جفت ارز یورو دلار آمریکا: استفاده از خط مقاومت قبلی به عنوان خط حمایت
در روز سهشنبه 26 فوریه، معاملات جفت ارز یورو دلار آمریکا با افزایش بسته شد. طی جلسه اروپا، پوند بریتانیا تأثیر مثبتی روی ارزهای اصلی داشت.
تا پیش از سخنرانی جروم پاول، ریاست فدرال رزرو، برای کمیته سنا درباره بانکداری، جفت ارز یورو دلار آمریکا زیر خط مقاومت 1.1370 معامله میشد. پاول درباره موضع «صبر و بررسی» نهاد نظارتی توضیح داد و ذکر کرد که چشمانداز اقتصادی فدرال رزرو بهطور کلی مثبت است و خطر اصلی که اقتصاد آمریکا را تهدید میکند، رشد اقتصادی کشورهای خارجی را نیز کند میکند. مدیران ارشد فدرال رزرو برای تصمیمگیری درباره افزایش نرخهای بهره بدون شتاب عمل خواهند کرد.
پیش از پایان روز، جفت ارز یورو دلار آمریکا 1.14 را آزمایش کرد.
اخبار روز (GMT+3):
- 11:30 منطقه یورو: سخنرانی کوئر از بانک مرکزی اروپا (ECB).
- 12:00 سوئیس: نظرسنجی مرکز تحقیقات اقتصادی اروپا (ZEW) – انتظارات (فوریه)
- 12:00 منطقه یورو: گزارش نقدینگی M3 (ژانویه)، گزارش وامهای خصوصی (ژانویه)
- 13:00 منطقه اروپا: گزارش اعتماد مصرف کننده (فوریه)، شاخص وضعیت اقتصادی (فوریه)، گزارش اعتماد صنعتی (فوریه)، گزارش فضای کسب و کار (فوریه).
- 13:00 آلمان: سخنرانی وایدمن، رئیس بانک فدرال آلمان.
- 16:30 کانادا: شاخص قیمت مصرف کننده CPI (ژانویه).
- 18:00 ایالات متحده: شاخص فروش خانه به صورت قولنامه ای (ژانویه)، گزارش سفارشات کارخانه (دسامبر).
- 18:30 ایالات متحده: گزارش تغییرات سهام نفت خام اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA).
شرایط فعلی:
جفت ارز متقاطع پوند و یورو در حال افزایش است و پاول مانع از آن شد که فروشندهها به خط حمایت 1.1315/20 مقاومت در حمایت قبلی برسند. طی جلسه آمریکا شاهد افت به 1.1345 بودیم اما پس از آن فروشندهها به سرعت زیان وارد شده را جبران کردند. خریداران شیب 45 درجه و نقطه 1.1370 را شکستند. این جفت ارز از شیب 67 درجه شروع به اصلاح کرد و در طول جلسه آسیا به میزان 1.1373 رسید.
معاملات این جفت ارز در حال حاضر در حدود خط حمایت 1.1370 انجام میشود که طی معاملات روز گذشته خط مقاومت بود. با توجه به اینکه روباتهای معاملاتی حجم معاملات را در سراسر بازار افزایش میدهند، احتمال فراوانی وجود دارد که این جفت ارز پیش از شروع به افزایش مجدد، خط تراز LB را آزمایش کند. به آزمایشهای گذشته نگاه کنید، نرخها پیش از افزایش ناگهانی، به سمت خط تراز سقوط کرده اند.
سطر روند در محدوده 1.1360 حرکت میکند و احتمالاً به عنوان خط حمایت عمل خواهد کرد. جهت تغییرات تصادفی به سمت بالا شده است. فقط باید منتظر معکوس شدن جفت ارزهای متقاطع ماند و پس از آن میتوانیم انتظار 1.1416 را داشته باشیم.
فیبوناچی (Fibonacci) و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
لئوناردو فیبوناچی (Leonardo Fibonacci) در سال 1175 میلادی متولد شد و نخستین ریاضیدان بزرگ اروپا در قرن سیزدهم میلادی است.وی به دلیل مطرح کردن موضوع «ترتیب اعداد» مورد توجه قرار گرفت. یکی از کارهای او معرفی سری فیبوناچی است که پس از مراجعت از سفرش به مصر در کتابی به نام کتاب حساب آن را معرفی کرد.
نسبتهای معروف فیبوناچی در طبیعت و در اعضای بدن انسان و… نمایانگر اعتبار سری اعداد فیبوناچی و نسبتهای آن است. ترتیب اعدادی که این دانشمند سالها قبل بر آنها تأکید کرد، در بازارهای مالی و بورس کاربرد فراوانی برای تحلیلگران دارد.
اگر از کوچکترین عدد صحیح ممکن، یعنی 1 شروع کنیم و از یک الگوی پیوسته و غیر جامع پیروی کنیم که در آن دو عدد آخر را جمع کنیم، به چیزی می رسیم که معمولاً دنباله فیبوناچی نامیده می شود و گاهی اوقات با تحسین به آن می گویند: رمز مخفی طبیعت.”
در عمل، اگر از 1 شروع کنیم، عدد قبل از 1 ، 0 خواهد بود. بنابراین، با استفاده از 0 و 1 به عنوان پایه دنباله، اگر شروع به جمع کردن دو عدد آخر و اضافه کردن پاسخ به الگوی کنیم، به این نتیجه می رسیم. 0، 1، 1. این به این دلیل است که 0+1=1.
اگر الگو را ادامه دهیم و شرط جمع دو عدد آخر را برآورده کنیم، پاسخ مطابق دنباله جدید 2 خواهد بود، زیرا 1+1=2، الگوی ما اکنون 0، 1، 1، 2 می شود. ادامه دهید، این الگو مانند 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21 و غیره به نظر می رسد.
این الگو توسط لئوناردو پیسانو، که به فیبوناچی نیز معروف است، رایج شد. به نام او هر عدد صحیح در این الگو یک عدد فیبوناچی و خود الگو را دنباله فیبوناچی می نامند.
فیبوناچی (Fibonacci) چیست؟
در اصل، اصلاح فیبوناچی یک تکنیک پیچیده بر اساس دنباله فیبوناچی برای ارزیابی سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی در بازار است.
نسبت های فیبوناچی مجموعه ای از اعداد کلیدی مهم هستند که با تجزیه و تحلیل هر دو نقطه افراطی در یک دنباله تولید می شوند. این «اعداد کلیدی» نسبتهایی هستند که سطوح اصلاحی فیبوناچی نامیده میشوند.
توسط لئوناردو فیبوناچی در سال 1170 پس از میلاد ابداع شدند. برخی از این موارد، همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده است، عبارتند از: 23.6٪، 38.2٪، 50٪، 61.8٪، و 78.6٪.
