بهترین روش برای تحلیل سهام چیست؟ آشنایی با ۱ روش برای تحلیل سهام
وقتی از بهترین روش برای تحلیل سهام صحبت میکنیم، احتمالاً اینگونه انتظار میرود که میخواهیم اندیکاتور یا شاخصهای خاصی را در کنار یکدیگر قرار دهیم و یک فرمول طلایی برای شما پیدا کنیم؛ اما واقعیت این است که اگر شما توانستید تمام انسانها را بر اساس یک فرمول بشناسید میتوانید تمام سهمها را هم بر اساس یک یا چند روش تحلیل کنید.
بنابراین عملاً برای تحلیل سهام قرار نیست برابر با بهترین فرمول یا بهترین مجموعهای از اندیکاتورها آیا استراتژیهای مختلف باشد. بهترین روش برای تحلیل سهام به این معنی است که شما بتوانید به این درک برسید که چگونه میتوانید یک سهم را بشناسید و بر اساس این شناخت دست به تحلیل آن بزنید. مسلماً بهترین روش برای تحلیل سهام به شما این امکان را میدهد که به شناخت دقیقتر از یک سهم برسید و این شناخت دقیق به شما این قدرت را خواهد داد که تصمیمهای درستتری درباره این سهم بگیرید.
بنابراین بهطورکلی اگر بخواهیم بگوییم عملاً برای تحلیل سهام یک روش کلی برای شناخت هر سهم محسوب میشود. آیا دلتان میخواهد بهجای ماهی، ماهیگیری یاد بگیرید؟ پس با ما در بهترین روش برای تحلیل سهام همراه باشید.
بهترین انواع روشهای تحلیل سهم روش برای تحلیل سهام را از کجا شروع کنیم؟
اولین و مهمترین قدم برای تحلیل سهام این است که بدانیم دقیقاً از کجا باید شروع کنیم؟ درواقع تحلیل تکنیکال دارای صدها اندیکاتور، شاخص و اسیلاتور مختلف است و انتخاب اینکه در یک تحلیل از کدامیک از این موارد استفاده کنیم میتواند سخت و حتی سردرگم کننده باشد.
مهمترین قدم برای داشتن بهترین روش برای تحلیل سهام این است که بدانیم چه شاخص و ابزاری به کار ما میآید. درواقع شما میتوانید برای باز کردن یک پیچ از ده ها ابزار استفاده کنید اما همچنان مهم باز کردن پیچ است و نه اینکه چه ابزاری استفاده میکنید. این حرف کاملاً بدیهی است که بعضاً فراموش میشود. در کلام سادهتر معامله گران و تحلیلگران گاهی چنان خودشان را در دل فرمولها اعداد و ارقام خشک غرق میکنند که عملاً بسیاری از واقعیتها را نادیده میگیرند. (اگر میخواهید با تفاوت معامله گر و تحلیل گر بازار سرمایه و حق تقدم سهام بیشتر آشنا شوید این مقاله را بخوانید.)
بیایید ازاینجا بهترین روش برای تحلیل سهام را شروع کنیم که هر سهم را زنده بدانیم؛ زیرا هر سهم بر اساس سرمایهگذارانی که دارد حرکت میکند و این سرمایهگذاران موجودات زنده به نام انسان هستند. پس برعکس چیزی که فکر میکنید ما قرار است در بهترین روش برای تحلیل سهام بهجای اینکه به قیمت و فرمول و … نگاه کنیم به رفتار و شخصیت شناسی سهم که بهنوعی نشاندهنده رفتار و شخصیت جمعی سرمایهگذاران است دقت کنیم. در این تحلیل قرار است ببینیم که سرمایهگذاران این سهم در موقعیتهای مختلف چه رفتارهایی از خودشان نشان دادهاند. ازاینرو بهترین روش برای تحلیل سهام درواقع یک تحلیل رفتار است.
درست مانند اینکه شما دوست خود را برای ده سال میشناسید. مسلماً این شناخت به شما کمک میکند که بدانید او در موقعیتهای مختلف چهکارهایی میکند. پس میتوانید رفتار او در این موقعیتها را پیشبینی کنید. این رمز موفقیت شما در سرمایهگذاری خواهد بود. درواقع شما اگر بتوانید رفتار یک سهم در موقعیتهای مختلف را درست حدس بزنید برنده بازی خواهید بود. این چیزی است که بهترین روش برای تحلیل سهام به ما میدهد.
شروع سخت در بهترین روش برای تحلیل سهام
باید واقعیت را قبول کرد. شروع بهترین تحلیل سهام کمی سخت و وقتگیر است و نیاز به کمی حوصله دارد. ازاینرو تا جایی که ممکن است سعی کنید سهمها را دستچین کنید و تعداد معدود و مشخصی از سهم که مطمئن هستید میتواند آینده خوبی داشته باشد یا حدس میزنید که بتواند روند نسبتاً مناسبی داشته باشد را برای بهترین روش برای تحلیل سهام انتخاب کنید. بعدها کمکم میتوانید بهترین روش برای تحلیل سهام را برای سایر سهمها استفاده کنید.
