آموزش تحلیل تکنیکال – قسمت سوم شمع های ژاپنی :
در بخشهای قبلی به انواع نمودار اشاره شد که یکی از آنها نمودار شمع های ژاپنی بود در اینجا قصد داریم به بحث و بررسی این نمودار در بازار بپردازیم.
تاریخچه:
این نوع نمودار در حدودسال ۱۶۰۰ میلادی توسط برنج کاران ژاپنی برای پیش بینی قیمت برنج مورد استفاده قرار می گرفت. یک معامله گر معروف به نام “هوم ما” دریافت که قیمت ها در بسیاری از مواقع تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر میکند از این رو در معاملات خود تحلیل خود نمودارهای شمعی را مورد استفاده قرار میداد چراکه این نمودار به نحوی نشان دهنده احساسات بازار است.
نمودارهای شمعی در سال ۱۹۹۰ مورد توجه آقای استیو نیسون قرار گرفت و توسط ایشان به غرب معرفی گردید. در نمودار خطی تفاوتی در مناطق مختلف نمودار را شاهد نیستیم چرا که فقط قیمت بسته شدن در این نمودار مطرح است و در نمودار میله ای که قیمت های متفاوت ازجمله باز و بسته شدن قیمت در بازه زمانی مورد نظر نشان داده می شود تشخیص این اطلاعات به راحتی نیست .اما در نمودار شمعی گویی این اطلاعات بصورت برجسته از نمودار جدا شده و در ذهن معامله گر نقش می بندد.
شمای کلی نمودار شمعی
الگوهای شمعی :
الگوهای شمعی به دو دسته ادامه دهنده و برگشتی تقسیم می شوند که در کنار سایر ابزارها به کمک معامله گران آمده و درک درستی از احساسات بازار را در منطقه مورد نظر برای وی منعکس می کند. نکته حائز اهمیت مسئله تایم فریم یا بازه زمانی نمودار هست، هرچه شمع برای بازه زمانی بزرگ تری باشد اهمیت الگو بیشتر خواهد بود.
کندلهای برگشتی :
دوجی (Doji) :
قیمت باز و بسته شدن در یک محدوده قرار دارد. این کندل فاقد بدنه بوده و نشان از برابری قدرت خریدار و فروشنده و یا به عبارتی دیگر بلاتکلیفی وسردرگمی بازار را شکل گیری شمع Morning Star نشان میدهد .از انواع آن می توان به دوجی فرفره دوجی سنگ قبر دوجی سنجاقک اشاره کرد.
دوجی – نمودار شمعی
چکش (Hammer) :
این کندل در انتهای یک روند و یا حرکت نزولی شکل میگیرد در این کندل سایه حداقل دو برابر بدنه است و کندل فاقد سایه بالایی(ویا سایه بالایی بسیارکوچک)است که نشان از تجمع دستور خرید در محدوده سایه کندل دارد و با حمله خریدران در این بازه قیمت به محدوده باز شدن خود بر می گردد. بدنه در چکش میتواند تو پر یا تو خالی باشد در واقع رنگ بدنه درچکش اهمیتی ندارد. چکش نشان از محکم بودن سطح حمایتی دارد.
چکش – نمودار شمعی
چکش معکوس ( Inverted hammer ) :
مانند کندل چکش در یک روند یا حرکت نزولی شکل میگیرد .برخلاف چکش فاقد سایه پایینی است و سایه بالایی حداقل دو برابر طول بدنه است رنگ بدنه اهمیتی ندارد .نکته ای که باید در مورد این کندل مد نظر قرار داد این است که بسته کندل بعدی باید بالای سایه کندل چکش وارانه قرار گیرد . بعد از تشکیل چکش وارانه انتظار میرود قیمت تغییر جهت دهد.
چکش معکوس – نمودار شمعی
ستاره ثاقب (shooting star) :
ستاره ثاقب در انتهای یک حرکت یا روند صعودی ظاهر میشود و اخطاری برای چرخش بازار است . انتظار میرود بعد از تشکیل ستاره ثاقب شاهد افت قیمت باشیم . این کندل دارای سایه بالایی بلند حداقل دو برابر طول بدنه و بدون سایه پایینی ویا(سایه پایینی بسیار کوچک) میباشد .رنگ بدنه اهمیتی ندارد .این کندل بیان گر کمین و تجمع فروشندگان در محدوده سایه کندل میباشد و قدرت فروشندگان را نشان می دهد این قدرت تا آنجایی است که کاهش قیمت را به بازار تحمیل کردند.
ستاره ثاقب – نمودار شمعی
مرد معدوم (Hanging man) :
از نظر ظاهری شبیه کندل چکش Hammer میباشد اما در یک حرکت و یا روند صعودی تشکیل می شود و اخطاری است برای کاهش قیمت.در این کندل شکل گیری شمع Morning Star سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه است و رنگ بدنه اهمیتی ندارد .از این رو این کندل را مامور ادام نامیده اند که بعد از تشکیل این کندل خریدار در این محدوده به دار اویخته خواهند شد.
مرد معدوم – نمودار شمعی
باردار (Harami) :
شامل دو شمع که اولی بلند قامت به عنوان مادر و شمع دوم دارای بدنه کوچک بعنوان جنین یا فرزند می باشد .ظهور این الگو نشان توقف حرکت یا روند است . در حرکت یا روند صعودی شمع مادر توخالی(صعودی) و در حرکت یا روند نزولی شمع مادر تو پر(نزولی)است. رنگ شمع فرزند در این الگو اهمیتی ندارد.اما غالبا رنگ شمع مادر با رنگ شمع فرزند متفاوت است .در واقع در این الگو میان قیمت باز شدن مادر و فرزند گپ وجود دارد.
نمودار شمعی مادر و فرزند
پوشا (Engulfing) :
پوشا مثبت ( Bullish Engulfing ) :
یکی از قدرتمند ترین الگوهای شمع های ژاپنی است زیرا نشان دهنده هجوم و قدرت معامله گران در این محدوده است .این شمع با شمع قبلی معنی پیدا می کند .رنگ این شمع در روند یا حرکت نزولی توخالی است و قیمت باز شدن از قیمت بازشدن شمع قبل پایین تر و قیمت بسته شمع بالاتر از بسته شمع ماقبل خود است به تصویر زیر دقت کنید.
پوشای مثبت – نمودار شمعی
پوشا منفی (Bearish Engulfing) :
در یک روند یا حرکت صعودی شکل میگیرد وبصورت تو پر است قیمت باز شدن بالای قیمت باز شدن شمع قبل و قیمت بسته آن پایین قیمت بسته شمع ماقبل است. نکته ای که باید در این الگو مورد توجه قرار داد این است که رنگ شمع پوشا مخالف رنگ شمع ماقبل خود است.
پوشای منفی – نمودار شمعی
پوشش ابرسیاه (Dark cloud cover) :
شامل دوشمع به ترتیب توخالی و تو پر میباشد به دین ترتیب که قیمت باز شدن شمع دوم باید بالا تر از سایه کندل اول باشد و قیمت بسته شمع دوم باید %۵۰ شمع ماقبل خود را پوشش دهد و زیر آن بسته شود . این الگو در یک روند یا حرکت صعودی تشکیل میشود.