هنگامی که سطوح اصلاح فیبوناچی در امور مالی استفاده می شود، با خطوط افقی نشان داده می شود که نشان دهنده سطوح مقاومت و حمایت برای یک دارایی خاص است. هر نسبت یا درصد مربوط به یکی از سطوح اصلاحی فیبوناچی است.
این دقیقاً نشان می دهد که قیمت چقدر برای معکوس کردن روند قبلی فشار آورده است. پیشبینی میشود روند قبلی به همین ترتیب ادامه یابد، با این حال، قیمت دارایی معمولاً قبل از وقوع به یکی از نسبتهای فیبوناچی فوقالذکر باز میگردد.
هر عدد در دنباله فیبوناچی مجموع تجمعی دو عدد قبل از خود است و هر عدد فیبوناچی (به جز چند عدد اول) تقریباً 1.618 برابر بزرگتر از عدد قبلی است.
به عنوان مثال، 55 و 89 دو عدد فیبوناچی بعدی هستند. 55 ضربدر 1.618 به ما 88.99 می دهد که تقریباً 89 می شود. علاوه بر این، 1.618 همان چیزی است که برخی از ریاضیدانان از آن به عنوان نسبت طلایی یاد می کنند.
ابزارهای فیبوناچی
ابزارهای فیبوناچی همان نقاط حمایت و قدرتی هستند که برای رسم آنها از روشهای مختلفی استفاده میشود. زمانی شما میتوانید کاربرد فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را درک کرده و آن را به درستی به کار ببندید که با ابزارهای آن آشنا شده و بتوانید از آنها به درستی استفاده کنید.
در بازارهای مالی از ابزارهای فیبوناچی برای تحلیل ادامه روند و بازگشت استفاده میشود. مهمترین نکته در استفاده از ابزارهای فیبوناچی درصدها هستند.
نکته بسیار مهم در استفاده از ابزارهای فیبوناچی در بازار این است که برای تشخیص زمان درست استفاده از هر ابزار، داشتن تجربه بسیار مهم است. تجربه در کاربرد فیبوناچی به کمک شما میآید و به شما کمک میکند تا درصدها و نقاط مهم را بهدرستی تشخیص دهید.
در روش تحلیل تکنیکال، ابزارهای گوناگونی بر اساس اعداد و نسبتهای فیبوناچی ایجاد شدهاند. برخی از مهمترین ابزارهای فیبوناچی عبارتند از:
- فیبوناچی اصلاحی Fibonacci Retracement (RET)
- فیبوناچی خارجی Fibonacci Extension (EXT)
- فیبوناچی انبساطی Fibonacci Expansion (EXP)
- فیبوناچی پروژكشن Fibonacci Projection (PRO)
- فیبوناچی کمانها Fibonacci arcs
- فیبوناچی بادبزن Fan
- فیبوناچی کانال Channel
معرفی فیبوناچی اصلاحی Fibonacci Retracement (RET)
حال باید به پاسخ این سوال که مهمترین ابزار برای کار در دنیای فیبوناچی چیست برگردیم. در حال حاضر میتوان گفت که فیبوناچی اصلاحی یا EXT یک ابزار بسیار قدرتمند این نوع تحلیل تکنیکال است. با استفاده از این ابزار میتوانیم بهترین نقطه را برای ورود به بازار از طریق تخمین نقطه پایان یک حرکت اصلاحی، پیشبینی کنیم.
برای به کارگیری فیبوناچی اصلاحی در پیشبینی نقاط ورود، مهمترین درصدها عبارتاند از: ۲۳.۶، ۳۸.۲، ۵۰، ۶۱.۸ و ۷۸.۶ درصد. در این میان باید عدد ۶۱.۸ را به خاطر بسپارید. زیرا اینجا همان نقطهای است که بیشتر حرکتهای اصلاحی به آن ختم میشوند.
در پاسخ به این سوال که فلسفه استفاده از ابزار اصلاحی فیبوناچی چیست باید بگوییم که روند قیمت، در بعضی مقاطع زمانی خاص تمایل به اصلاح پیدا میکند. به همین دلیل زمانی که شما فیبوناچی اصلاحی را رسم میکنید؛ روند اصلاحی از کف و سقف تعریف شده در این نمودار خارج نخواهد بود.
برای رسم فیبوناچی اصلاحی باید یک روند صعودی یا نزولی را در نظر بگیرید. واضح است که در روند صعودی، کف به سقف وصل شده و در روند نزولی، این مسئله برعکس خواهد بود. حالا باید منتظر بمانید تا سایر معاملهگران در یکی از سطوح فیبوناچی واکنش نشان دهند.
همچنین باید همه پارامترهای حمایت و مقاومت را مورد بررسی قرار دهید. در اینجا است که درصدهای مهم فیبوناچی اصلاحی به کمک شما خواهند آمد و به شما خواهند گفت که باید بر روی چه ترازهایی تمرکز کنید.
با توجه به تجربهای که در کاربرد فیبوناچی در این نوع تحلیل دارید، خواهید فهمید که در چه مواقعی به کف قیمتی برخورد کرده و چگونه میتوانید سطوح حمایت و مقاومت را به دست آورید.
در هر گام از تحلیل تکنیکال فیبوناچی با استفاده از مقاومت در حمایت قبلی ابزار اصلاحی، باید دو نقطه را مشخص کنید که نشاندهنده یک حداقل و حداکثر هستند. سپس با اتصال این نقاط به یکدیگر میتوانید سطوح مختلف را به دست آورده و فعالیتهای خود را بر اساس آنها تنظیم کنید.
نحوه استفاده از فیبوناچی اصلاحی
هنگامی که از این سطوح در امور مالی برای پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود، اصلاح فیبوناچی نامیده می شود. در بخش سرمایه، نسبت های فیبوناچی برای تعیین تکانه قیمت هر دارایی معین استفاده می شود.
معاملهگران تحلیلی از آنها برای ایجاد خطوط حمایتی و نشان دادن سطوح مقاومت استفاده میکنند تا بتوانند از سرمایهگذاری پولی خود با تعیین حد ضرر در سطوح حیاتی فیبوناچی و ایجاد اهداف سود بردن محافظت کنند.
اگر می خواهید از فیبوناچی استفاده کنید، ابزارهایی وجود دارند که می توانند کمک کنند، اما در اینجا یک راهنمای کلی برای استفاده از آن وجود دارد:
ابتدا روند بازار را مشخص کنید. آیا این روند صعودی است یا نزولی؟
بسته به روند، از ابزار اصلاح فیبوناچی استفاده کنید. در روند صعودی، آن را به پایین متصل کنید و با کشیدن آن به سمت راست، آن را به بالا ببرید. روند نزولی با اتصال آن به بالا و بردن آن به پایین با کشیدن آن به سمت راست، برعکس آن را انجام دهید.
