تعریف اهرم عملیاتی چیست؟


حاشیه ایمنی چیست

حاشیه ایمنی چیست : مدیران هر واحد اقتصادی نیاز به گزارشات مالی دقیق به منظور امکان برنامه ریزی برای آتیه دارند. گزارشات هر چه کامل تر باشند، چراغ راهنمای بهتری برای شرکت ها محسوب می شوند. برای آن که مدیران بتوانند بهتر از گزارشات استفاده نمایند، حسابداران اقدام به تهیه نسبت های مالی می نمایند و یکی از نسبت های کاربردی مالی، نسبت حاشیه ایمنی می باشد.

چه زمانی حاشیه ایمنی محاسبه می گردد

به صورت کلی نسبت حاشیه ایمنی در دو زمان زیر می تواند محاسبه گردد :

  • در طول دوره مالی
  • برای دوره مالی آتی

قبل از آن که به ارائه توضیحات در خصوص این نسبت بپردازیم، لازم است یا نقطه سر به سر آشنا شویم

نقطه سربه سر چیست

در شرایطی که درآمدهای یک واحد اقتصادی با هزینه های آن یکسان باشد، در اصطلاح حسابداری به آن نقطه سر به سر اطلاق می گردد.

حسب توضیح فوق مشخص است که در نقطه سر به سر، واحد اقتصادی فاقد سود و یا زیان است.

برای آنکه بتوانیم نسبت حاضیه ایمنی را محاسبه نماییم، ابتدا بایستی دست به محاسبه نقطه سر به سر بزنیم.

هدف از ایجاد هر واحد اقتصادی، دسترسی به سود است، لذا این که محاسبه نماییم که در چه میزان تولید یا فروش، به این سود دسترسی پیدا می نماییم، نکته مهمی است.

به منظور گزینه فوق، پس از آن که نقطه سر به سر را محاسبه نمودیم، اقدام به محاسبه حاشیه ایمنی ای که ما را به سود می رساند، می نماییم.

روش های محاسبه نقطه سر به سر

توضیحات مربوط به نقطه سر به سر ارائه شد، لیکن برای محاسبه نقطه سر به سر، سه روش زیر وجود دارد :

  • به صورت سطح تولید یا درصد بهره برداری
  • به صورت سطح قیمت محصول
  • به صورت سطح درآمد یا فروش

برای این که محاسبه نماییم که در چه سطحی فاقد سود یا زیان هستیم، یا به عبارتی دیگر نقطه سر به سر مجموعه ما کجاست، ممکن است براساس سطح تولید محصولات اقدام نماییم.

روش اول

در این روش محاسبه می شود که در چه سطحی از تولید ( به لحاظ تعدادی ) به نقطه سر به سر نائل می آییم.

روش دوم

در حالت دوم براساس قیمت محصولات، محاسبه انجام می شود، معمولاً این روش در مراکزی که سطح تولید به لحاظ تعدادی محدود و مشخص است، مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش مشخص می شود که با چه نرخی، در نقطه سر به سر قرار می گیریم.

روش سوم

حالت سوم که در این مبحث نیز کاربردی است و در بازار کار نیز بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، حسابدار محاسبه می نماید که در چه سطحی از فروش و درآمد به لحاظ مبلغی، در نقطه سر به سر قرار می گیریم. مثلاً حسابدار محاسبه می نماید که جمع هزینه های دوره مورد نظر معادل مبلغ 1000000 ريال شده است، فروش یا درآمد نیز در سطح مبلغی 1000000 ريال ما را به نقطه سر به سر خواهد رساند.

محاسبه حاشیه ایمنی در طول دوره مالی

در ادامه توضیحات در خصوص ” حاشیه ایمنی چیست ” معروض می دارد که ممکن است حسابدار در طول دوره مالی جاری اقدام به محاسبه نسبت حاشیه ایمنی نماید. قابل ذکر است که حاشیه ایمنی مترادف Margin of safety ratio می باشد و به صورت مخفف با MS نمایش داده می شود.

