الگوهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک بخش مهمی از تحلیل تکنیکال هستند که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم آنها را مشاهده نمود.الگوهای کلاسیک میتوانند به عنوان سیگنالی برای پیش بینی و یا ورودوخروج معامله گر مورد استفاده قرار گیرد. به طور کلي الگوهای کلاسیک به دودسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسيم ميشوند.الگو بازگشتی زمانی رخ میدهد که در محدوده قیمتی ازانتهای روند فروشندها بر خریداران قالب میشوند که قیمت توان گذر از آن محدوده را ندارد و قیمت شروع به اصلاح میکند،و بااستفاده از قوانین الگوها می توان میزان کاهش قیمت را پیش بینی کرد. برای اطمینان از تغییر روند از واگرایی اندیکاتورهای (مکدی_ار اس ای)کمک می گیریم که مهر تایید بر الگوهاهستند. الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو جزء بازگشتی ها هستند. در الگو ادامه دهنده روندها بعد از افزایش قیمت تصمیم به استراحت میگیرند که برای مدت زمانی در همان محدوده ها نوسان کنند که بعد از گذشت زمان خریدار و فروشنده بر سر یک قیمت همنظر میشوند و در نهایت به مسیر قبلی خود ادامه می دهند . الگو پرچم،مثلث ،کنج در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار ميگيرند.
الگوی سر و شانه: اين الگو در تايم فريمهای مختلفی تشکيل ميشوند، ولي بيشترين استفاده در تايم روزانه است.اين الگو يکی از الگوهای برگشتی کلاسيک بهحساب ميآيد. زمانی که قیمت بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا و گپ معاملاتی يا به همراه يک کندل قوی اين خط را رد کند و طی 3روز متوالی قیمت پایینتر از آن بسته شود بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.گاهی اوقات قیمت بعد از خارج شدن دوباره خط گردن را لمس میکند که اصلاحا به آن پولبک می گویند. هدف قيمتی اول از شانه تا خط گردن و هدف دوم به اندازه فاصله سر تا خط گردن می باشد. نکته ای که حائز اهمیت است اینکه هر چه شانه چپ و راست ازنظر بازه زمانی و تغییرات قیمتی به هم نزدیکتر باشند الگو اعتبار بیشتری دارد ، و همچنین صاف بودن خط گردن به اعتبار الگو می افزاید .
الگوی سقف دوقلو: اين الگو نيز همانند الگوی سرشانه يک الگوی بازگشتی است. سقف دوقلو يک سيگنال نزولي در بازار است . برای تایید الگو حتما از واگرایی در اندیکاتور مکدی در قله دوم کمک میگیریم و در صورت عبور از خط گردن با حجم بالا و تثبیت قیمت در پایینتر از آن میگوییم سقف دوقلو شکل گرفته است .هدف قيمتی بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن می باشد.
الگوی کف دوقلو:الگو کف دوقلو الگو باز گشتی ونشانه شروع روند صعودی در بازار تلقی می شود که حتما برای تایید الگو بایستی نمودار قیمت را با اندیکاتورها ترکیب کنیم . برای ورود به معامله در صورت مشاهده این الگو به دو صورت بای لیمیت و بای استاپ میتوان عمل کرد که این دو پوزیشن به استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.
الگوی پرچم: اين الگو يکی از الگوهای ادامهدهنده در تحليل تکنيکال است. تشکيل این الگو پس از يکروند پرقدرت شکل می گیرد که موجب استراحت و تجديدقوا به منظور ادامه روند اصلی ميشود.ولی در بعضی مواقع باعث تغيير روند در يک سهم خواهد شد مثلا زمانی که سهم وارد الگو شده و بهصورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغيير روند ميشود. باید در نظر داشت که به هیچ عنوان قبل از شکست خط و تثبیت آن در جهت ادامه روند ،تصمیم به معامله نمیگیریم . هدف قيمتی اول به حد فاصل سقف و کف ، هدف دوم بهاندازه پایه پرچم می باشد .
در تصویر زیر، سمت چپ الگوی پرچم و سمت راست الگوی مثلث را مشاهده می کنید:
الگوی مثلث :اين الگو یکی از الگوهای ادامهدهنده است ،ولی می تواند بصورت الگو بازگشتی هم عمل کند . تغييرات قيمت در مثلث متقارن به این صورت هست که سقف ها پایین تر از سقف قبلی و کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. ولی در مثلث نامتقارن تغییرات قیمت در سقف باهم برابر است ولی هر چه به کنج مثلث نزدیک می شویم کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. معمولا شکست های مثلث در مقاومت رخ می دهند که مي توان انتظار داشت به اندازه قاعده اولين حرکت داخل مثلث درجهت بالا به روند خود ادامه دهد نکته ای که لازم است بدانیم اینکه هیچگاه مجاز به معامله در داخل مثلث نیستیم ما منتظریم تا شکست رخ دهد ،که دراین صورت هست تصمیم به معامله میگیریم .
همچنین چنانچه یک مستطیل مانند شکل زیر تشکیل شود، الگوی مستطیل شکل میگیرد:
الگوی کنج:این الگو مانند سایر الگوها دو نوع صعودی و نزولی دارد که بعد از شکست هرکدام از ضلع ها صعودی یا نزولی بودن آن مشخص می شود. معمولا این الگو را در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می دهند. این الگو از دو خط روند همگرا تشکیل می شود که در آخر همدیگر را قطع میکنند. هرچه به انتها نزدیک میشویم فشردگی قیمت بیشتر می شود و به نسبت حجم آن کاهش میابد وانتظار می رود هنگام وقوع شکست ضلع بالا حجم آن افزایش چشمگیری داشته باشد آن زمان است که از شکل گیری این الگو اطمینان حاصل می شود که تصمیم به معامله میگیریم .