همچنین در یک روند صعودی، می توانید سطوح پشتیبانی احتمالی را زیر نظر داشته باشید و در یک روند نزولی، می توانید سطوح مقاومت احتمالی را کنترل کنید. ابزار اصلاح فیبوناچی این سطوح را به شما نشان می دهد.
به همان اندازه که فیبوناچی مهم است، به طور کامل به آن تکیه نکنید. نتایج و پیشبینیها بهطور تکاندهندهای شبیه به روندهای بازار هستند، اما مطلق نیستند یا به طور کامل مشخص نمیشوند. فقط به این دلیل که نقطه قیمت به سطح فیبوناچی رسیده است، بازار به طور خودکار روند را معکوس نخواهد کرد.
در عوض، برای پیشبینیهای قویتر و امنیت بهتر در تصمیمتان، استفاده از سطوح فیبوناچی را با تکنیکهای دیگر مانند نوسانگرهای تصادفی ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ، MACD و … ترکیب کنید تا اطلاعات کافی برای تصمیم گرفتن داشته باشید.
اهمیت دنباله فیبوناچی
چه چیزی دنباله فیبوناچی را تا این حد مهم می مقاومت در حمایت قبلی کند، و چرا برخی آن را “کد مخفی طبیعت” می دانند؟ با توجه به نسبت طلایی 1.618 که قبلا ذکر شد، دنباله فیبوناچی قابل توجه و ضروری است.
بسیاری از چیزها در طبیعت، از تعداد رگبرگ های روی برگ گیاه گرفته تا زاویه رشد برگ ها روی ساقه ها را می توان با نسبت طلایی توضیح داد.
دنباله فیبوناچی بسیار مهم است زیرا به ما کمک می کند بفهمیم که چگونه بسیاری از شگفتی های علمی شگفتی های صرف نیستند، بلکه تصمیمات محاسبه شده ای هستند که طبیعت می گیرد، از جمله کهکشان های مارپیچی و طوفان ها.
علاوه بر این، کاربردهای دنباله فیبوناچی برای بسیاری از الگوریتمهای کامپیوتری حیاتی هستند. با کمال تعجب حتی موسیقی نیز می تواند از نسبت طلایی استفاده کند.
علت محبوبیت فیبوناچی
- سطوح فیبوناچی اعداد هندسی هستند، بنابراین سطوح گسترش (extension) و اصلاحی (retracement) پس از رسم چشمنواز به نظر میرسند.
- نقاط مرجع ملموسی را فراهم میکنند، بنابراین در صورت استفادۀ درست، از انتزاعی شدن موضوع جلوگیری میکنند.
- سطوح گسترش و اصلاحی فیبوناچی سطوح نامرئی حمایت و مقاومت محسوب میشوند.
مارپیچ فیبوناچی
دنباله فیبوناچی مارپیچ فیبوناچی را به ما می دهد، مارپیچی است که به سمت بیرون بزرگتر می شود (دقیقاً مانند اعداد در دنباله). مارپیچ فیبوناچی اغلب در معماری و طراحی داخلی استفاده می شود.
شما با ساختن مربع هایی که از اعداد فیبوناچی پیروی می کنند شروع خواهید کرد. یک مربع در اطراف مرکز صفحه ایجاد کنید که هر ضلع آن برابر با یک عدد فیبوناچی باشد. می توانید با ساختن یک مربع 1×1 شروع کنید، به این معنی که فقط یک جعبه روی کاغذ شبکه شما خواهد بود.
سپس با پیروی از الگوی 1، 1، 2، 3، 5، 8 و غیره، مربعهایی را در خلاف جهت عقربههای ساعت بسازید که هر مربع بعدی عدد فیبوناچی بعدی باشد. برای درک محل قرارگیری به رسم مربع های بالا مراجعه کنید.
بعد از اینکه مربعها درست شدند، از حرکت طبیعی دستتان استفاده کنید یا از قطبنما برای خطوط صافتر استفاده کنید و مانند شکل بالا، طراحی مارپیچ را دنبال کنید.
به عنوان یک اقدام اختیاری، اگر فقط مارپیچ و بدون مربع میخواهید، میتوانید مارپیچ خود را با مقاومت در حمایت قبلی جوهر بکشید و بعداً مربعهای پشت سر را پاک کنید.
بسیاری از طراحان در سراسر جهان از مارپیچ فیبوناچی استفاده می کنند. به لطف دنباله فیبوناچی، ریاضیدانان و هنرمندان به طور یکسان می توانند از همین مفهوم استفاده کنند. این نشان می دهد که این مفهوم چقدر یکپارچه است.
کاربرد فیبوناچی (Fibonacci)
اکنونکه با مفاهیم اعداد و سری فیبوناچی آشنا شدید، سری فیبوناچی و نسبتهای آن میتوانند در بازار برای پیشبینی روند قیمتها استفاده شوند.
تحلیلگران پس از بررسی نمودارهای قیمت سهام و روند آنها، به وجود ارتباط بین نسبتهای فیبوناچی و نمودارها دست یافتند. نسبتهای فیبوناچی را میتوان با نقاط مهم در روندها تطبیق داد و به سطوح مقاومت و حمایت رسید. از طریق این سطوح میتوان نقاط ورود و خروج به یک سهم را به دست آورد.
در طی زمان ابزارهای فیبوناچی بسیاری برای تحلیل نمودارها و نقاط بازگشت معرفی شده است. این ابزارها نشاندهنده محدودههای حمایت و مقاومت هستند که با روشهای گوناگون رسم میگردند.
این سطوح بازگشتی، مانند حمایت و مقاومتهای قبلی که فقط قیمتی خاص را نقطه حساس تلقی میکردند، نیستند و میتوانند علاوه بر قیمتی خاص، یک منحنی روی نمودار، خطی مورب یا زمان خاصی را بهعنوان نقاط حساس حمایت و مقاومت تعریف کنند.
از میان ابزارهای موجود، چند ابزار بیشترین کاربرد را دارند. فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی خارجی، فیبوناچی انبساطی، فیبوناچی پروژکشن، فیبوناچی اکسپنشن و … از مواردی هستند که بهوسیله آنها میتوان روند قیمت سهام را پیشبینی کرد.
نسبت طلایی و فیبوناچی
نسبت طلایی به مصریان و یونانیان باستان باز می گردد. ریاضیدانان آنها قبلاً درک قوی از رابطه بین اعداد داشتند.
شواهد تجربی این امر را می توان در اهرام یافت که در آنها ابعاد اهرام نیز به نسبت تقریباً 1.618 منجر می شود. لئوناردو فیبوناچی دنباله بلندتری از اعداد را در حدود سال 1200 کشف کرد، از این رو اعداد را “دنباله فیبوناچی” می نامند.
از آن زمان، بسیاری از دانشگاهیان این رابطه ریاضی را هسته اصلی تحقیقات خود قرار داده اند و ما را به جایگاه امروزی رسانده اند.