نسبت تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ حاشیه ایمنی در طول دوره مالی جاری بر اساس فرمول زیر محاسبه می گردد :

فروش واقعی / ( فروش در نقطه سر به سر – فروش واقعی ) = MS

در خصوص فروش در نقطه سر به سر که توضیحات ارائه شد، فروش واقعی نیز حاصل جمع فروش های دوره جاری از زمان آغاز دوره تا روز محاسبه می باشد، پس از مشخص شدن این دو مورد، مبالغ را در فرمول فوق الذکر جای گذاری نموده و حاشیه ایمنی را محاسبه می نماییم.

محاسبه حاشیه ایمنی برای دوره مالی آتی

لازم است که قبل از شروع دوره مالی، در زمان بودجه بندی، بر اساس بودجه های در نظر گرفته شده و تجارب حاصل از دوره های قبل، اقدام به محاسبه نسبت حاشیه ایمنی نماییم تا بتوانیم بهتر به اهداف آتی خود نائل آییم.

در این صورت به منظور محاسبه نسبت مذکور، از فرمول زیر استفاده می نماییم :

فروش مورد انتظار / ( فروش در نقطه سر به سر – فروش مورد انتظار ) = MS

در این حالت با توجه به این که میزان و مبلغ فروش به صورت دقیق مشخص نیست، تیم مالی، اقدام به برآورد مبلغ فروش برای دوره آتی می نمایند و به این طریق فروش مورد انتظار را به دست می آوریم.

پس از محاسبه مبلغ فروش مورد انتظار بر اساس توضیحات فوق و مبلغ فروش در نقطه سر به سر بر اساس بودجه و تجارب قبلی، مبالغ مذکور را در فرمول فوق الذکر جای گذاری و مبلغ نسبت حاشیه ایمنی را برای دوره مالی آتی محاسبه می نماییم.

مبلغ حاشیه ایمنی چقدر باید باشد

حسب توضیحات فوق، مبلغ مربوط به حاشیه ایمنی، مبلغ سود واحد اقتصادی است و لذا هر چه میزان حاشیه ایمنی بالاتر باشد، سود آوری بیشتر و موفقیت بیشتری خواهیم داشت و لذا مدیران بایستی حاشیه ایمنی را بالا در نظر گرفته و برای دستیابی به آن تلاش نمایند.

امیدواریم که کلیپ تهیه شده برای شما کاربردی بوده باشد و قادر به پاسخ گویی به سوال ” حاشیه ایمنی چیست ” شده باشید و مراتب رضایت شما را به همراه داشته باشد.

اهرم مالی در بازار آتی چیست و چه کاربردی دارد؟

اهرم مالی در بازار آتی

در ادبیات مالی، اهرم اصطلاحی است که به روش تکثیر کردن سود یا زیان اشاره می‌کند. درواقع خاصیت اصلی اهرم بدین‌صورت است که با وارد آوردن نیرویی کوچک عملکردی چندین برابری به دست می‌آوریم. باوجود اهرم مالی، سرمایه گذاران می‌توانند با مبلغ مشخصی سرمایه، در بازارهای مالی، چندین برابر سود یا زیان کسب کنند.

این ویدیو را حتما ببینید!

اهرم مالی در بازار آتی

در بازار آتی کالا، سرمایه گذاران از اهرم مالی برخوردار هستند. در این بازار، قراردادهای هر دارایی در بدو راه‌اندازی اهرم ۱۰ دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین، این میزان دستخوش نوسان می‌شود.

برای درک بهتر موضوع به مثال زیر توجه نمایید.

در یک روز کاری قیمت هر واحد (گرم) گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس (اوراق) برابر با ۸۰۰۰ تومان است. فرض کنید آقای احمدی می‌خواهد ۱ کیلو زعفران از بورس خریداری نماید. مبلغ لازم برای خرید یک کیلو گواهی سپرده زعفران به شرح ذیل است:

قیمت خرید: ۸۰۰۰ تومان
مقدار خرید: ۱۰۰۰ گرم (هر واحد گواهی سپرده زعفران ۱ گرم است)

مبلغ لازم برای خرید گواهی سپرده زعفران= قیمت گواهی سپرده زعفران × مقدار گواهی سپرده زعفران

آقای احمدی برای خرید یک کیلو زعفران از بورس می‌بایست ۸ میلیون وجه نقد در اختیار داشته باشد. (از کارمزد معاملات صرف‌نظر شده است)

