تحقیقات نشان داده که شاخص عمکرد هزینه یعنی CPI که شما بعد از 20% پیشرفت پروژه بدست میآورید بدتر میشود که بهتر نمیشود. بنابراین محاسبه TCPI میتواند به ما نشان دهد که آیا به آینده و تکمیل پروژه با بودجه مصوب امیدوار باشیم یا خیر.
شاخص CPI و TCPI
در این پادکست، دکتر علی واحدی دیز به تشریح کامل دو شاخص CPI و TCPI یعنی “ شاخص عملکرد هزینه ” یا CPI و “ شاخص عملکرد هزینه از این پس ” یا TCPI میپردازد. محاسبه و مقایسه این دو شاخص در طول پروژه به ما میگوید که آیا تحقق اهداف بودجهای پروژه میسر اسا یا خیر.
✍️ برای راحتی فهم مطلب از یک مثال استفاده می کنیم.
📍 تصور کنید که شما مدیر یک پروژه با مدت زمان 6 ماه و با کل بودجه دراختیار شما با مبلغ 1000 دلار هستید.
📍 مبلغ 1000 دلار کل مبلغی ست که در اختیار شما به عنوان مدیر پروژه برای تکمیل کارهای پروژه قرار گرفته است که به این عدد BAC یا Budget at Completion میگوییم.
📍 فرض کنید که 3 ماه از شروع پروژه گذشته (یعنی 50%) و ارزش کار برنامه ریزی شده شما می شود 500 دلار. به عبارتی انتظار می رود بعد از گذشت 3 ماه شما 500 دلار از کل کار پروژه را انجام داده باشید یعنی ارزش کار برنامه ریزی شده 500 دلار می باشد.
📍 براساس گزارش گیری از پیشرفت کار Earned Value یا ارزش کار انجام شده 400 دلار محاسبه شده است و سیستم حسابداری شرکت عدد 600 دلار را به عنوان هزینه کاری که تا این لحظه انجام شده اعلام می کند. به عبارتی کار انجام شده 400 دلار و هزینه ای تا الان بابت اون پرداخت شده 600 دلار محاسبه شده است.
🧮 خب، حالا می خواهیم بدانیم شاخص عملکرد هزینه پروژه (CPI) ما تا این لحظه چگونه بوده است. برای این کار، باید ارزش کار انجام شده (EV) رو تقسیم کنیم بر هزینه واقعی کار انجام شده (AC) که در این صورت عدد 400 تقسیم بر عدد 600 به ما عدد 0.67 یا 67% را نشان می دهد، که ما به این 67% = Cost Performance Index (CPI) میگوییم . این شاخص وضعیت هزینه پروژه ما از شروع تا اکنون را به ما نشان می دهد و عدد 67% تفسیر جالبی برای ما دارد و این تفسیر به ما چه می گوید؟ این عدد به ما میگوید که به ازای هر 100 دلاری که تاکنون وارد پروژه ما شده 67 دلار کار انجام شده یعنی هر 100 دلاری در پروژه ما 67 دلار ارزش دارد و این اصلا خوب نیست 😢. بعبارتی 33 دلار از پولی که در پروژه تزریق شده، یا هدر رفته، یا کم کاری شده، یا بد برآورد کردیم و یا یاهای دیگر.🧐
خب حال که با شاخص CPI آشنا شدیم، ممکن است این سوال برای ما مطرح شود که اگر بخواهیم از این به بعد خیلی خوب عمل کنیم و عملکرد هزینهمان را ارتقا بدهیم به گونه ای که بتوانیم کارهای باقیمانده پروژه را با پول های باقیمانده به اتمام برسانیم چه ضریب عملکردی از این پس باید داشته باشیم. به این ضریب عملکرد TCPI گفته می شود یعنی ضریب عملکرد هزینه ای که از این پس باید داشته باشیم تا بتوانیم کارهای باقیمانده را با پول های باقیمانده به اتمام برسانیم.
🧮 خب اجازه بدهید محاسبه کنیم. کارهای باقیمانده یعنی کل کار منهای کار انجام شده تاکنون یعنی می شود 1000 دلار منهای ارزش کسب شده که 400 دلار محاسبه شده بود این تفاضل عدد 600 را به ما میدهد. پول باقیمانده میشود کل پول یعنی باز 1000 دلار منهای پولی که تا این لحظه از دست رفته و هزینه شده که 600 دلار را قبلا سیستم حسابداری به ما داده بود پس 1000 منهای 600 عدد 400 رو به ما میدهد. این نسبت میشود 600 تقسیم بر 400 که عدد 1.5 یا 150% را به ما میدهد. این یعنی آنکه شما باید عملکرد هزینه 67% تا شاخص CPI یعنی چه؟ کنونتان را به 150% ارتقا بدهید 😳 تا بتوانید کار باقی مانده را با پول باقیمانده به انتها برسانید به این شاخص که 150% محاسبه شده است TCPI گفته می شود. TCPI برای محقق کردن BAC یعنی تکمیل کردن پروژه با 1000 دلار.
