نسبت های سوآوری چیست؟
نسبت های سودآوری زیرمجموعه نسبت های مالی و در واقع جزئی از نسبت های مالی می باشد و میزان سود حاصل از یک شرکت را در قالبهای مختلف نشان میدهد. به عبارت دیگر این نسبتها، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند.
اهمیت نسبت های سودآوری برای سرمایه گذاری
کسب سود، اصلی ترین هدف هر شرکت و یا مؤسسه ای در ابتدای افتتاح آن است. قطعاً هر واحد تجاری به منظور کسب سود برای سهام دار و یا سهام داران آن افتتاح می شود. لازم به ذکر است که در بیشتر مواقع با کم کردن هزینهها می توان به سود بیشتر رسید پس شرکت باید تمام سعی خود را بکند که هزینه های قابل اجتناب را حذف کند. با کمک این نسبت ها میتوانیم مقدار موفقیت شرکت در کسب سود از منابع مختلف را ارزیابی و مقایسه کنیم.
انواع نسبتهای سودآوری
- بازده داراییها (ROA)
- بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
- حاشیه سود ناخالص
- حاشیه سود عملیاتی
- حاشیه سود خالص
بازده داراییها (ROA)
نسبت بازده داراییها (ROA)نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. به عبارت دیگر تاثیر دارایی ها (مولد بودن دارایی ها) در ایجاد سود خالص را اندازه گیری میکند. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد. هر چه این نسبت بزرگتر باشد مطلوبیت بیشتری حاصل شده است.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین کل داراییها
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند. در واقع (ROE) به معنی اندازه گیری چگونگی استفاده مؤثر یک تجارت از ارزش سهام سهامداران است. به عبارت دیگر نشان دهندهی میزان سود خالص برای شرکت از هر یک ریال حقوق صاحبان سهام میباشد.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
حاشیه سود ناخالص
این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد. در واقع این نسبت نشان میدهد چه مقدار از مبلغ فروش برای هزینه های اداری، هزینه های تامین مالی، مالیات و سهم سود سهامداران باقی مانده است و درصد سود به دست آمده از هر یک ریال فروش شرکت را نشان می دهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
بالا بودن این نسبت نشانه خوبی برای شرکت میباشد. یعنی این که شرکت کالاهای خود را بالاتر از قیمت تمام شده به فروش رسانده است..
حاشیه سود عملیاتی
سود عملیاتی در واقع تفاوت درآمدهای عملیاتی از تمام هزینه های مربوط به تولید محصول میباشد و نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد. کاهش این نسبت به صورت مستمر میتواند برای شرکت پر ریسک باشد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
حاشیه سود خالص
درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. این نسبت در کنار دیگر نسبت های سودآوری استفاده میشود.
حاشیههای معامله سهام شرکت پتروشیمی
سهام شرکت پتروشیمی مبین در سومین روز حضور خود در بورس تهران با حاشیههایی همراه شد که منجر به ابطال معامله وتوقف نماد شرکت شد.
به گزارش «ميزنفت» به نقل از ایسنا، در معاملات امروز بورس تهران سهام شرکت تازه وارد پتروشیمی مبین با مشکلاتی همراه شد که در نهایت منجر به ابطال معاملات امروز شرکت و در نهایت توقف نماد معاملاتی شد.
این شرکت بورسی که در روز سه شنبه گذشته با قیمت ۱۲۰ تومانی وارد بورس شده و به دلیل کشف قیمت مناسب از تقاضای بیش از یک میلیاردی برخوردار بود، در سومین روز حضور خود در تالار شیشه ای معاملات آن به دلیل تغییر سهمیه متقاضیان خرید از ۱۰ به ۱۰۰ هزار سهم با تاخیر همراه شد به طوری که در ابتدای معاملات حاشیهای معاملات این شرکت امکان وارد کردن تقاضای ۱۰۰ هزار تایی وجود نداشت.