نسبت طلایی (golden ratio) رابطهی ریاضی منحصربهفردی است که به الگوی فیبوناچی مرتبط است. دو عدد زمانی با یکدیگر نسبت طلایی دارند که نسبت مجموع این دو عدد (a+b) تقسیم بر عدد بزرگتر (a) مساوی نسبت عدد بزرگتر تقسیم بر عدد کوچکتر (a/b) باشد.
نسبت طلایی یک رابطه به ظاهر بیگانه بین اعداد است. بیایید دو عدد را در نظر بگیریم: 89 و 144. این اعداد در نسبت طلایی هستند زیرا نتایج 144/89 و (144+89)/144 یکسان هستند: 1.618. هر ترکیبی از اعداد که نتیجه یکسانی را ایجاد کند، نسبت طلایی را تشکیل می دهد.
لیست کاملی از این اعداد وجود دارد: 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21… و این لیست ادامه دارد. همه آنها رابطه مشابهی با مثال قبلی 89 و 144 دارند. تصویر زیر باید تصویر واضح تری از نحوه کار این رابطه ایجاد کند.
جمع بندی
لئوناردو بوناچی – که با نام لئوناردو فیبوناچی نیز شناخته میشود – ریاضیدان ایتالیایی قرن دوازدم میلادی بود.
او به عنوان مستعدترین ریاضیدان جهان غرب در زمان خود، و یکی از برترین ریاضیدانان تاریخ شناخته میشود. با وجود اینکه فیبوناچی، خود سریای که اکنون با نام سری فیبوناچی شناخته میشود را ایجاد نکرد، اما قطعا این فیبوناچی بود که این پدیده را در کتاب Liber Abaci خود به جهان غرب معرفی نمود.
رفتار انسان بیش از آنچه که فکر می کنیم به اعداد مرتبط است. فیبوناچی همه جا است، جایی که گل، ساختمان، حیوانات یا تجارت است. پس در راه رسیدن به کمال از این سکانس بهترین استفاده را ببرید.
به این دنباله «راز مخفی طبیعت» و «قانون جهانی طبیعت» نیز میگویند. این دنباله را میتوان تقریبا در ابعاد هر چیزی که در جهان است، از هرم بزرگ جیزه در مصر گرفته تا صدفها، صورت و اندام انسان و حتی کهکشانها مشاهده کرد.
چنانچه قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال و شروع خرید و فروش را دارید، اما فرصت کافی یا تخصص لازم برای تحلیل بازار را ندارید، برای سرمایه گذاری موفق در ارزهای دیجیتال میتوانید در دوره های آموزشی ارز دیجیتال همیار کریپتو استفاده کنید.
علاوه بر دوره آموزشی ارز دیجیتال ما دوره آموزشی ارزدیجیتال در مشهد را به صورت حضوری و غیر حضوری برگزار می کنیم.
مقاومت در حمایت قبلی
- 818-758-4076
- [email protected]
- 3146 Koontz Lane, California
قسمت اول
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن، تحلیل و مطالعه بازار بر اساس حرکات و رفتار قیمت است.
عرضه و تقاضا ها باعث ایجاد کندل ها می شوند و کندل ها باعث تشکیل نمودارها می شوند
تعریف تایم فریم : تغییرات قیمت در یک بازه زمانی مشخص را تام فریم می گوییم. یعنی اگر تایم فریم ما یک ساعته باشد تغییرات قیمت در آن یک ساعت را تایم فریم یک ساعته می نامیم
انواع تایم فریم :
۱- تایم فریم معامله گری و ترید۲ – تایم ساختار ۳- تایم ورود
قسمت دوم
سطوح حمایت و مقاومت :
حمایت: سطحی از قیمت که به دلیل افزایش خرید (تقاضا) از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می کند.
مقاومت: سطحی از قیمت که به دلیل افزایش فروش (عرضه) از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری می کند.
سوئینگ چیست؟ چرخش قیمت به صورت واضح را سوئینگ می گویند.
انواع سطوح حمایت و مقاومت:
۱- مناطق حساس قبلی ۲- منطقه ای که چند بار تاچ شده و هر بار یک برگشت را داشته ایم ۳- اعداد روند ۴- خط روند
قسمت سوم
انواع شکل ها و انواع قیمت های روی چارت را الگوی معاملاتی می گوییم.
انواع الگوهای معاملاتی:
انواع روند: ۱- روند صعودی ۲-روند نزولی
روند صعودی: سقف ها و کف های بالاتر از هم را تشکیل می دهد.
روند نزولی: سقف ها و کف های پایین تر از هم را تشکیل می دهد.
قسمت چهارم
قدرت و ضعف در چارت:
نشانه های قدرت و ضعف در چارت چیست؟ ۱- مومنتوم ۲- پروجکشن ۳- عمق ۴- عدم توانایی در ادامه
دو نوع مومنتوم داریم -۱ سرعت ۲- شتاب
سرعت مومنتوم: ۱- هم جهت ۲- خلاف جهت
هم جهت در یک روند صعودی شیب هر حرکت صعودی را با حرکت صعودی قبلی می سنجیم تا قدرت خریدار و فروشنده را تشخیص دهیم.
خلاف جهت : در یک حرکت صعودی یا نزولی حرکت را با حرکت قبلی می سنجیم و روند بازار را پیشبینی می کنیم.
شتاب : برای تشخیص و پیش بینی آینده بازار کل روند را در نظر می گیریم.
قسمت پنجم
ستاپ های معاملاتی
ستاپ معاملاتی چیست؟ موقعیت ها و معاملاتی که در بازار برای ترید کردن ایجاد می شوند.
ستاپ پولبک:در ساختار بازار دو سطح حمایت و مقاومت را رسم می کنیم
بین دو سطح، نقطه ورود مناسب را پیدا و بررسی می کنیم.
بهترین مناطق: بهترین منطقه برای ورود زمانی است که روند به سطح تغییر ماهیت برخورد کند و در حال بازگشت باشد.
ستاپ کمپلکس پولبک: همانند ستاپ پولبک می باشد ولی با این تفاوت که گام برگشتی پولبک یک گام می باشد، ولی گام برگشتی ستاپ کمپلکس در سه گام می باشد.
قسمت ششم
ستاپ شکست پولبک: سطح مقاومتی داریم که بازار پر قدرت آن را شکسته و بعد یک پولبک ضعیف ایجاد می شود و دوباره قیمت به سطح مقاومتی برمی گردد و مجدد به روند خود ادامه می دهد.
ستاپ شکست ناکام : به شکستی که خودش شکست خورده است، شکست ناکام می گوییم. یعنی یک سطح مقاومتی داشتیم که بازار به طرف مقاومت حرکت کرده و مقاومت را با یک حرکت ضعیف می شکند و مجدد به محدوده قیمت قبلی برمیگردد.
