نسبتهای ارزش بازار چیست؟
نسبت های ارزش بازار بخشی از نسبت های مالی است که تحلیلگر از آن برای سنجش عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت استفاده می کند، درواقع نسبت های ارزش بازار به تحلیلگر یا سرمایه گذار کمک می کند تا ارزش ذاتی یک سهم را بدست آورده و عملکرد گذشته و مورد انتظار آینده را ارزیابی کند. اگر چهار گروه نسبت های مالی اعم از نقدینگی ، اهرمی ، سودآوری و فعالیت شرایط خوبی داشته باشند این نسبت ها نیز بالا خواهند بود .
اهمیت نسبت های ارزش بازار برای سرمایه گذاری
برای سرمایه گذاران در بازار سهام، تعیین اینکه سهام بالاتر و یا کم تر از ارزش ذاتی خود قیمتگذاری شده است، از اهمیت بالایی برخوردار است. ارزش ذاتی براساس محاسبات یا درک ارزش شرکت است، به طوری که با درنظر گرفتن تمام فاکتورها و تحلیل فاندامنتال انجام میشود. ارزش ذاتی ممکن است بالاتر و یا به طور کلی متفاوت تر از ارزش فعلی سهام یا قیمت بازار باشد. نسبت های ارزش بازار به سرمایه گذاران در سنجش این موضوع کمک میکند.
انواع نسبت های ارزش بازار
- نسبت ارزش دفتری (P/BV)
- نسبت قیمت به درآمد (P/E)
- نسبت قیمت به فروش (P/S)
- قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
- نسبتPEG
نسبت ارزش دفتری (P/BV)
این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند. در حقیقت نسبت قیمت به ارزش دفتری طرز تفکر و انتظارات سهامداران نسبت به کارایی قبل و دورنمای آینده شرکت را ابلاغ مینماید. در شرایطی که درآمد (EPS) هر سهم مقداری منفی یا بسیار متغیر یا بهطور غیرمعمول بزرگ یا کوچک باشد، ارزش دفتری هر سهم که در اغلب موارد مثبت است و چندان متغیر نیست، اهمیت بیشتری پیدا میکند و میتواند در برآورد وضعیت شرکت کمک شایانی کند. مقدار پایین این نسبت های ارزش بازار میتواند نشاندهنده این باشد که سهم زیر ارزش ذاتی قرار دارد یا مشکلی بنیادی در شرکت وجود دارد.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد (P/E)
این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
رابطه قیمتی که یک سرمایهگذار برای سهم میپردازد و چشم انداز آینده شرکت و سود پیشبینی شده آن است. همچنین این نسبت،
در تعیین دوره برگشت اصل سرمایهگذاری از محل سودهای آتی یک سهم به ما کمک میکند. برای مثال اگر شما سهامی با نسبت P/E برابر ۱۰ خریداری کنید به این معناست که ۱۰ سال طول میکشد تا شرکت کل سرمایه اولیه شما را از محل سودهای خود باز پس دهد.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش (P/S)
شاین نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
قیمت به جریان نقدینگی (P/CF)
این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند. این روشی بهتر از P/E برای مقایسه ارزیابی شرکتهای کشورهای مختلف است که دارای قوانین مختلف استهلاک هستند که میتوانند درآمد را تحت تأثیر قرار دهند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
نسبت PEG
نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. ارتباط بین نسبت قیمت به سود و نرخ رشد، اطلاعات کاملتری نسبت به P/E را به ما میدهد.
محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
تحلیل نسبت PEG مانند تحلیل نسبت P/E است. هرچه PEG کمتر باشد ممکن است ارزش بازار سهام کمتر از ارزش ذاتی آن باشد یا آنکه بازار انتظار دارد که شرکت نمیتواند به اهداف از پیش تعیین شده خود در دستیابی به سود پیشبینی شده برسد.و هرچه PEG بیشتر باشد ممکن است ارزش بازار، بیشتر از ارزش ذاتی آن قیمتگذاری شده باشد یا یا بازار انتظار دارد که رشد سود سهم در سالهای آتی بسیار بیشتر از میزان پیشبینی شده باشد.
مفهوم نقدینگی در بازار
نقدینگی به سهولت خرید و فروش داراییها با قیمتهای ثابت اشاره دارد. به زبان ساده، این معیاری برای تعداد خریداران و فروشندگان و همچنین سهولت انجام معاملات است. حجم معاملات یا حجم معاملات معلق، در حال حاضر در بازار اغلب برای محاسبه نقدینگی استفاده میشود. از آنجایی که وقتی فعالیت تجاری زیاد است و هم عرضه و تقاضا برای یک کالا زیاد است، پیدا کردن خریدار یا فروشنده آسانتر میشود و نقدینگی زیادی وجود دارد. اصطلاح «بدون نقدینگی» یا «نقدینگی کم» به بازاری اطلاق میشود که شرکتکنندگان کمی دارد و به ندرت معاملهای انجام میشود.
چه عواملی بر نقدینگی بازار تأثیر می گذارد؟
فعالیت های تجاری باعث ایجاد نقدینگی در بازار میشود. هنگامیکه تجارت زیادی در جریان است، مردم ممکن است به راحتی معاملات را انجام دهند زیرا هم عرضه و تقاضا برای دارایی مورد نظر وجود دارد. پیدا کردن کسیکه میخواهد طرف مخالف مبادله را بگیرد، آسان تر است. بنابراین، قیمت بازار بیتأثیر خواهد اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ بود. به دلیل عدم وجود خریداران و فروشندگان مایل در بازاری با فعالیت کم، ممکن است تکمیل فرآیند فروش بسیار طولانی شود. تأثیر یک معامله بر قیمت بازار، بسیار بیشتر از دلیل عدم تمایل دوسوی مبادله به تعامل است.
اهمیت نقدینگی در بازار چیست؟
اگر بازارها نقدشوندگی نداشته باشند، فروش یا اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ تبدیل داراییها و اوراق بهادار به پول نقد، بسیار چالش برانگیز خواهد بود. بهعنوان مثال، فرض کنید یک ماشین قدیمی دارید که بسیار کمیاب و گرانبها است. با این حال، اگر بازاری (مشتری) برای محصول شما وجود نداشته باشد، بی فایده است؛ چرا که هیچکسی وجود ندارد که به ارزش تخمینی آن، پولی پرداخت کند. برای فروش خودروی خود، ممکن است که به نمایشگاه ماشین بروید و شانس فروش خود را بالاتر ببرید؛ که البته شامل هزینه و زمان بیشتر خواهد بود.
نمودار سهام نشان دهنده میزان نقدینگی
معیار اندازه گیری نقدینگی
توانایی یک شرکت در پرداخت هزینه های عملیاتی و سایر جریانات و یا بدهی ها، با اندازه گیری نقدینگی تعیین میشود. معیارهای نقدینگی با استفاده از داراییها، برای پرداخت تعهدات جاری استفاده میشود، این شامل بدهیهایی است که باید پرداخت شود یا بدهیهایی که باید ظرف یک سال تصفیه شوند. بدهیهای جاری از داراییهای جاری پرداخت میشود؛ که به صورت نقدی دریافت میشود و یا ظرف یک سال مورد استفاده قرار میگیرد.
دارایی های نقد چیست؟
در آموزش مالی، دارایی نقد به دارایی قابل فروش اطلاق میشود که میتواند با حفظ ارزش خود، به سرعت به پول نقد تبدیل شود. سایر متغیرهایی که به نقدشوندگی دارایی ها کمک میکنند عبارتند از:
- آیا بازار به خوبی تثبیت شده است؟
- سهولت انتقال مالکیت
- مدت زمان فروش داراییها چقدر است؟
نقدشونده ترین دارایی، پول نقد است؛ زیرا نیازی به تبدیل ندارد. اگر شرکت شما به پول نقد نیاز دارد، میتوانید فوراً آن را دریافت کنید. منابع متعددی از دارایی های قابل دسترس و سازگار وجود دارد. بنابراین، علاوه بر پول نقد، کارآفرینان از چه دارایی های دیگری استفاده میکنند؟ پاسخ، داراییهای غیرنقدی است.
سرمایه گذاری در بازار سهام
داراییهای غیرنقدی چیست؟
دارایی های غیرنقدی دارایی هایی هستند که ارزش پولی ندارند. داراییهای غیرنقدی که اغلب به عنوان داراییهای غیرپولی هم شناخته میشوند، داراییهایی هستند که نمیتوانند به سرعت به وجه نقد تبدیل شوند. اکثر داراییهای غیرنقدی باید فروخته شوند تا بتوان از ارزش آنها بهره مند شد؛ که البته این، مسئله انتقال مالکیت را ضروری میکند. پیدا کردن خریدار مناسب برای یک دارایی غیرنقدی ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد؛ و فروش زودتر آن باعث کاهش ارزش آن میشود. تجهیزات، املاک، وسایل نقلیه، آثار هنری و کلکسیونی از رایجترین داراییهای غیرنقدی هستند. در هنگام برخورد با این نوع داراییها، پیش بینی زمان تبدیل آن به پول نقد دشوار میشود.
نسبت مالکانه چیست
نسبت مالکانه از تقسیم حقوق صاحبان سهام به کل داراییها به دست میآید، نسبت مالکانه نشان دهنده آن است که کدام بخش از داراییهای شرکت به صاحبان سهام تعلق دارد و قدرت مالی شرکت برای بازپرداخت بدهیها تا چه اندازه است. در این نوشتار اطلاعات جامعی درباره نسبت مالکانه، چگونگی محاسبه، رابطه آن با میزان ریسک و غیره جمعآوری کردهایم.
تعریف نسبت مالکانه
نسبت مالکانه نشان دهنده آن است که کدام چه بخش از داراییهای شرکت یا واحد اقتصادی به صاحبان سهام تعلق دارد. نسبت مالکانه در واقع مشخصکننده نسبت حقوق صاحبان سرمایه به جمع دارایی است. با استفاده از نسبت مالکانه میتوان قدرت مالی واحد تجاری را فهمید، این مسئله از نظر طلبکاران اهمیت زیادی دارد، هر چقدر نسبت مالکانه بیشتر باشد، نشان میدهد که آن واحد تجاری یا واحد اقتصادی استحکام و قدرت بیشتری دارد. باید بدانید که نسبت مالکانه یکی از نسبتهای اهرمی است.
با نسبتهای مالی بیشتر آشنا شوید
نسبتهای مالی اعدادی هستند که برای به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی شرکت استخراج میشود. این اعداد از ترازنامه، صورت سود و زیان، جریان نقدینگی، حاشیه سود، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره به دست میآید. نسبتهای مالی به چندین دسته تقسیم میشوند:
- نسبت نقدینگی
- نسبت اهرمی و پوششی
- نسبت فعالیت
- نسبت سودآوری
- نسبت ارزش بازار
نسبت اهرمی و ارتباط آن با نسبت مالکانه
نسبت اهرمی نشان میدهد که شرکت تا چه اندازه نیازهای مالی خود را از منابع دیگران تأمین کرده است، در واقع نسبت اهرمی میزان تأمین نیازهای مالی از طریق ایجاد بدهی را نشان میدهد. نسبت اهرمی همان نسبت مالکانه است که سهم صاحبان سهام را در داراییهای بنگاه نشان میدهد.
دو دلیل برای استفاده از نسبتهای مالی
تحلیل نسبتهای مالی با دو هدف انجام میشود:
- پیگیری عملکرد شرکت
- مقایسه عملکرد شرکت
برای پیگیری عملکرد شرکت
میزان نسبتهای مالی هر دوره باید تعیین شود و تغییر مقادیر آنها در طول دوران نیز بررسی میشود تا به سرنخهایی که باعث پیشرفت مؤسسه میشود. به طور مثال افزایش نرخ بدهی نسبت به داراییها معیاری برای این است که شرکت تا چه اندازه تحتفشار بدهی است و تا چقدر با خطر ورشکستگی دستوپنجه نرم میکند.
مقایسه عملکرد شرکت
در واقع به این دلیل انجام میشود که نسبتهای مالی با رقبای اصلی مقایسه شود تا بتوانید بفهمید که کدام بخش از شرکت موقعیت و عملکرد بهتر یا بدترین نسبت به میانگین صنعت مربوط به خود را دارد، دیگران با استفاده از مقایسه بازده دارایی شرکت به این نتیجه میرسند که کدام شرکت در حال افزایش سودآوری است و استفاده بهینهتر از داراییها را دارند.
چه کسانی از نسبتهای مالی استفاده میکنند؟
نسبتهای مالی برای دو گروه افراد مهم است
نسبتهای مالی استفادهکنندگان خارجی مانند تحلیلگران مالی سرمایهگذاران خردهفروشی اعتباردهندگان عراق با مقامات ناز نظارتی ناظران صنعت مقامات مالیاتی اهمیت دارد.
استفادهکنندگان داخلی که شامل مدیر کارمندان مالکان و غیره هستند.
با محدودیتهای نسبتهای مالی آشنا شوید
همانطور که گفته شد از نسبتهای مالی، تحلیلگران سرمایهگذاران و اعتبار دهندگان استفاده بیشتری میکنند. این اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ نسبتها برای مقایسه وضعیت واحد تجاری با صورتهای مالی استاندارد است. محدودیتهای نسبتهای مالی را بشناسیم:
- از آنجا که نسبتهای مالی بر اساس تاریخ دستهبندی میشوند در واقع شرایط موجود در گذشته را نشان میدهند.
- ازآنجاکه مبنای بهای تمام شده بر اساس تاریخ است، نمیتواند نسبتهای مالی و سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری را نشان دهد.
- روشهای مختلف حسابداری بر نسبتهای مالی تأثیرگذار هستند، به طور مثال شرکتهایی که از روش فایفو استفاده میکنند نتیجه متفاوتی نسبت به شرکتهای دارند که از روش لایفو استفاده میکنند.
- چون برای محاسبه نسبتهای مالی استانداردهای دقیق وجود ندارد بنابراین نمیتوان دقیقاً تشخیص داد که اطلاعات گزینش شده در محاسبات استفاده شده یا خیر
- تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی شرکتهای مختلف، مثل نحوه تأمین مالی منطقه جغرافیایی، خطوط تولید، روش عملیات و غیره مقایسه میان شرکتها را کمی سخت میکند.
بررسی نسبتهای اهرمی و نسبت مالکانه برای سرمایه گذاری
نسبتهای اهرمی مانند نسبت مالکانه چون نحوه تأمین بدهی و میزان قدرت شرکت برای پاسخگویی بدیها را نشان میدهد، اهمیت زیادی دارد. دلیل این اهمیت را میتوان در موارد زیر پیدا کرد:
- چون نسبتهای اهرمی میزان ثروتی که سهامداران برای شرکت به وجود آوردهاند را مشخص میکند، برای اعتبار دهندگان شرکت اهمیت زیادی دارد.
- نسبتهای اهرمی چون نشان میدهند که میزان درآمد شرکت برای پرداخت بدهیهای خارج از شرکت کفایت میکند یا خیر از نظر سهامداران دارای اهمیت ویژهای است.
- اگر شرکتی در محل هزینهها سرمایهگذاری مناسبی داشته باشد و سودی که از سرمایهگذاری در این قسمت به دست میآورد بیشتر باشد، اینگونه سرمایهگذاری باعث افزایش سرمایه سهامداران در شرکت میشود و شرکت را از تأمین منابع مالی خارجی بینیاز میکند.
- در واقع با بررسی داراییهای شرکت و میزان هزینههای آن، میتوان تخمین زد که میزان سودآوری شرکت در زمان رشد اقتصادی تا چه اندازه خواهد بود.
- شرکتی که هزینه کمتری برای به دست آوردن سرمایه میپردازد در زمان رکود اقتصادی نیز زیان کمتری را متحمل میشود و سود کمتری در زمان رشد اقتصادی خواهد داشت.
ارزیابی نسبت مالکانه
حاصل جمع نسبت مالکانه و نسبت بدهی همیشه برابر با یک است. یعنی اگر نسبت مالکانه ۷۰ باشد، میتوان نسبت بدهی را ۳۰ درصد برآورد کرد. ارزیابی عدد نسبت مالکانه به این شرح است:
- هر چه میزان نسبت مالکانه شرکتی بیشتر باشد، نشان دهنده آن است که شرکت به تعهدات خود پایبند است و در انجام امور خود موفقتر بوده است. بالا بودن نسبت مالکانه نشان میدهد که این شرکت چندان از اهرمهای مالی استفاده نمیکند.
- نسبت مالکانه پایین، نشاندهنده این است که شرکت بیشتر سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و همین مسئله باعث ایجاد ریسک مالی برای شرکت میشود.
رابطه نسبت مالکانه با میزان ریسک
در یک بنگاه اقتصادی هر چه نسبت مالکانه بیشتر باشد، به معنای آن است که در صورت وضعیت مالی شرکت ریسک کمتری وجود دارد. بالا رفتن صورت وضعیت مالی شرکت، نشاندهنده افزایش بدهی بنگاه است.
بنابراین هر چه میزان حقوق صاحبان سهام و در نتیجه نسبت مالکانه بنگاه بیشتر باشد بنگاه یا شرکت تجاری، ریسک کمتری را متحمل میشود.
وضعیت نسبت مالکانه برای بانکها
برای بانکها نسبت مالکانه به صورت نسبت کفایت سرمایه تعریف میشود. برای محاسبه نسبت کفایت سرمایه در بانکها از این شیوه استفاده میشود:
در بانکها سرمایه نظارتی یکی از پارامترهای مهم برای سیاستهای پولی و مبنای عملکرد بانک است، چرا که بانک مرکزی بر اساس آن تصمیمات، نظارت و تنظیمگری بانکها را انجام میدهد.
سرمایه نظارتی بانک را باید بر مجموع داراییهای موزون شده با ریسک کمتر از حقوق صاحبان سهام تقسیم کرد.
وضعیت نسبت مالکانه در صنایع مختلف
در صنایع سنگین و سرمایه بر که مجبور به داشتن ماشینآلات و تأسیسات گسترده هستید، و مجبور به صرف سرمایه زیادی هستید، نسبت مالکانه بالا کاملاً طبیعی است.
اما شرکتهای واسطهای که نقش توزیع و پخش را دارند نسبت مالکانه ساختار با تفاوتی دارد. در این نوع شرکتها نسبت مالکانه نشاندهنده تفاوت در ساختار ترازنامه است. پایین بودن میزان نسبت مالکانه به خاطر انباشت میزان داراییهای جاری است. ازآنجاکه شرکتهای پخش به دلیل ایجاد توازن بین تأمین و مصرف دائماً در حال تغییر داراییهای جاری هستند، بنابراین بررسی نسبت مالکانه در این شرکتها فایده چندانی ندارد.
نسبت مالکانه برای بنگاه اقتصادی
بنگاههای اقتصادی چون با استفاده از داراییهای خود منافع و سود را به دست میآورند، بنابراین آنچه در این بنگاهها اهمیت دارد، این است که داراییهای آنها چگونه تأمین شده است؟ آیا داراییها از طریق سهامداران یا حقوق صاحبان سهام تأمین شده و یا اینکه بنگاه اقتصادی برای تامین داراییها قرض کرده است؟
باید بدانید با افزایش بدهی بانکی، ریسک صورت وضعیت مالی بالاتر میرود.
در ارزیابی نسبت مالکانه بنگاه هر اندازه حقوق صاحبان سهام و نسبت مالکانه بنگاه رقم بیشتری داشته باشد آن بنگاه ریسک کمتری را متحمل میشود.
استفاده از نسبت مالکانه در درآمد و هزینه
صورتهای مالی از تغییرات حقوق صاحبان سرمایه که از معاملات با صاحبان سرمایه و تغییرات دیگر در حقوق صاحبان سرمایه به وجود آمده، ایجاد میشود. نتیجه این تغییرات درآمد و هزینه نامیده میشود. درآمد و هزینه دو واژه مهم هستند که تغییرات اساسی حقوق صاحبان سرمایه را نشان میدهد
درآمد همان افزایش حقوق صاحبان سرمایه است، به جز مواردی که به آورده آنها مربوط میشود.
هزینه نیز کاهش حقوق صاحبان سرمایه به غیر از آنچه مربوط به آورده صاحبان سرمایه میشود.
سؤالات متداول
منظور از دوره وصول مطالبات چیست؟
دوره وصول مطالبات مدت زمانی است که طول میکشد تا مطالبات شرکت وصول شود، طولانی بودن این نسبت به معنای فروش نسیه شرکت است.
حاشیه سود عملیاتی چیست؟
حاشیه سود عملیاتی برای برآورد سود و فروش شرکت است و اقلام غیرعملیاتی، هزینه مالی و مالیات در آن محاسبه نمیشود.
از نسبتهای مالی مانند نسبت مالکانه چه استفادهای میشود؟
نسبت اهرمی در واقع نشاندهنده میزان ریسک سرمایهگذاران و اعتبار دهندگان بلندمدت واحد تجاری است و نشاندهنده میزان توان بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت، بلند مدت شرکت در زمان سررسید است.
منظور از نسبت مالکانه چیست؟
نسبت مالکانه، نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییهای شرکت را نشان میدهد. با استفاده از نسبت مالکانه میتوان فهمید که چقدر از داراییهای شرکت از محل حقوق صاحبان سهام تأمین شده است.
اگر در شرکتی نسبت مالکانه عدد بالایی باشد چه مفهومی دارد؟
هرچه نسبت مالکانه عدد بزرگتر داشته باشد نشان دهنده آن است که ساختار دارایی شرکت قوی و مستحکم است. هرچه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، نسبت بدهی و سهم منابع اعتباری وام در دارایی شرکت کمتر است.
نسبتهای اهرمی چه فایدهای برای شرکت دارد؟
نسبتهای اهرمی نشاندهنده ریسک سرمایهگذاران و اعتباردهندگان بلندمدت واحد تجاری است.
آشنایی کامل با نسبت های مالی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورت های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
- استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
- استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
- نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ جار
- نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
- نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
- دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
- دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
- دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
- گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
- بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
- بازده حقوق صاحبان سهام: شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
- حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
- حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
- حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
آشنایی با نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
- نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
- نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
- نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
- قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
- نسبتPEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی اهمیت جریان نقدینگی چیست؟ به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نمونههایی از محدودیتهای نسبت های مالی
- با توجه به اینکه نسبتها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار میروند.
- هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- استفاده از روشهای مختلف حسابداری میتواند بر نسبتها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش «فایفو» نتیجه متفاوتی نسبت به استفاده از روش «لایفو» ایجاد میکند.
- همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
- با توجه به تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی شرکتهای مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکتها مقایسه بین شرکتی دشوار است.
اگرچه محدودیتهای صورتهای مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبتها از تکنیکهای مهم تفسیر صورتهای مالی به شمار میرود. زیرا نسبتها نشانگر ارتباطهایی میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.
اهمیت جریان نقدینگی چیست؟
نتایج جستجو برای: شکاف تجمعی نقدینگی
تعداد نتایج: 10491 فیلتر نتایج به سال:
پیش بینی جریان نقدینگی بانک به منظور تعیین شکاف نقدینگی (یکی از بانکهای خصوصی)
از آنجایی که بانک ها در جهت پاسخگویی به جریانات نقدی خروجی غیرمنتظره وتقاضای سپرده گذاران، نیازمند نگهداری وجوه مازاد م ی باشند، تقبل هزینه نگهداری این وجوه،به صورت چشم پوشی از سود حاصل از سرمایه گذاری احتمالی امری گریزناپذیر است. به اینترتیب پیش بینی وضعیت جریان ورودی و خروجی نقدینگی بانک برای روزهای آتی به لحاظآمادگی درجهت مقابله با ریسک نقدینگی از اهمیت ویژه ای برخورد ار است . از اینرو در مق.
پیش بینی جریان نقدینگی بانک به منظور تعیین شکاف نقدینگی (یکی از بانکهای خصوصی)
از آنجایی که بانک ها در جهت پاسخگویی به جریانات نقدی خروجی غیرمنتظره وتقاضای سپرده گذاران، نیازمند نگهداری وجوه مازاد م ی باشند، تقبل هزینه نگهداری این وجوه،به صورت چشم پوشی از سود حاصل از سرمایه گذاری احتمالی امری گریزناپذیر است. به اینترتیب پیش بینی وضعیت جریان ورودی و خروجی نقدینگی بانک برای روزهای آتی به لحاظآمادگی درجهت مقابله با ریسک نقدینگی از اهمیت ویژه ای برخورد ار است . از اینرو در مق.
دیدگاه شما