پوشش ابرسیاه – نمودار شمعی
رسوخ گر:
شامل دو شمع به ترتیب توپر و توخالی میباشد به دین ترتیب که قیمت باز شدن شمع دوم باید پایین تر از سایه شمع اول باشد و قیمت بسته شمع دوم باید باید ٠۵ درصد شمع قبل خود را پوشش دهد و در آن محدوده بسته شود .این الگو در روند یا حرکت نزولی شکل میگیرد.
رسوخ گر – نمودار شمعی
ستاره عصرگاهی (Evening star) :
ستاره عصر گاهی در یک حرکت یا روند صعودی شکل میگیرد که موجب کاهش قیمت می شود. معامله گران از این رو این الگو را با این نام می خوانند زیرا بعد از آن انتظار تاریکی و فرارسیدن شب را در بازار دارند . همانطور که در شکل ملاحظه می کنید قیمت بعد از یک شمع صعودی یک شمع کوچک بالاتر می سازد( معمولا با شکاف) و سپس شمع بعد نزولی قدرتمند که بسته آن پایین تر از محدوده میانی شمع صعودی است را شکل می دهد. معمولا تشکیل شمع سوم با افزایش حجم همراه است.
ستاره ی عصرگاهی – نمودار شمعی
ستاره صبحگاهی (Morning star) :
دقیقا برعکس الگوی ستاره عصر گاهی است در یک حرکت یا روند نزولی شکل میگیرد و از این رو با این نام می خوانندش چرا که انتظار افزایش قیمت و فرا رسیدن صبح و روشنایی را برای بازار دارند. شمع اول تو پر یا نزولی قوی شمع دوم کوتاه و با فاصله از شمع اول (معمولا بین شمع اول و دوم شکاف قیمتی یا همان گپ را شاهد هستیم ) شمع سوم صعودی قدرتمند و بسته آن بالای محدوده میانی شمع اول است.
ستاره صبحگاهی – نمودار شمعی
تا به اینجا با برخی از مهمترین الگوهای بازگشتی شمعهای ژاپنی آشنا شدیم اکنون به بررسی الگوهای ادامه دهنده خواهیم پرداخت.
الگوهای ادامه دهنده :
الگوهای ادامه دهنده در میان یک روند شکل گیری شمع Morning Star یا یک موج شکل میگیرند .در میان یک حرکت گاهی اوقات بازار یک استراحت کوتاه کرده و مجددا به حرکت خود ادامه میدهد که با این استراحت آرایش این الگوها شکل می گیرد و فرصتی مناسب و کم ریسک را برای معامله کردن فراهم میکند.
سه گانه نزولی (Falling Three Methods) :
در یک حرکت یا روند نزولی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند نزولی سه شمع متوالی کوچک و تقریبا هم اندازه شکل می گیرد و سپس یک شکل گیری شمع Morning Star شمع به اندازه شمع اول تشکیل میشود و قیمت به حرکت نزولی خود ادامه میدهد به تصویر زیر دقت کنید:
سه گانه ی نزولی – نمودار شمعی
سه گانه صعودی (Rising Three Method) :
در میان یک حرکت صعودی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند صعودی سه شمع کوچک هم اندازه معمولا نزولی شکل می گیرد و شمع چهارم هم اندازه شمع اول تشکیل میشود . و قیمت به حرکت صعودی خود ادامه میدهد.
تکمیل الگو – نمودار شمعی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) :
از این رو این الگو را به این نام می خوانند که نشان دهنده اخبار بد در بازار است و باعث ادامه کاهش قیمت و حرکت نزولی خواهد شد .و ساختار آن بدین صورت است که سه شمع کاهشی با بدنه بزرگ و تقریبا مساوی پشت سر هم شکل میگیرد که نشان از قدرت و تصمیم راسخ فروشندگان برای کاهش قیمتها دارد . بسته(قیمت پایانی) این سه شمع باید نزدیک کمترین قیمت خود باشد به شکل گیری شمع Morning Star تصویر زیر دقت کنید . به ندرت این الگو در سقف و پیک قیمتی شکل می گیردچنانچه این اتفاق رخ دهد میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز ایفا کند.
سه کلاغ سیاه – نمودار شمعی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers) :
دقیقا برعکس سه کلاغ سیاه در میان یک حرکت یا روند صعودی شکل میگیرد و به معنی رونق بازار و افزایش قیمت ها می باشد .به تصویر زیر دقت کنید سه شمع قدرتمند پشت سر هم شکل گرفته و قیمت بسته شدن هر شمع نزدیک بالاترین قیمت خود است .که نشان از قدرت خریدارن و افزایش قیمت بازار دارد .به ندرت این الگو در کف و پیک قیمتی شکل می گیرد چنانچه در این محدوده تشکیل شود میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز بازی کند.
سه سرباز – نمودار شمعی
تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki) :
شمع اول ودوم نزولی (توپر) هستند و معمولا میان بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم شکاف قیمتی گپ وجود دارد .شمع سوم توخالی و صعودی است که شکاف میان دوشمع قبل را پر میکند .دوشمع بزرگ نزولی نشان از قدرت فروشندگان در بازار دارد و تشکیل شمع سوم نشان از شناسایی سود توسط فروشندگان در این محدوده دارد که باعث پر شدن شکاف قیمتی میشود همین صعود قیمت فرصت ورود مجدد به معامله گران را در جهت حرکت بازار میدهد.
سه گانه حمله (Three Line Strike) :
بعد از سه شمع نزولی بزرگ و پشت سرهم قیمت مجددا به محدوده باز شدن شمع اول باز میگردد.به شکل زیر دقت کنید .این الگو یک سیگنال قوی برای ادامه روند محسوب نمی شود و استفاده به تنهایی از آن ریسک بالایی دارد.
تا اینجا تعدادی از مهم ترین الگوهای شمع ژاپنی را توضیح دادیم، اما فراموش نکنید که الگوهای شمع ژاپنی تنها یکی از چندین ابزار تحلیل تکنیکال هستند، بنابراین تصمیم گیری بر اساس تنها یک ابزار ریسک بسیار بالایی در معاملات خواهد داشت و میبایست جهت پیش بینی روند سهم از چند ابزار استفاده کرد ( در بخشهای بعدی ابزارهای بیشتری را توضیح خواهیم داد. )
نکته دوم که پیشتر هم به آن اشاره کردیم مسئله تایم فریم است. الگوهای شمعی در تایم فریم های هفتگی یا حتی ماهانه بسیار موثق تر از الگوهای ایجاد شده در تایم فریم های ساعتی و روزانه خواهند بود.
نکته سوم صحت الگوهای شمعی برای هر نمودار است، ممکن است یک نمودار به الگوهای شمعی حساسیت بالایی داشته باشد اما نموداری دیگر حساسیت کمتری داشته باشد. فهمیدن این موضوع با بررسی سابقه نمودار و استخراج الگوها ممکن خواهد بود.
در پایان این بخش پیشنهاد میکنم حتما به بررسی نمودارهای گذشته چند کامودیتی یا ارز یا سهام بپردازید و الگوهای شمعی آموزش داده شده را در تایم فریم های مختلف آنها استخراج کنید.
سهامداری هوشمندانه
درباره کتاب :
کتاب حاضر از جامع ترین و کامل ترین کتاب های الگوهای هارمونیک است که برای نخستین بار در کشور منتشر می شود. این کتاب از 4 بخش مجزا تشکیل شده که مولف در آن ضمن معرفی الگوهای شمعی ، فیبوناچی و انواع آن و نکات برجسته معامله با آنها به معرفی الگوهای هارمونیک و انواع آن می پردازد.