به همین دلیل مدیر بازار شرکت بورس اعلام کرد در راستای فراهم کردن شرایط یکسان برای کلیه فعالین بازار سفارش گیری در این نماد معاملاتی در ساعت ۹ و ۱۵ دقیقه و با محدودیت حجمی هر سفارش ۱۰۰ هزار سهم انجام میشود. اما به دلیل بروز مشکلی فنی در سامانه معاملات، داد وستد سهام این شرکت تا ساعت ۱۰ صبح امکانپذیر نبود.
به این ترتیب با برطرف شدن مشکل امکان داد و ستد برای این شرکت بورسی در ساعت ۱۰ صبح فراهم شد، اما به دلیل انبوه تقاضای وارد شده برای خرید سهام این شرکت،معاملات آن با محدودیت همراه شد به طوری که تنها یک کارگزاری توانست با ۲ کد معاملاتی اقدام به خرید ۸ میلیون سهم کند و مابقی متقاضیان موفق به خریداری این شرکت نشدند.
در نهایت اعتراضات گسترده متقاضیان خرید، کارگزاران و خریدارن آن لاین موجب شد تا به دلیل عدم توزیع سهام، معاملات امروز پتروشیمی مبین باطل و نماد این شرکت متوقف شود تا از فردا معاملات این شرکت مجددا آغاز شود.
معاملات مارجین (Margin Trading) در ارزهای دیجیتال چیست؟
معامله مارجین، روشی برای خریدوفروش و معامله دارایی است که از سرمایهای که توسط شخص ثالث تامین و فراهم میشود، بهره میگیرد. در مقایسه با انواع روشهای معمولی معامله، حسابهای مارجین به معاملهگران با استفاده از اهرمها، امکان دسترسی به مقادیر بیشتری از سود (و همچنین ضرر) را میدهند. در ادامه با ارز دیجیتال همراه باشید تا نگاه دقیقتری به مفهوم مارجین تریدینگ بیاندازیم.
سرمایهگذاران نترسی که احساس میکنند نوسانات شدید بازار ارزهای دیجیتال بهاندازه کافی هیجانانگیز نیست، میتوانند از امکانات معاملات مارجین که امروزه بسیاری از صرافیها آن را ارائه میدهند، استفاده کنند.
معاملات مارجین با استفاده از اهرم، میتواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایهای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافیها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سختگیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین میکنند.
اکنون قصد داریم نگاه مختصری به تعریف مارجین تریدینگ و نحوه انجام آن انداخته و خطرات و مزایای احتمالی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
معاملات مارجین به زبان ساده
معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال، تفاوت عمدهای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتیتر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش میدهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان میشود.
برای مثال، سپرده گذاری ۵ دلاری بهوسیله اهرمی با نسبت ۵:۱ (یک به پنج) به این معناست که شما در بازار آزاد به میزان ۲۵ دلار شرط میبندید. اما نکتهای که وجود دارد این است که شما باید در هر حال، پول قرض گرفته شده را بازگردانید. پس در تمام معاملات مارجین، سود بهدست آمده باید بهگونهای تخمین زده شود که علاوه بر وام دریافت شده، کارمزد مربوط به پول اضافی قرض گرفتهشده را نیز تحت پوشش قرار دهد.
معامله مارجین میتواند برای هر دو موقعیت فروش استقراضی (short) و خرید استقراضی (long) مورد استفاده قرار گیرد. موقعیت خرید استقراضی نشاندهنده این فرض است که با افزایش قیمت دارایی معاملهگر سود میکند و موقعیت فروش استقراضی درست برعکس آن با کاهش ارزش دارایی معاملهگر به سود میرسد.
فرض کنید که فردی یک بیت کوین دارد. او پیشبینی میکند که قیمت بیت کوین از ۳,۰۰۰ دلار به ۵,۰۰۰ دلار برسد و یک معامله مارجین با اهرم ۵ انتخاب میکند. در این صورت، گویی که فرد مورد نظر حالا ۵ بیت کوین دارد و اگر قیمت به ۵,۰۰۰ دلار برسد سودش ۵ برابر بیشتر از وقتی است که با یک بیت کوین سرمایهگذاری کند. اما از سوی دیگر، اگر این فرد اشتباه کرده باشد و قیمت کاهش یابد، صرافی از پول اولیه او نسبت به ضرر صورت گرفته کم میکند یا حتی ممکن است تمام پول او را بردارد.