انواع پولبک ها
پولبک ساده: حرکت پر قدرت مقاومت را می شکند و با یک پولبک مقاومت در حمایت قبلی ضعیف برمی گردد.
پولبک خارجی: حرکت پر قدرت مقاومت را می شکند و با یک پولبک کوتاه مجدد به مسیر خود ادامه می دهد.
پولبک داخلی :حرکت پر قدرت مقاومت را شکسته و با یک ریزش به ناحیه قیمت قبلی باز می گردد.
قسمت هفتم
کندل ها با تشکیل بدنه های بزرگ جوهر و ماهیت روانشناسی بازار هستند.
کندل چکش: قسمت سایه پایین باید دو برابر بدنه باشد و زمانی مهم است که در کف تشکیل شده باشد.
کندل ستاره ثاقب: قسمت سایه بالا باید دو برابر بدنه باشد و زمانی مهم است که در سقف ایجاد شده باشد.
کندل اینگلف: کندلی است که بدنه کندل قبلی خود را کاملا پوشش دهد و باعث تغییر روند می شود.
مبانی سطوح حمایت و مقاومت
اصول اولیه سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت از جمله موضوعاتی هستند که در حوزه تحلیل تکنیکال بحثهای زیادی راجع مقاومت در حمایت قبلی به آنها شده است. این اصطلاحات که بخشی از تحلیل الگوها در نمودارها نیز هستند، برای شناسایی سطوحی استفاده میشوند که مانند یک سد عمل کرده و از ادامه حرکت قیمت جلوگیری میکنند.
توضیح این سطوح و روشهای شناسایی آنها در ابتدا به نظر ساده میرسد، اما همین که پیش میروید متوجه میشوید که سطوح حمایت و مقاومت شکلهای متنوعی دارند، و بنابراین تسلط به آنها دشوارتر میشود.
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
حمایت، یک سطح قیمتی است که در آن به دلیل وجود تقاضای بالا، از ریزش بیشتر قیمت جلوگیری میشود. با سقوط قیمتِ یک سهم یا دارایی، تقاضا افزایش یافته و یک سطح حمایت تشکیل میگردد. سطوح مقاومت نیز وقتی ایجاد میشوند که با افزایش قیمت، میزان عرضه افزایش یابد.
همین که یک ناحیه یا «منطقه» حمایت یا مقاومت شناسایی شد، از آن به عنوان نقطه احتمالی ورود و یا خروج استفاده میشود. چون قیمت با رسیدن به سطوح حمایت و مقاومت، یکی از این دو کار را انجام خواهد داد: یا از این سطح برمیگردد و یا سطح را شکسته و از آن عبور میکند تا به سطح حمایت و مقاومت بعدی برسد.
زمانبندی برخی از معاملات بر این اساس است که نواحی حمایت یا مقاومت، شکسته نخواهند شد. معاملهگران میتوانند بر سر پایداری یا شکسته شدن سطح حمایت یا مقاومت مورد نظر خود، «شرط» بسته و با انجام معامله، صحت آن را در زمان کمی بررسی کنند. اگر قیمت در جهت مخالف حرکت کند، معامله با ضرر کوچکی بسته میشود. اما اگر قیمت در جهت درست پیش برود، حرکت آن قابل توجه خواهد بود.
اصول اولیه (مبانی)
معاملهگران زیادی از سطوحی میگویند که در آنها از حرکت قیمت در جهتی خاص جلوگیری شدهاست. به عنوان نمونه فرض کنید که جیم معاملهای باز کرده و این معامله بین ماههای مارس (اسفند) و نوامبر (آبان) باز بوده است. حال جیم انتظار دارد که قیمت افزایش پیدا کند.
فرض کنیم که جیم متوجه میشود که قیمت چندین بار تلاش کرده تا به بالای سطح ۳۹ دلار برسد و موفق نشده، هرچند که به این سطح خیلی نزدیک شده باشد. معاملهگران به این سطح قیمتی که نزدیک ۳۹ دلار است، مقاومت میگویند. همانطور مقاومت در حمایت قبلی که در نمودار زیر مشاهده میکنید، به سطوح مقاومت، سقف نیز گفته میشود چون این سطح نشانگر جایی است که صعود قیمت قدرت خود را از دست میدهد.
سطوح حمایت نیز طرف دیگر این سکه هستند. حمایت، قیمتهایی از نمودار است که به عنوان کف عمل کرده و از ریزش بیشتر قیمت جلوگیری میکنند. همانطور که در نمودار زیر میبینید، توانایی شناسایی سطوح حمایت درست مانند پیدا کردن فرصت خرید مقاومت در حمایت قبلی است. چون اصولا اینجا جایی است که بازیگران بازار ارزش سهم را دیده و با فشار به قیمت، شروع به افزایش آن میکنند.
خطوط روند
مثالهای بالا سطوح قیمتی ثابتی را نشان دادند که مانند سد عمل کرده و از پیشروی بیشتر قیمت جلوگیری میکردند. این سدِ آماری یکی از مشهورترین شکلهای سطوح حمایت و مقاومت است. اما قیمت داراییهای مالی اصولا یا صعودی است و یا نزولی. پس دیدن اینکه این سطوح قیمتی تغییر کنند چیز غیرمعمولی نیست. به همین خاطر وقتی که در حال آموزش سطوح حمایت و مقاومت هستید، مفاهیم روند و خطوط روند نیز بسیار مهم هستند.
زمانی که بازار روند صعودی دارد، با حرکت قیمت به سمت خط روند و بازگشت از آن، یک سطح مقاومت ایجاد میشود. این اتفاق نتیجه گرفتن سود معاملات یا عدم اطمینان معاملهگران از وضعیت معامله مورد نظر خود میباشد. نتیجه نهایی ایجاد اثر فلاتی میباشد که موجب کندی حرکت میشود یا اینکه قیمت از سطح برگشته و یک سقف کوتاهمدت ایجاد میکند.
بیشتر معاملهگران توجه زیادی به سطوح مقاومتی در بازههای زمانی بالاتر دارند، چون به لحاظ تاریخی این سطوح در گذشته از ریزش شدید قیمت جلوگیری کردهاند. برای مثال همانطور که در نمودار شرکت نیومانت ماینینگ (NEM) میبینید، یک خط روند، سطح حمایتی به مدت چندین سال ایجاد کرده است. در این مورد توجه کنید که خط روند چطور قیمت سهام نیومانت را در یک بازه طولانی، بالا نگه داشته است.
از طرف دیگر وقتی که روند بازار نزولی است، معاملهگران به دنبال مجموعهای از سقفهای کاهشی هستند و تلاش میکنند تا با اتصال این سقفها به یکدیگر، خط روندی ایجاد کنند. وقتی که قیمت به خط روند نزدیک میشود، بیشتر معاملهگران به دنبال داراییهایی هستند که با فشار فروش مواجه شوند و ممکن است که انجام معامله فروش را در نظر بگیرند. چون اینجا ناحیهای است که در گذشته از رشد بیشتر قیمت جلوگیری کرده است.
