آموزش اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
امروزه تحلیل تکنیکال در میان معاملهگران و تحلیلگران از محبوبیت بالایی برخوردار است. به همین منظور، آموزش ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی است. یکی از ابزارهای کاربردی در این حوزه، اندیکاتورها و یکی از کاربردیترین اندیکاتورها، اندیکاتور ایچیموکو است. در این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس کارگزاری اقتصاد بیدار، اندیکاتور ایچیموکو و روشهای معاملاتی آن را بررسی میکنیم.
اندیکاتور ایچیموکو چیست؟
اندیکاتور ایچیموکو از مهمترین سیستمهای معاملاتی امروزی به حساب میآید. این اندیکاتور اولین بار توسط ژاپنی ها ایجاد شد. ایچیموکو کارایی بسیار خوبی در قالبهای زمانی مختلف مانند هفتگی یا دقیقهای دارد. در ادبیات ژاپن، ایچیموکو به معنی ایجاد تعادل در یک نگاه میباشد. ابر ایچیموکو به علت فرم خاصی که دارد، این امکان را به معاملهگر میدهد تا در لحظه، صعودی یا نزولی بودن روند را تشخیص دهد.
مهمترین کاربرد ایچیموکو تشخیص خطوط مقاومت و حمایت است. همچنین این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال خط روند را مشخص، شتاب روند را اندازهگیری و سیگنال ورود یا خروج معاملاتی را صادر میکند. به عبارتی ایچیموکو، از معدود اندیکاتورهایی است که روند آینده را نیز تا حدود بسیار زیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
تاریخچه
اولین بار در سال ۱۹۶۰ میلادی یک گزارشگر ژاپنی به نام گوئیچی، بررسی و تلاش برای یافتن اندیکاتوری که به صورت گرافیکی و مصور روند بازار را مشخص کند، آغاز کرد. وی نتیجه یافتههای خود را در مقالهای منتشر نمود که اولین مقاله درباره ساختار ایچیموکو بود و این اندیکاتور به سرعت بین تحلیلگران آسیایی محبوب و پرکاربرد شد. در دهه ۱۹۹۰ میلادی، با پیشرفت های نرم افزاری در دنیای تحلیل تکنیکال، تعداد افرادی که در غرب از اندیکاتور ایچیموکو استفاده میکردند به شدت افزایش یافت.
اجزای تشکیلدهنده ایچیموکو
ایچیموکو شامل ۵ خط است که دو خط از پنج خط، ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) را تشکیل میدهند. این خطوط در قالب میانگین ۹ دورهای، ۲۶ دورهای، میانگینی از دو میانگین مذکور، میانگین ۵۲ دورهای و چیکو (به معنی دره کمعمق) از قیمتها هستند. در ادامه به تشریح دقیق تر اجزای ایچیموکو میپردازیم:
تنکانسن چیست؟
تنکانسن که با نام خط تبدیل (Conversion Line) نیز شناخته میشود، توسط میانگین بیشترین قیمت بالا و کمترین قیمت پایین، در ۹ دوره قبلی محاسبه میگردد.
۲ ÷ (کمترین قیمت پایین ۹ دوره اخیر + بیشترین قیمت بالای ۹ دوره اخیر ) = فرمول محاسبهی تنکان
نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که تنکانسن با میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده تفاوتهایی دارد. مهمترین تفاوت این است که میانگین متحرک نمایی و ساده نسبت به تنکانسن، نوسان کمتری را تجربه میکنند.
لازم به ذکر است که در خصوص سهمهایی با روند صعودی، تنکان به عنوان خط حمایتی تاثیر گذاشته و برای سهمهایی که روند نزولی دارند، تنکان نقش خطی مقاومتی را بازی میکند.
کیجونسن چیست؟
کیجونسن که به عنوان خط پایه (Base Line) نیز شناخته میشود از محاسبهی میانگین بیشترین قیمت بالا و کمترین قیمت پایین در ۲۶ دوره قبل حاصل میشود. همانند تنکانسن این خط میتواند هر چارچوب زمانی را در برگیرد.
۲ ÷ ( بالاترین قیمت ۲۶ دوره + پایینترین قیمت ۲۶ دوره ) = فرمول محاسبهی کیجون
به عبارتی دیگر کیجون نشانگر تعادل قدرت بین خریداران و فروشندگان است. در صورتی که قیمت یک سهم در ۲۶ دوره اخیر در یک بازه در حال نوسان باشد، قیمت تعادلی، نقطه وسط این بازه خواهد بود.
در شکل زیر میانگین متحرک نمایی با رنگ قرمز، میانگین متحرک ساده ۲۶ روزه با رنگ سبز و کیجون با رنگ صورتی نشان داده میشوند. همان طور که مشخص است کیجون به نوسانات قیمتی حساستر است.
زمانی که کیجون پایین قیمتها قرار گیرد، روند صعودی است و اگر قیمتها در پایین آن باشند، روند را نزولی در نظر میگیریم. در واقع کیجون باعث به وجود آمدن خط حمایت قوی در روند صعودی شده و همچنین در روند نزولی خط مقاومت برای قیمت ایجاد میکند.
سنکو A چیست؟
به میانگین دو بخش تنکان و کیجون، سنکو A میگویند. این خط در اندیکاتور ایچیموکو، ۲۶ روز آتی را پیشبینی میکند.
۲ ÷ ( کیجون + تنکان ) = فرمول محاسبهی سنکو A
روند قیمت را زمانی صعودی در نظر میگیریم که سنکو A در حال افزایش باشد، در غیر اینصورت روند قیمت نزولی خواهد بود.
سنکو B چیست؟
به میانگین بیشترین نقطه بالا و کمترین نقطه پایین در ۵۲ روز گذشته سنکو B میگویند. با استفاده از این خط میتوان ۲۶ روز آینده را پیشبینی کرد.
۲ ÷ ( بیشترین قیمت بالای ۵۲ دوره قبل + کمترین قیمت پایین ۵۲ دوره قبل ) = فرمول محاسبهی سنکو B
روند قیمت را زمانی صعودی در نظر میگیریم که سنکو B در حال افزایش باشد، در غیر اینصورت روند قیمت نزولی خواهد بود. سنکو B نیز مانند سنکو A میتواند به عنوان خط حمایتی یا مقاومتی برای روند قیمت سهم، نقش ایفا کند.
نکته بسیار مهم در تحلیل سنکو A و B این است که سنکو A نسبت به B حساستر است و اندیکاتور سریعتری محسوب میشود. زمانی که قیمت سهمی در حال رشد باشد، سنکو A با توجه به اینکه حساستر و سریعتر است مقدار بیشتری را نسبت به سنکو B نمایش خواهد داد بنابراین اگر سنکو A بالای سنکو B قرار گیرد، روند را صعودی در نظر میگیریم.
ابر کومو چیست؟
کومو را میتوان مهمترین بخش ساختار ایچیموکو دانست. نام دیگر کومو ابر است. کومو یا ابر به فضای ایجاد شده بین ۲ خط سنکو A و سنکو B میگویند. در تحلیل تکنیکال کومو را به عنوان ناحیه حمایتی و مقاومتی معتبر میشناسیم.
تحلیل ابر کومو
-
روش محاسبه حد ضرر
- هنگامی که خط تنکان بالای خط کیجون قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در بالای ابر کومو قرار میگیرند، نشانی از صعودی شدن روند سهم می باشد که آن را سیگنال خرید تلقی میکنیم.
- هنگامی که خط کیجون بالای خط تنکان قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در پایین ابر کومو قرار دارند، نشانی از نزولی شدن روند سهم میباشد که آن را سیگنال فروش تلقی میکنیم.
- هنگامی که قیمت در داخل و میانه ابر کومو قرار گیرد، پوزیشنی برای خرید یا فروش سهم نباید اتخاذ شود که در این حالت قیمت را ایستا به شمار میآوریم.
چیکو چیست؟
چیکو در زبان ژاپنی به معنی دره کمعمق است و به زبان ساده، خطی است که قیمت فعلی را با قیمت ۲۶ روز قبل بررسی و مقایسه میکند. با تحلیل چیکو در اندیکاتور ایچیموکو ما متوجه ۲ نکته بسیار مهم میشویم.
- آیا بازار روند خاصی دارد؟
- قدرت این روند چقدر است؟
تحلیل چیکو
- اگر چیکو بالاتر از قیمت ۲۶ روز قبل باشد، نمودار صعودی است و اگر پایینتر باشد روند سهم نزولی خواهد بود.
- اگر از سقف یا کف چیکو خطوطی افقی رسم کنیم، این خطوط حاصل شده مقاومت و حمایت قدرتمندی برای روند سهام خواهند بود.
نحوه معامله با اندیکاتور ایچیموکو
حال که با تمام اجزای اندیکاتور ایچیموکو آشنا شدیم باید نحوه معامله و نکات کلیدی مرتبط با سیگنالهای صادر شده از این اندیکاتور را بررسی کنیم. همانند اجزای اندیکاتور ایچیموکو، سیگنالهای خرید و فروش نیز به دستهبندیهای مختلف تقسیم میشوند:
تحلیل قیمت و خط تنکانسن
- اگر قیمت بالای خط تنکان قرار گیرد، خط تنکان به عنوان حمایت کوتاه مدت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت، رو به رشد و صعودی است. در این حالت میتوان پوزیشن خرید گرفت.
- اگر قیمت در پایین خط تنکانس قرار گیرد، خط تنکان به عنوان مقاومت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت نزولی است. پس با سیگنال فروش مواجه هستیم.
تحلیل قیمت و کیجونسن
- اگر قیمت بالای خط کیجون قرار گیرد، خط کیجون به عنوان حمایت ظاهر خواهد شد و روند در کوتاه مدت رو به رشد و صعودی است.در این حالت میتوان پوزیشن خرید گرفت.
- اگر قیمت در پایین خط کیجون قرار گیرد، خط کیجون به عنوان مقاومت عمل خواهد کرد و روند در کوتاه مدت نزولی است. پس با سیگنال فروش مواجه هستیم.
تحلیل وضعیت قیمت و ابر کومو
- اگر قیمت بالای ابر کومو قرار گیرد، ابر کومو نقش حمایت را دارد و روند صعودی است.
- اگر قیمت پایین ابر کومو قرار گیرد، ابر کومو در نقش مقاومت ظاهر میشود و ما در چارت سهم با روند نزولی و سیگنال فروش رو به رو هستیم.
- میزان قابل اعتماد و قدرتمند بودن حمایت یا مقاومت ابر کومو به ضخامت ابر کومو بستگی دارد.
- اگر قیمت در درون ابر کومو باشد، روند خاصی وجود ندارد و بهتر است که داخل ابر کومو پوزیشنی نگیریم.
تحلیل وضعیت قیمت و چیکو
- اگر چیکو بالای نمودار قیمت قرار گیرد، روند صعودی و نشاندهنده یک سیگنال خرید است.
- اگر چیکو پایین نمودار قیمت قرار گیرد، روند نزولی و نشاندهنده یک سیگنال فروش است.
استراتژی کراس تنکانسن/کیجونسن
بر اساس استراتژی کراس تنکان/ کیجون اتخاذ پوزیشن خرید یا نگهداری یک سهم هنگامی اتفاق میافتد که تنکان در حال رشد و بالا رفتن، از کیجون رد شود و عبور کند. هنگامی که تنکان به سمت پایین کیجون را قطع میکند، سهامدار باید پوزیشن فروش بگیرد. بر اساس ایچیموکو عملکرد کراس تنکان/کیجون به وضعیت آن نسبت به ابرکومو بستگی دارد.
- اگر این قطع شدن در بالای ابر کومو اتفاق افتد، آن را یک سیگنال صعودی قوی به حساب میآوریم.
- اگر این قطع شدن در پایین ابر کومو رخ دهد به عنوان یک سیگنال صعودی ضعیف در نظر گرفته میشود.
- اگر قطع شدن مذکور در میانه ابر کومو رخ دهد آن را سیگنال صعودی خنثی به حساب میآوریم.
روند معکوس کلیه تحلیلهای بیان شده در کراس نزولی نیز صدق میکند.روش محاسبه حد ضرر
استراتژی کراس کیجونسن
زمانی پوزیشن خرید میگیریم که قیمت در قسمتی بالاتر از کیجون بسته شده باشد و زمانی پوزیشن فروش میگیریم که قیمت بسته شدن کمتر از خط کیجون باشد. بر اساس ساختار اندیکاتور ایچیموکو، عملکرد کراس کیجون به وضعیت قرارگیری آن نسبت به ابرکومو بستگی دارد:
- اگر قیمت بالاتر از کیجون بسته شود و این کراس اور در قسمت بالای ابرکومو اتفاق بیوفتد، آن را یک سیگنال صعودی قوی میشناسیم.
- اگر قیمت در ناحیهای بالاتر از کیجون بسته شود، اما کراس اور پایینتر از ابر کومو باشد، آن را یک سیگنال صعودی ضعیف به حساب میآوریم.
- اگر قیمت در قسمت بالایی خط کیجون بسته شود و بین ابر کومو قرار گرفته باشد، آن را یک سیگنال صعودی خنثی به شمار میآوریم.
تعیین حد ضرر
برای تعیین حد ضرر در استراتژی ایچیموکو بهترین روش توجه به سیگنال های خرید و فروش هست. در بالا توضیح داده شد که چه زمانی سیگنال های فروش صادر میگردد. سهامداران به محض دریافت سیگنال فروش باید با ضرر اندک از روند نزولی خارج شوند تا از ضرر بیشتر پیشگیری کنند
فیلتر ایچیموکو در بورس
فیلترها با استفاده از روابط ریاضی نوشته میشوند و به ما در تجزیه و تحلیل دادههای بازار بورس کمک میکنند. فیلترنویسی سهام در سایت tsetmc.ir فراهم شده است تا افراد بتوانند سهامی که دارای ویژگیهای مدنظرشان است را از بین انبوه سهام مختلف، با پیاده سازی فیلتر مربوطه شناسایی کنند.
با استفاده از فرمول های موجود برای فیلترنویسی ایچیموکو میتوانیم سهمهایی که خط تنکان در آنها بالای خط کیجون قرار دارد و به طور هم زمان هر دو آنها در بالای ابر کومو قرار دارند را جدا و از سیگنال خرید آنها بهره ببریم.
با ستفاده از فیلترهای ایچیموکو در تحلیل تکنیکال میتوان مواردی چون وضعیت رنگ ابرکومو در اندیکاتور ایچیموکو، موقعیت کیجون و تنکان نسبت به نمودار قیمت، مشخص کردن کراس کیجون سن و تنکان سن، مشخص کردن کراس قیمت و چیکو اسپن، تعیین کف قیمت یک ماه و سه ماه و بسیاری از موارد دیگر را مورد بررسی قرار داد.
فیلتر طلایی ایچیموکو
کراس قیمت نسبت به تنکانسن و کیجونسن:
قطع شدن تنکانسن و کیجونسن توسط نمودار قیمت روبه بالا (سیگنال مثبت)
قطع شدن تنکانسن و کیجونسن توسط نمودار قیمت روبه پایین(سیگنال منفی)
ارتباط ایچیموکو و هیکن آشی
در تحلیل تکنیکال اندیکاتور ایچیموکو، میتوان به جای کندل های کلاسیک از هیکن آشی استفاده کرد. هیکن آشی یک نوع نمودار در سیستم تحلیل تکنیکال است که در آن از کندلهای میانگین قیمت استفاده میشود. . در واقع هیکن آشی، شلوغی اندیکاتور ایچیموکو را کمتر کرده و به منظور سهولت بررسی و تحلیل روند استفاده میشود. با استفاده از هیکن آشی در ایچیموکو میتوان روند بازار را شناسایی و قیمتهای آتی را پیشبینی کرد. این نمودار به منظور سهولت بررسی و تحلیل روند استفاده میشود.
فرمول هیکن آشی
نقطه آغازین کندل :
2/قیمتهای (آغازین قبلی + بستن قبلی)
نقطه پایانی کندل : نشانگر میانگین قیمت کندل است.
4/قیمتهای (باز + زیاد + کم + بسته)
سقف کندل : نشانگر بالاترین سطح سه مقادیر ذکر شده میباشد.
بالاترین سطح قیمت (سقف، آغازین، پایانی)
کف کندل : نشانگر پایین سطح مقادیر ذکر شده میباشد.
کمترین قیمت (کف، آغازین و یا پایانی)
نحوه استفاده و تحلیل نمودار هیکن آشی
این نمودار ۵ سیگنال عمده از خود تولید میکند که با تحلیل آنها میتوانیم روندها و پوزیشنهای خرید را شناسایی کنیم:
- کندلهای سفید یا سبز که سایهی زیرین نداشته باشند نشاندهنده روند صعودی قدرتمند هستند.
- کندلهای سفید یا سبز از روند رو به رشد خبر میدهند.
- کندلهای کوتاهی که در بالا و پایین خود سایه دارند نشان دهندهی احتمال وجود تغییر در روند سهم هستند. معاملهگرانی که ریسک پذیراند در این جا پوزیشن خرید و فروش میگیرند، ولی بقیه منتظر کندل تاییدی میمانند تا تصمیمگیری کنند.
- کندلهای سیاه یا قرمزی که از روند نزولی خبر میدهند.
- کندلهای سیاه یا قرمزی که سایه ای در قسمت بالایی ندارند و نشان دهندهی روند نزولی قدرتمند هستند.
جمعبندی
اندیکاتور ایچیموکو یکی از پر کاربردترین ابزارها در تحلیل روش محاسبه حد ضرر تکنیکال است که تحلیلگران برای تشخیص روند پیشرو از آن استفاده میکنند. در این مقاله به بررسی جزییات اندیکاتور ایچیموکو و نحوه استفاده از آن پرداختیم. به طور کلی در تحلیل تکنیکال هنگام استفاده از اندیکاتورها بهتر است به سایر الگوها و اندیکاتورها نیز توجه شود تا تحلیل صورت گرفته قابل اعتمادتر و کم ریسکتر باشد. به منظور آشنایی بیشتر با سایر الگوها و اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، میتوانید مقالات موجود در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه بفرمایید.
چطور در بایننس استاپ لاس یا حد ضرر قرار دهیم؟
آموزش قرار دادن سفارش Stop Limit یا حد ضرر Stop Loss در صرافی بایننس
معامله کردن در بازارهای مالی بزرگ همواره پر از ریسک و عدمقطعیت است. هر چقدر هم که از تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال بدانید، هر قدر هم که از تصمیمات و رفتارهای شتابزده و احساسی دوری کنید، و حتی اگر به همهی عوامل مؤثر بر بازار آشنایی داشته باشید، باز هم ریسکهایی وجود دارند که هر چقدر هم توانسته باشید با ابزارهای ذکر شده آنها را کاهش داده باشید، نمیتوانید آن را کاملاً حذف نمایید. در این مقاله می خواهیم آموزش استاپ لاس در بایننس را به شما به صورت تصویری و قدم به قدم آموزش دهیم.
صرافی بایننس یکی از بزرگترین صرافیهای ارز دیجیتال دنیاست و همین امر باعث شده تا کاربران بسیاری از کشورهای مختلف، خصوصاً ایران داشته باشد. این صرافی دیجیتال، قابلیتهای خاص و منحصربهفردی دارد که در این مقاله سعی داریم به یکی از این قابلیتها، یعنی توانایی ثبت روش محاسبه حد ضرر خودکار سفارشهای حد توقف خرید و فروش با رسیدن به یک قیمت مشخص، یا استاپ لاس را به شما آموزش دهیم.
ابتدا لازم است برخی مفاهیم اولیه بازار ارزهای دیجیتال را توضیح دهیم. در ادامه، پلتفرم بایننس و نحوهی سفارشگذاری در آن را به اختصار تشریح کنیم. سپس به موضوع اصلی خود، یعنی آموزش استاپ لاس در بایننس میپردازیم. در پایان نیز برای مرور آموختههای شما از این مقاله چند سوال مطرح شده است.
سفارش حد توقف ضرر Stop Loss Limit چیست؟
اگر با بازارهای معاملاتیای همچون بورس آشنا باشید و در این بازار معامله انجام داده باشید، یا به قول اهل فن «تریدر Trader» باشید، میدانید که اگر در اندیشهی حداکثرسازی سود و حداقلسازی ضرر باشید، باید زمان بسیار زیادی را به پایش دامنهی نوسانات قیمت بپردازید و با کوچکترین نوسانی تصمیم به خرید یا فروش یک سهم بگیرید. اما ممکن است شما هم مانند بسیاری از معاملهگران توان، زمان یا حوصلهای برای پایش چندساعته قیمتها نداشته باشید. اما اگر دارایی شما دچار افت ناگهانی قیمت شود، چگونه میتوانید از ضرر بیشازحد جلوگیری نمایید؟
در چنین شرایطی، واسطههای معاملاتی قابلیتی را در بسترهای خود تعریف کردهاند که تریدرها میتوانند با استفاده از آن، از این ضررهای ناگهانی جلوگیری نمایند. این قابلیت که با اصطلاح Stop Loss Limit یا حد توقف ضرر شناخته میشود به ما این امکان را می دهند که حتی اگر در مواقعی که به حساب و یا سامانه خرید و فروش دسترسی نداشته باشیم، معامله به صورت خودکار انجام گردد و بتوانیم میزان ضرر وارده بر دارایی خود را مدیریت کنیم.
در این دسته از معاملات، ابتدا لازم است یک حد مشخص برای قیمت تعیین کنید. بعد، شرطی را برای زمانی که یک واحد دارایی شما به آن حد مشخص رسید، تعیین میکنید. نهایتاً، وقتی که قیمت به آن حد رسید، شرط شما قابل اجرا خواهد بود. صرافی مشهور بایننس، چند ماه پیش قابلیت جدیدی به نام OCO را به بستر معاملاتی خود افزود که با استفاده از این قابلیت، معاملهگران میتوانند برای هر معاملهی خود، همزمان حد فروش و نقطهی استاپ لاس را مشخص کنند.
قبل از پرداختن به مثال حد توقف ضرر، اشارهی کوچکی به مفهوم سفارش OCO مینماییم. سفارش OCO یا (One Cancels the Other) به معاملهگر این اجازه را میدهد که دو سفارش محدود و حد ضرر را همزمان تنظیم کند. این سفارش ترکیبی از دو سفارش محدود (Limit order) و حد ضرر(Stop-Limit) است، و اگر یکی از آنها انجام شود، سفارش دیگر باطل میشود. پلتفرم بایننس با ایجاد این قابلیت علاوه بر جلوگیری از ضررهای احتمالی، فرصت به دست آوردن سود را به معاملهگران اعطا نموده است.
حال برای قابل فهمتر شدن حد Stop Loss، به مثال زیر میپردازیم.
مثال از Stop Loss Limit
فرض کنیم قیمت اتریوم اکنون ۱۰۰ دلار است و ما فرض میکنیم قیمت آن امروز نهایتاً به ۱۱۰ دلار میرسد، هدف فروش خود را روی ۱۱۰ دلار قرار میدهیم.
ما از آن طرف این امکان هم وجود دارد که به هر دلیلی، پیشبینی ما اشتباه شود و قیمت اتریوم افت نماید، در اینصورت هم نباید اجازه دهیم معاملهی ما از یک مقدار معینی بیشتر در ضرر برود.
بنابراین، برای مثال، حد ضرر معامله (Stop Loss Limit) خود را روی ۹۵ دلار قرار میدهیم. با این فرض که اگر پیشبینی ما درست نبود و قیمت افت کرد، اتریومهای ما با ۵ درصد ضرر و در قیمت ۹۵ دلار بفروشد. به این ترتیب ما از اینکه معامله ما بیشتر از ۵ درصد ضرر بدهد، جلوگیری نمودهایم و بدینترتیب سرمایه خود را به خوبی مدیریت نمودهایم.
تعریف حد ضرر شناور یا Trailing Stop Loss Limit
ابزار دیگری که معاملهگران برای حداکثرسازی سودهای خود استفاده میکنند، حد ضرر شناور یا تریلینگ استاپ لاس نام دارد. این حد یعنی شما به ازای سودی که در مورد داراییهای خود کردهاید، به همان میزان، استاپ لاس لیمیت شما نیز افزایش مییابد. یعنی اینکه اگر شما یک واحد اتریوم را به قیمت فرضی 100 دلار خریده باشید، و برای آن حد ضرر 10 درصدی – معادل 90 دلار – معین کرده باشید، و در همان حال، ارزش اتریوم رشد کرده باشد و مثلاً با 5 درصد رشد به رقم 105 دلار برسد، آنگاه اگر استاپ لاس لیمیت شما هم شناور باشد، باید رشدی 5 درصدی نماید؛ یعنی حد ضرر جدید شما معادل مبلغ 94.5 دلار خواهد بود.
حال ممکن است سوال کنید که اگر ارزش اتریوم مثال ما وقتی کاهش یابد، چه بر سر تریلینگ استاپ لاس خواهد آمد. پاسخ ساده است: تغییری نخواهد کرد و کاهش نخواهد یافت. یعنی اگر اتریوم 105 دلاری شما مثلاً با 4 دلار کاهش به ارزش 101 دلار برسد، حد ضرر شما همچنان در محدودهی 94.5 دلار خواهد ماند. و اگر دوباره رشد نماید، مثلاً به مقدار 108 دلار برسد، حد ضرر شناور 94.5 دلاری به میزان نسبت افزایش قیمت، بالاتر میرود، و در محدودهی ضرر 10 درصدی 108 دلار جدید میایستد، که معادل مبلغ 97.2 دلار است، و در ادامه با جهش به 112 دلار، حد ضرر روش محاسبه حد ضرر شناور به 100.8 دلار میرسد.
نهایتاً در ردیف آخر جدول مشاهده میکنید که قیمت پس از دو مرتبه اصلاح، به حد ضرر نهایی خود یعنی 100.8 دلار رسیده و با فعال شدن این حد ضرر، دارایی اتریوم شما به فروش میرسد. میبینید که حد ضرر نهایی شما حتی از مبلغ خرید اولیهی شما هم بالاتر بوده، یعنی هیچگونه ضرری متوجه دارایی شما نشده است. بنابراین، نتیجه میگیریم حد ضرر شناور با افت ارزش دارایی، کاهش نمییابد. جدول بالا مثال ما را به خوبی نشان میدهد.
همانگونه که استفاده از استاپ لاس ثابت میتواند ضررهای شما را کمینه نماید، استفاده از استاپ لاس شناور علاوه بر این خاصیت، میتواند سودهای شما را نیز حداکثر نماید.
اگر صرافی بایننس را به عنوان صرافی مورد نظرتان برای خرید و فروش ارز دیجیتال در نظر گرفته اید پیشنهاد می کنیم حتما از آموزش صرافی بایننس استفاده نمایید.
معرفی مختصر سایت بایننس
باینننس، یک شرکت مبادلهی رمزارز است که در سال 2017 توسط برنامهنویسی به نام چانگپنگ ژائو، در چین تأسیس شد. اکنون این شرکت، به کشور مالت نقل مکان کرده و از لحاظ حجم مبادلات بزرگترین صرافی رمزارز جهان به شمار میرود.
این وبسایت به علت سادگی در استفاده آن، و گستردگی رمزارزهای مبادله شده در آن، محبوبیت زیادی در سطح جهان و به خصوص ایران یافته است.
صفحهی اصلی وبسایت بایننس
آموزش سفارش استاپ لاس لیمیت در وبسایت بایننس
ثبت یک سفارش استاپ لاس لیمیت در وب سایت بایننس پیچیدگی چندانی ندارد. کافی است وبسایت binance.com را باز کرده و وارد حساب کاربری خود شوید. سپس ارزهای موردنظر خود برای تبدیل را انتخاب نمایید، و بعد از ورود به قسمت نمودار و بخش معامله، از قسمت مشخص شده در تصویر زیر، گزینه Stop-Limit را انتخاب کنید. حالا پنجرهی زیر برای شما باز میشود.
در عکس بالا، در جای Stop، حد ضرر را وارد میکنیم. سفارش به محض رسیدن به این کانال یا پایینتر اجرا میشود. در گزینهی Limit قیمت فروش را درج میکنیم، قیمتی که قیمت فروش مطلوب ماست. در ردیف بعدی، در گزینه amount، مقدار ارزی که میخواهیم به فروش برسانیم را مینویسیم. نهایتاً در بخش Total مجموع قیمت دریافتی یا پرداختی درج میشود.
برای مثال، اگر در باکس فروش مقادیر 130 را برای Stop، 129 را برای Limit و 10 را برای Amount مفروض بداریم، سفارشی برای خرید ده واحد اتریوم ارسال میشود که مجموع هزینهی آن 1290 USDT یا تتر خواهد بود.
و اگر در بخش خرید، به عنوان مثال، برای Stop، Limit و Amount، به ترتیب مقادیر 131، 130 و 10 را در نظر بگیریم، سفارشی برای فروش ده واحد اتریوم فرستاده خواهد شد که در مجموع ارزشی معادل 1300 USDT یا همان تتر خواهد داشت.
آموزش سفارش استاپ لیمیت در اپلیکیشن بایننس
برعکس وبسایت، که سفارشهای استاپ لیمیت در پنل تعیین معامله کاملاً مشخص و قابل انتخاب هستند، در اپلیکیشن ممکن است یافتن این گزینه اندکی دشوار باشد. برای یافتن گزینهی ثبت سفارش استاپ لیمیت باید پس از باز کردن اپ بایننس و انتخاب زوج ارزی که میخواهید مبادله کنید، یکی از پنجرههای فروش Sell یا خرید Buy را انتخاب کنید. سپس، گزینهی Limit order را به گزینهی Stop-Limit تغییر میدهیم. آنگاه، میتوانیم حد توقف زیان مورد نظر خود را برای معامله اعمال نماییم.
آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) در معاملات ارزهای دیجیتال
هدف اساسی و اصلی در بحث معاملهگری و سرمایهگذاری، دوری از تصمیمات احساسی است؛ چراکه وقتی صحبت از ریسک مالی به میان میآید، احساسات نقش بسیار پر رنگی ایفا میکنند. شما به عنوان یک معاملهگر یا سرمایهگذار، همواره باید مراقب احساسات خود باشید تا تأثیری روی تصمیمات شما در این حوزه نگذارد. به همین خاطر است که تعیین قوانین و قواعدی محکم برای فعالیتهای معاملهگری و سرمایهگذاری، اهمیت بسیار بالایی دارد.
به این قواعد پیشساخته، سیستم معاملاتی میگویند. هدف این سیستم، مدیریت ریسک است ولی مهمتر از آن، حذف تصمیمات غیرضروری است. با یک سیستم مناسب، در زمان درست میتوانید تصمیمات درستی بگیرید.
هنگام ایجاد سیستم معاملاتی، باید به چند نکته توجه داشته باشید و آن را در سیستم خود لحاظ کنید. قبل از ایجاد یک سیستم باید به این سؤالات پاسخ دهید و سیستم خود را بر اساس آن بچینید: هدف شما از سرمایهگذاری چیست؟ حد تحمل ریسک شما چه مقدار است؟ در هر معامله چه حجمی از سرمایه خود را در خطر میگذارید؟
مسائل دیگری هم در تعیین یک سیستم همهجانبه اهمیت دارد ولی در این مقاله قصد داریم تنها روی یکی از این مسائل تمرکز کنیم؛ یعنی پوزیشن سایز و نحوه محاسبه پوزیشن سایز در هر معامله. برای این کار، اول از همه باید حجم کل سرمایه و مقداری را که قادر هستید در هر معامله در خطر بیندازید مشخص کنید.
تعیین مقدار کل سرمایه
با اینکه ممکن است این مرحله بسیار پیشپاافتاده و حتی غیرضروری به نظر برسد، ولی مسئله بسیار پراهمیتی است؛ مخصوصاً اگر تازه کار باشید، ممکن است بهتر باشد که بخشهایی از سرمایه خود را با استراتژیهای متفاوتی مدیریت کنید. با این روش، با دقت بیشتری میتوانید پیشرفت حاصلشده از استراتژیهای مختلف را مشاهده کنید و همچنین احتمال ریسک بیش از حد را نیز کاهش دهید.
به عنوان مثال، فرض میکنیم که شما نسبت به آینده بیت کوین بسیار خوشبین هستید و قصد دارید یک خرید بلندمدت روی بیت کوین در یک کیف پول سخت افزاری انجام دهید. در این صورت، بهتر است این سرمایه را جزو سرمایه معاملاتی خود در نظر نگیرید.
با توجه به این موضوع، تعیین مقدار کل سرمایه یعنی مقدار سرمایه در دسترس شما که باید برای استراتژی معاملاتی خاصی مورد استفاده قرار دهید.
تعیین ریسک کل سرمایه
دومین قدم، تعیین ریسک سرمایه شما است. این یعنی شما باید قبل از شروع معامله، مقدار درصد از کل سرمایه در دسترس را که تمایل دارید در هر معامله وارد کنید، مشخص نمایید.
قانون ۲ درصد
در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایهگذاری وجود دارد که به آن قانون ۲% میگویند. بنا بر این قانون، یک معاملهگر نباید در یک معامله بیش از ۲% از سرمایه خود را به خطر بیندازد. البته در ادامه معنای این قانون را بیشتر توضیح خواهیم داد، ولی ابتدا باید آن را برای بازار پرنوسانی مثل بازار ارزهای دیجیتال، مناسبسازی کنیم.
قانون ۲% بیشتر مناسب روشی از سرمایهگذاری است که معاملهگر در آن چند پوزیشن محدود و بلندمدت میگیرد. همچنین این قانون بیشتر مناسب بازارهای کمنوسانتر از ارزهای دیجیتال است. اگر شما یک معاملهگر فعالتر هستید و مخصوصاً اگر تازه به دنیای معاملهگری وارد شدهاید، بهتر است حتی بیشتر از این جانب احتیاط را رعایت کنید و از قانون ۱% پیروی نمایید.
این قانون یعنی در هر معامله نباید بیشتر از ۱% از سرمایه خود را در خطر بیندازید. اما سؤال اینجا است که آیا این یعنی باید با ۱ درصد از سرمایه خود معامله کنید؟ قطعاً نه! این قانونی یعنی اگر بازار خلاف جهت شما حرکت کرد و حد ضرر شما فعال شد، شما فقط ۱% از سرمایه خود را از دست داده باشید.
تعیین ریسک معامله
تا این مرحله، نحوه تعیین کل سرمایه و ریسک کل سرمایه را توضیح دادیم. حالا به سراغ نحوه تعیین اندازه پوزیشن (Position Size) برای هر معامله میرویم.
این نکته بسیار حیاتی است و تقریباً برای همه استراتژیهای معاملاتی به کار میرود که وقتی صحبت از معاملهگری و سرمایهگذاری میشود، ضرر و زیان جزء جداییناپذیر کار شما خواهد بود. در واقع، ضرر یک اتفاق حتمی است.
معاملهگری یعنی بازی با احتمالات و حتی بهترین معاملهگران دنیا هم همیشه تصمیم درستی نمیگیرند. حتی تعداد معاملات موفق برخی از معاملهگران بسیار کمتر از ضررهایشان است، ولی با این حال حسابی سوددهی دارند.
اما این چطور ممکن است؟ این اتفاق زمانی ممکن میشود که مدیریت ریسک صحیح و استراتژی معاملاتی واضح و درستی داشته باشیم و تحت هر شرایطی به این استراتژی عمل کنیم.
از این رو، هر تفکر معاملاتی (نظر و ایده برای انجام معامله) باید یک نقطه ابطال داشته باشد. این نقطه جایی است که میگویید: «ایده اولیه ما اشتباه بوده و باید هرچه سریعتر از معامله خارج شویم تا از ضررهای بیشتر جلوگیری کنیم.» در واقع این نقطهای است که حد ضرر خود را قرار میدهیم.
روش تعیین این سطح، کاملاً به استراتژی معامله شخصی و موقعیت بهخصوص نمودار بستگی دارد. نقطه ابطال میتواند مبتنی بر پارامترهای تکنیکال (مثل محدوده حمایت یا مقاومت) باشد، یا به اندیکاتورها، شکست ساختار بازار یا هر چیز دیگری بستگی داشته باشد.
در واقع برای تعیین حد ضرر یک روش واحد وجود ندارد، بلکه این خود شما هستید که باید بهترین استراتژی متناسب با روش معاملاتی خود را بسازید و حد ضرر خود را بر مبنای آن تعیین کنید.
نحوه محاسبه پوزیشن سایز (Position Size)
حالا همه موارد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن (Position Size) را داریم. برای نمایش صحیح تعیین Position Size بهتر است از یک مثال استفاده کنیم تا به راحتی متوجه روند کار و مراحل تعیین آن بشوید. فرض میکنیم که سرمایه در دسترس ما برای شروع معاملات ۵۰۰۰ دلار است. از قبل میدانیم که برای هر معامله، نباید بیشتر از ۱% سرمایه خود را در خطر بیندازیم؛ بنابراین شکست در هر معامله باید حداکثر ۵۰ دلار از سرمایه ما کم کند.
از طرفی هم فرض میکنیم که تحلیلهای خود را انجام دادهایم و به این نتیجه رسیدهایم که اگر نمودار به مقدار ۵% از نقطه ورود ما، خلاف جهت مورد نظرمان حرکت کرد، تحلیلهای ما باطل خواهد شد. به عبارت دیگر، اگر بازار ۵% خلاف جهت مورد نظر ما حرکت کرد، ما باید با ۵۰ دلار ضرر از معامله خارج شویم. این یعنی ۵% از پوزیشن ما باید ۱% از کل سرمایه ما باشد.
- کل سرمایه: ۵۰۰۰ دلار
- ریسک کل سرمایه: ۱%
- نقطه ابطال (فاصله تا حد ضرر): ۵%
فرمولی که با آن میتوانیم اندازه پوزیشن را محاسبه کنیم، به قرار زیر است:
پوزیشن سایز = کل سرمایه x ریسک کل سرمایه / نقطه ابطال
حالا اگر اعداد مثال خود را وارد این فرمول کنیم، به این مقدار خواهیم رسید.
این یعنی پوزیشن سایز (Position Size) این معامله ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج به روش محاسبه حد ضرر روش محاسبه حد ضرر موقع در نقطه بستن معامله یا حد ضرر میتوانید از ضررهای بزرگتر و فجیعتر جلوگیری کنید. برای استفاده بهتر و افزایش بهرهوری این استراتژی، بهتر است مقدار کارمزدی را هم که برای هر معامله پرداخت میکنید، لحاظ کنید. همچنین باید به تاخیر (Slippage) هم فکر کنید؛ البته اگر در بازارهایی معامله میکنید که نقدینگی کمی دارند.
برای تست این استراتژی، بیاید نقطه ابطال خود را به ۱۰% افزایش دهیم و در فرمول ذکرشده بگذاریم. داریم:
Position Size = 5000$ x 0.01 / 0.1 = 500$
همانطور که مشاهده میکنید، نقطه ابطال یا فاصله حد ضرر تا نقطه ورود ما دو برابر شده و به ۱۰% رسیده است. حالا اگر بخواهیم فقط ۱% از سرمایه خود را درگیر این معامله کنیم، باید به میزان ۵۰۰ دلار وارد شویم.
نحوه محاسبه ریسک هنگام معامله در فارکس
محاسبه ریسک چقدر مهم است؟ آیا باید حتما این مورد را در معاملات خود در نظر بگیریم؟ برای پاسخ این سوال با بیگ اینکام همراه باشید.
وقتی شرایط مساعد باشد ، معامله می تواند پاداش دهنده باشد ، اما همواره نیز یا خطرات همراه است. به عنوان یک تاجر فعال ، شما باید شرایطی را پیش بینی کنید که ممکن است اشتباه پیش برود و شما را ملزم به داشتن یک برنامه آماده و مطالعه شده برای مقابله با آن وادار میکند. بنابراین ، چگونه می توانید محاسبه ریسک و خطرات بخشی از تجارت را به بهترین وجه محاسبه کنید؟
یک تاجر می داند که حفاظت از سرمایه خود به همان اندازه سودآوری با استفاده از آن مهم است. با تمرکز بر مدیریت ریسک ، رویکرد تجارت ، چه بازار سهام ، بازار آتی ، CFD ، شرط بندی گسترده و بازارهای ارز (فارکس) اولین قدم است ، بنابراین ، دانستن چگونگی محاسبه ریسک در تجارت مهم است.
محاسبه ریسک در فارکس
در معاملات فارکس ، یک معامله گر با پیپ ها کار می کند ، مفهومی منحصر به فرد و یکپارچه در معاملات فارکس. پیپ ها اندازه گیری مورد استفاده برای روش محاسبه حد ضرر نشان دادن تغییر حرکت قیمت به رقم اعشار است. معمولاً بیشترین جفت ارز حرکت قیمت آنها و گسترش پیشنهاد قیمت را در پیپ نقل میکند. یک پیپ کوچکترین واحد نرخ ارز و حرکت آن را نشان می دهد. از نظر عددی ، این معمولات یک صدم درصد یا 0001/0 است که چهارمین رقم اعشار میباشد.
یک نقطه شروع خوب برای ساخت یک سبک تجارت که در کاهش خطر تمرکز دارد ، تصمیم گیری در مورد محدودیت خطر است. حداکثر درصد ریسک موجودی حساب شما که می خواهید در هر معامله در رابطه با محاسبه ریسک تقسیم کنید چیست؟
بیشتر تاجران ماندن را ترجیح می دهند در حد 1٪ تا 3٪ باند قرار گرفتن در معرض در هر معامله به مانده حسابی که با آن کار می کنند. این میزان خطر کلی قرار گرفتن در معرض حساب است. این بدان معناست که اگر تصمیم دارید 3 درصد را به عنوان خطر برای حساب خود انتخاب کنید ، اگر دو معامله همزمان انجام شود ، اینها باید 1.5٪ باشند؟
مثال زیر می تواند نشانه ای از نحوه محاسبه ریسک خود هنگام معامله باشد.
اگر مانده حساب شما 1000 دلار است و وارد معامله می شوید EUR / USD در 1.41764. طبق تحقیقات شما ، چشم انداز شما نسبت به این جفت ارز صعودی است و انتظار دارید که بیشتر صعود کند. اما شما همچنین نسبت به افت احتمالی قیمت احتیاط دارید و می خواهید ضرر توقف را در 1.41714 تعیین کنید. در اینجا ، گنجاندن سطح پایین به کاهش خطر بالاتر کمک می کند. حتی اگر احتمال سقوط بازار وجود داشته باشد ، ضرر توقف که در 1.41714 تعیین کرده اید به معنای افت فقط 50 پیپ از قیمت اصلی است که آن را خریداری کرده اید. این در ازای هر پیپ 1 دلار ضرر فقط 50 دلار است.
اگر این معامله را با یک حاشیه انجام می دادید ، میزان مواجهه در اینجا فقط به میزان افت پیپ است و تاثیری بر حاشیه کلی شما نخواهد داشت.
اکنون که یک پایه اساسی برای تجارت فارکس خود برنامه ریزی کرده اید ، وقت آن است که عناصر محاسبه ریسک و مدیریت ریسک را درک کنید.
سفارشات ضرر را متوقف کنید
یکی از مفاهیمی که به عنصر محاسبه ریسک در معاملات در برابر ریسک بازار بی ثبات مربوط می شود توقف ضرر است. این یکی از سه تصمیمی است که بازرگانان باید در حین نهایی شدن معامله اتخاذ کنند. دو مورد دیگر عبارتند از: قیمت ورودی برای یک معامله و قیمت هدف که پس از کسب سود برای آن برنامه ریزی شده است.
یک دستور توقف ضرر می تواند همراه با یک سفارش باز باشد و در خدمت کاهش ضرر بالقوه بزرگی است که می تواند در صورت پیش نرفتن شرایط طبق برنامه پیش بیاید. علی رغم اینکه تجارت به خوبی برنامه ریزی شده است و وجهی مثبت که وزن منفی را وزن می کند ، در هر سرمایه گذاری می تواند تحولات پیش بینی نشده ای داشته باشد. این جایی است که داشتن مهار با قیمت پایین می تواند ضررهای ناشی از قیمت ها را در سقوط آزاد متصل کند.
قیمت توقف ضرر را در محاسبه ریسک می توان در سطحی تنظیم کرد که متناسب با حمایتی باشد که قبلاً دیده شد. در لحظه ای که احتمال سقوط قیمت ایجاد می شود ، ضرر توقف برای بستن موقعیت باز کار می کند.
متغیرهایی با توقف ضرر متعارف وجود دارد که می تواند انعطاف پذیری بیشتری به تاجر بدهد. به عنوان مثال این یک توقف عقب است که یک ترتیب متحرک با سطوح از پیش تعیین شده است که بسته به حرکت قیمت ها می تواند تعریف شود. ضرر توقف را می توان فقط در سطوح زیر موقعیت بازرگانی قرار داد اما سفارشات برای اصلاح باز هستند.
اندازه گیری موقعیت
اندازه گیری موقعیت یکی دیگر از روش های استراتژیک است که در محاسبه ریسک به شما کمک می کند مقدار تقریبی واحدهایی را که باید برای کنترل حداکثر خطر در هر موقعیت معامله کنید ، پیدا کنید.
تفاوت بین آنها قیمت ورود و سطح توقف ضرر تصویر روشنی از خطر در موقعیت ایجاد می کند. داشتن شناخت مناسب از خطر در هر پیپ و محل استقرار شما می تواند به شما در تعیین خطر کمک کند. توقف ها بر اساس متغیرهای مختلف در موقعیت قرار می گیرند. باید توجه داشت که با وجود استفاده از اندازه گیری صحیح موقعیت ، در صورت شکاف سهام در زیر میزان توقف ضرر ، معامله گران می توانند بیش از حد مجاز حساب مشخص شده خود ضرر کنند.
محاسبه ریسک در معامله با پیپ
Pip risk تفاوت بین نقطه ورود و نقطه ای است که شما سفارش توقف ضرر را می دهید. برای یافتن میزان سود یا ضرر یک موقعیت در هر پیپ ، یک معامله گر باید بداند که اندازه پیپ چه اندازه ای است.
محاسبه دقیق مقدار پیپ ارزیابی درستی از ریسکی است که با نگه داشتن موقعیت می پذیرید.
روشهای محاسبه ریسک با پیپ CFD و شرط بندی گسترده متفاوت هستند. CFD در حالی که قیمت شرط بندی را برای هر بازار به تفکیک امتیاز پخش می کند ، برای هر بازار قرارداد استاندارد دارد.
باید درک درستی از میزان پول موجود در هر تجارت داشته باشید. این به شما کمک می کند ریسک خود را به طور موثر مدیریت کنید. مدیریت ریسک تجارت توانایی مهار ضرر و زیان شما در هر تجارت است. یک تاجر هوشمند فقط کسی نیست که می داند چگونه سود خوبی کسب کند بلکه کسی است که می داند چگونه ضررهای خود را پایین نگه دارد. به همین دلیل بسیار مهم است که شما می دانید هنگام معامله چگونه ریسک خود را محاسبه کنید.
ابزارهای محاسبه ریسک در فارکس
برای این که بتوانید معاملات روزانه خود را به طور موثر انجام دهید همواره به مجموعه ای از ابزارها و خدمات نیز نیاز خواهی داشت. امروزه معاملات مدرن با استفاده از روش الکترونیکی صورت خواهد گرفت به همین منظور معامله گران برای انجام معاملات خود به صورت روزانه به ابزارهایی همچون اینترنت برای دسترسی به بروکرهای فارکس و بازارهای مالی و همچنین وجود تلفن برای برقراری تماس با کاگزار خود نیازمند می باشند و با استفاده از رایانه یا لپ تاپ است که می توان به اینترنت دسترسی داشته و معاملات خود را انجام داد.
معامله گران برای انجام معاملات خود و محاسبه ریسک به ابزارهای زیادی از جمله نرم افزارها، دانستن اصول بازارهای مالی، اندیکاتورها و … نیز نیازمند می باشند. علاوه بر این موارد برای آن که جزو افرادی باشید که به صورت روزانه به انجام معاملات می پردازد باید به یک بروکر معتبر هم دسترسی داشته باشید تا کمیسیون کمی داشته باشد و ارائه دهنده یک پلتفرم معاملاتی که استراتژی معاملاتی است باشد.
پوزیشن سایز (Position Size) چیست و چگونه محاسبه میشود؟
یکی از مهمترین جنبههای تریدینگ، مدیریت ریسک است. به باور بعضی تریدرها این مهمترین جنبه تریدینگ است به این دلیل که محاسبه سایز پوزیشن با یک فرمول استاندارد ضروری است. در ادامه این مطلب نحوه محاسبه پوزیشن سایز و . آورده شده است. با ما همراه باشید.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این دارایی های نوظهور و دوست داشتنی به طور لحظه ای تغییر می کند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتناب نا پذیر است. چنین نوسان قیمتی می تواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدت زمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم می تواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال می شنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایه ها کمتر پوشش داده می شود. به همین دلیل، برخی ممکن است بی گدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بی احتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگی های اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بی احتیاطی، روش محاسبه حد ضرر روش محاسبه حد ضرر خیر.در این مقاله بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز می کنیم و به شما آموزش می دهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه پوزیشن (Position Size) چیست؟
اندازه پوزیشن (Position Size) معاملاتی به تعداد واحدهای سرمایه گذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا تریدر گفته می شود. هنگام تعیین اندازه پوزیشن معاملاتی ، باید اندازه حساب و تحمل ریسک یک سرمایه گذار در نظر گرفته شود.مهم نیست که پورتفولیو شما چقدر بزرگ است، شما حتما باید مدیریت ریسک مناسب را انجام دهید. در غیر این صورت، ممکن است سریع شکست بخورید و ضررهای قابل توجهی متحمل شوید. هفته ها یا حتی ماه ها پیشرفت را می توان با یک ترید ضعیف از بین برد.
سرمایه گذاران برای تعیین میزان واحدهای سهامی که می توانند خریداری کنند، از اندازه پوزیشن استفاده می کنند که به آنها کمک می کند ریسک را کنترل کرده و بازده را به حداکثر برسانند. در حالی که تعیین اندازه پوزیشن در بسیاری از سرمایه گذاری ها مفهوم مهمی است، این اصطلاح بیشترین ارتباط را در معاملات روزانه و معاملات ارزی (فارکس) دارد. حتی با اندازه گیری صحیح اندازه پوزیشن، اگر گپ قیمتی سهام پایین تر از حد ضرر باشد، سرمایه گذاران ممکن است بیش از محدودیت های تعیین شده خود ضرر کنند.در این مقاله قصد داریم با این مفهوم مهم آشنا شویم. با ما همراه باشید.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
اندازه پوزیشن روش محاسبه حد ضرر و فاصله آن تا حد ضرر دو عاملی هستند که تعیین می کنند ریسک شما در هر معامله به چه میزان باشد. اکثر افراد اندازه پوزیشن را حساب می کنند و سپس حد ضرر را در نزدیکی آن قرار می دهند تا ریسکشان به حداقل برسد. اما این یک راه کاملاً اشتباه است.اولین کاری که باید انجام دهید این است که تعیین کنید در هر معامله چقدر می خواهید ریسک کنید. معمولا توصیه می شود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آنها فرصت برابر دهید. ریسک در هر ترید باید بین ۱ تا ۳ درصد باشد. ریسک بالای ۵٪ معامله نیست بلکه قمار است زیرا ورود به یک بازار بزرگ با ریسک زیاد می تواند تأثیر جدی و بدی برروی سرمایه شما بگذارد. هنگامی که ریسک خود را در هر معامله مشخص کردید، آنگاه دیگر باید استاندارد شما باشد. اگر ۲ درصد باشد، در هر معامله ای ریسک شما ۲٪ است. هرگز بر اساس احساسات خود تصمیم نگیرید. تمامی اعداد بالا، میزان زیان شما روی کل سرمایه است نه در یک معامله.اگر در تحلیل خود بسیار مطمئن هستید، آن را امتحان کنید و این ریسک را به ۳٪ افزایش دهید اما آن را به ۵ یا ۱۰٪ افزایش ندهید. و این افزایش فقط در صورتی اتفاق می افتد که از جهت قیمت و تحلیل خود بسیار مطمئن باشید.
تعیین مقدار کل سرمایه
با اینکه ممکن است این مرحله بسیار پیش پاافتاده و حتی غیرضروری به نظر برسد، ولی مسئله بسیار پراهمیتی است؛ مخصوصاً اگر تازه کار باشید، ممکن است بهتر باشد که بخش هایی از سرمایه خود را با استراتژی های متفاوتی مدیریت کنید. با این روش، با دقت بیشتری می توانید پیشرفت حاصل شده از استراتژی های مختلف را مشاهده کنید و همچنین احتمال ریسک بیش از حد را نیز کاهش دهید.
به عنوان مثال، فرض می کنیم که شما نسبت به آینده بیت کوین بسیار خوشبین هستید و قصد دارید یک خرید بلند مدت روی بیت کوین در یک کیف پول سخت افزاری انجام دهید. در این صورت، بهتر است این سرمایه را جزو سرمایه معاملاتی خود در نظر نگیرید.با توجه به این موضوع، تعیین مقدار کل سرمایه یعنی مقدار سرمایه در دسترس شما که باید برای استراتژی معاملاتی خاصی مورد استفاده قرار دهید.
تعیین ریسک کل سرمایه
دومین قدم، تعیین ریسک سرمایه شما است. این یعنی شما باید قبل از شروع معامله، مقدار درصد از کل سرمایه در دسترس را که تمایل دارید در هر معامله وارد کنید، مشخص نمایید.
قانون 2 درصد
در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایه گذاری وجود دارد که به آن قانون 2% می گویند. بنا بر این قانون، یک معامله گر نباید در یک معامله بیش از 2% از سرمایه خود را به خطر بیندازد. البته در ادامه معنای این قانون را بیشتر توضیح خواهیم داد، ولی ابتدا باید آن را برای بازار پرنوسانی مثل بازار ارزهای دیجیتال، مناسب سازی کنیم.قانون 2% بیشتر مناسب روشی از سرمایه گذاری است که معامله روش محاسبه حد ضرر گر در آن چند پوزیشن محدود و بلندمدت می گیرد. همچنین این قانون بیشتر مناسب بازارهای کم نوسان تر از ارزهای دیجیتال است. اگر شما یک معامله گر فعال تر هستید و مخصوصاً اگر تازه به دنیای معامله گری وارد شده اید، بهتر است حتی بیشتر از این جانب احتیاط را رعایت کنید و از قانون 1% پیروی نمایید.
قانون 2 درصد در پوزیشن سایز
این قانون یعنی در هر معامله نباید بیشتر از 1% از سرمایه خود را در خطر بیندازید. اما سؤال اینجا است که آیا این یعنی باید با 1 درصد از سرمایه خود معامله کنید؟ قطعاً نه! این قانونی یعنی اگر بازار خلاف جهت شما حرکت کرد و حد ضرر شما فعال شد، شما فقط 1% از سرمایه خود را از دست داده باشید.
تعیین ریسک معامله
تا این مرحله، نحوه تعیین کل سرمایه و ریسک کل سرمایه را توضیح دادیم. حالا به سراغ نحوه تعیین اندازه پوزیشن (Position Size) برای هر معامله می رویم.این نکته بسیار حیاتی است و تقریباً برای همه استراتژی های معاملاتی به کار می رود که وقتی صحبت از معامله گری و سرمایه گذاری می شود، ضرر و زیان جزء جدایی ناپذیر کار شما خواهد بود. در واقع، ضرر یک اتفاق حتمی است.
معامله گری یعنی بازی با احتمالات و حتی بهترین معامله گران دنیا هم همیشه تصمیم درستی نمی گیرند. حتی تعداد معاملات موفق برخی از معامله گران بسیار کمتر از ضررهایشان است، ولی با این حال حسابی سود دهی دارند.اما این چطور ممکن است؟ این اتفاق زمانی ممکن می شود که مدیریت ریسک صحیح و استراتژی معاملاتی واضح و درستی داشته باشیم و تحت هر شرایطی به این استراتژی عمل کنیم.از این رو، هر تفکر معاملاتی (نظر و ایده برای انجام معامله) باید یک نقطه ابطال داشته باشد. این نقطه جایی است که می گویید: «ایده اولیه ما اشتباه بوده و باید هرچه سریعتر از معامله خارج شویم تا از ضررهای بیشتر جلوگیری کنیم.» در واقع این نقطه ای است که حد ضرر خود را قرار می دهیم.
تعیین ریسک معامله در پوزیشن سایز
روش تعیین این سطح، کاملاً به استراتژی معامله شخصی و موقعیت به خصوص نمودار بستگی دارد. نقطه ابطال می تواند مبتنی بر پارامترهای تکنیکال (مثل محدوده حمایت یا مقاومت) باشد، یا به اندیکاتورها، شکست ساختار بازار یا هر چیز دیگری بستگی داشته باشد.در واقع برای تعیین حد ضرر یک روش واحد وجود ندارد، بلکه این خود شما هستید که باید بهترین استراتژی متناسب با روش معاملاتی خود را بسازید و حد ضرر خود را بر مبنای آن تعیین کنید.
نحوه محاسبه پوزیشن سایز (Position Size)
حالا همه موارد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن (Position Size) را داریم. برای نمایش صحیح تعیین Position Size بهتر است از یک مثال استفاده کنیم تا به راحتی متوجه روند کار و مراحل تعیین آن بشوید. فرض می کنیم که سرمایه در دسترس ما برای شروع معاملات 5000 دلار است. از قبل می دانیم که برای هر معامله، نباید بیشتر از 1% سرمایه خود را در خطر بیندازیم؛ بنابراین شکست در هر معامله باید حداکثر 50 دلار از سرمایه ما کم کند.از طرفی هم فرض می کنیم که تحلیل های خود را انجام داده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که اگر نمودار به مقدار 5% از نقطه ورود ما، خلاف جهت مورد نظرمان حرکت کرد، تحلیل های ما باطل خواهد شد. به عبارت دیگر، اگر بازار 5% خلاف جهت مورد نظر ما حرکت کرد، ما باید با 50 دلار ضرر از معامله خارج شویم. این یعنی 5% از پوزیشن ما باید 1% از کل سرمایه ما باشد.
- کل سرمایه: 5000 دلار
- ریسک کل سرمایه: 1%
- نقطه ابطال (فاصله تا حد ضرر): 5%
فرمولی که با آن می توانیم اندازه پوزیشن را محاسبه کنیم، به قرار زیر است:
پوزیشن سایز = کل سرمایه x ریسک کل سرمایه / نقطه ابطال
حالا اگر اعداد مثال خود را وارد این فرمول کنیم، به این مقدار خواهیم رسید.
این یعنی پوزیشن سایز (Position Size) این معامله 1000 دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج به موقع در نقطه بستن معامله یا حد ضرر می توانید از ضررهای بزرگ تر و فجیع تر جلوگیری کنید. برای استفاده بهتر و افزایش بهره وری این استراتژی، بهتر است مقدار کارمزدی را هم که برای هر معامله پرداخت می کنید، لحاظ کنید. همچنین باید به تاخیر (Slippage) هم فکر کنید؛ البته اگر در بازارهایی معامله می کنید که نقدینگی کمی دارند.
برای تست این استراتژی، بیاید نقطه ابطال خود را به 10% افزایش دهیم و در فرمول ذکرشده بگذاریم. داریم:
Position Size = 5000$ x 0.01 / 0.1 = 500$
همان طور که مشاهده می کنید، نقطه ابطال یا فاصله حد ضرر تا نقطه ورود ما دو برابر شده و به 10% رسیده است. حالا اگر بخواهیم فقط 1% از سرمایه خود را درگیر این معامله کنیم، باید به میزان 500 دلار وارد شویم.
سخن پایانی
محاسبه پوزیشن سایز بر مبنای یک استراتژی اختیاری و خودسرانه نیست. این کار شامل تعیین دقیق ریسک کل سرمایه و توجه به نقطه ابطال، قبل از ورود به هر معامله است. جنبه مهم دیگر این استراتژی، اجرای آن است. این یعنی وقتی اندازه پوزیشن خود را تعیین کردید و حد ضرر را هم مشخص کرده اید، نباید بعد از ورود به معامله آن را تغییر دهید. بهترین راه برای یادگیری اصول مدیریت ریسک، تمرین است. برای این کار می توانید از حساب های دموی صرافی های مختلفی مثل صرافی بایننس (Binance) استفاده و استراتژی خود را تست کنید.
دیدگاه شما