از تریدرها زیاد میشنویم که واژه همگرایی را برای واگرایی منفی استفاده میکنند؛ اما این کلمه اشتباه است. پس به جای آن واگرایی مثبت و منفی را به کار ببریم.
آموزش کامل کار با اندیکاتور MACD؛ آشنایی با 3 استراتژی مکدی
آموزش کامل کار با اندیکاتور MACD؛ آشنایی با 3 استراتژی مکدی
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
آموزش کامل کار با نحوه استفاده از نوسانگرها اندیکاتور MACD؛ آشنایی با 3 استراتژی مکدی
معاملهگران بسیاری وجود دارند که تمایل به یادگیری کار با اندیکاتور MACD را دارند، خبر خوب این است که در مقاله پیشرو کار با اندیکاتور MACD را به طور کامل و شفاف آموزش دادهایم. این اندیکاتور از جمله محبوبترین شاخصهایی است که میتوان به وسیله آن معاملات مربوط به بازار بورس را با پیگیری کردن چگونگی روند بازار براحتی انجام داد. علاوه بر آن، شاخص ذکر شده به عنوان یک کمک کننده در عملیات تحلیل تکنیکال قیمت نیز در کنار شما خواهد بود.
در مقاله پیشرو که تحت عنوان آموزش کار با اندیکاتور MACD میباشد، در رابطه با اینکه شاخص MACD به چه معناست و چگونه میتوان از آن در بازار بورس و در امر تجارت بهره برد، صحبت کردهایم. با ما همراه باشید.
لزوم آموزش کار با اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD یا شاخص مکدی مخفف عبارت Moving average convergence divergence میباشد که معنای آن شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک میباشد. این شاخص توانایی شناسایی کلیه فرصتهای موجود در بین بازارهای مالی بورس را دارد و نقشی کمک کننده به شما در انجام عملیات تحلیل تکنیکال و در جهت بررسی وضعیت بازار بورس را ایفا میکند.
اگر یک معاملهگر بتواند چگونگی پیاده سازی آن را فرابگیرد، تأثیر چشمگیر آن را در میزان موفقیت خود خواهد دید. در مقاله چگونگی کار با اندیکاتور MACD در رابطه با 3 مورد از رایجترین استراتژیهای اندیکاتور MACD صحبت خواهیم کرد و آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
اندیکاتور MACD چیست؟
اندیکاتور یا شاخص MACD قابلیت بررسی چگونگی وضعیت یک دارایی Asset’s momentum را داشته و میتواند چگونگی روند آن را، که میتواند به صورت صعودی یا نزولی باشد را مشخص کند. بنابراین هنگام کار با اندیکاتور MACD میتوانید از سیگنالهای تجاری که در جهت مشخص نمودن فرصتهای احتمالی موجود در بازار میدهد، بهره مند شوید. بنابراین این شاخص از اندیکاتورهای دنبال کننده و مرسومترین شاخصهایی است که جهت عملیات تحلیل تکنیکال میتوانید از آن استفاده کنید.
اجزای MACD
پیش از کار با اندیکاتور MACD باید بدانید که این اندیکاتور دارای سه جزء میباشد:
- خط MACD: این خط در واقع قلب اندیکاتور MACD میباشد که میتوان گفت یک سیستم متقاطع میانگین حرکتی کامل بوده که به صورت خودکار عمل میکند. به عبارتی این خط تفاضل بازههای دوازده تایی EMA میانگین متحرک نمایی از بازههای بیست و شش تایی EMA و به صورت کاملا پیش فرض میباشد.
- خط سیگنال: این خط در اصل تفاضل بین بازه نه تایی EMA و خط MACD میباشد.
- هیستوگرام مکدی: در اصل تفاضل بین خط MACD و خط سیگنال است.
کارکرد شاخص MACD
پیش از کار با اندیکاتور MACD جهت استفاده در عملیات تحلیل تکنیکال بایستی آگاهی کامل از چگونگی کارکرد آن را داشته باشید. باید بدانید که شاخص MACD به وسیله 3 جزء کار میکند که این 3 جزء شامل دو عدد میانگین متحرک و یک عدد هیستوگرام میباشد.
شاید دو خطی که درون اندیکاتور قرار دارند، به میانگین متحرک ساده یا SMAs شبیه باشند، اما باید بدانید که آن دو خط در واقع میانگین متحرک نمایی چند لایه یا EMAs میباشند. لازم به ذکر است که خط MACD همان خط اصلی است که حرکتی کندتر دارد، همچنین خط سیگنال، آن خطی است که حرکتی سریعتر دارد.
2 میانگین متحرک ذکر شده اگر به یکدیگر برسند، میگوییم که آنها، همگرا یا Converging هستند و چنانچه از همدیگر دور شوند، میگوییم که آنها، واگرا یا Diverging میباشند که نمایش تفاوت دو خط ذکر شده در هیستوگرام صورت میگیرد. در صورتی روند بازار بورس به شکلی صعودی است که شاخص MACD در بخش بالایی خط صفر یا Zero line قرار بگیرد و در صورتی این روند نزولی است که این شاخص در پایین خط صفر قرار بگیرد.
چنانچه صعودی بودن قیمت بازار ثابت شود، احتمال ورود معاملهگران به وضعیتهای طولانی مدت و در صورتی که بخواهند به سقفی بالاتر یا کفی بالاتر برسند یا این که بخواهند سطوح کلیدی مقاومت را بشکنند، وجود دارد. این در حالی است اگر نزولی بودن دارایی ثابت شود، احتمال ورود معاملهگران به وضعیتهای کوتاه مدت و موقتی در صورتی که بخواهند به سقفی پایینتر یا کفی پایینتر برسند یا این که بخواهند سطوح پشتیبانی را بشکنند، وجود دارد.
سه استراتژی تجاری رایج MACD چیست
پیش از کار با اندیکاتور MACD بایستی اطلاعات کافی در خصوص استراتژیهای این اندیکاتور را داشته باشید. این استراتژیها توانایی ارائه تحلیل تکنیکال به شما را دارند که این موضوع موجب کمک به شما در جهت پیدا کردن فرصتهای موجود در بازار میشود. از پرطرفدارترین این استراتژیها میتوان به سه مورد زیر اشاره کرد:
- متقاطع یا Crossovers
- وارونه سازی هیستوگرام یا Histogram reversals
- عبور از صفر یا Zero crosses
متقاطع یا Crossovers
خط سیگنال و خط MACD در استراتژی متقاطع، به همان شیوهای صورت میگیرد که نوسانگری تصادفی میتواند سیگنالهای مورد نظر خرید و فروش را توسط استراتژی متقاطع میان دو خط ذکر شده ارائه دهد. زمانی سیگنال خرید در این استراتژی همانند اکثر استراتژیهای متقاطع مشخص میشود که خط کوتاهتر و واکنشیتر که میتواند خط مکدی نیز باشد، در قسمت بالاتری از خط کندتر که خط سیگنال است، جا به جا شود.