نکته مهم این است که تقریباً شما نیاز ندارید هیچ اندیکاتور یا اسیلاتور یا شاخص خاصی را بشناسید! تنها چیزی که شما در قدم اول احتیاج دارید، چند خط است!
درواقع شما در ابتدا برای داشتن تحلیل سهام باید خطوط مقاومت و حمایتی سهم را رسم کنید و سعی کنید روندهای مختلف آن را در بازههای طولانیتر موردبررسی قرار دهید؛ یعنی اگر در تایم فریم روزانه سهم را تحلیل میکنید، بهتر است به این تایم فریم از دید بزرگتر نگاه کنید و تعداد کندل های بیشتری را زیر نظر بگیرید.
اینگونه تحلیل شما برای آینده مطمئنتر خواهد بود.بنابراین تا اینجای کار، برای بهترین روش برای تحلیل سهام به چیزی بیشتر از چند خط حمایتی و کشف تمام روندهای سهم نداریم.
گام دوم بهترین روش برای تحلیل سهام
در گام دوم شما باید دست به یک اکتشاف بسیار بزرگ بزنید. درواقع برخی از تحلیلگران و معامله گران، مخصوصاً تازهکارها، انتظار دارند که تمام اندیکاتورها و اسیلاتورها برای همه سهمها پاسخگو باشد؛ اما واقعیت اینگونه نیست. این همبستگی میان تمام اندیکاتورها با سهمها وجود ندارد. شاید تنها یک یا چند شاخص و اسیلاتور برای یک سهم خاص مناسب باشد. پس شما باید این اسیلاتور را پیدا کنید.
حال در گام دوم بهترین روش برای تحلیل سهام شما باید اسیلاتور به نمودار اضافه کنید. بعد از اضافه کردن اسیلاتور نوبت این است که ببینید این اسیلاتور در نقاط مشخص قلهها و درهها و در موارد حمایتی و مقاومتی و در نقاطی که روند شکسته شده است و تغییر روند اتفاق افتاده است چگونه واکنش نشان میدهد؛ و روند این اسیلاتور برای نشان دادن این واکنش چگونه بوده است.
شما باید بتوانید یک نوع روند و یک الگو و رابطه میان اسیلاتور و نمودار پیدا کنید. این الگو زمانی معتبر خواهد بود که شبیه همان حالت نیز حداقل یکبار دیگر در سهم رخداده باشد. ازاینروست که میگوییم برای تحلیل سهام را با تعداد کندل های بیشتر بررسی کنید تا احتمال پیدا کردن این نقاط مشترک و شبیه به هم بیشتر باشد.
در گامهای بعدی بهترین روش برای تحلیل سهام باید سراغ اسیلاتورهای دیگر بروید. هر اسیلاتوری که الگوی دقیقتر و منطقیتری به شما بدهد عملاً کلید تحلیل این سهم محسوب میشود. از آن به بعد شما میتوانید برای تحلیل دوست جدید خود از کلیدش که همان اسیلاتور تازه کشفشده است استفاده کنید. این کلید میتواند روند سهم را برای شما بازگو کند و این چیزی است که میتوانید بر اساس آن موفقیت در معاملهگری را لمس کنید.
اگر میخواهید بدانید سهام بنیادی چه سهامی هستند حتما این مقاله را مطالعه نمایید.
چند نکته در مورد تحلیل سهام
شاید تصور کنید که استفاده از بهترین روش برای تحلیل سهام نیاز شمارا به آموزش کمرنگ میکند و یا بهطورکلی دیگر نیازی به آموزش را از بین میبرد؛ اما این تصور اصلاً درست نیست. ما در اینجا روشی را به شما گفتیم که میتواند بسیار کارآمد باشد اما این دلیل بر این نمیشود که شما آموزش را کنار بگذارید. شما تصور کنید که در کنار بهترین روش برای تحلیل سهام بتوانید از اندیکاتورهای مختلف هم استفاده کنید اینگونه تحلیل شما تا چه اندازه دقیقتر خواهد شد؟!
درواقع اگر با استفاده از همین روش برای تحلیل سهام اگر قرار بود کار تمام شود، آنوقت احتمالاً همه ثروتمند بودند؛ اما همانطور که در ابتدا گفتیم سهمها بر اساس رفتار سرمایهگذاران حرکت میکنند و این رفتار هیچگاه بهطور دقیق قابل پیشبینی نیست. پس تا جایی که ممکن است باید آموزشهای مختلفی را دید و البته از تجربه کردن نترسید.
تا زمانی که شما تجربه نکنید یا تجربه کمی داشته باشید، عملاً نمیتوانید انتظار داشته باشید که موفق خواهید شد. این اصل داستان است. تجربه به شما حسی را از سهم منتقل میکند که هیچ اسیلاتور و اندیکاتوری نمیتواند آن را به شما نشان دهد؛ بنابراین حتی اگر دست به معامله هم نمیزنید سعی کنید همیشه بازار را زیر نظر داشته باشید.