حال که تفاوت CPI و TCPI رو متوجه شدیم اجازه بدهید که یک نتیجه گیری بکنیم که آیا ما میتوانیم این پروژه را با این عملکرد یا 150 به اتمام برسانیم؟ قطعا خیر 😳.
تحقیقات نشان داده که شاخص عمکرد هزینه یعنی CPI که شما بعد از 20% پیشرفت پروژه بدست میآورید بدتر میشود که بهتر نمیشود. بنابراین محاسبه TCPI میتواند به ما نشان دهد که آیا به آینده و تکمیل پروژه با بودجه مصوب امیدوار باشیم یا خیر.
امیدوارم این تفاوت برای شما واضح شده باشد تا پادکست بعدی خدانگهدار.
ممنون از اینکه همراه ما هستید 💐 و ما را از سوالات و نظرات خود آگاه میکنید.🙏
شاخص قیمت مصرف کننده: سبد محصولات اختصاصی خودتان را بسازید!
آیا این موضوع واقعیت دارد – آیا بازار میتواند نشانههای واقعی بروز دهد؟ خب، مطمئناً بازار بهخودیخود نمیتواند خیلی گویا باشد، اما مطمئناً سرمایه گذاران میتوانند از آن بهره ببرند! ترس و عدم اطمینان میتواند بازارها را دچار بینظمی کند. یکی از لغاتی که هراس بسیاری را در قلب سرمایهداران به وجود میآورد واژه تورم است. اگر بخواهیم تعریفی ساده ارائه دهیم باید بگوییم که تورم به افزایش در قیمت کالا و خدمات گفته میشود و در این دوره آموزشی بارها و بارها از آن سخن گفتهایم. با افزایش تورم ارزش پول ملی کاهش مییابد. به عبارتی پول شما توان خرید میزان کمتری از کالاها و خدمات را دارد. برای مثال در اوایل دهه ۸۰ قیمت هر بطری نوشابه خانواده حدود ۳۰۰ تومان بود! امروز در سال ۱۳۹۴ قیمت هر بطری نوشابه نزدیک به ۲۰۰۰ تومان است. آیا کیفیت نوشابه بهتر شده است؟ نه در بهترین حالت همان کیفیت قدیم را دارد؛ اما تورم در طی زمان باعث افزایش قیمت آن شده است. نقش شاخص قیمت مصرف کننده در رابطه با تورم چیست؟
شاخص های مختلفی به سرمایه گذاران کمک میکنند تا تورم و هراس موجود در بازار را بشناسند. یکی از این شاخص ها شاخص قیمت مصرف کننده یا (Consumer Price Index (CPI است. این شاخص میزان تغییر قیمت در «سبدی فرضی» از کالاها و خدمات را نشان میدهد. این «سبد» شامل مواد غذایی و مایحتاج یک خانوار است– اقلامی که هرکسی به آنها نیاز دارد. اگر نسبت به ماه قبل قیمتها به شکل مثبت تغییر کند، افزایش در قیمت را تورم میگویند. درصد افزایش قیمت با نام نرخ تورم شناخته میشود.
گام عملی – سبد محصولات اختصاصی خودتان را بسازید!
شاخص قیمت مصرف کننده شامل بسیاری از محصولات و خدمات است و یک سبد بزرگ را تشکیل میدهد. شما ممکن است در تمام زندگی خود برخی از این محصولات و خدمات را حتی یکبار هم مصرف کنید؛ بنابراین اگر این سبد را ساده کنید و سبدی از تعداد محدود محصولات و خدمات تشکیل دهید، درک شاخص قیمت برای شما آسانتر خواهد شد. در اینجا ما یک سبد بسیار ساده را تشکیل میدهیم که فقط شامل هزینه ناهار، هزینه رفتوآمد و هزینه شهریه دانشگاه و خرید کتاب است. به علت اینکه این محصولات و خدمات فقط توسط دانشجویان مورداستفاده قرار میگیرد، بنابراین آن را شاخص قیمت دانشجویی مینامیم.