مطالعه این کتاب را به تمامی علاقمندان به بازارهای سرمایه (فارکس، سهام، کالا و غیره) توصیه می کنیم چرا که مولف در این کتاب از جدیدترین منابع مربوطه و تجربیات تدریس و معاملات خود استفاده کرده است.
فهرست مطالب :
مقدمه بخش اول: هارمونيك تريدينگ فصل اول : هارمونيك تريدينگ
ناحيه پتانسيل بازگشتي ؛(PRZ) ناحيه همگرايي
قوانين كلي
اندازگيري حركت قيمت
PRZ ميله هاي قيمت در ناحيه
بازگشت ايده آل فصل دوم: تنظيمات هارمونيك بي اعتبار
علايم هشدار دهنده
شكست
1. شكاف هاي قيمت
2. ته پايا نها
3. دامنه هاي افراطي قيمت
خلاصه بخش دوم: شكاف هاي قيمت و انواع آن فصل اول: شكاف هاي قيمت فصل دوم: انواع شكاف ها
1 شكاف متداول يا منطقه اي
2 شكاف شكست
3 شكاف تداوم
4 شكاف خستگي
ديگر شكاف ها
1. شكاف رو به بالاي كامل
2. شكاف رو به پايين كامل
3. شكاف رو به بالاي جزئي
4 الگوهاي هارمونيك در بازارهاي سرمايه
4. شكاف رو به پايين جزئي
پرشدن شكاف ها
تفسير شكاف هاي قيمت فصل سوم: بازگشت جزيره اي فصل چهارم: شكاف صبحگاهي
پر شدن شكاف صبحگاهي
دگرگوني شكاف هاي صبحگاهي
تفسير شكاف صبحگاهي
اهميت شكاف صبحگاهي در بازار بخش سوم: الكوهاي شمعي ژاپني فصل اول: نمودارهاي شمعي
ساختار شمع ها
اهميت نقطه آغازين و پاياني بازار فصل دوم: الگوهاي شمعي
ساختار الگوهاي شمعي
1. بدنه هاي بلند در مقايسه با بدنه هاي كوتاه
2. سايه هاي بلند در مقايسه با سايه هاي كوتاه
فرفره
دوجي
3. صعودي در مقايسه با نزولي فصل سوم: تحليل الگوهاي شمعي
الگوهاي شمعي بازگشتي
1. الگوهاي بازگشتي صعودي
(Hammer) همر
(Piercing Pattern) الگوي نافذ
(Bullish Engulfing Pattern) الگوي پوشاننده صعودي
ستاره
توصيف الگوي ستاره و معيارهاي آن
(Morning Star) ستاره صبحگاهي
2. الگوهاي بازگشتي نزولي
(Shooting Star) ستاره ثاقب
(Dark Cloud Cover) الگوي ابر سياه
(Bearish Engulfing Pattern) الگوي پوشاننده نزولي
(Evening Star) ستاره شامگاهي فصل چهارم: نكات الگوهاي شمعي
1) الگوهاي شمعي تركيبي
2) الگوهاي شمعي و ناحيه مقاومت
3) الگوهاي شمعي و ناحيه حمايت
4) شكل گيري دوجي در نمودار
5) نكات ديگر بخش چهارم: فيبوناچي و ترازهاي آن فصل اول: معرفي فيبوناچي
معماي زاد و ولد خرگوش فصل دوم: سري فيبوناچي و روابط آن
برخي از اسرار سري فيبوناچي
عدد في؛ نسبت طلايي فصل سوم: هندسه فيبوناچي
1 مستطيل طلايي
2 مارپيچ طلايي فصل چهارم: فيبوناچي و طبيعت
نسبت طلايي در بدن انسان
DNA مارپيچ هاي فصل پنجم: فيبوناچي و بازارهاي سرمايه
ترازهاي فيبوناچي در بازارهاي مالي
6 الگوهاي هارمونيك در بازارهاي سرمايه
اصول كار با انواع فيبوناچي فصل ششم: فيبوناچي بازگشتي و اصول كار با آن
فيبوناچي بازگشتي داخلي
محاسبات رياضي
مراحل رسم
نحوه معامله
مثال هاي معاملاتي
فيبوناچي بازگشتي خارجي
محاسبات رياضي
مراحل رسم
نحوه معامله
مثال هاي معاملاتي فصل هفتم: فيبوناچي پروجكشن و اصول كار با آن
محاسبات رياضي
مراحل رسم
نحوه معامله
مثال هاي معاملاتي فصل هشتم: فيبوناچي انبساطي و اصول كار با آن
محاسبات رياضي
مراحل رسم
نحوه معامله
مثال هاي معاملاتي
نكات مهم معامله در ترازهاي فيبوناچي
PRZ ترازهاي فيبوناچي در ناحيه فصل نهم: روندهاي هارمونيك
نتيجه گيري بخش پنجم: الگوهاي هارمونيك فصل اول:الگوي AB=CD
الگوي AB=CD 1 صعودي
وضعيت ايده آل
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي
الگوي AB=CD 2 نزولي
وضعيت ايده آل
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي
AB=CD 3 سايرالگوهاي
1,27 يا 1,61 AB=CD الگوي
مثال هاي معاملاتي
0,618 يا 0,786 AB=CD الگوي
مثال هاي معاملاتي
ab=cd داراي AB=CD الگوي
مثال هاي معاملاتي فصل دوم:شکل گیری شمع Morning Star الگوي گارتلي
گارتلي ايده آل
1 گارتلي صعودي
وضعيت ايده آل
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي
2 گارتلي نزولي
وضعيت ايده آل
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي
گارتلي در انتهاي روند
فصل سوم: الگوي پروانه
1 پروانه ايده آل
8 الگوهاي هارمونيك در بازارهاي سرمايه
پروانه صعودي
وضعيت ايده آل
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي
2 پروانه نزولي
وضعيت ايده آل
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي فصل سوم: الگوي خفاش
خفاش صعودي
خفاش نزولي
خفاش ايده آل
نحوه معامله
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي فصل چهارم: الگوي خرچنگ
خرچنگ صعودي
خرچنگ نزولي
خرچنگ ايده آل
خرچنگ عميق
نحوه معامله
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي فصل پنجم: الگوي 3 حمله
3 حمله صعودي
3 حمله نزولي
3 حمله ايده آل
نحوه معامله
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي
3 حمله در نواحي ويژه
0- فصل ششم: الگوي 5
0- شرايط اساسي تشكيل الگوي 5
0 صعودي - الگوي 5
0 نزولي . الگوي 5
نحوه معامله
(SL) و ضرر (TP) تعيين حد سود
مثال هاي معاملاتي بخش ششم: PRZ تائيد نواحي فصل اول: (PRZ) تاييد ناحيه پتانسيل بازگشتي
1 رجوع به نمودارهاي ديگر
PRZ 2 شكاف هاي قبلي در ناحية
3 حجم فصل دوم: بررسي نمودار فصل سوم: ابزارهاي معامله فصل چهارم: ايجاد يك طرح معاملاتي
قوانين معاملاتي
اقدامات
طرح يا پلان معاملاتي
نتيجه گيري
ضمائم
فرهنگ واژگان و اصطلاحات فاركس
منابع
کندل استیک یا شمعدان چیست؟ 5 الگوی مهم
کندل استیک نوعی ابزار تصویری برای ثبت قیمت ها است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود.
