند باشند. هرچند تحقیقات گزارشهایی از امواج آهسته مغزی یا کاهش حجم کلی مغز در امآرآی را در مبتلایان به اختلال کمبود تمرکز نسبت به همسالان خود گزارش کردهاند.
در بررسی جوامع و فرهنگهای مختلف مشخص شد این اختلال در کودکان 5 درصد و در بزرگسالان 5/2درصد شیوع دارد.
نقش وراثت در اختلال کمبود تمرکز پررنگ و شیوع آن در وابستگان درجه1 فرد بیشتر است. از نظر جنسیت هم در پسرها شایعتر از دختران است.باید در نظر داشت نشانهها و رفتارها در شناسایی این اختلال مهم هستند و در خیلی از بیماریهای دیگر نیز ممکن است وجود داشته باشد بنابراین به راحتی نمیتوان تشخیص اختلال کمبود تمرکز را بیان کرد. گاهی مشاهده میشود خانوادهها یک یا چند نشانه تشخیص این اختلال را به فرزندان خود میدهند که میتواند امواج تکانشی و اصلاحی در بررسیهای بعدی و بدون آنها مشکلاتی ایجاد کند بنابراین تشخیص آن نیازمند مراجعه به متخصص در حوزه این بیماری است.
نکته مهم اینکه در تعدادی از افراد بخش مربوط به بیشفعالی و تکانشگری کم است و بیشتر به صورت اختلال در توجه نمایان میشود که بیشتر با عنوانADHD شناخته میشود.
درمانهای دارویی و غیردارویی برای بیماران دچار این اختلال وجود دارد. یکی از درمانهای دارویی اصلی متیلفتیدات (ریتالین) است که حتما باید توسط متخصص تجویز شود. در مورد درمانهای غیردارویی میتوان به رواندرمانی و توانبخشیهای شناختی و کاردرمانی اشاره کرد. رواندرمانی این بیماران نیز توسط متخصصان مربوط انجام میگیرد. توانبخشیهای شناختی نیز میتواند در درمان چنین بیمارانی بسیار مفید باشد. با امواج تکانشی و اصلاحی توجه به اینکه در بیماران دچار این اختلال نقص اصلی در توجه و تکانشگری است، توانبخشیهای شناختی در جهت افزایش توجه و کاهش تکانشگری میتوانند نقش مهمی داشته باشند. این توانبخشیها در مراکز تخصصی توانبخشی شناختی به کمک تمرینهای نرمافزارهای تخصصی و تمرینات قلم و کاغذی یا تمریناتی که در منزل است، انجام میگیرد. کاردرمانی نیز یکی از روشهای بسیار مفید کنار درمان دارویی و سایر روشهای درمانی به کار میرود. البته بر اساس نیاز و تشخیص متخصص شاید فرد دچار این اختلال نیازمند گفتاردرمانی و سایر روشهای درمانی نیز باشد.
در سالهای اخیر روشهای بسیار جدیدی نیز برای درمان اختلال کمبود تمرکز و بیشفعالی به کار گرفته شده که از جمله میتوان نور فیدبک را نام برد. درمورد مقدار تاثیر نوروفیدبک در بیماران نظر مشترکی وجود ندارد ولی در حال حاضر به عنوان یکی از روشها توصیه میشود. در یک مطالعه مروری سیستماتیک و متاآنالیزی که در سال 2015 میلادی انجام شده، مشخص کرد نوروفیدبک میتواند در کاهش علائم اختلال مفید باشد. نوروفیدبک روش خودتنظیمی فعالیت مغز با ثبت امواج مغزی است.
اوایل سال 2019 میلادی نیز یک دستگاه با عنوان CTNS که تحریک عصبی خارجی عصب سهقلو را انجام میدهد توسط FDA (سازمان غذا و داروی آمریکا) برای درمان اختلال کمبود تمرکز و بیشفعالی به رسمیت شناخته شده که یقیقنا در سالهای آینده شاید بتواند به عنوان یکی از درمانهای کمکی گسترده شود.
به خانوادهها توصیه میشود به جنبههای مثبت این کودکان توجه کنند. در مطالعات انجامشده روی چنین بیمارانی، توانایی خلاقیت بالای آنها نسبت به همسالان خود مشخص شد. این افراد دارای 3 جنبه اصلی خلاقیت از قبیل تفکر واگرایی، بسط مفهومی و عبور از محدودیتهای دانش هستند، پس بهتر است خانوادهها و مربیان این بیماران از بخش مثبت و توانایی آنها برای رشد و حضور آنها در اجتماع استفاده کنند.
آیا نوروفیدبک برای درمان بیش فعالی امواج تکانشی و اصلاحی -نقص توجه (ADHD) موثر است؟
از سال 2016، مرکز کنترل و پیشگیری بیماری (CDC) تخمین زده است که 6.1 میلیون کودک در ایالات متحده، حدود 9.4 درصد، در برخی موارد تشخیص ADHD دریافت کرده اند.
درمان های متداول برای کودکان مبتلا به ADHD شامل دارو، روان درمانی و تغییر شیوه زندگی هستند، اما این روشها برای همه کاربرد ندارد. بعضی از رویکردها – به ویژه داروها – می توانند اثرات جانبی ناخوشایند داشته باشند.امواج تکانشی و اصلاحی
نوروفیدبک (Neurofeedback ) درمان غیر تهاجمی است و شامل دارو نیست. بعضی از متخصصان معتقدند که می تواند به درمان علائم ADHD کمک کند. نامهای دیگر این درمان عبارتند از بیوفیدبک و نوروتراپی.
در زیر، بیشتر در مورد این که آیا این درمان احتمالا موثر است، چه چیزی در بر می گیرد و برخی از خطرات درگیر آن را برایتان توضیح خواهم داد:
نوروفیدبک برای اختلال بیش فعالی – نقص توجه (ADHD) چه کاری می کند؟
فرد مبتلا به اختلال بیش فعالی -نقص توجه ( ADHD) ، مغز ممکن است الگوهای مشخصی از رفتار، به ویژه در لوب جلویی را نشان میدهد. این منطقه با شخصیت، رفتار و یادگیری مرتبط است.
عملکرد مغز و رفتار فرد باهم ارتباط دارند. تغییرات در رفتار می تواند مغز را تغییر دهد و تغییرات در مغز می تواند رفتار را تغییر دهد.
نوروفیدبک ( Neurofeedback ) قصد دارد رفتار شخص را با تغییر ذهن خود تغییر دهد.
مغز سیگنال های الکتریکی قابل اندازه گیری یا امواج تولید می کند. نوروفیدبک با استفاده از تمرین هایی که دارد این امواج را اندازه گیری می کند.
پنج نوع موج مغزی وجود دارد: آلفا، بتا، گاما، دلتا و تتا. هر یک فرکانس متفاوتی دارند که می تواند اندازه گیری کند.
برخی تحقیقات نشان می دهد که افرادی که اختلال بیش فعالی – نقص توجه ( ADHD ) دارند بیشتر در دامنه امواج تتا و امواج بتا دچار مشکل هستند.
در تئوری، نوروفیدبک قصد دارد این تفاوت را اصلاح کند.
قبل از اولین جلسه نوروفیدبک، تمرین کننده سؤالاتی را درباره علائم فردی، تاریخچه درمان و شیوه زندگی میپرسد.
فرد قبل از هر جلسه درمان به اطلاعات مربوط به علائم آنها ادامه خواهد داد، زیرا این امر به مراجع اجازه می دهد تا در طول زمان پیگیری کند.
در ابتدای هر جلسه، مراجع الکترود را از یک دستگاه EEG به سر شخص اضافه می کند. این امواج تکانشی و اصلاحی فعالیت مغز را اندازه گیری می کند.
تعداد الکترودها بسته به مراجع و جلسه متفاوت است. الکترود ها صدمه نمی بینند و جریان الکتریکی را تحویل نمی دهند. آنها فقط برای اندازه گیری فعالیت مغز هستند.
هنگامی امواج تکانشی و اصلاحی که جلسه شروع می شود، یک اسکن امواج مغزی شخص روی یک صفحه نمایش داده می شود.
درمانگر ،مراجع را به انجام وظیفه خاصی هدایت میکند، انتظار دارد که این کار موجب تغییر امواج مغزی شود.
فعالیت ها ممکن است شامل یک بازی ویدیویی یا سایر محرک هایی باشند که مغز را تشویق می کند تا اطلاعات را از راه های مختلف پردازش کند.
ممکن است موسیقی یا یک صدای واحد یا صداهای ناگهانی متوقف و یا شروع شود.
همانطور که مغز به محرک ها پاسخ می دهد، بازخورد در امواج مغزی نشان می دهد که چگونه محرک ها باعث قطع، تغییر یا افزایش فعالیت مغز می شوند.
طرفداران ادعا می کنند که این روند می تواند به آرامی امواج مغز را تغییر دهد و بر رفتار فرد و علائم مربوط به اختلال بیش فعالی -نقص توجه (ADHD) تاثیر میگذارد.