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به مکدی و الگوهای بازگشتی منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از مکدی و الگوهای بازگشتی الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری مکدی و الگوهای بازگشتی این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
نوشتههای مرتبط
مفهوم چرخههای بازار و تحلیل تکنیکال
مقدمه: هر پدیدهای چرخههای مربوط به خود را دارد. این مطلب یافته جدیدی نیست. اگر به فلسفه یونانیان باستان رجوع کنید، بر این موضوع توافق نظر داشتند که دایره بیان و نمای دقیقی از کمال است، چرا که تمام پدیدهها دارای چرخه هستند. در این میان، بازارهای مالی و فارکس که انعکاسی هستند از تغییر […]
الگوهای نموداری – کانالهای قیمتی
مقدمه: کانال قیمتی یکی از الگوهای ادامه روند است که میتواند شیب منفی یا مثبت داشته باشد و توسط دو خط روند در بالا و پایین کانال، محدود میشود.کانال قیمتی در آموزش فارکس می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد.زیرا نشان دهنده یک روند شفاف در سقف ها و کف هاست. خط روند بالایی ناحیه […]
الگوهای نموداری – فنجان و دسته
الگوهای نموداری در آموزش فارکس برای معامله گران بسیار معروف و مورد علاقه هستند.اما باید خاطر نشان کنم, اینکه یک الگو در کجای مارکت اتفاق مکدی و الگوهای بازگشتی می افتد(اصالت منطقه)در نحوه عمل کردن آن بسیار موثر است.فنجان و دسته یک الگوی ادامه روند صعودی است که در آن یک ناحیه رِنج و خروج از آن وجود دارد. […]
چگونه با نمودار خطی معامله کنیم؟
گاهی اوقات در طول دوران معاملهگری و ابتدای آموزش فارکس، احساس سردرگمی داشتهام. نمودارهایم بقدری شلوغ بود که نمیتوانستم یک تصمیم واضح بگیرم. خلاصه همه تحلیلها و بررسیها حسابی درهم و بینظم بود. هر وقت سیگنالی در یک جهت دریافت میکردم، سایر مطالبی که آموخته بودم سیگنالی در خلاف جهت سیگنال قبلی به من میدادند. […]
۷ نکته برای تسلط بر مفهوم «آن چیزی را که میبینید معامله کنید»
در مقاله آن چیزی را که میبینید معامله کنید توضیح دادیم که اکثر معامله گران بعد از طی دوره آموزش فارکس و در ورود به معاملات بدنبال خواسته های ذهنی خود در چارت هستند.و آن چیزی را که میبینند، معامله نمیکنند. توضیح دادیم که منظور و معنای واقعی این جمله کاملا درک نشده است و با سه […]
چگونه با الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
الگوی سر و شانه یکی از الگوهای ساده و محبوب در تحلیل تکنیکال و آموزش فارکس است که یک خط پایه و سه قله را نشان میدهد و در آن قله میانی بالاتر از دو قله دیگر قرار دارد. الگوی سر و شانه تغییر روند از صعودی به نزولی را به تصویر میکشد و هشدار […]
بررسی جامع الگوی کف دو قلو و تفاوت آن با الگوی سقف دو قلو
در معامله الگوی کلاسیک کف دوقلو پیشنهاد میشود که حد سود را چند پیپ زیر مینیمم کف قیمتی دوقلو قرار داد. حد نهایی سود به اندازه ضلع کوچک W را امتداد داده و هدف قیمتی این نوع از الگو را پیدا میکنیم. همانطور که در باشگاه پرورش مهارت های معامله گری به هنرورزان خاطر نشان میشود با در نظر گرفتن مدیریت ریسک وارد معاملات با نسبت احتمالی ضرر به پاداش کمتر از ۱ به ۳ نشوید.
کف دو قلو نشان دهنده ی چه حرکتی هست؟در صورت تشکیل چه واکنشی را باید انتظار داشت؟
کف دوقلو یکی از الگوهای کلاسیک قیمت در تحلیل تکنیکال میباشد. رویت آن در هر تایم فریم یکی از شروط تشکیل موقت کف قیمتی است. همانطور که میدانید هیچ کف یا سقفی در بازار دایمی نیست. دقت شود که گفته شد یکی از شروط میباشد. از این رو باید دلایل دیگر تکنیکال برای مجاب شدن به ورود به معامله را جستجو کرد.
آیا کف دوقلو برای اسکلپ مناسب هست؟ معمولا برای چه بازه هایی بهتر جوابگو هست؟
پیشنهاد میشود که این نوع نگاه را در کنار استراتژی چند زمانه ببینید. در استراتژی چند زمانه عنوان شد که بهتر است که حداقل ۳ بازه زمانی را دوشادوش هم ببینید. پیشنهاد میشود که کف دوقلو را در بازه زمانی بالادست خود به عنوان یکی از دلایل ورود داشته باشید.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis ) یک اصول معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری حاصل از فعالیت های معامله گری، مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات به کار می رود. تحلیل فنی با این فرض انجام می شود که فعالیت های معاملاتی در گذشته و تغییرات قیمتی یک اوراق بهادار می تواند شاخص ارزشمندی برای تحرکات قیمتی آن در آینده باشد.
در تحلیل تکنیکال، روند های صعودی و نزولی اغلب با یک الگوی قیمتی مشخص می شوند. طبق یک تعریف ثابت، الگوی قیمتی مجموعه ای از تحرکات قیمت است که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی ها مشخص می شود.
هنگامی که یک الگوی قیمتی تغییری را در خط روند نشان دهد، آن را به عنوان یک الگوی برگشتی یا (reversal pattern) می شناسیم. زمانی یک الگوی ادامه دهنده (Continuation Pattern) به وجود می آید که هنگام تشکیل شدن این الگو، روند پس از یک استراحت کوتاه به حرکت در جهت قبلی خود ادامه دهد. ولی لزوماً تمامی الگو های ادامهدهنده به ادامهٔ روند منجر نمی شوند.
در این مقاله قصد داریم تا با تعریف الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال و مقایسه آن با الگوی سقف دوقلو، روش تشخیص آن را با ذکر مثال به شما آموزش دهیم. پس تا انتهای مطلب همراه ما باشید.
فهرست عناوین مقاله:
در ادامه ویدیو آقای دکتر حامد آقاجانی (موسس آکادمی ترید سیر تا پیاز تکنیکال) به معرفی اجمالی الگوی کف دوقلو بعنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میپردازند.
تعریف الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
الگوی کف دوقلو (double bottom) یک الگوی نموداری در تحلیل تکنیکال است که تغییر در روند و حرکت بازگشتی قیمت را توصیف می کند. این الگو قابلیت این را دارد که افت یک سهام یا شاخص، یک جهش، یک بازگشت به همان سطح بالا یا مشابه افت اولیه و در نهایت یک بازگشت قیمتی دیگر مکدی و الگوهای بازگشتی را توصیف کند. الگوی کف دوقلو مانند حرف “W” است. دو سطح پایینی این الگو نشان دهنده محدوده حمایتی کف دوقلو هستند.
الگوی کف دوقلو نشان دهنده چیست؟
اکثر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که اولین روند نزولی در الگوی کف دوقلو باید ۱۰ تا ۲۰ درصد نسبت به قیمت قبلی خود افت داشته باشد. در حالیکه دومین روند نزولی باید بین ۳ تا ۴ درصد از پایین ترین سطح روند قبلی تشکیل شود و حجم معاملات بعدی طبعا باید افزایش پیدا کند.
درست مثل بسیاری از الگو های نموداری، الگوی کف دوقلو برای تجزیه و تحلیل میان مدت تا بلند مدت از یک بازار مناسب است. در واقع، هرچه فواصل زمانی بین دو کف به وجود آمده در این الگو بیشتر باشد، احتمال درست بودن الگوی نموداری نیز بیشتر است.
برای این که صحیح بودن الگوی کف دوقلو تایید شود، حداقل یک مدت زمان سه ماهه برای تشکیل کف مناسب این الگو در نظر گرفته می شود. بنابراین بهتر است هنگام تحلیل بازار ها برای این الگوی خاص، از نمودار های قیمتی با داده های روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگرچه ممکن است این الگو در نمودار های روزانه قیمتی وجود داشته باشد، اما تشخیص اعتبار الگوی کف دوقلو در هنگام استفاده از نمودار های قیمتی با داده های روزانه کمی دشوار است. زیرا قیمت در طول روز دچار نوسانات بسیاری شده است.
الگوی کف دوقلو همیشه از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در قیمت سهام و شاخص ها پیروی می کند؛ و نشان دهنده برگشت قیمت و آغاز یک روند صعودی پر قدرت است. سپس، این الگو باید توسط داده های بنیادی بازار برای سهم مورد نظر و همچنین بخشی از صنعتی که این سهام به آن تعلق دارد و به طور کلی تاثیر آن در بازار تأیید شود.
اطلاعات بنیادی باید ویژگی های یک تغییر شرایط در آینده بازار را به ما نشان دهد. همچنین ، باید در هنگام شکل گیری این الگو، حجم قیمت کاملا کنترل شود. افزایش حجم به طور معمول طی دو روند حرکت قیمتی رو به بالا در الگو رخ می دهد. این افزایش حجم نشان دهنده فشار قیمت صعودی است و به عنوان مهر تأییدی بر صحیح بودن الگوی کف دوقلو عمل می کند. آن هم به این دلیل که تمایل بازار برای افزایش قیمت سهام را نشان می دهند.
هنگامی که قیمت در حال بسته شدن در مرحله بازگشت قیمتی دوم قرار بگیرد و به بالاترین سطح اولین بازگشت قیمتی نزدیک شود، در حقیقت این اتفاق یک افزایش محسوس حجم همراه با داده های بنیادی است که نشان می دهد شرایط بازار برای یک روند جدید مناسب خواهد بود. در چنین شرایطی معامله گران باید حد ضرر یا stop loss خود را در ناحیه حمایتی الگوی کف دوقلو تعیین کنند . همچنین هدف سود(profit target) این الگو مساوی با دو برابر فاصلهٔ قیمتی بین قیمت ورودی و محل قرارگیری حد ضرر است.
نمونه ای از الگوی کف دوقلو
بیایید به یک نمونه تاریخی از الگوی کف دوقلو در نمودار قیمتی ودافون گروپ (Vodafone Group Inc) در نوامبر ۲۰۱۸ نگاهی بیندازیم. سهام ودافون( VOD ) پس از گزارش های خوب مالی فراتر از حد انتظار شرکت، بیش از ۹ درصد افزایش یافت. از همه مهم تر، مدیرعامل جدید با وجود تلاش برای مهار بدهی ۲۲ میلیارد دلاری این شرکت نشان داد که سود سهام Vodafoneبا امنیت بالا توزیع می شود.
از دید تحلیل تکنیکال، سهام وودافون یک الگوی کف دوقلو کوتاه مدت تشکیل داده بود که هدف صعودی تا قیمت ۲۱.۵۰ دلار داشت. شاخص های دیگر تکنیکالی هم این الگو را تأیید کردند. شاخص قدرت نسبی (RSI) با قیمتی معادل ۵۵.۰۰ دلار در همان محدوده باقی ماند، اما میانگین های متحرک همگرایی / واگرایی در اندیکاتور(MACD) در کراس اوور bullish باقی ماند که قدمت آن به اوایل ماه مربوط می شد.
تفاوت بین یک الگوی کف دوقلو و یک الگوی سقف دوقلو
قبل از بررسی تفاوت این دو الگو باید بدانیم که یک الگوی سقف دوقلو یا (double top)، زمانی به وجود می آید که قیمت سعی کند دو بار از محدوده مقاومتی الگوی سقف دوقلو رد شود. اگر قیمت موفق به گذر از این محدوده نشود، فشار فروش در بازار بیشتر شده و تعداد فروشندگان نسبت به خریداران افزایش می یابد.
الگو های کف دوقلو مخالف الگو های سقف دوقلو عمل می کنند. یک الگوی سقف دوقلو از دو الگوی قله گرد تشکیل می شود که اولین سقف قیمتی یک الگوی U وارونه را می سازد. بالاترین سطح قله گرد می تواند شاخصی برای شروع یک روند نزولی باشد؛ زیرا اغلب پس از یک افزایش صعودی در قیمت اتفاق می افتد. در الگوی سقف دوقلو، قسمت بالای سقف دوم معمولاً کمی زیر اولین سقف گرد قرار دارد که نشان دهنده محدوده مقاومت و ناتوانی سهم برای رسیدن به قیمت های بالاتر است.
یک قله گرد یک قله U معکوس شکل است که به آن “نعلبکی معکوس” هم می گویند. این قله بسیار گرد با کف صاف است.
الگوی سقف دوقلو به ندرت اتفاق می افتد و شکل گیری آن اغلب نشان دهنده این است که سرمایه گذاران به دنبال کسب آخرین سودشان از یک روند صعودی هستند. این الگو معمولاً منجر به ایجاد یک روند نزولی می شود که در آن معامله گران می توانند از فروش سهام در روند نزولی سود ببرند.
برای آشنایی با دیگر الگوهای قیمتی مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را از دست ندهید.
محدودیت های الگوی کف دوقلو
واضح است که اگر الگو های کف دوقلو درست و به موقع تشخیص داده شوند، تاثیر بسیار مهمی در تحلیل رفتار یک سهم خواهند داشت. با این وجود، اگر هم اشتباه تشخیص داده شوند می توانند ضرر های بسیاری برای معامله گران به دنبال داشته باشند. پس خیلی مهم است که قبل از اقدام به خرید و فروش یک سهم ابتدا نحوه تشخیص اصولی این الگو را آموخته و بعد دست به معامله بزنید.
نکته های کلیدی الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
- الگوی کف دوقلو مانند حرف “W” انگلیسی در نمودار ظاهر می شود. این الگو دو سطح پایینی دارد که آن سطوح را به عنوان محدوده حمایتی الگوی کف دوقلو در نظر می گیرند.
- مقدار پیشروی روندِ نزولی در این الگو باید در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از بالاترین سطحِ قیمتِ قبلی باشد؛ و دومین افت قیمتی باید در محدوده ۳ یا ۴ درصدی بالاتر و یا پایین تر از افت قیمتی قبلی قرار بگیرد. البته دقت کنید که حجم معاملات برای آخرین حرکت صعودی قیمت در این الگو افزایش می یابد.
- الگوی کف دوقلو همیشه از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در نمودار یک سهام پیروی می کند و نشان دهنده بازگشت قیمتی و آغاز یک روند صعودی بالقوه است.
هیچ الگوی نموداری در معاملات رایجتر از double bottom یا double top نیست. در واقع، این الگو بهقدری ظاهر میشود که به تنهایی ممکن است به عنوان مدرکی اثبات شود که عمل قیمت آنقدر که بسیاری از دانشگاهیان ادعا میکنند تصادفی نیست. نمودارهای قیمت بهسادگی احساسات معاملهگران را بیان میکنند و نشاندهنده آزمایش مجدد افراطهای موقت است.
الگوی کف دوقلو یک الگو نمودار تحلیل تکنیکال ارز است. این الگو افت یک سهام یا شاخص مکدی و الگوهای بازگشتی یک بازگشت، به همان سطح یا مشابه با افت اولیه و در نهایت یک بازگشت مجدد را توصیف میکند.
الگوی کف دوقلو : الگوی بازگشتی و ارتباط آن با الگوی کف و سقف دوقلو
در واقع الگوهای بازگشتی فارکس، شکلهایی روی نمودار هستند که در پیشبینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک میکنند. این الگوها به ما نشان میدهند که به احتمال زیاد بازار در آینده چه نوسانات و تغییراتی را تجربه خواهد کرد. به زبان ساده تر هنگامی که قیمت پس از یک توقف، معکوس میشود، یک الگوی معکوس اتفاق افتاده است. الگوی کف و سقف دوقلو یکی از معروفترین و مهمترین الگوهای بازگشتی در فارکس هستند.
الگوی سقف دوقلو چیست؟
این الگو یکی از معروفترین و مهمترین الگوهای بازگشتی است. در الگوی سقف دوقلو، قیمت یک بار به سقف خود میرسد و دیگر نمیتواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد. به همین خاطر هم یکروند نزولی پیدا میکند.
پس از مدتی روند نزولی متوقف میشود و بازار فارکس تلاش میکند که آن را به سطح مقاومت قبلی برساند و از این رو بار دیگر روند صعودی را در پیش میگیرد. متأسفانه باز هم بازار پس از کلی تلاش نمیتواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی میشود.
شما باید بهقدری حرفهای و هوشیار باشید که سفارش حد ضرر خود را در بالای سقف دوم قرار دهید. توجه داشته باشید که سقف دوم کمی پایینتر از سقف اول قرار میگیرد و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند.پایینترین سطح در الگوی سقف دوقلو، خط گردن نامیده میشود تا زمانی که قیمت، این خط را نشکند الگوی سقف دوقلو تکمیل نمیشود. زمانی میتوانیم از وجود این الگو صحبت کنیم که خط گردن شکسته شود.
الگوی کف دوقلو : تحلیل
از دیدگاه تحلیل تکنیکال این سهام یک الگوی کف دوقلو (Double Bottom) را در بازهٔ زمانی کوتاهمدت به ثبت رسانده بود و هدف قیمتی روند روبهبالای آن در حدود ۵/۲۱ دلار بود.
دیگر اندیکاتورهای تکنیکالی هم این الگو را تأیید کردهاند. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) در سطح سابق خود در محدودهٔ ۵۵ باقی ماند، اما اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک (Moving Averages Divergence Convergence – MACD) همچنان فرم تقاطع روبهبالای خود (Up Cross) که از اول این ماه شکلگرفته بود را حفظ کرده بود.
الگوی کف دوقلو : اعتبار و نقض آن
الگوها همیشه آنطور که میخواهیم عمل نمیکند. به تصویر زیر دقت کنید:
در نمودار بالا یک الگوی کف دوقلو با کندلهایی با سایههای بلند تشکیل شده و تمام ویژگیهای یک الگوی کف دوقلوی مناسب را داشته است. قیمت از خط گردن عبور میکند، بالای آن تثبیت شده، اما نتوانسته به هدف قیمتی خود برسد و بعد از کمی بازی بالای خط گردن، آن را شکسته و به سمت پایین حرکت کرده است. حتی قیمت به کمتر از حد ضرر ما نیز رسیده است. در این استراتژی یک ایراد بزرگ وجود دارد و آن هم محل در نظر گرفتن حد ضرر یا همان stop loss است.
پیشنهاد میشود مقاله آموزش جامع اندیکاتور سایک را از دست ندهید.
درصد خطای الگوی کف دوقلو
دو ایراد بزرگ در این الگو وجود دارد که باعث به خطر افتادن سرمایه ما میشود که در ادامه به آن اشاره میکنیم: زمانی که میخواهیم یک موقعیت معاملاتی بگیریم، مهمترین نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که میزان ریسک به ریوارد ما چقدر است. یعنی طی این معامله، نسبت سودی که به دست میآوریم به ضرر احتمالی ما چقدر است؟
همانطور که دیدید در این استراتژی حد ضرر ما زیر آخرین کف در نظر گرفته میشود و هدف قیمتی (حد سود) ما نیز بهاندازه ارتفاع کف تا خط گردن است.
یعنی مقدار ضرر و سود احتمالی ما در نقطهای که وارد موقعیت خرید میشویم، با هم برابر است. درحالیکه عقل حکم میکند در چنین معاملهای با این میزان ریسک وارد نشویم. هر چه میزان سود احتمالی نسبت به ضرر احتمالی ما بیشتر باشد، ورود به معامله منطقیتر میشود.
ایراد دوم الگوی کف دوقلو مربوط به زمان ورود به معامله است. این استراتژی ما را دیر وارد معامله میکند.یعنی چیزی حدود نصف سود از دست رفته و ما تازه وارد معامله میشویم.
الگوی کف دوقلو : استراتژی و دریافت سیگنال خرید و فروش
زمانی که خط گردن (NL) شکسته و قیمت بالای آن سطح تثبیت شد، میتوانیم برای گرفتن موقعیت خرید، اقدام کنیم. هدف قیمتی ما (Target Price)، به اندازه فاصله کفها تا خط گردن است.
در تصویر فوق ابتدا دنبال دو کف همتراز در انتهای یک روند نزولی میگردیم. در انتهای موج X تا A، دو کف همتراز پیدا میکنیم؛ کف اول A و کف دوم C.
سطح B خط گردن ما در نظر گرفته میشود، چون قیمت به آن سطح واکنش نشان داده، پس فعلاً نقش یک سطح مقاومتی را ایفا میکند. در این حالت حد ضرر ما کمی پایینتر از کف C در نظر گرفته میشود.
فراموش نکنید باید بررسی کنیم که آیا طول موجها، ارتفاع آنها و فاصله زمانی، با شرایطی که بالاتر گفتیم همخوانی دارند یا خیر. در این مثال: فاصله بین دو کف برابر با ۲۴ روز است. ارتفاع کفها تا خط گردن، ۲۳ درصد ارتفاع روند نزولی قبلی بوده است. هدف قیمتی ما به اندازه ارتفاع کفها تا خط گردن است.
الگوی کف دوقلو : تعریف حد ضرر یا سود مناسب در مکدی و الگوهای بازگشتی این الگو
در معامله الگوی کف دوقلو پیشنهاد میشود که حد سود را چند پیپ زیر حداقل کف قیمت الگو قراردهید. حد نهایی سود را به اندازه ضلع کوچک W امتداد داده و هدف قیمتی این نوع از الگو را پیدا میکنیم. با در نظر داشتن مدیریت ریسک، وارد معاملات با نسبت احتمالی ضرر به سود کمتر از ۱ به ۳ نشوید.
مکدی و الگوهای بازگشتی
دسته بندی بایگانی برای "تحلیل تکنیکال"
فیلترنویسی ارزدیجیتال و بازار بورس
فیلنرنویسی ارزدیجیتال و بازاربورس از جمله فعالیتهایی است که با توجه به تعدد نماد و ارزهای مختلف این روزها بسیار رایج شده است فیلترنویسی یعنی چی؟ فیلترنویسی کردن در معنا به معنای جدا کردن تعدادی سهم مشخص بر اساس پارامترهای موردنظر است. علت اینکار چی هست؟ در بازاربورس و کرپتوکارنسیها تعداد نماد و ارز به …
فیلترمکدی
فیلترمکدی از فیلتر های بسیار کاربردی به حساب میآید و استفاده بسیاری در میان معاملهگران دارد در این مقاله هدف ما معرفی انواع فیلترمکدی و استفادههای آنها است اما قبل از اون بریم ببینیم اصلا مکدی چی هست؟ فیلترمکدی فیلترمکدی از فیلتر های بسیار کاربردی به حساب میآید و استفاده بسیاری در میان معاملهگران دارد …
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور چیست؟ اندیکاتور یکی از ابزارهایی است که تکنیکالیست ها معمولا از آن استفاده میکنند. معمولا هیچ تریدری صرفا با کمک اندیکاتور اقدام به معامله نمیکند و اندیکاتورها بیشتر نقش راهنما و کمک کننده را دارند که به شما کمک میکنند …
تشخیص الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم جز الگوهای ادامه دهنده در تکنیکال دسته بندی می شود یعنی قیمت بعد از تشکیل این الگو به روند سابق خود ادامه می دهد.این الگو معمولا بعد از یک روند شارپ خیلی سریع تشکیل می شود. انواع الگوی پرچم پرچم مستطیل پرچم سه گوش الگوی پرچم مستطیل این الگو در میانه ی یک …
آشنایی با الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث از جمله الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است به این معنی که سهم در میانه ی یک روند مشخص با تشکیل این الگو استراحت کرده و در ادامه به روند قبلی خود بازمی گردد و روند سابق خود را ادامه می دهد. ما در بین الگوهای حرکتی دو نوع الگوی بازگشتی و …
تشخیص الگوی سر و شانه در تکنیکال
الگوی سر و شانه جز الگوهای بازگشتی دسته بندی می شود و الگوهایی قوی هستند که به خوبی تغییر روند قیمت را نشان می دهند. اگر با مفهوم الگوی بازگشتی و مکدی و الگوهای بازگشتی یا خطوط روند آشنایی ندارید پیشنهاد میکنم روی هر کدام از کلمات کلیک کنید و مقاله مرتبط را مطالعه کنید همچنین آشنایی با الگوی …
الگوی دوقلو در تحلیل تکنیکال
الگوی دوقلو جز الگوهای حرکتی در تحلیل تکنیکال دسته بندی می شود و سیگنال های قوی با اهداف مشخصی را به ما نشان می دهد. قبل از اینکه مبحث الگوی دوقلو را شروع کنید بهتر است با خطوط روند و کاربرد آن آشنا شوید به این منظور می توانید به مقاله انواع خطوط حمایت و …
انواع خطوط حمایت و مقاومت
انواع خطوط حمایت و مقاومت بی شک پر کاربردترین ابزار تحلیل تکنیکال، خطوط حمایت و مقاومت می باشد این خطوط انواع مختلفی دارد و می توان به دو دسته کلی استاتیک و داینامیک تقسیم بندی کرد آشنایی با خطوط حمایت و مقاومت استاتیک به خطوط افقی گفته می شود که برای رسم آن فقط از …
فیبوناچی اکسپنشن/ فیبوناچی اکستنشن
یکی از راه هایی که می توان انتهای یک روند و نقاط بازگشتی را تشخیص داد، استفاده از ابزار های فیبوناچی اکستنشن و اکسپنشن می باشد فرق فیبوناچی ریتریسمنت و اکسپنشن و اکستنشن زمانی که بخواهیم تشخیص دهیم یک موج در چه نقطه ای اصلاح خودش را تمام می کند و شروع مجدد به ادامه …
فیبوناچی و اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال
اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید، حتما نام ابزار فیبوناچی و اندیکاتور مکدی – Indicator MACD به گوش شما رسیده است. ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال از خطوطی تشکیل شده. که با استفاده از نسبت طلایی اعداد سطوح حمایت مقاومت احتمالی را پیش بینی میکند. از طرفی اندیکاتور مکدی را برای تشخیص دقیقتر ابتدا و انتهای موج احتمالی بکار میبندیم.
در این مقاله مطالبی را گرداوری کردیم. که میتواند در پیدا کردن سطوح حمایت مقاومت معتبرتر به شما دیدگاه بهتری بدهد. هدف ما در کالج تی بورس آموزش صفر تا صد بورس است. بالا بردن سطح آگاهی شما در رابطه با تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام، روانشناسی بازار سرمایه و بورس با بیان ساده تر میباشد.
فیبوناچی و اندیکاتور مکدی – MACD
ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ (Fibonacci Theory ) و اندیکاتور مکدی ( Indicator MACD)
ﻟﺌﻮﻧﺎردو فیبوناچی داﻧﺸﻤﻨﺪ و رﯾﺎﺿﯽدان ﻣﺸﮭﻮر اﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ اﺳﺖ. او از ﻗﺮن ۲۱ ﻣﯿﻼدی فعالیتهای ﮔﺴﺘﺮدهای در زﻣﯿﻨﻪ رﯾﺎﺿﯿﺎت ﮐﺎرﺑﺮدی داشته اﺳﺖ. بطور ﻣﺜﺎل ﯾﮑﯽ از مهمترین کارهای فیبوناچی، ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد اﻋﺸﺎری ﺑﻪ ﺟﺎی ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻋﺪاد روﻣﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻣﺎ ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ دﻟﯿﻠﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوزه فیبوناچی را میشناسیم. ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻨﺎم ﺳﺮی فیبوناچی ﯾﺎ دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﻣﺸﮭﻮر هستند.
ﺳﺮی فیبوناچی اھﻤﯿﺖ وﯾﮋهای در ﺑﺴﯿﺎری از ﻋﻠﻮم ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﺳﺖ.
در ﻋﺮﺻﻪھﺎی مختلف ھﻤﭽﻮن ﻋﻠﻢ اﻗﺘﺼﺎد، ﻧﺠﻮم، زﯾﺴﺖ ﺷﻨﺎﺳﯽ، ھﻮاﺷﻨﺎﺳﯽ، ژﻧﺘﯿﮏ، ﮐﺸﺎورزی استفاده شده. امروزه در تحلیل تکنیکال، ترکیب با اندیکاتور مکدی MACD و دیگر اندیکاتورهای علم تحلیل تکنیکال و ﺣﺘﯽ ھﻨﺮ و ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﮐﺮرات ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار میگیرد.
ﻣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮی فیبوناچی در ﻋﺮﺻﻪ تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﺎزار ﻧﯿﺰ ﺟﺎی ﺧﻮدش را ﺑﺎز ﮐﺮده اﺳﺖ. اﻣﺮوزه اﮐﺜﺮ ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل از ﻧﻈﺮﯾﻪ فیبوناچی ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. و ترکیب با سایر اندیکاتورها مثل مکدی ﮐﻪ ﻣﺎھﯿﺖ و ﭘﺸﺖ ﭘﺮده رﻓﺘﺎر ﻗﯿﻤﺖ را ﺑﺨﻮﺑﯽ ﺗﻮﺻﯿﻒ میکند ﻧﺎم میبرند. در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ فیبوناچی و استفاده از اندیکاتور مکدی در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﯽﭘﺮدازﯾﻢ.
دنباله فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD)
دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی ﯾﺎ ﺳﺮی فیبوناچی ﺑﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از اﻋﺪاد میگویند ﮐﻪ ﺟﻤﻊ ھﺮ دو ﻋﺪد ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ﻋﺪد ﺳﻮم میشود. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﺮﯾﮏ از اﻋﺪاد دﻧﺒﺎﻟﻪ فیبوناچی از ﻣﺠﻤﻮع دو ﻋﺪد ﻗﺒﻞ از ﺧﻮدش ﺑﺪﺳﺖ میآید. ﯾﮑﯽ از ویژگیهای ﻣﮭﻢ اﻋﺪاد فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ھﺮ دو ﻋﺪد ﻣﺘﻮاﻟﯽ از اﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ را ﺑﺮ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ. ﺣﺎﺻﻞ ﻗﺴﻤﺖ ﻋﺪدی ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ۱٫۶۱۸ ﺧﻮاھﺪ ﺷﺪ. ھﺮﭼﻘﺪر دو ﻋﺪد ﻣﺬﮐﻮر ﺑﺰرﮔﺘﺮ اﻧﺘﺨﺎب شوند ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﯿﺰ دﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺧﻮاھﺪ داﺷﺖ.
همانطور که میدانید ﻧﺎم اندیکاتور مکدی ( MACD ) ﻣﺨﻔﻒ ﻋﺒﺎرت Moving Average Convergence/Divergence است. ﺑﻌﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ھﻤﮕﺮاﯾﯽ و واﮔﺮاﯾﯽ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦھﺎی ﻣﺘﺤﺮک اﺳﺖ. اندیکاتور مکدی ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر ﺗﻮﺳﻂ آﻗﺎی دﮐﺘﺮ ﺑﯿﻞ وﯾﻠﯿﺎﻣﺰ از ﻣﺸﮭﻮرﺗﺮﯾﻦ ﺗﺤﻠﯿﮕﺮان ﻣﻌﺎﺻﺮ اﺑﺪاع ﺷﺪه اﺳﺖ.
تعریف فیبوناچی و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD):
ﻓﻠﺴﻔﻪ طﺮاﺣﯽ اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال ﺑﻪ ﺳﯿﺴﺘمهای ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﺷﺎﻣﻞ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ متحرک با دورههای بلند مدت و کوتاه مدت مربوط میشود. با استفاده از ﻓﺎﺻﻠﻪ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻌﻨﻮان شاخصی ﺑﺮای ﻗﺪرت ﺑﺎزار بهره میبریم. ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه میانگینهای ﻣﺘﺤﺮک در ﺣﺎل دور ﺷﺪن از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار درﺣﺎل اﻓﺰاﯾﺶ اﺳﺖ. و ﯾﺎ ﺑﺮﻋﮑﺲ ھﺮﮔﺎه ﻓﺎﺻﻠﻪ میانگین ها درﺣﺎل ﮐﺎھﺶ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﺑﺎزار رو ﺑﻪ اﻓﻮل ﺧﻮاھﺪ ﺑﻮد.
بنابراین میتوان میزان واگرایی یا همگرایی این دو میانگین متحرک در اندیکاتور مکدی را نسبت به یکدیگر معیاری برای تشخیص میزان قدرت روند جاری در نظر گرفت.
اندیکاتور ﻣﮑﺪی ﯾﺎ (Indicator MACD) ﺑﺼﻮرت ﯾﮏ نمودار میلهای (histogram) در زﯾﺮ ﻧﻤﻮدار ﻗﯿﻤﺖ ﺗﺮﺳﯿﻢ میگردد.
ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ طﻮل ھﺮ ﯾﮏ از ﻣﯿﻠﻪھﺎی اندیکاتور ﻣﮑﺪی در تحلیل تکنیکال درواﻗﻊ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﻧﺘﻈﺎر دارﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﻘﺎط ﺻﻔﺮ اندیکاتور مکدی ﻣﺘﻨﺎظﺮ ﺑﺎ ﻧﻘﺎط ﺗﻼﻗﯽ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ھﻤﭽﻨﯿﻦ قلهها و درههای اندیکاتور مکدی طﺒﯿﻌﺘﺎ ﻧﻘﺎطﯽ را ﻧﻤﺎﯾﺶ میدهند. ﮐﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﯿﻦ دو ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺘﺤﺮک درآﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﻘﺪار ﺧﻮد رﺳﯿﺪه ﺑﺎﺷﺪ.
در تحلیل تکنیکال ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻧﯿﺰ ﺟﮭﺖ روﻧﺪ ﺑﺎزار را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺧﻮاھﺪ ﻧﻤﻮد. ﺑﻪ اﯾﻨﺼﻮرت ﮐﻪ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی ﺑﻮده. ﯾﺎ ھﺮﮔﺎه ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ روﻧﺪ ﻧﺰوﻟﯽ اﺳﺖ.
ﮐﺎرﺑﺮد فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD) در ﺑﺎزار بورس :
ﻓﺮض ﮐﻨﯿﺪ ﻗﯿﻤﺖ در ﯾﮏ روﻧﺪ ﺻﻌﻮدی از ﻧﻘﻄﻪ A به نقطه B رﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﭙﺲ ﺷﺮوع ﺑﻪ اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ C نزول کند. ﺳﭙﺲ ﺟﮭﺶ ﺻﻌﻮدی ﺑﻌﺪی ﺧﻮد را آﻏﺎز ﻧﻤﻮده و ﺗﺎ ﻧﻘﻄﻪ D صعود نماید.
ﺳﻮال اول اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﺎ در ﺻﻮرت داﺷﺘﻦ ﻧﻘﺎط A و B میتوانیم ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻓﺎز اﺻﻼﺣﯽ BC را پیش بینی کنیم؟. ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ موج BC ﻗﺮار داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ آﯾﺎ میتوانیم ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻧﻘﻄﻪ C را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﯿﻢ؟
ھﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﻮال دوم اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ اﮔﺮ ﻧﻘﺎط A و B و C را داشته باشیم. ﯾﻌﻨﯽ اﮔﺮ در اواﯾﻞ ﻣﻮج CD قرار داشته باشیم. آیا راهی وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ ﻧﻘﻄﻪ ﭘﺎﯾﺎن اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﻣﻮج CD را پیش بینی کنیم؟
ﭘﺎﺳﺦ ھﺮدو ﺳﻮال ﻓﻮق ﻣﺜﺒﺖ اﺳﺖ. ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰاری ﺑﻨﺎم اﺑﺰار فیبوناچی و کمک گرفتن از اندیکاتوری مانند اندیکاتور مکدی میتوان ﻧﻘﺎط ﻓﻮق را ﺑﺎ ﺗﻘﺮﯾﺐ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺧﻮﺑﯽ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤود.
معرفی این ابزارها
اﺑﺰار ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﮐﻪ اﻣﺮوز ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻋﻤﻮم ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان تکنیکال ﻗﺮار میگیرد ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻄﻮح زﯾﺮ است.
سطوح استاندارد ابزار فیبوناچی
۰٫۰ , ۲۳٫۶ , ۳۸٫۲ , ۵۰٫۰ , ۶۱٫۸ , ۷۶٫۴ , ۱۰۰ , ۱۳۱٫۸ , ۱۶۱٫۸ , ۲۰۰ , ۲۶۱٫۸ , ۴۲۳٫۶ …
ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﺑﺮﺣﺴﺐ درﺻﺪ ﺑﯿﺎن میشوند. ﻧﺤﻮه ﻗﺮار دادن سطوح فیبوناچی به این صورت است که نقاط صفر درصد و ۱۰۰ درصد را ﺑﺮ روی دو اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج AB ﻗﺮار میگیرد. ﺳﭙﺲ ھﺮﯾﮏ از ﺳﺎﯾﺮ ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ میتوان ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ اﻧﺘﮭﺎی ﻣﻮج اﺻﻼﺣﯽ BC و ﯾﺎ اﻧﺘﮭﺎی ﺟﮭﺶ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻗﯿﻤﺖ CD را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. درواﻗﻊ ھﺮﯾﮏ از ﺳﻄﻮح ﻓﯿﺒﻮﻧﺎﭼﯽ ﻧﻘﺶ ﯾﮏ ﺳﻄﺢ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﻘﺎوﻣﺖ را اﯾﻔﺎ میکند. ﻣﺠﺎورت ﻗﯿﻤﺖ مکدی و الگوهای بازگشتی ﺑﻪ ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﺳﻄﻮح ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻮﻗﻒ ﻗﯿﻤﺖ شود. ﺣﺘﯽ این امکان وجود دارد باعث ﻣﻌﮑﻮس ﺷﺪن ﺟﮭﺖ ﺣﺮﮐﺖ آن شود.
ﺑﻪ آن دﺳﺘﻪ از ﺳﻄﻮح فیبوناچی ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ۰% تا ۱۰۰% ﻗﺮار دارﻧﺪ سطوح اصلاحی فیبوناچی ( Fibonacci Retracement ) گفته میشود.
کاربرد این سطوح فیبوناچی در جهت پیش بینی پایان موج اصلاحی BC میباشد. ﺑﻪ ﺳﻄﻮﺣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ۱۰۰% قرار گرفتهاند، سطوح بسط یافته فیبوناچی (Fibonacci Extension) میگویند. این سطوح فیبوناچی جهت پیش بینی جهش ثانویه قیمت، یعنی انتهای موج CD را مشخص خواهد نمود.
فیبوناچی (Fibonacci) و اندیکاتور مکدی (Indicator MACD) :
ﻣﻌﻤﻮﻻ در تحلیل تکنیکال ﯾﮑﯽ از ﻣﮭﻤﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻼت ﻧﻮآﻣﻮزان ﺑﻪ ھﻨﮕﺎم اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰار فیبوناچی اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ نمیدانند دو اﻧﺘﮭﺎی اﯾﻦ اﺑﺰار را دﻗﯿﻘﺎ ﺑﺮ روی ﮐﺪام دو ﻧﻘﻄﻪ واﻗﻊ ﺑﺮ روی ﻧﻤﻮدار ﻗﺮار دهند. ﭘﺎﺳﺦ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ دو اﻧﺘﮭﺎی اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی دو ﺳﺮ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﻗﺮار ﺑگیرد.
اﻣﺎ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﭼﺸﻤﺎن مکدی و الگوهای بازگشتی ﯾﮏ ﻧﻮآﻣﻮز ھﻨﻮز ﻋﺎدت ﺑﻪ ﭘﯿﺪا ﮐﺮدن اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ و ﺑه ﻮﯾﮋه ﺗﻔﮑﯿﮏ آنها از اﻣﻮاج ﻓﺮﻋﯽ ﻧﮑﺮده ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ ﺻﻮرت میتوانند از اندیکاتور مکدی و ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی آن ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ.
در ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻓﻮق ﺳﻌﯽ ﮐﺮدهاﯾﻢ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال، ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﻧﻤﻮدار را ﺗﺸﺨﯿﺺ دهیم. در نتیجه ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را رﺳﻢ ﮐﻨﯿﻢ. ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ از ﻗﺎﻋﺪه زﯾﺮ اﺳﺘﻔﺎده میکنیم.
ﻗﺎﻋﺪه ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻋﻼﻣﺖ ﺟﺒﺮی اندیکاتور مکدی است.
در ناحیهای که علامت جبری اندیکاتور مکدی مثبت است، بالاترین قله در واقع یک قلههای اصلی میباشد. به همین ترتیب در ناحیهای که علامت جبری اندیکاتور مکدی منفی است، پایین ترین دره معادل با یک دره اصلی خواهد بود.
در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با ترکیب فیبوناچی و اندیکاتور مکدی میتوانیم ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎی اﺻﻠﯽ در ﯾﮏ ﻧﻤﻮدار را ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ ﺗﺸﺨﯿﺺ دھﯿﻢ. ﻗﻠﻪھﺎ مکدی و الگوهای بازگشتی و درههای اﺻﻠﯽ را قله دره ماژور نیز مینامند. ھﺮﯾﮏ از اﯾﻦ ﻗﻠﻪھﺎ و درهھﺎ درواﻗﻊ ﯾﮑﯽ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار را ﻧﺸﺎن میدهند. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺑﺎ اﺗﺼﺎل آنها ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ میتوانیم ﻣﺴﯿﺮ اﺻﻠﯽ ﻗﯿﻤﺖ را ﻧﯿﺰ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ.
ﺣﺎل اﮔﺮ اﺑﺰار فیبوناچی را ﺑﺮ روی ھﺮ ﻗﻠﻪ و دره ﻣﺘﻮاﻟﯽ ﻗﺮار دھﯿﻢ. میتوانیم ﻣﺸﺎھﺪه ﮐﻨﯿﻢ. ﮐﻪ ﺑﯿﻦ ھﺮﯾﮏ از اﻣﻮاج اﺻﻠﯽ ﺑﺎزار ﺑﺎ اﻣﻮاج ﻗﺒﻞ و ﺑﻌﺪ از ﺧﻮدش ﻣﻌﻤﻮﻻ ﯾﮑﯽ از ﻧﺴﺒﺖھﺎی فیبوناچی ﺑﺮﻗﺮار است.
نتیجهگیری
ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) با استفاده از نسبت طلایی ۱٫۶۱۸ که در تمام سطوح فیبوناچی برقرار است. به کمک اندیکاتور مکدی میتوانند برای شناسایی سقف و کف نمودارهای قیمت، ابتدا و انتهای موجها و پیش بینی نقاط ورود و خروج از سهم همانند دیگر ابزارهای تکنیکال مورد استفاده تحلیل گران بازار قرار بگیرد.
در نهایت این موضوع بر همگان روشن است که در تحلیل تکنیکال این ابزارها نمیتوانند به تنهایی و بطور حتم ورود یا خروج دقیق سهم را مشخص کنند. این شما هستید که باید روش منحصر به فردی برای خود در معاملات پیدا کنید. کالج تی بورس با آموزش بورس و بالا بردن سطح آگاهی شما در رابطه با آموزش تحلیل بنیادی، آموزش تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام و روانشناسی بازار سرمایه و بورس با بیان ساده برای درک راحت همگان این هدف را دنبال میکند. تا همه به استقلال مالی و هوش مالی در سرمایه گذاری های خود برسند.
دیدگاه شما