این نماد دارای یک بازه زمانی(تایم فریم) است.
این نماد به ما نشان میدهد که ابتدای بازه زمانی قیمت چه بوده است در انتهای بازه زمانی قیمت چقدر بوده است، بالاترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده و پایننترین قیمت در این بازه زمانی چه بوده است.
بخش پهن شمعدان “بدنه” نامیده می شود و به سرمایه گذاران می گوید که آیادر آن بازه زمانی قیمت پایانی بالاتر یا کمتر از قیمت افتتاحیه بوده است (مشکی/قرمز اگر سهام پایین تر بسته شود، سفید/سبز اگر سهام بالاتر بسته شود).
مفاهیم کلیدی
نمودارهای کندل استیک قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک دوره خاص نشان می دهد.
استفده از شمعدانها در میان تجار و بازرگانان برنج ژاپنی برای ردیابی قیمتهای بازار و حرکت روزانه صدها سال قبل از رایج شدن در ایالات متحده صورت می گرفت.
معامله گرانی که به دنبال الگوهای نمودار هستند می توانند از کندل استیک استفاده کنند.
تاریخچه
نمودار شمعی حدود 300 سال پیش در ژاپن توسعه یافت، زیرا معامله گران متوجه الگوهای قیمتی خاصی شدند و شروع به استفاده از آنها برای پیش بینی تغییرات قیمت در بازار برنج کردند.
معامله گران درگیر در این بازار متوجه شدند که الگوهای خاصی در حرکت قیمت اغلب قبل از حرکت در قیمت برنج است.
آنها شروع به جستجو و مطالعه این الگوها و استفاده از آنها در تعیین کردند آیا برای گرفتن مواضع. در حالی که تکنیک های کندل استیک برای صدها سال در ژاپن استفاده می شود، آنها ابزار نسبتا جدیدی برای تجارت سهام در غرب هستند.
در طول دهه 1990 پس از انتشار چندین کتاب در این زمینه، به ویژه کتاب فراتر از شمعدانهای استیو نیلسون: تکنیکهای نمودار جدید ژاپنی آشکار شد و با نمودارهای شمعدانی ژاپنی استراتژیهایی برای سود، محبوبیت یافتند.
توصیف کندل استیک
سایه های شمعدان یا به اصطلاح فیتیله شمع دامنه نوسانان قیمت را در بازه زمانی نشان می دهد.
بدنه شمع یا شمعدان قیمت باز و بسته شدن قیمت را نشان می دهد.
شکل شمعدان بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن روز متفاوت است.
کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذار بر قیمت دارایی ها هستند و توسط تحلیلگران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شوند.
نمودار شمعی بر اساس تکنیکی است که در سده 1700 در ژاپن برای ردیابی قیمت برنج توسعه یافت.
کندل استیک ها تکنیک مناسبی برای معامله هر دارایی مالی نقدی مانند سهام، ارز و آتی هستند.
کندل استیک ها به ما چه می گویند؟
شمعدان های بلند سفید/سبز نشان می دهد که فشار خرید قوی وجود دارد.
همچنین نشان می دهد که روند قیمت ها صعودی است.
با این حال، آنها را باید در چارچوب ساختار بازار نگاه کرد و نه به صورت جداگانه.
به عنوان مثال، یک شمع سفید بلند احتمالاً اگر در سطح حمایت قیمت اصلی شکل بگیرد، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
شمعدان بلند مشکی/قرمز نشان می دهد که فشار فروش قابل توجهی وجود دارد.
این نشان می دهد که قیمت نزولی است.
الگوهای کندلی
چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل استیک است که زمانی اتفاق میافتد که یک ادارایی به میزان قابلتوجهی پایینتر از باز شدن آن معامله میشود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت باز شدن بسته میشود.
این الگو یک شمعدان چکشی شکل را تشکیل می دهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدن واقعی است.
بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است، در حالی که سایه قیمت های بالا و پایین را برای دوره نشان می دهد.
چکش ها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف هستند، همراه با افزایش قیمت برای نشان دادن یک حرکت معکوس بالقوه در جهت قیمت.
همه اینها در طول یک دوره اتفاق می افتد، جایی که قیمت پس از افتتاح کاهش می یابد، اما پس از آن دوباره تا نزدیک به قیمت افتتاحیه بسته شود.
چکش ها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند شمع در حال کاهش قبل از آنها باشند.
کندل نزولی شمعی است که کمتر از بسته شدن شمع قبل از خود بسته شود.
چکش باید شبیه “T” باشد.
این نشان دهنده پتانسیل یک شمع چکشی است.
شمعدان چکشی تا زمانی که تایید نشود نشان دهنده برگشت قیمت به سمت بالا نیست.
اگر شمع بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش بسته شود، تایید اتفاق میافتد.
در حالت ایده آل، این شمع تایید خرید قوی را نشان می دهد.
برای کسانی که در موقعیتهای لانگ جدید قرار میگیرند، میتوان استاپ لاس را زیر پایین سایه چکش قرار داد.
چکش ها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمی شوند، حتی با تأیید.
معامله گران معمولاً از تحلیل قیمت یا روند یا شاخص های فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استیک استفاده می کنند.
چکش ها در تمام تایم فریم ها از جمله نمودارهای یک دقیقه ای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ می دهند.
مرد حلق آویز
مرد آویزان نوعی الگوی شمعدانی است. کندل ها قیمت های بالا، پایین، باز شدن و بسته شدن یک اوراق بهادار را برای یک بازه زمانی خاص نشان می دهند. کندل ها منعکس کننده تأثیر احساسات سرمایه گذاران بر قیمت اوراق بهادار هستند و توسط برخی از معامله گران فنی برای تعیین زمان ورود و خروج از معاملات استفاده می شود.
اصطلاح “مرد آویزان” به شکل شمع و آنچه که ظاهر این الگو استنباط می کند، اشاره دارد.
مرد آویزان نشان دهنده معکوس شدن یک روند صعودی است.
در حالی که فروش یک دارایی صرفاً بر اساس الگوی مرد معلق یک پیشنهاد مخاطره آمیز است، بسیاری بر این باورند که این یک شواهد کلیدی است که احساسات بازار شروع به تغییر کرده است.
قدرت در روند صعودی دیگر وجود ندارد.
چگونه مرد آویزان شکل می گیرد؟
- دارایی در یک روند صعودی بوده است.
- شمع دارای بدنه واقعی کوچک (فاصله بین باز و بسته) و سایه پایینی بلند است.
- در برخی موارد سایه بالایی وجود ندارد.
با توجه به این دو معیار، وقتی یک مرد آویزان در یک روند صعودی شکل می گیرد، نشان می دهد که خریداران قدرت خود را از دست داده اند.
در حالی که تقاضا باعث افزایش قیمت سهام شده است، فروش قابل توجهی در این روز رخ داد.
در حالی که خریداران توانستند قیمت را به نزدیکی باز برگردانند، فروش اولیه نشان می دهد که تعداد فزاینده ای از سرمایه گذاران فکر می کنند قیمت به اوج خود رسیده است.