اگر آقای احمدی بخواهد همین مقدار زعفران را از بازار قراردادهای آتی زعفران تهیه نماید چه میزان وجه نقد لازم خواهد بود؟

با توجه به اینکه اندازه قرارداد آتی زعفران ۱۰۰ تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ گرم است آقای احمدی می‌بایست ۱۰ قرارداد آتی زعفران خریداری نماید. برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران باید به‌اندازه ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران، وجه نقد به‌حساب عملیاتی واریز نماید. با فرض اینکه وجه تضمین قراردادهای آتی زعفران برابر با ۱۸۰ هزار تومان باشد میزان وجه لازم برای اخذ ۱۰ موقعیت خرید در بازار آتی به شرح ذیل خواهد بود:

وجه لازم= تعداد قرارداد × وجه تضمین اولیه

آقای احمدی برای خرید ۱ کیلو زعفران از بازار آتی زعفران می‌بایست ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان پرداخت نماید. درواقع آقای احمدی توانست در بازار آتی زعفران با میزان سرمایه‌ای کمتر از بازار بورس ۱ کیلو زعفران خریداری نماید. به این خاصیت بازار آتی خاصیت اهرمی می‌گویند.

بنابراین آقای احمدی به‌جای پرداخت ۸ میلیون تومان تنها با پرداخت ۱.۸۰۰.۰۰۰ می‌تواند ۱ کیلو زعفران را خریداری نماید.

نکته: اهرم مالی با اندازه قرارداد متفاوت است. اندازه قرارداد مقداری ثابت دارد که در مشخصات قرارداد تعیین می‌شود؛ اما اهرم مالی متغیر است.

چگونه اهرم بازار آتی را محاسبه نماییم؟

برای محاسبه اهرم بازار آتی، کافی است ارزش قرارداد را تقسیم‌بر وجه تضمین اولیه قراردادها نماییم.

فرمول محاسبه اهرم مالی بازار آتی

در مثال فوق اهرم بازار آتی زعفران برابر با:

با توجه به مثال بالا آقای احمدی می‌تواند تنها با ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان به‌اندازه ۸.۰۰۰.۰۰۰ تومان سرمایه گذاری نماید؛ یعنی سود و زیان وی نسبت به مبلغ ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان ۴.۴۴ برابر خواهد بود.

نکته

۱. با توجه به اینکه وجه تضمین و ارزش قرارداد متغیر هستند، لذا اهرم مالی میزان ثابتی ندارد و هر لحظه ممکن است تغییر نماید.

۲. مقدار اهرم مالی در هیچ جا (سامانه آنلاین یا مشخصات قرارداد) ثبت نمی‌شود و معامله گران باید بر اساس فرمول فوق آن را محاسبه نمایند.

یک تصور اشتباه درباره اهرم مالی

برخی از معامله گران تصورشان از اهرم مالی این است که وقتی در بازار آتی از اختلاف قیمت خرید و فروش سود می‌کنند، آن میزان تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ سود ضرب در اهرم مالی می‌شود، در حالیکه این تصور صحیح نیست. درواقع اهرم بازده مبلغ سرمایه گذاری به ازای هر درصد تغییر قیمت را نشان می‌دهد.

برای شفاف شدن موضوع به مثال زیر توجه نمایید:

آقای احمدی اقدام به اخذ یک موقعیت خرید پسته با قیمت ۱۰۰ هزار تومان می‌کند. سپس با اخذ موقعیت فروش با قیمت ۱۰۵ هزار تومان، موقعیت خود را آفست می‌کند. سود وی از این معامله به شرح ذیل است:
سود = (قیمت فروش – قیمت خرید) × اندازه قرارداد

سود آقای احمدی برابر با ۵۰۰ هزار تومان می‌شود.