هرچه تعداد دفعات برخورد قیمت به یک سطح حمایت و یا مقاومت بیشتر باشد، این سطح قدرت بیشتری خواهد داشت. بسیاری از تحلیلگران تکنیکال از این سطوح حمایت و مقاومت برای نقاط ورود یا خروج معاملات خود استفاده میکنند زیرا که این نواحی اغلب بیشترین تاثیر مقاومت در حمایت قبلی را بر جهت حرکت یک دارایی خواهند گذاشت. بیشتر معاملهگران در این سطوح اطمینان دارند که ارزش دارایی بالاست و به همین جهت معمولا حجم معاملات افزایش میباید. بنابراین این افزایش حجم پیشروی بیشتر قیمت را سختتر میکند.
برخلاف بازیگران اقتصادی منطقی (مانند رباتها یا بانکها) که با استفاده از مدلهای مالی فعالیت میکنند، معاملهگران و سرمایهگذاران حقیقی احساسی بوده، اشتباهات شناختی دارند و در خطای راههای میانبر و ابتکاری گرفتار میشوند. در واقع اگر انسانها منطقی عمل می کردند، سطوح حمایت و مقاومت اصلا جواب نمیدادند.
اعداد رند
یکی دیگر از ویژگیهای شاخص حمایت و مقاومت این است که قیمت یک دارایی در عبور از اعداد رند مانند ۵۰ دلار یا ۱۰۰ دلار در هر سهم، با دشواری مواجه میشود. بیشتر معاملهگران تازهکار (بیتجربه) تمایل دارند که وقتی قیمت یک دارایی در اعداد رند است، خرید یا فروش کنند، چون احتمالا فکر میکنند که سهم به درستی ارزش گزاری نشده است. بیشتر معاملات و سفارشات خرید و فروشِ معامله گران خرد و کلان، بیشتر در قیمتهای رند قرار داده شدهاند تا قیمتهایی مانند ۵۰.۰۶ دلار. چون سفارشهای زیادی در این سطوح قرار داده شدهاند، این اعداد رند به عنوان سدهای قیمتی بسیار قوی عمل خواهند کرد. اگر تمام کارمندان یک بانک سرمایهگذاری تمام سفارشات فروش خود را در یک قیمت هدف، مثلا ۵۵ دلار قرار دهند، برای جذب این سفارشات فروش به تعداد خیلی زیادی سفارش خرید نیاز است، بنابراین در این سطح یک ناحیه مقاومت تشکیل میشود.
میانگینهای متحرک
بیشتر معاملهگران تکنیکال از قدرت اندیکاتورهای مختلفی از جمله میانگینهای متحرک برای پیشبینی کوتاه مدت بازار استفاده میکنند. چیزی که این معاملهگران نمیدانند، توانایی این ابزارها در شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است. همانطور که در نمودار زیر میبینید، میانگین متحرک به طور دائم تغییر کرده و اطلاعات گذشته بازار را نشان میدهد. این خط امکان شناسایی سطوح حمایت و مقاومت را نیز فراهم میکند. توجه کنید که وقتی قیمت صعودی است، میانگین متحرک به صورت سطح حمایت عمل کرده و زمانی که قیمت نزولی است، به صورت یک سطح مقاومت عمل میکند.
معاملهگران از میانگینهای متحرک برای اهداف مختلفی استفاده کنند. مثلا وقتی که نمودار قیمت به بالای یک میانگین متحرک کلیدی حرکت میکند، انتظار حرکت صعودی را دارند و یا وقتی که قیمت به زیر میانگین متحرک رفت، از بازار خارج شوند. بدون توجه به نحوه استفاده، میانگینهای متحرک معمولا سطوح «خودکار» حمایت و مقاومت را ایجاد میکنند. اغلب معاملهگران با بررسی میانگینهای متحرک در تایم فریمهای مختلف، به دنبال بهترین گزینه برای اهداف مورد نظر خود میگردند.
اندیکاتورهای دیگر
در تحلیل تکنیکال، اندیکارتورهای زیادی برای شناسایی سدهای قیمتی آتی مقاومت در حمایت قبلی استفاده میشوند. این اندیکاتورها در ابتدا بسیار پیچیده به نظر میرسند، و اغلب برای اینکه استفاده موثر از آنها، نیاز به تجربه و تمرین زیادی است. بدون توجه به پیچیدگی یک اندیکاتور، نحوه برداشت از یک سد قیمتی شناسایی شده، باید با برداشتهایی که از روشهای سادهتر ایجاد شده، همخوانی داشته باشد.
به عنوان نمونه، ابزار فیبوناچی اصلاحی در میان معاملهگران کوتاهمدت بسیار محبوب است، چون به راحتی میتواند سطوح حمایت مقاومت در حمایت قبلی و مقاومت بالقوه را شناسایی کند. چگونگی محاسبه این سطوح حمایت و مقاومت خارج از حوزه این مقاله است اما توجه کنید که چطور این سطوح در شکل ۵ به عنوان یک سد قیمتی عمل کردهاند.
اندازهگیری میزان اهمیت یک ناحیه حمایت یا مقاومت
یادتان هست که چطور برای حمایت و مقاومت از اصطلاحات «سقف و کف» استفاده کردیم؟ حال میتوان یک دارایی را به یک توپ لاستیکی تشبیه کرد که بین سقف و کف یک خانه به صورت مرتب بالا و پایین میشود. اگر این توپ به حرکت خود بین سقف و کف ادامه دهد، درست مانند وقتی است که یک سهم در فاز تثبیت خود، بین سطوح حمایت و مقاومت حرکت میکند.
حال فرض کنید که این توپ لاستیکی در میانه راه به توپ بولینگ تبدیل شود. این نیروی اضافی اگر در مسیر صعودی اعمال شود، قیمت را از سقف مقاومت در حمایت قبلی عبور خواهد داد؛ و اگر در مسیر نزولی اعمال شود، موجب شکست کف قیمت خواهد شد. به هر جهت، این نیروی اضافی یا انگیزه برای شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت باید به وجود بیاید.
یک سطح حمایت قبلی بعد از شکسته شدن ممکن است که به سطح مقاومت تبدیل شود و برعکس. یعنی سطح مقاومت سابق بعد از شکسته شدن به سطح حمایت تبدیل میشود.