برای کسانی که به معاملات کندل استیک معتقد هستند، این الگو فرصتی را برای فروش موقعیت های خرید موجود یا حتی کوتاهی در انتظار کاهش قیمت فراهم می کند.
مرد حلق آویز شده با یک “جسم” کوچک در بالای یک سایه بلند پایین مشخص می شود. سایه زیر باید حداقل دو برابر طول بدن باشد.
با مشاهده چنین الگوی، در نظر بگیرید که یک معامله کوتاه در نزدیکی پایان روز پس از مرد حلق آویز شده آغاز کنید.
یک استراتژی تهاجمی تر این است که معامله را نزدیک به قیمت بسته شدن مرد حلق آویز یا نزدیک به باز شدن شمع بعدی انجام دهید.
یک دستور حد ضرر را بالای شمع مرد آویزان قرار دهید.
الگوهای معاملاتی شمعدانی دو دوره ای
الگوی کندل استیک فراگیر نزولی
الگوی فراگیر نزولی یک الگوی نمودار فنی است که نشان دهنده قیمت های پایین تر در آینده است.
این الگو شامل یک شمعدان رو به بالا (سفید یا سبز) و به دنبال آن یک شمعدان بزرگ رو به پایین (سیاه یا قرمز) است که شمع کوچکتر را تحت الشعاع قرار می دهد یا “بلع” می کند. این الگو می تواند مهم باشد زیرا نشان می دهد که فروشندگان از خریداران سبقت گرفته اند و قیمت را به شدت پایین می آورند (شمع پایین) تا اینکه خریداران بتوانند آن را بالا ببرند (شمع بالا).
الگوی فراگیر نزولی به شما چه می گوید؟
یک الگوی فراگیر نزولی در پایان برخی از حرکت های صعودی قیمت مشاهده می شود.
مشخص شده است که اولین شمع حرکت رو به بالا توسط یک شمع دوم بزرگتر سبقت گرفته یا غرق می شود که نشان دهنده تغییر به سمت قیمت های پایین تر است.
زمانی که قیمت باز شمع فروگیر بسیار بالاتر از بسته شدن شمع اول باشد و زمانی که بسته شدن شمع فروگیر بسیار پایین تر از باز شدن شمع اول باشد، این الگو قابلیت اطمینان بیشتری دارد.
یک شمع پایین بسیار بزرگتر نسبت به زمانی که شمع پایین فقط کمی بزرگتر از شمع بالا باشد، قدرت بیشتری نشان می دهد.
این الگو همچنین زمانی قابل اعتمادتر است که یک حرکت صعودی را دنبال کند.
اگر عمل قیمت متلاطم یا متغیر باشد، بسیاری از الگوهای فراگیر رخ خواهند داد، اما بعید است که منجر به حرکت قیمت عمده شوند، زیرا روند کلی قیمت متلاطم یا متغیر است.
قبل از اقدام بر روی الگو، معامله گران معمولا منتظر می مانند تا شمع دوم بسته شود و سپس روی شمع زیر اقدام می کنند.
اقدامات شامل فروش یک موقعیت خرید به محض وقوع یک الگوی نزولی یا ورود بالقوه به یک موقعیت فروش است.
الگوی فراگیر صعودی
الگوی فراگیر صعودی یک الگوی معکوس دو شمعی است.
شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدن واقعی شمع اول را کاملاً «بلع» میکند.
این الگو در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع قرمز یا تیره و به دنبال آن یک شمع سبز توخالی بزرگتر است.
در روز دوم الگوی، قیمت پایینتر از پایینترین حد قبلی باز میشود، با این حال فشار خرید، قیمت را به سطح بالاتری نسبت به بالاترین قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود.
یک الگوی فراگیر صعودی نباید صرفاً به عنوان یک شمعدان سفید یا سبز که نشان دهنده حرکت رو به بالا قیمت است و به دنبال یک کندل سیاه که نشان دهنده حرکت رو به پایین قیمت است تفسیر شود.
از آنجایی که کندل کمتر از بسته شدن آن در روز اول باز می شود و هم بالاتر از باز شدن در روز اول بسته می شود، شمعدان سفید یا سبز در الگوی افزایشی صعودی نشان دهنده روزی است که در آن خرس ها قیمت را در صبح کنترل کردند ولی گاوها قاطعانه توانستند کنترل را بدست بیاورند.
شمعدان سفید یا سبز با الگوی فراگیر صعودی معمولاً دارای یک فیتیله بالایی کوچک است. این بدان معناست که نشان میدهد دوره به پایان رسید در حالی که قیمت همچنان در حال افزایش بود.
فقدان فتیله بالایی باعث میشود که روز بعد شمعدان سفید یا سبز دیگری تولید شود که بالاتر از بسته شدن الگوی فراگیر صعودی بسته میشود، اگرچه ممکن است دوره بعد پس از باز شدن در دهانه، یک شمعدان قرمز یا سیاه تولید شود.
الگوهای معاملاتی شمعدانی سه روزه
ستاره صبح
الگوی ستاره صبح یک الگوی سه میله ای است که پایان یا معکوس شدن یک روند نزولی را نشان می دهد. نوار اول یک بدنه سیاه(قرمز) بلند است که نشان دهنده ادامه روند نزولی است.
نوار دوم دارای بدنه کوچکی است که می تواند سیاه (قرمز)یا سفید(سبز) باشد و شکاف کمتری دارد.
نوار سوم الگوی بدنه سبز یا سفیدی را نشان می دهد که به خوبی در ناحیه بدنه قرمز یا سیاه روز اول بسته می شود.
الگوهای ستاره صبح را می توان به عنوان یک نشانه بصری برای شروع یک روند معکوس از نزولی به صعودی استفاده کرد، اما زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که سایر شاخص های فنی همانطور که قبلا ذکر شد، از آنها حمایت کنند.
به طور کلی، یک معامله گر می خواهد شاهد افزایش حجم در طول سه جلسه تشکیل الگو باشد و در روز سوم بیشترین حجم را مشاهده کند.
حجم بالا در روز سوم اغلب به عنوان تأیید الگو (و یک روند صعودی بعدی) بدون توجه به سایر شاخص ها در نظر گرفته می شود.
همانطور که ستاره صبح در جلسه سوم شکل می گیرد و تا زمانی که نشانه هایی دیگر دال بر تغییر روند وجود داشته باشد، روند صعودی را طی می کند.
الگوهای شمعی برای سیگنال های خرید کدامند؟
استفاده از الگوهای شمعی صعودی (گاوی) برای خرید سهام
نمودارهای شمعی ، گونه ای از نمودارهای مالی هستند که برای تشخیص و پیگیری مسیر حرکت قیمت اوراق بهادار مورد استفاده قرار می گیرند. پیشینه استفاده از آنها به قرون گذشته و رسوم تجارت برنج در ژاپن در برمی گردد اما با این حال در عصر جدید نیز می توان از آنها برای بیان رفتار قیمت ها بهره جست. از نظر برخی از معامله گران، این نمودارها جذابیت بصری بیشتری نسبت به نمودارهای میله ای ساده داشته و تفسیر حرکت قیمت ها در آن ها نیز آسان تر انجام می گیرد.
علت نامگذاری این نمودارها، شکل مستطیلی و وجود دو خط در طرفین آن (که مشابه ساختار یک شمع فتیله دار است) می باشد. در این نمودارها، هر شمع معمولا بیانگر بازه ای یک روزه از قیمتهای یک سهام خواهد بود. در طول زمان این شمع ها با الگوهای مشخصی کنار هم قرار گرفته و معامله گران می توانند از این الگوها برای گرفتن تصمیمات خرید و فروش استفاده کنند.
یک نمودار شمعی چگونه تفسیر می شود
هر کدام از شمع ها، بازه یک روزه از قیمت های یک سهام را توسط چهار جزء مختلف در خود مشخص می کند: قیمت آغازین (opening price)، قیمت پایانی (closing price)، بالاترین قیمت (high price) و پایینترین قیمت (low price).
رنگ مستطیل میانی (که بدنه حقیقی یا real body نیز نامیده می شود)، بالاتر بودن قیمت آغازین نسبت به قیمت پایانی و یا بالعکس را به معامله گر نشان می دهد. یک شمع سیاه و یا توپر، نشاندهنده ی کمتر بودن قیمت پایانی سهام نسبت به قیمت آغازین در بازه مورد نظر است؛ بنابراین این شمع روندی نزولی (خرسی) دارد و بیانگر فشار فروش بیشتر خواهد بود. در حالت عکس، اگر این شمع سفید و یا توخالی باشد به معنی آن است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین بوده است. چنین شمعی نشاندهنده یک روند صعودی (گاوی) و فشار خرید بیشتر خواهد بود. خطوط دو طرف این شمع با نام سایه (Shadow) شناخته می شوند و طیف کامل حرکت قیمت برای آن روز (از کمینه تا بیشینه) را نشان خواهند داد. سایه بالایی نشاندهنده بیشینه قیمت سهام و سایه پایینی نشاندهنده کمینه قیمت سهام در آن روز خواهد بود.
الگوهای شمعی صعودی
با گذشت زمان الگوهای مختلفی از کنار هم قرار گرفتن نمودار های شمعی شکل گرفته که با نام های توصیفی از قبیل سه سرباز سفید (Three white soldiers)، پوشش ابر تاریک (Dark cloud cover)، چکش (hammer)، ستاره صبحگاهی (morning star) و کودک رها شده (abandoned baby) شناخته می شوند. این الگو ها معمولا در طی مدت یک الی چهار هفته پدیدار شده و اطلاعات مفیدی در خصوص روند آتی قیمت سهام را دربر خواهند داشت. پیش از آنکه این الگوهای شمعی را بررسی کنیم، باید دو اصل زیر را به خاطر داشته باشید:
1. الگوهای واژگونی صعودی (1. Bullish reversal patterns) همواره باید در طی یک روند نزولی (downtrend) شکل بگیرند. در غیر این صورت این الگو یک الگوی تداوم (continuation pattern) بوده و الگوی صعودی محسوب نمی شود.
2. اکثر الگوهای واژگونی صعودی نیازمند تایید صعود هستند؛ یعنی به دنبال تشکیل این الگوها، قیمت باید روندی صعودی در پیش بگیرد که توسط یک شمع بلند توخالی و یا یک شکاف در بالا شکل گیری شمع Morning Star و همراه با حجم زیاد معاملات مشخص شود و این مساله باید در عرض سه روز از تشکیل این الگو رخ دهد.
الگوهای واژگونی صعودی می تواند توسط روش های سنتی تحلیل فنی نیز با اطمینان بیشتری تایید شود. از این روش ها می توان به خطوط روند (trend lines)، مقدار حرکت (momentum)، اسیلاتورها (oscillators) و اندیکاتورهای حجمی اشاره کرد.
الگوهای شمعی متعددی برای تشخیص فرصتهای خرید وجود دارند. در این مقاله به تشریح پنج الگوی شمعی صعودی که قدرتمندترین سیگنال های واژگونی را تولید می کنند، می پردازیم.
1. چکش یا چکش معکوس (The Hammer or the InvertedHammer)
الگوی چکش یک الگوی واژگونی صعودی و نشانگر نزدیک شدن یک سهام به کف قیمت در حین رخداد یک روند نزولی می باشد. بدنه شمع در این نمودار کوتاه و سایه (فتیله) پایینی آن بلندتر خواهد بود و این بدان معناست که فروشندگان در معاملات در حال هدایت قیمت ها به سمت پایین هستند. قبل از ابراز عکس العمل متناسب با واژگونی صعودی، باید روند افزایشی قیمت را با در نظر گرفتن آن در چند روز آتی تایید کنیم. تایید این واژگونی مستلزم افزایش حجم معاملات نیز می باشد.
الگوی چکش معکوس نیز در طی یک روند نزولی تشکیل شده و یک واژگونی احتمالی در روند یا یک حمایت (support) را بیان خواهد کرد. شکل این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که سایه (فتیله) بالایی به نشانه فشار خرید پس از اعلام قیمت آغازین و فشار فروش قابل توجه در پی آن (که به اندازه ای نیست که قیمت را به زیر قیمت آغازین بکشاند)، بلندتر خواهد بود. این الگو نیز نیازمند تایید صعود است که می تواند به شکل یک شمع توخالی بلند و یا یک شکاف در بالا و همراه با حجم زیاد معاملات مشخص شود.
2. پوشاننده ی صعودی (The Bullish Engulfing)
الگوی پوشاننده ی صعودی یک الگوی واژگونی صعودی دو شمعی است که در آن شمع دوم به طور کامل بدنه شمع اول (بدون در نظر گرفتن طول فتیله های آن) را “می پوشاند”. این الگو نیز در حین رخداد یک روند نزولی نمایان شده و با ترکیب یک شمع سیاه و یک شمع بزرگتر توخالی به دنبال آن مشخص می شود. در روز دوم رخداد این الگو، قیمت آغازین کمتر از کمینه ی قیمت روز قبل خواهد بود اما فشار خرید، قیمت را به مقداری بیشتر از بیشینه قبلی قیمت خواهد رساند. این به معنای یک سود مسلم برای خریداران است. بهتر است زمانی که قیمت به مقداری بیشتر از بیشینه مقدار دومین شمع دربرگیرنده رسید (زمانی که واژگونی روند نزولی تایید شد)، معامله گر یک رویکرد معامله ی Long را دنبال کند.
3. خط رسوخگر (The piercing line)
الگوی خط رسوخگر نیز همانند الگوی پوشاننده، یک الگوی واژگونی صعودی دو شمعی است که در روند های نزولی پدیدار می شود. یک شمع سیاه بلند و به دنبال آن یک شمع سفید کوتاه که قیمت آغازین آن کمتر از قیمت پایانی روز قبل است نشاندهنده این الگو خواهند بود. پس از مدت کوتاهی فشار خرید قیمت را به سمت بالا و به حدود نیمه ی بدنه شمع سیاه و یا بیشتر (ترجیحا دو سوم بدنه آن) خواهد رساند.