برخی از معامله گران تصور می‌کنند که این ۵۰۰ هزار تومان می‌بایست در اهرم مالی ضرب شود؛ اما اهرم در مبلغ سرمایه‌گذاری و سود حاصل نهفته است.
با فرض اینکه وجه تضمین برابر با ۱ میلیون تومان باشد. آقای احمدی تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ با ۱ میلیون تومان سرمایه، سودی برابر با ۵۰۰ هزار تومان کسب نمود؛ یعنی با ۵ درصد افزایش در قیمت، آقای احمدی نسبت به سرمایه گذاری ۱ میلیونی، ۵۰ درصد سود نمود. درواقع به ازای هر درصد افزایش قیمت، ۱۰ برابر سود نصیب سرمایه‌گذار می‌شود. در این مثال اهرم مالی برابر با ۱۰ است.

اهرم در بازارهای مالی خوب است یا بد؟

با توجه به اینکه باوجود اهرم در ازای مبلغ مشخصی سرمایه گذاری، سود یا زیان چندین برابر می‌شود، لذا در شرایطی که معامله‌گر در سود باشد اهرم برای وی بسیار مفید خواهد بود. در شرایطی که معامله گر در زیان است، اهرم معکوس عمل می‌کند و زیان وی را افزایش می‌دهد. درواقع اهرم همانند شمشیر دو لبه است. لازم به ذکر است که سرمایه گذاران به امید سود وارد هر بازاری می‌شوند و اقدام به معامله می‌نمایند. درنتیجه به گمان آن‌ها معاملاتشان به سود خواهد رسید. به‌این‌ترتیب اهرم بالا در بازار آتی، جذابیت آن را برای سرمایه گذاران بیشتر می‌کند.

سخن آخر

اگرچه وجود اهرم بالاتر، بر جذابیت بازار آتی می‌افزاید؛ بااین‌حال، با توجه به ریسک معاملات آتی، معامله تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ گران تازه‌کار برای شروع می‌توانند در قراردادهایی با اهرم پایین‌تر فعالیت نمایند و ریسک خود را کاهش دهند.

ثبت نام و دریافت کد آتی کالا

برای دریافت کد آتی کالا و شروع سرمایه‌گذاری در این بازار روی دکمه زیر کلیک کنید:

منظور از نسبت های مالی چیست و چه کاربردی دارند؟

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند.

انواع نسبت های مالی:

نسبت‌های اهرمی و پوششی

نسبت‌های ارزش بازار

پیگیری عملکرد شرکت با نسبت های مالی

تعیین نسبت‌ های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آن‌ها در طول دوره، با هدف کشف سرنخ‌هایی است که موجب پیشرفت موسسه می‌شوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ این باشد که شرکت تحت‌ فشار بدهی است و در نهایت این موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.

امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

استفاده‌ کنندگان خارجی:

شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.

استفاده‌ کنندگان داخلی:

شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

نسبت‌‌های نقدینگی

نقدینگی را می‌توان اینطور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت خود.» بنابراین نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم می‌آورند.

انواع نسبت‌های نقدینگی

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جاری

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نمی‌شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

نسبت‌‌های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه‌گیری می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر می‌شوند:

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه:

میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

معرفی نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.

دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:

دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

دوره وصول مطالبات:

نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

دوره وصول مطالبات = متوسط حساب­‌های دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه

دوره گردش عملیات:

به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

گردش دارایی‌های ثابت:

این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

گردش دارایی‌های ثابت = فروش خالص / میانگین دارایی­‌های ثابت

دوره پرداخت بدهی‌­ها:

نشان­ دهنده مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت بدهی خود را با تامین‌ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه به‌صورت نسیه – تسویه کند.

دوره پرداخت بدهی‌­ها = متوسط حساب­‌های پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه

نسبت گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کند.

گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش

نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:

با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌ دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌ دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش

نسبت‌های سودآوری

نسبت‌های سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر می‌شوند:

نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

بازده حقوق صاحبان سهام:

شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

حاشیه سود ناخالص:

این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

حاشیه سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیلگران تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:

نسبت ارزش دفتری (P/BV):

این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E):

این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S):

این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):

این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر می­‌گیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

محدودیت نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌های صورت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند.