پایهریزی استراتژی متقاطع که دارای ماهیتی آهسته و کند است، براساس انتظاری است که جهت پیش آمدن یک جا به جایی قبل از گشایش یک موقعیت میباشد. به عبارت دیگر شما بایستی در انتظار یک پیشامد باشید که یک موقعیت تازه را در بازار بورس به وجود آورد. در روندهای ضعیف بازار بورس، اندیکاتور MACD با این مسئله رو به رو است که از زمان به وجود آمدن یک سیگنال، احتمال برگشت قیمت به یک نقطه وجود دارد. به عبارتی آن را یک سیگنال کاذب در نظر میگیرند.
لازم به ذکر است که در اغلب موارد جهت تحلیل تکنیکال بازار و برای تأیید نمودن سیگنال مورد نظر، استفاده از استراتژیهایی قابل اعتماد است که از طریق بررسی رفتار قیمت کار خود را انجام میدهند. نمودار شکل زیر استراتژی متقاطع استاندارد را نشان میدهد. در این شکل سیگنالهای کاذب با خط قرمز و نقاط ورودی سودآور با خطوط سبز عمودی نشان داده شده است.
وارونه سازی هیستوگرام یا Histogram reversals
پیش از کار با اندیکاتور MACD به شما توصیه میکنیم که مفیدترین بخش آن که هیستوگرام میباشد را مورد بررسی قرار دهید. همانطور که در نمودار شکل زیر میبینید، این استراتژی توانسته با میلههایی، تفاوت میان خط سیگنال با خط MACD را نشان دهد. در لحظهای که حرکت قیمت بازار در یک جهت میباشد، ارتفاع مربوط به هیستوگرام افزایش یافته و در لحظه حرکت کند بازار، این ارتفاع کم میشود.
به عبارت دیگر هر چقدر که فاصله میلههای هیستوگرام از عدد صفر بیشتر شود، فاصله دو خط میانگین متحرک نیز از همدیگر زیادتر میشود. همچنین هنگام به پایان رسیدن فاز انبساط ابتدایی، به احتمال زیاد شکلی کوهان مانند به وجود میآید. در واقع این شکل، یک سیگنال جهت اطلاع شما از انقباض مجدد میانگین متحرک میباشد. همچنین این موضوع را میتوان به عنوان نشانهای ابتدایی جهت استراتژی متقاطع یا نزدیک بودن یک کراس اور تلقی کرد.
باید بدانید که برخلاف استراتژی متقاطع یا کراس اور، استراتژی هیستوگرام پیشرو و برجسته بوده و یادگیری آن بسیار مهم میباشد. پایهریزی استراتژی هیستوگرام براساس بهرهگیری از روندهایی است که شناخته شده میباشند و میتوان از آنها جهت جای دادن موقعیتها به عنوان پایههایی مناسب استفاده کرد. به معنای دیگر استراتژی ذکر شده قابلیت انجام عمل پیش از صورت گرفتن حرکتهای واقعی بازار را دارد.
نمودار شکل زیر، پتانسیل و ظرفیت بهرهگیری از مکدی هیستوگرام را مورد بررسی قرار داده که میتوان از آن تحت عنوان ابزاری تجاری استفاده کرد. با انتظاری که جهت دیدن دو جابهجایی ضد روند در استراتژی هیستوگرام خواهید کشید، احتمال این موضوع کاهش مییابد که جابهجایی بدون امتداد، یک باره و برگشتناپذیر به وجود آید. در نمودار شکل زیر با بهرهگیری از عملیات تحلیل تکنیکال، ابزار ذکر شده برای مشخص نمودن روند 1 معامله ضرر رسان و 3 معامله سودآور میبینید. لازم به ذکر است که کاربر توانایی خروج از معامله را به وسیله این ابزار را دارد. باید بدانید که در وضعیتهایی که تنها یک بار خروج صورت گرفته، MACD شروع به وارونه شدن یا بازگشت در جهت مخالف میکند.
عبور از صفر یا Zero crosses
پایهریزی استراتژی عبور از صفر بر مبنای گذر هر کدام از خطوط EMAs از خط صفر میباشد. امکان ظاهر شدن روندی جدید و صعودی زمانی است که MACD از قسمت زیر خط صفر عبور کند. همچنین امکان ظاهر شدن روندی جدید و نزولی زمانی است که MACD از قسمت بالای خط صفر عبور کرده و آن را قطع کند.
لازم به ذکر است که استراتژی عبور از صفر در اغلب موارد کندترین سیگنال در بین سه سیگنال ذکر شده است که عموماّ معاملهگر سیگنالهای کمی را به وسیله آن دریافت خواهد کرد. البته از مزیتهای این سیگنال این است که برگشتهای از نوع کاذب کمتری دارد. به طور کلی استراتژی ذکر شده این گونه است که چنانچه MACD از قسمت بالای خط صفر عبور نمود، شما میتوانید معامله را ببندید یا خرید کنید، چنانچه از قسمت پایین خط صفر عبور کند، شما میتوانید معامله را باز کنید یا بفروشید.
در این روش با دقت و احتیاط بایستی جلو بروید، چرا که ماهیت کند و تأخیری این روش به این صورت است که بازارهای متلاطم و پر سرعت، سیگنالها را به کندی میفرستند. با این وجود در ارائه سیگنالهای بازگشت از جابهجاییهای رفت و برگشتی که به صورت طولانی مدت در عملیات تحلیل تکنیکال رخ میدهند، بسیار پرکاربردتر است.
نمودار شکل زیر 3 سیگنال قبلی را بر AUD/USD یا درهم به دلار آمریکا را، در زمان به وجود آمدن چهارمین سیگنال توسط این شاخص نشان میدهد. هر یک از این موارد مشخص کننده این است که اگر کاربر در مناطق صحیحی نسبت به ورود و خروج اقدام کند، این موضوع برای وی سودآور بوده و در نتیجه موجب دفع شدن سیگنالهای کاذب از طریق دنبال نمودن شیوه زیروکراس به جای کراساور میشود.
زمانی که در حال استفاده از استراتژی زیروکراس هستید، باید این موضوع را متوجه شوید که در چه لحظهای بایستی از بازار خارج شده یا توقفی انجام دهید. در بازار شکل زیر، تعدادی شکست خط روند مشخص شده که نشان دهنده لحظه مناسب جهت خارج شدن از معامله میباشند. کاربر این توانایی را دارد تا جهت خارج شدن از معامله به صورت متناوب از قسمت شکاف پایینتر از نوسان پایین قبلی یا روند صعودی، روی یا زیر نوسان بالای قبلی یا روند نزولی بهرهمند شود.
اصول شاخص MACD
بنابر آن چه که گفته شد، MACD بر مبنای میانگین متحرک بوده و این دلیلی بر ایدهآل شدن این اندیکاتور، در جهت استفاده در عملیات تحلیل تکنیکال میباشد تا جهت شناسایی مدخلهای پیروی از روند بازار از آن استفاده کنید و تا زمان تمام شدن این روند ایدهآل، در آن باقی بمانید. پیش از کار با اندیکاتور MACD بایستی 2 سیگنال آن را بشناسید تا بتوانید از آنها جهت انجام عملیات تحلیل تکنیکال به درستی بهره ببرید: اولین سیگنال خط MACD کراس زیرو میباشد که در نمودار آن علاوه بر خط MACD شاهد رسم دو عدد میانگین متحرک نیز هستیم که به شفاف سازی شیوه کار MACD کمک میکند. لازم به ذکر است که زمانی که دو عدد MA به یکدیگر میرسند و همدیگر را قطع میکنند، در همان لحظه خط MACD از بخش زیر صفر عبور میکند. چنان که پیشتر نیز اشاره کردیم، MACD یک سیستم متقاطع میانگین متحرک در یک خط میباشد.
همانطور که میدانیم هر زمان که دو MA یکدیگر را قطع میکنند، به این معنی است که تغییری در تکانه روی داده است که توانایی پیش بینی به وجود آمدن روندی جدید را دارد. در این صورت هرگاه خط MACD توانست موجب قطع شدن صفر شود، به این معناست که تکانه حرکت مورد نظر در حال تغییر بوده و در نتیجه ایجاد روندی جدید را انتظار خواهیم داشت.
- خط سیگنال: هرگاه شاهد دور شدن دو خط شاخص MACD بودید، نشان دهنده افزایش تکانه حرکت و جابهجایی بوده که این موضوع باعث قوی شدن روند بازار میشود. حال اگر شاهد نزدیک شدن آنها به یکدیگر بودید، به معنای از دست رفتن تدریجی استحکام قیمت میباشد.
باید توجه داشته باشید که MACD تنها یک نوسانگر بوده و اطلاعات دقیق و موثقی از روندهای قوی ارائه نمیدهد. بنابراین با عبور و گذر زیاد خطوط MACD، هنگامی که در روندی قوی هستید، گیج و سردرگم نشوید. نکتهای که توجه به آن حائز اهمیت است این است که تا لحظهای که خطوط مربوط به MACD در بخش بالایی از صفر واقع هستند و قیمت نیز در بخش بالاتر از EMA های دوازده و بیست و شش قرار دارد، روند پیشین ادامهدار خواهد بود.
راه دنبالهروی روند
در نمودار شکل زیر و در طول دامنهها، دو خط MACD به همدیگر بسیار نزدیک و در مقداری نزدیک به صفر هستند و این موضوع نشان دهنده عدم وجود تکانه حرکتی میباشد.
قیمت در نقطه یک، محدوده باریکی را تولید کرده که در صورت شکسته شدن قیمت، فاصله دو خط ذکر شده از همدیگر و از خط صفر بیشتر میشود. بنابراین باید بدانید که میانگینهای متحرک در طول روندی مشخص توانایی عملکردی به صورت مقاومت و پشتیبان را دارند و طبق چیزی که فاز دو و چهار نشان میدهد، توانایی نگه داشتن شما را، در یک روند به خصوص خواهند داشت، به طوری که قیمت توانایی شکستن میانگینهای متحرک را نداشته باشد.
در نقطه شماره سه که نقطهای تثبیتی است، شاهد انقباض شدید MACD هستیم، کاربران در چنین شرایطی انتظار شکسته شدن گوه_شکل گوه مانندی که از خطوط خط چین حاصل شده را داشته و همچنین انتظار سیگنال دهی یک روند جدید را خواهند داشت.
در نقطه شماره 5 واگرایی موجود، در واقع سیگنالی در جهت پیش بینی وارونهسازی است. نقطه شماره 6 روندی نزولی بوده که شاهد باقی ماندن آن در قسمت زیرین میانگینهای متحرک هستیم و این در حالی است که خطوط MACD در بخش پایینتر از صفر واقع هستند.
واگراییهای MACD به عنوان راههای اولیه
در نمودار شکل زیر شاهد حرکتی کند و رو به بالای قیمت در بازهای طولانی هستیم که در این بازه شاهد پایین آمدن MACD نیز میباشیم. این موضوع نشان دهنده عدم وجود قدرت خرید پشت چنین سایش ضعیفی است. سیگنالی که نشاندهنده روندی جدید و شدید نزولی است، در بخشی اتفاق افتاده که شاهد شکسته شدن ناگهانی قیمت در بخش زیرین میانگین متحرک هستیم. جایی که در بخش زیرین صفر و به دلیل قطع شدن و دور شدن خطوط MACD از همدیگر رخ داده است.
بهترین زمان استفاده از MACD چه زمانی است
پیش از کار با اندیکاتور MACD باید بدانید که چنین زمانی وجود نداشته و همه چیز به برنامه معاملاتی و اولویت شخصی خودتان وابسته است. برخی از افراد به دلیل عدم داشتن رویکردی تکنیکال و یا استفاده از شاخصهای متفاوت جهت مشخص نمودن روند قیمت، نمیتوانند زمان استفاده از MACD را بیابند.
حال اگر میخواهید از MACD استفاده کنید، باید توجه داشته باشید که در صورت انتخاب استراتژی کند، جهت دریافت سیگنالها در یک زمان بندی درست، مجبور به دیدن مکرر این شاخص خواهید بود. اما در صورت انتخاب استراتژی پیشرو نظیر هیستوگرام و در جهت دریافت سیگنالها پیش از موعد مقرر، شاید بتوانید مدت زمان پایینتری را صرف نظارت بر MACD کنید.
نحوه استفاده از نوسانگرها
محققان ایرانی با استفاده از نور لیزر و تبدیل آن به طولموج مشخص، موفق به ایجاد اشعه فوق کوتاه نور با استفاده از روش مطالعه مولکولی شدهاند.
محققان ایرانی با استفاده از نور لیزر و تبدیل آن به طولموج مشخص، موفق به ایجاد اشعه فوق کوتاه نور با استفاده از روش مطالعه مولکولی شدهاند.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، محققان با استفاده ازآنچه بهعنوان نوسانگرهای پارامتری نوری شناخته میشوند به سراغ این محدودیت رفتند که به لیزرهای عادی اجازه میدهد نور را به طولموجهای مختلف تبدیل کنند و ممکن است در برخی حوزههای تحقیقاتی مانند مطالعه رفتار مولکولها مفید باشد.
لیزر با کاربردهای فراوانش، از برش فلز گرفته تا بهبود بینایی، محدودیتهای نیز دارد. یک مانع بزرگ این است که آنها فقط میتوانند انواع خاصی از نور را منتشر کنند. علیرضا مرندی"، پژوهشگر ایرانی به همراه تعدادی از محققان دانشگاه استنفورد یک روش کارآمدتر برای تولید اشعههای فوقالعاده کوتاه از نور و مطالعه مولکولها یافتهاند.
منابع لیزری معمولاً دارای خروجیهای ضعیف هستند و نیاز به ثبات و دقت زیادی دارند و استفاده آنها در خارج از محیط آزمایشگاههای با کنترل بالا را بسیار سخت میکند. محققان در استنفورد راهی قابلاطمینان و دقیق یافتهاند.کار آنها میتواند این سیستمها را کارآمدتر و استفاده از آنها را آسانتر کند.
نحوه کار این نوسانگرها بدین گونه است که نور لیزر از طریق یک کریستال فیلتر میشود که این کار، نور را به طولموجهای مدنظر محققان تبدیل میکند. سپس این نور از چندین آینه منعکس میشود که موجب ایجاد اشعه فوق کوتاه نور در طولموج جدید میشود.با تنظیمات سنتی، خروجی نور تبدیلشده بسیار کم و کوتاه است، اما با دو ترفند در این سیستم جدید، تیم استنفورد قادر به تقویت آن شد.
کم کردن انعکاس آینهها که یک حرکت غیرمعمول است و طولانی کردن زمان انعکاس نور از همه این آینهها امکان دسترسی محققان به طولموجهای بیشتر را ممکن میسازد و این به این معنی است که دانشمندان میتوانند با جزئیات بیشتری مولکولها را مطالعه کنند.
چنین سیستمی میتواند در آینده قادر به اسکن کردن هوا برای شناسایی آلایندهها باشد. به همین دلیل این سیستم نسبت به جنبش و حرکت حساس نیست و استفاده از آن را در خارج از آزمایشگاه ممکن میسازد.
پایان پیام/32
آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال؛ بخش چهارم: معرفی ۳ اندیکاتور محبوب
اگر این مقاله اولین مطلبی است که برای آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال نحوه استفاده از نوسانگرها مطالعه میکنید، پیشنهاد میکنیم حتما قبل از شروع قسمتهای قبلی تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید تا درک بهتری نسبت به این مقاله و مفهوم اندیکاتور داشته باشید.
قبل از پرداختن به بحث این اندیکاتورهای محبوب، چند نکته کلی لازم است که یادآور شود:
لازم نیست برای معاملات موفق حتما از اندیکاتورها استفاده شود. تریدرهای زیادی هستند که تنها از نمودار استفاده میکنند و هیچ اندیکاتوری را مورد استفاده قرار نمیدهند و در عین حال موفقیت زیادی را نیز کسب میکنند. میتوان گفت که اندیکاتور ها مکمل تحلیل تریدر هستند.
دانش و معلومات اساسی کافی است و تریدرهای موفقتر لزوما آنهایی نیستند که میدانند چگونه بیشترین تعداد اندیکاتورها را مورد استفاده قرار دهند و تعبیر کنند؛ بلکه تریدرهای موفق کسانی هستند که در تعدادی از اندیکاتور ها استاد شدهاند و از پتانسیل آنها نهایت استفاده را میبرند.
بیش از حد بر هیچ اندیکاتوری تکیه نشود. اگر قادر به تعبیر قیمت نیستید و نمیتوانید چیدمان ترید را تنها با نگاه به یک نمودار کندل استیک انجام دهید، در این حالت شما باید از اندیکاتورها استفاده کنید که حمایت و مقاومت را برای شما مشخص میکنند. فرد ابتدا باید رفتار قیمت (price action) را یاد بگیرد و از آن به عنوان اساس تحلیل تکنیکال استفاده کند، و سپس از این اندیکاتور های جانبی استفاده کند تا ببیند که آیا همپوشانی وجود دارد یا نه.
لازم به ذکر است اگر در این لیست اندیکاتوری ذکر نشده، به این معنی نیست که آن اندیکاتور بد است. حال بیایید به سراغ اندیکاتورهای محبوبی برویم که در این لیست قرار دارند.
اندیکاتور Ichimoku Cloud
Ichimoku Kinko Hyo که همچنین به عنوان ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Cloud) یا به طور ساده Cloud شناخته میشود، اندیکاتور کاملی است که از دادههای میانگین متحرک برای نشان دادن روند یک ابزار، قدرت آن روند، نحوه استفاده از نوسانگرها نواحی پویای حال و حمایت و مقاومت آینده و غیره استفاده میکند.
از این اندیکاتور به عنوان نسخه کامل و قدرتمندی از میانگینهای متحرک یا میانگینهای متحرک نمایی (EMA) استفاده میشود. در حالی که میانگین متحرک نمایی عیبهای میانگین متحرک را اصلاح میکند و نواحی احتمالی حمایت و مقاومت را نشان میدهد، Cloud در این زمینه کمک بسیار بیشتری میکند.
این اندیکاتور نواحی حمایت و مقاومت قدرتمند را نشان میدهد و میتواند برای پوزیشن های کوتاه مدت و دراز مدت در ترید edge to edge اهداف را نشان دهد. این اندیکاتور نواحی انفجار قیمت را نشان میدهد و میتواند به شما در مورد میزان قطعیت یک پوزیشن کمک کند. به طور خلاصه، میتوان گفت که استفاده از این اندیکاتور درست مانند استفاده از نسخه کاملتری از میانگین متحرک نمایی است.
چگونه از این اندیکاتور استفاده کنم؟
اولین کاری که میکنم این است که ورودیها را در Cloud به صورت ۲۰/۶۰/۱۲۰/۳۰ تنظیم میکنم تا بهتر این حقیقت را انعکاس دهد که بازار ارز های دیجیتال شبانه روز و بدون تعطیلی به کار خود ادامه میدهد. اگر به بررسی آلتکوینی بپردازم که تاریخچه قیمت کافی نداشته باشد تا با درستی با استفاده از Cloud بر روی آن کار شود، تنظیمات را به صورت ۱۰/۳۰/۶۰/۳۰ تقلیل میدهم.
دو روش استفاده از ابرهای ایچیموکو
۱- برای دیدن جهت یک روند بزرگ. این با نگاه به قیمت در ارتباط با Kumo Cloud در تایم فریم بالا مانند روزانه انجام میشود. با نگاهی اجمالی میتوان تشخیص داد که روند کنونی در کجاست و چه مقدار قدرت دارد، همچنین میتوان تشخیص داد که این روند چه زمانی شروع شده و یا آخرین روند کی معکوس شده است.
۲- برای پیدا کردن همپوشانی با نواحی حمایت و مقاومت که از قبل بر روی نمودار داشتهام. این رایجترین شیوهای است که از ایچیموکو استفاده میشود. یعنی در ابتدا خطوط حمایت و مقاومت را ترسیم کنید و سپس از ایچیموکو استفاده کنید تا ببینید که آیا خطوط با اندیکاتور با هم همپوشانی دارند یا نه. مثلا یک خط حمایت که در راستای Kijun Line قرار میگیرد، تضمینی برای خط حمایت مطمئن است و در مورد خط مقاومت هم همین طور که اگر در راستای محدوده بالای Kumo Cloud قرار بگیرد به معنی نقطه انفجار صعودی Kumo میباشد.
از این اندیکاتور میتوان برای تشخیص نقطه ورود در امواج الیوت (Elliott Waves) استفاده کرد. با ایچیموکو دقیقا میتوان ابتدای موج سوم الیوت را که بهترین نقطه ورود برای ترید است را تشخیص داد. البته این یک اندیکاتور پیشرفته است و برای استفاده از آن باید به چند اندیکاتور دیگر نیز مسلط باشید. اما سیگنالها و تاییدیههای آن بسیار معتبر است.
اندیکاتور RSI
این اندیکاتور یک نوسانگر شتاب است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. به بیان سادهتر، تریدرها از این اندیکاتور برای تشخیص خرید بیش از حد (FOMO) و یا فروش بیش از حد یک دارایی (FUD) استفاده میکنند، اگرچه در ادامه خواهید دید که این اندیکاتور بسیار بیشتر از اینها قابلیت دارد.
RSI یک اندیکاتور بیپرده است و اگر از پتانسیل آن استفاده کامل شود، قادر به انتقال اطلاعات زیادی است و سیگنالهای خیلی متنوع و قدرتمندی را ارائه میکند. اما بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال از آن تنها برای سیگنال خرید بیش از حد و فروش بیش از حد استفاده میکنند و قابلیتهای دیگر آن را تشخیص نمیدهند.
دلیل دیگر برای استفاده از RSI این است که همه چیزهای مورد نیاز را میتوان در یک اسیلاتور دید و دیگر لازم نیست که سه اسیلاتور مختلف را اضافه کرد و نمودار را شلوغ کرد تا فقط به درکی از قدرت یک روند برسید.
همچنین از RSI برای تشخیص واگراییهای مثبت و منفی نیز میتوان استفاده کرد. واگرایی نقطهای در روند است که در حال پایان یافتن است و سیگنال معکوس میدهد. یعنی اگر روند صعودی است و شما در RSI واگرایی مشاهده کردید، بدانید که خریداران دیگر بیش از این قدرت ندارند و فروشندهها قدرت را در دست گرفتهاند. پس به زودی روند نزولی خواهد شد. واگرایی مخفی نیز شبیه واگرایی است؛ با این تفاوت که در واگرایی مخفی، ما ادامه روند را خواهیم داشت. مشاهده واگرایی مخفی دشوار است و باید تبحر کافی را داشته باشید و معمولا در بلندمدت اتفاق میافتد.
از تریدرها زیاد میشنویم که واژه همگرایی را برای واگرایی منفی استفاده میکنند؛ اما این کلمه اشتباه است. پس به جای آن واگرایی مثبت و منفی را به کار ببریم.
من چگونه از این اندیکاتور استفاده میکنم؟
برای تنظیم دقیق ورودیها و خروجیها. زمانی که چیدمانی را شناسایی میکنید، ورود و خروج دقیق خود را برای تایم فریم کوچکتر مانند ۱۵ یا ۳۰ دقیقهای انتخاب کنید. به این ترتیب، نقطه ورود و خروج ایده آل پیشاپیش شناخته میشود و وقتی که قیمت به آن ناحیه خاص میرسد، در صورت فروش بیش از حد اقدام به ورود و در صورت خرید بیش از حد اقدام به خروج میکنم.
این نکته را لطفا با دقت بخوانید. نباید تنها بر اساس فروش بیش از حد و خرید بیش از حد نشان داده شده در RSI ترید شود. آنچه که میخواهیم بگوییم این است که وقتی ناحیهای را شناسایی کردید که میخواهید در آن ناحیه ورود یا خروج داشته باشید و قیمت نیز در آن ناحیه قرار داشت، از RSI در تایم فریم پایینتر برای ورود به دامنه از پیش تعیین شده و یا برای خروج از آن استفاده کنید.
حجم (Volume)
حجم (Volume) اندیکاتوری است که مقدار حجم ترید یک دارایی را در یک بازه زمانی نشان میدهد. اندیکاتور حجم پیش فرض را که در بالا نشان داده شده است، به همراه اندیکاتورهای حجمی دیگر مانند VPVR، OBV و غیره، اندیکاتورهای خوبی هستند. حجم قدرتمندترین ابزاری است که با استفاده از آن تریدرها میتوانند تعبیر خود را از رفتار قیمت تایید کنند. به بیان دیگر، حجم مکمل تعبیر تریدرها از اقدام قیمت است. در ادامه این مسئله را به وضوح در خواهید یافت.
من چگونه از این اندیکاتور استفاده میکنم؟
از این اندیکاتور به دو شیوه اصلی استفاده میشود:
۱- برای تعیین اعتبار یک الگوی قیمتی. الگوهای قیمت معمولا یک پروفایل حجم دارند که اگر محقق شود، به احتمال زیاد تکمیل و موفقیت الگو را شاهد خواهیم بود. اگر در حال ترید یک الگوی قیمتی هستید، از پروفایل حجم برای اندازه گیری میزان اعتماد خود به نتایج مورد انتظار استفاده کنید.
۲- برای تعیین اینکه شکست از یک ناحیه حمایت و یا مقاومت اتفاق میافتد یا خیر. به بیان ساده، اگر قیمت سعی کند یک سطح مقاومت اصلی را بشکند، من میخواهم یک افزایش شدید در حجم خرید ببینم تا این حرکت را تایید کند. همچنین اگر قیمت سعی در گذر از یک حمایت قوی را داشته باشد، من میخواهم افزایش حجم فروش را همزمان با آن ببینم. بنابراین من از حجم استفاده میکنم تا مطمئن شوم که آیا خریداران یا فروشندگان کافی در بازار برای شکستن یک مقاومت و یا حمایت اصلی وجود دارد یا نه.
جمع بندی
استفاده از شاخصهای مختلف برای بازار کریپتوکارنسیها میتواند برای علاقمندان به تحلیل تکنیکال راه مناسبی برای درک بهتر و دقیقتر بازار باشد. البته همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم؛ این شاخص ها تنها اندیکاتورهای موجود نیستند و میتوانید در قسمت های بعدی مقالات با ما همراه باشید.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
در بین بسیاری از افراد که مدعی استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود در بازار سرمایه هستند، بررسی یک یا چند اندیکاتور به روشهای مختلف برای انجام تحلیل و یا دریافت سیگنال ورود و خروج بسیار مرسوم است. به دلیل فراوانی مدلهای اندیکاتورهای طراحی شده و همچنین نبود اطلاعات کافی در زمینه نحوه استفاده از آنها و به طور کلی اندیکاتورها، در بسیاری از مواقع کاربران در معاملات خود دچار اشتباه شده که در نهایت به ضرر منجر میشود.
کلمات کلیدی:
سرمایهگذاری، معامله، تحلیل، تحلیل تکنیکال، اندیکاتور.
Keywords:
Investing, Trading, Analysis, Technical Analysis, Indicator.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای ابتکاری یا بر مبنای الگویی خاص هستند که توسط قیمت، حجم و یا بازدهی یک دارایی خاص یا قرارداد تولید میشوند. این اندیکاتورها توسط معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال پیروی میکنند استفاده میشوند.
با بررسی دادههای پیشین، تحلیلگران تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها اقدام به نحوه استفاده از نوسانگرها پیشبینی حرکات قیمت در آینده میکنند. از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اندیکاتور آر اس آی (شاخض قدرت نسبی) یا Relative Strength Index (RSI)
- اندیکاتور ام اف آی (شاخص جریان نقدینگی) یا Money Flow Index (MFI)
- اندیکاتور استوکاستیک ها (Stochastics)
- مَکدی Moving Average Convergence Divergence (MACD)
- و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
نحوه کارکرد اندیکاتورهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی نحوه استفاده از نوسانگرها نحوه استفاده از نوسانگرها فرصتهای معاملاتی با بررسی روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی همانند حرکات قیمت و حجم میباشد. برخلاف تحلیل بنیادین که به ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر مبنای دادههای مالی یا اقتصادی میپردازد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای حرکات قیمتی، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای نمودارخوانی تحلیلی دیگر برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک دارایی تمرکز میکند.
اندیکاتورهای تکنیکال، که تحت عنوان “تکنیکالها” نیز شناخته میشوند، بر دادههای تاریخی معاملاتی نظیر قیمت، حجم و بازدهی نحوه استفاده از نوسانگرها به جای پارامترهای بنیادین یک کسب و کار، نظیر سود کلی، درآمد یا حاشیه سود، متمرکز شده است. اندیکاتورهای تکنیکال عمدتاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشود، زیرا طراحی شدهاند تا به بررسی حرکات کوتاهمدت قیمت بپردازند، ولی سرمایهگذاران بلندمدت نیز میتوانند از آنها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتورها
به طور پایه دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
۱- پوششها (Overlays)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که دامنه یکسانی با قیمتها داشته و بر روی نمودار قیمتی رسم میشوند. مثال این مدل اندیکاتورها میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر هستند.
۲- نوسانگرها (Oscillators)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین یک مینیمم و ماکزیمم محلی نوسان میکنند که در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم میشود. مثال این اندیکاتورها شامل اسیلاتور Stochastic، MACD و RSI میباشد.
معاملهگران معمولاً از اندیکاتورهای تکنیکال زیادی در زمان تحلیل یک دارایی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را که بهترین جوابدهی را برایشان داشته انتخاب کرده و با نحوه کارکردشان آشنا شوند. آنها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با فرمهای قضاوتی دیگری از تحلیل تکنیکال، همانند مشاهده الگوهای قیمتی ترکیب کرده تا به ایدههای معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال، با توجه به طبیعت کمی که دارند، همچنین میتوانند در سیستمهای معاملاتی اتوماتیک قرار داده شوند.
نکته: توجه به این نکته ضروری است که اندیکاتورها تنها گواهی اضافه بر اصل تحلیل تکنیکال میباشند و استفاده تنها از آنها به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
استراتژیهای معاملاتی بدوی
اکثر معاملهگران تازهکار در زمان ساخت اولین صفحه معاملاتی خود از سایرین تقلید میکنند. آنها شروع به اضافه کردن دستهای از اندیکاتورهای از پیش تنظیم شده و جا دادن بیشترین میزان ممکن از آنها زیر نمودار قیمت دارایی مورد علاقه خود میکنند. این روش “هرچه بیشتر، بهتر” مانع تولید سیگنال میشود، زیرا در یک زمان از زوایای بسیار زیادی به بازار نگاه میکند و کاملاً برعکس هدف اصلی اندیکاتورها میباشد. هدف اصلی اندیکاتورها که سادهسازی تحلیل است زمانی بهترین جوابدهی را دارد که هر اندیکاتور به تنهایی بررسی شود. با این کار نویز را حذف کرده و خروجی قابل استفادهای در رابطه با روند، توان حرکتی و زمانبندی ارائه میدهد.