دو قسمت اصلی برای بازار مارجین تریدینگ وجود دارد. اولین قسمت، معاملات مارجین در بازار نقدی است.
در اینگونه از معاملات، مبالغ قرض گرفتهشده باید بهمحض اتمام معامله عودت داده شود. این ساز و کار معمولاً توسط صرافیها و از طریق سیستم وامدهی همتا به همتا انجام میپذیرد. به عبارت دیگر، یک نهاد دادوستد مجزا مبالغ قرض گرفتهشده را تأمین کرده و انتظارات از این نهاد برای تأمین پرداختها (با بهره یا کارمزد معامله) بالاست.
تصویری از صرافی بیتمکس که معاملات مارجین ارزهای دیجیتال را ارائه میدهد
این مسئله بهنوبه خود باعث ایجاد آستانه تسویه خواهد شد. اگر میزان بدهی معاملهکننده بیشتر از ارزش کل تضمین باشد، وامدهنده میتواند فراخوان مارجین (margin call) انجام دهد تا مطمئن شود که خواهد توانست پول قرض داده شده خود را پس بگیرد. این مسئله به خودی خود به دو سطح تقسیم میشود.
اولین بخش یک حد مجاز اولیه که معاملهگران را از ایجاد موقعیتهای نامعقول بازمیدارد و حد مارجین پایینتر که در صورت نزول معاملهگر به قلمرو خسارت است، یک مارجین معاملات حاشیهای کال فوری را فراخوانی میکند.
دومین بخش عمده معاملات مارجین، مبادله مشتقات است. مشتقات، همانطور که از نامشان پیداست ابزارهایی مالی هستند که در لایهای بالاتر از دارایی اصلی ایجاد شدهاند که آشناترین نوع آن، معاملات آتی هستند. هنگامیکه تریدر یک معامله مارجین را در بازار مشتقات انجام میدهد، خود دارایی اصلی دستنخورده باقیمانده و طرفین متقابل قرارداد آتی انتخاب میشوند.
همچنین، وامی وجود ندارد که خود به خود بازگردانده شود. با این حال، صرافی باید خود را در مقابل برخی از معاملاتی که ضررده هستند مصون نگه دارد. صرافیهای مختلف، مکانیزمهای متفاوتی برای دوری از این مخاطرات دارند. برخی از آنها به هنگام فراخوان مارجین از تریدرها جانبداری میکنند در حالی که سایر صرافیها، بدهیهای حاصله را از منابع بیمه خود تأمین میکنند.
موضع معاملاتی خرید و فروش استقراضی
بهکارگیری موضع معاملاتی خریدوفروش استقراضی، در بطن معاملات مارجین قرار دارد. در موضع معاملاتی خرید فرض بر این است که ارزش دارایی تحت معامله درنهایت افزایش خواهد یافت در حالی که در فروش استقراضی پیشفرض معامله این است که ارزش داراییها با گذر زمان کاهش خواهد یافت. هر دوی این مفاهیم میتوانند در اهرم بهکار گرفته شوند.
مواضع معاملاتی خرید مفاهیم آشنایی هستند. به این معنا که وقتی یک تریدر، ارزهای دیجیتالی یا سهام دیگری را خریداری کرده و منتظر میماند تا قیمت آن از قیمت خرید خود بالاتر رود، در واقع از این مفهوم استفاده کرده است. در واقع، این مسئله همان جمله مشهور «خرید در قیمت پایین، فروش در قیمت بالا» را بیان میکند.
معاملات مربوط به فروش استقراضی در ابتدا نامعقول به نظر میرسند. در واقع یک تریدر با استفاده از ابزار مالی، ارزهای دیجیتال یا اوراق بهاداری را میفروشد که فعلاً مالک آنها نیست. در اینگونه معاملات هدف این است که داراییهای فروختهشده را هنگامیکه قیمتشان بهطور قابلتوجهی پایین آمد، بازخرید کنید.
شاید این معاملات حاشیهای مفاهیم کمی گنگ به نظر برسند اما مقایسه ساختار این معاملات، در درک آن به شما کمک خواهد کرد. مواضع معاملاتی خرید، نوعی از معامله است که در آن مطمئن هستید که با خرید کنونی یک دارایی و فروش آن در آینده، به سودآوری خواهید رسید. اما در معاملات فروش استقراضی، معاملهکننده بر این باور است که دارایی موردنظر در طی زمان افت قیمتی خواهد داشت.
مخاطرات و مزایای احتمالی
معامله کردن به صورت مارجین، ذاتا خطرناکتر و پرریسکتر از معامله معمولی است؛ اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال است، ریسک این نوع معامله بیشتر هم میشود. با توجه به نوسان بسیار زیاد در بازار ارز دیجیتال، تریدرهای مارجین ارز دیجیتال باید بیشتر مراقب باشند.
حقیقت این است که اهرم بکار گرفتهشده در معاملات، حکم پول را داشته و یا حداقل در مورد معاملات مشتقات که باید دارایی استفادهشده در معامله، قرض گرفته شود نهایتاً باعث ایجاد موقعیت مطلوبی خواهد شد. چیزهای کمی در دنیا رایگان هستند. خصوصاً زمانی که صحبت از پول باشد. پس یک تریدر باید انتظار خروجیهای بزرگی را از معاملات خود داشته باشد تا بتواند اصل مبلغ وام گرفتهشده، به همراه کارمزدهایش را بهراحتی تسویه کند.
خطر واقعی زمانی رخ میدهد که فراخوان مارجین صادر شده باشد. تریدر، در معرض خطر از دست دادن تمام سرمایهگذاری اولیه خود قرارگرفته و حتی در شرایطی که فراخوان مارجین بهموقع صادر نشود تا از ورود تریدر به منطقه ضرر جلوگیری کند، میتواند باعث شود که وی بیش از آنچه که سرمایهگذاری کرده است را از دست بدهد. پس معاملات مارجین یکی از معدود روشهای مبادله است که ممکن است در آن مبلغی را بدهکار شوید که ارزش آن بیشتر از سرمایه اولیهتان بوده است. در دنیای قماربازان، این روند بهعنوان دامنهای از پولهای قرض دادهشده با ربا شناخته میشود. وامی با درصد سود بالا که برای اهداف مشکوکی مثل شرطبندی با خطر بالا، گرفته میشود. قماربازان امیدوارند مبلغی که برنده خواهند شد، آن وام و درصد ربای وام را پوشش دهد. اگر درنهایت اینگونه نباشد، زمینه برای ایجاد فیلمهای کلاسیک مافیایی مناسب خواهد بود.
معاملات ارزهای دیجیتال، به خودی خود کاملاً خطرناک نیستند ولی در حوزه مارجین تریدینگ، هنوز هم خطر از دست دادن سرمایه بسیار بالاست. صرافیهای بسیاری درنتیجه ارائه خدمات معاملات مارجین، به دستکاری بازار متهم شدهاند.
در پایه این مفهوم، جهش قیمتی وجود دارد. جهش قیمتی زمانی رخ میدهد که تقاضا برای خرید یک ارز دیجیتال بالا بوده و عرضه آن محدود باشد. هنگامیکه سری متوالی از تقاضا انباشته شود، جهش سریع قیمتها را به دنبال خواهد داشت. این اتفاق باعث خواهد شد که معاملات استقراضی دیگر به موقعیت فراخوان مارجین رسیده، قیمتها بالاتر و بالاتر رفته و جهشهای قیمتی بیشتری به وجود آید. سر انجام در پایان روز معاملاتی، یک جهش قیمتی باعث نوسانی بزرگ در افزایش قیمت خواهد شد.
بنا به گزارشات، برخی از صرافیها در ایجاد این طعمههای استاپ-لاس (stop-loss) برای جمعآوری کارمزدهای فراخوان مارجین، مشارکت میکنند. با این حال، نهنگها یا همان تریدرهایی که موقعیتهای ویژهای در بازار ایجاد میکنند، اغلب اوقات باعث شرایط بحرانی بازار هستند. برای ایجاد یک جهش قیمتی، نهنگ نیازمند ایجاد موقعیت استقراضی است که بهاندازه کافی بزرگ باشد تا با بهکارگیری بخشی از این موقعیت، یک جهش قیمتی را پدید آورد. سپس بقیه موقعیتهای استقراضی خود را بهتدریج و با برنامهای مشخص در بازار وارد میکند تا روند صعودی قیمت را حفظ کند. درنتیجه ارز دیجیتال موردنظر شاهد افزایشی مصنوعی در قیمت خود بوده و نهنگ موردنظر، روز معاملاتی خود را با سود بسیار بالای بهدست آمده از بازی دادن موقعیت استقراضی خود تمام میکند.
یک بازی حرفه ای
با توجه به دشواریهایی که در ایجاد یک معامله حسابشده مارجین وجود داشته و پتانسیل شدید ضرر و زیان موجود در معاملهها که توسط صرافیها یا معامله گران ایجاد میشود، تعداد محدودی از صرافیها مانند بیتمکس و بایننس معاملات مارجین را ارائه میدهند. این صرافیها اغلب از معاملهگران مارجین درخواست میکنند که مدرکی معتبر از وضعیت مالیشان ارائه دهند. برای صرافیها مناسب به نظر میرسد که این حوزه از دنیای وسیع بیقانون ارزهای دیجیتال را، خودشان قانونگذاری کنند. خطرات معاملات مارجینی که قانونگذاری نشدهاند، این است که فقدان سرمایه در این معاملات میتواند به معاملات حاشیهای چند برابر موقعیت اولیه تبدیل شده و نقدینگی بازار ارزهای دیجیتال را در معرض خطر قرار دهد.
مارجین تریدینگ یک بازی حرفهای است که مخاطرات و ریسکهای آن نیز حرفهای میباشد. با این وجود باید آگاه باشید که صرفنظر از تواناییهای تریدینگ شما، بازار ممکن است بر خلاف پیش بینیهای شما حرکت کند. جهشهای مصنوعی قیمت ارزهای دیجیتال حتی ممکن است با تلقین روند صعودی، معامله گران عادی را به دام بیاندازد. البته این جهش مصنوعی بهمحض اتمام معاملات کاذب، بهسرعت فروکش خواهند کرد.
معاملات حاشیهای
ایجاد ذهنیت منحصر بفرد در آموزش فارکس عامل اساسی موفقیت است که در بخش روانشناسی مارکت قرار می گیرد.دربین معاملهگران موفق و معاملهگران ناموفق یک تفاوت بزرگ وجود دارد، و این تفاوت به اینکه آنها از چه اندیکاتورهایی استفاده میکنند یا سیگنال ورود به معاملات خود را چگونه تعریف میکنند، مربوط نمیشود. معاملهگران حرفهای که سودآوری مستمری از بازار دارند، ذهنیت منحصربهفردی دارند که به آنها امکان میدهد بتوانند عملکرد خود را به بهترین نحو مورد ارزیابی قرار دهند. از طرف دیگر، معاملهگرانی که مدام دچار ضرر و زیان میشوند، همگی ذهنیت یکسانی دارند. دیدگاه معاملهگران آماتور به نمودارها و نحوه قضاوت عملکرد معاملاتی آنها به کل با معاملهگران حرفهای متفاوت است. در این مقاله تفاوت بین طرز تفکر معاملهگران حرفهای و تازهکار را توضیح میدهیم و اینکه چطور میتوانید ذهنیت بَرَنده و فرایندگرایی داشته باشید.
آماتورها و تفکر نتیجهگرای آنها
معاملهگران تازهکار کل عملکرد خود را تنها با یک خطکش اندازهگیری میکنند: پول. تا زمانی که عملکرد مثبتی داشته باشند، همه چیز خوب است. ذهنیت معاملهگران آماتور دو حالت بیشتر ندارد: اگر معامله آنها با سود خاتمه یابد، فکر میکنند که معامله خوبی انجام دادهاند و اگر معامله آنها با ضرر بسته شود، یعنی قطعا مرتکب اشتباهی شدهاند.
نگران پول نباشید
برای معاملهگرانی که تواناییهای خود را صرفاً براساس نتایج معاملات خود قضاوت میکنند، تقریباً غیرممکن است که بتوانند ذهنیت بازنده خود را کنار بگذارند و به سودآوری برسند. اگر بعد از یک معامله ناموفق اینطور فکر میکنید که معامله بدی داشتید یا اینکه سیستم معاملاتی شما به درستی کار نمیکند، به احتمال زیاد دائماً تغییراتی در سیستم و روش معاملاتی خود ایجاد میکنید. علیرغم اینکه اکثر معاملهگران میدانند که در ابتدای کار نمیتوانند همیشه در تمام معاملات نتیجه مثبتی داشته باشند، اما آماتورها همچنان ضررهای خود را به «وجود اشکالاتی در سیستم معاملاتی» نسبت میدهند و لذا روش کار خود را مدام تغییر میدهند و سیستمهای مختلف را امتحان میکنند. این افراد همان معاملهگرانی هستند که بعد از چندین سال تجربه هنوز به تازهکارها شباهت دارند و همچنان مشغول جستجو و کندوکار برای یافتن راز و رمز بازار هستند.
معاملهگران موفق چگونه فکر و معامله میکنند
معاملهگران حرفهای به خوبی درک میکنند که نتیجه یک معامله را چک لیست آنها تعیین می کند. وقتی کار خود را انجام دادند، برنامه معاملاتی خود را طراحی کردند، تحلیلهای خود را انجام دادند و صبورانه برای دریافت تمام سیگنالهای معاملاتی انتظار کشیدند، دیگر میدانند که نیاز به انجام کار دیگری نیست،نه امید به گرفتن سود بدون برنامه دارند و نه ترس از دست دادن سرمایه.
معاملهگران حرفهای میدانند که اگر از اصول و قوانین خود پیروی کنند، در کوتاهمدت هر اتفاقی ممکن است رخ دهد، اما در بلندمدت نتایج به نفع آنها خواهد بود. بنابراین آنها در ابتدا ضررها را بصورت یک اتفاق ناخوشایند یا چیزی که بابت آن نگران شوند، نمیبینند بلکه تجاربی گرانبها از دوستی صمیمی بنام مارکت می دانند. معاملهگران حرفهای اگر معاملات حاشیهای خود مرتکب اشتباهی نشده باشند، تفاوتی بین یک معامله با نتیجه مثبت و معاملهای با نتیجه منفی نمیبینند.
طرز تفکر فرایندگرا یعنی توانایی عمل کردن و معامله کردن بدون در نظر گرفتن نتیجه پایانی. معاملهگران حرفهای اعمال و رفتار خود را فقط براساس نحوه اجرای معاملات مورد ارزیابی قرار میدهند.
ویژگیهای افراد با طرز تفکر فرایندگرا
معاملهگران حرفهای مشخصههایی دارند که به آنها امکان میدهد بتوانند بدون درگیر شدن با احساسات و تقریبا بدون اینکه تحت تاثیر مسائل حاشیه ای قرار بگیرند، معامله کنند:
- احتمال بالای موفقیت معاملاتم باعث میشود در بلندمدت نتایج مثبتی داشته باشم.
- ممکن است در کوتاهمدت متحمل قدری ضرر و زیان بشوم که می تواند در ابتدای مسیر امری کاملا عادی باشد. اما مطمئن هستم که بتدریج معاملاتم نتایج مثبتی خواهند داشت بنابراین بجای تغییر سیستم، تغییراتی سازنده در سیستم معاملاتی و چک لیست خود ایجاد میکنم.
- من به عنوان یک معاملهگر فقط باید از قوانین و اصول خودم پیروی کنم و معاملاتم را بدون نقص اجرا کنم.
- اینکه نتیجه یک معامله چگونه رقم میخورد در حیطه کنترل احساست من نیست.بلکه به قواعد و چک لیست من مربوط می شود.
- بصورت احساسی و بیشازحد روی معاملات منفی تمرکز نمیکنم و خیلی هم بابت معاملات مثبت خوشحال و سرخوش نمیشوم.
فرایند فکر کردن خود را زیر نظر بگیرید و تصمیمات خود را تحلیل کنید
خرد و دانایی تنها زمانی ارزش پیدا میکند که با عمل همراه باشد. برای اینکه عملکرد و رویکرد معاملاتی خود را بهبود بخشید، بایستی همواره خود را زیر نظر بگیرید. با دقت بررسی کنید که چطور در برابر سودها و ضررها واکنش نشان میدهید. آیا یک معامله منفی باعث میشود بخواهید تغییری در چیزی ایجاد کنید؟ آیا همیشه بعد از یک معامله ناموفق به دنبال دلایل آن هستید؟ و آیا معاملات مثبت خیلی شما را هیجانزده میکنند، حتی اگر خلاف قوانین خود عمل کرده باشید؟
آگاهی همیشه گام اول است. زمانی که به اشکالات فرایند فکر کردن خود پی بردید، باید آنها را اصلاح کنید. دنبال کردن و زیر نظر گرفتن عملکرد و نحوه انجام معاملات برای تحقق پیشرفتهای آینده بسیار ضروری است. شما باید از تغییر مدام سیستمهای معاملاتی پرهیز کنید و عملکرد خود را براساس اعمال خود مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهید، نه صرفا برمبنای سود و ضرر معاملات. پول زمانی به سمت شما میآید که ذهنیت آماتوری خود را کنار بگذارید.
شما برای موفقیت و داشتن یک تفکر و ذهنیت موفق نیاز به دیسیپلین دارید توصیه میکنیم مقاله “ نکاتی برای حفظ دیسیپلین در هنگام معامله کردن ” را مطالعه نمایید.
معاملات حاشیهای
بانک دی و بیمه اتکایی امین در فهرست بیشترین رشد قیمت سهام
نقدینه- امروز معاملات فرابورس در شرایطی آرام و بدون توجه به اجرای برجام سپری شد.
به گزارش پایگاه خبری نقدینه، معاملات حاشیهای در جریان معاملات امروز افزون بر 342 میلیون اوراق بهادار در بازار فرابورس ایران مورد معامله قرار گرفت. معاملهگران در روز جاری، 342 میلیون و 490 هزار ورقه بهادار به ارزش یک هزار و 355 میلیارد و 650 میلیون ریال در بازارهای فرابورس خرید و فروش کردند.
بیشترین حجم و ارزش معاملات امروز در بازار سهام مربوط به داد و ستد 86 میلیون سهم بیمه اتکایی امین به ارزش 156 میلیارد ریال بود.
در ساعت اولیه معاملات امروز، شاخص کل فرابورس به میزان 8 واحد بالا رفت اما مجددا به وضعیت اولیه برگشت و با کاهشی به همین میزان نسبت به روز قبل، روی عدد 723 متوقف شد.
همچنین، بانک دی، معادن مس تکنار و بیمه اتکایی امین بیشترین افزایش قیمت را تجربه کردند و بیشترین افت قیمت نصیب نیرو سرمایه، توسعه و عمران کرمان، مرجان کار و پتروشیمی خراسان شد.
علاوه بر این، خرید و فروش اسناد خزانه اسلامی معاملات حاشیهای در روز جاری با قیمت 965 هزار و 331 ریال به پایان رسید و ارزش معاملات آن بیش از 54 میلیارد ریال بود.
اوراق حق تقدم استفاده از تسهیلات مسکن طی معاملات امروز 790 تا 890 هزار ریال مورد مبادله قرار گرفت.
طبق این گزارش، صندوق سرمایهگذاری اعتماد آفرین پارسیان بیشترین حجم معاملات ETF را با خرید و فروش 2 میلیون و 690 هزار سهم رقم زد و داد و ستد 102 هزار ورقه اجاره ماهانه مپنا در صدر معاملات اوراق با درآمد ثابت قرار گرفت.
گفتنی است، در پایان معاملات امروز نماد معاملاتی شرکت سرمایهگذاری مسکن پردیس جهت برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه صاحبان سهام در روز 29 دی ماه متوقف شد.
دیدگاه شما