تایم فریمهای بالاتر


جزئیات خبر

بارها من شنیده ­ام، بسیاری از تریدرها زمانی­که در موقعیت ضرر هستند اقدام به تغییر تایم فریم خود می­کنند. برای مثال یک تریدر معامله ه­ای خود را در تایم فریم ۵ دقیقه­ باز می­کند و زمانی­که مارکت برخلاف پیش­بینی او و بر علیه او حرکت می­کند اقدام به تغییر تایم فریم خود در یک تایم بالاتر مثلاً تایم فریم ۱۵ دقیقه می­کند. و او چنین توجیهی دارد. ” اگر زمان بیشتری در معامله بمانم می­توانم امیدوار باشم که روند در جهت من پیش برود”. بعد از اینکه مارکت دوباره بر خلاف جهت او به حرکت ادامه داد او به چارت ساعتی ( ۱ساعته یا ۴ ساعته) نقل مکان می­کند دقیقاً به همان دلیلی که ذکر کرده بودم و ماکت همچنان به حرکت بر علیه او ادامه می­دهد و تریدر به امید اینکه دلیل مناسبی پیدا کند به چارت روزانه وارد می شود، فکر می­کنید چه اتفاقی می­ افتد؟ بله درست است در مرحله بعد او کل سرمایه اش را از دست میدهد، و دیگر سرمایه ­ای ندارد که بخواهد به معامله ادامه دهد. خوب حتماً فهمیدید قضیه از چه قرار است آن­ها این راه را برای این انتخاب می­ کنند که نمی­ خواهند بپذیرند که اشتباه کرده ­اند، اگر آن­ها با همان ضرر کوچک به کار خود خود پایان می­دادند مجبور نبودند این همه زمان صرف توجیهات بی­ دلیل کرده و نهایتاً سرمایه خود را از دست دهند، همیشه یادتان باشد که ضرر کردن بدین معنی نیست که شما نمی­دانید چکار کنید. خیلی از تریدرهای تازه کار فکر می­کنند شکست در یک معامله بدین معنی است که آنها یک بازنده هستند یا اینکه برای معامله به اندازه کافی باهوش نیستند ولی در واقع هیچ کدام از این فکرها حقیقت ندارد. تریدرهای حرفه ­ای می­دانند که وقتی معامله می­کنند ممکن است ضرر هم بکنند و این نتیجه تفکر و تعمق عمیق است. شما دوست ندارید که ضرر کنید اما باید بپذیرید که همه معاملات شما نمی­تواند با پیروزی همراه باشد. بالاخره ضرر کردن هم امکان دارد، کاری که شما باید بکنید این است که ضررهایتان را به همان میزان کوچک نگهدارید تا بتوانید با سودهایتان آن­ها را پوشش دهید. تغییر مداوم تایم فریم به امید سود کردن باعث می­شود که معاملات در ضرر شما کوچک باقی نماند و در عوض لحظه به لحظه بزرگتر شود. (مدیریت سایت ۲۴ اف ایکس . آی آر : البته مولتی تام فریم کار کردن بحث دیگری است ولی هدف مولف از این مقاله توجیه کردن ضرر است و از تایم فریمی به تایم فریم دیگر پریدن) راه دیگر این است که قبل از اینکه وارد یک معامله شوید ابتدا نقطه خروج خود را چه در ضرر و چه در سود تعیین کنید و به آن نیز پایبند باشید و نهایتاً اینکه از آغاز تا پایان یک معامله در یک تایم فریم مشخص باقی بمانید.

تایم فریم یا دوره زمانی در تحلیل تکنیکال

بارها شنیدیم که می‌گویند سهم ایکس در بلندمدت روندی صعودی دارد، اما در کوتاه‌مدت یک روند نزولی خواهد داشت.

منظور از دوره زمانی بلندمدت چیست؟ آیا بین تایم فریم و استراتژی‌های معاملاتی رابطه‌ای وجود دارد؟

برای یافتن پاسخ این سوال‌ها با ما همراه باشید.

تایم فریم یا دوره زمانی

برای این که بتوانیم تغییرات قیمت در آینده را پیش‌بینی کنیم، باید نمودار قیمت_زمان آن دارایی را بررسی کرد. در واقع تایم‌فریم‌ها به ما می‌گویند که یک روند تا چه زمانی طول خواهد کشید.

به‌طور کلی می‌توان روند تغییرات قیمت یک سهم یا دارایی‌ها را در بازه‌های زمانی مختلف به سه دسته بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت تقسیم کرد. این بازه زمانی می‌تواند از یک دقیقه تا سالیانه نیز تغییر کند.

گاهی ممکن است ببینیم یک سهم در بلندمدت روندی صعودی دارد، در حالی که در کوتاه‌مدت روندش نزولی است یا برعکس. احتمال وجود روندهای متناقض در تایم‌فریم‌های مختلف وجود دارد و دور از انتظار نیست. بنابراین تنها نباید به یک دوره زمانی توجه کرد. بررسی تایم فریم‌های مختلف می‌تواند به عنوان وسیله‌ای جهت تایید یا رد تحلیل ما در تایم فریم دیگر باشد.

افراد بر اساس استراتژی‌های معاملاتی مختلف از تایم فریم‌ یا همان دوره زمانی متفاوتی استفاده می‌کنند. عوامل متعددی در انتخاب استراتژی‌های معاملاتی تاثیرگذار هستند، مثل میزان ریسک‌پذیری فرد، توانایی مدیریت سرمایه، بازه زمانی مد نظر سرمایه‌گذار و. .

برای تعیین روند حرکتی اصلی هر دارایی باید از یک بازه زمانی طولانی شروع کرد. هرچه بازه زمانی مورد بررسی طولانی‌تر باشد، اعتبار تحلیل بالاتر است.

بررسی چند تایم‌فریم به‌طور همزمان

با بررسی تغییرات قیمتی یک دارایی در چند تایم ‌فریم مختلف می‌توان احتمال بروز اشتباه در معاملات را کاهش داد. قدرت و اعتبار روندهای قیمتی بلندمدت، بیشتر از روندهای کوتاه‌مدت است، بنابراین هنگام بررسی نمودار قیمت- زمان یک دارایی بهتر است تحلیل را از تایم‌فریم‌های بالاتر آغاز کنیم. علاوه‌بر آن بررسی تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت می‌تواند از ورود ما در قله‌های قیمتی و خروج در کف‌های قیمتی جلوگیری کند.

  • اگر سرمایه‌گذار بلندمدتی هستید، برای تعیین روند اصلی قیمت می‌توانید نمودارهای ماهانه را بررسی کنید اما جهت تعیین روند حرکتی قیمت سهم در میان‌مدت تمرکزتان بر نمودار هفتگی باشد و در نهایت برای تعیین نقاط ورود و خروج مناسب از نمودار روزانه استفاده کنید. این استراتژی در بازاری مثل بورس اوراق بهادار تهران می‌تواند مناسب باشد. زیرا بازار تنها روزانه برای 3.5 ساعت باز است و ورود به تایم فریم‌های پایین‌تر توجیه مناسبی ندارد.

در این استراتژی تایم‌فریم اصلی شما، نمودار هفتگی سهم است و دوره زمانی بلند‌تر و کوتاه‌تر ابزاری کنترلی هستند.

  • گروه بعدی معامله‌گران کوتاه‌مدتی (swing trader ها، چند روز تا چند هفته) هستند. این گروه از معامله‌گران معمولا برای تعیین روند اصلی از تایم‌فریم‌های هفتگی استفاده می‌کنند. اما برای معامله و تصمیم‌گیری، بر نمودار روزانه تمرکز دارند. نمودارهای یک ساعته هم برای انتخاب نقاط ورود و خروج می‌تواند مناسب باشد.

تایم فریم یا دوره زمانی

  • گروهی از افراد هستند که به‌صورت روزانه معامله (Day Trader) می‌کنند. استفاده از این استراتژی در بازارهای مالی که حجم معاملات و نوسانات آن‌ها زیاد است، مناسب به‌نظر می‌آید.

این معامله‌گران از تایم‌فریم‌های یک ساعته برای تعیین روند اصلی استفاده می‌کنند. اما تایم‌فریم اصلی برای معامله‌گری، تایم فریم‌های کوتاه‌مدت‌تر مثل 15 دقیقه‌ای است. برای تعیین نقاط ورود و خروج هم می‌توان از تایم‌فریم 5 دقیقه‌ای استفاده کرد.

جمع‌بندی تایم فریم یا دوره زمانی

به ازای هر فردی که در بازارهای معاملاتی فعالیت می‌کند، استراتژی‌های معاملاتی مختلف وجود دارد. انتخاب یک تایم‌فریم معاملاتی مناسب بخشی جدا نشدنی در تعیین یک استراتژی معاملاتی است.

برای تمامی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نمی‌توان نسخه‌ای یکسان پیچید. بنابراین اگر دوست شما از طریق معامله‌گری روزانه به خوبی نتیجه گرفته است، دلیلی بر نتیجه‌گیری قطعی شما از طریق معامله‌گری روزانه نیست. عوامل متعددی مثل شخصیت، ریسک‌پذیری، تایم معاملاتی کافی، افق سرمایه‌گذاری و. در تعیین استراتژی‌های معاملاتی تاثیر دارند.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.

با چه زومی (zoom) نمودارها را نگاه کنیم؟

امروز در این مقاله قصد داریم به این سؤال پاسخ دهیم و همچنین در مورد معایب و تایم فریمهای بالاتر مزایای استفاده از زوم‌های مختلف هم توضیح می‌دهیم.

زوم نمودار چه تأثیری دارد؟

اینکه معامله‌گران چگونه نمودارهای فارکس و بازارهای مالی را مشاهده می‌کنند، تا حد زیادی به زوم نمودارهای آن‌ها بستگی دارد. لطفاً توجه داشته باشید که پرایس اکشن به هیچ وجه تغییری نمی‌کند، بلکه با تغییر زوم نمودارها، تنها دید ما نسبت به قیمت تغییر می‌کند.

به بیانی ساده، تغییر زوم باعث تغییر برداشت معامله‌گر از حرکات قیمت می‌شود، اما خود قیمت هیچ تغییری نمی‌کند. برای مثال، معامله‌گری که حداکثر زوم مثبت را روی نمودار اعمال می‌کند، کمترین محدوده پرایس اکشنی در آن تایم‌فریم را مشاهده می‌کند.

وقتی یک معامله‌گر نمودار را با زوم مثبت زیادی مشاهده می‌کند، در واقع تاریخچه کمتری از قیمت را می‌تواند مشاهده کند. به عبارتی دیگر، قسمت سمت چپ نمودار، داده‌های کمتری از گذشته قیمت را نشان می‌دهد. برای مثال تصاویر زیر را ملاحظه کنید:

حالا برعکس، اگر زوم منفی روی نمودارها اعمال کنیم، گذشته بیشتری از قیمت را می‌توانیم مشاهده کنیم. تصویر بالا و تصویر پایین هر دو متعلق به یک جفت‌ارز و یک تایم‌فریم هستند، اما اندازه زوم نمودار تفاوت بزرگی در ظاهر آن‌ها ایجاد می‌کند.

در حالتی که زوم منفی زیادی استفاده شود، کندل‌ها فاصله کمی دارند و نمودار فشرده به نظر می‌رسد. در این صورت سمت چپ نمودار مدت‌زمان بیشتری از گذشته قیمت را پوشش می‌دهد و تاریخچه بیشتری از قیمت را نمایش می‌دهد و این امر حتی می‌تواند روی محور قیمت نمودار هم اثرگذار باشد (اگر قیمت بطور خودکار بین بالاترین سقف و پایین‌ترین کف کندل‌های قابل رؤیت تنظیم شود). تصویر زیر را به عنوان مثالی دیگر مشاهده کنید:

معایب و مزایای زوم مثبت و منفی

زوم‌های مثبت و منفی، معایب و مزایای مختص به خود را دارند.

بیایید اول با زوم منفی شروع کنیم:

۱- مزیت زوم منفی این است که معامله‌گران می‌توانند تاریخچه بیشتری از قیمت را مشاهده کنند. به این معنی که اطلاعات بیشتری از بازار مانند سطوح حمایتی و مقاومتی در دسترس خواهد بود.

۲- یکی دیگر از مزایای این نوع زوم این است که دید معامله‌گر را نسبت به حرکات قیمت، روندها، الگوها و سطوح تکنیکال بهبود می‌بخشد.

۳- عیب زوم منفی می‌تواند این باشد که اطلاعات زیادی مقابل معامله‌گر قرار بگیرد و به همین خاطر تحلیل و بررسی آن مشکل شود.

معایب و مزایای زوم مثبت:

۱- مزیت زوم مثبت این است که معامله‌گران می‌توانند پرایس اکشن جاری و اخیر بازار را با وضوح کامل مشاهده کنند.

۲- عیب زوم مثبت هم این است که اطلاعات کمی در خصوص روند حرکت قیمت و سطوح حمایتی و مقاومتی در مقابل معامله‌گر قرار می‌گیرد.

حافظه بازار

اصطلاحی وجود دارد تحت عنوان «حافظه بازار» که می‌توان آن را به عنوان بهترین راه مشاهده نمودارها در نظر گرفت.

حافظه بازار یعنی اینکه ۲۰۰-۱۰۰ کندل در نمودار قابل مشاهده باشند. یا به عبارتی دیگر، یک نمودار باید بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ واحد زمانی از تایم‌فریم انتخابی را نشان دهد.

برای مثال، نمودار تایم‌فریم روزانه بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کندل روزانه و نمودار تایم‌فریم یک ساعته بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کندل یک ساعته را نمایش دهد. در نمودار تصویر زیر، ۱۸۵ کندل روزانه نشان داده می‌شود.

چرا به آن حافظه بازار می گوییم؟

به این دلیل گفته می‌شود «حافظه بازار» که:

۱- در این زوم هر آنچه در نمودار قابل مشاهده باشد، اهمیت بیشتری تایم فریمهای بالاتر دارد و با تصمیمات معاملاتی جاری ارتباط بیشتری دارد.

۲- هر چیزی که در این زوم از نمودار قابل مشاهده نباشد، اهمیت کمتری دارد.

من به مرور زمان یاد گرفته‌ام که برای تایم‌فریم‌های متفاوت از زوم‌های مختلف استفاده کنم.

در تایم‌فریم‌های بالاتر معمولا از زوم‌های بیشتر (مثبت) استفاده می‌کنم. برای تایم‌فریم روزانه مشکلی ندارم که اطلاعات قیمت برای کل سال گذشته را داشته باشم و در تایم‌فریم روزانه هم معمولا تا کندل‌های ۵ سال قبل را می‌بینم. در این تایم‌فریم‌ها بین ۲۶۰ تا ۳۷۰ کندل را می‌بینم، که به اندازه مانیتور مورد استفاده هم بستگی دارد.

در تایم‌فریم‌های پایین‌تر از روزانه مانند ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه، یک ساعته و ۴ ساعته معمولا از قانون حافظه بازار پیروی می‌کنم و بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ کندل را می‌بینم (مجددا به اندازه مانیتور بستگی دارد).

اما در آخر می گوییم که بهترین زوم برای هر معامله گر با معامله دیگر متفاوت است و زوم مورد استفاده برای هر معامله گر مانند اثر انگشت می تواند منحصر بفرد باشد و به خود معامله گر بستگی دارد که ببیند با کدام سبک و چقدر زوم راحت‌تر است.

دید فراکتالی و برطرف شدن معایب زوم های مختلف

در مطالب بالا با مزایا و معایب زوم های مختلف آشنا شدید.من(امین-دهقان)در دوره پرایس اکشن فراکتالی با اعمال دید فراکتالی برروی نمودارهای قیمتی. تمام معایب زوم های مثبت و منفی رابرطرف کرده ام و معامله گر با این اصل می تواند از زوم هماهنگ با شخصیت خود برای بهترین تحلیل در تایم فریم های مختلف استفاده کند به این شکل که می تواند در تایم فریم های بالا با بررسی تاریخچه نزدیک به لایو مارکت که مورد علاقه اکثر معامله گران است براحتی موقعیتی برای ورود پیدا کند و با رفتن به فراکتال پایین تر همان موقعیت را با تایم فریمهای بالاتر جزئیات و تاریخچه کامل مارکت برای پیدا کردن بهترین منطقه ورود بدست آورد.برای آشنایی با مزایای این سبک توصیه می کنیم “پرایس اکشن فراکتالی امینو” را مطالعه کرده و فایل های ویدیویی در آنرا با دقت مشاهده کنید.

وبلاگ

تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (تایم فریمهای بالاتر MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.

مولتی تایم فریم

تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.

فرآیند تجزیه و تحلیل بیش از یک نمودار ، به سرمایه گذار این توانایی را می دهد که روند بلندمدت یک دارایی را تعیین کند و از روندهای کوتاه مدت دور بماند. این روندهای کوتاه مدت توسط سرمایه گذاران به عنوان سیگنال بازار در نظر گرفته می شود.به عنوان مثال، در طول روز، قیمت بالا می‌رود، سپس قبل از پایین آمدن مدتی اصلاح می‌شود تا زیر باز بودن روز بسته شود و به همین ترتیب. اما روند اصلی همچنان رو به افزایش است. معامله گران با استفاده از تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه، به جای تلاش برای گرفتن هر حرکت قیمت در نمودار، بر روی تصویر بزرگتر تمرکز می کنند.

۱٫تحلیل چارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم فریم چیست؟

طبق تعریف، تحلیل چارچوب زمانی چندگانه مولتی تایم فریم ، فرآیند نظارت بر یک دارایی یا جفت ارز در بازه‌های زمانی مختلف است.

به عنوان مثال، برای طولانی کردن یک جفت ارز، باید حداقل ۲ تا ۳ بازه زمانی مختلف را منتظر بمانید تا در یک جهت خرید کنید. اگر یکی از مولتی تایم فریم خارج از تراز باشد، معامله‌ای وجود ندارد.این واقعیت که محدودیتی در تعداد فریم های زمانی وجود ندارد که می توانید در تحلیل MTF استفاده کنید، یک دستورالعمل کلی وجود دارد که اکثر معامله گران هنگام استفاده از این رویکرد در معاملات خود از آن پیروی می کنند.به طور کلی، شما با انتخاب سبک معاملاتی خود شروع می کنید. این به شما کمک می کند تا ترکیب فریم زمانی مناسبی را برای استفاده در تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود انتخاب کنید.سپس، می‌توانید بازه‌های زمانی را برای نظارت بر دارایی یا جفت ارز خود انتخاب کنید. معمولاً سه بازه زمانی مختلف کافی است و تمامی اطلاعات لازم برای برنامه ریزی و اجرای معاملات را در اختیار شما قرار می دهند.

۲٫ اهمیت تحلیل مولتی تایم فریم:

مثال زیر را در نظر بگیرید، شما علاقه مند به خرید جفت EURUSD در نمودار ۱ ساعته هستید. روند صعودی است و شما می خواهید از این حرکت صعودی برای کسب درآمد در بازار استفاده کنید. بنابراین شما EURUSD را خریدید و ناگهان، بازار معکوس شد و شروع به حرکت کرد. شما به معامله خرید خود نگاه می کنید و اکنون در قرمز هستید.پس دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

در واقع، جفت ارز در نمودار ۱ ساعته واقعاً صعودی بود. اما اگر به نمودار روزانه یا هفتگی نگاه کنید، جفت ارز همچنان در روند نزولی قرار دارد. بنابراین، روند صعودی نمودار ۱ ساعته فقط یک اصلاح بود و قیمت حرکت نزولی خود را از سر گرفت.واضح است که شما تصویر بزرگ‌تر را از دست داده‌اید، زیرا برای اجرای معامله فقط روی یک چارچوب زمانی تمرکز کرده‌اید. تحلیل تایم فریم چندگانه به شما این امکان را می‌دهد که تصویر بزرگ را در یک بازه زمانی بزرگ‌تر ببینید، سپس به بازه‌های زمانی پایین‌تر بروید تا سطح ورودی خوبی برای انجام معاملات خود پیدا کنید.

مولتی تایم فریم

۳٫سبک های معاملاتی:

چهار سبک معاملاتی وجود دارد که می توانید بر اساس استراتژی و رویکرد معاملاتی خود یکی از آنها را انتخاب کنید.

اگر به دنبال کسب درآمد سریع با معامله نمودارهای ۱ یا ۵ دقیقه ای هستید، پس شما یک اسکالپر هستید. اگر نمی‌خواهید تمام روز جلوی رایانه‌تان بمانید و می‌خواهید حرکات نوسانی بزرگ‌تری را تایم فریمهای بالاتر در بازار مشاهده کنید، می‌توانید به معاملات نوسانی بروید. بنابراین سبک معاملاتی خود را انتخاب کنید که با نیازها و اهداف معاملاتی شما مطابقت داشته باشد.

در اینجا چهار سبک معاملاتی برای انتخاب وجود دارد:

  • اسکالپینگ / معاملات روزانه
  • معاملات روزانه
  • تجارت نوسانی
  • معاملات موقعیت

۳٫۱٫ اسکالپینگ/سبک معاملات روزانه:

اسکالپر معامله‌گری است که علاقه‌مند است با انجام چندین معامله در روز از تغییرات قیمت کوچک سود ببرد. این سبک معاملاتی شما را ملزم می کند که تمام روز را به دنبال فرصت های کوتاه مدت بگذرانید و آنها را معامله کنید.

داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک دقیق زمانی که شما یک اسکالپر هستید ضروری است. از آنجایی که شما چندین معامله را در روز انجام می دهید، باید از سرمایه تجاری خود در برابر ضرر بیش از آنچه قبلاً در برنامه معاملاتی خود تعیین کرده اید محافظت کنید. هر بار که معامله ای انجام می دهید، باید هزینه های کارگزار خود را در نظر بگیرید.

اگر معامله بازنده شد، باید کارمزد کارگزار خود را اضافه کنید و این می‌تواند باعث افزایش ضرر شما به جای ثابت نگه داشتن آن در درصد معینی شود. به عنوان مثال، اگر تصمیم دارید فقط ۱۰ دلار در هر معامله یا ۲٪ از سپرده اولیه خود را ریسک کنید، و اگر کارگزار شما ۰٫۷۰ دلار در هر معامله از شما هزینه کند، ضرر شما به جای ۱۰ دلار، ۱۰٫۷۰ دلار در هر معامله خواهد بود.

نکته دیگری که باید در نظر داشت میزان استرسی است که روزانه باید با آن کنار بیایید. قیمت در بازه های زمانی پایین تر به سرعت حرکت می کند. این می تواند خطر از دست دادن مسیر کارهایی که باید و نباید انجام دهید را افزایش می دهد.

۳٫۲٫ سبک معاملات روزانه:

معاملات روزانه یک سبک معاملاتی است که در آن معامله گران جفت ارز را در همان روز خرید و فروش می کنند. آنها معمولاً در همان روز موقعیت های خود را باز و بسته می کنند تا سود کسب کنند.

تفاوت بین اسکالپینگ و معاملات روزانه در این است که معامله گران روزانه معاملات خود را بسیار طولانی تر از اسکالپرها نگه می دارند، اما آنها را در همان روز می بندند. یک اسکالپر می تواند چندین معامله را در روز باز و بسته کند، در حالی که یک معامله گر روزانه معاملات کمتری را در همان روز باز و بسته می کند.

به عنوان مثال، یک اسکالپر می تواند حدود ۱۰ تا ۳۰ معامله در روز انجام دهد، در حالی که یک معامله گر روزانه می تواند در مجموع کمتر از ۱۰ معامله در روز داشته باشد.

۳٫۳٫ سبک معاملاتی نوسانی:

معاملات نوسانی یک سبک معاملاتی کمتر استرس زا است زیرا معامله گران تمایل دارند معاملات خود را تا زمانی که روند میان مدت معتبر است حفظ کنند. این سبک معاملاتی نیاز به صبر و سرمایه زیادی برای حفظ عقب نشینی ها و اصلاحات بازار دارد.به طور معمول، معاملات بسته به شرایط بازار بین دو روز تا چند هفته طول می کشد.

۳٫۴٫ سبک معاملاتی موقعیت:

در نهایت، آخرین سبک معاملاتی، معاملات موقعیتی است. معامله گران برای مدت زمان بسیار طولانی، معمولاً در طی چندین ماه یا سال بسته به شرایط بازار، موقعیت ها را حفظ می کنند.

این همچنین به سرمایه بزرگ، اعصاب فولادی و مهمتر از آن به درک عمیق انگیزه های اساسی نیاز دارد. معامله گران از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند تا ببینند آیا روند در حال ادامه یا معکوس است و در جهت مخالف حرکت می کند.

۴٫ترکیب چارچوب زمانی:

ترکیب مناسب تایم فریم برای استفاده در تحلیل چند تایم فریم بر اساس سبک معاملاتی شما است. یک اسکالپر به مجموعه‌ای از تایم فریم‌های متفاوتی نسبت به یک سوئینگ یا یک معامله‌گر موقعیت نیاز دارد. به همین دلیل بسیار مهم است که ترکیب فریم زمانی خود را با دقت انتخاب کنید تا از معامله در برابر روند جلوگیری کنید.

یک اسکالپر می تواند از ترکیب نمودارهای ۱۵ دقیقه ای، ۵ دقیقه ای و ۱ دقیقه ای برای تحلیل و معامله بازار استفاده کند. نمودار ۱۵ دقیقه ای بازه زمانی بالاتر، نمودار ۵ دقیقه ای بازه زمانی میانی و در نهایت نمودار ۱ دقیقه ای بازه زمانی پایین تر است.

یک معامله گر روزانه می تواند نمودار روزانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار ۴ ساعته را به عنوان بازه زمانی میانی و آخرین نمودار ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ای را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.یک معامله گر نوسانی به نمودار هفتگی به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار روزانه به عنوان تایم فریم متوسط ​​و نمودار ۴ ساعته به عنوان تایم فریم پایین تر نیاز دارد.

در نهایت، یک معامله گر موقعیت می تواند نمودار ماهانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار هفتگی را به عنوان بازه زمانی میانی و نمودار روزانه را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.استفاده از سه تایم فریم تعداد مناسب نمودارهایی است که یک معامله گر باید در هنگام استفاده از تحلیل تایم فریم چندگانه در نظر بگیرد. ترکیب کمتر از سه یا بیشتر از سه منجر به از دست دادن داده‌های مربوطه یا سردرگمی معامله‌گر می‌شود.

بنابراین، به عنوان یک قانون سرانگشتی، ترکیبی از سه تایم فریم مختلف بهترین انتخاب در هنگام استفاده از تحلیل فریم های زمانی متعدد است.

۵٫عرضه و تقاضا با تحلیل MTF:

استراتژی عرضه و تقاضا شامل شناسایی عدم تعادل در بازار است که در آن عرضه بیش از تقاضا یا تقاضا بیش از عرضه است. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، مازاد عرضه باعث کاهش قیمت ها می شود – ما یک روند نزولی داریم.

وقتی تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، تقاضای مازاد قیمت ها را بالاتر می برد – ما یک روند صعودی داریم.بخشی از استراتژی عرضه و تقاضا این است که بتوانیم مناطق قیمتی را به درستی شناسایی و ترسیم کنیم که عدم تعادل به اندازه کافی قوی است تا قیمت ها را در یک حرکت جهت دار به سمت بالا یا پایین حرکت دهد. اینجاست که تجزیه و تحلیل چند تایم فریم مفید است.

معامله گران با انتخاب ترکیب چارچوب زمانی بر اساس سبک معاملاتی خود شروع می کنند. سپس آنها به هر چهارچوب زمانی وظیفه خاصی را برای شناسایی و تجارت مناطق عرضه و تقاضا اختصاص می دهند. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است:

بیایید تایم فریمهای بالاتر فرض کنیم که شما یک معامله گر نوسانی هستید. ترکیب زمانی که استفاده خواهید کرد:

بازه زمانی بالاتر: نمودار هفتگی

بازه زمانی متوسط: نمودار روزانه

بازه زمانی پایین تر: نمودار ۴ ساعته

پس از انتخاب ترکیب تایم فریم، باید به هر فریم زمانی کار خاصی اختصاص دهید تا به شما کمک کند مناطق عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی، ترسیم و تجارت کنید.

۵٫۱٫ بازه زمانی بالاتر:

در نمودار هفتگی، با تعیین منحنی شروع می کنید. منحنی اساساً فاصله بین مناطق عرضه و تقاضا در کنترل است. این به ما کمک می کند تا تعیین کنیم قیمت در بازه زمانی تایم فریمهای بالاتر بزرگتر نزدیک به منطقه عرضه است یا تقاضا.

این مهم است زیرا وقتی قیمت در منحنی بالا است نمی‌خواهید خرید کنید. نزدیک به منطقه عرضه، یا فروش زمانی که قیمت در منحنی پایین است. نزدیک منطقه تقاضا منحنی به شما ایده ای در مورد اینکه چه کسی کنترل را در دست دارد می دهد: خریداران یا فروشندگان. اگر قیمت در وسط منحنی قرار دارد، بهتر است معامله نکنید و منتظر باشید تا قیمت یا بالا یا پایین شود تا مطابق آن معامله کنید.

بنابراین وظیفه شما این است که منحنی را در بازه زمانی بالاتر تعیین کنید و ببینید که آیا در نظر دارید کوتاه یا بلند بروید.نحوه شناسایی منحنی عرضه و تقاضا را بیاموزید.

بیایید مثالی بزنیم تا فرآیند تعیین منحنی در یک بازه زمانی بالاتر را نشان دهیم.در نمودار هفتگی، قیمت در نزدیکی منطقه عرضه فریم زمانی بالاتر قرار دارد. اکنون، یک معامله گر مبتدی شاهد حرکت قیمت در یک روند صعودی و صعودی خواهد بود، بنابراین او فکر می کند که زمان خوبی برای خرید AUDUSD برای سود بردن از این روند صعودی خوب است.در طرف دیگر بازار، معامله‌گران حرفه‌ای می‌دانند که AUDUSD در نزدیکی منطقه عرضه بازه زمانی بالاتر معامله می‌کند، بنابراین به جای خرید جفت ارز، آماده فروش هستند.معامله گران تازه کار از معامله گران حرفه ای خرید می کنند، دومی ها پول می گیرند و تازه کارها ضرر می کنند.

۵٫۲٫ بازه زمانی متوسط

بازه زمانی دوم برای شناسایی روند استفاده می شود. در نمودار روزانه، روند غالب را شناسایی می کنید تا ببینید آیا با روند بازه زمانی بالاتر مطابقت دارد یا خیر.

اگر روند در هر دو بازه زمانی بالاتر و میانی یکسان است، می توانید به تایم فریم سوم بروید تا نقاط ورودی را برای قرار دادن معاملات خود پیدا کنید و آنها را اجرا کنید.

از نمودار بالا، با استفاده از خط روندی که پایین ترین نوسان پایین را به بالاترین نوسان پایین متصل می کند، می بینید که روند صعودی است. راه دیگر برای تایید روند صعودی استفاده از مناطق عرضه و تقاضا است.

همچنین می‌توانید از نشانگر RSI استفاده کنید یا میانگین‌های متحرک را برای کمک به شناسایی روند اضافه کنید.

در اینجا در نمودار روزانه، شما دو منطقه تقاضای متوالی را تشکیل می‌دهید که مناطق عرضه مخالف قبلی را لغو می‌کند و حرکت روند صعودی را تأیید می‌کند. هر دو بازه زمانی بالاتر و متوسط ​​در یک روند صعودی هستند. اکنون می توانید برای یافتن ورودی برای فروش AUDUSD به بازه زمانی پایین تر بروید.

اگر روند روزانه با یک روند صعودی متفاوت بود، باید در اینجا توقف کنید و منتظر بمانید تا روند شروع به صعود کند و تأیید کنید که تایم فریمهای بالاتر یک حرکت روند صعودی برای ادامه تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود دارید.

۵٫۳٫ بازه زمانی کمتر:

در بازه زمانی پایین تر، باید مناطق عرضه و تقاضا را شناسایی کنید تا ورودی خوبی برای معاملات خود پیدا کنید. شما همچنین باید روند را تعیین کنید تا هر سه تایم فریم را در یک جهت با هم تراز کنید. سناریوی ایده آل این است که یک منطقه عرضه تازه پیدا کنید (منطقه عرضه تازه تو در تو عالی خواهد بود) در نمودار ۴ ساعته برای کوتاه کردن بازار.