آموزش بورس؛ اهرم مالی چیست؟

آموزش بورس؛ اهرم مالی چیست؟

آخرين خبر / قصد داريم شما را با مفاهيم اوليه در بورس در قالب يک مجموعه 15 قسمتي آشنا کنيم. اين مطالب صرفا جهت آشنايي اوليه با مفاهيم پايه در بورس است و چنانچه قصد ورود به بازار سرمايه را داريد پيشنهاد مي کنيم به کلاس هاي آموزشي مربوطه مراجعه فرماييد. همچنين جهت توضيح بيشتر و آموزش کاربردي اين مفاهيم در مواردي که نياز است لينک هاي مرتبط با موضوع براي شما در متن درج خواهد شد. در اين قسمت به بررسي مفهوم ضريب بتا و اهميت اهرم مالي در بورس مي پردازيم.

ضريب بتا ضريبي است که وابستگي بين يک سهم و بازار را نشان مي دهد. تعريف دقيق ضريب بتا عبارتست از ريسک سيستماتيک يک سرمايه‌گذاري يا مجموعه‌اي از دارايي‌هاي مالي، نسبت به ريسک پرتفوي بازار. در واقع ضريب بتا يک ضريب همبستگي است، که نشان‌گر نوسان قيمتي سهم، در مقايسه با بازار کلي فعال در آن، مي‌باشد. با محاسبه ضريب بتا ميتوان به اين پرسش پاسخ داد که آيا تغييرات بازار بر روي سهام شرکت مورد نظر تاثير مي‌گذارد يا خير؟ و اگر بلي، ميزان و شدت اين تاثير چگونه است؟ ضريب بتا نسبت به مقدار ۱ سنجيده مي‌شود، بدين معنا که ضريب بتاي يک، بزرگتر از يک و کوچکتر از يک، به ترتيب نشان‌دهنده هم شدت بودن، شديدتر بودن و ملايم‌تر بودن نرخ بازده شرکت مورد نظر، با بازده شاخص کل مي‌باشند. ضريب بتاي صفر نيز نشان‌دهنده بي‌تفاوتي و استقلال تغييرات بازده شرکت مورد نظر، نسبت به بازده شاخص کل مي‌باشد. سهم هاي با بتاي بالا ريسکي ترند اما پتانسيل بالاتري براي بازدهي دارند و سهم هاي با بتاي پايين ريسک کمتر و بالطبع بازدهي کمتري هم خواهند داشت. در فرمول بتا، بازدهي هر سهم و بازدهي بازار با هم سنجيده مي شود. براي بازدهي سهم از نوسان روزانه قيمت و براي بازدهي بازار از درصد تغيير روزانه شاخص کل استفاده مي شود. اهرم مالي (Leverage) اهرم در علم مديريت مالي به معناي روشي براي تکثير کردن سود يا تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ زيان است. به عبارت دقيق‌تر اهرم به معني قرض کردن پول به منظور چندبرابر کردن درآمد حاصل از دادوستد است. مثلاً فرض کنيد ۱۰ سکه داريد و با آن معامله‌اي مي‌کنيد که يک سکه سود خالص براي شما به ارمغان مي‌آورد. سپس به يک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض مي‌گيريد. اين‌بار معامله مشابهي انجام مي‌دهيد اما اين‌بار ۱۰۰ سکه وارد معامله مي‌کنيد و از اين طريق ۱۱۰ سکه به‌دست مي‌آوريد. سپس ۹۰ سکه‌اي که قرض کرده بوديد را به کارگزار پس مي‌دهيد، ۱۰ سکه اوليه‌تان را هم به جيب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهيد داشت. با اين روش براي خود يک اهرم مالي ايجاد کرده‌ايد. روش‌هاي معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خريدن دارايي ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است. يک شرکت تجاري به اشکال مختلف (مثلاً در قالب فروش سهام)، براي موجودي اش اهرم مي‌سازد. شرکتهايي که نسبت بدهي ها در آنها نسبت به دارايي ها عدد بزرگتري است، نسبت بدهي بزرگتري دارند و اصطلاحاً اهرمي تر هستند. از ديدگاه سرمايه گذاران هر چه يک شرکت اهرمي تر باشد، پرريسک تر محسوب مي شود. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد

آموزش بورس؛ اهرم مالی چیست؟

آموزش بورس؛ اهرم مالی چیست؟

آخرين خبر / قصد داريم شما را با مفاهيم اوليه در بورس در قالب يک مجموعه 15 قسمتي آشنا کنيم. اين مطالب صرفا جهت آشنايي اوليه با مفاهيم پايه در بورس است و چنانچه قصد ورود به بازار سرمايه را داريد پيشنهاد مي کنيم به کلاس هاي آموزشي مربوطه مراجعه فرماييد. همچنين جهت توضيح بيشتر و آموزش کاربردي اين مفاهيم در مواردي که نياز است لينک هاي مرتبط با موضوع براي شما در متن درج خواهد شد. در اين قسمت به بررسي مفهوم ضريب بتا و اهميت اهرم مالي در بورس مي پردازيم.

ضريب بتا ضريبي است که وابستگي بين يک سهم و بازار را نشان مي دهد. تعريف دقيق ضريب بتا عبارتست از ريسک تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ سيستماتيک يک سرمايه‌گذاري يا مجموعه‌اي از دارايي‌هاي مالي، نسبت به ريسک پرتفوي بازار. در واقع ضريب بتا يک ضريب همبستگي است، که نشان‌گر نوسان قيمتي سهم، در مقايسه با بازار کلي فعال در آن، مي‌باشد. با محاسبه ضريب بتا ميتوان به اين پرسش پاسخ داد که آيا تغييرات بازار بر روي سهام شرکت مورد نظر تاثير مي‌گذارد يا خير؟ و اگر بلي، ميزان و شدت اين تاثير چگونه است؟ ضريب بتا نسبت به مقدار ۱ سنجيده مي‌شود، بدين معنا که ضريب بتاي يک، بزرگتر از يک و کوچکتر از يک، به ترتيب نشان‌دهنده هم شدت بودن، شديدتر بودن و ملايم‌تر بودن نرخ بازده شرکت مورد نظر، با بازده شاخص کل مي‌باشند. ضريب بتاي صفر نيز نشان‌دهنده بي‌تفاوتي و استقلال تغييرات بازده شرکت مورد نظر، نسبت به بازده شاخص کل مي‌باشد. سهم هاي با بتاي بالا ريسکي ترند اما پتانسيل بالاتري براي بازدهي دارند و سهم هاي با بتاي پايين ريسک کمتر و بالطبع بازدهي کمتري هم خواهند داشت. در فرمول بتا، بازدهي هر سهم و بازدهي بازار با هم سنجيده مي شود. براي بازدهي سهم از نوسان روزانه قيمت و براي بازدهي بازار از درصد تغيير روزانه شاخص کل استفاده مي شود. اهرم مالي (Leverage) اهرم در علم مديريت مالي به معناي روشي براي تکثير کردن سود يا زيان است. به عبارت دقيق‌تر اهرم به معني قرض کردن پول به منظور چندبرابر کردن درآمد حاصل از دادوستد است. مثلاً فرض کنيد ۱۰ سکه داريد و با آن معامله‌اي مي‌کنيد که يک سکه سود خالص براي شما به ارمغان مي‌آورد. سپس به يک کارگزار رجوع کرده و ۹۰ سکه از او قرض مي‌گيريد. اين‌بار معامله مشابهي انجام مي‌دهيد اما اين‌بار ۱۰۰ سکه وارد معامله مي‌کنيد و از اين طريق ۱۱۰ سکه به‌دست مي‌آوريد. سپس ۹۰ سکه‌اي که قرض کرده بوديد را به کارگزار پس مي‌دهيد، ۱۰ سکه اوليه‌تان را هم به جيب بازگردانده و ۱۰ سکه سود خالص در دست خواهيد داشت. با اين روش براي خود يک اهرم مالي ايجاد کرده‌ايد. روش‌هاي معمول کسب اهرم، قرض گرفتن پول، خريدن دارايي ثابت و استفاده از ابزار مشتقه است. يک شرکت تجاري به اشکال مختلف (مثلاً در قالب فروش سهام)، براي موجودي اش اهرم مي‌سازد. شرکتهايي که نسبت بدهي ها در آنها نسبت به دارايي ها عدد بزرگتري است، نسبت بدهي بزرگتري دارند و اصطلاحاً اهرمي تر هستند. از ديدگاه سرمايه گذاران هر چه يک شرکت اهرمي تر باشد، پرريسک تر محسوب مي شود. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.