برای هریک از موارد در سبد دانشجویی، ما هزینهها و تعداد دفعات استفاده برای سه سال را در جدول زیر خلاصه کردهایم:
آیتم | تعداد دفعات خرید | سال ۹۲ | سال ۹۳ | سال ۹۴ |
هزینه ناهار | ۱۵۰ | ۳۰۰۰ | ۶۰۰۰ | ۶۰۰۰ |
هزینه رفتوآمد | ۲۰۰ | ۲۰۰۰ | ۳۰۰۰ | ۱۵۰۰ |
هزینه شهریه و کتاب | ۲ | ۱۵۰۰۰۰۰ | ۱۵۰۰۰۰۰ | ۱۳۰۰۰۰۰ |
جدول بالا نشان میدهد در سال ۹۴ به علت توسعه خط مترو، این فرد هزینه کمتری را برای رفتوآمد خود پرداخت کرد.
حالا بیایید نرخ تورم را برای این سبد دانشجویی محاسبه کنیم؛ اما قبل از شروع بهتر است ببینیم این سبد دانشجویی هرسال چقدر میارزد. در سال ۹۲ این سبد شامل ۴۵۰۰۰۰ تومان هزینه ناهار (۱۵۰ وعده ضربدر ۳۰۰۰ تومان)، ۴۰۰۰۰۰ تومان هزینه رفتوآمد و ۱۵۰۰۰۰۰ تومان هزینه شهریه و خرید کتاب است؛ بنابراین کل هزینه ین سبد در سال ۹۲ برابر با ۲۳۵۰۰۰۰ تومان است. این رقم در سال ۹۳ برابر با ۳۰۰۰۰۰۰ تومان است؛ یعنی سبد دانشجویی این فرد ۶۵۰۰۰۰ تومان گرانتر شده است. همینطور قیمت سبد دانشجویی در سال ۹۴ به ۲۵۰۰۰۰۰ تومان رسید که از سال ۹۳ کمتر و از سال ۹۲ قدری بیشتر است.
تبریک میگوییم. شما قسمت دشوار را پشت سر گذاشتهاید و کافی است یک ضرب و تقسیم ساده انجام دهید تا نرخ تورم به دست آید. برای محاسبه نرخ تورم از فرمول زیر استفاده میشود:
ما در این مثال ابتدا قیمت سبد در سال ۹۴ را از قیمت سبد در سال ۹۳ کم میکنیم و سپس نتیجه را بر قیمت سبد در سال ۹۳ تقسیم میکنیم تا نرخ تورم به دست آید:
میبینید که نرخ تورم در سال ۹۴ برای سبد دانشجویی منفی است. اتفاقی که شاید در دنیای واقعی چیزی شبیه به معجزه باشد!
شما میتوانید از همین روش برای محاسبه تورم در زندگی شخصیتان استفاده کنید. کافی است لیست هزینههای ماهانه و سالانه خود را استخراج کنید و با محاسبات اینچنینی سالبهسال تأثیر تورم بر هزینههای خود را بررسی کنید.
خودآزمایی: حالا نوبت شماست. تورم سال ۹۳ نسبت به سال ۹۲ چقدر است؟
جمعبندی: با شاخص ها با احتیاط رفتار کنید…
مهمترین نکتهای که شما باید آن را بهخوبی درک کنید این است که شاخص های اقتصادی برای تخمین شرایط اقتصادی مورداستفاده قرار میگیرند. اغلب، افراد درباره این شاخص ها مطالعه بسیاری میکنند و طبیعتاً بهسرعت نتیجهگیری میکنند. همانگونه که دیدیم، عوامل بیشماری بر اقتصاد اثر میگذارند و طبیعتاً یک شاخص نمیتواند کل داستان را به شما بگوید. شما به هنگام تأکید بیشازحد بر این شاخص ها باید هوشیار باشید. تأکید بیشازاندازه بر یک شاخص مطمئناً به شما صدمه میزند. شما باید بدانید که به دنبال چه چیزی هستید و از این شاخص های اقتصادی برای دنبال کردن روندها استفاده کنید.
(پایان درس چهارم دوره آموزشی آشنایی با شاخص های اقتصادی و پایان دوره آموزشی)
اگر سؤال یا نظری درباره شاخص قیمت مصرف کننده دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
1 در مورد “شاخص قیمت مصرف کننده: سبد محصولات اختصاصی خودتان را بسازید!”
اخه وقتی میگید یه شاخص تنها جوابگو نیست واسه چی بریم کلی روش تمرکز کنیم؟تا اخر سر یه جواب فوق احتمالی بدست بیاریم که به دردمون هم نخوره؟
شاخص عملکرد مشتری (CPI) چیست و چگونه میتواند باعث رشد کسبوکارتان شود؟
شاخص عملکرد مشتری (Customer Performance Indicator) یا CPI، مفهومی جدیدتر از KPI است و جنبهی متفاوتی از سنجهها را بررسی میکند.
توسط تیم تولید محتوای دیدار -
به روزرسانی شده در ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ -
زمان مطالعه 3.5 دقیقه
پر از زرق و برق است، بازاریابی بسیار قوی و تیزر تبلیغات به شدت حرفهای برایش ساختهاند. افراد با دیدن این موارد از آن برند در ذهن خود کاخی مجلل میسازند. ولی بعد از اولین برخورد با آن کسبوکار، این کاخ به یکباره فرو میریزد! معطل کردن مشتری، برخورد بد پرسنل و … همه و همه میتوانند برشی از تجربه بد افراد از آن کسبوکار باشند. برای اکثر شما در زندگی حداقل یکبار این اتفاق رخ داده و زخمخورده برندی شدید که در ظاهر بسیار پر زرق و برق و عالی به نظر میرسد. این اتفاق چرا رخ میدهد؟!
متخصصان حوزه کسبوکار بعد از بررسیهای فراوان متوجه شدند شاخصهای کلیدی عملکرد KPI برای سنجش حال و احوال یک کسبوکار کافی نیستند و نیاز به بررسی شاخصی است که آن را شاخص عملکرد مشتری (CPI) نامیدند. این شاخص روی رضایت مشتری و هر مدل تجربه مشتری از کسبوکارتان تاکید دارد. در این مطلب به شما میگوییم چگونه این شاخص مرموز را در کسبوکارتان مورد استفاده قرار دهید تا رضایت مشتری را به اوج برسانید و علاوه بر تکرار فروش، بدون هزینه کردن برای تبلیغات، مشتریان جدیدی به دست آورید؛ پس با ما همراه باشید.
تعریف شاخص عملکرد مشتری (CPI)
Customer Performance Indicator یا شاخص عملکرد مشتری که به اختصار به آن CPI میگویند، نشان میدهد که یک مشتری در برخورد با کسبوکارتان چقدر به اهداف خود رسیده است. شاید به کار بردن کلمه رئیس خیلی درست نباشد، ولی در بازارهای پررقابت امروزی این مشتریان هستند که تعیین میکنند کدام کسبوکار به اوج برسد و کدام به حاشیه رفته و در نهایت از بین برود.
به همین دلیل بسیار مهم است که مشتری تجربه خوبی از برخورد با کسبوکار و محصولتان داشته باشد و به اهداف خود برسد. این اهداف چه هستند؟ برای جواب این سوال به دنبال فرمول ثابت و مشخصی نباشید! با توجه به کسبوکار و محصولتان، این اهداف متفاوت هستند. همچنین این اهداف برای هر کدام از قسمتهای کسبوکارتان با سایر بخشها فرق دارد. اما به طور کلی میتوان گفت اغلب این اهداف برای تعریف شاخص عملکرد مشتری در یکی از دستههای زیر جای میگیرند:
نفع مستقیم برای مشتری
مثلا خدماتی که باعث شود در میزان هزینههای مشتری صرفهجویی شود یکی از اهداف مستقیم برای مشتری است. این شاخص CPI یعنی چه؟ دسته، مهمترین دسته در اهداف مشتریان برای تعامل با شما است و معمولا هسته اصلی کسبوکارتان روی این مدل کمک به مشتری استوار است.
ایجاد نفع احساسی و اجتماعی برای مشتری
این که مشتریان احساس خوبی پس از خرید محصوتان کنند نیز بسیار مهم است. مثلا کسبوکارهایی که ادعا میکنند به ازای فروش هر محصول خود درختی میکارند یا مبلغی را به نیازمندان کمک میکنند از این دسته هستند. همچنین اگر مشتریان حس قدرت و انگیزه و … از شما بگیرند، در این دسته قرار دارید.
CPI و KPI چه فرقی با هم دارند؟
برای کسبوکار شما چه چیزی مهم است؟ اگر بخواهیم بدون تعارف صحبت کنیم، در مرحله اول سود خالص، مهمترین فاکتور در کسبوکارتان است. برای بالا رفتن سودتان احتمالا شاخصهایی مانند تعداد مشتریان جدید و نرخ تبدیل و … را در نظر میگیرید. به این فاکتورها، شاخص کلیدی عملکرد یا KPI میگویند. این اعداد هستند که به کسبوکار شما معنا میبخشند و عاملی برای تحلیل اوضاع و تصمیمگیری در مورد مسائل مختلف هستند. اما آیا این شاخصها برای موفقیت کسبوکارتان کافی هستند؟
پس از گذشت زمان، صاحبان کسبوکار دریافتند که این شاخصها به تنهایی نمیتواند موفقیت و سود یک کسبوکار را تضمین کنند و باید به مشتریان دید انسانیتری داشت. به همین دلیل شاخصی مانند CPI تعریف کردند که برعکس KPI که بیشتر دید بیزینسی دارد، این شاخص دید انسان داشته باشد. در واقع CPI شاخصی است که رسیدن به اهداف مشتریان را مورد سنجش قرار میدهد و KPI اهداف سازمان را ارزیابی میکند. در اغلب مواقع وقتی CPIها خوب باشند ناخوداگاه به سود و KPIهای سازمان کمک شایانی میکنند؛ اما همیشه این طور نیست.
برخی مواقع اهداف شما و مشتریانتان علاوه بر همسو نبودن، در تعارض نیز شاخص CPI یعنی چه؟ هستند. مثلا زمانی که افزایش قیمت زیادی روی محصولاتتان اعمال میکنید به احتمال زیاد این دو شاخص در مقابل هم قرار میگیرند. نکته مهم مدیریت هر دو شاخص است و همیشه آویزه گوشتان کنید که نباید در کسبوکارتان شاخصی را قربانی شاخص دیگری کنید.
شاخص عملکرد مشتری چگونه کمک میکند بدون هزینه برای تبلیغات، تبلیغ کنید؟!
وقتی سریع باشید، راحتی را برای مشتری به ارمغان آورید و یا مشتری خود را به هر هدف مدنظرش نزدیک کنید، او احساس خوشایندی پیدا میکند و کسبوکار و محصولتان را به دوستان و آشنایانش معرفی میکند. این مدل بازاریابی بیشترین اعتبار را برای کسبوکارتان نزد مشتریان بالقوه شما ایجاد میکند. از طرف دیگر اگر این شاخص اعداد ضعیفی را نشان دهد و چنگی به دل نزند، نشان از تجربه بد مشتریانتان دارد و آنها این تجربیات بد را با دوستان خود به اشتراک میگذارند.
متاسفانه آمارها نشان میدهد که مشتریان تجربیات بد خود را 7 برابر بیشتر از تجربیات خوب با دیگران به اشتراک میگذارند. این موضوع اهمیت بالای CPI یا همان شاخص های عملکرد مشتری در کسبوکارها را نشان میدهد.
چه کار کنیم که CPI باعث رشد کسبوکارمان شود؟
برای رشد کردن و افزایش فروش باید کاری کنید که رشد شاخص عملکرد مشتری همسو با شاخص کلیدی عملکرد باشد. یعنی رشد سازمانتان باید در گرو رشد رضایت مشتری و تجربه خوب مشتری باشد. اولین گام برای این کار آن است که همانند شاخصهای KPI، شاخصهای CPI نیز به صوت آنلاین روی مانیتور مدیران سازمان باشد. هرچقدر استفاده و حضور این شاخص در سازمان بیشتر باشد، بیشتر مورد توجه قرار گرفته و نتایج درخشانی را به همراه دارد. در اغلب اوقات این رضایت مشتریان و تکرار خرید است که بیشترین سود شما را شکل میدهد.
CPI در کدام یک از قسمتهای کسبوکارتان وجود دارد؟
هر قسمت از کسبوکارتان که با مشتری ارتباط مستقیمی دارد و تجربهای میسازد روی CPI موثر است. درست است که این شاخص برای تیمهای فروش و بازاریابی مهم و مبنای تصمیمگیری است ولی نباید واحدهایی که با مشتری در ارتباط هستند را فراموش کرد. مثلا در شرکتهایی که واحد مالی باید به درخواست فاکتور رسمی مشتری پاسخ دهد، باید دقت کنید که تجربه خوبی شکل بگیرد. از سرعت پاسخگویی تا خوشبرخورد بودن روی رضایت مشتری تجربه فراوانی دارد.
شاخصهای عملکرد مشتری را چطور بسنجیم؟
گفتیم CPI ها مبتنی بر ارائه تجربه ای به مشتری هستند که نتیجه مطلوب و مورد انتظار مشتری را به او ارائه میدهد. متغیرهای مختلفی وجود دارد که می توان از آنها برای اندازه گیری CPI استفاده کرد. این معیارهای تجربه مشتری عبارتند از:
- زمان
- راحتی و تسهیلات موجود
- پول صرفه جویی شده
- شناخت وفاداری به برند
تحلیل و در نتیجه بهبود تجربه مشتری نه تنها میتواند مشتریان فعلی را راضی نگه دارد، بلکه باعث میشود کسب و کار شما از طریق نظرات مثبت مشتریان و همچنین انتشار آگاهی برند مثبت از طریق دهان به دهان رشد کند.
ابزارهای مختلفی هم وجود دارد که میتوانید به کمک آنها، دادههای مشتریان را از منابع مختلف جمع آوری و تحلیل کنید. مصرفکنندگان نظراتشان را در منابع مختلفی از جمله شبکههای به اشتراک میگذارند. با تحلیل این نظرات به بینشی از رضایت مشتریان میرسید که در مدیریت و تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد کسبوکار به شما کمک میکند.
امیدواریم با استفاده از این شاخص در کسبوکارتان باعث رشد و سو فراوان و تعالی سازمانتان شوید.
نویسنده: پیمان محمدیان
سوالات متداول
شاخص عملکرد مشتری چیست؟
شاخصهای عملکرد مشتری ارقامی هستند که نشان میدهد یک مشتری در برخورد با کسبوکارتان چقدر به اهداف خود رسیده است. به همین دلیل، CPI می تواند به عنوان یک شاخص برای تخمین رشد آینده یک شرکت استفاده شود.
CPI چه فرقی با KPI دارد؟
همانطور که طی مقاله هم توضیح دادیم، CPI شاخصی است که رسیدن به اهداف مشتریان را مورد سنجش قرار میدهد و KPI اهداف سازمان را ارزیابی میکند.
شاخص CPI و TCPI
در این پادکست، دکتر علی واحدی دیز به تشریح کامل دو شاخص CPI و TCPI یعنی “ شاخص عملکرد هزینه ” یا CPI و “ شاخص عملکرد هزینه از این پس ” یا TCPI میپردازد. محاسبه و مقایسه این دو شاخص در طول پروژه به ما میگوید که آیا تحقق اهداف بودجهای پروژه میسر اسا یا خیر.
✍️ برای راحتی فهم مطلب از یک مثال استفاده می کنیم.
📍 تصور کنید که شما مدیر یک پروژه با مدت زمان 6 ماه و با کل بودجه دراختیار شما با مبلغ 1000 دلار هستید.
📍 مبلغ 1000 دلار کل مبلغی ست که در اختیار شما به عنوان مدیر پروژه برای تکمیل کارهای پروژه قرار گرفته است که به این عدد BAC یا Budget at Completion میگوییم.
📍 فرض کنید که 3 ماه از شروع پروژه گذشته (یعنی 50%) و ارزش کار برنامه ریزی شده شما می شود 500 دلار. به عبارتی انتظار می رود بعد از گذشت 3 ماه شما 500 دلار از کل کار پروژه را انجام داده باشید یعنی ارزش کار برنامه ریزی شده 500 دلار می باشد.
📍 براساس گزارش گیری از پیشرفت کار Earned Value یا ارزش کار انجام شده 400 دلار محاسبه شده است و سیستم حسابداری شرکت عدد 600 دلار را به عنوان هزینه کاری که تا این لحظه انجام شده اعلام می کند. به عبارتی کار انجام شده 400 دلار و هزینه ای تا الان بابت اون پرداخت شده 600 دلار محاسبه شده است.
🧮 خب، حالا می خواهیم بدانیم شاخص عملکرد هزینه پروژه (CPI) ما تا این لحظه چگونه بوده است. برای این کار، باید ارزش کار انجام شده (EV) رو تقسیم کنیم بر هزینه واقعی کار انجام شده (AC) که در این صورت عدد 400 تقسیم بر عدد 600 به ما عدد 0.67 یا 67% را نشان می دهد، که ما به این 67% = Cost Performance Index (CPI) میگوییم . این شاخص وضعیت هزینه پروژه ما از شروع تا اکنون را به ما نشان می دهد و عدد 67% تفسیر جالبی برای ما دارد و این تفسیر به ما چه می گوید؟ این عدد به ما میگوید که به ازای هر 100 دلاری که تاکنون وارد پروژه ما شده 67 دلار کار انجام شده یعنی هر 100 دلاری در پروژه ما 67 دلار ارزش دارد و این اصلا خوب نیست 😢. بعبارتی 33 دلار از پولی که در پروژه تزریق شده، یا هدر رفته، یا کم کاری شده، یا بد برآورد کردیم و یا یاهای دیگر.🧐
خب حال که با شاخص CPI آشنا شدیم، ممکن است این سوال برای ما مطرح شود که اگر بخواهیم از این به بعد خیلی خوب عمل کنیم و عملکرد هزینهمان را ارتقا بدهیم به گونه ای که بتوانیم کارهای باقیمانده پروژه را با پول های باقیمانده به اتمام برسانیم چه ضریب عملکردی از این پس باید داشته باشیم. به این ضریب عملکرد TCPI گفته می شود یعنی ضریب عملکرد هزینه ای که از این پس باید داشته باشیم تا بتوانیم کارهای باقیمانده را با پول های باقیمانده به اتمام برسانیم.
🧮 خب اجازه بدهید محاسبه کنیم. کارهای باقیمانده یعنی کل کار منهای کار انجام شده تاکنون یعنی می شود 1000 دلار منهای ارزش کسب شده که 400 دلار محاسبه شده بود این تفاضل عدد 600 را به ما میدهد. پول باقیمانده میشود کل پول یعنی باز 1000 دلار منهای پولی که تا این لحظه از دست رفته و هزینه شده که 600 دلار را قبلا سیستم حسابداری به ما داده بود پس 1000 منهای 600 عدد 400 رو به ما میدهد. این نسبت میشود 600 تقسیم بر 400 که عدد 1.5 یا 150% را به ما میدهد. این یعنی آنکه شما باید عملکرد هزینه 67% تا کنونتان را به 150% ارتقا بدهید 😳 تا بتوانید کار باقی مانده را با پول باقیمانده به انتها برسانید به این شاخص که 150% محاسبه شده است TCPI گفته می شود. TCPI برای محقق کردن BAC یعنی تکمیل کردن پروژه با 1000 دلار.
حال که تفاوت CPI و TCPI رو متوجه شدیم اجازه بدهید که یک نتیجه گیری بکنیم که آیا ما میتوانیم این پروژه را با این عملکرد یا 150 به اتمام برسانیم؟ قطعا خیر 😳.
تحقیقات نشان داده که شاخص عمکرد هزینه یعنی CPI که شما بعد از 20% پیشرفت پروژه بدست میآورید بدتر میشود که بهتر نمیشود. بنابراین محاسبه TCPI میتواند به ما نشان دهد که آیا به آینده و تکمیل پروژه با بودجه مصوب امیدوار باشیم یا خیر.
امیدوارم این تفاوت برای شما واضح شده باشد تا پادکست بعدی خدانگهدار.
ممنون از اینکه همراه ما هستید 💐 و ما را از سوالات و نظرات خود آگاه میکنید.🙏
بررسی پویایی رابطه علیت بین قیمت مصرفکننده و قیمت تولیدکننده در ایران: کاربرد تبدیل موجک پیوسته
در این مطالعه از رهیافت تبدیل موجک پیوسته جهت بررسی پویایی رابطه علیت بین دو شاخص اصلی تورم یعنی شاخص قیمت مصرفکننده(CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده(PPI) برای اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1392:9-1369:2 استفادهشده است. مطالعه پویایی رابطه علیت بین شاخصهای کلیدی تورم میتواند نتایج راه گشایی جهت تدوین سیاستهای کنترل نرخ تورم به همراه داشته باشد، درحالیکه روشهای سنتی بررسی علیت بیشتر به آزمون مقطعی رابطه علیت پرداخته و توضیح چندانی درباره پویایی آن بین شاخصهای قیمت نمیدهند. مبدلهای موجک با قابلیت بالای خود در تحلیل پویایی روابط علّی بین سریهای زمانی این کاستی را پاسخ میدهند. در این روش ازآنجاکه طول موجک بهطور بهینه در مقیاسهای مختلف زمانی تغییر میکند، امکان بررسی همزمان علیت کوتاهمدت و علیت بلندمدت بین سریهای زمانی اقتصادی در فضای همبستگی موجک فراهم میشود. در این تحقیق نتایج بهدستآمده ازکاربرد تبدیل موجک پیوسته در مطالعه ادوار تورمی اقتصاد ایران تأثیرگذاری هر دو اثر جاذبه تقاضا و فشار هزینه در شکلگیری علیت تورمی دوطرفه بین شاخصهایCPI وPPI را نشان میدهدبهنحویکه با افزایش مقیاس زمان ماندگاری جهت رابطه علیت بیشتر بوده است.
کلیدواژهها
مراجع
احمدی شادمهری، محمد طاهر؛ و احمدی، محمد (1388)، «بررسی رابطه بین قیمتهای تولیدکننده و مصرفکننده (مطالعه موردی بخشی از محصولات لبنی در ایران)». دو فصلنامه اقتصاد پولی و مالی (دانش و توسعه)، سال شانزدهم ،شماره28، پاییز، صفحات 94 -77.
برانسون، ویلیام، (1989)، تئوری و سیاستهای اقتصاد کلان، ترجمه عباس شاکری، چاپ پانزدهم، تهران: انتشارات نشر نی.
بهرامی، جاوید؛ محمدی، احمد و طالبلو، رضا (1391)، «تجزیه و تحلیل سیکلهای تجاری ایران با استفاده از تحلیل موجک ». فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، سال دوازدهم، شماره 44، بهار، صفحات 45-25.
شمس فخر، فرزانه (1388)، « بررسی ارتباط متقابل شاخصهای WPI ‚CPI وPPI با رهیافت خود رگرسیون برداری (VAR) ». مجموعه پژوهشهای اقتصادی، اداره بررسیها و سیاستهای اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، شماره36 ، صص: 19-1.
صفری ، عبدالرضا (1388)، موجک ها با کاربرد در ژئودزی و ژئودینامیک، چاپ اول، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 394 صفحه، ترجمه کتاب Wavelets in geodesy and geodynamics، تالیف W.Keller ، چاپ اول، 2004.
عباسی نژاد، حسین؛ تشکینی، احمد؛ رحمانی ،تیمور و ستایش، هدیه (1392)، « ارتباط متقابل بین حداقل دستمزد و تورم در اقتصاد ایران»، مجله تحقیقات اقتصادی، دوره 48، شماره 2، صفحات 86-65.
Aguiar-Conrariaa L., Azevedob N., and Soaresc M. J.(2008), “Using Wavelets to Decompose the Time-Frequency Effects of Monetary Policy”. Journal of Physica A, Vol. 387, pp. 2863–2878.
Akdi Y., Berument H., Cilasun S.M., and Olgun H. (2006), “The Relationship Between Different Price Indexes: A Set of Evidence from Inflation Targeting Countries”, Statistical Journal of the United Nations Economic commission for Europe, Vol. 23, pp. 119–125.
Caporale G., Katsimi M., and Pittis N. (2002), “Causality Links Between Consumer and Producer Prices: Some Empirical Evidence”. Southern Economic Journal, Vol. 68, pp. 703–711.
Clark T. (1995), “Do Producer Prices Lead Consumer Prices?”, Federal Reserve Bank of Kansas City Economic Review, Third Quarter. pp. 25–39.
Fan G., Liping H., Jiani H. (2009), “ CPI vs PPI: Which Drives Which?”, Journal of Frontiers of Economics in China, vol. 4, pp.317–334.
Gabor, D. (1946), “Theory of Communication’. Journal of The Institution of Electrical Engineers, vol. 93,pp. 429-441.
Ghazali M. F., Yee O.A., and Muhammad M. Z. ( 2008), “Do Producer Prices Cause Consumer Prices?. Some Empirical Evidence”, International Journal of Business and Management,Vol. 3, pp.78-82.
Granger C.W.J. (1980), “Testing for Causality: A Personal Viewpoint”, Journal of Economic Dynamics and Control, Vol.2 , pp. 329-352.
Laidler, D.(1993), The Demand for Money Theories, Evidence and Problems, New York, NY: Harper Collins Publishers.
Nakajima J., Sudo N., Tsuruga T.(2010), ‘‘How Well Do the Sticky Price Models Explain the Disaggregated Price Responses to Aggregate Technology and Monetary Policy Shocks?’’, Institute for Monetary and Economic studies Discussion Paper , Series . September, no. 22.
Shahbaz M., Tiwari A.K., and Tahir M.I. (2012), “Does CPI Granger-Cause WPI? New Extensions from Frequency Domain Approach in Pakistan”, Journal of Economic Modelling, Vol. 29, pp. 1592–1597.
Shahbaz M.S., Wahid Abu N.M., and Haider A. (2010), “Empirical Psychology Between Wholesale Price and Consumer Price Indices: the Case of Pakistan”, Journal of Singapore Economic Review, Vol. 55, pp. 537–551.
Tiwari A.K., Mutascu M., and Andries A.M (2013). “Decomposing Time–Frequency Relationship Between Producer Price and Consumer Price Indices in Romania through Wavelet Analysis”. Journal of Economic Modelling, Vol. 31, pp. 151–159.
Tiwari A.K., Surecsh K.G., Arouri M., and Teulon F.(2014). “Causality Between Consumer Price and Producer Price: Evidence from Mexico”, Journal of Economic Modelling, Vol. 36, pp. 432–440.
Tiwari, A.K (2012). “Causality Between Whole Sale Price and Consumer Price Indices in India: an Empirical Investigation in the Frequency Domain”. Journal of Indian Growth and Development Review, Vol. 5, No. 2, pp. 151–172.
Torrence C., Compo G.P. (1998),‘‘A Practical Guide to Wavelet Analysis”, Bulletin of the American Meteorological Society, Vol. 79, pp. 605–618.
Wen Y. (2005),"Understanding the Inventory Cycle”. Journal of Monetary Economics ,Vol. 52, No. 8 , pp.1533-1555.
دیدگاه شما