در نمودار ۴ ساعته، یک منطقه عرضه تازه و همپوشانی بین نمودار ۴ ساعته و نمودار هفتگی وجود دارد. این یک منطقه قوی است زیرا درون یک محدوده زمانی بزرگتر قرار دارد. منطقه بازه زمانی بزرگتر همیشه برنده است.

همانطور که می بینید، تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه به شما تصویر واضحی از آنچه که بازار مایل به انجام بعدی است به شما می دهد تا بتوانید خود را با روند اصلی قرار دهید.

استراتژی رایگان معامله در فارکس و کریپتو با نام تایم فریم های چندگانه

بازار فارکس خیلی پیچیده هست. نمودار به طور قطع قابل پیشبینی نیست. هر بار ممکنه شما برای تحلیل و پیشبینی ادامه حرکت نمودار چندین سناریو را در سر داشته باشین. بعضی وقتها خود من فکر می کنم که واقعا چرا توی این بازار هستم. ولی خوب من این کار رو دوست دارم. چون می تونم توی خونه یا در مسافرت ترید کنم و البته مزایا و جذابیت های دیگه که خودتون بهتر از من می دونین. در این مطلب یه استراتژی دیگه ای رو بهتون معرفی می کنم. این استراتژی همینطور که از اسمش مشخصه نتیجه گیری از رابطه نمودار قیمت در تایم فریم های مختلف هست. نکته اصلی که در تایم فریم ها وجود داره این هست که در هر تایم فریمی که هستین باید تایم بالاتر را چک کنید و در نظر بگیرین. در ادامه دقیق تر توضیح میدم.

خب این استراتژی تایم فریم های چندگانه چیه؟ چطوری باید استفاده کرد؟

دو اندیکاتوری که در این استراتژی به کمک ما میاد RSI و Stochstic هست. اندیکاتورهای خوب و کاردرست و شناخته شده ای هستند. حالا شما دو نمودار از یک جفت ارز باز کنین. یکی در تایم H4 و اون یکی در M15. اندیکاتور RSI را به تایم چهارساعته با مقدار از قبل تعیین شده ۱۴ اضافه کنین و در نمودار ۱۵ دقیقه ای هم Stochstic را با تنظیمات (۱۵,۳,۳) اضافه کنین.

RSI در نمودار چهارساعته جهت حرکت اصلی قیمت را نشون میده و stochastic هم سیگنال ورود را اعلام می کنه. خیلی ساده و راحت!

پوزیشن call:

RSI در نمودار چهارساعته بالای ۵۰ باشد.

Stochstic در نمودار ۱۵ دقیقه ای در منطقه اشباع فروش به طرف بالا کراس کند.

پوزیشن Put:

RSI در نمودار چهارساعته در زیر ۵۰ باشد.

Stochstic در نمودار ۱۵ دقیقه ای در منطقه اشباع خرید به طرف پایین کراس کند.

همونطور که دیدن این سیستم دو تا شرط بیشتر نداره و فقط باید در جهت تایم بالاتر وارد شد. تصویر زیر را ببینین.

دو خط قرمز عمودی که در RSI رسم شدند محدوده ای را نشون داده که تریدر باید دنبال موقعیت ورود برای Call باشه. تقریبا ۱۴ روز RSI بالای ۵۰ بوده و موقعیت های خوبی رو ایجاد کرده.

خب دوستان این سیستم هم مثل هر سیستم دیگه ای خطا داره. سیگنال های stochastic در برخی مواقع اشتباه از آب در میاد. وقتی در هنگام تشکیل شدن یه کندل، Stochstic هم در حال کراس بود صبر کنین تا اون کندل تموم بشه و کراس به طور کامل اتفاق بیفته. با این حال باز هم ممکنه سیگنال اشتباه بدهد. از طرفی RSI هم می تونه در زیر ۵۰ یا بالای ۵۰ بره و خیلی زود به محدوده قبلی برگرده. بنابراین مدیریت سرمایه و روانشناسی بازار رو رعایت کنین و سعی کنین روندهای بازار رو خوب تشخیص بدین که در بازار رنج دچار سیگنال های اشتباه نشین.

مزیت این استراتژی غیر از سادگیش اینه که ترید در جهت تایم بالاتر در اکثر مواقع با موفقیت روبرو میشه. دیگه اینکه اندیکاتورهای این سیستم هم اندیکاتورهای قدرتمندی هستند.

امیدوارم یه سیستم مناسب برای خودتون داشته باشین و منظم معامله و سود کنین.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.