در عوض، بهتر است اطلاعات مدنظر در طول روز، هفته یا ماه براساس نوع دستهبندی شود. در حقیقت، تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال به ۵ دسته تحقیقی طبقهبندی میشوند. هر طبقهبندی میتواند در ادامه به دو دسته پیشرو (Leading) و پیرو (Lagging) دستهبندی شود. اندیکاتورهای پیشرو اقدام به پیشبینی مسیر قیمت میکند. در حالی که اندیکاتورهای پیرو گزارشهای تاریخی از شروط پیشزمینه که منجر به رسیدن قیمت به مقدار فعلی شد را ارایه میدهند.
تقسیم بندی پنچگانه اندیکاتورها
- اندیکاتورهای روندی (پیرو) (Trend Indicators (Lagging)) حرکت بازار در طول زمان به سمت بالا، پایین یا خنثی را بررسی میکند.
- اندیکاتورهای برگشت متوسط (پیرو) (Mean Reversion Indicators (Lagging)) به اندازهگیری میزان کشش یک سوئینگ قیمتی (نوسان قیمتی) قبل از فعال شدن یک موج اصلاحی توسط یک ضدجنبش میپردازد.
- اندیکاتورهای قدرت نسبی (پیشرو) (Relative Strength Indicators (Leading)) به اندازهگیری نوسانات در فشار خرید و فروش میپردازد.
- اندیکاتورهای تکانه (پیشرو) (Momentum Indicators (Leading)) سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی میکند.
- اندیکاتورهای حجم (پیشرو یا پیرو) (Volume Indicators (Leading or نحوه استفاده از نوسانگرها Lagging)) به شمارش و جمعآوری معاملات و بررسی کمی کنترل گاوها و خرسها میپردازد.
سوال ایجاد شده این است که یک فرد تازهکار چگونه میتواند چیدمان درست را در ابتدای کار انتخاب کرده و از ماهها سیگنالگیری بیفایده جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در اکثر موارد شروع با محبوبترین اعداد و تنظیم هر اندیکاتور به صورت جداگانه و بررسی مفید یا مضربودن خروجی کار برای عملکرد فرد میباشد. با استفاده از این روش، میتوان نحوه استفاده از نوسانگرها به سرعت نسبت به سطح فرد نیازهای خاص را برآورده کرد.
حال با توجه به تقسیمبندی پنجگانه اندیکاتورها با توجه به زاویه بررسی فعالیت بازار (Market Action) به شناسایی بهترین اندیکاتور در هر طبقهبندی برای معاملهگران تازهکار میپردازیم:
۱- اندیکاتورهای روندی
میانگین متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه (50- & 200-day Exponential Moving Averages (EMAs)):
با دو اندیکاتور پوششی که بر روی نمودار قیمت روزانه، هفتگی یا درون روزی قرار میگیرند شروع میکنیم. میانگینهای متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه ورژنهای پاسخگوتری نسبت به ورژنهای قبلی خود، میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA))، هستند. به طور کلی، EMA ۵۰ روزه برای اندازهگیری قیمت میانگین میانمدت یک دارایی استفاده میشود، در حالی که EMA ۲۰۰ روزه قیمت بلندمدت را اندازهگیری میکند.
عبور این دو میانگین از یکدیگر به عبور طلائی (Golden Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از زیر میانگین ۲۰۰ به بالای آن و عبور مرگ (Death Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از بالای میانگین ۲۰۰ به پایین آن معروف هستند که حالت اول نشانه و هشدار بروز یک بازار گاوی و حالت دوم هشدار قدرتگیری بازار خرسی میباشد.
۲- اندیکاتورهای برگشت متوسط
باندهای بولینگر (Bollinger Bands):
نقاط فشار خرید و فروش در نمودار قیمت در سطوح مخفی منجر به بروز ضدموج یا امواج اصلاحی میشوند. باندهای بولینگر (20, 2) در تلاش برای شناسایی این نقاط برگشت با اندازهگیری میزان فاصله قیمت از محور تمایل مرکزی، که در این مورد SMA ۲۰ روزه میباشد، قبل از فعالسازی یک حرکت برگشتی به سمت میانگین میباشد.
باندها همچنین در واکنش به نوسانات مرتبط به ناپایداری بازار منبسط یا منقبض میشوند، که به معاملهگران نظارهگر نشان میدهد چه زمانی این نیروی مخفی دیگر مانع حرکات بزرگ قیمت نمیشود.
۳- اندیکاتورهای قدرت نسبی
Stochastic:
حرکات بازار از سیکلهای خرید و فروش ایجاد میشود که میتوان با اندیکاتور Stochastic (14, 7, 3) و سایر اندیکاتورهای قدرت نسبی آنها را شناسایی نمود. این سیکلها معمولاً در نواحی اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) به حد خود میرسند و سپس شروع به حرکت در جهت مخالف میکنند که این اتفاق همراه با عبور دو خط اندیکاتور از روی هم خواهد بود. نوسانات سیکل به طور اتوماتیک معنای قیمتهای بالاتر یا پایینتر برای دارایی مدنظر فرد را نمیدهد. بلکه چرخشهای خرسی یا گاوی صرفاً به برهههای زمانی اشاره میکنند که خریداران یا فروشندگان کنترل تابلوی بازار (Ticker Tape) را در دست دارند. وقوع تغییر قیمت همچنان نیازمند حجم، تکانه (Momentum) و سایر نیروهای بازار میباشد.
برای سیگنالگیری دو شرط نیاز است:
- عبور دو خط اندیکاتور از روی هم در نزدیکی یا درون نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش.
- حرکت دو خط اندیکاتور به سمت مرکز پنل اسیلاتور که این اتفاق معمولاً با خروج از نواحی اشباع همراه است.
این تأیید دوگانه ضروری است، زیرا که Stochastics در بازارهای با روند پرقدرت میتواند در نزدیکی نواحی اکسترمم به مدت طولانی نوسان کند. و اگرچه 14, 7, 3 یک چیدمان عالی برای معاملهگران تازهکار است، آزمون و خطا برای یافتن چیدمانی با بهترین هماهنگی با نماد مورد تحلیل توصیه میشود. برای مثال، بعضی از معاملهگران باتجربه به ورودیهای سریعتر 5, 3, 3 روی میآورند.
۴- اندیکاتورهای تکانه (Momentum)
MACD:
اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence (MACD)) با چیدمان 12, 26, 9 به معاملهگران تازهکار یک ابزار قدرتمند برای بررسی تغییرات قیمت شدید را میدهد. این ابزار کلاسیک تکانه میزان سرعت حرکت یک بازار را هنگامی که در تلاش برای ثبت یک نقطه چرخش طبیعی باشد، اندازهگیری میکند. سیگنالهای خرید و فروش زمانی صادر میشوند که Histogram به یک قله یا دره رسیده و مسیر خود را تغییر دهد تا از خط صفر عبور کند. ارتفاع یا عمق Histogram و همچنین سرعت تغییر آن، همگی در کنار هم طیف گستردهای از دادههای قابل استفاده از بازار را تولید میکنند.
برای استفاده از این اسیلاتور توصیه میشود به منظور جلوگیری از تولید سیگنالهای اشتباه، بعد از شناسایی اکسترمم Histogram، تا عبور از خط صفر (عبور دو خط میانگین از روی هم) منتظر مانده و سپس اقدامات لازم انجام شود تا از بروز حالت اره (Whipsaw) جلوگیری شود.
۵- اندیکاتورهای حجم
حجم در تعادل (On-Balance-Volume):
با نگه داشتن میلههای حجم در زیر نمودار قیمت، میتوان وضعیت کنونی علاقهمندی به بازار مدنظر را بررسی کرد. شیب فعالیت در طول زمان روندهای جدیدی را نشان خواهد داد. که این مورد معمولاً قبل از خروج قیمتها از درون الگوهای قیمتی (Breakout or Breakdown) میباشد. همچنین میتوان یک میانگین حجمی ۵۰ روزه بر روی اندیکاتور قرار داد تا به بررسی جلسه فعلی با پیشینه فعالیت پرداخت.
حال با اضافه کردن اندیکاتور On-Balance-Volume (OBV) که یک اندیکاتور برای ذخیره و توزیع میباشد، میتوان صفحه چرخش نقدینگی را در نمودار تکمیل کرد. این اندیکاتور فعالیتهای خرید و فروش را اضافه میکند و از این طریق مشخص میکند که گاوها یا خرسها در حال پیروزی در نبرد برای قیمتهای بالاتر یا پایینتر هستند. علاوه بر پیگیری چینش قلهها و درهها، میتوان بر روی OBV خط روند ترسیم کرد. همچنین این اندیکاتور تحت عنوان یک ابزار برای بررسی همگرایی و واگرایی بسیار عالی عمل میکند.
نتیجهگیری:
انتخاب اندیکاتور تکنیکال درست میتواند چالش برانگیز باشد ولی در صورتی که معاملهگر تازهکار تلاشهای خود را به ۵ دسته برای بررسی بازار دسته بندی کند، این کار قابل مدیریت و انجام میباشد که این ۵ طبقه عبارتاند از: روند، برگشت متوسط، قدرت نسبی، تکانه و حجم. هنگامی که اندیکاتورهای موثر از هر گروه اضافه شد، سپس میتوان پروسه طولانی ولی لذت بخش تنظیم ورودیها برای مطابقت با مدل معاملاتی فرد و میزان قبول ریسک را شروع کرد.
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
سادگی فهم قواعد تحلیل نموداری و دسترسی آسان به دادههای قیمتی بازارهای مالی سبب شده است، که بخش عمدهای از معاملهگران برای تحلیل بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به تحلیل تکنیکال روی آورند. در میان ابزار تحلیل نموداری، اندیکاتورها به دلیل سهولت کاربری، زیبایی بصری و امکان تحلیل سریع نمودار، از محبوبیت و اهمیت ویژهای برخوردارند. در واقع زمانی که روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی بسیاری از معاملهگران بازار سهام، طلا، ارز یا حتی کالا را بررسی کنیم، در اغلب اوقات ردپای اندیکاتورها را مشاهده خواهیم نمود. در این مطلب قصد داریم، تا ضمن آشنایی با یکی از مهمترین انواع اندیکاتورها تحت عنوان «اسیلاتور»، به شرح کاربردها و تفاوتهای آن با سایر اندیکاتورها بپردازیم.
اسیلاتور یا نوسان ساز چیست؟
تمرکز ما در این مطلب روی دومین گروه از اندیکاتورها یعنی اسیلاتور است، که در میان تحلیلگران تکنیکال ایرانی با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون دادههای قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخصهای مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که دادههای قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز، طلا، کالا و شاخص) را بر اساس فرمولهای مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش میدهد. اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و دادههای پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایمفریم دیگر) است. این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنالهای معاملاتی بهکار میروند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی روندیاب، اسیلاتور (نوسان ساز) و حجمی تقسیم میشوند. در کنار این تقسیمبندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معاملهگران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایهگذاری ایشان تدوین شدهاند.
اندیکاتور با اسیلاتور چه تفاوتی دارد؟
همانطور که در ابتدای مطلب نیز بدان اشاره نمودیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند. اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
۳- واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
متداول ترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیشفرض در پلتفرمهای تحلیلی نظیر متاتریدر قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقهمندان و پژوهشگران معاملهگری نیز همچنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معاملهگران بازارهای مالی هستند. در ادامه مقاله و پیش از نتیجهگیری پایانی، هر کدام از این ابزار تحلیل فنی را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.
۱- مکدی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگینهای متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
۲- استوکاستیک (Stochastic)
این اسیلاتور که توسط یکی از مشهورترین تحلیلگران تکنیکال قرن نوزدهم میلادی به نام گئورگ لین طراحی شده است، دارای دو خط K% و D% بوده و بهترین عملکرد آن در بازار خنثی یا تشخیص نقاط بازگشت روند در جریان حرکات اصلاحی بازار میباشد. محاسبات استوکاستیک بر پایه مقایسه قیمت بسته شدن نسبت به سقف و کفهای قیمتی اخیر است. این اندیکاتور بین دو سطح ۰ و ۱۰۰ نوسان کرده و نواحی اشباع فروش (۰ تا ۲۰) و خرید (۸۰ تا ۱۰۰) مشخصی دارد.
۳- اندیکاتور RSI
کاربرد اصلی شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار است. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی بوده و مورد توجه بسیاری از معاملهگران میباشد. RSI نیز مشابه استوکاستیک در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نوسان نموده و دارای دو ناحیه اشباع خرید (۷۰ تا ۱۰۰) و فروش (۰ تا ۳۰) است.
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!
ذهن بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروههای اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد. همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
دیدگاه شما