4. ستاره صبحگاهی (The Morning Star)
الگوی ستاره صبحگاهی، همانطور که از نام آن پیداست نشانه یک امیدواری و شروعی دوباره در پی رخداد یک روند نزولی خواهد بود. این الگو از سه شمع تشکیل شده است: یک شمع با بدنه کوتاه (دوجی یا چرخ ریسک) که در بین یک شمع بلند سیاه در قبل و یک شمع بلند سفید در پی آن قرار گرفته است. رنگ بدنه ی حقیقی شمع کوتاه مرکزی می تواند سیاه یا سفید باشد و هیچ گونه همپوشانی بین بدنه آن و بدنه شمع سیاه قبل از آن وجود نخواهد داشت. این نشان می دهد که فشار فروش موجود در روز قبل در حال کاهش است. شمع سفید سوم با بدنه شمع سیاه دارای همپوشانی بوده و نشاندهنده یک فشار خرید جدید و شروع یک واژگونی صعودی است، خصوصا اگر این مساله با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
5. سه سرباز سفید (Three white soldiers)
این الگو معمولا پس از یک بازه از رخداد یک روند نزولی و یا در مواقع تثبیت قیمت ها مشاهده خواهد شد. این الگو از سه شمع بلند سفید که قیمت پایانی در آنها در طی روزهای معامله به طور مرتب بالا رفته است تشکیل می شود. قیمت آغازین هر شمع از قیمت آغازین قبلی بیشتر بوده و قیمت پایانی در آن نیز در نزدیکی بیشینه قیمت روز قرار خواهد گرفت. این مساله بیانگر افزایش مستمر فشار خرید می باشد. معامله گران باید در هنگام طولانی بودن بیش از حد شمع های سفید (به دلیل افزایش فروشندگان استقراضی و پایین آوردن قیمت سهام توسط آنها) احتیاط لازم را بعمل آورند.
نمودار زیر مربوط به شرکت انبریج (ENB) است که سه الگوی چکش معکوس، خط رسوخگر و چکش از الگوهای واژگونی صعودی که در بالا ذکر شدند در آن مشاهده می شود.
نمودار زیر از شرکت Pacific DataVision(PDVW)، الگوی سه سرباز سفید را نشان می دهد. دقت کنید که چگونه واژگونی روند نزولی توسط افزایش قابل توجه حجم معاملات تایید شده است.
گفتار پایانی
معامله گران می توانند همانند سایر ابزارهای تحلیل فنی از نمودارهای شمعی برای مطالعه و روانشناسی شرکت کنندگان بازار معامله سهام استفاده کنند. استفاده از این نمودارها بعنوان یک مرحله تحلیلی اضافی نسبت به تحلیل های بنیادی (که پایه تصمیم گیری های معامله را تشکیل می دهند) سودمند خواهد بود. در این مقاله پنج نوع از فراگیرترین الگوهای نمودار شمعی که می توانند بیانگر سیگنال های خرید باشند را بررسی کردیم. استفاده از این الگو ها می تواند به تشخیص تغییرات تمایل معامله گر (که در آن فشار خریدار بر فشار فروشنده چیرگی پیدا می کند) کمک کند و این واژگونی روند نزولی می تواند برای معامله گر سودهای طولانی مدتی را به ارمغان بیاورد.
با این حال این الگوها تضمینی برای واژگونی روند ها نبوده و نیاز است معامله گران قبل از انجام یک معامله همواره واژگونی را توسط بررسی رفتار متعاقب قیمت ها تایید کنند. توجه داشته باشید که با وجود در دسترس بودن راه هایی برای پیش بینی بازار، تحلیل فنی نمی تواند همواره نشانگری بی نقص از کارایی معاملات باشد.
الگوهای کندل استیک
نمایش تغییرات قیمت از سالیان بسیار قبل همواره مورد توجه معامله گران و تجار بوده است. انواع مختلفی برای این نمایش وجود دارد که الگوهای شمعی، میلهای و خطی از جمله پرطرفدارترین و شناختهشدهترین انواع آن هستند. الگوهای شمعی برای اولین بار توسط تجار برنج ژاپنی مورد استفاده قرار میگرفت، بدین ترتیب در طی قراردادی این تجار سعی کردند تا قیمت بازگشایی و آخرین قیمت و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت دوره معاملاتی خود را مشخص کنند.
صدها سال بعد این استیو نیسون بود که در قالب کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی در چارت در سال 1991 برای اولین بار این الگوها را به معامله گران غربی معرفی کرد. این کتاب که در حدود 20 بخش تالیف شده است به معرفی انواع الگوهای شمعی و همچنین نامگذاری و معنای آنها پرداخته است و بدین ترتیب این سیستم شروع به گسترش محبوبیت خود در بین معامله گران غربی کرد.
استیو نیسون در مقدمه خود چنین بیان میکند: “مونهیسا هوما در بین تمام تجار برنج جزو معدود افرادی بود که میتوانست رفتار آینده برنج را پیشبینی کند، هوما از بزرگترین تجار برنج به شمار میرفت که از این تکنیک در قرن 16 استفاده میکرده است.” همچنین در این کتاب اشارهای به تاریخ آشفته و حاکی از جنگ ژاپن در قرون 14 تا 16 شده است و ذهنیتی که برای پیروز شدن در معاملهگری باید بتوانید همانند شکل گیری شمع Morning Star یک ژنرال جنگی بیاندیشید، استراتژی معاملاتی داشته باشید و بر روانشناسی خود نیز مسلط باشید به گونهای از آن فرهنگ آکنده از جنگ آن دوران سرچشمه گرفته است.
بنابراین در بسیاری از موارد اسامی که به الگوهای کندلی یا شمعی نیز داده شد حاکی از همین اسامی نظامی داشتند. برای مثال: الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در واقع حملات صبح و شام بودهاند، کندل سنگ قبر، کندل مرد دارآویز، کندل چکش، الگوی کندلی سه سرباز پیشرونده تنها تعدادی از مثالهای این نوع به شمار میروند.
در این مقاله از فردانامه قصد داریم تا شما را به سفری پیرامون الگوهای کندلی ببریم، بنابراین با ما همراه باشید.
تعریف شمعها یا کندلها
کندلها بر طبق قراردادی که انجام شده است به واسطه 4 قیمت تعریف میشوند: قیمت بازگشایی کندل، آخرین قیمت کندل، بیشترین قیمت کندل و همچنین کمترین قیمت کندل. با در دست داشتن این 4 قیمت شما میتوانید هر کندلی بسازید. قوانین بسیار سادهای بر آن حاکم است، اگر آخرین قیمت از قیمت بازگشایی بیشتر باشد کندل معمولا به رنگ سبز نشان داده میشود و یک کندل صعودی است (البته این رنگ صرفا یک قرارداد است و در محیطهای مختلف به رنگهای مختلفی نشان داده میشود) و اگر برعکس این وضعیت را داشته باشیم کندل نزولی است که معمولا به رنگ قرمز نشان داده میشود.
همچنین اگر بالاترین یا پایین ترین قیمت خارج از بازه بین قیمت بازگشایی و آخرین قیمت باشد با خطی نازک نشان داده میشود که معمولا با اسامی مانند سایه و حتی فیتیله شمع خوانده میشوند. همچنین بخش مستطیلی شکل آن را نیز بدنه کندل مینامند. باید توجه داشته باشید که سایه شمع میتواند هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین شمع وجود داشته باشد.
