بررسی تجربی تأثیر نااطمینانی نرخ واقعی ارز بر شاخص کل قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران در چهارچوب رهیافت آزمون کرانهها
شاخص قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس یکی از معیارهای مهم در ارزیابی اقتصاد کلان به شمار میرود. یکی از عوامل مؤثر بر شاخص قیمت سهام در هرکشور درحالتوسعه مانند ایران که از درجه بالایی از نااطمینانی متغیرهای کلان اقتصادی برخوردار بوده، نااطمینانی نرخ ارز است. این مقاله به بررسی رابطه بین نااطمینانی نرخ واقعی ارز و شاخص کل قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران، طی دوره زمانی 1388-1373 با استفاده از دادههای ماهانه میپردازد. برای محاسبه شاخص نااطمینانی نرخ واقعی ارز، الگوی نمایی واریانس ناهمسان شرطی خودرگرسیونی تعمیمیافته به کار گرفته شده است. همچنین بهمنظور بررسی رابطه بین نااطمینانی نرخ واقعی ارز و شاخص کل قیمت سهام از رهیافت آزمون کرانهها استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که نرخ ارز با شاخص قیمت سهام در بلندمدت و کوتاهمدت رابطه منفی و معناداری دارد، اما متغیر نااطمینانی نرخ ارز در کوتاهمدت با شاخص قیمت سهام رابطه معناداری ندارد، اما اثری منفی بر قیمت سهام میگذارد. در بلندمدت رابطه بین نااطمینانی نرخ ارز و شاخص قیمت سهام منفی و معنادار است. همچنین نتایج آزمون علیت گرنجر نشان میدهد که بین نرخ واقعی ارز و نااطمینانی نرخ واقعی ارز یک علیت دوسویه در کوتاهمدت وجود دارد، در حالی که چنین رابطه دوسویهای در کوتاهمدت بین سایر متغیرها برقرار نیست. در بلندمدت رابطه علیت گرنجری غیرمستقیم از متغیرهای نرخ ارز و نااطمینانی نرخ ارز به شاخص قیمت سهام نیز مشاهده شد.
کلیدواژهها
- نااطمینانی نرخ واقعی ارز
- شاخص کل قیمت سهام
- آزمون کرانهها
- ایران
مراجع
برزنده، محمد (1376)، اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص قیمت سهام، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.
حیدری، حسن و سحر بشیری (1391)، بررسی رابطه بین نااطمینانی نرخ واقعی ارز و شاخص قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران: مشاهداتی برپایه مدل VAR-GARCH، فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی، سال سوم، شماره 9.
زارع، هاشم و زینب رضایی (1385)، تأثیر بازارهای ارز، سکه و مسکن بر رفتار شاخص بازار بورس اوراق بهادار تهران: یک الگوی تصحیح خطای برداری، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان، سال بیستویکم، شماره 2.
قالیباف اصل، حسن (1381)، بررسی اثر نرخ ارز بر روی ارزش شرکت در ایران، پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران.
کریمزاده، مصطفی (1385)، بررسی رابطه بلندمدت شاخص قیمت سهام بورس با متغیرهای کلان پولی با استفاده از روش همجمعی در اقتصاد ایران، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، سال هشتم، شماره 21.
مرادپور اولادی، مهدی، محسن ابراهیمی و وحید عباسیون (1387)، بررسی اثر عدم اطمینان نرخ ارز واقعی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، سال دهم، شماره 35.
نجارزاده، رضا، مجید آقایی خوندابی و محمد رضاییپور (1388)، بررسی تأثیر نوسانات شوکهای ارزی و قیمتی بر شاخص قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رهیافت خودرگرسیون برداری، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، سال نهم، شماره 1.
واعظ برزانی، محمد، رحیم دلالی اصفهانی، سعید صمدی و حمیدرضا فعالجو (1388)، بررسی ارتباط بین متغیرهای کلان اقتصادی و ارزش بازار سهام در بورس اوراق بهادار، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، سال دهم، شماره 5.
Azman-Saini, W.N.W. Habibullah, M.S. Law, S. H. Dayang-Afizzah, A.M (2006), Stock Prices, Exchange Rates and Causality in Malaysia: a Note, The ICFAF Journal of Financial Economics,No. 5.
Beer, F. and Hebein, F (2008), An تاثیر نرخ دلار روی بورس تاثیر نرخ دلار روی بورس Assessment of the Stock Market and Exchange Rate Dynamics in Industrialized and Emerging Markets, International Business of Economics Research Journal, No.7,Vol.8.
Branson, W. H (1983), Macroeconomic Determinants of Real Eexchange Risk. In:Herring, R.J. (Ed.), Managing Foreign Exchange تاثیر نرخ دلار روی بورس Risk, Cambridge University Press, Cambridge (Chapter 1).
Dornbusch, R. and Fischer, S (1980), Exchange Rates and Current Account, American Economic Review, No. 70.
Erdal, B (2001), Investment Decisions Under Real Exchange Rate Uncertainty, Central Bank Review, No.1.
Gavin, M (1989), The Stock Market and Exchange Rate Dynamics, Journal of International Money and Finance, No.8.
Granger, Clive W.J (1988), Some Recent Developments in a Concept of Causality, Journal of Econometrics, No.39.
Granger, C. W.J. Huang, B.N.and Yang. C.W (2000), A Bivariate Causality Between Stock Prices and Exchange Rates: Evidence from Recent Asian Flu, Quarterly Review of Economics and Finance,No.40.
Heidari, H. and Bashiri, S (2010), Inflation and Inflation Uncertainty in Iran: An Application of Garch-in-Mean Model with Fiml Method of Estimation, International Journal of Business and Development Studies, No.1, Vol. 2.
Heidari, H. and Bashiri, S (2011), Revisiting the Effects of Growth Uncertainty on Inflation in Iran: An Application of Garch-in-mean Models, International Journal of Business and Development Studies, No.1, Vol. 3.
Joseph, N.L (2002), Modelling the Impacts of Interest Rate and Exchange Rate Changes on UK Stock Returns, Derivatives Use, Trading & Regulation,No.7,Vol.4.
Lee, J.and Strazicich, M (2003), Minimum LM Unit Root Test with Two Structural Breaks, The Review of Economics and Statistics, No.63.
Lumsdaine, R. L. and Papell, D. H (1997), Multiple Trend Breaks and the Unit-root Hypothesis, Review of Economics and Statistics,No.7,Vol.2.
Morley, B (2009), Exchange Rates and Stock Prices in the Long Run and Short Run, Working Paper.Bath,UK: Department of Economics, University of Bath,No.5,Vol.9.
Ng, S. and Perron, P (1995), Unit Root Tests in ARMA Models with Data-dependent Methods for the Selection of the Truncation Lag, Journal of the American Statistical Association, No.90,Vol.429.
Pan, M.S., Fok, R. C.W. and Liu, Y. A (2007), Dynamic Linkages Between Exchange Rates and Stock Prices: Evidence from East Asian Markets, International Review of Economics &Finance, No.16.
Pesaran, M.H., Shin, Y. and Smith, R.J (2001), Bounds Testing Approaches to the Analysis of Level Relationships, Journal of Applied Econometrics,Vol. 16.
Perron, P (1989), The Great Crash, the Oil Price Shock, and the Unit Root Hypothesis, Econometrica, No.57, Vol.6.
Subair, K. and Salihu, O. M (2010), Exchange Rate Volatility and the Stock Market: The Nigerian Experience, www.aabri.com/oc2010manu scripts/oc10113.pdf.
Toda, H. and Yamamoto, T (1995), Statistical Inference in Vector Autoregression with Possibly Integrated Processes, Journal of Econometrics, No.66.
Yau, H.Y.and Nieh, C. C (2006), Interrelationships Among Stock Prices of Taiwan and Japan and NTD/Yen exchange Rate, Journal of Asian Economics , No.17.
Yau , H.Y. and Nieh, C. C (2009), Testing for Cointegration with Threshold Effect Between Stock Prices and Exchange Rates in Japan and Taiwan, Japan and the World Economy, No.21.
Zhao, H (2009), Dynamic Relationship Between Exchange Rate and Stock Price: Evidence from China, Research in International Business and Finance, No.10.
Zivot, E. and Andrews, D. W.K (1992), Further Evidence on the Great Crash, the Oil-price Shock and the Unit Root Hypothesis, Journal of Business and Economic Statistics, No.10, Vol. 3.
تأثیر نرخ دلار بر بازار بورس
بسیاری از مردم ایران همواره از ترس بیارزش شدن ریال اقدام به خریداری و نگهداری ارز بخصوص دلار میکنند. اما بسیاری از افراد نیز برای حفظ ارزش پولشان اقدام به خرید سهمهای دلاری میکنند. در مقاله تأثیر نرخ دلار بر بازار بورس به این سؤالات پاسخ خواهیم داد :
سهمهای دلاری چه سهمهایی هستند؟
چگونه میتوان با یک پرتفوی مناسب با کاهش ارزش ریال قدرت خرید خود را حفظ کنیم ؟
آیا میتوان یک پرتفوی اهرمی نسبت به دلار تنظیم کرد ؟
به چه سهمی، سهم دلاری میگویند؟
در ادامه مقاله تأثیر نرخ دلار بر بازار بورس باید ذکر کنیم به سهام شرکتهایی که درآمد آنها به دلار است، یعنی محصول خود را صادر میکنند به سایر کشورها و به ازای آن ارز دریافت میکنند، سهام دلاری میگویند. اینگونه شرکتها بهواسطهی اینکه درآمد آنها همبستگی بالایی با دلار دارد، اگر قیمت دلار بالا رود درآمد این شرکتها نیز افزایش مییابد و واضحاً با افزایش درآمد شرکتها قیمت سهام آنها نیز افزایش مییابد. چنانچه در سبد سهام خود سهام دلاری داشته باشید ، نسبت به کاهش ارزش ریال مصون خواهید ماند.
آیا میتوان نسبت به دلار، بیشتر رشد کرد ؟
بله! بهعنوانمثال فرض کنید شرکت X (که یک شرکت صادرات محور است) ۱۰۰ تومان فروش، ۷۰ تومان هزینه و ۳۰ تومان سود داشته باشد. حال اگر قیمت دلار ۳۰% افزایش پیدا کند، فروش شرکت نیز چون به دلار است از ۱۰۰ تومان به ۱۳۰ تومان افزایش پیدا میکند. درحالیکه هزینههای شرکت با تقریب خوبی ثابت میماند (هرچند در طولانیمدت به دلیل افزایش تدریجی دستمزدها ممکن است هزینههای شرکت نیز افزایش یابد) پس سود شرکت از ۳۰ تومان به ۶۰ تومان ۱۳۰-۷۰=۶۰ تغییر میکند.
یعنی با افزایش ۳۰% در قیمت دلار ، درآمد شرکت ۱۰۰% رشد کرد.
با افزایش ۱۰۰% ای درآمد یک شرکت، قیمت سهام آن شرکت قطعاً رشد خوبی را تجربه خواهد کرد. شرکت هایی که با دلار در ارتباط هستند را می توانید از سری مقالات عوامل مهم بنیادی اثرگذار بر شرکتهای بورسی مطالعه نمایید.
تأثیر رشد دلار و تورم و سهام شرکتها
بهخوبی میدانیم که پس از افزایش قیمت دلار یک موج تورمی گریبان گیر اقتصاد خواهد شد. حال اکثر شرکتهای داخل بورس داراییهایی ( دارایی میتواند زمین یک کارخانه، ماشینآلات صنعتی و یا محصول تولیدشده در انبار باشد) دارند که با موج تورم همراه خواهند شد و قیمت آنها افزایش پیدا خواهد کرد.
پس اگر سهام شرکتی را بخریم که داراییهای ارزشمندی داشته باشد ، آنگاه با یک موج تورمی میتوانیم ارزش پول خود را حفظ کنیم . صنعت خودرو جزو صنایعی است که همبستگی مستقیم با دلار ندارد اما با افزایش قیمت دلار، قیمت داراییهای آنها افزایش مییابد که عامل مثبتی(با تأخیر) برای رشد این صنعت میباشد.
در نمودار زیر همبستگی رشد قیمت دلار و شاخص کل بورس و صنعت خودرو مشهود است.
تأثیر رشد دلار بر هزینههای یک شرکت
افتوخیز شدید نرخ دلار همانطور که میتواند عامل مثبتی برای شرکتهای صادرات محور باشد، میتواند تأثیر منفی هم بر برخی از شرکتها بگذارد. شرکتهایی که مواد اولیه خود را از خارج وارد میکنند، مثل اکثر شرکتهای دارویی، با افزایش قیمت دلار، مواد اولیه آنها گران میشود و هزینههای آنها را افزایش میدهد درصورتیکه شاید محصولات آنها افزایش چندانی نداشته باشد خصوصاً اگر قیمت محصولات آنها از سوی دولت مصوب شود و این اثر منفی بر سودآوری شرکت خواهد داشت. یکی دیگر از حالتهایی که میتواند تأثیر منفی بر ارزش سهام بگذارد زمانی هست که یک شرکت دارای بدهی ارزی(تسهیلات ارزی) باشد، در این حالت با افزایش نرخ ارز بدهی شرکت زیاد میشود و هزینههای مالی شرکت را افزایش میدهد.
افزایش شاخص دلار چه تاثیری بر بورس دارد؟
در حالی که شاخص دلار برای اولین بار از سال ۲۰۰۲ تاکنون به تراز ۱۱۰.۳۹ رسیده، نگرانیهایی از احتمال رکود یکی دو ساله بر سر بازارهای جهانی سایه افکنده است.
به گزارش نبض بورس، پیمان مولوی، اقتصاددان، در خصوص تاثیر افزایش شاخص دلار بر بازارهای جهانی و بازار سرمایه ایران بیان کرد: بازار سرمایه ما، بازاری کامودیتی محور بوده و به هر حال سودآوری شرکتهای کامودیتی محور این بازار از روند قیمت های جهانی تاثیر میپذیرد.
وی افزود: در تحلیل بازارهای بینالمللی به طور استاندارد، هرگاه دولت آمریکا سیاست انقباضی در پیش بگیرد، فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش میدهد و با افزایش نرخ بهره آمریکا، دلار تقویت شده و نقدینگی از بازار سهام و بازارهای کالایی راهی بازار اوراق آمریکا میشود. این روند میتواند ادامه داشته باشد و با افزایش مجدد نرخ بهره، دلار بیش از این تقویت شود. (در حالتی قدرت برابری یورو و پوند و سایر ارزها نسبت به دلار بیش از این کاهش نخواهد داشت که نرخ بهره در اروپا هم افزایش یابد که ظاهرا برنامههایی در این زمینه وجود دارد)
وی عنوان کرد: اثر افزایش نرخ بهره و تقویت شاخص دلار بر بازارهای کامودیتی محور دنیا منفی بوده و این وضعیت میتواند بر روی بازار سرمایه ما نیز اثرگذار باشد. اما نکته مهم اینجاست که افزایش نرخ ارز در کشور ما خود به خود بازار سرمایه را هم بالا میکشد.
مولوی ادامه داد: اگرچه دغدغه رکود در بازارهای جهانی، منطقی است؛ اما آنچه تاثیر منفی کاهش قیمتهای جهانی در بازار سرمایه ما را از منظر حسابداری خنثی میکند، دو عامل تورم و همچنین افت ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارز است. اگر سرکوب ارزی اتفاق نیفتد و اگر اقتصاد ایران ۱۰سال ممتد، سالانه ۸ درصد رشد کند (که البته بعید است)، تا پایان سال جاری نرخ دلار بطور متوسط ۳۲ هزار تومان بوده و این نرخ در پایان سال ۱۴۰۴ در حدود ۶۰ هزار تومان خواهد بود و این نرخ ارز، نگرانیها بابت کاهش قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی را خنثی خواهد کرد و شرکت ها و صنایع کامودیتی محور بازار سرمایه ما کماکان سودآور خواهند بود.
وی در رابطه با دلایل عدم اقبال به بازار سرمایه گفت: فراموش نکنید ایران رتبه ۷ ریسک اعتباری بین المللی را داشته و ضمنا رتبه کشور ما در سهولت راهاندازی کسبوکار جایگاه مناسبی ندارد. ۵ سالی است که تورم بالای ۳۵ درصد داریم و فارغ از اتفاقاتی که دولت در سال ۹۹ در بازار سرمایه ما رقم زد، واقعیت این است که پیشبینیپذیری در اقتصاد ما پایین است و در چنین شرایطی نمیتوان انتظار رفتار عقلایی در بازار سرمایه داشت.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: ریسکهای بازار سرمایه، ریسکهای کلان اقتصادی و سیاسی است که موجب رفتار محتاطانه سرمایهگذاران شده است. کماکان سرنوشت برجام، تنش ها بین روسیه و اوکراین و همچنین چین و تایوان مبهم است. به همین دلیل معتقدم باید گمانهزنیها و تحلیلهای کارشناسی را با دقت بررسی کرده و در سرمایهگذاریها رفتار محتاطانه ای داشت و البته که در چنین شرایطی نمیتوان تصمیمات بلند مدت اتخاذ کرد. با این حال، دیر یا زود بازار سرمایه خود را با تورم و اقتصاد کشور هماهنگ خواهد کرد. اقتصاد ما ۴ دهه تورم داشته و طبق روال سال های قبل، باز هم تورم، بازار سرمایه ما را به حرکت درمیآورد.
کامودیتیها و دلار؛ مهمترین عوامل موثر در وضعیت کنونی بورس
به گزارش خبرنگار ایمنا، شاخص کل بورس در هفتههای اخیر روند منفی داشته و به جز روزهای انگشتشماری که شاخص رشد داشته است، شاهد افت شاخص و از دست دادن مقاومت یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد بودیم. در روز گذشته شاخص کل بورس بیش از ۱۰ هزار واحد و شاخص هموزن نیز ۱,۴۳۵ واحد افت کرد. همچنین ارزش معاملات خرد با وجود افزایش ۲۰ درصدی نسبت به روز چهارشنبه، همچنان اعدادی کمتر از میانگین سال را ثبت کرد. درصورتیکه بازار امروز حمایت یک میلیون ۴۸۰ هزار واحد را از دست بدهد، احتمال افت تا سطح یک میلیون ۴۵۰ هزار واحد وجود خواهد داشت.
برخی از سهام بازار سرمایه ایران همچون خودروییها و بانکها، به شرایط مذاکرات برجامی وابستگی بیشتری دارد و از آن تأثیر میگیرد. ابهامات زیادی در این خصوص وجود دارد و مدتهاست سهامداران منتظر نتیجه قطعی هستند. همین موضوع، خستگی و دلزدگی سرمایهگذاران را به همراه داشته به نحوی که بسیاری از آنان اکنون در صف فروش نشستهاند و شاهد خروج سرمایه و پول حقیقی از بازار هستند.
در هفته گذشته و اولین روز هفته جاری، شاهد فشار فروش در برخی از نمادهای بانکی و خودرویی بودیم که به نظر میرسد ناشی از وضعیت حساس نمادهای این دو گروه باشد. با توجه به رسیدن این نمادها به کف پیشین خود، در بین سهامداران ترسهایی ایجاد شده که منجر به تشویق آنان به فروش سهام خود شده است.
با ارائه گزارشات سه ماهه، سودآوری برخی از شرکتها نیز در ابهام فرو رفته است، زیرا در فصل بهار حاشیه سود برخی از این شرکتها منفی بوده و به رغم گزارشات فروش مناسب، سود و زیان جذابی را شاهد نیستیم. این عوامل جذابیت سهام شرکتها را کاهش داده است. همچنین با افت قیمت کامودیتیها، چشمانداز سهام مبتنی بر کامودیتی ، چندان مثبت نبوده و این موضوع بهطورمستقیم بر بخش قابل توجهی از بازار تأثیر گذاشته است.
همچنین اختلاف بین دلار نیمایی و آزاد نیز بر روند بازار سرمایه بیتأثیر نبوده است. وجود اختلاف ۲۵ درصدی بین دلار نیما و آزاد، جذابیت سرمایهگذاری در بسیاری از سهمهای صادراتمحور را کاهش میدهد. افت ارزش معاملات بازار نشان دهنده کاهش نقدشوندگی بازار است. بنابراین سهامداران به راحتی نمیتوانند خرید و فروش کنند و در چنین شرایطی انگیزه سرمایهگذاری در بورس کاهش مییابد.
یکی دیگر از مولفههایی که تأثیر زیادی در بازار سرمایه دارد، نرخ بهره بانکی است؛ روند این نرخ معمولاً رابطه معکوس با سرمایهگذاری در بورس دارد، به طوری که با کاهش این نرخ سرمایهگذاری در بورس به صرفه خواهد شد و با افزایش آن سرمایهگذاری در بورس ارزشی ندارد. بنابراین تصمیمگیران و مسئولان بازار سرمایه و بانک مرکزی برای تعادلبخشی به بورس میتوانند از نرخ بهره بانکی به عنوان یکی از مؤلفه مؤثر در بازار سرمایه استفاده کنند.
به منظور مشخص شدن ابعاد روند فعلی بازار و عوامل مؤثر بر آن، گفتوگویی با شهرام معینی اقتصاددان و عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان داشتیم که شرح آن را در زیر میخوانید:
روند بورس را در چند ماه گذشته چطور ارزیابی میکنید؟
از اسفندماه گذشته که قیمت کامودیتیها تاثیر نرخ دلار روی بورس رشد کرد، روند صعودی شاخص بورس آغاز شد و تا انتهای اردیبهشت ادامه داشت. با توجه به اینکه بسیاری از سهام بورس ایران کامودیتیمحور است، رشد کامودیتیها بر سود این شرکتها تأثیر گذاشت و با توجه به کاهش احتمال توافق، تقاضا برای ارز افزایش یافت که منجر به افزایش نرخ ارز آزاد و نیما شد که با توجه به صادراتمحور بودن بسیاری از شرکتهای بورس، به افزایش قیمت محصولات و سود این شرکتها انجامید.
اما از ابتدای خردادماه تاکنون علاوه بر کاهش قیمت کامودیتیها، شاهد روند ثابت نرخ ارز در بازار آزاد و دلار نیمایی بودهایم. همچنین قیمتگذاری و محدودیتهایی که برای سود شرکتها به وجود آمد، مانع سودآوری برخی از شرکتها شد. بنابراین طبیعی است که شاهد نوسان محدود شاخص بورس باشیم.
ارائه گزارشات سه ماهه چه تأثیری در روند بورس دارد؟
آنچه در گزارشات سه ماهه ارائه میشود، تقریباً از پیش توسط کارشناسان قابل پیشبینی بوده است. شرکتهایی که گزارشات آنها منتشر شده است نیز این ادعا را ثابت کردند که گزارشات چیزی فراتر از پیشبینیها نبوده و در برخی موارد، عملکرد شرکتها ضعیفتر از آنچه پیشبینی میشد نیز بوده است. افزایش قیمت کامودیتیها و افزایش قیمت ارز نیما در این گزارشات منعکس شده که از پیش نیز انتظار آن وجود داشت؛ بنابراین این گزارشات چندان در روند بازار تأثیر نخواهد داشت.
تغییر نرخ گاز چه تأثیری در روند بازار داشته است؟
شرکتهایی همچون پتروشیمیها از افزایش نرخ ارز تأثیر منفی گرفتهاند، اما این موضوع نیز از گذشته پیشبینی میشد. فعالان بازار تأثیرات افزایش نرخ گاز را در محاسبات خود در نظر گرفته بودند؛ سود پیشبینی شده و قیمت سهام شرکتها با توجه به این موضوع پیشبینی و درنظر گرفته شده بود، بنابراین افزایش این نرخ تأثیر چندانی در تصمیمگیری فعالان بازار ندارد.
موضوعی که اکنون میتواند به طور خاص بر بورس تأثیر جدی بگذارد، تغییر یکی از متغیرهای اصلی همچون کامودیتیها است. اگر قیمت کامودیتیها کاهشی شود بر بورس تأثیر منفی خواهد داشت.
همچنین اگر توافق انجام شود، انتظارات رشد دلار از بین میرود و نرخ کنونی ارز نیمایی تثبیت خواهد شد. این موضوع ابتدا ممکن است بر سودآوری برخی از شرکتها تأثیر منفی داشته باشد اما در ادامه با توجه به افزایش مسیرهای صادراتی و رفع احتمالی تحریمها به نفع شرکتهایی همچون خودروییها و بانکها خواهد شد.
همچنین اگر احتمال توافق کاهش یابد، فشار بر درآمد ارزی و محدودیت صادرات نفتی و غیرنفتی افزایش خواهد یافت که رشد نرخ ارز و نرخ نیما را به دنبال دارد. این موضوع میتواند تأثیر افزایش بر قیمت شرکتهای بورسی داشته باشد.
عملکرد صندوق تثبیت بازار را چگونه ارزیابی تاثیر نرخ دلار روی بورس میکنید؟
شفاف شدن عملکرد این صندوق ضروری است اما درمجموع، وجود این صندوق و عملکرد آن تأثیر چندانی بر روند بازار نخواهد داشت. آنچه برای شرکتها و قیمتهای آن اهمیت دارد، سودسازی شرکتها است. این موضوع به لغو تحریمها و یا تشدید آن بستگی دارد.
افزایش نرخ سود بانکی چه تأثیری بر بورس میتواند داشته باشد؟
نرخ سود بانکی تأثیر ویژهای بر بورس دارد. درواقع این نرخ ابزاری است که میتوان نسبت p بر e شرکتها را به کمک آن سنجید. با کاهش نرخ سود بانکی سود سرمایهگذاری در بورس بیشتر میشود و در مقابل، با افزایش نرخ سود بانکی، سرمایه گذاری در بورس توجیه اقتصادی خود را از دست میدهد.
انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز نیز سومین عاملی است که بر سهام شرکتها مؤثر است. سایر عوامل تأثیر جدی بر شرکتها ندارد اما میتواند بر کارایی بازار اثرگذار باشد.
اثر عجیب نرخ ارز روی بورس/ چرا بورس سقوط میکند؟
ایسنا نوشت: یک تحلیلگر بازار سرمایه ضمن انتقاد از برخی تصمیماتی که درمورد این بازار اخذ شده است، گفت: کاهش قیمت ارز ناشی از اخباری که از توافق های سیاسی احتمالی به گوش میرسد به بازار آسیب نمیرساند، بلکه برخی تصمیمات باعث از بین رفتن اعتماد سهامداران این بازار شده است.
روزبه شریعتی با تاکید بر اینکه نمیتوان رابطه مستقیمی بین کاهش ارزش قیمت دلار و روند نزولی بازار سرمایه پیدا کرد، توضیح داد: اگر قیمت دلار رشد پیدا کند و این رشد متاثر از کاهش ارزش پول ملی و تورم باشد، قیمت سهام هم مانند سایر بازارها و کالاهای داخل کشور، رشد میکند. اما اگر کاهش ارزش دلار متاثر از سیگنال های مثبت سیاسی، توافق سیاسی، کاهش تنش و ثبات سیاسی شکل بگیرد و گشایش های اقتصادی را در پی داشته باشد، شرایط فرق خواهد کرد.
وی ادامه داد: درواقع باید دید وقتی تحریم های سیاسی برداشته شود و بتوانیم نفت بفروشیم و ارز واردکشور کنیم، چه اثرات سیاسی را در پی خواهد داشت. شرایط شرکت ها در شرایط تحریم بسیار وخیم است. برای مثال به صورت غیررسمی شنیده میشد که یک زیرمجموعه تاپیکو، مجبور بود به دلیل شرایط تحریم، محصولات خود را تا ۲۰ درصد زیر قیمت منطقی صادر کند. یا شرکت های بزرگ دیگر برای اینکه بتوانند ارز خود را وارد کشور کنند، هزینه پول میدهند.
این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه همه این موضوعات عواقب تحریم سنگینی بوده که روی ایران است، اظهار کرد: نتیجه این موضوعات شرایط بد اقتصادی برای شرکت ها است. نرخ استهلاک از تشکیل سرمایه ثابت افزایش یافته بود. یعنی شرکت ها بیشتر از اینکه برای ایجاد ارزش افزوده، سرمایه گذاری تاثیر نرخ دلار روی بورس مجدد کنند مستهلک شده اند و این زنگ خطر بسییر بزرگی است.
شریعتی با اشاره به اخباری که درمورد احتمال توافقات هسته ای منتشر شده است، عنوان کرد: مذاکرات جدی است و سیگنال های توافق به گوش می رسد. حتی صحبت از این می شود که کنار رفتن دو عضو مذاکره کننده امریکا به دلیل درخواست ایران بوده است. گفته میشود ۱۰ میلیارد دلار از پول ایران آزاد خواهد شد و معافیت هایی توسط باید صورت خواهد گرفت. تاثیر این اخبار را میتواند روی روی قیمت ارز در بازار ازاد هم مشاهده کرد که به محدوده ۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده است.
وی با تاکید بر اینکه متغیرهای زیادی روی بازار سرمایه تاثیر میگذارد، گفت: زمانی که ثبات سیاسی وجود داشته باشد و چشم انداز آینده روشن باشد، بازارهای مالی از جمله بازار سرمایه P/E میگیرند. چراکه شرکتی که در دوره تحریم ۱۰۰۰ تومان سود میسازد، بعد از توافق میتواند ۱۵۰۰ تومان سود بسازد و سال بعدی هم با چند کشور اروپایی قرارداد ببندد و میزان سودی که میسازد به ۲۵۰۰ تومان برسد.
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: چند صنعت به صورت سنتی در کشور ما متاثر از این نگاه هستند که مورد اقبال واقع می شود. این صنایع عبارت اند از صنعت خودرو، بانک، بیمه و لیزینگ. همچنین گشایش های اقتصادی در صنایع پتروشیمی و فلزی و معدنی میتواند منجر به این شود که این صنایع زیر قیمت تعادلی نفروشند.
شریعتی در ادامه با اشاره به شرایط کنونی بازار سرمایه، عنوان کرد: بازار از یک فراز و نشیب بسیار تاثیر نرخ دلار روی بورس سنگینی بیرون آمده است و با آن دست و پنجه نرم میکند. دولت به خاطر کسری بودجه عملا در جیب شرکت ها دست میکند. نرخ مالیات را دستکاری میکند و محصولاتی را نیمه خام و خام اعلام میکند که قابل پذیرش نیست. نرخ گاز را خلاف منطق بالا میبیند. همه این موضوعات به بازار سرمایه اسیب زده، بازار را دچار تنش کرده و اطمینان ها از بین رفته است و این اطمینان به این سادگی نمیتواند ترمیم شود.
وی ادامه داد: در برخی زیرمجموعه تاثیر نرخ دلار روی بورس های ایمیدرو سفارش های حمایتی جهت اعتمادسازی روی تابلو گذاشته می شود که اگر این اتفاق مستمر و مداوم باشد میتواند در بازگرداند اعتماد موثر باشد. باید خیال بازار و سرمایه گذار راحت باشد که نگاه سهامدار عمده و دولت این نیست تاثیر نرخ دلار روی بورس که سهم را به مردم بفروشد و پول را از بازار خارج کند. این نگاه بیشترین اسیب را به بازار زده است.
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: این نگاه باید برعکس باشد و طوری از این بازار مالی حمایت شود که به شریان اصلی اقتصاد کشور تبدیل شود. نه اینکه صحبت از مالیات های سنگین برای شرکت ها کنیم و معافیت های مالیاتی صادراتی را حذف کنیم و از آن طرف معافیت مالیاتی ملک را از ۱۰ میلیارد تومان به بالای ۲۰ میلیارد ببریم! این اتفاق شبهاتی را در ذهن سرمایه گذار ایجاد میکند. اینکه چرا یک نفر با ۲۵ میلیارد تومان ملک باید سالانه ۵ میلیون تومان مالیات بپردازد اما یک شرکت ۱۵ برابر نرخ گاز به روسیه به دولت پول گاز پرداخت کند.
دیدگاه شما