این همراهی شما با بازار باعث میشود که عملاً این بازار را بشناسید و در موقعیتهای مختلف رفتارش را به خاطر بسپارید. بهترین روش برای تحلیل سهام این است که با بازار و سهمها مانند یک دوست و انسان زنده رفتار کنید. این بارزترین کلیدی است که میتوانید از آن در جهت موفقیت استفاده کنید.
انواع روشهای تحلیل در بورس
حتماً درمورد کسب درآمد از بورس شنیدید. اما با انواع روشهای تحلیل در بورس آشنایی ندارید.
- بهنظر شما انواع تحلیل در بورس چه کاربردی دارند؟
- چگونه در بورس تحلیل کنیم تا بهترین روش پیش بینی قیمت سهام را داشته باشیم؟
- چگونه یک سهم را در بورس تحلیل کنیم تا بیشترین بازده را داشته باشیم؟
- انواع تحلیل ها در بورس برای سرمایهگذاری مطمئن و بیشترین بازده چیست؟
- اصلا بورس کار کنیم یا فارکس ؟
همچنین اگر دغدغۀ یادگیری مفاهیم بورس را نیز دارید، میتوانید در برنامه خودآموز بورس اطلاعات لازم و مفید را بیابید.
در این مطلب بهطور جامع و کاربردی انواع روشهای تحلیل در بورس را معرفی و بررسی میکنیم. پس حتماً با ما همراه باشید تا بتوانید همانند یک حرفهای تحلیل کنید.
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
1- تحلیل تکنیکال
2- تحلیل بنیادی
3- روانشناسی بازار
بخش دوم: انواع روشهای تحلیل در بورس برای انتخاب بهترین سهام
بخش اول: انواع روشهای تحلیل در بورس چیست؟
تحلیل و پیشبینی روند از اصول اولیۀ سرمایهگذاری در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر است.
تحلیل انواع روشهای تحلیل سهم تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش مهم از انواع روشهای تحلیل در بورس به حساب میآیند که در ادامه به آنها میپردازیم. همچنین معاملهگران و سرمایهگذاران، از «روانشناسی بازار» نیز بهعنوان یکی از انواع تحلیل در بازار بورس برای بررسی و تصمیمگیری استفاده میکنند.
انواع روشهای تحلیل در بورس
در ادامۀ این مطلب به شرح کامل هر یک از این تحلیلها همراه با جزئیات آنها میپردازیم. با ما همراه باشید تا هرآنچه را لازم است بدانید، ساده و آسان بیاموزید.
1- تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک استراتژی تحلیلی است که در آن تاریخچۀ قیمتها و حجم معاملات در بازار را مرور میکنند تا بتوانند قیمتهای آتی بازار را پیشبینی کنند.
تحلیل تکنیکال براى تمامى بازارهایى که بر اساس عرضه و تقاضا کار مىکنند مانند بورس کالا، طلا، ارز، ارزهاى دیجیتال، فارکس و … نیز کاربرد دارد.
تحلیل تکنیکال را میتوان یکی از کاربردیترین و محبوبترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی به حساب آورد که طرفداران بسیاری دارد و افراد زیادی بهدنبال یادگیری آن هستند.
یادگیری و استفاده از این تحلیل، راحتتر از سایر روشهاست.
حال به معرفی کوتاه اما کاملی از انواع روش های تحلیل تکنیکال میپردازیم که بسیار کاربردی هستند.
انواع روش های تحلیل تکنیکال
1-1 کندل شناسی
کندل یا شمع براساس تایم فریم معاملاتی ما شکل میگیرد و روند صعودی یا نزولی و باز و بسته شدن یک سهم را به ما نشان میدهد. مثلاً اگر تایم فریم ما یکروزه باشد، هر کندل ما یک روز طول میکشد تا تشکیل شود.
کندلها دو رنگ سیاه و سفید دارند.
سفید: اگر کندل سفید باشد، قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد که یعنی قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است.
سیاه: اگر سیاه باشد، برعکس آن یعنی قیمت پایانی در بالا و قیمت آغازی در پایین خواهد بود که یعنی قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
سایۀ پایینی و سایۀ بالایی: قسمت سایۀ پایینی و سایۀ بالایی میزان معاملات در آن روز یا آن بازۀ زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده را به ما نشان میدهند.
برای یادگیری آسان و کاربردی کندلشناسی یکی از مهمترین انواع روش های تحلیل تکنیکال، حتماً ویدئوی زیر را پلی و مشاهده کنید.
آموزش آسان و کاربردی کندلشناسی در بورس
کندلها رفتار، احساسات و نوع تصمیمات خریداران و فروشندگان را نشان میدهند.
آموزش کندل شناسی در بورس که یکی از انواع روش های تحلیل تکنیکال است، به تریدر کمک میکند تا نگاه دقیقتر و کاملتری به چارت قیمت داشته باشد.