نمودارهای قیمت معاملهگران و سرمایهگذاران را قادر میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را به صورت بصری ببینند و همچنین میزان اهمیت این سطوح را بررسی کنند. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم برای بررسی اهمیت یک ناحیه، این معاملهگران به این موارد توجه میکنند:
تعداد برخوردها
هرچه قیمتِ یک دارایی با ناحیه حمایت یا مقاومت برخورد بیشتری داشته باشد، این ناحیه اهمیت بیشتری خواهد داشت. وقتی قیمت به صورت مرتب از یک سطح حمایت یا مقاومت برگردد، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح شده و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس این سطوح خواهند گرفت.
حرکات قبلی قیمت
اگر صعود و نزولهای قبلی مناطق حمایت و مقاومت با شیب تندتری انجام شده باشند، اهمیت این نواحی به شدت افزایش مییابد. به عنوان نمونه، در یک صعود سریع و تند، رقابت سنگینتری ایجاد میشود و اگر ناحیه مقاومتی ایجاد شود، اهمیت این ناحیه خیلی بیشتر از وقتی خواهد بود که قیمت حرکتی کند و آهسته داشته باشد. حرکتهای کند شاید توجه زیادی را به خود جلب نکنند. این نحوه واکنش فعالین بازار، مثال خوبی از نحوه عملکرد روانشناسی بازار و تاثیر آن بر اندیکاتورهای تکنیکال است.
حجم معاملات در سطوح قیمتی خاص
هرچه میزان خرید و فروش در یک سطح قیمتی خاص بیشتر باشد، به احتمال زیاد سطح مقاومت و حمایت قویتری خواهد داشت. این رویداد به این دلیل است که معاملهگران و سرمایهگذاران این سطوح قیمتی را به خاطر دارند و دوباره از آنها استفاده خواهند کرد. وقتی که در یک سطح قیمتی، معاملات زیادی با حجمهای بالا انجام شده و نهایتا قیمت نزول کند، اگر قیمت دوباره به آن سطح برگردد، به احتمال زیاد دوباره نزول خواهد کرد. زیرا در اینجا افراد بیشتر مایل به بستن معاملات خرید خود به صورت پایاپای هستند تا اینکه معاملاتشان با ضرر بسته شود.
زمان
اگر در یک بازه زمانی طولانی، قیمت به صورت مرتب از یک سطح خاص برگردد، ناحیه حمایت و مقاومت مورد نظر اهمیت بیشتری خواهد داشت.
نتیجه نهایی
سطوح حمایت و مقاومت، از مفاهیم کلیدی هستند که تحلیلگران تکنیکال از آنها استفاده کرده و پایه اصلی بسیاری از ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز میباشد. حمایت اساسا به معنی کف قیمت و مقاومت نیز به معنی سقف در نظر گرفته میشود. قیمت با نزول و برخورد کردن با یک سطح حمایت، ممکن است برگشته و صعودی شود و یا اینکه سطح حمایت شکسته شده و سپس قیمت به سمت سطح حمایت بعدی حرکت کند.
تعیین سطوح حمایت بعدی، نتایج معاملات کوتاه مدت را به شدت بهبود میبخشد زیرا که این کار باعث میشود که معاملهگران تصویر دقیقی از عملکرد سطوح قیمتی خاص داشته باشند. متقابلا نیز پیشبینی سطوح مقاومت نیز بسیار سودمند هستند، چون این نواحی، نواحی هستند که به معاملات خرید شما ضرر میزنند و سرمایهگذاران در این نواحی تمایل زیادی به فروش دارند. همانطور که در این مقاله اشاره کردیم، برای شناسایی نواحی حمایت و مقاومت روشهای مختلفی وجود دارند که از همگی آنها یک برداشت میتوان انجام داد: این سطوح از پیشروی بیشتر قیمت جلوگیری خواهند کرد.
مهم: درحالی که یافتن سطوح حمایت و مقاومت تقریبا سرراست است، برخی سرمایهگذاران این مفاهیم را کاملا نادیده میگیرند. این نادیده گرفتن فقط به خاطر این تفکر است که این سطوح بر اساس حرکات گذشته بازار است و درباره آینده بازار هیچ اطلاعاتی را ارائه نمیدهند.
منبع: InvestoPedia؛ ترجمه: مارکتیکس؛ استفاده از مطالب سایت بدون ذکر منبع مورد رضایت ما نیست.
مفهوم خطوط حمایت و مقاومت سهم در بورس
شاید شما نیز بارها نام خطوط حمایت و مقاومت سهم را در بورس از زبان تحلیلگران تکنیکال شنیده باشید. خطوط حمایت و مقاومت یک سهم، محدوده هایی هستند که برای خریداران و فروشندگان سهم جذابیت خاصی دارد. در واقع این نقاط دارای اهمیت خاصی هستند و یک معاملهگر بورس برای خرید هر سهم، ابتدا این نقاط را تحلیل میکند.
خطوط حمایت سهم
خطوط حمایت سهم یکی از جذاب ترین خطوط برای خریداران است. زمانی که قیمت به این سطح میرسد، با افزایش تقاضای سهم روبرو هستیم و همین امر سبب افزایش قیمت و ارزش هر سهم می شود. نقاط حمایت از وصل کردن نقاط حداقل (دره ها) به هم بدست می آید. در واقع حمایت، سطحی از قیمت در بورس است که از سقوط قیمت جلوگیری می کند. در این سطح، فروشندگان تمایل کمتری به فروش سهم دارند و از آن طرف، خریداران برای خرید سهم راغب تر می شوند. در این حالت، تقاضا بر عرضه، غلبه کرده و این امر از سقوط قیمت به قیمت زیر سطح حمایت جلوگیری می کند. البته باید بدانید که سطوح حمایت، همیشگی نیستند و ممکن است بارها تغییر کرده و شکسته شوند. شکست خطوط حمایت سبب می شود تا فروشندگان سطح توقع خود را پایین تر آورده و سهام خود را با قیمت کمتری بفروشند. زمانی که این خط حمایت شکسته می شود، خط حمایت جدیدی با سطح پایین تر به وجود می آید.
خطوط مقاومت سهم
خطوط مقاومت برخلاف خطوط حمایت، دارای جذابیت خاصی برای فروشندگان است. در واقع منظور از سطح مقاومت سطحی است که تمایل فروشندگان برای فروش سهام بیشتر از تمایل خریداران برای خرید است. در واقع زمانی که قیمت سهام به این نقطه می رسد، فروشندگان به شدت به دنبال فروش سهام هستند. در این حالت چون میزان عرضه از سطح تقاضا بیشتر است، قیمت ها نیز به صورت نزولی کمتر شده که ممکن است این کاهش قیمت، موقتی باشد. خط مقاومت از افزایش قیمت سهم به بیشتر از سطح مقاومت جلوگیری می کند.
