صندوق قابل معامله | بررسی مزایا و ویژگیهای این صندوق در بورس ایران
به طور کلی انجام سرمایهگذاری در بخشهای مختلف بورس میتواند درآمدزایی مناسبی را برای شما به همراه داشته باشد. در این میان صندوق قابل معامله یکی از بهترین گزینههای پیش روی سرمایهگذاران است که بسیاری از افراد آن را انتخاب میکنند. همانطور که میدانید ارزش پول نقد هر روز کمتر میشود و بهتر است برای حفظ ارزش آن سرمایهگذاری کنید. صندوق قابل معامله شامل چندین دارایی مختلف میشود که بخش عمدهای از آن را اوراق مشارکت و سهام شرکتها تشکیل میدهد. در واقع زمانی که شما در این صندوقها ثبتنام میکنید، این سهام و اوراق را خریداری کرده و در سبد خود نگهداری میکنید. مدیریت سبد و سرمایه شما توسط صندوق قابل معامله انجام میشود.
این مقاله، یکی از سری مقالات صندوق معامله است که در آن به چیستی صندوق سرمایه گذاری و مزایا و معایب آن خواهیم پرداخت. در مقاله دوم از این سری به انواع صندوق های سرمایه گذاری خواهیم پرداخت و در مقاله سوم، به یکی از پرکاربردترین صندوق های معامله، یعنی صندوق معامله ETF. با ما همراه باشید.
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله چیست؟
بسیاری از افراد دوست دارند که در بازارهای مالی ورود کنند و بهترین راههای سرمایهگذاری را بیاموزند. این در حالی است که حضور در بورس و سایر بازارها نیازمند تخصص شما است و باید به تمامی مباحث مربوط به به سرمایهگذاری تسلط داشته باشید؛ مواردی همچون تابلوخونی، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال از این موارد هستند که حتما باید بر آنها مسلط شوید. ما تمامی این موارد تخصصی را از صفر تا صد در دوره آموزشی جامع بورس تدریس با متودولوژی کاملا کاربردی تدریس می کنیم، منتهی از آنجا که بسیاری از افراد زمان و دانش کافی برای دنبال کردن یادگیری را ندارند، به دنبال راهی مطمئن برای سرمایهگذاری در بورس هستند.
صندوقهای قابل معامله دقیقا برای همین هدف ساخته شدهاند و مدیریت اموال و داراییهای شما در بورس را انجام خواهند داد. برای اینکه ریسک سرمایهگذاران در این شیوه به کمترین حد برسد، شرکت مربوطه سبد دارایی را به صورت متنوع ایجاد میکند. وجود چندین سهم در پرتفو شما باعث میشود تا ریسک سرمایهگذاری به نحو مناسبی کاهش پیدا کند. در داخل این شرکتها افراد متخصص و ماهر در زمینه بازارهای مالی فعالیت میکنند.
این افراد وظیفه رصد بازار را برعهده دارند تا بهترین فرصتهای به وجود آمده در آن را تشخیص دهند. با توجه به اینکه کارشناسان صندوق قابل معامله دارای مهارت خاصی در این زمینه هستند، معمولا اکثر معاملات را با سود به اتمام میرسانند. نکته مهم درباره این صندوقها در نحوه معامله آنها است. به طور کلی سهام صندوق قابل معامله نیز به صورت جداگانه در بورس لیست شده و خرید و فروش خواهدش شد. با توجه به اهمیت بالای مواردی که گفته شد، حتما با دید باز و آشنایی کامل از صندوق های معامله استفاده کنید.
مزایای صندوق قابل معامله چیست
حال که به صورت کلی با صندوق قابل معامله آشنا شدید، به احتمال زیاد درباره مزایای آن نیز سوالاتی داشته باشید. هر ساله هزاران نفر سرمایههای خود را در اختیار صندوق های قابل معامله قرار میدهند تا دارایی آنها به درستی اداره شود. فراموش نکنید که سرمایهگذاری در بورس ایران نیازمند دانش و تخصص کافی در این زمینه است. (این دانش و تجربه کجا بدست می آید؟ اینجا کلیک کنید) خوشبختانه استفاده از این صندوقها به شما اجازه میدهد که از سود حاصل از سهام برخوردار شوید. همچنین صندوق سیاستهای زیادی در معاملات به کار میبندد تا احتمال ایجاد ضرر برای آن کمتر باشد. مزایای صندوق قابل معامله بسیار زیاد است که در ادامه بیشتر به این موضوع و اهمیت آن میپردازیم.
امکان خرید و فروش آسان
تمام کسانی که در بازار بورس ایران فعالیت کردهاند، با مفاهیمی همچون صف خرید و صف فروش آشنایی دارند. در واقع زمانی که یک سهم یا دارایی فروشنده بیشتری داشته باشد و خریدار برای آن کم باشد، اصطلاحا صف فروش تشکیل خواهد شد. همین مورد برای صف خرید هم وجود دارد که در بسیاری از مواقع شاهد آن بودهایم. زمانی که شما در صف خرید یا فروش قرار میگیرید، باید منتظر بمانید تا نوبت شما برای خرید یا فروش برسد. این موضوع ممکن است به فرایندی زمانبر تبدیل شود که برای فرد بسیار آزاردهنده خواهد بود. بزرگترین جذابیت صندوق قابل معامله این است که به صورت آنلاین و لحظهای قابل خرید یا فروش است.
این امتیاز ویژه باعث شده تا بسیاری از افراد برای سرمایهگذاری به سراغ این صندوقها بیایند. زمانی که شما سهامی که در صندوق معامله خود دارید را میفروشید، نهایتا پس از گذشت سه روز از تاریخ مشخص شده به حساب شما واریز خواهد شد. اگر دوست دارید که به راحتی داراییهای خود را نقد کنید حتما به سراغ این صندوقها بروید. قدرت نقدشوندگی بالا باعث شده تا هر ساله میلیاردها تومان در صندوقهای قابل معامله جابجا شود و سرمایهگذاران به سود خوبی در این زمینه دست پیدا کنند. قدرت نقدشوندگی بالا بزرگترین مزیت صندوق قابل معامله است که باید از این فرصت طلایی برای رشد و دارایی بیشتر استفاده کرد.
معافیت مالیاتی
در هر کشوری از جهان که بروید، همواره هزینهای تحت عنوان مالیات از شهروندان مختلف اخذ میشود. این مالیاتها در بعضی از شرایط بسیار زیاد هستند و فرد برای پرداخت آنها با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد. با توجه به اهمیت ویژه این موضوع، بهتر است که سرمایهگذاری خود را در جایی انجام دهید که میزان مالیات کمتری دارد. خوشبختانه با پیگیریهای انجام شده، صندوق قابل معامله از پرداخت مالیات معاف شده است و هیچ مبلغی از آن کم نخواهد شد. این موضوع نشان میدهد که صندوقهای معاملاتی یک محل مناسب برای انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت هستند. در صورتی که سرمایهگذاری شما در این شرکتها چند سال به طول بیانجامد، مسلما سود ایجاد شده برای شما بسیار رضایتبخش خواهد بود.
شفافیت بالا
حجم معاملات در بخش صندوقهای قابل معامله بسیار زیاد است و به صورت روزانه انجام میشود. این معاملات در روزهای عادی و در ساعات باز بودن بازار انجام میشود و در زمان بسته شدن بازار به اتمام خواهد رسید. با توجه به حجم فوقالعاده معاملات در این بخش، میزان شفافیت مربوط به معاملات نیز بسیار زیاد است. در واقع زمانی که بازار باز است، میتوانید تمامی دادوستدهای مربوط به داراییهای خود را مشاهده کنید. شما میتوانید گزارشگیری مربوطه به روز، هفته یا ماه را از شرکت صندوق قابل معامله بگیرید.
کارشناسان فعال در این شرکتها تلاش میکنند تا بهترین معاملات ممکن را انجام دهند تا به سودآوری مناسبی دست پیدا کنید. اگر میخواهید از تمامی آمار و ارقام مربوط به سرمایهگذاری خود آگاه باشید، بدون شک استفاده از صندوقهای قابل معامله بهترین انتخاب ممکن برای شما خواهد بود. وجود آمار شفاف و دقیق باعث میشود که احتمال بروز خطا و تخلف به پایینترین حد خود برسد.
هزینه و کارمزد مناسب صندوق قابل معامله
به طور کلی برای اینکه بتوانید عملیات خرید یا فروش را در بورس ایران انجام دهید، باید مبلغی را به عنوان کارمزد به این سازمان بپردازید. مبلغ کارمزد ثابت نیست و با توجه به نوع دارایی و ارزش آن متفاوت خواهد بود. شاید در مرحله اول با خود فکر کنید که مبلغ کارمزد پایین است و ارزش بررسی ندارد. شاید برای چند بار اول این حرف درست باشد ولی شما باید تاثیرات بلندمدت آن را بررسی کنید. بسیاری از افراد و شرکتها بیشتر از ۱۰ معامله در روز انجام میدهند که برای هر کدام از آنها کارمزد مخصوصی در نظر گرفته میشود.
اگر این کارمزدهای کوچک را جمع کنید، در نهایت عدد بزرگی میشود که شما بای این هزنیه را پرداخت کنید. صندوق قابل معامله یا etf دارای کمترین هزینهها و کارمزد برای انجام معاملات است. وجود کارمزدهای پایین در معاملات باعث میشود تا شما هزینه کمتری در این بخش پرداخت کنید. ارائه خدمات مشتری در این صندوقها به کارگزاریها سپرده شده است که به همین علت هزینه انتقال دارایی به کمترین حد خود رسیده است. حال که متوجه شدید مزایای صندوق سرمایهگذاری قابل معامله چیست، حتما در اولین فرصت ممکن برای انجام سرمایهگذاری در آنها برنامهریزی کنید.
انواع صندوق های قابل معامله کدامند؟
صندوق قابل معامله میتواند دارای چند نوع باشد که هر کدام از آنها در یک بخش خاص فعالیت میکنند. هر کس با توجه به شخصیت خود میتواند از بین این صندوقها بهترین انتخاب ممکن را صورت دهد. این صندوق ها عبارتند از صندوق با درآمد ثابت که بالای هفتاد درصد از داراییهای آن شامل موارد کمریسکی همچون سپرده بانکی، اوراق خزانه و اوراق مشارکت است؛ صندوق سرمایه گذاری سهامی که بیشتر از هفتاد درصد آن از سهمهای مربوط به شرکتهای مختلف تشکیل شده است؛ و صندوق سرمایهگذاری مختلط که ترکیبی از صندوق درآمد ثابت و صندوق سهامی است. در مقاله دوم از سری مقالات صندوق معاکله به تفصیل درباره هر کدام از این صندوق ها صحبت کرده ایم. بنابراین، چنانچه اطلاعات بیشتری نیاز دارید، می توانید به این آدرس این مقالات در ابتدای متن رجوع کنید.
فعالیت صندوقهای قابل معامله در ایران چگونه است
در حال حاضر تعداد زیادی از صندوقهای قابل معامله در ایران مشغول به کار و فعالیت هستند. اگر نگاهی به آمارها در این بخش بیندازیم، متوجه میشویم که حدود ۲۹ صندوق قابل معامله در سراسر ایران مشغول به کار هستند. از بین این شرکتها ۱۲ صندوق درآمد ثابت مشغول به فعالیت هستند و در دورههای زمانی مشخص به سرمایهگذاران خود سود دورهای پرداخت میکنند.
به غیر از این مورد باید به فعالیت ۸ صندوق قابل معامله سهامی نیز اشاره کرد. این شرکتها سهام صنایع مختلف را در پرتفوی خود قرار میدهند و سود و زیان آن را با سرمایهگذاران خود شریک خواهند شد. همچنین سه صندوق مختلط نیز در ایران فعال هستند که افراد با ریسک متوسط میتوانند از آن استفاده کنند. به غیر از این موارد چند صندوق طلا هم وجود دارد که به صورت ویژه بر روی طلا سرمایهگذاری میکنند. برای دیدن لیست کامل این صندوقها میتوانید به سایت رسمی سازمان بورس و اوراق بهادار مراجعه کنید.
با صندوق قابل معامله با خیال راحت سرمایهگذاری کنید
هر کسی دوست دارد که یک سرمایهگذاری امن و مطمئن داشته باشد تا سود خوبی به دست بیاورد. در حال حاضر روشهای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد که استفاده از صندوق قابل معامله یا etf یکی از آنها است. شما میتوانید سرمایه خود را در اختیار این صندوقها قرار دهید تا سبدگردانی را برای شما انجام دهند. این صندوقها تجربه زیادی در بورس ایران دارند و با سرمایه شما بهترین انواع سهام موجود در بازار را خریداری میکنند. در واقع شما با انجام این کار، تمامی فعالیتهای بازار بورس خود را به این صندوق میسپارید. در این حالت نیازی نیست که خودتان با این بازار درگیر باشید و سود شما در زمان مشخص شده واریز خواهد شد.
سهام بنیادی چیست؟
برای افرادی که به تازگی وارد بازار بورس شدهاند، درک عباراتی مانند سهام بنیادی، سهام تکنیکال، عرضه اولیه و… ضرورت دارد. یک معاملهگر برای فعالیت در این بازار باید با اصطلاحات پایه آشنا باشد. برخی از این اصطلاحات مثل عرضه اولیه، به راحتی قابل درک هستند، اما عباراتی مثل سهام بنیادی، نیاز به دانش بورسی دارند و دانستن مفهوم آن کافی نیست. به بیان دیگر شاید شما بدانید که معنی «سهام بنیادی» چیست، اما آیا معیار اطلاق کلمه «بنیادی» به یک سهم، چگونگی شناسایی سهام بنیادی و روش انجام تحلیل بنیادی را هم آموختهاید؟ در ادامه این مقاله میآموزیم که سهام بنیادی چیست، چه ویژگیهایی دارد، چگونه میتوان آن را شناسایی کرد و برای یادگیری تحلیل بنیادی باید چه اقداماتی انجام دهیم.
تعریف سهام بنیادی
برای تعریف سهام بنیادی، ابتدا به سراغ کلمه «بنیاد» میرویم. همانطور که میدانید کلمه بنیاد اشاره به ریشه و پایه دارد. مثلا به علومی مانند ریاضی، فلسفه، زیستشناسی که ریشه بسیار از علوم دیگر هستند، علوم ویژگیهای نقدشوندگی بالا بنیادی گفته میشود و اگر فردی در این علوم قوی باشد، در قدمهای بعدی با اطمینان حرکت میکند. درباره سهام هم این موضوع وجود دارد، هر سهمی که شرکت ناشر آن از بنیادی قروی برخوردار باشد، سهام بنیادی خوانده میشود.
پس در تعریف سهام بنیادی میتوان گفت: سهامی که بر اساس ارزش ذاتی و پشتوانه قوی، ارزنده شمارده شود، در اثر سفتهبازی یا تصمیمات هیجانی ارزش آن تغییر نکند و در بلندمدت سودآوری خوبی داشته باشد را سهام بنیادی مینامیم. دقت کنید که در تعریف سهام بنیادی، عبارت «بلند مدت» اهمیت زیادی دارد. چرا که بورس، بازاری بر مبنای عرضه و تقاضا است. بنابراین اگر در یک بازه زمانی محدود، درخواست برای سهام (مثلا سهام یک گروه صنعت خاص) کاهش یابد، قیمت آن سهام هم روند نزولی خواهد داشت، اما این معنای کاهش ارزش ذاتی سهم نیست.
از طرفی سفتهبازی، انتشار شایعات، رخدادهای سیاسی یا اجتماعی پر سر و صدا در زمانی خاص، میتوانند سهام مختلف را تحت تاثیر قرار داند. در این شرایط ممکن است ما شاهد افت یا رشد شدید قیمت در هر سهام، اعم از بنیادی یا غیر بنیادی باشیم. بنابراین برای سرمایهگذاری در سهام بنیادی، داشتن افق زمانی بلندمدت اهمیت دارد. سرمایهگذار در این مدت احتمالا فراز و نشیبهایی را در قیمت سهم مشاهده میکند و این موضوع هرگز نباید تصمیمات هیجانی را برای وی در پی داشته باشد.
در نهایت میتوان نتیجه گرفت که آگاهی از ویژگی های سهام بنیادی، ما را در شناسایی این سهام یاری میکند. در ادامه با آموختن روش تحلیل بنیادی، بررسی نمودارهای قیمتی سهم از گذشته تاکنون و تعیین افق زمانی، یک سرمایهگذاری سودده را برایمان در پی دارد.
ویژگی های سهام بنیادی
در بخش قبل به این موضوع اشاره شد که شناخت ویژگی های سهام بنیادی، یکی از قدمهای ما برای انجام سرمایهگذاری بلندمدت و سودده است. در واقع هر سهمی بسته به گروه صنعت، میزان عرضه و تقاضا، قدمت، سودسازی در گذشته و… دارای ویژگیهای مخصوص به خود است. حال برخی از این ویژگیها به صورت مشترک در سهام بنیادی وجود دارند و به کمک آنها میتوانیم به راحتی سهام بنیادی را تشخیص دهیم.
ویژگی های سهام بنیادی در دو گروه اصلی و فرعی تقسیم میشوند. ویژگی های اصلی به معنای بررسی: EPS سهم، نسبت P/E، نقدشوندگی، میزان سودآوری و روند افزایشی سود (سود خالص) هستند. برای بررسی ویژگی های فرعی سهام بنیادی به سراغ مواردی چون: نسبت داراییهای شرکت به بدهیها، روند افزایشی نرخ فروش محصولات یا خدمات، برنامهها و اهداف آتی، قراردادهای جاری و آتی که در گسترش شرکت نقش دارند و میزان تاثیر سهم در شاخص کل میرویم. در ادامه توضیحات مختصری درباره ویژگی های سهام بنیادی (اصلی) ارائه میشود.
سود هر سهم یا (EPS): eps مخفف عبارت Earnings per Share و به معنای سود یا درآمد هر سهم است. این مقدار در تابلو هر سهم در سایت tse درج شده است. اما تحلیلگران بنیادی معمولا eps سهام را خودشان محاسبه میکنند و عدد دقیق آن را به دست میآورند. فرمول محاسبه eps به شرح زیر است:
تعداد کل سهام / سود خالص در 12 ماه گذشته = EPS
نسبت P/E: نسبت قیمت بر درآمد یا (price / earnings per share) یک فاکتور بسیار مهم برای تشخیص سهام بنیادی است. با کمک نسبت P/E میتوان میزان سودی که شرکت در طول یک سال مالی برای سهامداران فراهم میکند را تخمین زد.
نقدشوندگی: بسیاری از افراد تصور میکنند که چون سرمایهگذاری در سهام بنیادی اغلب با دیدگاه بلندمدت انجام میشود، پس نقدشوندگی سهم اهمیت چندانی ندارد! این تفکر اشتباه است. همانطور که در قبل ذکر شد کاهش نقدشوندگی سهم در یک بازه زمانی خاص و محدود، نرمال است اما در مجموع نقدشوندگی سهم اهمیت دارد و یکی از ویژگیهای سهام بنیادی، جاری بودن روند معاملات و نقدشوندگی بالا است.
میزان سودآوری سهم: منظور از میزان سودآوری سهم، روند افزایشی سود (خالص) است. دقت کنید که سود خالص با سود ناخالص تفاوت دارد. سود ناخالص معمولا مثبت است، اما سود خالص که با کسر هزینهها، مالیات و… بدست میآید نمیتواند همواره مثبت باشد. بنابراین روند افزایشی آن، یک ویژگی مثبت به حساب میآید و گویای بنیاد قوی شرکت ناشر سهم است.
سهام بنیادی را چگونه تشخیص بدهیم؟
تا این لحظه متوجه شدیم که سهام بنیادی چه ویژگیهایی دارد، اما دقت کنید که بررسی ویژگیها پس از انتخاب سهم صورت میگیرد. سوال اینجاست که سهام بنیادی را چگونه تشخیص بدهیم؟ برای تشخیص سهام بنیادی در ابتدا میتوان چند مورد کلی را در نظر گرفت:
– زمان اصلاح بازار، سهام کوچک با افت قیمت بیشتری مواجه میشوند و سهام بنیادی در مقایسه با آنها ثبات قیمتی بیشتری دارند.
– زمان اصلاح قیمت، نقدشوندگی در سهام بنیادی بیشتر به چشم میخورد.
– سهام شرکتهای بزرگ و شاخصساز معمولا سهام بنیادی هستند. در قبل هم به این موضوع اشاره شد که تاثیر در شاخص یکی از ویژگی های سهام بنیادی است.
– صنایع استراتژیک معمولا سهام بنیادی زیادی را شامل میشوند. اما دقت کنید که این موضوع شما را گول نزند. هر شرکتی که در صنایع استراتژیک دستهبندی میشود صرفا دارای سهام بنیادی نیست.
سرمایه گذاری در سهام بنیادی
برای سرمایه گذاری در سهام بنیادی شما باید در قدم اول اهداف، اولویتها و ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسید. هر سرمایهگذاری در بازار بورس، با توجه به میزان برخورداری از دانش اقتصادی، ریسکپذیری و اولویتهایی چون افق زمانی و بازده مورد انتظار، روشه متفاوتی را برای تعیین مسیر سرمایهگذاری و شناسایی سهام انتخاب میکند. مثلا مسیر سرمایهگذاری برخی افراد بر مبنای انجام معاملات روزانه است، برخی دیگر افق زمانی میانمدت دارند و برخی هم با افق زمانی بلندمدت به سرمایهگذاری میپردازند.
برای هر سه گروه بالا یادگیری مهارتهایی مانند تابلوخوانی و فیلترنویسی ضرورت دارد، اما در ادامه با توجه به اینکه مسیر سرمایهگذاریشان تغییر میکند، هر گروه بر یک روش تحلیلی متمرکز میشوند. مثلا برای انجام معاملات روزانه، باید از نمودارهای تحلیل تکنیکال بهره برد، در صورتی که برای سرمایهگذاری بلندمدت، تمرکز بر روش تحلیل بنیادی و شناسایی سهام بنیادی است. در نهایت کارشناسان بورسی پیشنهاد میکنند که همه روشها را به ترتیب بیاموزید تا بتوانید دارایی خود را بر اساس افق زمانی و میزان ریسک، به شکل موازی تقسیم کنید.
در این حالت سرمایه گذاری در سهام بنیادی و غیر بنیادی را همزمان انجام میدهید و از سود بازار بورس تا بیشترین حد ممکن بهرهمند میشوید.
سخن آخر
ما در این مطلب با تعریف سهام بنیادی، ویژگی های سهام بنیادی و چگونگی تشخیص سهمهای بنیادی آشنا شدیم و در آخر باید روش استفاده از اطلاعات و صورتهای مالی شرکتها برای تخمین ارزش و بنیاد سهم را بیاموزیم. این مهارتها در آموزشهای بورس با عنوان «تحلیل بنیادی» شناسایی میشود و یادگیری آن برای سرمایهگذاری بلندمدت اهمیت زیادی دارد. البته آموزش تحلیل بنیادی را نمیتوان در یک مقاله گنجاند و برای یادگیری آن نیاز به گذراندن دورههای پیشنیاز مثل مبانی سرمایهگذاری، تابلوخوانی و فیلترنویسی است. بنابراین بهترین روش برای یادگرفتن تحلیل بنیادی و سرمایه گذاری در سهام بنیادی، شرکت در دورههای آموزش است.
مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی
ضرورت یکپارچگی سیستمهای بانکی و مالی به منظور ایجاد و گسترش وابستگیهای بینالمللی از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. بانکها به واسطه سرمایهگذاران و وامگیرندگان متعدد با انواع بازارهای پولی و مالی رابطه دارند؛ به همین دلیل، دائماً با ریسکهای مختلفی روبرو میشوند، به طوریکه ممکن است ورود به یک بازار و یا خروج از آن، کاهش یا افزایش در یک یا چند نوع ریسک را در پی داشته باشد.
ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمینان در میزان نقدینگی بانک ایجاد میشود. از سوی دیگر ممکن است بازارهایی که منابع بانک در آنها قرار دارد دچار کمبود نقدینگی شوند و در نتیجه باعث افزایش ریسک نقدینگی شود. با توجه به آنکه ریسک نقدینگی با سایر ریسکهای مالی مختلط است، لذا سنجش و کنترل آن با دشواری روبرو است. از اینرو، مدیریت نقدینگی یکی از مهمترین مباحث مربوط به نظام بانکداری میباشد. بهطوریکه عدم مديريت صحيح آن ميتواند تبعات و پيامدهايي مانند سقوط نظام بانكي و حتي نظام مالي را بههمراه داشته باشد. لذا قانونگذاران به موقعيت و وضعيت نقدينگي نهادهاي مالي بسيار حساس بوده و بر تقويت چارچوب نقدينگي بانكها تكيه ميكنند. در این میان، براي نهادهاي مالي اسلامي، مديريت نقدينگي ویژگیهای نقدشوندگی بالا از ويژگي منحصر بفردي برخوردار است. زيرا بسياري از ابزارهاي مالي مرسوم موجود كه براي مديريت نقدينگي بكار ميرود، مبتني بر نرخ بهره هستند و با توجه به آنکه از نظر شرعي و فقهي كاربرد پذير نيستند، لذا با محدودیت گسترش فعاليتهاي بين بانكي بازار پول مواجه خواهند بود. ازاینرو، با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله به جنبههاي مختلف مديريت نقدينگي در بانكهای اسلامي خواهیم پرداخت.
2. مفهوم مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی میتواند به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی، پیشبینی شود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، شامل پيشبيني خالص وجوه مورد نياز با توجه به عوامل روندي، فصلي، چرخهاي و رشد كلان بانك ميباشد و نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند.
2-1. مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی
از ديدگاه بانكداري اسلامي، مديريت نقدينگي به توانايي بانك در تجهيز برنامهريزي شدة منابع و تأمين تقاضاهای تأیید شده اطلاق ميشود. از اینرو، توانايي يك بانك اسلامي در فراهم كردن نقدينگي، نيازمند نگهداري داراييهاي مالي با قابليت نقدشوندگي بالا و قابليت جابهجايي سريع است. از اینرو، مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. زیرا بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تأمین مالی میشود و علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند. [1] از سوی دیگر، وجود ابزارهای گوناگون، مانند بازار بینبانکی یا دیگر بازارهای سرمایه که بر اساس نرخ بهره عمل میکنند، به مدیریت نقدینگی بانکهای متداول کمک زیادی میکند، اما با توجه به آنکه بیشتر این ابزارهای مالی بر اساس مکانیسم نرخ بهره بنا شدهاست لذا به علت حرمت ربا در اسلام نمیتوان از آنها استفاده نمود، در نتیجه موضوع مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي با پيچيدگي خاصي روبرو میباشد. در ادامه، به برخی از این ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری متعارف اشاره میکنیم.
در نظام بانکداری متعارف ابزارهای گوناگونی برای مدیریت نقدینگی با توجه به ميزان توسعهيافتگي مالي كشورها، ایجاد شدهاست. بهطور کلی، مازاد نقدینگی از طریق 4 روش کلی ذیل مدیریت خواهند شد. [2]
1) تزریق مازاد در شبکه داخلی بانکی
2) سرمایهگذاری در اوراق بهادار دولتی
3) اعطای وام به مشتریان شرکت
4) حفظ وجوه اضافی در سطح نرخ بازده صفر درصد [3]
در میان ابزارهای مدیریت نقدینگی، بازار بین بانکی یکی از مهمترین ابزارها در کشورهای پیشرفته است. در اين بازار، بانكهايي كه به نقدينگي نياز دارند، از ديگر بانكها به صورت كوتاهمدت وام ميگيرند که معمولاً زمان سررسيد يك شب تا يك سال است. در بازارهاي پولي بين بانكي، ابزارهاي مالي با ويژگيهاي بسيار متفاوت وجود دارند که دسترسي به آن، اختيارات بسياري به بانكهاي متعارف براي استقراض و تعديل جريان نقدي كوتاه مدت، ارائه ميكند. از سوي ديگر، بازار دست دوم ابزارهاي مالي، خود به منبع مهمي براي مديريت نقدينگي تبديل شدهاند. بگونهاي كه بانكهاي متعارف ميتوانند براي مديريت نقدينگي خود، به آنها تكيه كنند. علاوه بر این، گواهی سپرده، قرارداد بازخرید، اسناد خزانه، اوراق تجاری شرکتها، تأییدیه بانک، تبدیل داراییهای بانک به اوراق بهادار، استفاده از مشتقات اعتباری و استقراض از بانک مرکزی (به منظور جلوگیری از ناپايداري در نظام مالي و اعتباري به عنوان آخرین ابزار در مدیریت نقدینگی مطرح ميشود) از دیگر ابزارهای مدیریت نقدینگی بانکهای متعارف بهشمار میروند. [4]
با توجه به آنکه بانكهاي اسلامي، همچون بانكهاي متعارف، به ريسك نقدينگي و مشكلات آن دچارند در نتيجه، مديريت مطلوب نقدينگي براي بانكهاي اسلامي بسيار دشوار است. از اينرو، بایستی برخي ابزارها را تغيير داد يا ابزارهاي جديدي ارائه نمود تا بانكهاي اسلامي، توانايي استفاده آنها را داشته باشند بنابراين، ضروري است اين بانكها از ابزارهايي غير از وام، اوراق قرضه و مانند آنها استفاده كنند تا از طریق جذب و هدايت پساندازهاي پراكندة مردم، رشد و توسعة اقتصادي را ایجاد و در عين حال، رونق و تنوّع بازار سرمايه محقّق شود. در این میان ایجاد بازار مالی اسلامی، یکی از مهمترین اقداماتی است که با هدف کمک به بهبود و برطرف کردن مشکل نقدینگی بانکها در کوتاهمدت صورت گرفتهاست. این بازار بین المللی سعی دارد یک ساختار مدیریت نقدینگی برای بانکهای اسلامی یا بخشهای قابل دسترس از طریق شبکه ایجاد نماید. [5]
3. مشکلات مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی
بانکهای اسلامی مانند سایر بانکها میبایستی نیازهای نقدینگی خود را برآورده سازند. برای این منظور باید ساز و کار مدیریت نقدینگی را به صورت مشخصی تعریف کنند. در این میان، بانكهاي اسلامي در امر مديريت نقدينگي، با دو محدوديت اساسي نسبت به بانكداري متعارف مواجه هستند. یکی ضرورت به كارگيري وجوه مازاد، براي جلوگيري از كاهش سودآوري در مقايسه با بانكداري متعارف و دیگری ضرورت تطبيق نيازهاي نقدينگي كوتاه مدت، براي جلوگيري از خطر مواجهه با كسري نقدينگي است. دیگر مشکلات مربوط به کنترل و مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی عبارتند از:
1- عدم وجود بازار بین بانکی اسلامی مورد پذیرش
2- ممنوعیت سرمایهگذاری در ویژگیهای نقدشوندگی بالا ابزارهای مبتنی بر بهره
3- عدم وجود بازار ثانویه اسلامی برای تسهیلات اعطایی
4- پایین بودن درجه نقدشوندگی داراییهای مالی اسلامی
5- کم بودن تعداد مشارکتکنندگان (بانکهای اسلامی)
6- کمبود ابزارهاي مطابق با شرع
7- ارائه تسهیلات با سررسیدهای نسبتاً بلندمدت
8- تأمین مالی از طریق سپردههای کوتاهمدت و میان مدت
9- ضعف در مدیریت ریسک
10- تکیه بیش از حد بانکهای اسلامی بر روی داراییهای ترازنامهای برای مدیریت نقدینگی
11- گسترش غیر بهینه مازاد نقدینگی
12- ضعف در طراحی ابزارهای نوین مالی اسلامی و تفاسیر مختلف فقهی در مورد ابزارهای مالی اسلامی.
4. ابزارهاي مالي مديريت نقدينگي در نظام مالي اسلامي
مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی، در درجه اول به جایگزینی وجوه مازاد و سپس به رفع کمبودها و نیازهای نقدینگی کوتاهمدت میپردازد. لذا طراحي ابزارهاي مناسب مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد. برخی از ابزارهای مدیریت نقدینگی در بازارهای مالی اسلامی عبارتند از:
4-1. صندوق سرمایهگذاری بازار پول غیرربوی (صندوق اسلامي ABC [6] )
تأسیس و ایجاد صندوق اسلامی میبایستی از اولویتهای اصلی بانکها و سرمایهگذاران اسلامی باشد. زیرا مردم، موسسات مالی بزرگ و موسسات تجاری عمده کسانی هستند که از مازادها و کسریهای پیشبینی نشده نقدینگی ضرر میبینند. از اینرو، هدف اصلی این صندوق، تأمین نقدینگی مناسب برای سهامداران، ایجاد سودی معقول به همراه بیشترین امنیت میباشد. عمده سرمایهگذاریهای انجام شده در این صندوقها از طریق مشارکت در مبادلات تجاري، مضاربه، خريد و فروش كالا و استصناع صورت ميگيرد. سهام اين صندوق بر اساس ارزش خالص داراييها و به صورت روزانه قيمتگذاري ميشود. به علاوه، اگر قيمت سهام از قيمت اسمي كمتر شد، صندوق تضمين ميكند كه قيمت خريد را به سهامدار پرداخت كند. از اينرو، در بدترين حالت، بازده سهام صفر ميشود. اگر ارزش سهام نيز رشد كند، سود آن نصيب سهامداران ميشود. با توجه به قرارداد سهامداران با صندوق، در صورت نياز به نقدينگي، صندوق سهام را از بانك خريداري ميكند و نقدينگي آن را تأمين مينمايد. [7]
4-2. مرابحه کالایی
یکی از ابزارهایی که باعث بهبود مدیریت نقدینگی و فرصتهای سرمایهگذاری میشود، استفاده از مرابحه کالایی است که بر اساس مبادله کالا عمل میکند. این روش، در کشورهای حوزه خلیج فارس، بهخصوص عربستان و امارات متحده عربی برای مدیریت نقدینگی در کوتاهمدت بهکار می رود. سازوکار مورد ویژگیهای نقدشوندگی بالا استفاده به این صورت است که هنگامی بانکی با کمبود نقدینگی برای ارائه تسهیلات مرابحه و بانک دیگر با افزایش نقدینگی مواجه است، در اين صورت، بانك اوّل سراغ بانك دوم ميرود. بانك دوم كالاي موردنظر مشتري بانك اوّل را خريداري ميكند و با سود مشخّصي، به صورت كوتاهمدت، به بانك اوّل ميفروشد. بانك اوّل نيز با سود ديگري، به صورت نسية بلندمدت، به مشتري خود ميفروشد. اين روش كه از دو قرارداد مرابحه ویژگیهای نقدشوندگی بالا مدتدار تشكيل ميگردد، ميتواند ابزار مديريت نقدينگي به حساب آيد.
4-3. انتشار صکوک بانکی
یکی از ابزارهای مناسبی که می تواند جایگزین خوبی برای اوراق قرضه و جمعآوری نقدینگی باشد، صکوک است. صکوک اوراق بهادار اسلامی است که با درگیرکردن یک دارایی مشخص فیزیکی و بر اساس قراردادهاي مشاركت، مضاربه، مرابحه، سلف، استصناع، اجاره و يا تركيبي از آنها (اوراق بهادار تركيبي) طراحي میشود. این اوراق دارای ارزش اسمی یکسان و با پشتوانه مالی تعریف میشود که پس از اتمام عملیات پذیرهنویسی، بیانگر پرداخت مبلغ اسمی مندرج در آن توسط خریدار به ناشر بوده و دارندة آن مالک یک یا مجموعهای از داراییها، منافع حاصل از دارایی و یا ذینفع یک پروژه یا یک فعالیت سرمایهگذاری خاص میشود. رشد و توسعه بازار صکوک در چند سال اخیر، عمدتاً به دلیل نقش آن در کنترل نقدینگی مطرح شده است. زیرا، مدیریت نقدینگی به عنوان یکی از ارکان اساسی جهت گسترش بانکداری و توسعه بازارهای مالی اسلامی در نظر گرفته میشود.
4-4. بازار پولی بین بانکی
بازارهای بین بانکی با توجه به وضعیت و ماهیت خاص نقدینگی و نظام بانکی، یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت نقدینگی بهشمار می رود. هدف این بازار برقراری ارتباط صحیح و قانونمند بین بانکها، تعامل سالم به منظور تبادل وجوه مازاد بین بانکها، تسريع در فرآيند تامين نقدينگي و در نتیجه مدیریت کاراتر نقدینگی خواهد شد . با ویژگیهای نقدشوندگی بالا توجه به آنکه ابزارهای مورد استفاده در بانکداری متعارف قابل استفاده در بانکداری اسلامی نیستند، لذا بازارهای مالی اسلامی به دنبال ابزارهای مناسب جایگزین منطبق با شریعت جهت ایجاد بازار بین بانکی میباشند. در این میان، مالزی [i] دارای بازار پولی بین بانکی با هدف خريد و فروش ابزارهاي مالي اسلامي ميان مشاركتكنندگان در بازار، فعاليتهاي سرمايهگذاري بين بانكي از طريق طرح سرمايهگذاري مضاربه بين بانكي [ii] ، نظام تسويه و نيزپاياپاي چك [iii] از طريق سيستم تسويه چك بين بانكي اسلامي [iv] و ابزارهایي مانند گواهيهاي پذيرش بانكي سبز [v] ، اسناد پذيرفته شده اسلامي [vi] ، اوراق قرضه رهني [vii] و اوراق بدهي خصوصي اسلامي است كه در حال حاضر در بازار پولي بين بانكي اسلامي مالزي بر اساس "بيع الدين" داد و ستد ميشود.
بهطور کلی بانکهای اسلامی میتوانند از جایگزینهایی برای ایجاد بازار بینبانکی اسلامی استفاده نمایند. از این رو، بانکی که با کمبود نقدینگی مواجه میگردد، میتواند از طریق ایجاد موافقتنامههایی در قالب مشارکت در سود و زیان به بهرهمندی از منابع مازاد سایر بانکها (از طریق اعطای تسهیلات) و رفع مشکل نقدینگی خود بپردازد. از سوی دیگر در صورتیکه امکان استفاده از تسهیلات در یک دوره خاص وجود نداشته باشد، بانکها میتوانند یک توافق همکاری بین بانکی برای گسترش مساعدتهای متقابل ایجاد کنند و در نهایت اینکه بانکها میتوانند با ایجاد صندوق مشترکی در بانک مرکزی، زمینههای ایجاد همکاریهای مشترک را افزایش دهند. [viii] علاوه بر این، بازار بين بانكي ميتواند افزون بر تقويت ابزار سپردهگذاري متقابل از ابزارهاي كاراتري مانند: خريدوفروش دين، خريدوفروش اسناد خزانه اسلامي، تشكيل صندوق با گواهي سپرده بانكي، اوراق مشاركت و ديگر اوراق بهادار اسلامي (صكوك) براي سازمان دهي بازار استفاده كند.
1. جمعبندی
مدیریت نقدینگی در نظام بانکداری از اهمیت ویژهای برخوردار است. نظیر سایر مدیریتها این مدیریت نیز تقابلی میان ریسک و بازدهی است. بهطور کلی، روشها و ابزارهای متفاوتی برای مدیریت کل منابع بانکها وجود دارد اما با توجه به اینکه بانكداري اسلامي به عنوان يكي از بخشهاي مهم اقتصادي و نهاد اصلي تأمين مالي که پنجاه درصد بیشتر از بانکهای متعارف دارای نقدینگی است، نميتواند در فعاليتهاي خود از ابزارهای متعارف که مبتنی بر بهره است، استفاده كند، لذا مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. از اینرو، نیاز به طراحی و ایجاد ابزارهای نوین منطبق بر شریعت، بیش از پیش احساس میشود. در این زمینه طراحی و به کارگیری ابزارهاي مديريت نقدينگي همچون مرابحة موازي، صندوق ABC و اوراق بهادار اسلامي از جمله اوراق مرابحه و اجاره به شرط تمليك به عنوان جايگزين اوراق قرضه در بازارهای مالی اسلامي معرفي شدهاند. بهطور کلی میتوان با توجه به نیازهای نقدینگی آنی، ابزارهای مدیریت نقدینگی بازار پولی بینبانکی و قرضالحسنه، نیازهای نقدینگی کوتاهمدت مرابحه کالایی، صندوق ABC ، بازار پولی بینبانکی و صکوک بانکی و نیازهای نقدینگی بسیار کوتاهمدت مرابحه کالایی، صندوق ABC و بازار پولی بینبانکی را پیشنهاد نمود. در مجموع، با توجه به پیشرفتهایی که در سطح بين المللي انجام گرفته، اما هنوز راه بسيار طولاني براي حل مشكل مديريت نقدينگي در بانكهاي اسلامي، وجود دارد. بديهي است عدم معرفی و بكارگيري نوآوريها و محصولات جديد مالي، موجبات ایجاد فاصله عميق و وسيع نظام بانكي كشورهای اسلامی از وضعيت موجود جهان را فراهم و فرآيند تجهيز و تخصيص منابع را به شكلي غيربهينه روبرو خواهد کرد.
ریسک نقدشوندگی چیست؟
زمانی که انواع ریسک در سرمایهگذاری را بشناسید و برای روبهرو شدن با آن برنامهریزی داشته باشید، احتمال زیان کاهش پیدا میکند. تمامی انواع ریسکها در بازار سرمایه دارای اهمیت هستند اما اهمیت بعضی از آنها نادیده گرفته میشود. مفاهیمی مانند ریسک نقدشوندگی یا نقدینگی از این دست هستند. با ما همراه باشید تا در این مقاله بیشتر با مفهوم ریسک نقد شوندگی آشنا شویم.
تعریف ریسک نقدشوندگی
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی همان قابلیت تبدیلشدن سهم به پول نقد در کمترین زمان است. هرگاه بازار یک سهام با کمبود تقاضای خرید روبهرو باشد و مالک سهمی نتواند سهام خود را در زمانی که در نظر گرفته است و به قیمتی که میخواهد به فروش برساند با ریسک نقدشوندگی مواجه میشود. در این شرایط مالک سهم نمیتواند سهام خود را با ارزش واقعی آن به فروش برساند. داراییهایی که خرید و فروش آنها به آسانی صورت میگیرد از ریسک نقد شوندگی کمتری برخوردار هستند. به تعبیری دیگر، ریسک نقد شوندگی ریسکی است که از کمبود معاملات یک سهم ناشی میشود و این نشاندهنده این نکته است که تعداد اوراق بهادار یا اندازه نشر آن نماد کوچک است. هر چه این اندازه کوچکتر باشد، ریسک نقدشوندگی بیشتر است.
بنابراین هر چه سرعت خرید و فروش سهم شما کم باشد و کسی آن را از شما نخرد، شما با ریسک نقد شوندگی زیادی مواجه هستید و هرچه سرعت خرید و فروش سهامتان بیشتر باشد و معاملات آن روانتر انجام شود، ریسک نقدشوندگی سهم شما کم است. سرمایهگذاری عالی آن است که بتوان سهام را راحتتر به پول نقد و به قیمت دلخواه به فروش رساند. خرید سهمی که به دلایل مختلفی مانند عملکرد نامناسب شرکت، کسی خریدار آن نیست و ریسک نقد شوندگی دارد، منطقی نظر نمیرسد.
انواع ریسک نقدشوندگی چیست؟
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی خود به دو گروه تقسیم میشود:
ریسک نقدینگی در بودجه: این ریسک مرتبط با شرکتها است. هنگامیکه شرکتی با اتکا به بودجهاش توان تسویه بدهیهای خود را نداشته باشد، ریسک نقدینگی در بودجه رخ داده است. در واقع ریسکی که مربوط به توان شرکت برای جبران بدهیهایش باشد، ریسک نقدینگی در بودجه نام دارد. این ریسک به عواملی چون اندازه شرکت بستگی دارد. شرکتی که بزرگ باشد توان تامین بدهیهای خود را دارد و ریسک کمتری را تحمل میکند اما بعضی از شرکتهای کوچک در جبران بدهیهای خود ضعیفتر عمل میکنند و ریسک بیشتری را متحمل میشوند.
ریسک نقدینگی در بازار: هرگاه احتمال آن برود که ارزش یک دارایی در هنگام فروش کاهش پیدا خواهد کرد، ما با ریسک نقدینگی در بازار روبهرو هستیم. این موقعیت زمانی رخ میدهد که شرکت مربوطه انعطاف و توانایی و برنامهریزی درست و لازم برای خارج شدن از چالش و موقعیت بحرانی خود را ندارد. با مثالی به شرح این ریسک میپردازیم؛ فرض کنید ماشینی به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان دارید و در شرایطی قرار گرفتید که به پول نیاز دارید. کسی حاضر نیست ماشین شما را به قیمت و ارزش واقعی آن خریداری کند. قطعا در این شرایط خودرو را زیر قیمت و ارزش واقعی آن را میفروشید در نتیجه شما دچار ضرر و زیان میشوید و ریسک نقدشوندگی این کار را پذیرفتید.
دلایل و عوامل مؤثر بر ریسک نقدشوندگی چیست؟
در بحران بزرگ مالی که چند سال پیش در جهان رخ داد اثر فاکتور نقد شوندگی روی پروژههای مالی کوتاهمدت و سیستمهای بانکی مشخص شد. بنابراین بسیاری از اقتصاددانها دست به اصلاح مدلهای مالی زدند. ریسک نقدشوندگی تا قبل از این بحران جهانی از طرف معاملهگران فاکتور چندان با اهمیتی محسوب نمیشد اما بعد از آن دریافتند که همه مؤسسات کوچک و بزرگ مالی و حتی دولتها میتوانند تحت تأثیر این ریسک قرار بگیرند. در ادامه عواملی که روی این ریسک تاثیر میگذارند را نام میبریم.
شکاف قیمت خرید و فروش
به فاصله قیمت درخواستی خرید یک سهم با قیمت پیشنهادی فروش آن شکاف قیمت خرید و فروش میگویند. شکاف قیمت خرید و فروش در واقع اختلاف بین بالاترین قیمت پیشنهادی یک خریدار بابت خرید آن سهم با پایینترین قیمت پیشنهادی یک فروشنده برای فروش همان سهم است. اگر شکاف قیمت خرید و فروش کم باشد در واقع فروشنده گمان میکند که ممکن است سهم در آینده دچار افزایش نرخ شود و به همین سبب مبلغ بالاتری را پیشنهاد میدهد و همین امر باعث میشود سهم توانایی بالاتری برای تبدیلشدن به پول نقد را داشته باشد و ریسک نقدینگی آن کاهش یابد.
عمق بازار
مفهوم عمق بازار به تعداد خریداران و فروشندگان اشاره دارد. در شرایطی که تعداد خریداران و فروشندگان به اندازهای باشد که صف خرید و فروش تشکیل نشود، عمق بازار زیاد است. در چنین شرایطی میتوانید هر زمان که خواستید سهامی را بخرید با بفروشید. در حقیقت بازارهای عمیق قابلیت نقدشوندگی بالایی دارند و سرعت معاملات در آنها بالا است.
افق زمانی فروشندگان
از فاکتورهای دیگر در ریسک نقدشوندگی، افق زمانی فروشنده است. فروشندهای که برای فروش سهم خود عجله ندارد ریسک نقدینگی سهم خود را کاهش میدهد. زمانیکه فروشندهای برای فروش سهام خودش از نظر زمانی صبور نباشد سهم را وارد ریسک نقدینگی بالایی میکند.
حجم معاملات
حجم معاملات یکی از فاکتورهای محاسبه ریسک نقدینگی است. البته باید در نظر داشت حجم بالای خرید یا فروش در بورس به تنهایی به معنای بالا یا پایین رفتن ریسک نقدشوندگی نیست.
تصمیمات احساسی
ریسک نقد شوندگی تحت تاثیر هیجانات و واکنشهای رفتاری معاملهگران نیز افزایش یا کاهش مییابد. این ریسک در کشورهایی که در حال توسعه هستند بیشتر رخ میدهد، زیرا معاملهکنندگان در این کشورها پتانسیل تصمیمات احساسی بالایی دارند و ممکن است با شنیدن کوچکترین اخباری صف فروش تشکیل دهند و سبب شکسته شدن قیمت آن سهم بشوند.
سخن آخر
اگر با مفهوم ریسک نقدشوندگی و تاثیر آن روی جریان بازار بورس و سهام آشنا شویم، قطعا درک بهتری از روند بازار و فرآیند خرید و فروش خواهیم داشت. به طور کلی درک جریانات ریزودرشت و تاثیرگذار بازار میتواند سرنوشت ما در این بازار تغییر دهد و درک صحیح آن باعث تصمیمگیریهای مناسب میشود. همان طور که در این مطلب اشاره کردیم، نوسانات نقدی در اثر فاکتورهای مختلفی ایجاد میشوند و این نوسانات باعث به وجود آمدن مفهومی به نام ریسک نقدینگی خواهند شد. در واقع اگر شرایطی پیش بیاید که شما در آن نتوانید سهام خودتان را به ارزش واقعی خودش و در زمانی کوتاه بفروشید، دچار ریسک نقدشوندگی شدهاید.
ریسک نقدشوندگی چیست؟
زمانی که انواع ریسک در سرمایهگذاری را بشناسید و برای روبهرو شدن با آن برنامهریزی داشته باشید، احتمال زیان کاهش پیدا میکند. تمامی انواع ریسکها در بازار سرمایه دارای اهمیت هستند اما اهمیت بعضی از آنها نادیده گرفته میشود. مفاهیمی مانند ریسک نقدشوندگی یا نقدینگی از این دست هستند. با ما همراه باشید تا در این مقاله بیشتر با مفهوم ریسک نقد شوندگی آشنا شویم.
تعریف ریسک نقدشوندگی
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی همان قابلیت تبدیلشدن سهم به پول نقد در کمترین زمان است. هرگاه بازار یک سهام با کمبود تقاضای خرید روبهرو باشد و مالک سهمی نتواند سهام خود را در زمانی که در نظر گرفته است و به قیمتی که میخواهد به فروش برساند با ریسک نقدشوندگی مواجه میشود. در این شرایط مالک سهم نمیتواند سهام خود را با ارزش واقعی آن به فروش برساند. داراییهایی که خرید و فروش آنها به آسانی صورت میگیرد از ریسک نقد شوندگی کمتری برخوردار هستند. به تعبیری دیگر، ریسک نقد شوندگی ریسکی است که از کمبود معاملات یک سهم ناشی میشود و این نشاندهنده این نکته است که تعداد اوراق بهادار یا اندازه نشر آن نماد کوچک است. هر چه این اندازه کوچکتر باشد، ریسک نقدشوندگی بیشتر است.
بنابراین هر چه سرعت خرید و فروش سهم شما کم باشد و کسی آن را از شما نخرد، شما با ریسک نقد شوندگی زیادی مواجه هستید و هرچه سرعت خرید و فروش سهامتان بیشتر باشد و معاملات آن روانتر انجام شود، ریسک نقدشوندگی سهم شما کم است. سرمایهگذاری عالی آن است که بتوان سهام را راحتتر به پول نقد و به قیمت دلخواه به فروش رساند. خرید سهمی که به دلایل مختلفی مانند عملکرد نامناسب شرکت، کسی خریدار آن نیست و ریسک نقد شوندگی دارد، منطقی نظر نمیرسد.
انواع ریسک نقدشوندگی چیست؟
ریسک نقدینگی یا نقدشوندگی خود به دو گروه تقسیم میشود:
ریسک نقدینگی در بودجه: این ریسک مرتبط با شرکتها است. هنگامیکه شرکتی با اتکا به بودجهاش توان تسویه بدهیهای خود را نداشته باشد، ریسک نقدینگی در بودجه رخ داده است. در واقع ریسکی که مربوط به توان شرکت برای جبران بدهیهایش باشد، ریسک نقدینگی در بودجه نام دارد. این ریسک به عواملی چون اندازه شرکت بستگی دارد. شرکتی که بزرگ باشد توان تامین بدهیهای خود را دارد و ریسک کمتری را تحمل میکند اما بعضی از شرکتهای کوچک در جبران بدهیهای خود ضعیفتر عمل میکنند و ریسک بیشتری را متحمل میشوند.
ریسک نقدینگی در بازار: هرگاه احتمال آن برود که ارزش یک دارایی در هنگام فروش کاهش پیدا خواهد کرد، ما با ریسک نقدینگی در بازار روبهرو هستیم. این موقعیت زمانی رخ میدهد که شرکت مربوطه انعطاف و توانایی ویژگیهای نقدشوندگی بالا و برنامهریزی درست و لازم برای خارج شدن از چالش و موقعیت بحرانی خود را ندارد. با مثالی به شرح این ریسک میپردازیم؛ فرض کنید ماشینی به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان دارید و در شرایطی قرار گرفتید که به پول نیاز دارید. کسی حاضر نیست ماشین شما را به قیمت و ارزش واقعی آن خریداری کند. قطعا در این شرایط خودرو را زیر قیمت و ارزش واقعی آن را میفروشید در نتیجه شما دچار ضرر و زیان میشوید و ریسک نقدشوندگی این کار را پذیرفتید.
دلایل و عوامل مؤثر بر ریسک نقدشوندگی چیست؟
در بحران بزرگ مالی که چند سال پیش در جهان رخ داد اثر فاکتور نقد شوندگی روی پروژههای مالی کوتاهمدت و سیستمهای بانکی مشخص شد. بنابراین بسیاری از اقتصاددانها دست به اصلاح مدلهای مالی زدند. ریسک نقدشوندگی تا قبل از این بحران جهانی از طرف معاملهگران فاکتور چندان با اهمیتی محسوب نمیشد اما بعد از آن دریافتند که همه مؤسسات کوچک و بزرگ مالی و حتی دولتها میتوانند تحت تأثیر این ریسک قرار بگیرند. در ادامه عواملی که روی این ریسک تاثیر میگذارند را نام میبریم.
شکاف قیمت خرید و فروش
به فاصله قیمت درخواستی خرید یک سهم با قیمت پیشنهادی فروش آن شکاف قیمت خرید و فروش میگویند. شکاف قیمت خرید و فروش در واقع اختلاف بین بالاترین قیمت پیشنهادی یک خریدار بابت خرید آن سهم با پایینترین قیمت پیشنهادی یک فروشنده برای فروش همان سهم است. اگر شکاف قیمت خرید و فروش کم باشد در واقع فروشنده گمان میکند که ممکن است سهم در آینده دچار افزایش نرخ شود و به همین سبب مبلغ بالاتری را پیشنهاد میدهد و همین امر باعث میشود سهم توانایی بالاتری برای تبدیلشدن به پول نقد را داشته باشد و ریسک نقدینگی آن کاهش یابد.
عمق بازار
مفهوم عمق بازار به تعداد خریداران و فروشندگان اشاره دارد. در شرایطی که تعداد خریداران و فروشندگان به اندازهای باشد که صف خرید و فروش تشکیل نشود، عمق بازار زیاد است. در چنین شرایطی میتوانید هر زمان که خواستید سهامی را بخرید با بفروشید. در حقیقت بازارهای عمیق قابلیت نقدشوندگی بالایی دارند و سرعت معاملات در آنها بالا است.
افق زمانی فروشندگان
از فاکتورهای دیگر در ریسک نقدشوندگی، افق زمانی فروشنده است. فروشندهای که برای فروش سهم خود عجله ندارد ریسک نقدینگی سهم خود را کاهش میدهد. زمانیکه فروشندهای برای فروش سهام خودش از نظر زمانی صبور نباشد سهم را وارد ریسک نقدینگی بالایی میکند.
حجم معاملات
حجم معاملات یکی از فاکتورهای محاسبه ریسک نقدینگی است. البته باید در نظر داشت حجم بالای خرید یا فروش در بورس به تنهایی به معنای بالا یا پایین رفتن ریسک نقدشوندگی نیست.
تصمیمات احساسی
ریسک نقد شوندگی تحت تاثیر هیجانات و واکنشهای رفتاری معاملهگران نیز افزایش یا کاهش مییابد. این ریسک در کشورهایی که در حال توسعه هستند بیشتر رخ میدهد، زیرا معاملهکنندگان در این کشورها پتانسیل تصمیمات احساسی بالایی دارند و ممکن است با شنیدن کوچکترین اخباری صف فروش تشکیل دهند و سبب شکسته شدن قیمت آن سهم بشوند.
سخن آخر
اگر با مفهوم ریسک نقدشوندگی و تاثیر آن روی جریان بازار بورس و سهام آشنا شویم، قطعا درک بهتری از روند بازار و فرآیند خرید و فروش خواهیم داشت. به طور کلی درک جریانات ریزودرشت و تاثیرگذار بازار میتواند سرنوشت ما در این بازار تغییر دهد و درک صحیح آن باعث تصمیمگیریهای مناسب میشود. همان طور که در این مطلب اشاره کردیم، نوسانات نقدی در اثر فاکتورهای مختلفی ایجاد میشوند و این نوسانات باعث به وجود آمدن مفهومی به نام ریسک نقدینگی خواهند شد. در واقع اگر شرایطی پیش بیاید که شما در آن نتوانید سهام خودتان را به ارزش واقعی خودش و در زمانی کوتاه بفروشید، دچار ریسک نقدشوندگی شدهاید.
دیدگاه شما