آشنایی با کندلها و الگوهای کندلی بههمراه تشخیص سطوح حمایت و مقاومت بهترین نقاط ورود و خروج را به تریدر نشان میدهند.
1-2 سطوح حمایت و مقاومت
زمانیکه قیمت سهام در بازار به جایی برسد که قدرت خرید سهامداران بالا رفته و تقاضا زیاد شود، قیمتها نیز افزایش مییابند. به این سطح در نمودار قیمت سطح حمایتی گفتهمیشود. رسیدن قیمتها به سطح حمایتی افزایش آنها را در پی دارد.
در مقاومت، همهچیز برعکس سطح حمایت است و قیمت سهام تا جایی بالا رفته که سهامداران تمایل به فروش سهام خود دارند، یعنی عرضه افزایش یافته است. در چنین شرایطی، سطحی در نمودار قیمت پدید میآید که به آن سطح مقاومتی گفته میشود. قیمتها پس از رسیدن به این سطح به دلیل افزایش عرضهها کاهش پیدا میکنند.
حتماً ویدئوی زیر را پلی کنید تا آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب را که در آن بیان شده است، مشاهده کنید.
آموزش کامل تشخیص سطوح حمایت و مقاومت و یافتن قیمت مناسب
اگر سطوح مقاومت و حمایت شکسته شوند، تغییر نقش میدهند. یعنی اگر به مقاومت برسیم، اما افت قیمت دیده نشود و روند حرکتی همچنان صعودی باشد، خط مقاومت فعلی در شکل جدیدی که نمودار به خود گرفته، به سطح حمایت تبدیل میشود. همچنین اگر در نمودار به حمایت برسیم، اما افزایش تقاضا صورت نگیرد، حمایت فعلی شکسته شده و به مقاومت تبدیل خواهد بود.
نمونهای از شکست سطوح حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین انواع روش های تحلیل تکنیکال در تصویر زیر نشان داده شده است.
انواع روش های تحلیلی سهام
فعالیت در بازار سرمایه به کدام یک از این عوامل بستگی دارد ؟ شانس ، شایعه ، رانت یا تحلیل
خیلی از افراد فکر میکنند با شانس میتوانند در بازارهای مالی به موفقیت دست پیدا کنند اما اینطور نیست، در بازارهای مالی جایی برای شانس وجود ندارد.
خیلی از افراد در بازار سرمایه فکر میکنند با شایعه و رانت میتوانند به موفقیت دست پیدا کنند، اما معامله با شایعه و اخبار از منابع ناموثق بسیار پرریسک میباشد.
راه منطقی و مناسب برای فعالیت در بازار سرمایه این هست که فرد با تحلیل و مطالعه دقیق اقدام به معامله نماید.
انواع روشهای تحلیل سهم
یکی از این روشها تحلیل بنیادی هست
که کار با صورتهاتی مالی هستش، هدف از این تحلیل شناسایی ارزش واقعی یک شرکت است
با استفاده از صورتهای مالی شرکتها، و استخراج اطلاعات مالی آنها از سامانه کدال اقدام به شناسایی ارزش ذاتی قیمت یک شرکت میکنند.
در صورتی که قیمت بازار سهم پایین از قیمت ذاتی آن باشد اقدام به خرید در غیر این صورت اقدام به فروش میکنند.
روش دیگر تحلیل تکنیکال هست
که عملا یادگیری نمودارها هستش، هدف از این تحلیل شناسایی بهترین قیمت برای خرید و فروش است
سه اصل اساسی تحلیل تکنیکال : همه خبرها و ارزشهای یک سهم در نمودار قیمت آن دیده میشود / قیمتها طبق روند مشخصی حرکت میکنند / تاریخ تکرار میشود و نمودار قیمت به قیمتهای تاریخی خود واکنش نشان میدهند .
یک تحلیل گر تکنیکال بر اساس این سه اصل بهترین نقطه برای خرید یا فروش را شناسایی می کند.
آیا بورس قمار است ؟
نکته اول این است که شما با روشهای تحلیلی مثل تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال ارزش یک سهم را ارزیابی میکنید و به هیچ عنوان با استفاده از شانس و اقبال نباید معامله کرد .
مورد بعدی این است که دامنه نوسان قیمت اکثر شرکتهای بورسی و فرابورسی محدود به 5 درصد است به عبارتی قیمت یک سهم نمیتواند بیش از 5 درصد در روز نوسان داشته باشد، بنابراین این تصور که یک فرد به یکباره سود یا ضرر بسیار بالایی را کسب کنه باطل هست.
نکته بعدی این هست که تنها بازاری که میتواند سود ثابت و البته حداقلی به شما بدهد بازار بانک است و عملا فردی که در سایر بازارها مثل بازار سرمایه سرمایه گذاری میکند نمیتواند این انتظار را داشته باشد که سود خیلی بالایی کسب کند و در مقابلش هیچ ریسکی متحمل نشود .
و در نهایت باید این نکته را خدمتتان عرض کنیم که معامله در بازار سرمایه نیاز به کسب دانش و تخصص کافی را دارد و نمیتوان تنها با استفاده از شانس و اقبال و دنباله روی از دیگران بازدهی مناسب در بلندمدت کسب نمود.
تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟
معامله در بازارهای مالی شما را وادار به تحلیل میکند، شما نمیتوانید اقدام به معامله کنید بدون آن که درک و فهمی از آن داشته باشید، درواقع تحلیل همین درک، فهم و مهم تر از این دو تفسیر شما از داده هاست که منجر به اقدامات شما می شود.
اما وقتی از تحلیل صحبت میکنیم دقیقا منظور ما چیست؟ ما در تحلیل فرآیندهای پیچیده را درک، ارزیابی و مجددا خلق میکنیم، این خلق در پیش بینی مسیر آینده معنی پیدا میکند.
درواقع هر تحلیل سه بخش اصلی دارد:
۱- تجزیه و تحلیل
۲- پیش بینی
۳- اجرا
چرا تحلیل می کنیم؟
هدف از تحلیل چیزی فراتر از صرفا فهم و افزایش دانستههای ما درباره ی یک موضوع است، ما تحلیل میکنیم تا مبتنی بر نتایج آن تصمیم بگیریم، درواقع به دیوار تحلیل تکیه کنیم، هرچقدر درون و اجزای این تحلیل دقیق تر بررسی شده باشند، دیوار محکم تری برای خود ساخته ایم. لذا هدف از تحلیل کاملا کاربردی است و همین اهمیت تحلیل را روشن میکند.
فرض کنید شما را به صورت حضوری به کارخانه فولاد مبارکه اصفهان میبریم، این شرکت را به عنوان یک فرصت جهت سرمایه گذاری به شما معرفی میکنیم، فرض کنید فولاد مبارکه اصفهان برای اجراسازی یک فاز جدید تولیدی به مبلغی سرمایه لازم دارد و تصمیم به فروش بخشی از سهام خود دارد، چه میکنید؟
- چشم خود را میبندید و پولی را که تمام سرمایه شماست وارد این شرکت میکنید؟
- گزارشات قبلی شرکت را میخوانید بدون این که بدانید فاز جدید تولیدی دقیقا چه فعالیتی دارد؟
- از کسی میخواهید توضیحاتی به شما بدهد؟
اهمیت این که اشاره شد فرض کنید تمام سرمایه زندگیتان را میخواهید وارد این شرکت کنید به خودی خود روشن است، این دقیقا اهمیت و جایگاهی است که تحلیل دارد و بسیاری از تحلیل گران آن را تا سطوحی که به صورت موردی از شما پرسیدیم پایین میآوردند، لذا دقت کنید اگر محتوایی را به عنوان تحلیل روبروی شما گذاشتند، لزوما آن تحلیلی نیست که بشود به آن تکیه کرد و تصمیم گیری کرد، شاید صرفا خواندن گزارشات است، شاید شنیده است و… .
در تحلیل آن چنان باید در دل موضوع بروید که گویی شما خود مدیر آن کارخانه اید، از تمام فرآیندهای آن خبر دارید و مهم تر از همه، میتوانید آینده شرکت را ترسیم کنید.
فراموش نکنید در بازارهای مالی ما دنبال این سوال مهم هستیم: درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گذشته ها گذشته است، هرچقدر هم مهم باشد، هیچ پاسخی جایگزین ترسیم چشم انداز آینده نمیشود و تنها پاسخ به این سوال راهگشا خواهد بود.
مثالی که در اینجا زده شد جهت شفاف کردن اهمیت تحلیل بوده و ممکن است شما هیچ وقت در چنین موقعیتی قرار نگیرید، اما وقتی اقدام به خرید سهام شرکت ها میکنید نیز گویی دقیقا در همین موقعیت هستید.
بازارهای مالی محل فعالیت تعداد زیادی از فعالان است و این تفاوت در رویکردهای معاملاتی به خودی خود پویایی این بازار را به همراه دارد، هوشمندانه تر از اینکه ببینید سایرین چه میکنند، این است که بدانید خودتان روی چه شرکتی سرمایه گذاری کرده اید و شناخت خود را آنقدر از آن بالا ببرید که بتوانید محتمل ترین آینده از شرکت را ترسیم کنید.
این مرحله ای است که آن را خلق کردن میدانیم و این سطح از اتکا به شما قدرت تصمیم گیری میدهد و تحلیل یعنی رسیدن به این مرحله، نه ماندن در مرحله خواندن گزارشات و شنیده ها و… .
تحلیلگر کیست؟
نکته ای که در همینجا به آن اشاره خواهیم داشت آن است که در توضیحات ما هم به تحلیلگر و هم به معامله گر اشاره داشتیم، آیا این دو یک مفهوم اند و تفاوتی ندارند؟ به طور قطعی جواب خیر است. پاسخ دقیق تری برای آن که تحلیلگر چیست در این خواهد بود که تفاوت تحلیلگر و معامله گر روشن شود، بسیاری از افراد تحلیلگران خوبی هستند ولی معامله گران ضعیفی اند و بالعکس، بسیاری از افراد معامله گران خوبی اند ولی تحلیلگران حاذقی نیستند، گرچه به عقیده نگارنده حالت دوم کمتر است چراکه کسی که معامله گر خوبی است، توانایی درک و تجزیه و تحلیل امور را نیز دارد. نکته انواع روشهای تحلیل سهم مهم متفاوت بین این دو آن است که در معامله گری دنیایی از مهارتهای روانشناختی، مدیریت سرمایه و… نهفته است که در کتاب ها و منابع نوشته نشده و جز با تجربه معامله گری به دست نمیآید و این تفاوتی است که معامله گران و تحلیل گران دارند، شاید اگر دنبال ایجاد یک تمایز مشخص باشیم، باید بگوییم معامله گران از تحلیل تحلیل گران برای تصمیم گیری استفاده میکنند.
بسیاری از تحلیل گران، صرفا خواندن گزارشات مالی شرکت ها را تحلیل تلقی میکنند، ولی همانطور که در بخش اول اشاره شد تحلیل سه بخش دارد و تا اجرا ادامه دارد.
انواع تحلیل
دو نوع کلی از تحلیلهای رایج مورد استفاده فعالان بازارهای مالی تحلیل بنیادی و تکنیکال است. در تحلیل بنیادی تحلیلگران اقدام به تفسیر شرایط شرکت از ابعاد مالی میکنند که منجر به دست یافتن به مفهوم مهم و پر کاربردی به نام ارزش ذاتی میگردد و در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران اقدام به تفسیر رفتارهای قیمتی سهم در ادوار گذشته میکنند تا بتوانند مبتنی بر الگوهای به جا گذاشته شده آینده را پیش بینی کنند.
در بازارهای مالی شما با حجم زیادی از داده ها روبرو هستید، تحلیل ابزار شماست برای آن که با چشمان بسته اقدام به معامله نکنید، هریک از انواع تحلیل به یکی از ابعاد این داده ها میپردازد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت:
۱- تحلیل بنیادی
مثال خرید بخشی از سهم کارخانه فولاد مبارکه اصفهان را به یاد آورید، فرآیندی که برای سرمایه گذاری در این شرکت پیش میبرید را با خود مرور کنید، ما هم با شما مرور میکنیم:
- بررسی داده های گذشته و تاریخی شرکت
- بررسی فرآیندهای عملیاتی شرکت
- بررسی رقبا و سایر بازیگران صنعت
- بررسی شرایط صنعت مربوطه
- بررسی چشم انداز صنعت، تقاضا، تکنولوژی و…
- بررسی ریسک های فعلی و اتی
- بررسی مشکلاتی که سر راه تولید و فروش شرکت است
- بررسی شرایط صنعت در اقتصاد جهانی
- بررسی فاکتورهای اقتصاد کلان همچون نرخ بهره، تورم، ارز و…
تحلیل بنیادی، مهارت مدل سازی فرآیند منطقی تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در شرکت، با تمرکز با انواع فاکتورهای بالاست که با شما مرور کردیم، فرایند منظم فکر کردن، از کجا به کجا رسیدن و بررسی دقیق دادههای مالی شرکت ها در تحلیل بنیادی میگنجد.
اینکه پولی که مانند خون در رگهای شرکت در جریان است چه مسیری را طی میکند، در بررسی این مسیر شما درگیر بررسی فرآیندهای عملیاتی، بازاریابی، ریسک، فروش، تامین مواد و… شرکت ها نیز خواهید شد.
بدون شک شما سهام شرکت فولاد مبارکه را نمیخرید که هفته آینده بفروشید، لذا داشتن چشم انداز چندین ساله از صنعت و عملیات شرکت از اهمیت برخودار است.
در تحلیل بنیادی، تحلیل گران با مفهوم مهمی به نام ارزش سر و کار دارند، یعنی نتیجه بررسیهای خود را در قالب این مفهوم خلاصه میکنند، ارزش نشان دهنده آینده است.
درواقع مفهومی آتی را به امروز بر میگرداند، آینده را تخمین میزند و سوالی که مطرح می کند این است که آیا با در نظر گرفتن این چشم انداز، امروز این شرکت ارزش خرید دارد یا خیر؟ اگر قیمتی که به شما ارائه میدهند از ارزش مد نظرتان کمتر باشد، درواقع ارزان تر است و دارایی را میخرید و در غیر این صورت خیر.
به صورت دقیق تر و تخصصی تر، باید مفهوم ارزش گذاری را بازترکنیم، که با توجه ب اینکه تمرکز این مقاله بر تحلیل بنیادی است به یکی از مهمترین روشهای ارزش گذاری (به بیان دقیق تر ارزشیابی) بسنده میکنیم. ارزش گذاری تنزیل جریانات نقدی آتی به امروز است.
درواقع جریانات نقدی را برای سه تا ۵ سال به طور معمول پیش بینی میکنند و از آنجائی که این اعداد مربوط به حال حاضر نیست و در سالهای آتی تحقق پیدا میکند، نزخ تنزیلی را برای آن در نظر میگیرند که به نوعی بازدهی مورد انتظار سرمایه گذار از فاصله زمانی امروز تا آینده ای است که جریانات نقدی در آن زمان تحقق پیدا میکند.
در تحلیل بنیادی یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده تحلیل گران، صورتهای مالی شرکت هاست، گرچه گذشته دقیقا در آینده اتفاق نمیافتد، اما راهنمای خوبی برای ترسیم آینده خواهد بود، لذا یک تحلیل گر بنیادی باید توانایی خواندن و سپس تجزیه و تحلیل صورتهای مالی را داشته باشد.
دیدگاه های تحلیل بنیادی
دو دیدگاه از بالا به پایین و از پایین به بالا در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرد. در دیدگاه از بالا به پایین، تحلیل از بررسی وضعیت اقتصاد جهانی و وضعیت صنعت در جهان آغاز شده به وضعیت اقتصاد در ایران و صنعت در ایران و در نهایت تحلیل شرکت میرسد. در دیدگاه از پایین به بالا، از بررسی شرکت شروع میشود و این مسیر برعکس پیموده میشود.
سوالی که مطرح میشود این است که چه شرکتی را تحلیل کنیم، در این حالت اگر صنعت خاصی را مد نظر دارید پیشنهاد میشود از طریق رویکرد پایین به بالا فاکتورهای عملیاتی شرکت ها را مقایسه و شرکت برتر را در زمان کمتر انتخاب و سپس زمان بیشتری به تحلیل دقیق آن شرکت اختصاص دهید و اگر صنعت مد نظر ندارید از طریق رویکرد بالا به پایین به بررسی وضعیت و چشم انداز صنایع پرداخته و پس از انتخاب صنعت پر پتانسیل، اقدام به انتخاب شرکت از طریق حالت اول کنید.
در بررسی صنعت پر پتانسیل نیز مطالعه گزارشات شرکتهای خارجی و گزارشات چشم انداز صنایع خارجی کمک شایانی به شما میکند، ضمن اینکه در اینجا تاکید زیادی بر این موضوع داریم که بخصوص در شرکتهایی که صادرات و یا واردات دارند، موضوع چشم انداز و وضعیت صنایع در جهان از اهمیت زیادی برخودار است.
۲-تحلیل تکنیکال
معامله گری در بازارهای مالی و اعداد را باید همراه همیشگی هم دانست، تحلیل تکنیکال در نگاه اول روند تاریخی قیمتهای معاملاتی سهام است، اما کاربرد آن به سادگی این جمله نیست و چگونگی پردازش و استفاده از این داده ها بسیار پیچیده و نیازمند دانش تخصصی است، به طوری که امروزه انواع مختلفی از تحلیل ها با پایه تکنیکال همچون تحلیل کلاسیک، امواج الیوت و… مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال یک فرض مهم را درون خود دارد و آن، این است که تمام فاکتورهای لازم برای تصمیم گیری در قیمت لحاظ شده است، لذا تحلیلگران تکنیکال تسلط کافی به این دانش را برای تصمیم گیریهای خود کافی میدانند.
فرض دیگر تکنیکال آن است که تاریخ تکرار خواهد شد و آن رفتاری که سهم در گذشته از خود نشان داده با احتمال بالایی در آینده تکرار خواهد شد، به بیان دقیق تر، بسیاری از تحلیل گران تکنیکال برای هر سهم یک شخصیت رفتاری قائل هستند و این مسئله را در تحلیلهای خود بسیار موثر میبینند.
درواقع تحلیل گر تکنیکال معتقد است که نیروهایی که بر عرضه و تقاضای بازار موثر هستند، از جمله عوامل اقتصاد داخلی، جهانی، عملیات شرکت ها و… همه و همه بر قیمت ها تاثیر میگذارند. نمودارهای معلول این عوامل هستند و آنچه که “باید” در قیمت ها دیده شده است.
یکی از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال، مفهوم روندها هستند، مطالعات زیادی روی ابزارهای شناخت روندها نیز انجام شده، در واقع اینکه تحلیل گر تکنیکال بتواند روند اصلی را تشخیص دهد از اهمیت بالایی برخودار است. علت هم آن است که قیمت ها تمایل دارند به صورت کلی (نه جزئی) در جهت روند حرکت کنند.
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در افق سرمایه گذاری
بسیاری معتقدند تحلیل تکنیکال برای بازههای زمانی کوتاه مدت و تحلیل بنیادی برای بازههای زمانی بلندمدت استفاده میشود، اما حقیقت آن است که تحلیل تکنیکال برای بازههای زمانی بلندمدت نیز ابزارهایی را فراهم کرده است، پس دلیل این حرف چیست؟
به صورت دقیق تر باید گفت، ابزار تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری در بازههای زمانی کوتاه مدت امکانی فراهم کرده که تحلیل بنیادی این امکان را در اختیار ما قرار نمیدهد و این تمایز بین این دو روش به لحاظ افق سرمایه گذاری است.
اما در ابتدای صحبت به اعداد اشاره داشتیم، ارتباط تحلیل تکنیکال و اعداد در چیست؟
اساس شکل گیری تحلیل تکنیکال بر روشهای مبتنی بر ریاضی، آمار و هندسه است. همین امر نیز این روش را در صورت استفاده صحیح با دقت بالایی همراه کرده است. همین ویژگی دانش تکنیکال باعث میشود فرد بتواند از تخصص خود در هر بازاری استفاده کند، درواقع ورود به بازار جدید در فاندامنتال نیازمند دانش بیشتر و جدید خواهد بود و این درباره تکنیکال صدق نمیکند.
تکنیکال به نوعی مهارت کار با داده ها در قالب نمودارهای قیمتی است و تفاوتی ندارد آن سهم از چه صنعتی باشد، در چه بازاری باشد و در چه اقتصادی، این مفاهیم اما در بنیادی و فاندامنتال بسیار حائز اهمیت است.
جمع بندی
اینکه شما از کدام یک از این دو نوع تحلیل استفاده کنید کاملا منطبق با سبک معاملاتی خودتان است، برخی تحلیل گران کاملا ارزشی هستند و از تحلیل بنیادی استفاده میکنند، برخی دیگر کاملا رویکرد تکنیکال دارند و برخی دیگر نیز هردوی این تحلیل ها را کنار هم مورد استفاده قرار میدهند.
شاید بتوان گفت مهم تر از آن که شما از هردوی این تحلیل ها استفاده کنید، میزان مهارت شما در آن هاست، ولی قطعا بدون تحلیل، سرمایه گذاری برای شما همانند رانندگی با چشمان بسته و در تاریکی است که احتمال عدم بقا در بازارهای مالی (از بین رفتن سرمایه) را بسیار بالا میبرد.
انواع روشهای تحلیل سهام در بورس
یکی از اصول اولیه سرمایه گذاری در بازار بورس و سایر بازار های موازی، تحلیل و افزایش آگاهی ست. در این بخش از آموزش بورس به انواع روش های تحلیلی بازار بورس خواهیم پرداخت.یکی از عناوین مهم، روان شناسی بازار است که به ما کمک میکند درک بهتر و دقیق تری از رفتار و اتفاقات بازار داشته باشیم.
انواع تحلیل
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال و تحلیل تکنیکال جزء تحلیل هایی ست که باید هر معامله گر بداند و بر آنها مسلط باشد. استراتژی هر معامله گربراساس دیدگاهش کمک میکند که میزان تاثیر گذاری هر تحلیل در پیش بینی و تصمیم گیری هایش مشخص شود.
روانشناسی بازار
در ابتدا هر شخص که وارد بازار سرمایه میشود باید به روانشناسی بازار برسد و یک سری از معیار ها و اتفاقاتی که انتخاب سهام خوب یا بد تاثیر گذار هستند را شناسایی کند. مثلا حجم نقدینگی که وارد سهم شده و یا از آن سهم خارج شده، یا تشخص سهام برتر و یا شناخت مزایای شرکت از لیست سهام داران اصلی و…
تحلیل تکنیکال
بعد از روانشناسی بازار تحلیل تکنیکال پیرامون تغییرات قیمتی سهم در بازه زمان انجام می شود. با بررسی تغییرات قیمت در گذشته می توان آینده رو پیش بینی کرد. دقت داشته باشید که تنها میتوان آینده را پیش بیش بینی کرد و عدم قطعیت در پیش بینی همچنان وجود دارد.
تحلیل بنیادی
روش سومی که در تحلیل ها میتونیم استفاده کنیم تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی به وضعیت و صورت های مالی، عملکرد و میزان تولید و فروش، نسبت های مالی و اطلاعاتی که با استفاده از آن می توانیم آینده شرکت را پیش بینی و بررسی کرد، می پردازد.
استراتژی معاملاتی همچون ترازویی عمل میکند که میزان تاثیر تحلیل های انجام شده را در تصمیم گیری برای خرید و یا فروش یک سهم را نشان میدهد.در استراتژی معاملاتی ما تاثیر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را با توجه به دید سرمایه گذاری مشخص میکنیم.
سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت
برای مثال معامله گرانی که هدف سرمایه گذاری بلند مدت دارند ابتدا می بایست تحلیل بنیادی و بعد روانشناسی بازار و در صورت مورد تایید بودن این دو مورد بوسیله تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج را سهام مورد نظر را مشخص می کنند. اما معامله گرانی که با هدف کوتاه مدت قصد سرمایه گذاری دارند ابتدا توسط تحلیل تکنیکال سهام خوب را شناسایی و بعد با روانشناسی بازار موارد مهم و تاثیر گذار را بررسی و در صورت مورد تایید بودن این دو مورد تحلیل بنیادی را بررسی میکنند و از وضعیت شرکت مطلع می شوند.
دیدگاه شما