٢٧ میلیارد مترمکعب آب هدر میرود
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست از هدررفت ۵/۲۷ میلیارد مترمکعب آب بهدلیل الگوی غلط مصرف غذا در کشور خبر داد.
معصومه ابتكار روز گذشته در همايش و جشنواره محيطزيست در منشور حقوق شهروندي گفت: الگوي نادرست مصرف غذا موجب ميشود يكسوم غذا از مزرعه تا سفره هدر رود.
وي اصلاح رفتار كودكان را راهكار اساسي براي تغيير الگوي مصرف غذا دانست و خاطرنشان كرد: با اصلاح رفتار كودكان بنيان زندگي سالم شكل ميگيرد و دستيابي به اين هدف در گرو شناخت حقوقي است كه در منشور حقوق شهروندي بر آن تأكيد شده است.
رئيس سازمان حفاظت محيطزيست يادآور شد: امروزه فعاليتهاي زيادي در زمينه مدارس سبز و مدارس طبيعت صورت گرفته است. همچنين دستورالعمل مديريت سبز مدارس را ابلاغ كرديم و ١٠٦ هزار مدرسه ايران مكلف به رعايت آن با همكاري اوليا، مربيان و دانشآموزان هستند.
- نياز واقعي آب شرب و راهكار جلوگيري از هدررفت آب
بنا به بررسيهاي همشهري ميزان آب مصرفي بخش كشاورزي 87/7 ميليارد مترمكعب است كه 30/7 ميليارد مترمكعب آن از طريق آبهاي سطحي و 57ميليارد مترمكعب باقيمانده از طريق آبهاي زيرزميني تأمين ميشود. ميزان مصرف آب شرب شهري و روستايي كشور هم 7/5 ميليارد مترمكعب اعلام شده كه 2/5ميليارد مترمكعب آن از طريق آبهاي سطحي (ازجمله رودخانهها و سدها) و 5 ميليارد مترمكعب آن از طريق آبهاي زيرزميني (چاهها) تأمين ميشود. اين آمار نشان ميدهد سرانه مصرف آب شرب شهري و روستايي براي جمعيت 75ميليوني ايران، 274 ليتر در روز است. اين در حالي است كه در تهران از 274 ليتر آبي كه هر شهروند در يك روز مصرف ميكند فقط 15 ليتر آن صرف آب شرب و 259 ليتر باقيمانده آن صرف مصارف عمومي او ميشود.
تجارب جهاني نشان ميدهد كه تنها راهكار جلوگيري از اتلاف آب در بخش شهري و روستايي، بستهبندي آب شرب است. براساس الگوهاي جهاني، سرانه مصرف آب شرب براي هر نفر، روزانه 15ليتر برآورد ميشود كه براي آشاميدن، تهيه غذا، چاي و. به مصرف ميرسد؛ بههمين دليل درصورت بستهبندي آب شرب، مصرف سرانه آب شرب شهري و روستايي كشور از 7/5 ميليارد مترمكعب در سال به حداكثر نيمميليارد مترمكعب كاهش مييابد.
الگوی برگشتی 3 نواره
۰۴ خرداد ۹۶ - ۰۷:۲۵
اگر دوست دارید که همچنان جوان به نظر برسید، به جز پوست صورت، باید به چیزهای دیگری نیز توجه کنید. شیوه لباس پوشیدن، آرایش و حتی مدل مو نیز تاثیر زیادی بر جوانی شما دارند. زمانی که صحبت از مو می شود، نه تنها مدل مو بلکه رنگ و نوع آرایش آن نیز اهمیت زیادی پیدا می کند.
برترین ها: اگر دوست دارید که همچنان جوان به نظر برسید، به جز پوست صورت، باید به چیزهای دیگری نیز توجه کنید. شیوه لباس پوشیدن، آرایش و حتی مدل مو نیز تاثیر زیادی بر جوانی شما دارند. زمانی که صحبت از مو می شود، نه تنها مدل مو بلکه رنگ و نوع آرایش آن نیز اهمیت زیادی پیدا می کند. اگر شما هم دوست دارید بدانید که چه مدل مویی شما را جوان تر نشان می دهد، با ما همراه باشید.
در دهه ۲۰ سالگی شما می توانید هر مدل مویی را امتحان کنید. اما نکاتی هست که باید به آنها دقت کنید. به عنوان مثال پس از حمام اجازه دهید که موهایتان به طور طبیعی خشک شود. اگر می خواهید آن را حالت دهید، از کرم های مو استفاده کنید تا پف موهایتان را بخواباند، زیرا موهای حجیم سن شما را بیشتر نشان خواهد داد.
برای مدل موهایتان، شما می توانید الگوی برگشتی 3 نواره هر مدلی را امتحان کنید، این کاملا بستگی به فرم صورت تان دارد. پس بهتر است که قبل از انتخاب هر مدل مویی، فرم صورت تان و مدلی که به آن می آید را شناسایی کنید. حال زمان خوبی برای چتری است، پس شانس خود را در این سن از دست ندهید.
اگر زندگی پر مشغله ای دارید به طوری که نمی توانید وقت زیادی را صرف موهایتان کنید، پیشنهاد ما به شما موهای کوتاه است. این مدل مو نه تنها زیبا و جذاب است بلکه به سادگی نیز حالت می گیرد. اگر هم وقت آراستن کل موهایتان را ندارید، تنها قسمت جلوی آن را سشوار بکشید و بگذارید که باقی موهایتان به طور طبیعی خشک شود.
40 سالگی بهترین زمان برای انتخاب یک مدل موی ثابت است. در این سن مدل موی شما نشاندهنده شخصیت تان است. فرقی ندارد که چه مدل مویی را انتخاب می کنید، در هر صورت چتری می تواند سن شما را کمتر نشان دهد. هر چه حجم موهایتان در اطراف سر کمتر باشد، بهتر است.
در مورد رنگ موهایتان هم، هایلایت بهترین انتخاب است از این رو که گرما و شادابی بیشتری به چهره شما می بخشد.
اغلب خانم ها در سن 50 سالگی موهای کوتاه را ترجیح می دهند، اما از نظر کارشناسان حرفه ای، موهای بلند سن را کمتر نشان می دهد. همانطور که شما هم می دانید، موهای بلند نشانه ای از شادابی و سلامت است. چند تار مو برای چتری نیز می تواند شما را در سن 50 سالگی جوان و زیباتر نشان دهد.
الگوی برگشتی 3 نواره
مدیرمسوول سیتنا، می گوید: فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل به بخش جدا ناپذیر زندگی بخش اعظمی از افراد جامعه شده است، اما باید توجه داشت که این فضا علاوه بر ویژگیهای مثبتش آسیبهایی نیز در پی دارد و بدون شک یکی از بارزترین آسیبهای این فضا اثرگذاری بر شیوه و نحوه رفتار و زندگی است.
مهندس "مسعود فاتح" کارشناس فضای مجازی در گفت و گو با فرهنگ نیوز، ضمن اشاره به نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بر تغییر شیوه و سبک زندگی افراد، گفت: نفس حضور در فضای مجازی میتواند خالی از اشکال باشد، اما میزان و نحوه حضور در این فضا تغییرات زیادی را در شیوه زندگی ایجاد میکند که از بین رفتن حریمها در خانواده و اجتماع بارزترین آنهاست.
وی ادامه داد: فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل به بخش جدا ناپذیر زندگی بخش اعظمی از افراد جامعه شده است. باید توجه داشت که این فضا علاوه بر ویژگیهای مثبتش آسیبهایی نیز دربی دارد و بدون شک یکی از بارزترین آسیبهای این فضا اثرگذاری بر شیوه و نحوه رفتار و زندگی است.
فاتح با اشاره به این موضوع، گفت: با توجه به اینکه مدل رفتاری در فضای مجازی از گذشته تا به امروز تحت تأثیر قرار گرفته است، طبیعتاً مدیریت در این حوزه بسیار تأثیرگذار است. تغییر مدل رفتاری در فضای مجازی باعث شده که مدل رفتاری شخصی، اجتماعی و خانوادگی به تبعیت از این تغییر کند.
وی ادامه داد: موضوع مهمی که در جامعه ایرانی در حال تغییر است شدت حضور افراد در فضای مجازی است. با توجه به گسترش فضای شبکههای اجتماعی شدت حضور افراد در این حوزه روزبهروز در حال افزایش است. مطمئناً نفس حضور در فضای مجازی در کنار آسیبهایی که میتواند داشته باشد، فواید و ویژگیهایی نیز در پی دارد.
فاتح افزود: اگر میزان و نحوه حضور افراد در سرتاسر دنیا را در فضای مجازی بررسی نماییم به مدلهای رفتاری متفاوتی دست پیدا میکنیم. این امر در جامعه ما به علت جو زدگی بالای ناشی از شدت حضور زیاد در شبکههای مجازی متفاوت و مغایر است. همین امر باعث شده است که مدل رفتاری افراد در جامعه تحت تأثیر فضای مجازی قرار گیرد.
وی در ادامه افزود: بهعنوان نمونه بررسی شبکه اجتماعی تلگرام و تعداد کاربران ایرانی حاضر در این پیام رسان در مقایسه با سایر ملیت ها، نشان میدهد که شدت حضور افراد جامعه ما در فضای مجازی بالا است، به همین دلیل اگر مدل رفتاری کاربران این شبکه را در زندگی شخصی و اجتماعی بررسی نماییم و با مدل رفتاری قبل از عضویت در این شبکه مقایسه نماییم، متوجه تأثیرات بسزایی در شیوه رفتاری آنها میشویم. اما این مقوله را در سایر کشورهای دنیا که نسبت به ما از ساختار قویتر و گستردهتری در حوزه اینترنت و فضای مجازی برخوردار هستند، مشاهده نمیکنیم، لذا باید در مدیریت حوزه فضای مجازی بازنگری انجام دهیم.
این کارشناس فضای مجازی با اشاره به نقش فضای مجازی در تغییر دادن مؤلفههای تربیتی، گفت: ما از گذشته تاکنون شاهد هستیم که سیر تحولات در مدل تربیتی خانوادهها تغییرات زیادی داشته است. خانوادههای سنتی که تعلیم و تربیت را بر پایه سنت و اصول دیرینه انجام میدادند بهتدریج جای خود را به خانوادههای مدرنی میدهند که با الگوبرداری از روشهای تربیتی نوین و گاهی اوقات روشهای نادرست غربی فرزندان خود را تربیت میکنند. اگر مدل رفتاری خانوادههای امروزی و فرزندان امروزی را بررسی نماییم متوجه میشویم که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نقش بسزایی در تغییر مؤلفههای تربیتی داشته است. به عقیده بنده همانطور که گفته شد نفس حضور در شبکههای مجازی میتواند خالی از اشکال باشد اما میزان حضور باید کنترلشده باشد.
فاتح ادامه داد: با این تفاسیر و با بررسی نحوه حضور کاربران ایرانی در فضای مجازی به این نتیجه می رسیم که افراد فیلترینگهای متفاوتی را برای حضور خود در فضای مجازی نظر میگیرند. به عنوان مثال یک کاربر با رعایت برخی از فیلترینگهایی که برای خود در نظر گرفته است تصمیم میگیرد که در برخی شبکهها و فضاها حضور پیدا نکند.
مدیرمسوول ماهنامه نسل چهارم با اشاره به این موضوع تصریح کرد: با اینوجود حریمها در فضای مجازی شکسته میشوند. این بدین الگوی برگشتی 3 نواره معناست که وقتی اعضای یک خانواده از پدر گرفته تا مادر و فرزندان بهطور مشترک در شبکههای اجتماعی حضور پیدا میکنند به دور از مسائل غیراخلاقی، ممکن است موضوعاتی در این شبکهها به اشتراک گذاشته شود که برای تمامی افراد الگوی برگشتی 3 نواره خانواده مناسب نباشد؛ بنابراین این امر باعث میشود که افراد یک خانواده حریمهای همدیگر را رد کنند که نتیجهاش تغییر رفتار فرزندان با پدر و مادرها و بالعکس است؛ اما این مقوله را در کشورهای توسعهیافته نمیبینیم چراکه مدیریت فیلترینگ رفتاری بهدرستی انجامشده است.
فاتح با اشاره به مهمترین اثر شبکههای مجازی بر مدل رفتاری افراد یک جامعه افزود: از بین رفتن حریمهای شخصی، خانوادگی و اجتماعی، بزرگترین آسیب شبکههای اجتماعی در مدل رفتاری افراد است. اگر مدل رفتاری خانواده ها از گذشته تا به امروز را بررسی نماییم می بینیم که خانوادهها در داخل و خارج از محیط زندگی، حریم مشخصی برای خود داشتهاند. همچنین پدر و مادرها بهعنوان رأس هرم یک زندگی حریم مشخصی داشتند که امروز متأسفانه به دلیل رسوخ فضای مجازی در خانوادهها دیگر این حریم را مشاهده نمیکنیم؛ بنابراین میتوان بزرگترین تغییر مدل رفتاری خانوادهها را از بین رفتن حریمها دانست که این امر متأثر از فضای مجازی است.
وی افزود: باید توجه داشت که از بین رفتن حریمهای خانوادگی باعث از بین رفتن حریمهای اجتماعی میشود که این امر نظم جامعه را به هم میریزد. امروز متأسفانه مبانی اخلاقی و تربیتی در جامعه ما دستخوش تغییرات زیادی شده است. با این تفاسیر همانطور که گفته شد برای جلوگیری از گسترش آسیبهای ناشی از فضای مجازی مخصوصاً تغییر مدلهای رفتاری و تربیتی و از بین رفتن حریمهای شخصی و اجتماعی باید مدیریت هوشمند بر پایه مدلهای موفق را سرلوحه کار قرار دهیم.
مدیرمسوول سایت سیتنا در پایان الگوی برگشتی 3 نواره افزود: با توجه به اینکه جامعه ما در حوزه فضای مجازی یک جامعه دنبال کننده و مصرفکننده است بهتر است که در کنار میزان و نحوه حضور در این فضا، مدل رفتاری کاربران کشورهای توسعهیافته را نیز دنبال نماید که این میتواند کمک خوبی به کاربران در انتخاب مدل رفتاری متناسب باشخصیت فردی و اجتماعی داشته باشد.
لپتاپ ایسوس ZenBook 3 Deluxe رسما معرفی شد
اگر بهدنبال خرید لپتاپی هستید که توسط آن قادر به انجام بازیهای روز باشید و یا بتوانید تصاویر و ویدیوهای باکیفیت را پردازش کنید، شاید بد نباشد نگاهی به دستگاه جدید ایسوس یعنی ZenBook 3 Deluxe بیاندازید.
این دستگاه که به گفته ایسوس “برترین لپتاپ” محسوب میشود در نمایشگاه Computex 2017 معرفی شده است. از ویژگیهای این مدل میتوان به نمایشگر 14 اینچی با حاشیه 7.46 میلیمتری و محافظ گوریلا گلس 5، ضخامت 12.9 میلیمتری و وزن 1.1 کیلوگرمی اشاره نمود. در بدنه آن از فلز مورداستفاده از صنایع هوایی بهره گرفته شده و در کنارهها دارای برش الماسی است.
مشخصات فنی
مشخصات فنی این لپتاپ را پردازنده Core i7 اینتل، حداکثر 1 ترابایت حافظه SSD، حافظه رم تا 16 گیگابایت و 2 عدد پورت USB-C با پشتیبانی از تاندربولت 3 تشکیل میدهند. با خرید این دستگاه به ترکپد شیشهای، کیبورد کامل با نور پسزمینه، 4 عدد اسپیکر و تکنولوژی هوشمند صدا دسترسی پیدا خواهید کرد. ایسوس قیمت پایه 1199 دلار را برای محصول خود درنظر گرفته است.
ساختار اقتصاد ما و همسایگان «مکمل» نیست
دکتر یحیی فتحی عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی نگرانیهای کشورهای درحال توسعه در خصوص پیامدهای منفی و به یکباره آزادسازی تجاری به همراه ملاحظاتی که پس از پایان جنگ سرد شکل گرفت، باعث شده است در اغلب موارد کشورهای جهان برای حفظ روابط تجاری خارجی خود و نیز برای حفظ موقعیت خود در مرزبندیهای موجود در اقتصاد و سیاست جهانی، به رویکرد «منطقهگرایی» و ایجاد ترتیبات تجاری مختلف، نظیر موافقتنامههای تجارت آزاد (FTA) یا تجارت ترجیحی (PTA)، بهعنوان مقدمهای برای رویکرد جهانی شدن و مصونیت از پیامدهای منفی و یکباره آن، روی بیاورند.
دکتر یحیی فتحی عضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی نگرانیهای کشورهای درحال توسعه در خصوص پیامدهای منفی و به یکباره آزادسازی تجاری به همراه ملاحظاتی که پس از پایان جنگ سرد شکل گرفت، باعث شده است در اغلب موارد کشورهای جهان برای حفظ روابط تجاری خارجی خود و نیز برای حفظ موقعیت خود در مرزبندیهای موجود در اقتصاد و سیاست جهانی، به رویکرد «منطقهگرایی» و ایجاد ترتیبات تجاری مختلف، نظیر موافقتنامههای تجارت آزاد (FTA) یا تجارت ترجیحی (PTA)، بهعنوان مقدمهای برای رویکرد جهانی شدن و مصونیت از پیامدهای منفی و یکباره آن، روی بیاورند. کارشناسان تجارت بینالملل، «منطقهگرایی» را بهعنوان بندرگاهی امن و بهمنزله ابزاری برای رویارویی کشورهای در حال توسعه با فراز و نشیبهای بازارهای جهانی تلقی میکنند. آنها همچنین منطقهگرایی را دریچهای برای اصلاح خطمشیهای داخلی میدانند. بر اساس تئوریهای تجارت بینالملل، ایجاد یک موافقتنامه تجاری منطقهای، دارای دو اثر متفاوت است:
الف) «منافع» موافقتنامه تجاری، که عبارت است از «خلق تجارت»: به عبارت دیگر، انتظار میرود که پس از تشکیل موافقتنامه تجاری، به دلیل اختلاف هزینههای تولید بین تولیدکنندگان داخلی و تولیدکنندگان درون موافقتنامه تجاری، تجارت بین کشورهای عضو گسترش پیدا کند. به این ترتیب مصرفکنندگان کشور به جای خرید گران از تولیدکنندگان داخلی به سمت عرضهکنندگان دارای قیمت پایین در بین کشورهای عضو موافقتنامه میروند.
ب) «هزینههای» موافقتنامه تجاری، که عبارت است از: «ایجاد انحراف در الگوی تجارت خارجی کشورهای عضو»: به عبارت دیگر، در شرایط تشکیل یک موافقتنامه تجاری مصرفکنندگان کشورهای عضو از هزینههای پایینتر عرضهکنندگان در بازار جهانی (کشورهای غیر عضو) محروم شده و هزینههای بالای تولیدکنندگان درون موافقتنامه به آنها تحمیل میشود. این هزینهها، بهویژه اگر کشورها بعد از عضویت در موافقتنامه محدودیتهای تجاری تبعیض علیه کشورهای غیرعضو را افزایش دهند، تشدید میشود.
اما از آنجا که هدف غایی «تجارت آزاد جهانی» است، چنانچه ترتیبات تجاری منطقهای برای هدف اصلی یعنی رفع موانع تجارت چندجانبه گام بردارند، سنگ بنای الگوی برگشتی 3 نواره تجارت آزاد جهانی بهطور صحیح گذاشته خواهد شد. همچنین اگر ترتیبات منطقهای حاضر به پذیرش این امر شوند، انحراف تجاری به حداقل رسیده و شرایط دسترسی آسان به منابع و کالاها برای تمام کشورها فراهم خواهد شد. اما اینکه کدامیک از دوجنبه آثار مثبت یا منفی تشکیل موافقتنامه تجاری بر دیگری غالب میشود و برآیند عضویت در یک موافقتنامه تجاری برای کشورهای عضو منفعت خالص یا زیان خالص خواهد بود، بسته به ترکیب کشورهای عضو و ساختار تجارت خارجی آنها دارد. بر این اساس:
۱) اگر درجه «تکمیل تجاری» کشورهای درون موافقتنامه بالا باشد، نظیر آنچه در مورد کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آسهآن شاهد هستیم، در آن صورت منافع ترتیبات منطقهای قابل ملاحظه خواهد بود و تشکیل موافقتنامه تجاری به توسعه تجارت درون منطقه، توسعه مزیتهای نسبی کشورهای عضو، تنوع صادراتی و نهایتا رشد سریع و افزایش رفاه اقتصادی کشورهای عضو خواهد انجامید.
۲) اگر درجه «تکمیل تجاری» کشورهای عضو در سطح پایینتری قرار داشته باشد، نظیر «نفتا» و «مرکوسور»، در آن صورت هزینههای گرایش منطقهای بر منافع آن غالب شده و ایجاد موافقتنامه تجاری نه تنها کمک چندانی به توسعه تجارت درون منطقه و تنوع مزیتهای صادراتی کشورهای عضو نمیکند، بلکه عملا سبب انحراف در الگوی تجارت کشورهای عضو به سمت تولید و صادرات کالاهایی میشود که در شرایط تجارت آزاد، به دلیل عدم مزیت نسبی و رقابتی، قادر به صادرات آنها نخواهد بود.
۳ مولفه افزایشدهنده منافع تجارت آزاد منطقهای
از سوی دیگر، بر اساس مبانی اقتصاد خُرد تجارت بینالملل، میزان اثربخشی یک موافقتنامه تجاری در توسعه تجاری کشورهای عضو به سه عامل اساسی بستگی دارد:
الف) اختلاف بین هزینههای تولید داخلی و هزینههای تولید کشورهای عضو موافقتنامه: بر این اساس هرچه اختلاف بین هزینههای تولید داخلی و هزینههای تولید سایر کشورهای عضو موافقتنامه بالاتر باشد منافع حاصل از موافقتنامه تجاری بیشتر خواهد بود. اگر هزینه تولید داخلی برای کالای خاصی از یک کشور به میزان قابل ملاحظهای پایینتر از هزینههای تولید سایر کشورهای عضو باشد، در آنصورت تولید آن کالا به لحاظ هزینه دارای مزیت نسبی بوده، لذا توسعه تجارت درون موافقتنامه، اولا امکانپذیر شده و ثانیا باعث توسعه مزیتهای نسبی کشورهای عضو میشود. همچنین اگر هزینه تولید داخلی یک کالای خاص در مقایسه با هزینههای تولید سایر کشورهای عضو بالاتر باشد، در آن صورت واردات کالای مورد نظر از سایر کشورهای عضو، به دلیل مزیت نسبی هزینهای آنها در تولید، به صرفه خواهد بود. به این ترتیب اگر اصل اختلاف هزینههای تولید برقرار باشد در آن صورت تشکیل موافقتنامه تجاری توجیه اقتصادی پیدا میکند. در مقابل اگر الگوی تجارت خارجی کشورهای عضو مشابه باشد و اختلاف قابل قبولی در هزینههای تولید آنها وجود نداشته باشد، اولا تشکیل موافقتنامه تجاری دارای توجیه اقتصادی نخواهد بود، ثانیا در صورت تشکیل موافقتنامه تجاری، این ترکیب از کشورها با ساختار تولید و الگوی تجاری مشابه، به توسعه تجارت درون منطقه، ارتقای مزیتهای نسبی و تنوع صادرات کشورهای عضو کمک موثری نخواهد کرد.
ب) اختلاف بین هزینههای تولید کشورهای عضو با هزینههای تولید کشورهای غیر عضو (خارج موافقتنامه): هرچه اختلاف بین هزینههای تولید کشورهای درون موافقتنامه تجاری با هزینههای تولید کشورهای خارج از موافقتنامه (متوسط بازار جهانی) کمتر باشد، منافع حاصل از تشکیل موافقتنامه تجاری بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر در این حالت هزینه فرصت حضور در موافقتنامه تجاری پایینتر خواهد بود.
ج) کشش تقاضا: هر قدر کشش تقاضا بالاتر باشد، در آن صورت حضور در بلوک تجاری منافع بیشتری را نصیب کشورهای عضو خواهد کرد.
سودمندی تجارت آزاد با همسایگان؟
و اما در مورد امکان و سودمندی مبادله موافقتنامه تجاری ایران با کشورهای حوزه منطقه خاورمیانه ذکر چند نکته الزامی است. اول اینکه باید دید آیا اصول برشمرده که موفقیت حضور یک کشور در بلوک تجاری، در راستای توسعه مزیتهای نسبی و صادرات، را محتمل میسازد در مورد کشورهای مورد نظر برقرار هست یا نه؟ بر اساس بررسیهای انجامگرفته، ساختار خاص تجارت خارجی، پتانسیلهای اقتصادی و تجاری محدود و نهایتا درجه پایین «تکمیل تجاری» کشورهای همسایه ایران، شرایطی را ایجاد کرده است که بر اساس این شرایط اصول پایهای موثر بودن حضور کشور در بلوک تجاری، از جمله اصل اختلاف هزینههای تولید، برقرار نباشد. لذا با توجه به ساختار خاص اقتصاد و تجارت خارجی کشورهای منطقه، انتظار انتفاع تجاری کشور از بلوکهای منطقهای مذکور (توسعه مزیتهای نسبی و صادرات صنعتی) امکان تحقق کمتری دارد.
بهعنوان نمونه، سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو)، در پی افزایش اعضای آن از ۳ عضو به ۱۰ عضو سعی داشته است، با تکیه بر فلسفه تقویت مناسبات منطقهای بر اساس منطق ژئوپلیتیک، به پویایی تازهای دست یابد. به طوری که اعضا درصدد برآمدهاند تا با توسعه ساختار جدید به شکلدهی اتحادیه اقتصادی قدرتمندی در منطقه جنوب غربی آسیا و در بخش مرکزی جهان اسلام کمک کرده و در الحاق حوزههای ژئوپلیتیک پیرامون خود نقش بالقوه را ایفا کند. لذا براساس مفاد موافقتنامه مذکور، توسعه تجارت درون منطقه از اهداف اصلی اکو بوده است. اما باید دید این هدف در عمل تا چه حد تحقق یافته یا امکان تحقق دارد.بررسیهای اخیر مرکز تجارت بینالملل (ITC) حکایت از آن دارد که طبیعت تجارت درون منطقهای اکو در سالهای اخیر تغییرات قابل ملاحظهای را تجربه کرده است. عمده این تغییرات به دلیل تغییر وضعیت کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) اتفاق افتاده است. چنانچه میدانیم، در شوروی سابق تخصیص منابع و فرصتهای سرمایهگذاری و حتی نیروی کار ضرورتا بر مبنای ملاحظات اقتصادی نبوده، بلکه اصولا انگیزههای سیاسی ارجحیت داشتهاند. لذا بعد از فروپاشی نظام شوروی سابق، بازنگری در شرایط و ساختار تجارت خارجی کشورهای تحت پوشش آن نظام جایگاه ویژهای یافت. این امر با توجه به عضویت ۶ کشور از این مجموعه در اکو آثار محسوسی بر عملکرد تجاری این سازمان داشته است.
بررسی ترکیب کالاهای تجاری (اقلام صادراتی) کشورهای منطقه خاورمیانه حاکی از آن است که بخش عمدهای از صادرات این کشورها مربوط به منابع طبیعی (محصولات کشاورزی، مواد معدنی، مواد شیمیایی و پتروشیمی و بعضا انواع پوشاک و منسوجات) میباشد. این در حالی است که، واردات این کشورها ترکیب متفاوتی داشته و منابع طبیعی جایگاهی در آن ندارد. دو قلم عمده از واردات کشورهای منطقه، بر اساس سهم از کل واردات آنها، عبارت از: تجهیزات و ماشینآلات و کالاهای بادوام. در بعضی از کشورهای مذکور بیش از ۸۰ درصد کل کالاهای مصرفی بادوام از طریق واردات تامین میشود. ضمن اینکه واردات بخش عمده اقلام مورد اشاره از کشورهای خارج از منطقه صورت میپذیرد.
به این ترتیب مقایسه ترکیب اقلام صادراتی و وارداتی کشورهای منطقه خاورمیانه حاکی از آن است که درجه تکمیل تجاری این کشورها در سطح پایینی قرار داشته، بنابراین این ترکیب خاص از کشورهای منطقه، بهصورت بالفعل و بالقوه امکان توسعه روابط تجاری بین کشورهای عضو، به ویژه بین ایران و سایر کشورهای منطقه، را در حد بسیار پایینی قرار میدهد.
تجارت آزاد با ترکیه؛ پرمنفعت؟
البته، الگوی برگشتی 3 نواره در میان کشورهای عضو تنها کشور ترکیه، به دلیل اقتصاد بازتر و ارتباط تجاری و سرمایهگذاری مناسب با اروپا، از تنوع تجاری نسبتا مناسبی برخوردار است، منتها به دو دلیل امکان توسعه روابط تجاری با کشور ترکیه نیز برای ایران الگوی برگشتی 3 نواره محدود و حائز منافع کمتری است. اول اینکه، این کشور عمدتا در تولید و صدور منسوجات و پوشاک، صنایع غذایی و تا حدودی خودروسازی دارای مزیت نسبی و توان صادراتی است، که این اقلام نیز یا از زمینههای مزیت نسبی (منسوجات، پوشاک و صنایع غذایی) یا در گروه صنایع حمایتی برحسب سیاستهای جایگزینی واردات (صنعت خودرو) ایران هستند. لذا این امر درجه تکمیل تجاری دو کشور را محدودتر میکند.
دوم اینکه، کشور ترکیه، به دلیل عضویت در WTO، روابط تجاری گستردهای با اروپا دارد که در صورت توسعه روابط تجاری درون منطقهای بهعنوان پلی برای روابط تجاری ایران با اروپا عمل کرده و لذا با صادرات مجدد کالاهای ایرانی و واردات غیرمستقیم کالاهای اروپایی بهایران، بهصورت یکجانبه منتفع شده یا اینکه حداقل بیشتر از خود ما از ارزش افزوده کالاهای صادراتی ما بهره میبرد. این امر در بررسی سهم ترکیه از کل بازرگانی خارجی ایران در سالهای گذشته به راحتی قابل استناد است.
منافع سیاسی- امنیتی تجارت آزاد با همسایگان
رویکرد دوم به گرایشهای منطقهای که نمونههایی از سیاستهای بهینه دوم (second best) به حساب میآیند، رویکرد سیاسی- امنیتی به موضوع است. بر این اساس، نوعی از عواید خارجی (Externality) گرایشهای منطقهای زمانی به وجود میآید که بتواند امنیت کشورهای عضو را بهبود ببخشد. اساسا سه نوع از موقعیتهایی که یک گرایش منطقهای بتواند بهصورت بالقوه چنین منافعی را ایجاد کند به شرح زیر قابل اشاره هستند:
اول) در حالتی که تهدیدی برای امنیت داخلی وجود داشته باشد، از قبیل فروپاشی یا جنگ داخلی
دوم) کشورها ممکن است نسبت به تهدیدهای بالقوه و بالفعل از سوی کشورهای ثالث، از طریق ایجاد موافقتنامههای منطقهای واکنش نشان بدهند. بهعنوان مثال، شورای همکاری خلیج (فارس) تا حدودی در واکنش به تهدید بالقوه قدرتهای منطقه، نظیر ایران و عراق، ایجاد شده است.
سوم) تهدیدهای امنیتی از بعد اقتصادی نیز ممکن است در مواقعی بهایجاد موافقتنامه بین کشورهای همسایه بینجامد. بهعنوان مثال، سازمان همکاریهای ملل آسیای جنوب شرقی (ASEAN) برای کاهش تنشهای موجود بین کشورهای مالزی و اندونزی، و بالاخره «مرکوسور» که یک موافقتنامه تجارت منطقهای بین کشورهای برزیل، آرژانتین، پاراگوئه و اروگوئه است، برای کاهش تنشهای موجود بین کشورهای آرژانتین و برزیل، که در واقع یک تهدید جدی برای اقتصاد و تجارت منطقه به حساب میآمد، شکل گرفتند. مطالعات موجود نشان میدهد که حتی سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (APEC) و بازار مشترک کشورهای آمریکای مرکزی (CACM) نیز، در ابتدای شکلگیری، چنین رویکردی داشتهاند.
از این منظر، همگراییهای منطقهای غالبا رویکرد دیپلماتیک داشته و در پس اکثر گرایشهای منطقهای موجود، نوعی نگرش و هدفمندی سیاسی وجود دارد، که در مواردی بحث توجیه اقتصادی اثرات این رویکرد بر اقتصاد و تجارت خارجی کشورهای عضو را در درجه دوم اهمیت قرار میدهد. لذا با توجه موارد متعددی از مشکلات امنیتی و تروریستی مختلف در کشورهای منطقه غرب آسیا، بهنظر میرسد بتوان از ابزار ترتیبات تجاری منطقهای برای ثبات بخشیدن به منطقه سود جست، ولی قطعا اتخاذ عملیاتی این سیاست نیاز به بررسیهای بیشتری از جنبههای دیپلماسی اقتصادی، ژئوپولیتیک و ژئواکونومی منطقه دارد.
دیدگاه شما