تشخیص خطوط حمایت و مقاومت سهم
تعیین و تشخیص خطوط حمایت و مقاومت سهم در بورس از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا به وسیله آن میتوان برای خرید و فروش هر سهم، به طور دقیق، هر سهم را مورد تحلیل تکنیکال و بررسی فنی قرار داد. برای رسم خطوط حمایت شما باید بدانید که به دلیل اینکه نقاط حمایتی در نمودار بورس، تعریف خاصی ندارد، باید بدانید که ما با یک محدوده نقاط حمایتی طرف هستیم. اما گاهی خطوط حمایت و مقاومت سهم به دلیل خطای محاسباتی می تواند اشتباه تشخیص داده شود که این امر می تواند سبب ضرر و زیان بسیاری شود. بنابراین برای تشخیص خطوط حمایت و مقاومت سهم، باید به صورت تجربی این کار را انجام داد. هر اندازه که شیب خطوط بیشتر باشد، بهتر می توان خطوط را تحلیل کرد.
دو نوع خطوط حمایتی و مقاومتی در تحلیل تکنیکال
به طور کلی دو نوع سطح حمایتی و مقاومتی وجود دارد:
- حمایت و مقاومت دینامیکی
- حمایت و مقاومت استاتیکی
سطوح حمایت و مقاومت استاتیکی
حمایت و مقاومت استاتیکی را در قسمت قبل مشاهده کردید. این خط با گذر زمان محدوده قیمتی ثابتی را نشان میدهد. همچنین برخی از اعداد رُند بالقوه یک مقاومت های روانی استاتیکی برای سهم قلمداد میشود.
یک راه دیگر نیز برای تشخیص خطوط حمایت و مقاومت استاتیکی سهم وجود دارد و آن این است که شما از گذشته سهام استفاده کنید. در واقع با بررسی گذشته هر سهم و پیدا کردن نقاط مهمی در گذشته که می تواند به صورت روزانه، هفتگی و ماهانه باشد، سطح های حمایتی و مقاومتی هر سهم را رسم کرد. در واقع سطوح مقاومتی و حمایتی الان، می تواند تحت تاثیر همان سطوح مقاومتی و حمایتی گذشته باشد که سهام در گذشته نسبت به این نقاط واکنش نشان داده است.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
سطوح حمایت و مقاومت دینامیکی
سطوح حمایت و مقاومت استاتیکی در واقع همون خطور روند هستند. در یک روند مثبت با رسم خطی که دره ها را به هم متصل میکند یک خط روند شکل میگیرد که در واقع نقش حمایت دینامیکی سهم را بازی میکند. در روند منفی قله ها را به یکدیگر متصل میکنند و این یک مقاومت دینامیکی سهم میباشد.
نحوه تبدیل خطوط حمایت و مقاومت سهم به یکدیگر
در واقع زمانی که یک سهم مقاومت خود را می شکند و به دلیل استقبال هر چه بیشتر فروشندگان و سرمایه گذاران اگر بتواند از سطح مقاومت عبور کند، بعد از شکست این نقطه مقاومتی به سطح حمایتی تبدیل می شود. اگر فشار عرضه به اندازه ای زیاد باشد که با کاهش قیمت، قیمت سهم نیز سطح حمایتی خود را از دست بدهد، در این حالت سطوح حمایت به مقاومت تبدیل می شود. به تصویر زیر توجه کنید.
مزایای انتخاب محدوده خطوط حمایتی برای سرمایه گذار
یکی از مهمترین خصوصیاتی که یک سرمایه گذار باید بداند این است که خطوط حمایت و مقاومت سهم می تواند در نحوه سرمایه گذاری وی تاثیر بگذارد. بنابراین اگر یک سرمایه گذار بورس تنها یک خط را به عنوان خطوط حمایت و مقاومت سهم در نظر بگیرد، بسیاری از فرصت های خرید و فروش سهام را به راحتی از دست می دهد. زیرا ممکن است که خطوط حمایت و مقاومت سهم، توسط برخی از سرمایه گذاران خبره به حد حمایتی و مقاومتی نرسیده باشد و در این حالت سهام صعود کرده یا نزول پیدا کند.
نحوه استفاده از خطوط حمایت و مقاومت سهم در تحلیل تکنیکال بورس
یکی از نکات بسیار مهم در تحلیل تکنیکال بورس این است که سرمایه گذاران محدوده های حمایتی و مقاومتی را به خوبی می شناسند و بر اساس آن می دانند که نقاط ورود و خروج به هر سهم چیست. بنابراین با رسیدن قیمت سهام به محدوده نقاط حمایتی، در این حالت چون افزایش تقاضا وجود دارد و قیمت هر سهم نیز بالاتر می رود، زمان بسیار مناسبی برای ورود به سهم است. از سوی دیگر زمانی که قیمت سهام به محدوده مقاومتی می رسد، چون با کاهش تقاضا روبرو هستیم و قیمت نیز به احتمال زیاد کاهش پیدا می کند، بنابراین در این حالت باید هرچه سریعتر سهام را فروخت و از آن خارج شد. بنابراین این نقاط برای ورود و خروج سهام به سرمایه گذاران بورس بسیار کمک می کنند تا با بررسی این نقاط و همچنین مطالعه روند قیمت هر سهم در گذشته، می توانند به راحتی در بازار سهام دوام آورند.
نتیجه گیری
در این مقاله درباره سطوح و خطوط حمایت و مقاومت صحبت کردیم و نحوه بکارگیری این مفهوم در تحلیل تکنیکال را بررسی کردیم. نکته دیگر در زمان استفاده از این خطوط، در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد است. همچنین توجه به حد ضرر در هنگام شکست خطوط حمایت و مقاومت بسیار مهم است. در زیر به نکات مهم درباره سطوح حمایت و مقاومت اشاره کرده ایم.
نکاتی در رابطه با سطوح حمایت و مقاومت سهام
- هر اندازه که تعداد برخوردها در سطح حمایت یا مقاومت بیشتر باشد، آن سطح از اعتبار بیشتری نیز برخوردار است. در واقع تعداد درههایی که خط حمایت را تشکلیل می دهند در اعتبار آن مهم است.
- شدت و حجم معامله های انجام شده در بازار بورس، می تواند باعث شکسته شدن سطح حمایتی یا مقاومتی شود و هر چه شکست از مقدار بیشتری برخوردار باشد، آن شکست اعتبار خیلی بیشتری نیز خواهد داشت. به طور مثال زمانی که خط حمایتی در صف فروش بالا شکسته شود، دارای ارزش بیشتری نسبت به خط حمایتی است که در صف فروش پایین شکسته می شود.
- معمولا الگوهای قیمت هر سهم بر اساس نقاط حمایتی و مقاومتی تعیین می شود.
- خطوط حمایت و مقاومت سهم حداقل با دو نقطه رسم می شوند.
- در بیشتر مواقع با شکسته شدن خط مقاومت، این خط تبدیل به خط حمایتی می شود.
- مدت زمانی که قیمت در سطح حمایتی و مقاومتی ماندگار می شود نیز باعث افزایش اعتبار آن سطح میشود.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما