نظریههای اقتصادی برای کنترل عرضه و تقاضا
یکی از مهمترین ابزارهای سیاستگذاری اقتصاددانان قیمت است. نوع برخورد با چنین ابزاری میتواند روند را به سمتی که مد نظر سیاستگذار است، کانالیزه کند.
کی از مهمترین ابزارهای سیاستگذاری اقتصاددانان قیمت است. نوع برخورد با چنین ابزاری میتواند روند را به سمتی که مد نظر سیاستگذار است، کانالیزه کند. ابزار دیگر سیاستگذاری، کنترل عرضه و تقاضا با مکانیسمهایی نظیر سهمیهبندی تولید و مصرف است. این سهمیهبندیها میتواند از طریق اعمال محدودیتهایی از نوع قانونگذاری یا اعطای مجوز صورت بگیرد. گاهی نیز اقتصاددانان، با تلفیق دو ابزار قیمت و سهمیهبندی، مکانیسمهایی را تعریف میکنند که بر اساس آنها به اهداف سیاستگذاری مورد نظر خود دست یابند. در ادامه این مطلب، ابتدا مروری بر نقشهای قیمت در اقتصاد خواهیم داشت، سپس به برخی روشهای استفاده از ابزار سهمیهبندی اشاره خواهیم کرد و در نهایت برخی ابداعات اقتصاددانان را که حاصل تلفیق قیمت و سهمیهبندی است توضیح خواهیم داد.
قیمت
به طور کلی میتوان چهار نقش عمده را برشمرد که ابزار قیمت میتواند در جهت ایفای آنها برآید. در این قسمت مروری بر این نقشها خواهیم داشت.
1- نخستین نقش قیمت، کنترل تقاضا و در نتیجه مصرف آحاد جامعه است. هرچه قیمت یک کالا افزایش یابد، تقاضا و به تبع آن مصرف کالای مورد نظر کاهش مییابد. در حقیقت میتوان گفت رابطه معکوس میان قیمت و تقاضا، یکی از اصول اولیه اقتصاد خرد محسوب میشود. در زمینه معضلهای زیستمحیطی یا اجتماعی، گاهی اقتصاددانان با استفاده از ابزار قیمت، به هدفهایی دست مییابند که اگر به روشهایی غیر از روشهای غیراقتصادی (نظیر روشهای فرهنگی) بخواهیم به آنها بپردازیم، شاید کار سختتر شود. مثلاً در مورد عبور خودروهای شخصی از چراغ قرمز، یکی از راهکارهای اقتصادی، افزایش میزان جریمه اصول قانون عرضه و تقاضا رانندگان است.
شبیه به چنین مثالی را میتوان برای خدمات شهری دیگری نظیر پارک خودروها در خیابانها مطرح کرد. یعنی اگر دولت قیمت جریمه پارک غیرمجاز در شهر را بیش از مقدار مشخصی افزایش بدهد، آنگاه راننده انگیزه خود را برای پارک غیرمجاز از دست خواهد داد و چه بسا عبور و مرور خودروها نیز در شهر کاهش یافته و در نتیجه از حجم ترافیک کاسته شود.
2- دومین نقش قیمت، افزایش کارایی اقتصادی است. زمانی که مطابق مکانیسم بازار، اجازه قیمتگذاری به کالاهای گوناگون داده شود، آنگاه کارگزاران اقتصادی با انگیزه کسب سود، اقدام به تولید میکنند. زمانی که یک شرکت برای نخستین بار روشی را ابداع میکند که به سبب کارایی بیشتر، با قیمت یکسان محصول بیشتری را به دست میدهد، آنگاه اگر مطابق با مکانیسم بازار عمل نشود و دولت اقدام به کاهش دستوری قیمتها کند، ممکن است انگیزه کسب سود برای شرکت مورد نظر تا جایی کاهش یابد، که عطای تولید کارا را به لقایش ببخشد. این اتفاق زمانی رخ میدهد که تولید کاراتر نیازمند صرف هزینههای ثابت زیاد باشد. در این صورت با کاهش دستوری قیمت محصولات، ممکن است توجیه اقتصادی برای شرکت مورد نظر جهت استفاده از روش کاراتر از بین برود.
3- سومین نقش قیمت، تعیین میزان سرمایهگذاری در حوزههای گوناگون است، بهگونهای که با افزایش قیمت محصول در یک بازار، انگیزه سرمایهگذاری در آن بازار افزایش پیدا کرده و برعکس. این نقش را تا حدودی میتوان مشابه نقش قبل دانست، با این تفاوت که تاکید نقش سوم قیمت، بر حجم سرمایهگذاری است. در حقیقت با افزایش قیمت، ممکن است منابع جدیدی که پیش از این بهرهبرداری از آنها سوددهی اقتصادی نداشت، سوددهی اقتصادی پیدا کند. مثلاً در مورد معادن، گاهی عمق حفاریها آنقدر زیاد میشود که به لحاظ اقتصادی سوددهی ندارد، ولی اگر قیمت محصول افزایش پیدا کند، آنگاه ممکن است همان هزینههای زیاد حفاری، توجیه اقتصادی پیدا کند.
4- چهارمین نقش قیمت، تعیین میزان کیفیت محصولات است؛ بهگونهای که با افزایش قیمت محصولات، انگیزه تولیدکنندگان برای بالا بردن کیفیت محصولاتشان افزایش مییابد و برعکس. زمانی که قیمت محصولات افزایش یابد، تولیدکنندگان با توجه به کشش تقاضای محصول خود، میتوانند با کاستن از حاشیه سودشان، کیفیت محصول خود را افزایش بدهند. روند افزایش کیفیت محصولات، میتواند با کاهش قیمت آنها برعکس شود؛ یعنی با کاهش قیمت، کیفیت نیز دچار اُفت شود. در محصولات غذایی، چنین اتفاقی در مواقعی میتواند نتایج فاجعهآمیزی را به بار بیاورد. مثلاً یک نمونه این نتایج فاجعهآمیز میتواند استفاده از روغن پالم در لبنیات پرچرب در ایران طی تابستان 93 قلمداد شود. در این مورد تولیدکنندگان به دلیل عدم افزایش چشمگیر محصولات لبنی، کیفیت آنها را کاهش دادند.
سهمیهبندی
یکی دیگر از ابزارهای اقتصاددانان برای کنترل عرضه و تقاضا و در نتیجه مصرف، اتخاذ سیاست سهمیهبندی یا جیرهبندی است. مثلاً در مورد کالایی مثل آب شهری، دولت برای کنترل مصرف و جلوگیری از اتمام منابع، گاهی ناچار به سهمیهبندی میشود. در این حالت، دولت با تعیین سهمیههای مشخص برای شهرهای گوناگون؛ سعی میکند میزان مصرف آب شهری را به کنترل خود درآورد. نمونه دیگر سهمیهبندی در اقتصاد ایران، تهیه کارتهای سوخت برای رانندگان است. در ابتدای اجرای طرح کارت سوخت، هر راننده در ایران تنها مجاز به استفاده از مقدار مشخصی بنزین بود و در صورتی که سهمیه او به پایان میرسید، باید تا واریز سهمیه جدید صبر میکرد.
تلفیق قیمت و سهمیهبندی
یکی از مکانیسمهای جلوگیری از هدررفت منابع طبیعی و کنترل مصرف آنها از سوی سیاستگذار، طراحی مکانیسمهایی است که در آنها اصول قانون عرضه و تقاضا ابزار قیمت با ابزار سهمیهبندی تلفیق میشود. مثلاً دولت میتواند برای کنترل آب مصرفی کشاورزان، به هر یک از آنها سهمیهای برابر اختصاص دهد و در صورتی که کشاورزی به مقدار آب بیشتری نیاز داشت، آن را با قیمت بالاتری به فروش برساند. در این صورت کشاورز باید هزینه استفاده بیش از سهمیه خود را بپردازد. در مورد جریان برق شهری نیز، دولت با تعیین زمانهای اوج مصرف برق، برای کنترل مصرف، هزینه استفاده از برق را افزایش میدهد. در نتیجه، میزان مصرف را به این طریق کنترل میکند. مثال دیگر از تلفیق قیمت با سهمیهبندی، اتفاقی است که طی چند سال اخیر برای کارتهای سوخت رخ داده است. هماکنون رانندگان ایرانی تا میزان مشخصی سوخت را با یک قیمت و از آن بیشتر را با قیمتی بالاتر تهیه میکنند. نوع دیگر تلفیق سهمیهبندی و قیمت، این است که دولت امکانی را فراهم کند که به همه افراد مقدار مشخصی از یک کالا اعطا شود و هر که بیش از آن مقدار احتیاج داشت، ناچار به خرید از سایرینی شود که کمتر از آن کالا مصرف میکنند. به این ترتیب بازاری شکل میگیرد که در آن افرادی که به مقدار بیشتری از کالا نیاز دارند، ناچار به خرید آن از سایرین هستند و در عین حال آنهایی که به میزان کمتری از آن کالا احتیاج دارند نیز مازاد بر نیازشان را به فروش میرسانند. در حالت اخیر، میزان مصرف کالای مورد نظر ثابت باقی میماند.
اصول قانون عرضه و تقاضا نتیجهگیری
همانطور که گفته شد، به طور کلی میتوان سه روش را برای کنترل مصرف و عرضه و تقاضا از سوی اقتصاددانان در نظر گرفت: روش قیمتی، روش سهمیهبندی و روش تلفیقی.
به نظر میرسد در مواجهه با بحران منابع طبیعی نظیر بحران آب در ایران، یکی از راههای مناسب برای کنترل مصرف، استفاده از روش تلفیقی به این صورت باشد که به هر شهروند مقدار مشخصی سهمیه آب مصرفی اعطا شود و هر که بیش از آن نیاز داشت، با مراجعه به بازاری که افراد کممصرف تشکیل میدهند، نیاز خود را تامین کند.
منحنی تقاضا و عرضه کل
عَرضه و تقاضا (به انگلیسی: Supply and demand) یک مدل اقتصادی است که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد.
تعریف عرضه و تقاضا در بازار
رابطهی عرضه و تقاضا. حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار میدهیم. فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است.
پاورپوینت عرضه و تقاضا در بازار کار – طریق مقاله
د انلود پاورپوینت با موضوع عرضه و تقاضا در بازار کار، در قالب ppt و در 28 اسلاید، قابل ویرایش، شامل:. شرط تعادل بازار محصول. شرط تعادل بازار پول. نمودار تقاضای کل. مدل سادۀ کوری. تابع تولید کوتاه مدت
مازاد اقتصادی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بررسی اجمالی. نمودار عرضه استاندارد و تقاضا (sو d)، مازاد مصرفکننده (cs) منطقه مثلثی بالاتر از سطح قیمت و زیر منحنی تقاضا است، چون مصرف کنندگان حاشیهای کمتر پرداخت میکنند برای آیتمی که باید بیشتر پرداخت کنند.
شرایط عرضه کل
تدوام طرح عرضه مرغ سایز در آذربایجان غربیمدیرکل دامپزشکی آذربایجان غربی از تداوم طرح عرضه, مدیر کل دامپزشکی, بهبود شرایط بهداشتی.عرضه و تقاضا چیست؟عناوین کل اخبار, قانون عرضه میگوید که در ثابت بودن سایر شرایط مقدار .
مشکل تورم از جانب عرضه کل اقتصاد است - ایبِنا
منظور من از کشش پذیری این است که اگر قیمت بالا رفت تقاضا و عرضه به آن واکنش نشان دهد؛ در سمت اقتصاد ما تقاضا واکنش نشان میدهد اما عرضه واکنشی نشان نمی دهد و در برخی مواقع عرضه ی کل ثابت است.
فرمول مازاد تولیدکننده چیست؟ + مثال اکسل - آموزش رایگان
بگذارید نمونه دیگری از بازاری را در نظر بگیریم که منحنی تقاضا و میزان عرضه تحت کنترل (-0.0006x + 30) و (0006x + 15) است که در آن x x مقدار کالای فروخته شده را نشان می دهد.
پاورپوینت کتاب اصول اقتصاد ۲ (اقتصاد کلان) تألیف دکتر مهدی .
منحنی فیلیپس. عرضه کل ، بیکاری و تورم. جابجایی منحنی عرضه کل. جابجایی منحنی فیلیپس. تغییر مکان منحنی تقاضا به منظور خنثی کردن اثر تغییر مکان منحنی عرضه بر سطح تولید
منحنی تقاضا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
منحنی تقاضا نموداری دوبعدی یا سهبعدی است که ارتباط میان تقاضا و یک یا دو متغیر دیگر را بر پایهٔ جدول یا تابع تقاضا نمایش میدهد. محور عمودی در منحنی تقاضا بیانگر قیمت و منحنی افقی بیانگر میزان تقاضا است.
عرضه و تقاضا، کشش درآمدی و کشش قیمتی | مرجع دانلود پاورپوینت
اسلاید 30: انتقال منحنی های عرضه، تقاضا و تعادل اگر منحنی عرضه و تقاضا با هم جابجا شوند، نقطه تعادل هم تغییر خواهد یافت. با ثابت ماندن سایر عوامل ، افزایش در تقاضا (یعنی جابجای در بالا ) موجب .
تقاضای کل در اقتصاد
با فرض یک الگوی دوبخشی برای بررسی تعادل بین عرضه و تقاضای کل کافی است که همراه با منحنی مخارج یا تقاضای کل y^d (ترسیم شده در نمودار 4) یک خط 45 درجه رسم میکنیم.
تعریف تقاضا در علم اقتصاد / تقاضا چیست
در منحنی تقاضا که در سطح نموداری با دو محور x و y (که x همیشه مقدار و y قیمت را نشان میدهد، ترسیم میشود)، هرچه قیمت بالا برود حرکت بر روی منحنی به طرف بالا صورت گرفته و مقدار تقاضا کم خواهد شد و بالعکس.
درآمد نهایی چیست؟ | فینمگ - مجله مالی اقتصادی
درآمد نهایی، درآمد کل حاصل از آخرین واحد فروش کالا است که نشان اصول قانون عرضه و تقاضا میدهد آخرین واحد فروش کالا چه مقدار به درآمد کل اضافه کرده است. این مقاله، تعریف، منحنی و فرمول درآمد نهایی را از طریق ارائه یک مثال آموزش میدهد.
منحنی چرخه عمر محصول (Product Life Cycle) (نمودارهای کامل)
عرضه محصول جدید به بازار مملو از ناشناختهها، ابهام و مخاطراتی است که غالباً ناشناختهاند. در این مرحله باید برای محصول تقاضا ایجاد شود.
رشد نرخ سود در سررسیدهای دو و سه سال
Jan 11, 2021· امروز منحنی بازده اوراق آتی نیز تا حدودی نوسان داشت ،نزخ بازدهی در سررسید 200 روز به17.8 درصد، در 400 روز به حدود 20.4 درصد، در 600 روز22.2 و در سررسید 800 روز به 22.9 درصد رسید.
منحنی عرضه کل برای اقتصاد باز
در این مقاله، منحنی عرضه کل برای یک اقتصاد کوچک باز، در چارچوب فرضیه نرخ رشد طبیعی، انتظارات عقلائی و تسویه کامل بازار استخراج می 'گردد. در مطالعه انجام شده، بر ویژگی اطلاعات ناکامل آحاد اقتصادی و چکونگی حل مسأله .
الگوي IS-LM IS-LM Model
همچنین در تمامی نقاط روی منحنی lm، بازار پول در تعادل است. در نقاط سمت چپ و پایین منحنی is اضافه تقاضا در بازار کالا و در نقاط سمت راست و بالای منحنی is اضافه عرضه در بازار کالا وجود دارد.
عرضه وتقاضا چیست؟ /عبدالباری حمیدی – https://archive.taand
عرضه وتقاضا یک مدل اقتصادی است که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند.قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرف کنندگان و مقدار تولید از طرف عرضه کنندگان اثر میگذارد.در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به .
تئوری اقتصاد خرد و مسائل آن
نگاهی گذرا به موضوعات تقاضا، عرضه و تعادل . هر گاه یک یا چند عاملی که ثابت فرض می شوند ، تغییر نمایند، کل منحنی تقاضا انتقال یافته و تغییر مکان می یابد. این پدیده را تغییر تقاضا گویند که نباید .
اندیکاتور عرضه و تقاضا برای بورس و فارکس • Trader Nova
اما این اندیکاتور فقط مقدار حجم عرضه و تقاضا را به صورت کلی و در کل نشان می دهد که می توان نقاط پرفشار خرید و فروش را در آن نقاط مشاهده کرد و طبق استراتژی های پرایس اکشن اقدام به خرید و فروش کرد.
قیمت گذاری محصولات و منحنی عرضه و تقاضا - YouTube
اولین اصل اساسی در قیمت گذاری محصولات میزان عرضه و تقاضای محصولات استویدئوی فوق توسط اساتید این حوزه تولید .
بررسی عرضه و تقاضا در بورس امروز
بررسی عرضه و تقاضا در بورس امروز اقتصاد نیوز : در معاملات روز شنبه، شاخص کل بورس ۳۱ هزار و ۵۲۷ واحد رشد کرد و به رقم یک میلیون و ۴۴۳ هزار واحد رسید.
منحنی-عرضه-وتقاضا
به این معنی که منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار دارایی مالی، کاملاً کشش پذیر و پیوسته است. در چنین شرایطی با بروز عدم تعادل ناگهانی میان سفارشات عرضه و تقاضا، قیمت دارایی مالی اندکی تغییر .
عرضه و تقاضا چیست و چه رابطهای با هم دارد؟
عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسیترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب میشود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطهی میان قیمت و اصول قانون عرضه و تقاضا مقدار تقاضا به رابطهی تقاضا معروف است. عرضه نشاندهندهی مقدار آوردهی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته میشود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضهشده به بازار را رابطهی عرضه میگویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.
رابطهی بین عرضه و تقاضا ریشه در نیروهای پشت پردهی تخصیص منابع دارد. در تئوریهای اقتصاد بازار، تئوری عرضه و تقاضا بر تخصیص منابع به کاراترین شکل ممکن تأکید دارد. اما چگونه؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی به قانون عرضه و تقاضا میاندازیم.
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز بالا میرود. در نتیجه، مردم بهطور طبیعی از خرید محصول چشمپوشی میکنند. نمودار زیر نشان میدهد که شیب منحنی به سمت پایین حرکت میکند.
هر نقطه روی منحنیِ تقاضا نشاندهندهی ارتباط مستقیمِ مقدار تقاضا (Q) و قیمت (P) است؛ بنابراین در نقطهی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطهی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان میدهد. هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، مقدار تقاضای آن پایین میآید (نقطهی A) و هرچه قیمت پایینتر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر میشود (نقطهی C).
قانون عرضه
همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
هر نقطه روی منحنی منعکسکنندهی ارتباط میان مقدار عرضه (Q) و قیمت (P) است. در نقطهی B، مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.
زمان و عرضه
بر خلاف رابطهی تقاضا، رابطهی عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجهی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.
فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمینکنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این بارانهای مداوم در نتیجهی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار میرود تغییر در تقاضا و قیمت طولانیمدت باشد؛ در نتیجه تأمینکنندگان، تجهیزات و زیرساختهای تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانیمدت تغییر خواهند داد.
رابطهی عرضه و تقاضا
حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار میدهیم.
فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیلهای پیشینِ شرکتِ تهیهکنندهی آلبوم مشخص شده بود که مشتریان آلبوم را با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان خرید نمیکنند، تنها ۱۰ سیدی آلبوم عرضه شد، چرا که هزینهی فرصت آن برای تهیهکننده در تولید بیشتر بسیار بالاست. با این حال، اگر این ۱۰ سیدی آلبوم مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطهی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا میرود. در پی آن، با توجه به رابطهی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا سیدی بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.
در مقابل، اگر ۳۰ سیدی تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست. در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرفکننده با خرید سیدیها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیهکنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایینتر باعث میشود افرادی که به نظر آنها هزینهی فرصت خرید سیدی با قیمت ۲۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید سیدیها جلب اصول قانون عرضه و تقاضا شود.
تعادل
وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع میکنند) به نقطهی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل میگویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضهشده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند. در یک قیمت مشخص، عرضهکنندگان همهی کالاهای تولیدشده را به فروش میرسانند و مصرفکنندگان همهی کالای مورد تقاضای خود را به دست میآورند.
همانطور که در نمودار میبینید، تعادل در نقطهی تقاطع منحنیهای عرضه و تقاضا رخ میدهد که نشان میدهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی در تخصیص وجود ندارد. در نقطهی تعادل، قیمت کالاها P* و مقدار آن Q* خواهد بود. این اعداد به قیمت و مقدار تعادلی معروف هستند. این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمتهای کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.
عدم تعادل
عدم تعادل زمانی اتفاق میافتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا Q* نباشد.
۱. مازاد عرضه
اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ میدهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.
در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضهی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرفکنندگان میخواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف میشود. عرضهکنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرفکنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر میخرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.
۲. مازاد تقاضا
مازاد تقاضا زمانی به وجود میآید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرفکنندگان بسیار زیادی خواهان آن محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازهی کافی تولید نکردهاند.
در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرفکنندگان در این قیمت Q2 است. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرفکنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد. همچنان که مصرفکنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا میکشد و باعث میشود عرضهکنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطهی تعادل نزدیکتر کنند.
انتقال و حرکت
در اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنیهای عرضه و تقاضا نشانگر پدیدههای بازاری بسیار متفاوتی هستند:
۱. حرکت
حرکت به معنای تغییر در طول منحنی است. در منحنی تقاضا، حرکت نشاندهندهی تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطهی دیگر منحنی است. این حرکت دلالت بر این دارد که رابطهی تقاضا پایدار خواهد ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنیِ تقاضا زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا نیز بر طبق رابطهی تقاضای اصلی دچار تغییر شود. به عبارت دیگر، حرکت زمانی رخ میدهد که تغییر در مقدار تقاضا تنها به علت تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بالعکس.
همانند حرکت در طول منحنی تقاضا، حرکت در طول منحنی عرضه به این معناست که رابطهی عرضه پایدار میماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنی عرضه زمانی اتفاق میافتد که قیمت کالا و مقدار عرضه نیز بر اساس رابطهی اصلی عرضه تغییر کند. به عبارت دیگر، حرکت زمانی اتفاق میافتد که تغییر در مقدار عرضه تنها به علت تغییر در قیمت رخ دهد و بالعکس.
۲. انتقال
انتقال در منحنی عرضه یا تقاضا زمانی رخ میدهد که مقدار تقاضا یا عرضهی یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دستخوش تغییر نشود. برای نمونه، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار تقاضای آن از Q1 به Q2 تغییر کند، آنگاه در تقاضای آب معدنی انتقال رخ میدهد. انتقال در منحنی عرضه اشاره دارد که رابطهی اصلی تقاضا تغییر کرده است، یعنی مقدار تقاضا تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت است. برای مثال مطرحشده، انتقال در رابطهی تقاضا در صورتی رخ میدهد که آب معدنی تنها نوشیدنی موجود برای مصرف باشد.
در مقابل، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار عرضهی آن از مقدار Q1 به مقدار Q2 کاهش یابد، آنگاه یک انتقال در عرضهی آب معدنی رخ خواهد داد. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه به این نکته اشاره دارد که منحنی اصلی عرضه تغییر کرده است، یعنی مقدار عرضه تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت قرار دارد. انتقال در منحنی عرضه در صورتی رخ خواهد داد که مثلا بلایای طبیعی باعث کمبود آب معدنی شود؛ در نتیجه تولیدکنندگان آب معدنی مجبور خواهند شد تا آب معدنی کمتری با همان قیمت عرضه کند.
وی توکنومیک veTokenomics چیست و چگونه کار می کند؟
طبق مدل وی توکنومیک veTokenomics، کاربران توکن های خود را قفل میکنند و به veTokens تبدیل میکنند، که حاکمیت پروتکل را کنترل میکند.
تمام جنبه های تولید و مدیریت یک توکن، از جمله تخصیص آن به سهامداران مختلف، عرضه، زمانبندی سوزاندن توکن و توزیع از طریق تحلیل توکنومیک مدیریت میشوند. Tokenomics به تعیین ارزش بالقوه پروژه های مالی غیرمتمرکز (DeFi) کمک می کند. از آن جایی که قانون عرضه و تقاضا را نمی توان تغییر داد، توکنومیک به طور چشمگیری بر ارزش هر توکن غیرقابل تعویض (NFT) یا ارز دیجیتال تأثیر می گذارد.
با این حال، حفرههای مختلفی در طراحی توکنومیک وجود دارد، مانند تخصیص عرضه اولیه قابل توجه به افراد داخلی، که ممکن است یک علامت هشدار پامپ و تخلیه باشد. همچنین، هیچ دستورالعملی درباره نحوه تقسیم بهینه توکن ها توسط بنیانگذاران، خزانه داری، سرمایه گذاران، جامعه و طراحان پروتکل وجود ندارد. در نتیجه، پروتکلهای DeFi، مانند Curve، MakerDAO و Uniswap، فاقد توزیع توکن اولیه با دقت برنامهریزی شدهاند که منجر به توزیع توکن بهینه میشود، زیرا بالاتر است. مشارکت کنندگان ممکن است همیشه بهترین تخصیص را دریافت نکنند یا برعکس. برای حل این مسائل، پروتکل Curve توکنومیک یا veTokenomics را معرفی کرد. در این مقاله با مفهوم اولیه veTokenomics آشنا خواهید شد.
وی توکنومیک (veTokenomics) چیست؟
تحت مفهوم veTokenomics، توکنها باید برای یک دوره معین منجمد شوند، که مشارکت بلندمدت را تشویق میکند و عرضه بازار توکنها را کاهش میدهد. در مقابل، کاربران veToken هایی دریافت می کنند که قابل فروش نیستند و غیرقابل انتقال هستند. گفتنی است، برای مشارکت در مکانیسم حاکمیت، فرد باید توکنهای خود را در یک دوره زمانی ثابت قفل کند، که در طول زمان باعث افزایش قیمت توکن ارگانیک میشود. در حال حاضر می توانید توکن های خود را در برخی از پلتفذم های اصول قانون عرضه و تقاضا DeFi قفل کنید تا بخشی از درآمد پروتکل را دریافت کنید. با این حال، معماری veToken از این جهت متفاوت است که صاحبان این توکنهای قفل شده میتوانند جریان انتشار را کنترل کنند و نقدینگی یک استخر خاص را افزایش دهند. مدل اقتصادی ارز دیجیتال، به خصوص تورم یا کاهش تورم، بر میزان انتشار تاثیر می گذارد. این امر منجر به همسویی بهتر بین موفقیت پروتکل و مشوق های کسب شده توسط دارندگان توکن می شود، زیرا نهنگ ها نمی توانند از آرای خود برای دستکاری قیمت توکن استفاده کنند.
وی توکنومیک (veTokenomics) چگونه کار می کند؟
برای درک عملکرد توکنومیک، بیایید ببینیم که Curve چگونه veTokenomics را پیاده سازی می کند. مشابه سایر پروتکلهای DeFi، ارائهدهندگان نقدینگی (LP) برای ارائه نقدینگی به استخرهای Curve، توکنهای LP کسب میکنند. این توکنهای LP را میتوان در Curve قرار داد تا توکن Curve DAO (CRV) را دریافت کند، که ارائهدهندگان نقدینگی میتوانند با قفل کردن CRV آن را افزایش دهند.
علاوه بر این، دارندگان veCRV و LPها هزینه های تولید شده توسط Curve Finance را به اشتراک می گذارند. شخص باید توکن های حاکمیت CRV خود را برای یک دوره زمانی ثابت (یک هفته تا چهار سال) قفل کند و برای به دست آوردن veCRV از نقدینگی خود صرف نظر کند. این بدان معناست که سهامداران بلندمدت خواهان موفقیت پروژه هستند و صرفاً برای کسب سود کوتاه مدت در آن نیستند. دارندگان veCRV میتوانند با قفل کردن توکنها برای مدت طولانی، پاداشهای سهام را افزایش دهند، تصمیم بگیرند که کدام استخرهای نقدینگی انتشار توکنها را دریافت کنند و با تضمین نقدینگی از طریق سوآپ در Curve، برای سهامداری پاداش دریافت کنند. با این حال، مدت زمانی که دارندگان توکنT توکنهای خود را قفل کردهاند، بر میزان نفوذ آن ها در فرآیند رأیگیری تأثیر میگذارد.
از دیگر نمونههای veTokenomics میتوان به Balancer اشاره کرد که توکنهای veBAL را در مارس 2022 با حداکثر زمان قفل تا یک سال معرفی کرد. Frax Finance همچنین استفاده از توکنهای veFXS را پیشنهاد کرد و به مالکان اجازه داد که انتشارات FXS را در بین استخرهای مختلف در صرافیهای غیرمتمرکز مختلف (DEX) توزیع کند.
مزایا و معایب veTokenomics چیست؟
از درک اصول اولیه veTokenomics، واضح است که دارندگان توکن برای مسدود کردن عرضه veTokens پاداش دریافت میکنند، که باعث کاهش عرضه توکنهای LP و در نتیجه فشار فروش میشود. این بدان معناست که دارندگان توکن که مقدار قابل توجهی توکن دارند نمی توانند قیمت خود را دستکاری کنند. از آن جایی که هیچ بازاری برای توکن های ارائه دهندگان نقدینگی به جز اعمال حاکمیت وجود نداشت با حدس و گمان، توکنهای اولیه مدیریت DeFi تأثیر کمی بر قیمت داشتند. با این حال، veTokenهای قفلشده تأثیر مثبتی بر پویایی عرضه دارند زیرا جامعه انتظار دارد بازدهی بیشتر، حقوق حاکمیتی ارزشمند و همسویی با اولویتهای همه ذینفعان را داشته باشد.
با وجود نکات مثبت مدل وی توکن، اشکالات مختلفی در veTokenomics وجود دارد که ذینفعان باید از آن آگاه باشند. از آن جایی که همه برای بلندمدت سرمایه گذاری نمی کنند، پروتکل پیروی از مدل veTokenomics ممکن است سرمایه گذاران کوتاه مدت را جذب نکند.
حسینی فایننس
آکادمی تخصصی آموزش ارزهای دیجیتال
ما در این مجموعه با ارائه مسیرهای صحیح برای کسب درآمد و سرمایهگذاری در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال همراه شما هستیم.
دورههای فعال در مجموعه
متخصصین مجموعه حسینی فایننس همیشه در تلاش هستند تا با ارائه آموزشهای بروز و جدید موقعیت مالی شما را بهبود ببخشند.
انتخاب مسیر در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال
پیدا کردن مسیر درست در بازارهای مالی میتواند درآمد شما را چند برابر کند. ما میتوانیم در این مسیر چراغ راه شما باشیم.
معامله گری در بازار رمزارزها
بازار ارزهای دیجیتال هر روزه نوسانات زیادی را تجربه میکند اما اگر به اندازه کافی تجربه داشته باشید میتوانید با نوسانات آن هماهنگ پیش روید.
استخراج رمزارزها
استخراج ارزهای دیجیتال میتواند با پیچیدگیهای زیادی همراه باشد. با ما این مسیر برای شما هموارتر خواهد شد.
معامله گری در بازارهای مالی
ریسک یکی از مهمترین عناصر برای شرکت در بازارهای مالی است. به همراه ما این ریسک برای شما کمخطرتر خواهد بود.
دیدگاه شما