انتخابات یازدهم در آستانه رویدادگی
مقدمه: در بخش پیشین (دیروز) به گونهای خلاصه گفتیم که جامعه ایران در دوره دولتهای نهم و دهم وارد نوعی تجربه بیثباتی سیستماتیک شد و گفتیم که وقتی مردم در طولانیمدت در شرایط عدم اطمینان به سر ببرند، دیگر امکان کاربرد عقلانیت ابزاری برای آنان منتفی میشود. چون عقل ابزاری برای تحلیل و تصمیم نیاز به اطلاعات قابل اعتماد دارد و در محیط «عدم اطمینان» چنین اطلاعاتی وجود ندارد و بنابراین مردم - دستکم در تصمیمات بزرگ و سرنوشت
ساز - به تصمیمگیری براساس عقلانیت معنایی میروند. همچنین گفتیم که در کاربرد عقلانیت معنایی، مردم بهجای حسابگری و تحلیلهای منطقی، به شهود و احساس معنایی اقدامات خود تکیه میکنند. بر این اساس، در مقاله پیشین، «فرضیه» خود را چنین مطرح کردیم: در شرایط کنونی جامعه ما، بخشی از مردم که بهنوعی منتقد وضعیت موجود هستند، در مورد شرکتکردن یا شرکتنکردن در انتخابات ریاستجمهوری و حتی در مورد انتخاب از میان کاندیداها، کمتر به عقل ابزاری و تحلیل منطقی خود یا دیگران تکیه میکنند و بیشتر به سراغ عقل معنایی خود یا تحلیل کسانی که براساس عقل معنایی سخن میگویند، میروند. در این میانه، خردگرایان میتوانند این موج اجتماعی رفتار براساس عقل معنایی را بهسوی خود جلب کنند و به سبد کاندیدای موردنظر خود برانند. مشروط بر اینکه خاتمی و هاشمی نقش خود را بهعنوان دو «سرمایه نمادین» جدی بگیرند و از یکی از کاندیداهای نزدیک به خردگرایان، حمایت صریح و جدی کنند و البته خود آن کاندیدا نیز رفتار و گفتاری اصلاحطلبانه و خردگرایانه و تغییرخواهانه در پیش گیرد. به گونهای که این احساس به مردم دست دهد که این همان کاندیدایی است که میتواند محیطزیست زندگی آنان را از حالت «عدم اطمینان» خارج کند و بهسوی اطمینان و عقلانیت ببرد. اکنون - در این مقاله - میخواهیم این فرضیه را شرح و بسط دهیم.
توضیح فرضیه: مردم ایران (بهویژه قاطبه طبقه متوسط و طبقات پایین اقتصادی و اجتماعی) نسبت به سیاستمداران، زود اعتماد میکنند و زود هم بیاعتماد میشوند. با همان سرعتی که پس از جنگ به هاشمی اعتماد کردند، با کمی تورم و اندکی تبلیغات به سرعت اعتمادشان را از دست دادند. با همان سرعتی که به خاتمی اعتماد کردند، از او ناامید شدند و با همان سرعتی که به احمدینژاد دل بستند از او دل کندند.
بنابراین مردم ما ویژگی روانشناختی خاصی دارند که هم زود دل میبندند و آرمان میسازند و زود دل میکنند و زهره میبرند. متاسفانه حوادثی که در چند سال اخیر در عرصه سیاست در ایران رخ داده است، نوعی احساس سرخوردگی و عدم همکاری را در بخشی از مردم (بهویژه طبقه متوسط شهری) پدید آورده است. گسترش موج تازه مهاجرت به خارج در یکی، دو سال اخیر تاییدی بر این مدعاست. البته تجربه مدیریت دولت نهم و دهم نیز بر این احساس سرخوردگی افزوده است. یعنی آن بخش از جمعیت که به آقای احمدینژاد رای داده بودند یا پس از انتخابات به برنامههای او امیدی بسته بودند، با شکستخوردن بسیاری از پروژههای بزرگ دولت، امیدشان منقطع شد و تمام آرمانهایشان بر باد رفت. در یک کلام، بخشهایی از جامعه از کنش فعالی که نمیدانند نتیجهاش چه خواهد شد، خسته شدهاند و ترجیح میدهند دیگر در امواج موسمی کنش اجتماعی شرکت نکنند تا دستکم اگر شکست خورد و جواب نداد در برابر وجدان و احساس خویش شرمنده نباشند. اما در همین سالها همزمان احساس دومی نیز در جامعه ما در حال شکلگیری بوده است. یعنی شدت بیثباتیهایی که در دولت نهم و دهم ایجاد شده است چنان محیطزیست اجتماعی و اقتصادی ایران را با «عدم اطمینان» روبهرو کرده است که کمکم جامعه نسبت به آینده «احساس نگرانی» کرده است. این بیثباتیها شامل تغییرات شدید مدیریتی، اجرای ضربتی سیاستهای غیرکارشناسی متعدد و گاه متعارض، تورم شدید، رکود گسترده، تنشهای سیاست خارجی، تحریمها، تهدیدهای خارجی و نظایر اینها بوده است. اما وقایع و فرآیندهای دیگری هم دستبهدست هم دادهاند تا در اواخر دولت دهم، بهتدریج این «عدم اطمینان»، هم فراگیر شود، یعنی در همه عرصههای زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم رسوخ کند و هم به پدیداری نوعی «وحشت از آینده مبهم» منجر شود. در ماههای اخیر که اثر تحریمها جدی شده است، دلار نوسان شدید یافته، تورم شتابان شده است، مردم کمکم نگران شدهاند. مردم ما در چند ماه اخیر با دو احساس متضاد روبهرو بودند:
یک: احساس سرخوردگی: که آنان را به سوی نوعی قهر و عدم مشارکت اجتماعی رانده است که انعکاس آن در کاهش مشارکت اجتماعی در هر اقدامی که دولت، محور آن بوده و بازیدانستن هر نوع مشارکت در انتخابات، قابل مشاهده است.