دلیل شکلگیری الگوهای شمعی
با توجه به وضعیت قرارگیری این کندلها در کنار هم امکان صحبت کردن پیرامون وضعیت حرکت بازار وجود دارد. در واقع تمام ابزارهای تکنیکال از جمله الگوهای شمعی را شاید بتوان دال بر ارزیابی صحت و سلامت روانی بازار دانست، بنابراین دقت کردن به الگوهای خاصی که در شرایط عدم سلامت کامل بازار شکل میگیرند میتواند در پیشبینی و بررسی وضعیت حرکت بازار مورد توجه قرار داد. برای مثال با شنیدن نام الگوی سیاه تاریک (Dark Cloud Cover) یا الگوی مرد دارآویز (Hanging Man) به سادگی پی خواهید برد که بازار در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد.
اگر بخواهیم الگوهای کندلی را تقسیم بندی کنیم میتوان الگوهای تک کندلی و دو یا چند کندلی را تقسیمبندی منطقی برای این الگوها دانست. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوهای چند کندلی نیز در تایم فریمهای مختلف و یا حتی با تکنیک تبدیل کندل میتوانند به الگوهای تک کندلی تبدیل شوند.
در تحلیل این الگوهای کندلی باید به احساسات پشت یک کندل و محلی که الگوی مورد نظر ایجاد میشود بسیار توجه کرد. برای مثال تفاوت الگوی چکش و الگوی مرد دارآویز در این است که چکش در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و الگوی مرد دارآویز در انتهای یک روند صعودی در حالی که شاید از جهت رنگ و شکل یکسان باشند. در ادامه به نامگذاری بخضی از الگوهای شمعی کاملا شناخته شده خواهیم پرداخت.
ردیف | نام الگو | اسم لاتین | نوع الگو | شکل الگو |
1 | چکش | Hammer | تک کندلی | |
2 | چکش معکوس | Inverse Hammer | تک کندلی | |
3 | مرد دارآویز | Hanging man | تک کندلی | |
4 | ستاره ثاقب | Shooting Star | تک کندلی | |
5 | دوجی سنگ قبر | Grave stone | تک کندلی | |
6 | دوجی سنجاقک | Dragon fly | تک کندلی | |
7 | دوجی (دارای انواع مختلفی است) | Doji | تک کندلی | |
8 | الگوی پوشای صعودی و نزولی | Engulfish | دو کندلی | |
9 | الگوی ابر سیاه | Dark cloud cover | دو کندلی | |
10 | الگوی نفوذی | Piercing pattern | دو کندلی | |
11 | ستاره صبحگاهی | Morning star | سه کندلی | |
12 | ستاره شامگاهی | Evening شکل گیری شمع Morning Star star | سه کندلی | |
13 | الگوی هارامی | Harami | دو کندلی | |
14 | الگوی هارامی کراس | Harami Cross | دو کندلی | |
15 | الگوی سه سرباز سفید | Three white soldiers | سه کندلی | |
16 | الگوی سه کلاغ سیاه | Three black crowns | سه کندلی |
تفسیر الگوهای کندلی
به طور کلی معمولا الگوهای کندلی را به دو نوع تقسیم میکنند که استیو نیسون نیز از همین رویکرد در کتاب خود بهره برده است. الگوهای کندلی برگشتی و الگوهای کندلی ادامه دهنده. اینکه توالی کندلها به چه ترتیبی باشد میتوان مشخص کننده جو حاکم در بازار یا به عبارت سادهتر خرسی یا گاوی بودن بازار را به دست آورد. هر کدام از این الگوهای کندلی sentiment یا احساسی را در بازار ارائه میدهند که میتوان بر اساس آن وارد موقعیتهای خرید یا فروش شد.
توجه داشته باشید که هر کدام از الگوهای ارائه شده در جدول مفهوم خاصی را در نمودار القا میکند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود.
الگوی چکش و مرد دارآویز
الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود. از نظر ظاهری بدنه خیلی کوچکی و سایهای بسیار بلند دارد. رنگ بدنه در این کندل معمولا اهمیت زیادی ندارد اما اگر بدنه سبز رنگ باشد میتواند نمود قدرت بیشتری را داشته باشد.
بهترین حالت برای ظهور این کندل شرایطی است که بدنه در حدود و دامنه کندلهای دیگر ظاهر شود و سایه آن پایینتر از روند کندلهای قبلی باشد. عبارت ژاپنی که برای کندل چکش مورد استفاده قرار میگیرد تاکوری است، تاکوری ابزاری است که برای اندازهگیری عمق آب استفاده میشود. بنابراین اگر این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود به این معنی است که احتمال به انتها رسیدن حرکت قبلی وجود دارد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه ویژگیهای یک کندل چکش قدرتمند را بیان کنیم:
- رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما بدنه باید در مقابل سایه کوچک باشد.
- سایه پایین باید به اندازه کافی بلند بوده و سایه بالایی کوچکی داشته باش یا اصلا نداشته باشد.
- سایه پایین حداقل باید به اندازه دو برابر بدنه باشد.
تمام نکات گفته شده در بالا پیرامون کندل مرد دارآویز نیز صحت دارد فقط باید توجه داشته باشید که الگوی مرد دارآویز در انتهای روند صعودی ظاهر میشود و اگر رنگ بدنه کندل قرمز باشد این الگو قدرت بیشتری پیدا میکند.
الگوی پوشای نزولی و صعودی
الگوی پوشا یا Engulfish Pattern را میتوان یکی از قدرتمندترین الگوهای کندلی دانست. در علم ترکیب کندلها میدانیم که جمع کردن دو کندل مطرح شده تبدیل به همان الگوی چکش با بدنه کوچک خواهد شد. الگوی پوشا الگویی دو کندلی است که از دو کندل با رنگ مختلف تشکیل شده است. منطقه این است که کندل دوم در جهت خلاف حرکت کندل قبلی شکل میگیرد و تمام دامنه کندل قبلی را میپوشاند.
اگر به طور مشخص بخواهیم راجع به الگوی پوشای صعودی صحبت کنیم در ابتدا باید توجه کنیم که این الگو باید در انتهای روند نزولی و در جایی که پتانسیل برگشت قیمت وجود دارد یا به اصطلاح در ناحیه PRZ قرار داریم. سپس این الگوی دو کندل شامل یک کندل نزولی است که میتواند سایه داشته باشید یا نداشته باشد و سپس یک کندل (اگر از نوع ماروبوزو باشد ایدهآل است) تمام دامنه حرکت کندل قبل را تحت پوشش قرار میدهد و کندلی صعودی است.
این الگوی کندلی از نوع الگوی برگشتی است و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. توجه داشته باشید همانطور که گفته شد کندل باید در روند کاملا مشخص صعودی و نزولی باید قرار گرفته باشد. حال هرچقدر اختلاف نسبت بدنه روز اول به روز دوم بیشتر باشد این الگو قدرت زیادی دارد.
در حالت الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfish Pattern داستان بر عکس است و همین مسائل باید در انتهای روند صعودی ایجاد شود و رنگ کندلهای اول و دوم نیز متفاوت باشد.
کلام آخر
الگوهای کندلی مبحثی بسیار محبوب در حوزه تحلیل تکنیکال و نمودار خوانی است و آشنایی با زبان کندلها میتوان راه تحلیلگری و معامله گری را برای شما بسیار هموار سازد. در مقالات دیگری به دیگر انواع الگوهای کندلی نیز خواهیم پرداخت. توصیه میکنم مقالات فردانامه در حوزه الگوهای کندلی مطالعه بکنید و اگر موضوعی بود که در این مقاله بدان اشاره نشده بود حتما آن را با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما