مزایای مصوبه «سهام ممتاز» برای سهامداران، شرکتها و بازار سرمایه
شهریورماه سال جاری، سازمان بورس و اوراق بهادار مصوبهای را باهدف ایجاد سهام ممتاز در بازار سرمایه ایران، به تصویب رساند. طبق این مصوبه دارندگان سهام ممتاز میتوانند در انتخاب هیئتمدیره از امتیاز ویژهای (بهصورت سهامدار ممتاز یا تملک سهام ممتاز) برخوردار باشند. اگرچه پیش از این، سهام ممتاز در بورسهای خارجی، با ویژگیهای متعددی ارائه و مورد استفاده قرار گرفته است. اما با توجه به تصویب آن در هیئتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار و تأثیر بسزایی که این نوع سهام میتواند در نحوه مدیریت و تداوم فعالیت شرکتهای پذیرفتهشده در بورس داشته باشد، لازم است تا تمامی زوایای اجرای این مصوبه و زیرساختهای موردنیاز آن مورد ارزیابی و توجه ویژه قرار گیرد. در این راستا باهدف ارزیابی این مصوبه و شناخت بیشتر نتایج و آثار احتمالی آن بر بازار سرمایه، گفتگویی با محمدامین قهرمانی مدیر پذیرش بورس اوراق بهادار تهران انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
سهام ممتاز در بورسهای بینالمللی دنیا بهعنوان یک نوع ابزار معاملاتی ترکیبی (Hybrid) مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع سهام علاوه بر ویژگیهای سهام عادی، ویژگیهای اوراق بدهی را نیز دارد. سهام ممتاز برحسب ویژگیهایی که برای آن در نظر گرفته میشود، به انواع متعددی تقسیم میشود؛ برای مثال برخی از آنها دارای سود نقدی با نرخ ثابت هستند. بهگونهای که نرخ سود ثابت مشخصی برای آنها در نظر گرفته میشود که تا انتهای عمر آن سهم تغییری نمیکند.
خیر، ندارد. اگر سود یک سهم که جزو سهام ممتاز دستهبندیشده، ۵ درصد در نظر گرفته شود، این رقم بههیچوجه با نوسانات تورمی و فاکتورهای دیگر بازار و حوزه مالی تغییر نکرده و سرمایهگذار و دارنده سهام ممتاز درهرصورت آن مقدار سود وعده داده شده را دریافت خواهد کرد. البته اگر تغییرات تورمی اتفاق بیافتد برای مثال رقم تورم افزایش پیدا کند، با توجه به اینکه نرخ سود سهام ممتاز موردنظر ثابت است، این احتمال وجود دارد که قیمت آن به جهت افزایش نرخ تورم، جذابیت قبل را برای سرمایهگذاران نداشته و درنتیجه ارزش آن در تابلوی معاملات با افت مواجه شود؛ اما حتی در این صورت نیز تغییری در نرخ سود تعیینشده برای دوره مالی موردنظر رخ نخواهد داد.
در برخی موارد سهام ممتاز قابلیت تجمیع و یا برخی از آنها امکان بازخرید شدن را دارند. برخی از این گونه سهمها، ویژگیهایی دارند که مربوط به انحلال شرکت است بدینصورت که در زمان انحلال نسبت به سهام عادی ارجحیت دارند. برخی از آنها یا قابلیت بازخرید دارند و یا قابلتبدیل به سهام عادی هستند. برخی بدون حق رأی بوده و تنها شامل دریافت سود نقدی با نرخ ثابت میشوند.
در برخی موارد وقتی ویژگی سود نقدی را به سهام ممتاز اختصاص میدهند، حق رأی دادن درزمینه سود را از سهامدار سهام ممتاز سلب میکنند و آن فرد بههیچوجه نمیتواند راجع به سود نظر دهد و یا برای مثال به سهامداری که سهام ممتاز باقابلیت بازخرید را دارد، گفته میشود که برای مثال در یکزمان بخصوص میتواند سهام را برگرداند.
بله. در بورسهای بینالمللی سهام ممتاز به دلیل ویژگی و تفاوتهایی که دارد، مانند اوراق بدهی، توسط شرکتهای رتبهبندی اعتباری، ارزیابی و رتبهبندی میشوند؛ اما معمولاً رتبه اعتباری سهام ممتاز نسبت به اوراق بدهی پایینتر است چراکه ازنظر رتبهبندی نسبت به اوراق بدهی پرریسکتر هستند ولی با توجه به نرخ سودشان نسبت به سهام عادی ریسک کمتری دارند.
بنابراین بهنوعی ازنظر ویژگیهایی که برای آن در نظر گرفته میشود، حد وسط میان سهام عادی و اوراق بدهی، سهام ممتاز است؟
بله. نرخ سود سهام ممتاز مشخص است ولی با توجه به اینکه قیمت آنها در تابلوی معاملاتی بورس دچار نوسان میشود، از این منظر همانند سهام عادی است اما نسبت به اوراق بدهی ریسک بیشتری دارد.
همانطور که میدانید در برخی بازارهای بینالمللی برخلاف آنچه در بازار سرمایه ایران وجود دارد، دوره پرداخت سود نقدی صرفاً سالانه نبوده و امکان تقسیم سود سهام در دورههای فصلی نیز وجود دارد. با توجه به این موضوع، زمانی که دوره پرداخت سود نقدی فرامیرسد، صرفنظر از اینکه سود کل شرکت چه مقدار باشد، سهامدارانی که سهام ممتاز را در اختیاردارند فقط به میزان نرخ ثابت تعیینشده برای سهمشان، سود دریافت میکنند. با این سازوکار، این امکان وجود دارد که در زمان تصمیمگیری در خصوص سود قابلتقسیم، سهامداران عادی نسبت به سهامداران ممتاز سهم سود بیشتری دریافت نمایند. خلاف این هم ممکن است وجود داشته باشد یعنی ممکن است سهامدار عادی از سهامدار ممتاز سود کمتری دریافت کند. بهطورکلی اینکه مجمع چه میزان سود تقسیم کند، تأثیری بر روی سود نقدی دریافتی سهام ممتاز ندارد.
در دنیا یک ویژگی دیگری برای برخی از سهمهای ممتاز در نظر گرفتهشده و آن تجمیعی بودن سود سهام است. برای مثال اگر در پایان یک سال مالی شرکت زیانده بوده و سود موردنظر به سهامدار سهام ممتاز تعلق نگیرد، این سود بهاصطلاح ذخیره شده و در دورههای آتی پسازآنکه شرکت به سودآوری رسید به سهامداران ممتاز پرداخت خواهد شد.
هدف اصلی از ایجاد سهام ممتاز، فراهم آوردن امکان بهرهبرداری از ابزاری جهت تأمین مالی بود. هدف این بود که سرمایهگذاران و سرمایههای جدید و بیشتری از این طریق وارد بازار شده و از سوی دیگر بازار نیز از حضور این سرمایهگذاران منتفع شود.
البته در حال حاضر تنوع ابزارهای سرمایهگذاری بسیار زیاد است و به همین دلیل شاید یک مقدار، نقش سهام ممتاز در دنیا کمرنگتر شده باشد؛ با این وجود در ابتدا هدف از راهاندازی سهام ممتاز ایجاد ابزاری ترکیبی با ویژگیهای سهام عادی و اوراق بدهی و دامنه ریسکی بین این دو ابزار، ایجاد جذابیت بیشتر برای سرمایهگذاران و در عین حال کمک به رسالت تأمین مالی در بازار سرمایه بود.
نمیتوان بهطورقطع اعلام کرد که موفق بوده یا خیر. واقعیت این است که پس از راهاندازی سهام ممتاز، ابزارهای متنوع با جذابیتهای بیشتری راهاندازی شد اما درهرصورت سهام ممتاز در زمان راهاندازی، کارکردها و جذابیتهای زیادی داشته و اینکه در حال حاضر نقشش به نسبت کمرنگتر شده نمیتواند ملاکی برای موفق بودن یا نبودن آن در بازارها بوده باشد.
نخستین اشاره به سهام ممتاز در ماده ۳۵ قانون تجارت صورت گرفته است. در این قانون، امکان وجود سهام ممتاز برای شرکتها در نظر گرفتهشده اما این موضوع منوط است به اینکه در اساسنامه شرکتها اجازه وجود سهام ممتاز ذکرشده باشد. در این مادهقانونی همچنین ذکرشده که در مجمع عمومی اختیارات سهامدارانی که سهام ممتاز را در اختیاردارند و دارندگان سهام عادی در همه موارد مساوی است مگر اینکه پیش از آن، موردی بهعنوان ویژگی متفاوت برای سهام ممتاز در اساسنامه در نظر گرفتهشده باشد.
بله. با توجه به نیازی که در شرکتها وجود داشت و درخواستهایی که برای ورود شرکتها به بورس مطرح میشد، سازمان بورس مصوبهای را در خصوص سهام ممتاز در تاریخ ۲۷ شهریورماه سال جاری با تأکید بر حق رأی و انتخاب هیئتمدیره به تصویب رساند. سهام ممتازی که در این مصوبه ذکر شده در مورد حق رأی و انتخاب اعضای هیئتمدیره نسبت به سهام عادی متفاوت بوده و در مابقی موارد تفاوتی با سهام عادی ندارد. در این مصوبه دو نوع سازوکار در قالب «سهامدار ممتاز» و «سهام ممتاز» پیش بینی شده است.
در نوع اول، شخصی که «سهامدار ممتاز» است، نسبت به سایر سهامداران دارای امتیاز خاصی است. در این مدل، حداقل ۳۰ درصد از سهام شرکت باید سهام ممتاز باشد و این امتیاز قائم به آن شخص است نه آن سهام و حداکثر آن نیز مشخص نیست اما باید الزامات مربوط به سهام شناور رعایت شود. برای مثال اگر برای سهام یکی از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس قانون ۱۰ درصدی سهام شناور در نظر گرفتهشده باشد، ۹۰ درصد آن میتواند سهام ممتاز باشد.
نوع دیگر «سهام ممتاز» است. در این قالب، ویژگی ممتاز بودن در انتخاب هیئتمدیره، قائم به خود سهم است. برخلاف نوع اول که در آن اگر «سهامدار ممتاز»، سهم خود را در بازار بفروشد آن امتیاز به خریدار منتقل نمیشود، در نوع دوم این امتیاز به سهامدار بعدی منتقل شده و خریدار با خرید آن سهم میتواند آن امتیاز را نیز در اختیار داشته باشد. در نوع دوم حداقل سهام ممتاز ۳۰ درصد و حداکثر ۵۰ درصد است.
چرا باوجود تمام امتیازاتی که در بورسهای بینالمللی برای سهام ممتاز در نظر گرفته میشود تا این حد محدود دیده شد؟
سهام ممتاز در بازار سرمایه ایران یک نوع ابزار جدید است و نیاز است بهصورت مرحلهای اجرا شده و جوانب متعدد آن اعم از نحوه اجرایی شدن، دستورالعملها و نحوه معاملات مورد ارزیابی قرار گیرد.
البته شاید این موضوع که در قدم اول امتیاز در انتخاب اعضای هیئتمدیره، بهعنوان تنها ویژگی ممتاز تعیینشده، ناشی از نیاز بازار بوده و این موضوع از دیگر ویژگیها اهمیت بیشتری برای سهامداران داشته است.
شاید مزیتهای بازار سهام اصلاً یکی از دلایلی که سهام ممتاز در مرحله نخست با این ساختار در حوزه هیئتمدیره مصوب شد به همین دلیل بوده است. معمولاً سهامداران حقیقی تعیینکننده کرسی هیئتمدیره نبوده و برای داشتن این امر باید درصد بالایی از سهام را در تملک خود داشته باشند. بنابراین به نظر نمیرسد در این مرحله، سهامداران حقیقی بر روی آن حساسیت خاصی داشته باشند؛ لذا ازآنجاکه در این مصوبه امتیاز انتخاب هیئتمدیره بهعنوان امتیاز ویژه تعیین شد و برای سود نقدی، امتیاز خاصی نسبت به سهامداران عادی در نظر گرفته نشده، منجر به حساس شدن سهامداران حقیقی نخواهد شد.
در واقع موضوعی انتخابشده که به سهامداران خرد لطمهای وارد نکرده و در خصوص دریافت سود نقدی نیز تفاوتی بین سهامداران عادی و ممتاز وجود نخواهد داشت. به نظر میرسد این مصوبه متناسب با نیاز و دیدگاه بازار، طراحی و پیشبینی شده است. ضمن آنکه از طریق حفظ مدیریت شرکتها در دست اشخاص صاحب صلاحیت و اهلیت میتواند زمینه ادامه سودآوری و بهبود آن را برای سهامداران فراهم نماید.
این مصوبه عطف به ماسبق نمیشود و تنها برای شرکتهای جدیدالورود به بورس و فرابورس بوده و استفاده از آن منوط به صرفه و صلاح شرکت است.
اعطای امتیاز ویژهای در حوزه تعیین هیئتمدیره چه لزومی دارد و این امر چه نتایج مثبتی به همراه خواهد داشت؟
همواره این دغدغه برای مدیران شرکتهایی که قصد ورود به بورس را دارند وجود دارد که در زمان عرضه اولیه یا پس از آن، ممکن است مدیریت آن شرکت را از دست بدهند.
با توجه به اینکه در این ساختار، شرکتها همزمان با ورود به بازار سرمایه، میتوانند از طریق سهام ممتاز حق مدیریت خود را بر آن حفظ کنند، به نظر میرسد که طراحی این مصوبه با هدف رفع این دغدغه صورت گرفته باشد.
در این روش، سهامداران اصلی شرکتها، میتوانند مدیریت شرکت را حفظ کرده و در عین حال الزامات مربوط به سهام شناور را رعایت نمایند. در این روش، ورود شرکتها به بورس، هم به نفع بازار سرمایه بوده و هم به نفع مدیریت شرکت چراکه میتوانند همچنان برنامههای مدیریتی خود را دنبال کنند.
با توجه به اینکه همواره یکی از انتقادات به فرایند خصوصیسازی شرکتها، عدم توجه مقوله مدیریت و بعضاً انتقال تصمیمات مهم به افراد که با موضوع فعالیت شرکت یا صنعتِ مربوطه آشنایی ندارند بوده است، آیا میتوان امیدوار بود که بخشی از این دغدغه و خلأ با روش سهام ممتاز برطرف شود؟
بله قطعاً مدیران شرکتها در صورت نیاز میتوانند با تفویض اختیار، از اراده و نیروی خارج از شرکت بهرهمند شوند اما درعینحال این امکان را نیز دارند که تا مشخص شدن جایگزینی مناسب همچنان مدیریت شرکت را حفظ کنند.
سهام ممتاز از طریق واگذاری سهام به شخص دیگر، راه را برای دریافت کمکهای مدیریتی افراد و نهادهای دیگر که از صلاحیت و اهلیت لازم برخوردار باشند، هموار کرده و مدیران میتوانند از این طریق افراد متخصص را در مدیریت و اداره شرکت سهیم کنند اما درعینحال درصورتیکه چنین تیمی نیز وجود نداشته باشد، میتوانند با حفظ سهام ممتاز برای خود، نقش مدیریتی خود را حفظ کنند.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که وقتی یک شرکت راهاندازی میشود، سابقه و تجربهای در آن مجموعه شکلگرفته و یکسری ارتباطات با تلاش و ممارست مدیران شکلگرفته است.
اگر قرار باشد پس از ورود به بورس تمامی این تجارب از دست برود و به افرادی که اهلفن نیستند سپرده شود، باعث اضمحلال شرکت میشود؛ بنابراین باید زمینهای فراهم میشد تا اگر انتقال مدیریت شرکت به صلاح نیست، در زمان عرضهی سهم در بورس، تا جایی که امکان دارد، مدیریت حفظ شود.
از سوی دیگر میتوان این موضوع را از منظر دیگری نیز ارزیابی کرد. برای مثال ممکن است یک شخص علاوه بر سرمایه، دانش و تخصصی را نیز در اختیار داشته و تا زمانی که جایگاه مدیریتی نداشته باشد نتواند از این امکان استفاده کند؛ بنابراین میتواند از طریق سهام ممتاز وارد عمل شده و علاوه بر کسب منفعت برای خود، شرکت را نیز از حضور خود منتفع گرداند.
آیا طی این مدت موردی بوده که شرکت درخواست ورود به بورس را داشته باشد، اما نگرانی از تغییر ساختار مدیریتی و بهتبع آن کاهش عملکرد شرکت مانع عرضه سهام شده باشد؟
بله اخیراً دو شرکت نسبت به عرضه سهامشان در بورس ابراز علاقهمندی کردند اما متأسفانه وجود همین دغدغه در بین مدیران شرکت، مانع عرضه سهام آن در بورس شده است. ازاینرو انتظار میرود با توجه به این مصوبه درخواستهای بیشتری برای ورود به بورس از سوی شرکتها داشته باشیم.
بله. قطعاً استقبال میشود. توجه داشته باشید که هر زمان مانعی از سر راه برداشته میشود، شرکتهای بیشتری برای ورود به بورس تمایل نشان میدهند. در این خصوص نیز اگر چنین دغدغهای مانع حضور شرکتها در بورس بوده، از این پس از بین خواهد رفت. طبیعتاً این موضوع برای بازار نیز مثبت خواهد بود چراکه به بزرگتر شدن آن و تنوع در شرکتها و صنایع مورد سرمایهگذاری کمک مینماید.
زیرساختهایی که اجرای این مصوبه نیاز دارد، بهجز مباحث مربوط به قوانین و دستورالعملهای اجرایی چیست؟ و کدامیک از ارکان بازار باید در این مسیر فعالیت داشته باشند؟
موارد بسیار متعددی نیاز به آمادهسازی دارد. برای مثال باید این نکته را در نظر داشته باشیم که ازنظر معاملاتی، سهام عادی و ممتاز نمیتوانند در یک تابلو قرار داشته باشند چراکه ارزش سهام ممتاز یک شرکت، با سهام عادی آن متفاوت است.
با توجه به اینکه در دو مدل ارائهشده در مصوبه، دریکی از آنها ویژگیِ ممتازِ سهام، قابلانتقال و در دیگری غیرقابلانتقال است، بنابراین سامانه معاملات و شرکت سپردهگذاری باید به ابزار لازم جهت رصد این موارد مجهز باشند. ازاینرو به نظر میرسد در حال حاضر اصلیترین دغدغه، فراهمسازی همین زیرساختها است.
اما در حوزه اساسنامه، ۳ طرح برای اساسنامهها، پیشنهاد و اصلاحات لازم بر روی آنها انجام شده و در مرحله تصویب و ابلاغ اساسنامهها قرار دارد. بنابراین آنچه باقی میماند فراهمسازی زیرساختها و دستورالعملها است که لازم است تمامی ارکان بازار اعم از سازمان بورس و اوراق بهادار، شرکت بورس اوراق بهادار تهران، فرابورس، شرکت مدیریت فناوری و شرکت سپردهگذاری برای آمادهسازی آن تلاش و همکاری لازم را داشته باشند.
به لحاظ نوسانات قیمتی، سهام ممتازی که در مصوبه سازمان بورس و اوراق بهادار پیشبینی شده، در مقایسه با سهام عادی تا چه حد تفاوت دارد؟
بهطورکلی ارزش سهام ممتاز به دلیل نفوذ بیشتر در انتخاب اعضای هیئتمدیره و به تبع آن مدیریت شرکت، از ارزش متفاوتی نسبت به سهام عادی برخوردار خواهد بود.
در ابتدای گفتگو به موضوع رتبهبندی اشاره کردید. ازنظر شما آیا در این مرحله، سهام ممتاز در ایران نیز نیاز به رتبهبندی دارد؟
در بورسهای بینالمللی با توجه به اینکه سود نقدی ثابت برای سهام ممتاز در نظر گرفته میشود، نیاز به رتبهبندی اعتباری دارد اما در مورد مصوبه سازمان بورس، چون نرخ سود ثابت نداریم و در منافع و بازدهی تفاوتی بین سهام عادی و سهام ممتاز وجود ندارد، رتبهبندی در این موردنیازی نیست؛ اما اگر در مراحل بعدی ویژگیهای سهام ممتاز متنوعتر شد، طبیعتاً نیازمند رتبهبندی خواهند بود ازاینرو طی این مدت شرکتهای رتبهبندی فرصت دارند تا خود را برای انجام این فرایند در مورد سهام ممتاز آماده کنند.
به نظر میرسد باید ابتدا این مرحله اجرا شده و سپس بررسی شود. خیلی دقیق نمیتوان گفت اما اگر این امر نتایج مثبت و مناسبی را به همراه داشته و زیرساختها بهخوبی ایجاد شود، احتمال اینکه سهام ممتاز با ویژگیهای دیگری به عنوان یک ابزار جدید ارائه شود، وجود دارد. اما در حال حاضر، مسئله مهم این است که پله اول بهخوبی برداشته شود.
گروه خدمات بازار سرمایه سهم آشنا
مجموعه سهمآشنا با گردآوری شرکتهای کارگزاری، سبدگردانی و مشاور سرمایهگذاری سهمآشنا تحت نام تجاری واحد، اقدام به تاسیس گروه خدمات بازار سرمایه (هلدینگ مالی) در بازار سرمایه ایران نموده است. گروه خدمات بازار سرمایه سهم آشنا از سال 1397 تاسیس شده و بر اساس مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار خدمات ذیل را ارائه مینماید
- کارگزاری (بورس اوراق بهادار، بورس کالا، بورس انرژی، معاملات آتی، ابزار مشتقه و باشگاه مشتریان)
- سبدگردانی (مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری و مدیریت حرفهای دارایی اشخاص حقیقی و حقوقی)
- مشاورسرمایهگذاری (مشاورههای تامین مالی، پذیرش شرکتها، سرمایهگذاری، ارزشیابی و ارزشگذاری)
این شرکت در طول عمر کمتر از یکسال خود موفق به ارائه خدمات زیر شده است:
- تعهد پذیرهنویسی افزایش سرمایه شرکت ماداکتو استیل کرد
- تعهد پذیرهنویسی اوراق منفعت دولت (افاد)
ساعات کاری
شنبه تا چهارشنبه: ۸ الی ۱۷
پنج شنبه: تعطیل
ارتباط با سهم آشنا
سعادت آباد، بالاتر از ميدان كاج، خیابان شهید یعقوبی (هشتم)، پلاك ٢٧، ساختمان سهم آشنا
تلفن : ۰۲۱2771
[email protected]
لینک های مرتبط
سهم آشنا
شرکت کارگزاری سهم آشنا از بدو تاسیس با قرار دادن ماموریت سازمانی “توسعه پایدار با لحاظ ارتقا کیفیت خدمات” اهداف خود را بر مبنای بهبود مستمر کیفی و ارائه خدمات متنوع قرار داده تا بدینوسیله بتواند پاسخگوی اطمینان مشتریان خود باشد.
© کپی رایت - شرکت کارگزاری سهم آشنا | طراحی و توسعه گروه مشاوران کهن آویستا | بازدیدکنندگان آنلاین: 13 نفر
اصول و روشهای سرمایه گذاری در بورس
بدیهی است که برای سرمایه گذاری در بورس، نیاز به دریافت کد بورسی دارید و باید در یکی از کارگزاریهای فعال حساب کاربری باز کنید. قبلا درباره ثبتنام در بورس مفصل توضیح دادهایم. در اینجا میخواهیم چند نکته ساده و کاربردی برای ورود به بورس را با هم مرور کنیم.
سرمایه گذاری در بورس یک راه افزایش سرمایه
همانطور که اشاره کردیم، اصول سرمایه گذاری در بورس تفاوت خاصی با اصول سرمایهگذاری در بازارهای دیگر ندارد. شاید سادهترین روش سرمایهگذاری این باشد که حساب سپرده بانکی باز کنید و سالانه ۲۰ درصد سود بانکی بگیرید. (در اینجا فرض کردهایم که نرخ بهره بانکی سالانه بیست درصد باشد. به این بیست درصد اصطلاحا نرخ بهره بدون ریسک هم گفته میشود).
اکنون فرض کنید میخواهید در یک فعالیت اقتصادی (مانند راهاندازی یک اغذیهفروشی، کافه، سوپرمارکت یا…) سرمایهگذاری کنید. سادهترین کار این است که ببینید نرخ بازده این فعالیت اقتصادی چند درصد است و آیا سرمایهگذاری در این فعالیت اقتصادی بهصرفه است یا نه. بدیهی است که معیار سنجش بهصرفه بودن یا نبودن این سرمایهگذاری این است که بازدهی این سرمایهگذاری را با نرخ سود بانکی مقایسه کنید. اگر این بازدهی کمتر از بیست درصد (یا همان نرخ سود بدون ریسک) باشد، طبعا منطقی نیست که سرمایهتان را وارد این فعالیت اقتصادی کنید، ولی اگر بازدهی بالاتر از بیست درصد باشد آن وقت توجیه کافی برای سرمایهگذاری در این فعالیت اقتصادی وجود خواهد داشت.
اصول سرمایهگذاری در شرکتهای بورسی هم به همین سادگی است؛ یعنی باید ببینیم بازدهی شرکتی که میخواهیم سهامش را بخریم چه نسبتی با سود بدون ریسک دارد و آیا سرمایهگذاری در فعالیت آن شرکت صرفه اقتصادی دارد یا نه.
نکته: در اینجا از مولفههای بسیار مهمی همچون میزان رشد شرکت، نرخ تنزیل، ریسکهای سرمایهگذاری، جریان وجوه نقد و… چشمپوشی شده است که هر کدام از اینها برای تعیین ارزندگی سهام یک شرکت -یا هر فعالیت اقتصادی دیگر- تعیینکننده است. اما نکته اینجاست که همه اینها در نهایت در این نکته خلاصه میشود که آیا سرمایهگذاری در یک فعالیت اقتصادی -مثل فعالیت یک شرکت بورسی- صرفه اقتصادی دارد یا نه.
نسبت پیبهای سادهترین راه برای تعیین ارزندگی سهام
اکنون بیایید سراغ یکی از سادهترین، پیچیدهترین، مهمترین و البته پرکاربردترین نسبتهای مالی برویم: نسبت پیبهای که به صورت P/E هم نمایش داده میشود و به آن نسبت قیمت به سود هم میگویند. این نسبت در واقع از فرمول زیر به دست میآید:
P/E = Price / Earning Per Share
در این فرمول، P همان قیمت روز سهام است و Earning Per Share یا EPS عبارت است از مبلغ سود هر سهم شرکت در دوره یک ساله. مثلا در تاریخی این متن نوشته میشود، قیمت هر سهم شرکت فولاد مبارکه ۱۴۴۵ تومان است و این شرکت در دوازده ماه اخیر، به ازای هر سهم ۸۰ تومان سود ساخته است. در نتیجه نسبت پیبهای فولاد از تقسیم عدد ۱۴۴۵ به ۸۰ به دست میآید که تقریبا برابر است با ۱۸.
نکته: نسبت P/E و مقدار EPS شرکتهای بورسی را میتوانید از صفحه آن شرکت در سایت بورس ببینید. فقط توجه داشته باشید که مقدار P/E و EPS که در سایت بورس میبینید، اصطلاحا گذشتهنگر است و بر مبنای اطلاعات ۱۲ ماه اخیر محاسبه شده است. نسبت P/E تحلیلی برای ۱۲ ماه آینده ممکن است با عددی که در این صفحه میبینید، تفاوت جدی داشته باشد. مثلا اگر فرض کنیم فولاد مبارکه طی ۱۲ ماه آینده به ازای هر سهم ۲۰۰ تومان سود خواهد ساخت، آن وقت نسبت P/E تحلیلی یا آیندهنگر برای این سهم تقریبا برابر با ۷.۲ خواهد بود.
نسبت P/E بدون ریسک
اکنون که با نسبت P/E آشنایی ابتدایی به دست آوردیم، میتوانیم این نسبت را برای هر نوع سرمایهگذاری محاسبه کنیم. بیایید این نسبت را برای حسابهای سپرده بانکی حساب کنیم. فرض کنید در یک حساب سپرده بانکی با نرخ بیست درصد، ۱۰۰ تومان پول داریم. بنابراین در پایان سال ۲۰ تومان سود به این حساب تعلق میگیرد. در نتیجه نسبت P/E برای این حساب بانکی از تقسیم ۱۰۰ به ۲۰ به دست میآید که برابر است با عدد ۵.
بهطور کلی اگر نسبت P/E یک سهم (یا یک فعالیت اقتصادی) کمتر از این عدد باشد، خرید آن سهم (یا سرمایهگذاری در آن فعالیت اقتصادی) توجیه اقتصادی دارد، ولی اگر این نسبت برای سهام یک شرکت بالاتر از این عدد باشد (و انتظار نداشته باشیم که این نسبت در آینده کاهش معنیداری داشته باشد) آن وقت سرمایهگذاری در سهام آن شرکت چندان منطقی نیست.
نکته ۱: شرکتها میتوانند بهمرور زمان رشد کنند و از این طریق مقدار محصول بیشتری تولید و روانه بازار کنند. از طرف دیگر، در اقتصادهای تورمی، افزایش نرخ محصولات پدیدهای رایج است و در به همین دلیل درآمد ریالی شرکتهای تولیدکننده هم (حتی اگر مقدار محصولاتشان افزایش نیابد) میتواند افزایش پیدا کند. در نتیجه سرمایهگذاران حاضرند سهامی با P/E بالاتر از ۵ هم خریداری کنند.
نکته ۲: نسبت P/E گرچه برای افراد تازهکار راهنمای مناسبی است، اما معمولا بهخودی خود معنای خاصی ندارد و باید تفسیر شود. نسبت P/E برای شرکتها و صنایع مختلف میتواند متفاوت باشد و تفسیرهای متفاوتی هم داشته باشد. در مطالب آینده این نسبت را به طور کامل بررسی خواهیم کرد.
سرمایه گذاری در بورس برای چه کسانی مناسب است؟
سرمایه گذاری در بورس میتواند برای همه مناسب باشد، البته به این شرط که سرمایهگذار نسبت به ریسکهای انواع ابزارهای سرمایهگذاری آگاهی داشته باشد. در حال حاضر گزینهها و ابزارهای متنوعی برای سرمایهگذاری از طریق بازار سرمایه وجود دارد که میتواند شرایط مورد نظر سرمایهگذاران مختلف با میزان ریسکپذیری متفاوت را تامین کند. صندوقهای درآمد ثابت قابل معامله در بورس و صندوقهای سرمایهگذاری با پشتوانه طلا در کنار انواع اوراق مشارکت با سود ثابت، از کمریسکترین گزینههای سرمایهگذاری هستند که عملا مانند سرمایهگذاری در حساب سپرده بانکی یا خرید طلا عمل میکنند.
گزینههای دیگری از قبیل صندوقهای سهامی قابل معامله در بورس برای سرمایهگذاران غیرحرفهای و آنانی که نمیخواهند وقت زیادی برای تحلیل سهام بگذارند مناسب است. کسانی هم که میخواهند خودشان مستقیما سهام بخرند، میتوانند سراغ شرکتهای بنیادی با ریسک کم و متوسط بروند و با دیدگاه بلندمدت اقدام به خرید سهام این نوع شرکتها بکنند. سرمایهگذارانی هم که ریسکپذیری بالایی دارند میتوانند سراغ گزینههای پرریسکتر (مانند شرکتهایی که انتظار میرود از زیاندهی خارج شوند یا اینکه ممکن است تغییرات بااهمیتی در کسب سود داشته باشند) بروند.
روی هم رفته بورس اوراق بهادار میتواند برای هر سرمایهگذاری مناسب باشد، به این شرط که سرمایهگذار بداند پولش را کجا سرمایهگذاری میکند و ریسک سرمایهگذاریهایش چقدر است.
در صورتی که قصد ورود جدی به بازار بورس را دارید و یا شغلی در این زمینه میخواهید، مقاله «گواهینامه حرفه ای بازار سرمایه» به شما کمک میکند.
حداقل سرمایه برای ورود به بورس چقدر است؟
در حال حاضر برای ارسال سفارش خرید در انواع اوراق بهادار، کف ۵۰۰ هزار تومانی تعیین شده است. یعنی اگر بخواهید برای خرید سهام شرکتی سفارش خرید بگذارید، ارزش سفارشتان باید حداقل ۵۰۰ هزار تومان باشد. البته درمورد عرضههای اولیه استثنا وجود دارد و با مبالغ کمتر از این هم میشود در عرضههای اولیه شرکت کرد.
نکته: اگر میخواهید با سرمایه حداقلی وارد بازار بورس شوید، توصیه میکنیم تا مدتی مشخص صرفا در عرضههای اولیه سرمایهگذاری کنید. سعی کنید درباره شرکتهایی که عرضه اولیه میشوند اطلاعات بیشتری کسب کنید و سهام شرکتهایی را که فکر میکنید در میانمدت و بلندمدت بازدهی خوبی دارند، در سبدتان نگه دارید. در غیر این صورت، پس از کسب بازدهی کوتاهمدت سهام عرضهاولیهایتان را بفروشید و با سودی که کسب کردهاید سهام شرکتهای بنیادی بخرید.
انواع روشهای سرمایهگذاری در بورس
همانطور که اشاره کردیم، سرمایه گذاری در بورس روشهای مختلفی دارد که میتواند برای افراد مختلف مناسب باشد. ولی بهطور کلی میتوان گفت سرمایهگذاری در بورس به دو روش مستقیم و غیرمستقیم انجام میشود.
سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس
این روش برای کسانی مناسب است که اطلاعات زیادی درباره بازار بورس ندارند یا نمیخواهند وقت زیادی را صرف تحلیل وضعیت بنیادی شرکتها یا تحلیل تکنیکال روند قیمت سهام مختلف صرف کنند. این دسته از افراد میتوانند با خرید واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری (صندوقهای درآمد ثابت، صندوقهای سهامی مختلط و صندوقهای سهامی) به طور غیرمستقیم در بازار بورس سرمایهگذاری کنند.
سرمایهگذاری مستقیم در بورس
آن دسته از سرمایهگذارانی که ریسکپذیرترند و زمان و دانش کافی برای تحلیل وضعیت شرکتهای بورسی دارند، خودشان مستقیما اقدام به خریدوفروش سهام شرکتها میکنند. در این روش تسلط بیشتری نسبت به سرمایهگذاری وجود دارد و شخص سرمایهگذار تصمیم میگیرد که سهام کدام شرکتها را بخرد یا بفروشد.
توصیه میکنیم که اگر میخواهید وارد بازار بورس شوید، در همان گام نخست سراغ سرمایهگذاری مستقیم نروید. سعی کنید بخش اصلی سرمایهتان را به صورت غیرمستقیم در بورس سرمایهگذاری کنید و با بخش کوچکتری از سرمایه، سهام شرکتهای مختلف را خریدوفروش کنید تا با نوسانهای بازار سرمایه آشنا شوید. بعد از آنکه دانش و تجربه کافی در این زمینه به دست آوردید، میتوانید رفتهرفته سرمایهتان را در بخش سرمایهگذاری مستقیم افزایش بدهید.
سود سرمایه گذاری در بورس به چه صورت است؟
بهطور کلی سرمایهگذاری در بورس از دو طریق میتواند سودآوری داشته باشد: از طریق سود تقسیمی سالانه و افزایش قیمت سهام به مرور زمان.
سود تقسیمی سالانه
بسیاری از شرکتهای بورسی (نه همه آنها) هر سال مقداری سود میسازند و بخشی از این سود را بین سهامدارنشان تقسیم میکنند. (هدف از فعالیت اقتصادی در همه جای دنیا همین است!) هر کسی که هنگام تشکیل مجمع عادی سالانه یک شرکت، صاحب بخشی از سهام آن شرکت باشد، شرایط دریافت سود مجمع را خواهد داشت.
دقت کنید که شرکتهای بورسی سیاستهای مختلفی برای تقسیم سود دارند. بعضی از آنها سودی تقسیم نمیکنند و سود حاصل از فعالیتشان را دوباره سرمایهگذاری میکنند تا فعالیت شرکت را گسترش بدهند. بعضی از شرکتها هم هستند که سیاست تقسیم سود حداکثری دارند و تقریبا تمام سود حاصل از فعالیت سالانه شرکت را بین سهامدارانشان تقسیم میکنند. پس اگر دنبال دریافت سود مجمع هستید، باید سیاست تقسیم سود شرکت در چند سال گذشته را بررسی کنید و ببینید شرکت چه مقدار سود بین سهامدارانش توزیع میکند.
سود سرمایهای
سود سرمایهای یا Capital Gain در واقع همان سود ناشی از افزایش قیمت سهام در گذر زمان است. مثلا اگر سهامی را با قیمت صد تومان بخرید و بعد از چند ماه با قیمت دویست تومان بفروشید، سود سرمایهای کسب کردهاید. این نوع دیگری از سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس است.
مزایا و معایب سرمایه گذاری در بورس
سرمایهگذاری در بورس مزیتهای زیادی برای اقتصاد کشور دارد، زیرا بازار بورس میتواند ابزاری برای تامین مالی شرکتهای بورسی و در نتیجه رشد اقتصادی باشد. اما مهمترین مزیت بورس برای افراد عادی این است که این افراد میتوانند از طریق بازار بورس، سودی بالاتر از سود بانکی یا سود بدون ریسک کسب کنند.
یکی دیگر از مزیتهای بازار بورس این است که با هر سرمایهای میتوان در فعالیت اقتصادی شرکتهای مختلف سهیم شد. همانطور که گفتیم، با سرمایه حداقلی میتوانید در عرضههای اولیه شرکت کنید و با سرمایههای بسیار بالا هم میتوانید با خیال راحت سهام شرکتهای بنیادی و سودآور را بخرید.
اما سرمایه گذاری در بورس معایب خودش را هم دارد. سرمایهگذاری در بورس همانطور که میتواند سرمایهتان را چند برابر کند، ممکن است بخش زیادی از سرمایهتان را هم به مزیتهای بازار سهام باد بدهد. بخصوص اگر نسبت به ریسکهای بازار سرمایه آگاهی نداشته باشید و معیار مشخصی برای ارزشیابی سهام شرکتها نداشته باشید، ممکن است بهراحتی سرمایهتان را به باد بدهید.
حتی با فرض اینکه دانش مالی کافی داشته باشید و معاملهگر خوبی هم باشید، در برابر ریسکهای سیستماتیک کاری از دستتان برنمیآید. تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و سیاسی از مواردی هستند که میتواند وضعیت سودآوری شرکتها را دستخوش تغییر کند و به سهامداران زیان وارد کند. اتفاقات پیشبینینشدهای مانند شیوع بیماری هم میتواند فعالیت شرکتها را مختل کند و به سهامدارانشان ضرر بزند.
روی هم رفته، سود بورس تضمینی نیست (برخلاف اوراق مشارکت یا حسابهای سپرده بانکی) و هنگام سرمایهگذاری در بورس باید به این نکته توجه کافی داشته باشیم.
مزایای عرضه خودرو در بورس چیست؟
به گزارش جهان نيوز، عرضه خودرو در بورس کالا پس از چند سال صحبت و وعده بالاخره امسال اجرایی شد و براساس آمارها تا به امروز سهامداران استقبال خوبی از عرضههای بورس کالا داشتهاند.
مدتی پیش خودروی شاهین نیز در بورس عرضه شد اما استقبال چندانی از آن نشد. برخی از کارشناسان بیاعتمادی، بی نقدینگی و تفاوت قیمتی کم با بازار آزاد را علت عدم استقبال میدانستند. حال قرار است پایان این هفته خودروهای جدید در بورس کالا عرضه شود که انتظار استقبال سهامداران از این عرضه میرود.
علت این انتظار به تفاوت قیمتی خودروها با بازار آزاد بر میگردد. تمامی خودروهای عرضه شده در بورس کالا تفاوت قمیتی نسبتا خوبی با بازار آزاد دارند و به نوعی با قیمت درب کارخانه به مردم عرضه میشوند. برخی از عقیده دارند که قیمت بورس کالا همان قیمت قرعهکشیهاست با این تفاوت که در بورس با شفافیت میتوان خودرو خرید اما در قرعه کشی روند مشخص نیست ممکن است پس از دهها بار ثبتنام شما در این قرعهکشی برنده شوید.
در نتیجه میتوان گفت که خرید خودرو از بورس کالا با شفافیت و قیمت واقعی رخ میدهد و خریدار میتواند با قیمتی معقول و به صرفه و در زمان درست صاحب خودرو شود.
۵ مزیت عرضه خودرو در بورس
اغلب کارشناسان و فعالان اقتصادی عقیده دارند که عرضه خودرو در بورس کالا پنج مزیت دارد. نخست از بین رفتن تقاضای سرمایهای، جلوگیری از قیمتسازی، بسته شدن درب پشتی کارخانهها، فراهم شدن امکان افزایش تولید خودرو و کاهش قیمت تمام شده آن، فراهم شدن امکان توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی
از بین رفتن تقاضای سرمایهای یعنی اختلاف قیمتی زیادی بین خودرو در بازار آزاد و درب کارخانه وجود دارد. دلالان با خرید از کارخانه و فروش در بازار آزاد سود بسیار زیادی میکنند که با عرضه خودرو در بورس کالا رانت این حوزه کاهش و دلالان از چرخه معامله خودرو حذف میشوند. در نهایت خودرو با قیمت واقعی و به طور مستقیم به دست مصرف کننده میرسد.
اغلب بازارها خصوصا خودرو در حالت رکود به سر میبرد و گاها بازار خودرو به طور کامل راکد میشود. دلالان به واسطه حضور کم خریداران و فروشندگان قیمتهای کاذب و بالایی اعلام میکنند و به نوعی قیمتسازی میکنند که این موضوع روند معاملات بازار خودرو را بر هم میزند. اما با عرضه در بورس کالا خودرو به واسطه کشف قیمت و با تعادل به فروش میرسد.
بسته شدن درب پشتی کارخانهها نیز به عملکرد دلالان باز میگردد. برخی از این افراد با حضور در درب کارخانه و نفوذ به آن خودرو با قیمت واقعی میخرند و پس از آن با چند برابر قیمت در بازار آزاد به معامله این میپردازند.
فراهم شدن امکان افزایش تولید خودرو و کاهش قیمت تمام شده آن نیز به بورس کالا باز میگردد. صورت مالی تمامی شرکتهای خودرویی زیانده است و این شرکتها میتوانند با فروش و عرضه محصولات خود در بورس از مزایا آن نیز برای افزایش تولید و پرداخت بدهیهای خود استفاده کنند.
بخش بسیار بزرگی از ناوگان حمل و نقل عمومی کشور فرسوده است و قابلیت استفاده ندارد. جایگزینی یا تعمیر ناوگان عمومی به هزنیه میلیاردی نیاز دارد و با فروش خودرو در بورس کالا طی یک تا سه سال میتوان هزینه تعمیر و جایگزینی این ناوگان را تامین کرد. البته این تامین با استفاده از فروش خودرو به دولت و اقتصاد کشور نیز کمک شایانی میکند.
پیشبینی بورس هفته چهارم شهریور (اینفوگرافیک)
بورس در هفتهای که گذشت روند بدی را پشت سر گذاشت و کارشناسان در گفتگو با تجارتنیوز معاملات هفته آینده را پیشبینی کردهاند.
به گزارش تجارتنیوز، شاخص کل بورس چهارشنبه هفته اخیر روی عدد یک میلیون و ۴۱۲ هزار واحدی بود و این هفته به یک میلیون و ۳۸۹ هزار واحدی رسید و افت در حدود ۱٫۶ درصدی را ثبت کرد.
در این هفته شاخص کل هم وزن با کاهش ۱.۳۲ درصدی به ۴۰۴ هزار و ۸۸۷ واحد رسید و شاخص کل فرابورس نیز با کاهش ۲.۰۲ درصدی به تراز ۱۸ هزار و ۷۳۲ واحد نزول کرد.
در این هفته کاری که به اتمام رسید صنعت استخراج نفت به جز کشف با رشد ۲.۸۳ درصد بیشترین رشد را بین صنایع بورسی داشت. همچنین صنعت منسوجات با رشد ۱.۲۹ درصد در رتبه دوم قرار گرفت. بیشترین کاهش نیز برای صنعت حمل و نقل با کاهش ۶.۵۳ درصد بود و بعد از آن وسایل ارتباطی با کاهش ۶.۴۰ درصدی در مزیتهای بازار سهام رتبه دوم قرار گرفت.
بورس هفته گذشته را در حالی به پایان رساند که ارزش معاملات خرد تا سطح حدود ۳ هزار میلیارد تومان کاهش یافت. اما این هفته ارزش معاملات خرد نسبت به چهارشنبه هفته گذشته کمتر بود و در هیچ کدام از روزهای معاملاتی، ارزش معاملات نتوانست به رقم ۳۰۰۰ میلیارد تومان حتی نزدیک شود.
در دو روز ابتدایی هفته یعنی شنبه و یکشنبه، ارزش معاملات خرد حدود ۲۵۰۰ میلیارد تومان بود. روز دوشنبه ارزش معاملات کاهش یافت و به ۲۱۰۰ میلیارد تومان رسید. در روز سه شنبه ارزش معاملات به ۲۶۰۰ میلیارد تومان رسید و چهارشنبه هم ۲۳۰۰ میلیارد تومان معامله در بازار انجام شد.
پیشبینی بورس در هفته جاری
دیدگاه شما