دو: احساس نگرانی از آینده پرابهام: که موجب به تلاطم افتادن و چنگزدن به هر فرصتی که میتواند ما را از سوقیافتن به سرنوشتی نامناسب نجات دهد. آمدن آقای هاشمی همان نیرویی بود که مردم احساس کردند، میتواند آنان را از این آینده مبهم نجات دهد. این شد که نوعی موج اقبال و هجوم اجتماعی به سوی آقای هاشمی شکل گرفت. به دیگر سخن، جامعه به نقطه «رویدادگی» رسید و رفتارش یکباره دگرگون شد. برای درک مفهوم نقطه رویدادگی، یکبار دیگر به مثال شکارچی و شیر که در مقاله روز گذشته - با عنوان «دموکراسی یعنی تمرین دموکراسی» - آوردیم مراجعه کنید.
اکنون سخنم با رهبران خردگرایان این است که اگر این احساس هدایت نشود و به یک حضور و نشاط اجتماعی نینجامد، به یک سرخوردگی و سپس به سوی فعالیتهای منفعلانه میرود.تنها راهکار این است که خاتمی و هاشمی «با هم» به میدان بیایند و این موج رویدادگی را هدایت کنند و به سوی یکی از کاندیداهای موجه برانند. موجه از نظر هاشمی و خاتمی، یعنی بتوانند با او تعامل کنند و حداقلهایی که باید رعایت و تعهد کند را با او توافق کنند و به قول او نیز اعتماد داشته باشند. و موجه از نظر جامعه، یعنی هم سابقه ضداصلاحی و ضداعتدالی نداشته باشد و هم بتواند با یک گفتمان اصلاحی، اعتدالی، تحولخواهانه و عقلمدارانه با جامعه صحبت کند.
یعنی بتواند جامعه را قانع کند که من الگوی تازهای هستم مرکب از خاتمی و هاشمی. به نظر میرسد این نقش را آقای روحانی یا عارف بتوانند بازی کنند. از نظر مردم مهم نیست این فرد چه کسی باشد و آیا این فرد قبلا یک اصلاحطلب تمامعیار بوده است یا نه. مهم این است که احساس کنند این فرد همان پنجرهای است که میتواند جایگزین پنجره هاشمی شود (همانگونه که هاشمی پنجرهای بود که جایگزین پنجره خاتمی شد). خاتمی قبلا از سرمایه سیاسی به سرمایه نمادین تبدیل شده بود. هاشمی نیز فرآیند تبدیلشدنش از سرمایه سیاسی به سرمایه نمادین چندسال شروع شده است. اکنون بخش تحولخواه جامعه دو سرمایه نمادین دارند و از آنان انتظار دارند که نقش تاریخی خود را بازی کنند. آنان حق ندارند این سرمایه را به نفع خود مصادره کنند و به خانه ببرند. باید همینجا و هماکنون خرج کنند چون ممکن است دیگر هیچگاه فرصت خرجکردن آن را نیابند. جامعه ما اکنون و برای عبور از این عقبه تاریخی به سرمایه آنان نیاز دارد. اینان حق ندارند بگویند ممکن است گزینهای که ما از آن حمایت میکنیم رای نیاورد و آبروی ما برود. اولا احتمالا رایآوری این گزینه، به شرط آنکه هاشمی و خاتمی مردم را با بیانیهای تحلیلی و انگیزاننده توجیه کنند، خیلی بالاست. ثانیا حتی اگر پیروز هم نشود رای بالایی میآورد و اصلاحطلبان و اعتدالخواهان وزنشان مشخص میشود. هشت سال دیگر هاشمی اگر باشد پیر شده است و خاتمی هم احتمالا یک سیاستمدار خانهنشین خواهد بود. پس امروز اصولا قهر یا تحریم امواج تکانشی و اصلاحی یک حرکت اصلاحی نیست. قهر هم، از نوع انفعال و رفتار تکانشی (احساسی) است. و هاشمی و خاتمی باید نشان دهند که در شرایط کنونی خطر میکنند و قهر نمیکنند و جامعه را به گزینههای معقول رهنمون میکنند.
دیدگاه شما